Ooma
پرسش (1403/02/23):

بارداری ناخواسته و چی کار کنم

سلام
من امروز بعدسع روز تاخیر تو پریود بی بی چک زدم ساعت ۴صب همون اول ی خط افتاد رفتم خوابیدم بعدش ساعت ۷صب دیدم ی خط کمرنگ هم افتاده😢نمیدونم چقد درسته
اما من بچه شیرمیدم،بچم ۹ماهشه نمیخوام حامله باشم ،چیکارکنم به خونریزی بیوفتم؟؟؟😭😭😭
به دادم برسید

😢😢💔
مث من دخترم ۱ سال و ۵ ماهش بود تازه پوشکش گرفته بودم راحت شده بودم یهو فهمیدم حامله ام لیوان لیوان زعفران و دارو خوردم هیچی نشد الانم ی مردی شده برا خودش
فاطمه جان میدونم بچه داری خستت کرده ولی چون الان یه مامان خسته ای خیلی شرایط رو برای خودت داری یخت میکنی و بزرگش میکنی درسته زحمت داره ولی به اون سختی که تو ذهنت ساختی نیست باور کن
هدیه خداست بذار بیاد تو زندگیتون روزی هزار بار شکر میکنی که سقط نکردی
دقیقا این شیر به شیرها انقد نازن کنار هم
انقد خداروشکر کردم بخاطر موندن بچه که استغفرالله خدا از دستم خسته شده😂😂
ن خواهرنگو
اصن نمیتونم هضم کنم
خانوادم دارن میرن تمتع
همسرم ی مدت کارش به گره خورده
خودم شاغلم تازه ارمرخصی زایمان دراومدم
خونم برا همین یدونه کوچیکه و......


اصن دوس دارم سرمو بکوبم ب دیوار
همسرمم الان داخل شهرنیس ،میگم خودم با بچه برم عطاری بلکه یچی بهم بدن
توی قران خدا به سقط میگه قتل
میگه نکشید فرزندانتون رو
گناه خیییلی بزرگیه
حالا که شده
خودش کمکت میکنه
دخترخاله منم بچش ۱۰ ۱۱ ماهشه باردار شده و خدا خواسته بوده
یکی رو نفر بهش گفتن سقط کن گفتش نه با اینکه خیلی حالش بده گفتش خدا داده نعمته
عزیزم این یه چیز شخصیه ک‌تو بچرو نگه داری یا ن منم قصد دخالت ندارم..ولی بچه هدیست..هدیه خاص خدا برای تو..مخصوص برای تو...قشنگ اینه ک هدیرو پس ندی و استقبال کنی
یکی دو
اول از همه برو یه آزمایش بتا بده بعد بقیه کارا رو انجام بده
دقیقا شرایط الانت رو میفهمم تو یه بحران افتادی نمیدونی چیکار کنی کاش یکم آروم بشی تا بتونی درست فکر کنی یکم صبر کن مثلا تا پسفردا.. بعد تصمیم بگیر
تصمیماتی که با استرس میگیریم اشتباهه اکثر وقتا
و اینم فراموش نکن اگه خدایی نکرده سقط کنی تا آخر عمرت به غم عجیبی باهاته بعدها خیلی پشیمون میشی از گناه شرعیشم اصلا نمیخوام حرف بزنم
ولی اگه سقط کنی همیشه تو دلت خالیه از بحرانش که رد شدی خیلی خیلی پشیمون میشی
همین الان میتونی بری یه بتا بدی، با بچه هم میتونی بری کلا ۱۰ ثانیه طول میکشه. ۱ ساعت بعدم جوابش میاد
من نمیگم چکار کنی فقط میگم بیشتر فکر کن ، بزار همسرت بیاد با هم صحبت کنین یه تصمیمی بگیرین ، من دقیقا شرایط تورو داشتم از مرخصی زایمان برگشتم سرکار باردار بودم دوباره خجالت میکشیدم اصلا ، تا ناصرخسرو هم رفتم ولی تصمیم گرفتم نگه دارم الان شرایطم خیلی سخته خیلییی اصلا قرار نیست فرشته ها به کمک آدم بیان اگه تصمیم به نگه داشتنش گرفتی خودتو قوی کن
بچه ناخواسته انقدر مهر داره که فقط با نگاه کردن بهش غرق آرامش میشی
امیدوارم بهترین تصمیم هارو بگیری
نمیخوام بد به دلت راه بدم و یا بگم آره اینجور میشه..اما خاله ی من دوتا بچه داشت و شرایط بارداری سوم رو نداشت سقطش کرد از بعدازاون سقط خیلی بدبیاری میارن توی همه چی .آخه توی کار خدا دخالت کردن
سلام عزیزم
بنظرم بیشتر فکر کن
خواهر منم شرایط تو رو داشت اولش خیلی عصبی شده بود میگفت میخوام بندازمش خیلی سخت بود براش بخصوص وقتی دخترش گریه میکرد وشیرمیخواست خیلی سختی کشید وقتی دخترشو میدید اونم باهاش گریه میکرد اما صبوری کرد دخترشم کم کم بزرگ تر ک شد بهش غذا دادن اونم دیگه خوب شد وگریه نمیکرد. شاید تا یکی دوماه خیلی سختت باشه ولی بعدش بهتر میشی. الان خواهرم یه ماه نیست زایمان کرده و بچه ناخواستشو هم خیلی دوس داره😄
توباید ازهمین الان مراقب بچت باشی عزیزم
به سختی های الانت فک نکن به خوشی هاشم فک کن. که بچه هات باهم بزرگ میشن وخیلی بهشون خوش میگذره🥰
دقیقا
من خودم یکیو میشناسم ناخواسته بود ولی الان پیش همه عزیزه. پدر ومادرش یه مهر ومحبت خاصی بهش دارن بااینکه الان نزدیک 30سالشه😅
این بچه ها رو خدا خواسته😄
دقیقا خیلی اصلا نمیگن ناخواسته میگن بچه خداخواسته
😭😭😭😭😭😭
انشالله خدا یه چتدتایی از این خداخواسته ها به منم بده
عزیزم ایشالا که هر چی صلاحه بشه ولی خواهش میکنم اگه باردار بودی یکم بیشتر فکر کن به بچت فکر کن اونم که تو دلت هست دقیقا مثل همین بچه اولت جون داره .دارو سرخود نخور که به خودت ضرر بزنی
الهی آمین . خدا ایشالا حسابی غافلگیرت کنه
مشخصه مادری هستی که اگه شرایط خوب بود لحظه ای به سقط فکر نمیکردی😔😔😔😔😔
حتی میترسم و خجالت میکشم
اگ قطعی باشه پیش خانوادم بگم 😭
طبیعیه عزیزم هضمش سخته ولی قوی باش برو آزمایش بده ببین چطوریه وضعیتت.
تو الان هم ترسیدی هم استرس داری ..ولی خیلی راحت تر از چیزیه ک فکرشو میکنی..
خجالتم نداره..خدا داده.. خوش به بخت بلندت...خیلیا حسرتشو الان دارن..
شکر نعمت کن
خجالت نداره اصلا منم اولش موذب بودم فقط به مادرم گفتم برو آزمایش بده فعلا
دعا کن یه دوقلو بده تولد امام رضا غافلگیرم کنه
الهی امین
انشالله خدا به هرکی دلش میخواد بده
من ی دورانی این رو هم گذروندم
اگه باردار باشی بچتو تا ۵ماهگیتم میتونی شیر بدی بعدشم ک دیگه خوب غذا میخوره نگرانی نداره
خبری از اعتقادات ندارم ولی من تو این شرایط ۲رکعت نماز یا ۲ خط قران ارومم میکنه...یه سجده شکر حالتو از این رو ب اون رو میکنه ..تو هم امتحان کن
عزیزم مطمئن باش هر چی باشه خیره ، به خدا اعتماد کن
و خدا توانشو در تو دیده که هدیه داده .
چرا خجالت ؟مگه جرم کردی .مادربودن و مادرشدن که جرم نیست.تو قراره اونو بزرگ کنی و پرورش بدی نه خانوادت
عزیزم ماله منم سر پسرم خیلی دیر افتاد خط بیبی انقدر که انداختمش توی سطل و رفتم اما چندساعت بعد دیدم یه خط کمرنگ افتاده یه مارک دیگه زدم اون همون موقع پررنگ شد .شماهم اکر مارک دیگه داری بزن اگر نداری ازمایش بده .واینم بگم چایی زعفران هیچچچچچ اثری نداره منم سر بارداری دومم پریود نمیشدم نمیدونستم حامله ام هی چای زعفرون خوردم پریودشم نشدم که نشدم ولی خب خدا حم کرد بچه سالم موند چون نمیدونستم .ولی این روش جواب نیست
منم همین بودم به خدا پسرمو ای یو ای کردم ولی اینبار خودم ناخواسته شدم درست وقتی که همسرم کارشو عوض کرده بود و با بچه کوچیک و اصلا شرایطشو نداشتم اما دیگه پیش اومد کناراومدم
وا چه خجالتی این حرفارو ول کن دختر
سلام عزیزم ، من تو عید دقیقاااا مثل شما شدم، حتی بی بی چکم هاله انداخت و اندازه ی دنیا دنیا حالم بد بود، ولی رفتم ازمایش دیدم منفیه، ولی اگه مثبت میبود اصلااا نمیتونستم نگهش دارم، من خیلییی گریه کردم تا موقعی ک رفتم ازمایش،
به نظرم اول برو ازمایش ک ببینی چطور میشه، ایشاا... ک همونطور باشه ک خودت میخوای
چ قشنگ گفتی😍
اگ مثبت بود و واقعا نمیتونی نگهش داری عطاری نرو ، برو قرصی چیزی بگیر چون با داروهای عطاری خیلیییی اذیت میشی
سلام عزیزم منم دقیقا شرایط شمارو داشتم هردوتا بچمم خدا خواسته بودن
الآنم منتظرم دومی بیاد و با داداشش بازی کنه


اول برو آزمایش بده مطمعن شو
زعفرون غلیظی دم کن بخور سریععع میوفتی به خونریزی
عزیزم نگران نباش خجالتم نداره خواهرشوهرمنم سومی رو خداخواسته باردارشد شرایط مالی همسرش افتضاح بود بچه دومش هم کوچیک بود ولی نگهداشت سومی که به دنیا اومد زندگیش زیر و رو شد خونه خریدن ماشین خریدن شغل همسرش تغییر کرد تمام وسایل خونه اش رو عوض کرد .اصلا یه پا قدمی داشت این بچه که نگو .
من الان موندم بعضی ها چقدر راحت راهنمایی می کنند برای سقط!!!!
دقیقا منم الان داشتم ب همین فک میکردم
فیلم لحظه ی سقط جنین رو ببینید زار می‌زنید برای اون بچه که با چه زجری داره جون میده چه یه هفته اش باشه چه بیشتر.
گناه داره !
ولی بعضی ها هم متاسفانه سقط میشن و بعد زندگی پدر مادراشون واقعا با سختی و زحمت همراه میشه ‌
اره خدایی من به چشمم دیدم سقط کردن یا سلامتیشون به خط افتاده یا بد اوردن ....
خطر
من هم تجربه سقط داشتم اونم نه به خواست خودم،مجبورشدم کورتاژ کنم
میدونم چقد دردناکه مخصوصا ضربه روحیش
هم این بچمو با کلی نذر و نیاز خدا بهم داد و سرکلاژ شدم و کلی سرش سختی کشیدم
اما واقعا برای این مورد هیچ رقمه امادگی نداشتم،نمیدونم حکمت خدا درچیه
من برای بارداری دوم با قرص و دارو و امپول حامله شدم

نه به اون بارداری نه به این
نمیدونم واقعا چیکارکنم
همسرم بیادمیرم ازمایش میدم نهایتا خیالم راحت بشه
منم مثل تو بودم عزیزم خودتو بسپر به خدا نگران نباش
و بیشتراز همه چون همسرم ضعیف بود سربارداری اول که اونم خداخواسته بود ،کورتاژ شدم کلی دردکشیدم
الان برای همونم استرس دارم
من بچه دومم ناخواستس هنوز تو شکممه ولی به چشم میبینم چقدر روزی داره
تومنی یا من توام...منم پسرم زایمان زودرس شدم بااینکه با بدبختی حامله شدم سر این زار میزدم که طاقت بیمارستان ندارم و بستری و اینا .اما دکترم خیلی ارومم کرد گفت تجربه تلخ همیشه تکرار نمیشه .الانم سرکلاژم و کلی دارو میخورم دیگه توکل به خدا
دیگ دل و زدم ب دریا ب مامانم گفتم
گف هیچکارنکن ی هفته صبرکن گریه نکن چیزی هم باشه میخوای چیکا کنی مثلا
ناشکری نداره😭😭😭😭
امیدوارم تست بعدی یا ازمایش منفی باشه ک دیگ هیچ استرسی و نگرانی و گناهی درپیش نباشه
ان شاالله خیره برات عزیزم
عزیزم نه شما جای ایشون هستید و نه من
نه من قراره بزرگش کنم و نه دیگری
حتما این بنده خدا شرایط بچه دوم رو نداره که داره راهنمایی میخواد ما همه مادریم و مسلما هیچ مادری نمیخواد بچه خودش عمدا بکشه ولی گاهی وقتا مجبوری و باید پا روی دلت بزاری
من خودم همیشه میگفتم اگه خدا یه روز منو غافلگیر کنه سقط میکنم چون واقعا شرایطش ندارم ولی الان نظرم عوض شده
در هرصورت امیدوارم برای دوستمون هرچی که خیره براش پیش بیاد
هرکسی از روی تجربه اش میگه
سرخود حرفی نمیزنن
چه زعفرون چه هر دمنوشی روی هر کسی متفاوته و اگه قرار بود خطرناک باشه دکتر نمی‌گفت برای سقط بخور من خودم دوتا بارداری ناموفق داشتم دکتر بهم پیشنهاد داد که اگه تاثیری نداشت باید ساکشن کنیم
یادمه سربارداری اولم با گریه ب مامانم خبر دادم
بچم سه ماهه کورتاژ شد
بارداری دوم بسختی حامله شدم و الان حاصلش ۹ماهس
الان بازم ب مامانم باگریه گفتم،میگ مث اولی با گریه خبرنده که بعد همه دردارو دچاربشی سرش و بزنی توسرخودت
فعلا صبرکن
اما واقعا شرایط ندارم
حرف مادرتو قبول دارم.شرایط شما ام نمیدونم عزیزم.ولی شاید اون بالایی میخواد امتحانت کنه و سوپرایزت کنه.اون شرایطت رو بهتر از خودتم میدونه.پسر منم مشکل روده داشت من و باباش بیچاره شدیم از غم .خودش خیلی اذیت شد.چندین بار جراحی شد جراحی های طولانی و سخت اونم تو سه چهارماه اول زندگیش.من وقتی ناخواسته باردار شدم تموم اون لحظات از جلوی چشمم رد میشد و زار میزدم که من نمیتونم نمیخوامش.شرایط مالیمونم خوب نبود اون موقع .التماس خدارو کردم که خودت بگیرش من توان سقط کردن ندارم.وقتی لکه بینیم و دردام شروع شد پشیمون شدم التماس میکردم بمونه که نموند.ولی بعدش شرایط زندگیمون بدترم شد.انگار واقعا خدا باهامون قهر کرد.اینارو واقعی میگم.الانم هروقت دلم میگیره باهاش حرف میزنم و میگم کاش بودی .حلالیت ازش میگیرم
اگه در آینده قصد داری یه بچه ی دیگه بیاری الان هرجور هست نگهش دار.شرایط بدها ممکنه بدتر بشه.یا ترست بیشتر.بسپارش بخدا .هم خودتو هم نینی رو.
ای کاش خدا یه نگاهی هم به دل ما مینداخت و از این بچه های خداخواسته به ما میداد💔💔💔🥲
به شماهم خدامیده .مطمئن باش🥺
سلام عزيزم من تا حدودي از تاپیک سرکلاژ به یادت دارم منم واقعا از بارداری دوباره وحشت دارم ولی خب این نمیتونه بی اراده ی خداوند باشه و چقدر خوبه مانعش نشی ...
اول که امیدوارم منفی باشی ولی اگرم مثبت بود توکل کن به خودش که داده و ازش بخواه همه چیز رو طوری رقم بزنه که مساعد بشه برای نی نی جون دوم. خدارو چه دیدی شاید اینقدر این نی نی قدم دار بود که همه ی مشکلات برطرف شد و اصلا ما تو‌این‌ دنیا خانواده بدون سختی خیلی کم داریم شکر که سختی‌برای یه توراهی باشه نه یه چیز ناراحت کننده .‌ الهی که خود خداوند برات طوری پیش ببره که شادی همراهت‌باشه
قربون خدا برم ما تو شهرهای بزرگ آواره مراکز ناباروی هستیم نمیده به شماهم میده نمیخوای
خدایا بزرگیت شکر
چه میشد حاجت ها قاطی میشد
این بچه ناخواسته نیست، خدا خواستس
به خدا که این برکت خونتونه اومده که همه قفل های زندگیتون رو باز کنه
زیاااااد دیدم کسایی که بچه اول رو به سختی حامله شدن و دومی خدا خواسته بوده
خدا سختی اولی رو براشون اینجوری جبران کرده
میدونم الان خیلییی سختته، ولی این یه آزمایش بزرگ زندگیته
قول میدم بهت اگر نگهش داری، سال دیگه این موقع روزی هزار بار خدارو شکر میکنی
من خودم به بدبختی طاهارو دارم افرادی مثل من دست خودشون نیست از بارداری دوم ترس دارن من کاملا درکش میکنم این اصلا قصد ناشکری نیست
هرکسی به یه نحوی داره آزمایش میشه
ان شاءالله خیلی زود دامن شماهم سبز بشه
خدا بهترین وقتش بهتون اولاد میده
یکم زمان میبره تا باهاش ادم کنار بیاد امییدوارم که فاطمه هم بپذیره و پاش بایسته
آخ منم
اگه سقطی صورت بگیره حتما تو گناهش شریکن
آفرین به مادر با شعورت
ببین من شرایطم مث تو و دقیقاا حالت برای من قابل درکه،
ولی ببین ب اینام فک کن ظرف دو سه سال باهم از اب و گل درمیان، اون سختی بزرگش تموم میشه،
بچه ها همبازی میشن، اولی تنهایی رو نمیچشه، بهونه گیری نمیکنه،
خب خوبیاشم خوبه،
من اولش بخاطر بچه اولم ک شاید از یکسری چیزا مث همین شیرم محروم میشد ناراحت بودم گریه میکردم، ب شوهرم غر میزدم ولی خب الان باش کنار اومدم، ب شیریناش فک کن، باهم مدرسه میرن تو کوچه میرن😄

لطفا و لطفا و لطفا ب سقط در مرحله اول فک نکن
من یکبار سقط ب دست خودم رو تجربه کردم ۵ سال میگذره و من همچنان وقتی یادش میفتم اعصابم خورد میشه اون موقع حق رو تمام و کمال ب خودم دادم، بدون مشورت با کسی سریع و سه رفتم سراغ سقط و الان هر لحظه ک یادش میفتم میگم کاش خدا ببخشه منو
صبح میشه این شب باز میشه این در صبرداشته باش عزیزم
اره قصد داشتم برای بچه دوم ولی حداقل دوسال بعد نه الان
اما چی بگم توکل برخدا
عزیزم من سختیه با نذر و نیاز و دارو بچه دارشدنم کشیدم
درد و رنج از دست دادن ی بچه رو هم تجربه کردم
پس برای من از هرکسی چنین تصمیمی سخخخخت تره
چون ی بار ی بچمو ازدست دادم اونم غیرعمد هنوز بار روانیش باهامه
هیچوقت هیچکسی که بارداری ناخواسته رو اونم اینطور وقتی هنوز یه شیرخوار داری باردار بشی تجربه نکرده نمیتونه فشار روانی این مسئله رو درک کنه ، درد و دل کردن هم ناشکری نیست ، لطفا با یه سری حرفها نمک رو زخم نباشیم
اگه قصدشو داری نگه دار لطفا من خودم کاملا تو شرایط تو بودم حتی بدتر چون سومی بود خداروشاکرم که موند و به زندگیم برکت داد 🌸🌸
منم چیزی به صاحب تاپیک نگفتم که . یه عده که سریع میان راه حل سقط میدن برام تعجب آوره.
بعدم پا روی دل گذاشتن چیه؟ دارند راجع به قتل یه نفر صحبت می کنند عزیزم
سلام عزیزم .
اره جان تو گروه سرکلاژی ها بودم
چقد اون دوران سخت ،اونجا به خوبی گذشت
اوما برام تنها جا برای درددل کردن و سوال و ارامش گرفتنه😢
عزیزم شاید اصلا باردار نباشی ها
پیشواز میری؟ 🙁
دختر ۴ ماهه بود پریودم عقب افتاد. در صورتیکه سفت و سخت جلوگیری رو داشتم اما نذاشتم اینهمه استرس بکشم، همسرم ماموریت بود، بچه رو بغل کردم رفتم آزمایش دادم و تمام
بخدا این استرسی که الان داری کللللا سیستمو به فنا میده خیلی خیلی خیلی خیلی بده 😢❤️
انشالله ک نباشم
من تاپیک زدم ک اگ باشم بهم رهاهکاربدن چیکارکنم
منم رفتم ازمایش دادم
فردا ظهرگفتن اماده میشه
منم این ماه همینجوری شدم و بی بی چکم هاله انداخت انقدررر گریه کردم و نذر کردم که اشتباه باشه خداروشکررر پریود شدم🤣
گریه مم بخاطر این بود که واقعا تواناییشو ندارم و کمک ندارم
انشالله که هرچی تو دلت میگذره همون بشه عزیزم
ازت خواهش میکنم این کارو نکن
من یه پسر سه ساله دارم کنار مامانم زندگی میکنم و پارسال یهو متوجه شدیم که مامانم شیش ماهه بارداره
دیگه نمیشد کاری کرد وبرادرم بدنیا اومد ومادرم افسرده شد به خاطر تیکه های فامیل
ولی دیگه کم کم حالش بهتر شد که بازم کاملا ناخواسته باردار شدم
انقدر به خاطر مامانم اذیت شدم و عذاب دیدم هر روز گریه هاشو نگاه های ادمای عوضی فامیل و هزار چیز دیگه که نمیتونستم تحمل کنم که دوباره بخوان داستان هزارو یک شب بچینن براخودشون
پسرمم به شدت شر و شیطونه دائما دارم دنبالش میدوم و هر چقدر به شرایطم نگاه کردم دیدم اصلا از لحاظ ذهنی کشش ندارم امادگی ندارم که بیاد وسقطش کردم
۵هفته بود واصلاحتی قلبش هم تشکیل نشده بود که بخوام بهش وابستگی پیدا کنم ولی از روزی که این کارو انجام دادم به شدت افسرده شدم حالم اصلا خوب نیست
با اینکه تو خونمون بچه هست اما صدای نوزاد میشنوم اشکم درمیاد انگار با اینکه جونی نداشت اما با رفتش یه بخشی از منم رفت
وواقعا جای خالیشو تو دلم حس میکنم
حتی بعد سقط دستمو روشکمم میذتشتم احساس میکردم جاش تو شکمم خالیه
با اینکه خودم بچه دارم اما هرجا بچه میبینم دلم میسوزه ‌وهمیشه توی دلم بهش میگم تو همون خوشبختی این روزای من بودی که خودم نابودت کردم
بدترین قسمتش اینجا بود که با چشم خودم دیدم تو دسشویی افتاد وهر لحظه وهر روز خودمو نفرین میکنم
میگم خدا بهت نعمت داد اون طفلی چه گناهی داشت که فرستادیش اونجا
از ابان ماه تا امروز
من هر روز گریه میکنم
هر روز حالم بده وهر روز خودمو نفرین میکنم
چند وقت پیش یکی از اومایی ها که چند سال باردار نمیشد و باردار شده بود و داشت سقط میشد پیام هاشو دیدم وفقط فقط گریه کردم
من تجربه اش رو دارم
درد زایمان خیلی راحت تر از این افسردیگه
اگه بچه بود انقدر اذیت نمیشدم
وجدای از اینکه چقد بدبیاری داشتم تا الان
یعنی بهت بگم ما امسال سیصد ملیون ضرر دادیم دروغ نیست
حتی یه دفعه کم مونده بود به قیمت جونمون تموم شه
شوهرم دیسک کمر وگردن گرفت
خودم دائما مریضم یعنی از آبان تا الان یه هفته سالم نبودم
یه بارگوشی زدن
یه بار انبارمونو زدن نزدیک دویست ملیون بردن
یه بار۱۰ ملیون دزد برد
یه بار شوهرمو خفت کردن کار به پلیس کشید
انقدر که برکت از زندگی مون رفت که خدا میدونه
سعیده چند تادادلش وابجی داری .این اخریه که ناخواسته بود مامانت نگهش داشت ؟
اره
دوتاخواهر دارم دوتا داداش البته با این کوچیکه دوتا
خداحفظتون کنه عزیزم
عزیزم حتما حکمتی هستش دلت میاد یکیو از این زندگی حذف کنی خدا بهت داده هدیه خداست
من سر پسر اولم یکسال و خورده ای دکتر رفتم تا باردار بشم اما سر این یکی تازه پک لاغری گرفته بودم لاغر کنم خدا یهو سوپرایزم کرد
😭😭😭😭😭
جواب ازمایشم اومد مثبت بود
بتا۲۲۳
خداااای من
این چ امتحان الهی بود
مبارکت باشه عزیزم .شکر و سپاس خدا
بنده ی برگزیده ی خدایی که چنین نعمتی رو گزاشته توی دامنت
مبارک باشه
با هم بزرگ میشن
مبارکه🥰
ناراحتی نکن که نینی میفهمه ناراحت میشه .مثل من بسپر به خدا و بگو خودت دادی خودتم کمکم کن .
باز خوبه زودرفتی من انقدر باور نمیکردم پریودم دیر رفتم که بتا۴۸۰۰بود🤣
خیره عزیزم مبارک باشه
عزیزم🥺🥺🥺
خداروشکر بسلامتی دنیا بیاد اونی ک داده خودش هم کمکت میکنه نگران نباش
😭😭😭😭وااای تو سخت ترین دوراهی زندگیم قرارگرفتم
دارم دیوونه میشم
مبارکه عزیزم این نی نی خدا خواستست تو نگه داشتنش شک نکن که انشالله پراز برکت و معجزه باشه براتون💚💚
عزیزم به خدا دوراهی نیست ‌کم کم درست میشه .
فقط چون خیلی غیرمنتظره بوده برات الان پذیرشش سخته و ذهنت آماده نیست .
هر لحظه بگذره با شرایطت سازگار میشی . خداکمک می‌کنه
مامانم میگ من اصلا گردن نمیگیرم بهت بگم چیکارکنی ،مخصوصا سقطو
هردوتا تصمیم سختی های خودشو داره
همسرمم میگ واگذارکردم بخدا
اما من هرچقد فک میکنم توانشو درخودم نمیبینم
اما ازخدا هم میترسم
حتی میترسم سونو برم
عزیزم می‌دونم شرایط سخته با یه بچه کوچک ولی شما که بچه دوم میخوای داشته باشی یه درصد فکر کن اون موقع که بخوای نشه اون وقت فکر کن چقدر خودت رو سرزنش می‌کنی که هدیه خدا رو قبول نکردی
دوست من بچه هایش ۱.۵ فاصله دارن دوران نوزادی دومی آنقدر راحت بود بزرگه سرگرمش میکرد اما من با یه بچه بیشتر سرم شلوغ بود چون باید دائم پیشش می‌بودم
بعد تازه تجربه ت بیشتره بچه دوم برات راحت تره کمتر استرس داری
به نظر من هر بارداری و به دنیا اومدن یه نوزاد یه امید به زندگی و شروع دوباره ست و خیلی شیرین ه
ان شالله که بارداری راحتی داشته باشی این سری
مبارک باشه عزیزم انشالا خیلی زود مهرش میشینه به دلت. خیییییلی سخته ولی خب فقط سخته، فاجعه نیست
نگران نباش عزیزم خدا کمکت می کنه .نگهش دار نعمت خداست
همینطوره انقد خوب باهم بازی میکنن و سرهمو گرم میکنن برا رشد مغزیشونم عالیه این کنار هم بودنا و بازیهاشون ❤️❤️
ایشالا ک باردار نباشی عزیزم
آزمایش داده گلم 🤣
😐😐🥲
آقا من میترسم میگم چه جوری با جلوگیری باردار میشن
یا سهل انگاری میکنن میگن هیچی نمیشه ولش کن
حداقل دو روش همزمان نیازه منم میگفتم اما سرم اومد😁😁
منم دو روش همزمان دارم البته یکیش طبیعیه
تاثیر داره ؟والا تا زمان پریودم استرس میگیرم با اینکه هیچی نیست
منم خیلی بچه دوس دارم اما واقعا آدم کمک میخواد تنهایی خیلیییی سخته
یه لحظه غفلت میکنیم و میگیم با یکبار چیزی نمیشه و همون یکبار کارو تموم میکنه😂
اون یکی دیگش چیه؟
منم جلوگیری طبیعی دارم
میترسم قرص بخورم میگن رو اعصاب خیلی تاثیر داره منم ک همینجوری عصبی
شوهرمم ب دستگاه رضایت نمیده البته بازم خودمم میترسم😁🤣
کاندومم ک لامصب بهم نمسازه🥺
پریودم نمیشم ک حداقل تو روزای تخمگذاری نداشته باشیم😥
ن بابا، بعضیا میگن ما همون غفلتو هم نکردیم و شدیم😱
من قرص میخورم اصلا عصبی نمیشم
اصلا به روزای غیر تخمک گذاری هم اعتماد نکن
ینی جلوگیری طبیعی داشته باشی ولی روزای تخمک گذاری اصلااااااا نزدیکی نداشته باشی،
اینجور منظورم بود، باز اینجوری محکمتره😬
روزای تخمک گزاری که آدم بیشتر دلش میخاد😑😐💔
متوجه شدم آخه من روزای نزدیک پریود که تخمک گذاری نبود باردار شدم 😁
ااااا، هیچی دیگه🤐🤐🤐🤐🤣🤣🤣
🤣🤣🤣🤣🤣
من بارداری سر پسرمم همین بود اصن نزدیک پریودیم بود و ازتخمک گذاریم گذشته بود باردارشدم
بارداری اولمم ک سقط شدخداخواسته بود کلا ۶ماه ازعروسیم گذشته بود
این روهم جلوگیری طبیعی داشتیم اما حتی از اخرین نزدیکیم خیلی وقت بود میگذشت حدودا نزدیک به سه هفته از خستگی و مشغله حتی خودمونو بزور میدیدم
مامانم میگ همه ازمایش خداس
مبگ خدامیگه برا ماهد کلی دست به دامنم شدی بهت دادم
حالا ببینم این شکلی هم بهت بدم شکرگذاری یانه😭😭💔

براماهد همسرم سینال اف و قرص استفاده میکرد و کلی رژیم و تقویتی و فلان تا باردارشدم ،
الان باز این بارداریه یهوویی چشممو میترسونه مث بارداری اولم ک ناموفق بود ،اگ بخوام نگه دارم
مبارک باشه بسلامتی ان شاءالله خوش قدم باشه
ببین از حرفم ناراحت نشو
همین بچت که ۹ ماهشه رو دووور از جونش میتونی بکشی؟؟؟؟؟؟؟این بچه ایم که تو شکمته دقیقا یکی مثل همین بچه ۹ ماهته..بچه با بچه فرقی نمیکنه پس هیچوقت به فکر کشتن بچه توی شکمت نباش
منم سقط کردم همیشه ته دلم یجوریم کلا فراری ام😑
تو وظیفه ت اینه نگه داری بقیه ش با خداست
لحظه به لحظه زندگیمون امتحانه
چقد مامانت قشنگ گفته😍
کاش مامان منم این حرفو بهم میگفت
😢🥺🥺
❤️❤️❤️
ورت و پرته دیگ، مثلا روز اول بعد پریودی یا یکی دو روز قبل پریودی جلوگیری ندارن فک میکنن نمیشه در صورتی ک میشه
چرت
نه گاهی اوقات دست ادم نیست
مامانم زخم دهانه رحم داشت
به راحتی باردار نمیشد
بعد شرایطش جوری که وقتی پریود نشد فک کرد داره یاءسه میشه
اصلا حتی لحظه ای فکر کردن نداشت
یا خود من
اون ماه کلا یه بار رابطه داشتم اونم با کاندوم
وباردارم شدم
همگی برام کلی دعاکنین
عزیزان
تا الانم کلی به لطف شما دلم اروم ترشده
اما بازم محتاج دعاتونم تاقبل سونو رفتن
🥺🥺🥺🥺
هردفه ک به شرایط بارداری و مشکلاتش و ....فکر مبکنم دست و پاهام شل میشه و میترسم
والا نمیدونم اونم حرفیع، بلاخره تو موقعیتش نبودم، شایدم همین باشه
عزیزم ب هر حال بچه دومه، شما در هر صورت بچه دومو میخوایی دیگ درسته؟
پس چه فرقی داره برات الان یا سال بعد، سختی های خودشو داره و خب خوبی های خودشم داره،
به هیچی فکر نکن فقط به چیزای خوب فکر کن هر چیزی قشنگی های خودشو داره
ببین من شرایطم یه جوریه حتی کمکی هم ندارم،
میگم ندارم یعنی حتی شوهرمم هفت صبح میره ۱۲ شب میاد بچه خوابه ک میره خوابه ک میاد،
از خانواده خودم و همسرم دوریم کلا شهر دیگ ای هستیم حتی یک دوست ندارم بچه رو پنچ دیقه بزارم یه حمام بتونم برم،
شاید باور نکنی ولی حتی کسی رو ندارم موقع زایمان بچه اولمو بزارم پیشش یا حتی کسی ک بیاد ازم مراقبت کنه
از الان وقتی ب روز زایمان فکر میکنم باید با پسر اولم بریم بیمارستان و احتمالا باباش اونو تو ماشین نگه داره حتی شاید برای مراقبت های روز اولم کسی نباشه و احتمالا خود همسرم یک هفته مرخصی بگیره کنارم باشه
و من با تمام اینا و بچه اولی ک هفت ماهش بود همه ی اینا رو پذیرفتم
حتی الان تو موقعیت مالی و حتی مکانی درستی نیستم، با همین یه دونه بچه همه اعصابم ته کشیده ولی هدیه خدا بود دیگ
،یه نگاه ب شرح حالم بنداز ببین از من بدتری
عزیزززم😔😔 الهی همه چی سبک و راحت برات بگذره عزیزم آفرین به همتت ❤️🌻😘 انشالله باهم ببینی بچه ها رو خستگیت درمیره
🥺عزیزم
مرسی عزیزم🌷
🌷😍
اره قصدشو داشتم اما زمانی اگ مشکلات و سختی های این بارداریم فراموشم شده باشه
اما بازحکمت خداس دیگ شکر
عزییییزم دورت بگردم😭🥺
خدا انشالله برات همه چی رو هموار و راحت کنه و همسرتو سلامت برات نگه داره
اینا همه حل شدنی ان عزیزم، همیشه به این فک کن خدا هست و وقتی خودش یه چیزی رو قرار میده خودشم بلده راه رو هموار کنه
من ک با همین جمله ک خدا رو دارم خودمو اروم میکنم
مرسی گلم، همینطور برای خودت انشالله اتفاق های خوب بیفته
خدا بزرگه عزیزم نگران هیچی نباش🌹♥️
عزیزم توانمندی شما🌹♥️ان شاءالله همه چی انقدر راحت بشه برات خاطره شو بعدا تعریف کنی
ای جااان.عزیزم سختته ها ولی واقعا مبارکت باشه.سال دیگه این موقع هزاربار خداروشکر میکنی بابت بودنش.باور کن.
خواهش میکنم سقطش نکن.
کاملا حق داری عزیزم همش طبیعیه.یکم که بگذره برای سونو رفتن ذوق داری مطمئن باش
حالا من بر عکس شما .
دقیقا بخاطر مشکلات و سختی های بارداری اولم اصلا به بچه دوم فکرنمیکردم ولی الان انقدر پشیمونم چرا زودتر باردار نشدم . خیلی برای من و خود بچه ها بهتر بود . بهتر از فرصت هام استفاده میکردم.

حتی بعضیا میگن باوجود کاندوم حامله شدن ، نمی‌دونم چرا یکبار برا من اینطوری نشد ، بر عکسه 😉😂
خدا حفظت کنه خودتو همسرتون و بچه ها تونو .
🌹🤲

من خودم میگم این نزدیکی به خانواده ها بدتر منو تنبل کرد امثال شما خیلی مستقل تر و توانمند تر هستید .
تازه میگم برا تربیت بچه ها هم بهتره . پدر و مادر بزرگ بچه از سر دلسوزی تو تربیت بچه دخالت میکنن ، واقعا سخته مراعات و مدارا کردن باهاشون.
دیگ هر موقعیتی خوبی ها و بدی های خودشو داره
انشالله که هرچی خیر و صلاحه پیش میاد ، الان تصمیم به نگه داشتنش گرفتی؟
عزیزم سقطش نکن ،نگهش دار
به این فکر کن که الان خیلیا مثل من تو حسرت بچه این دکتر اون دکتر میرن ،روزی کلی امپول باید به خودمون بزنیم که شاید فرجی شه
انشالله که خدا توانتو صد برابر میکنه که بتونی از پسش بربیایی .

خدا دامنتو سبز می‌کنه همون جایی که فکرشم نمیکنی مطمئن باش
هیچ کسی از تصمیم سقط حمایت نمیکنه
و هنو سونو نرفتم ببینم وضعیت به چه صورته
و بشدت ازین ک پامم کج بزارم و مرتکب گناه بشم میترسم و دلشو ندارم
فعلا توکل کردم ب خدا تا ببینم چی میشه
انشالله خدا بهترین هارو برات رقم بزنه و دلتو شادکنه جانم
من برای پسرم همین بودم و میدونم چ استرسی رو داری تحمل میکنی
افرین ، به خدا توکل کن قطعا خدا بهترین ها رو برای بنده هاش میخواد
بزار این نی نی به دنیا بیاد میشه نور چشمیه مامانو باباش ، یه جوری خودشو تو دلتون جا کنه که روزی هزار بار با خودت بگی خوب شد نگهش داشتم و سقطش نکردم😍
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَىٰ(نجم۴۳)
و اوست که میخنداند و میگریاند.
به وقت خنده‌های شیرینِ پس از
گریه‌های تلخ :
هرچند ما به تقدم و زیادتِ عُسرت واقفیم
اما شما آنقدر خدایی ، که با یُسرهای
هرچند کم و کوچکت جانمان را تازه میکنی،قلبمان را راضی میکنی.و چه خوب
که شما اینقدر خدایی،
به رغم اینهمه نابندگیِ ما
ببین خودم عاشق این متن هستم .
روزی چند بار اینو میخونم و با خودم تکرارش میکنم.
فرستادم اینجا گفتم شاید دل تو رو هم یکم اروم کرد
😢🥺🥺🥺❤️❤️
فداتشم گلم مرسی از پیام های انرژی بخشت
سلام چقدر متن تون قشنگ بود
خیلییییی قشنگگه
فاطمه جان چه کردی بلاخره ؟
سلام عزیزم
رفتم سونو‌گفت چهارهفتس،البته سونوواژینال ساده بود بارداری نبود

اما کسی موافق با سقط نیس،مخصوصا همسرم،
شما هم داره دلت نرم میشه نگهش میداری ، قبول کردن و کنار اومدن باهاش یکم سخته انشالله هرچی خیره پیش میاد و برات آسون میگذره
سلام خداروشکر انشالله وجودش پر از برکت باشه برا زندگیتون💚💚🌸🌸💖
خداروشکر
ممنون عزیزای دل
خانم های عزیز سلاااام
جنسیت بچه خداخواسته ی من دختره🥲🥺
سلام فاطمه جان
بسلامتی و دلخوشی
اینا نصفش رفت، نصف دیگه ش هم بسرعت میره و گل دخترت میاد بغل خانواده 😍
بقول بزرگترامون جنستم جور شد 😍
سلام عزیزم

بسلامتی 😍

یکم سختت میشه ولی میاد با خودش شادی میاره بعدش میگی چقدر خوب شد خدا بهم داد 🌸
فداتون بشم مررررسی

سوالات مشابه