Ooma
پرسش (1403/07/11):

شرح زایمان من 🐣

سلام.من جمعه ۱۴۰۳/۷/۶ بچهم بدنیا اومد.
دیابتی متفورمینی بودم ۳۹ هفته رفتم که بستری شم دهانه ی رحمم ۱سانتم نبود با کلی ورزش و فعالیت و...دردای زایمانم هیچی نداشتم.
چیزی حدود ۲۷.۸ساعت توی بلوک زایمان بودم تا آخرم سز شدم.
اوایل آمپول فشارهایی که میزدن زیاد به بدنم جواب نمی داد و اصلا دردم نمی گرفت.ازعصرساعت ۶ تا۷صبح بعدی آمپول فشار هارو میزدن وNstدردای نامنطم‌رو نشون میداد و منم دلدرد پریودی داشتم.ساعت ۷ دز جدید آمپولارو تزریق کردن اینبار بیشتر دردا شروع شد و قابل تحمل بود تا ۱۰ ۱۱ ظهر و تواین تایم من ۲فینگر بودم دیگه دردا کلافه م کرده بود و ماما ازم می خواست تو دردام ورزش کنم و من زود خسته می شدم...این پروسه ادامه داشت تا ساعت ۵عصر دتتر اومد گفت هیج پیشرفتی نداره ولگنش تنگه کیسه آبمو ترکوند چشمتون روز بد نبینه یک دردایی اومدن سراغم بیا و ببین امونمو بریده بودن...می زدم تو سرو کله ی خودم خیلی وحشتناک بود کلا دردی که بهت القا بشه.ازساعت ۵تا۹ ونیم شب با همون درد ترکیدن کیسه آب و القای آمپول فشار موندم تو بلوک و از شدت درد زجه میزدم.آخرسر هم دکتر گفت بره واسه سزارین انگاری خدا دنیاروبهم داد و ساعت ۱۰ و۱۰ دقیقه شب پسرم که دنیای منه دنیا اومد.
خواهشا اگه درد زایمان ندارین و قراره با آمپول فشار و دهانه ی رحم بسته بچه رو دنیا بیارین هرگز هرگزهرگزاین کارو نکنین.من هر دو درد رو کشیدم وحشتناکه...ولی اگه دیدین دهانه ی رحمتون خوبه و تنگی لگن ندارین و می تونین طبیعی بیارینش دنیا بازم برین سزارین🤣🤣🤣.درد بی حسی رو اصلا حس نکردم خیلی هم بهم احترام گزاشته شد.فقط یه سری دردا هست واسه فشاردادن شکمه بعد اینکه عمل انجام شد و بچه تو بغل کردی و بی حسیه رفت که دردش واقعا خیلیه.
من الان تو مرحله ای هستم که درد بخیه هامو از داخل حس می کنم زیاده ولی قابل تحمل از دکتر پرسیدم گفت داره جوش می خوره.

سلام قدم نو رسیده مبارک عزیزم، انشالا در ادامه همیشه شاد و سلامت و با انرژی باشی، عاقبت بخیری گل پسرتو ببینی 💖
سلام قدم نورسیده تون مبارک سایتون همیشه بالاسری باشه❤️
سرش
سلام مامان جوجه کوچولو‌..قدم نو رسیده مبارک باشه الهی خیرشو ببینی ...
پس انتخاب شما بین طبیعی،و سزارین...سزارین بود درسته ؟ واسه درد...الان خوبی راحتی میتونی کاراتو انجام بدی ..ب بچه برسی خودت ...
سلام عزیزم
مبارک باشه
انشالله نامدار باشه و سلامت
سلام عزیزم قدم نو رسیده مبارک
همیشه کنار کم شاد و سلامت باشین🥰
منم کاملا در مورد سزارین موافقم😁 اذیت داشت ولی بازم من ترجیه میدم
بنظر من فقط سزارین کنین چیه طبیعی از عمرت کم میشه
منم تقریبا شبیه شما بود
اما من باامپول فشار همون اول دردام شروع شد تا ۶ عصر کامل بچه پایین بود و دهانه رحمم باز باز
ک بهم گفتن نیم ساعت دیگه بچه بغلته اما لگنم کوچک بود ساعت ۸ بردنم سز شدم
مبارکت باشه عزیزززم
خدارو شکر که بسلامتی به دنیا اومده مبارک باشه ان شاالله همیشه تنش سالم باشه
سلام قدم نورسیده مبارک عزیزم
منم تا ۸ سانت رحمم باز شد بعد پاره کردن کیسه اب دردام زیاد شد ولی از نظرم قابل تحمل بود درسته خیلی شدتشون بیشتر میشه و فاصله شون کم ولی خوب ترجیحم زایمان طبیعی بود
بخاطر افت ضربان قلب بچم و بندنافی که دور گردنش بود وارد فاز دوم زایمان نمیشدم و سزارین اورژانسی شدم توی راهرو گریه میکردم که نمیخوام سزارین شم ولی خوب قسمت این بود دیگه درسته حین زایمان درد نداری ولی بعدش درد امونمو برید و الانم کمردرد از نظر من زایمان طبیعی خیلی بهتره حداقل بعدش این همه درد نداری 😢
مگه دکتر معاینه نمیکنه که ببینه لگن مناسبه یا نه؟
واسه من معاینه کرد گف لگنت مشکلی نداره ولی بندناف دور بچم بود پایین نمیومد 😢😢
بسلامتی ودل خوش حدیث جان.انشالله سایتون بالا سرش باشه و دامادش کنین😘😘😍😍
منم تا 8سانت رفتم اخرش سز شدم سر بچم پایین نمیومد😑
قدمش پروخیرو برکت 🌹
قدم نو رسیدتون مبارک باشه.خیرشو ببینین
سلام حدیث جان خوبی. قدم نو رسیدت مبارک عزیزممم😍❤️انشالا موفقیت هاشو ببینی و همیشه سایتون بالا سرش باشه، خدا برات حفظش کنه جوجه رو😍😍😍😍❤️❤️❤️
سلام عزیزم قدم نورسیده مبارک عزیزم زیر سایه پدر مادر
قدم نورسیده مبارک عزیزم
سلام قدم نو رسیده مبارک،واقعا راست میگی زایمانت مثل من بود منم وقتی گفتن ببریم سزارین دنیا رو بهم دادن.
بهم گفت خوبه اما دیگه سونو نفرستادم وزنش ک بالا رفته بود من نتونستم
خدا حفظش کنه قدمش پر از خیر وبرکت باشه ❤🌹
سلام عزیزم، قدم نورسیده مبارک
ان شاالله قدمش پر خير و برکت باشه
مرسی از همتون مامانا♥️ببخشین اوما م داغون شده دو روزه چیزی رو بالا نمیاره.
آره فقط سزارین.
الان بهترم البته یک هفته ست کلا شاید ۳ساعت خوابیده باشم روی هم.
۲.۳روز خودم بستری بودم تا اومدم خونهواستراحت کنم روز سوم بچه م زردی گرفت ۲ روزم اون بستری بود شیرم کم شد سیر نمیشه کمکی شیرخشک میدم شبا بی قرار بود فکر می کردم خدای ناکرده مشکلی داره دیدم نه هنش از گشنگیه پا به پاش گریه کردم.اومدن یه سری مهمونای مزخرف که فکر می کنن از تو دلسوز ترن واسه بچه ت روح و روانمو بهم ریخته.امروز تنهام خیلی دوست داشتم برسم به این روز.خودمون ۳تا باشیم و زندگیمون روال عادیش رو طی کنه.الان آرامشم بیشتر یعنی از دیشب ۱۲ به بعد که مهمونا رفتن.
مامانم و خواهرشوهرم هستن درد بخیه داشتم یه حس جمع کنندگی زیر شکم چون داره جوش می خوره ۳ روز دیگه باید برم بخیه هارو بکشم.
فعلا گفتم استراحت باشم اگه مهمون بزاره.
خیلی خوبه.
کلی به آدمم توهین می کنن.با معاینه و...
آره بدن با بدن فرق داره ولی کلی بخوام بگم از نظر من سزارین بهتره چون احترامتم سرجاشه برخود پرسنلم باهات یه جور دیگه ایه.
فدات عزیزم همچنین گل پسرخودتو♥️🤩🐣😘
وجیه خیلی تو فکرتم کجایی دختر🤩فدات بشم مرسی.ایشالا زودی دامنت سبز شه.
خیلی حس خوبی بود.

سوالات مشابه