Ooma
پرسش (1402/12/07):

♨️♨️ راهنمایی برای زندگی دوستم♨️

خانما سلام...
ی موردی برا یکی از دوستام پیش اومده، میخاستم نظر شما رو بدونم
قضیه از این قراره که، شوهر دوستم تو بیمارستان کار میکنه کادر بهیاری،، بعد مرخصی هاشون ب شدت سخت گیری میکنن، یهو ب دوستم گفته ک ی هفته مرخصی ذادن بهش، میرن شهرستان، یهو ب خانمش ک دوستم میشه گفته ک ی مورد پیش اومده تو بیمارستان و مسئولشون فرستادش بره مرخصی، برا اینکه ی بیمار خانم ازش شاکی شده و بحث تا کلانتری هم پیش رفته
حالا دوستم میگ از زیر زبونش ک کشیدم گفته خاسم بهش سرم وصل کنم ی لحظه دستم بهش خورد همین
بنظرتون برا ی همچنین چیز ساده ای طرف و میفرستن مرخصی اجباری و تا کلانتری هم میفرستن؟
آخه همه ما بلاخره با کادر مرد بیمارستان ی باری رو برخورد کردیم برا وصل سرمی چیزی...، دوستمم خودش بدجوری زندگیش بهم ریخته
میخاستم نظر شما رو هم بدونم!!!

خیلی بهونه الکی و چرتی اورده، ی برخورد معمولی اخه!
بعضی از خانوما حالا دور باشه از جمع خانومای اوما به شدتتتتتتت به شدتتتتت شر هستن شاید واقعا ناخودآگاه دستشون خورده واون خانم سواستفاده کرده
حالا هرچی که بوده شما با نظرات خانومای اینجا
اتیش بیار زندگی مردم نشو
😄😄
از هر دو طرف قضیه میشه نگاه کرد
بعضی از خانمها بشدت ادمهای مظطرب؛وسواسی ؛و یا شررر و بدخواه هستن و به دنبال یه یهونه برای دردسر
از طرف دیگه امکان خطای مرده هم زیاده
در هر صورت خیلی راحت میشه فهمید
هم زنه خیلی خوب شوهرش و میشناسه چطوریه هم میتونه بره از محل کار همسرش و مسئول بخش سوال بپرسه
وقتی خود خانومش هم شک داره و درست نمیدونه چی به چیه ... چطور میشه راهنمایی کرد؟!
معلوم نمیکنه که چی بوده ولی بیمارستان انقد خلوت بوده کسی ندیده چیزی یهو دستش خورده زنه رفته شکایت
خوب وقتی یه اقا میخاد سرم بزنه صد درصد دستش یکم برخورد میکنه دیگه برا این اگه خانومه رفته برا یه برخورد الکی شکایت کنه که به جایی نمیرسه
خدا عالمه
قضاوت کار خداس
نه عزیزم
دوستم از خواهر نزدیک تره فقط ب من گفته، منم تو قضیه موندم..
گفتم بپرسم شاید کسی کمک کرد ک‌ من بتونم راهنمایی ایش کنم
زندگی خود دوستم ب قدر کافی آتشی شده، نظر کسی بدترش نمیکنه
نگران نباش دوست من
اصلا برای ی همچین موضوع مسخره ای کسیو کلانتری نمیفرسن
من خودم بیمارستان بودم دوران دانشجویی
قضیه ی چیز دیگس
خانمه هر چی هم روانی باشه برا ی سرمی ایکارا رو نمیکنه
خب منم ب دوستم میگم شاید طرف میخاد شوهرتو از کار بیکار کنه ب ی بهونه چرتی
پاشو بیا سر خونه زندگی
حتی شوعرش میگ تا در خونه هم‌اومدن تهدید کردن
😢بنده خدا ولی قضیه نمیشه همینطور فهمید مگر شاهدی بوده باشه
حالا چرا ول کرده رفته دوستت؟
از قبل این موضوع مشکل داشتن؟
چرا الکی یکی باید بخاد یکی دیگه رو از کار بیکار کنه از قبل دشمنی چیزی داشته مگه
نه ول نکرده
خودشو و شوهرش رفتن شهرستان
مسئول لیمارستان گفته ی مدت نباش تا بقول معروف آبا از آسیاب بیافته
خب این واضحه ی کاری کرده با این چیزایی که میگی
مسئله ناموسیه ک در خونه اومدن و کلانتری و اینا
آخه تازه رسمی شده، بعد ی شهر غریب هم خدمت میکنه، بقیه همکاراش هنوز رسمی نشدن
گفتم شاید کسی دنبال بیکار کردنش باشه
ن بابا اینجوری نیس
نمیدونم والله
نظری ندارم در این باره
با خودم میگم امکان نداره ولی شاید ادما خرابکارم باشه که برا کسی چیزی نخاد
انشالله که درست شه همه چی
حالا شما دوستتو آروم کنه که زندگیش از این خرابتر نشه
بالاخره همه چی معلوم میشه
ان شالله که همه چی بخیر بگذره
اصلا تا جایی که من دیدم برای تزریقات قسمت خانم ها فقط پرستار خانم هست ..ویرایش آقایون هم پرستار آقا ...مگه تو شرایط اورژانسی و....که اونم باید خیلی حالت بد باشه و دسترسی به پرستار خانم نباشه که بازم در اون صورت طرف باید اینقدر بد حال باشه که اصلا متوجه برخورد جزیی نشه
پس جریان چیز دیگه ایی
الله و اعلم
والا من یک تجربه اینجوری دارم، یک بار درد پهلوی شدید داشتم، رفتم اورژانس ازمایش گرفتن و بستری کردن،گفتن مشکوک به آپاندیس هستم، درد شدید بهم نمیدونم چی زدن خوابم برد، مامانم پیشم موند، صبح حس کروم یکی داره دستمو ناز میکنه... دستای مامانم بنده زمستونا خیلی خشک میشه، تو همون حس خواب و بیداری با خودم گفتم دستای مامانم چقدر نرم شده😂😂😂😂 تا چشمان رو باز کردم دیدم یک آقایه که اینترن بود، خیلی راحت و طبیعی هم گفت دلم نیومد بیدارت کنم... والا پرستار خانم هم کنارش بود من شوکه شدم از ترس ولی پرستاره یک چشمک زد و بعد رفتن دکتره گفت این دکتره یک کم راحته نترس ، منظوری نداره ...
دیگه این چیزا تو بیمارستان طبیعیه...
حالا یا قضیه چیز دیگس یا واقعا بیماره پیله هست...
چقدر مسخره🙄🙄
اینکه بنده خدا دستش خورده تو بیمارستان بدتر از ایناهم پیش میاد عادیه
اینم میدونه شوهرش بیمارستان کار میکنه دیه چیه گیر های بیخود دادن
من باردار بودم ای سی یو بستری بودم بخاطر فشار بالا
سولفات بهم زدن
از گرما داشتم رسما آتیش میگرفتم
به شدت بی تاب شده بودم هی بهونه میگرفتم
پنجره باز کنین
پتو بردارین
و.....
یه آقا تزریقات اونجا بود اومد نمیدونم سرم وصل کنه یا عوضش کنه
یه ساعت فقط اونجا با من صحبت کرد دلدار داد تا یکم فکرم مشغول شد و یادم رفت اون بی تابی و گرما
من فکر میکردم بخش بستری بشم گفته بودم مامانم بیاد پیشم
شوهرمم بود
بعد که دیدم هیچکدوم و نذاشتن پیشم بمونه
یه دور نشستم گریه کردم که تنها مونده بودم
استرس زایمان هم داشتم فشارم ۱۶ رو ۹ بود
واقعا یکی و نیاز داشتم باهام حرف بزنه

خب اگه اون کسی که من باهاش صحبت کردم و خندوند منو
شوهر این خانومه بود ک رسما خانومه میرفت طلاق می‌گرفت که چرا با یه زن حامله خندیدی🙁🙁🙁🙁🙁🙁🙁
بعضیا واقعا هیچ منظوری ندارن

ولی بعضیا هم فکرشون کلا خرابه
یبارم سرکلاژ شده بودم
شوهرم منو از بخش با ویلچر داشت می‌برد سونوگرافی یه ساختمون دیگه بیمارستان پرستار هم مرد بود پیشمون
من بلند شدم از روی ویلچر که برم سرویس بهداشتی
نمیدونم پام پیچ خورد
یا رو پله بودم یا چی
تو حالا افتادن خم شدم یهو
این پرستاره آقا منو گرفت
شوهرمم چون به سختی باردار شده بودم و مشکلات توی بارداری زیاد داشتم هول کرد و اونم گرفت
یعنی هر دو ترسیدن و از دست و کمرم گرفتن

خب اگه شوهر این خانومه بود که دست به کمر یا دست من زده بود
صددرصد زنش طلاق می‌گرفت
🙁🙁🙁🙁
فکر اون دوست شما خرابه عزیزم
شوهرش رفته برای کار کردن نرفته که با یه مریض لاس بزنه 🙁🙁🙁🙁🙁
بازم با همکار های خودش بگی
آره خب محیط بیمارستان خیلی دوستانه هس
ولی دیه با مریض احتمالش کمه
برای زایمان رفتم
بعد سز آقا بودن که منو از این تخت روی اون تخت میذاشتن

پایین هم ک کلا لخته
یه پتو رو آدمه که تو جابه جایی بالاخره تکون میخوره

خودمونم ک بی حس هستیم یا نهایتش درد داریم

یکی از اون آقایون شوهر اون خانومه باشه ک سکته میکنه رسما
حرف اصلی دوست من اینه ک چرا ی دست زدن باید تا کلانتری کشیده بشه!!!
خب پیش میاد برا هر کسی
میگ نکنه موضوع چیز دیگ ای هست ک خدا نکرده همسرش داره ازش پنهون میکنه
قبل عمل هم بازم آقا منو جابه جا کرد
آمپول بی حسی و آقا برای من کمرم تا کجا باز بود
به نظر منکه چیز دیه ای نیست

من اینهمه آقا تو مریضی هام پیشم بود

ولی اگه مثلا سرما بخورم
برای یه سرم زدن عادی بخوام برم
یه پرستار یا تزریقات آقا بخواد دست بزنه بهم
صددرصد شوهر منم شکایت میکنه...ولی خو همین شوهر من تو زایمانم سکوت اختیار کرده بود میگفت فقط بچه سالم برسه!!!
الان حرف دوستم این نیس ک چرا شوهرش دست زده ب طرف
خب بلاخره خودش دیده یا ممکنع بیمارستان ب مورد مرد هم برخورد کرده باشه
حرفش اینع ک ی لمس دست تا مرخصی اجباری پیش بره، یکم مشکوک میاد
یا شوهرش داره چیزی ازش مخفی میکنه
یا کسی دنبال خراب کردن موقعیت همسرش هست
دقیقا، اگه کسی حساسه چه خانم چه آقا،اصلا یا کادر درمان ازدواج نکنه، چون محیط بیمارستان واقعا صمیمیت زیاده. با هم شوخی کنن به اسم کوچیک همو صدا بزنن و ...
من تازه بعد بدنیا اومدن پسرم تو ریکاوری اتاق عمل بودم چون بی حسی بودم، حرفهاشون رو میشنیدم، اتفاقا یکی از پرستارا مراقب سلامت مدارس هم بود، روم نشد بهش بگم بیاد باهاش صحبت کنم راهنماییش کنم😂😂😂 چون سال اول بود میخواستن کانال و گروه و سایت های تخصصی رو بهش بگم
جدی شکایت میکنه همسرت برا ترزریقات؟
نه بابا کافیه بیمار یا همراهی هاش از این پاچه ورمالیده ها باشن ... مشکل درست میکنن الانا هم که دیدیم راحت میان کادر درمان رو میزنن لت و پار می کنن.
خب این ک حساس نیس
میگ پیش میاد همسرم یا هر مرد دیگ ای یکم لمس کنه دست طرف و برا تزریق و جابجایی
ولی اینکه مسئول بفرستش بیمارستان
یا مثلا بگع خودت بیا ولی خانمتو نیار فعلا بزار خونه باباش بمونه، یا بحث ب کلانتری بکشع
ای حرف اصلی دوست منه
ببین بیاد آمپول و بزنه و بره تموم خب این کارش هست
این بین بیاد به یه بهونه ای چیزی دستی بزنه خب شوهر منم قاط میزنه

سرم وصل کرد رفت
خب ما فکر می‌کنیم همه چی اوکی هس
پرستار توی فکرش هست بره یه چیز دیگه هم چک کنه

خب شوهر من نمیدونه ک چی به چی شده وقتی سرم اوکی هست دیه مشکل چیه
آهااا
بیشتر بحث ها
حتی توی زندگی روزمرگی آدم
احتمال داره سو تفاهم باشه
شاید بین شوهر دوست شما و اون طرفی که شکایت کرده
یه سو تفاهمی پیش اومده

بخاطر این چیزا زندگیش و تلخ نکنه
یکی از دوستام پرستاره میگفت یک مریض برامون آوردن، هر چی احیا کردیمش نصف شب، برنگشت، میگفت چند تا همراه لات و لوت و از این تاتو دار ها و خط بخیه و چاقو دارن، داشت، میگفت از ترسمون تا صبح که شد،بهشون نگفتیم مریضتون فوت کرده،
میگفت تا صبح اون تو سردخونه بود ما گفتیم ای سی یو هست... شیفت صبحی ها گفته بودن، هی پاسشون دادیم به این بخش اون بخش یک کم که از تک و تا افتادن، گفتیم بد حال شده و بعد یکی دو ساعت گفتیم فوت کردن. اگه همون شب گفته بودن اینا هم، جاشون سردخانه بوده
دقیقا منم میگمش
میگ اگ سوتفاهم هست چرا ای همه دارع کش پیدا میکنه، از ی هفته مرخصی دارع میشه ۲۰ روز مرخصی
چرا اومدن در خونه و تهدید کردن.
خانما
اگ امکانش هست براتون براشون دعا کنید مشکلشون حل بشه
دو ماهی نیس ازدواج کردن
😔
شما خودت چی فکر میکنی؟؟؟؟
محیط عمومی هست
ببخشی اینطور میگماااا تو بیمارستان نگرفته ک زنه رو یه کاری بکنتش که فکرتون جنایی میکنین....
اگه بعد از چند سال زندگی به شوهرم اعتماد داره
پس ول کنه

الان فکر شوهره به حد کافی درگیر هس برا شکایت و....اینم بخاطر فشار بیاره بش
جز تلخ شدن زندگیش چیزی براش نمیاره
عع دوماهه ازدواج کردن🙄🙄🙄
پس همونه
اول زندگی هس
هنو اون اعتماد کامل و به طرفش نداره
فکرش آروم نیس
شوهر من مرغ و ماهی میفروشه
یه چند بعد ازدواجم
اتفاقی رفتم مغازش
دیدم یه زنه اونور پشت یخچال هست
رفتم پشت
دیدم داره مرغ بر میداره
با شوهرم کلی بحث کردم نه اون زنه داشتین چیکار میکردین
آخره آخرش دوربین و نگا کردم
اینا سر مرغ بحثشون میشه
شوهرم میگه برو خودت هر کدومو میخوای انتخاب کن بردار که زنه رفته بود اونطرف


اونهمه جنگ راه انداختم الکی!
احتمالا
خیلی روحیه حساسی هم دارع
ی چی بش بگی سریع میزنه زیر گریه
اعععععععع
خب اینطور حساس بودن و گریه کرون به مرور میشه افسردگی هی پیشرفت میکنه
آخرم باید قرص عصاب بخوره


اینطور شدم ک میگمااااا

این بحث های زندگی هم از ذهن هیچکدوم پاک نمیشه
الانم ک الانه شوهرم حرف زدنی میگه فلانی یه ماهی دزدیده بود دوربین و نگاه کردم فهمیدم کی بود خداروشکر ک مغازم دوربین داره هم از دست فکرای تو راهم همم کسی چیزی برداره میبینم!!!

هنوز گذشته سال ۹۶ یادش نرفته...

دوستت فکرشو درست کنه خیلی بهتره
نصفه شبه چشام باز نمیشه همه پیام هامم پر غلط بود...برم بخوابم من
دوستت و یکم نصحیتش کن
بگو تو قراره با این آقا یه عمر زندگی کنی
از الان بهش بدبین باشی آخرش خوب نیست اصلا
دلتو باهاش صاف کن
تا بتونی زندگی کنی
مرسی ازت گلم
چشم بهش میگم
انشالله ک‌ مشکلشون حل بشه
حالا حدا از هما اینا من چقدر پرستار و تزریقات یا حتی دکتر آقا
که با اخلاق باشن
خوش خنده باشن
با حوصله باشن و دوست دارم...مریض هم باشم آرامش میگیرم...

با اینکه کس دیگه باشه میگه وای بدبخت شدم شوهرم دکتر پرستار شده اونجا داره لاس میزنه🙁🙁🙁🙁🙁
ایشاللههههههه
قربونت
مثلا میگم خواهر من اگه باشه دستش یه ذره هم‌بخوره شر ب پا میکنه. ربط داره طرف ج برخوردی کنه.
ب دستت بگو حساس نشو
تو بیمازستان این مسائل ممکنه پیش بیاد
عههه دقیقا برا منم همینطور پیش اومد
پرستاره کله سحر اومده بود سرممو عوض کنه اینجوری کرد کثافت😐😅 رو دستم ک آنژوکت بود ناز کرد گفت دلم نیومد بیدارت کنم🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
برای دست خوردن که شکایت نمیکنه بهر حال میگیره و چند بار میزنه تا رگ پیدا کنه برای یه دست کلانتری نمیاد.الان مشکوک چه جوری؟
شاید سرم بد زده کل دست طرف باد کرده و نابود شده شاید رگشو پاره کرده شاید کاری کلا سوتی داده نمیخواد بگه
چون حتی کار دیگه ای کرده باشه طرف چجوری میخواد ثابت کنه مثل میگم دست به سینه اش زده باشه اون خانم چجوری میخواد ثابت کنه؟
باید بره از محل کارش بپرسه که بره بپرسه احتمالا یه جنگی با همسرش داشته باشه،یا اومدن تهدید کردن خوب چی گفتن چرا قضیه نپرسیده اگه شکایت کنن ابلاغیه میاد از روی اونم میفهمه چی شده .
اخه اصولا تزریقات مرد برای خانم نمیذارن یه دفعه امپول داشتم از این چرب ها رفتم بزنم گفت نداریم خانم همسرم گلگی کرد دیگه اقا اومد زد به همسرم گفت بیا پیشش باش یعنی به ثانیه نکشید زد نابود شدم هنوز در نیاورده بود میگفت تموم شد🤣🤣🤣 سریع صحنه ترک کرد اینقدر فحش همسرم دادم گفتم عین شمر وایسادی طرف امپول به اون چربی جای اینکه یواش بزنه یهوو خالی کرد
همسرت به آقاهه گفت بیا آمپول زنمو بزن؟
نمیتونم درک کنم
بش میگفتی بی ناموسی برا ماها طبیعی نیس
نه خودم گفتم بزن همسرم میگفت نزن ولی امپول مهمی بود و سر ساعت باید میزدم
البته سبب خیر شد چون بعدش دعوامون شد سر همون خودش رفت یاد گرفت و زد از اون به بعد.یه امپولی بود هر ۸ ساعت دکتر گفته بود بزنم .خودشم خسته بود حال نداشت ببرتم بیمارستان بعدی منم ترسیدم نزنم اصرار کردم زدم .
بنده خدا تزریقاتی دید همسرمو گفت بیاد دلش اروم شه .وگرنه همراه نمیذارن برا امپول بیاد .بعد چه خانم و اقا من فقط گوشه پهلو شلوارمو یه خرده میارم پایبن اونم همون سمت .از اینا نیستم شلوارمو تا خط باسن بیارم پایین
بش میگفتی این بی ناموس بازیا برا شماها طبیعیه نه ما که شرم و حیا سرمون میشه
😂😂😂 دلشون نمیاد بیدار کنن ولی سیخ بزنن خوششون میاد
اینقدر ترسیده بودم تازه هم از خواب پریدم مغز و زبونم قفل بود، بعدش مامانم اومد بهش گفتم، مامانم به سرپرستار گفت، ولی مطمئنا نمیتونن طرف رو درست کنن
برا منم اونطور شده بود
ولی پرستارش خانم بود
انگار نه خانم نه آقا کلا نمی‌خوان مریض و بیدار کنن☹️☹️

سوالات مشابه