Ooma
پرسش (1402/09/08):

کسی بیداره چه میکنین

چه خبرا حالتون چطوره
خانومای باردار بارداری چطور میگذره
مامانای عزیز با بچه هاتون چه میکنین
اقدامی های گل شما در چه حالی هستین

ولی من از الان استرس اینو دارم ی وقت در نره از دستمون دوباره باردار بشم
اگه میدونستن از فردای زایمان چخبره
تا ۴۰ هفتم ک شده تو شکمت نگرشون میداشتی😄
منم اکای و زود زایمان کردم ولی این دوتا بچه تا لحظه اخر موندن
تو شوهرت درک کرده تورو مهشید این خیلی مهمه
🤣🤣🤣🤣🤣بجا دعاراضی کن بره عمل کنه این شوهرتوازکنارت رد بشه بازتوحامله اب
بخدا که بچه داری از بارداری بهتره
جوری ازش زده شدم که وقتی میاد طرفم ناخوداگاه خودمو میزنم به خواب یا یه چیزی رو بهونه میکنم
من اخه خیلی اذیت شدم تو این چند وقت
اولا که استراحت بودم تا ۱۴ هفته
بعد اونم همه اش امپول و شیاف و دلدرد شدید و خلاصه که افتضاح گذشته برام
وای ن
بچه داری خیلی سخته خیلی
خیلی سخته آدم به این مرحله برسه
مرسی گلم
امروز دوستم زنگ زده بود میگفت زایمان کردی منم گفتم نه هنوز گفتش تورو از لیست حامله ها خط نمیزنم شاید باز باردار شدی
نه من حاضر نیستم ثانیه ای به اون روزا برگردم
سلام فاطمه خوبی
آکای خوبه
هنوز زایمان نکردی؟
اره بخدا میگم سرآیسان جا گله نذاشت مامانم روز سوم زایمانم منو بادوتابچه گذاشت رفت خونش . علیرضا زودازسرکارمیومد غذا ازبیرون میگرفت بچه ها نگه میداشت تامن استراحت کنم بگردمش من گریه میکردم ک کسی ندارم بهم برسه گفت خودم نوکرتم . انصافا کم نذاشت
🤣🤣🤣🤣
بعده زایمان سعی کن روحیتو حفظ کنی
اگ شاداب باشی😉 راحت برات میگذره
در کل جفتشم سختیای خودشو داره
کلا مادرشدن بعنی ازخودگذشتی ب معنای واقعی
دقیقا مخصوصا وقتی که دیگه کولیک و نفخش تموم میشه
مرد آدم کمک کنه آدم ده تا میاره مرد کمک نکنه همون یه دونه آدم و پیر می‌کنه
😂😂😂😂الهی بگردم ب منم هرکی میرسه میگه توراهی نداری ب تواعتمادی نیس دیوص ها خوششون میادسوژه بشیم
سلام خوبی؟
برای ما دعا کن
خوبیم شکر خدا خودت خوبی
دردام کم کم گرفته ایشالله صبح فکر کنم زایمان کنم
اره واقعا
ای جان
جنسیتشون چیه؟
خدا برات حفظشون کنه
اره خوبیش اینه بعد زایمان جلو چشمت هستش استرست کمتره
من تا یکم دردم زیاد میشه دکتر و سونوام از بس استرسی ام
دقیقا همینطوره من سر علیسان بخاطراحتلاف هامون پاشیدم اما سرآیسان طوری تلافی کرد که بادیدن فیلم زایمانم ذوق میکنم
فاطمه کدوم بیمارستان میری
حتما
گفتم که احتمالا ولیعصر
مرسی گلم
ی دختر ی پسر
مرد من تمام و کمال تا یسالگیش کمک میکرد بازمن پاچیدم
همش از زیر مسیولیت بچه داری در میرفتم مینداختم رو اون
هنوزم ۷۰درصدش با باباشه براهمین بشدت وابسته شده بهش
مرسی ازت عزیزم
ایشالا همیشه شاد باشی فقط از شادی زیاد یکی دیگه نکاری مراقب باش 😎😎😎
خداروشکر همش تو فکرتون بودم
ان شالله بسلامتی زایمان کنی
موقع زایمان برا همه دعا کن
عکس گل دخترتم بذار حتما 😍
چقد خوبه که همراهت بوده
امیدوارم همه مردا همینطوری باشن
عزیزم😍
خدا حفظشون کنه
🤣🤣🤣🤣🤣ن دیگه بنده خدا قول داده حواسش جمع باشه چون زحمت زیاد کشید دیگه خودسم میترسه فهمیده بچه داری پاره میکنه آدمو
هممون اینجوریم
حالا دنیا بیاد تا ب رنگ پی پیشون هم کار داریم یکم رنگ ب رنگ شه استرس میگیریم😁
میگن شمس بهتر از ولیعصره
بازم مونده به تصمیم خودت
خدا برا هم دیگه حفظتون کنه
نه بابا شوهر من ناهار شام میخواست هی ننه اشغالش می اومد خونم شوهرم و پر میکرد چرا زندگیت اینجوریع چرا مهمونی نمیدی خیلی اذیتم کردن که به حق این بارون دخترش جوری اذیت بشه توو حاملگی خون گریه کنه این زن
ندیدم چرا‌. حجم پیاما زیاد بود🙃🙃.
به سلامتی فارغ شی. اونجا رسیدگشون خیلی خوبه
اه اینجاهم بارون میاد ✨️✨️✨️
فاطمه تبریزی؟
😐نون پنیر میذاشتی جلوش
چه پررو
والا امسال انگار نه انگار خیلی دیر شروع شد زمستون
من زعفرانیه ام چون ولیعصر نزدیکتره شوهرم گفتش این دفعه برو اونجا
وگرنه هم اکای هم کاران شمس بدنیا اومدن
عجب ادمیه مادرشوهرت🙄
من خودم شهریار زایمان کردم ولی خیلی راضی نبودم
اما مجبور بودم
چون دکترم فقط شهریار و امام سجاد بود
اره
خیلی اذیت شدم خیلی زیاد فقط لعنتش میکنم درد بی درمون بگیره زنیکه اشغال رو
سلام خوبی؟کارن حالش چطوره؟
وای چه مادرشوهری داری
ویی عجب ادمیه
اره نکبت عقده های خودشو سر من خالی کرد خدا روشکر قهرم ریخت نحسشون و چند ماهه ندیدم
من الان از اول بارداریم خونمون نه گوشت پختم نه مرغ
خداروشکر شوهرمم گیر نمیده به غذا
البته قبلا خیلی حساس بود الان میبینه نمیتونم چیزی نمیگه
آره عزیزم اونجام میگن خوبه
ان شالله خودت کمتر درد بکشی
مامانت اینا اومدن؟
شکر خدا خیلی بهتر شده
خیلی دل میسوخت غذا میپخت میفرستاد
عه من چرا فکر میکردم مال جنوب کشوری🤐🫡
راستی خواهر شوهرت رفت یا هنوز اونجاس؟
صبح میان
دمت گرم صاحب تایپک
اراده ات در مادری ستودنیه
اره بابا به دکتر من گیر میداد چرا دکتر خوب میری چرا غربالگری میری هزینه نکن برای زنت ببرش بهداشت نامه بده

سر هرچیزی شوهرم و پر میکرد شوهرم فکر میکرد من ویار دارم الکی میگم خاک توو سر من نمی‌دونم چرا همون موقع نریدم به ننش
نه بابا رفته پنجشنبه رفتش
خداروشکر
دشمن بوده نه مادر😂😂
من ادم کینه ایم ولی تو یچیز دیگه ای
ک البته حق داری
منم سربچم نمیگذرم هیچوقتم یادم نمیره
نه بابا غذا چیه ده روز سرمای شدید خوردم به شوهرم زنگ زد بگو برای خودش سوپ بپزه منم غریب بودم سر حاملگی کمک نداشتم حتی نیومد آب دستم بده
وای خدا نگذره از این جور آدما😔
وای یعنی من بجای تو دلم می خواست خفه اش کنم 😏
😐😐😐
برم دور سر مادرشوهرم بگردم یا زوده؟
😁
خجالت زده ام نکن
من خیلی کینه ایم تا زهر نزنم ول کن نیستم همینجوری هم له له داره بیاد خونم محل سگ نمیدم بهش
زوده
البته اینم ی رفتارایی داره ها ولی تو اینجور مواقع هوای آدمو داره
اصلا خجالت نداره بخدا باعث افتخار ک همچین زن قدرت مندی هستی
ایشالا ، فعلا که فیبرومش عود کرده به حق این ایام به بدترین شکل ممکنن درد بکشه نابود بشه
بعضی مادرا عروس ک میارن فک میکنن دشمن اوردن
از ب بسم الله شروع میکنن جنگ باهاش
مرض داری مگه زن
نه همون عروس بمون فقط مادر خودتو ارجحیت بده
😂😂😂😂نفرین نکن دیوث
اخه میدونی چیه دردم اینه خانوم منو بهونه کرده که اره من میام تا روز زایمان پیششم خونه اشو مرتب میکنم ظرفاشو میشورم لباسی بچه هاشو میشورم از بچه هاش مراقبت میکنم هفته اخرشه گناه داره اذیت نشه
بعدش نگو خانوم بخاطر من نیومده بود نگران طلاهاش که خونه برادرشوهرمه بود که یه وقت ندزدنش اومد اونا رو بازرسی کرد چند دست لباس برداشت رفت
🤣🤣چرا حالا یاد دوران بارداریت افتادی؟حرص نخور
😂😂😂 مامان خودمم همینه
خواهرن باهم😐😂
عروس خالم هستم
این کمبوداشو سر من خالی کرد من حامله بودم میگفت بچه ات مال من کاری کن بهت وابسته نشه

قسم خوردم روزی کاری کنم پسرم چشم دیدنشو نداشته باشه
عع خب خوبه پس
حرص نمی‌خورم اتفاقا باید مرض بگیره تا آدم بشه
وا میگفتی چرا دیوانه
همون موقع چرا جوابشو ندادی
وای واقعا غیرقابل تحمله خواهر شوهرت...
خدا بهت صبر بده
🤣🤣🤣🤣 ننه شوهرم فکر می‌کنه همیشه خوب و زنده می مونه
ولی بنظرم ادم سختی نکشه هی بچه میاره ولی سختی بکشه کلا قیدشو میزنه دیگه
من دختر خالم سه تا اورد دوتای اولی اصلا نمیفهمید کی حاملس کی زایید ولی سرسوم اذیت شد گفت دیگه نمیارم
برنامش رو ۴ تا بچه بود😐😂
بعدش میدونی چیه برگشته به شوهرم پیام داده اره میگه من سگم که جلوم دنبه گوسفند میذاره زنت
بردارشوهرم بهم زنگ زد گفتش میشه ابگوشت بپزی منم گفتم باشه خو تو ابگوشت دنبه ریختم بدون دنبه میگه میشه برادرشوهرمم خیلی دوست داره بعد خانوم میگه چرا ریختی
الان پسرت میشناسه مامان بزرگشو
نقطه ضعف ندادم بهش
اون دنبال این بود نقطه ضعف بگیره ولی من ازش نقطه ضعف گرفتم با همونا آزارش میدم
🤣🤣🤣🤣
با همه خوبه با همه بازی می‌کنه رابطه خوبی با همه داره
😂😂
بگو تو خواب ببینی ننه جان
به همسرت میگفتی خواهرت اومده رستوران ایراد میگیره یا اومده برای من غذا بپزه
یکمی آگاه تر بشه بفهمه خیلی چیزا رو دورش میکنم از اونا

یکی هم تربیت ننه شوهرم و اصلا قبول ندارم دوم اینا بچه رو وابسته میکنن یهو ولش می‌کنن

🤣🤣🤣
ولش کن به نظرم...
حالش خوب نیست...
شوهرم محل سگ نمیده بهش اصلا جوابشو ندادخ
کونتو میدادی ی گاز میزد شاید سیر میشد و دیگه غذارو ایراد نمیگرفت
برعکس تو😁
مثل منی
پسرتم مث پسرمنه
باهمه اوکی میشه سریع فعلا ک کینه ای و قهری نیس
من با یکی قهرباشم تا شعاع ۱۰۰ متریش هرکی باشه بااونام قهرم🤐🤐
وا چه ایراد مسخره ای
خو پس همسرت بنداز جلو تو این شرایط نیاد هی مزاحمت بشه رو مخت راه نره
به من نگفته به شوهرم گفته که اونم اصلا جواب نداده من پیامشو تو سطل زباله گوشی شوهرم دیدم
نه با منم زیاد بازی می‌کنه ولی کلا بهانه کسی رو نمیگیره هنوز مگه طرف بخواد بیرون بره همین

هنوز به اون درک نرسیده دلتنگ شخص دیگه بشه ولی باز جایی باشیم من باشم پیله منه

اونجا می‌ره باهاش بازی میکنن بکشن سمت خودشون ولی من نقشه هامو کشیدم به وقتش اجرا میکنم
نه کلا میگم،میگم انشالله زایمان کردی بگو همسرت بهونه بیاره نیاد رو مخت راه بره
توخیلی زرنگی دختر
خدایا من نارنگی کن. این چه سمی بود آخر شب دیدم. با این شرایطت بهت منو هم میدن براشون بپزی. بی چشم و رو
با این قوم باید مثل خودشون باشی ، بعداز یکسال اومد گفت تورو خدا آبروی منو نبر کسی نفهمه قهریم منم بلند گفتم از خدامه همه بفهمن بدو بدو رفته کف دست شوهرم گذاشته اونم محل نکرده حرف ننشو
بنظرم ادم زایمان میکنه اصلا نباید کسی دورو برش باشه
هرکی ی تز میده میره رو مخ
جون بابا خانوم یه خورده هم به ما یاد بده
دقیقا اصلا نباید اجازه بدی کسی دخالت کنه
بد باش ملکه باش
بعصیا درک ندارن دیگه
نمیفهمن که
دقیقا
من که انشالله زایمان کنم ی دوروز میام خونه خودمون بعدش میپیچم خونه مامانم تا یک ماه که تند تند نیان چتر بشن
چتر هم شدن اجازه نده مادرت پذیرایی آنچنانی کنه
من حتی به ننه شوهرم زنگ زدم پارسال ریدم بهش . ولی کلا دیگه می‌خوام چراغ خاموش بهش حمله کنم 🤣🤣🤣🤣
من جاریم زایمان کرد تا دوهفته خواهرشوهرام هرروز اونجا بودن😐
هرکدومم ی تز میدادن
من میرم خونه مامانم چون دورتره نمیتونن زیاد بمونن اگه بیان هم
بیچاره مامانم بتونه مواظب بچه ها باشه خیلیه
دقیقا. برا ما دوران کرونا بود و فقط همسر و مامانم پیشم بودن‌. بچم تا ۴ ماهگیش هیشکی از نزدیک ندید و فقط عکساش نطاره میکردن. خیلی راحت بودم
منم همین بودم ولی جدی می موندم پای حرفم کسی دخالت نکنه
دوران پر برکتی بوده برات پس😂😊
از همسرت غافل نشو بهش مسئولیت بده
روزا که نیس
شبم بیاد نهایتا دو سه ساعت بتونه وقت بگذرونه با بچه
حالا من اونموقعا میگفتم رفت و آمد باشه سرگرم میشم. نمیدونستم افسردگی بعد از زایمانه😀😀
همونم خوبه تو یا بخواب یا دوش بگیر به خودت برس
من خدا خدا میکردم کسی نیاد
اره منم میگم بعده زایمان خونه باید شلوغ باشه
البته ن کسایی ک هی ایراد میگیرن
من بابام اونیکی خواهرامم زایمان کردن تا یک ماه برد خونشون نگه داشت
کل مسئولیت بچه با مامان بابام بود خواهرام فقط شیر میدادن
۴نفر باشن.یکی ب غذا برسه ۳نفر ب بچه نوبتی بگیرنش
شوهرم ب خانوم برسه
دیگه ادم چی میخاد😅
😂😂😂 جاری منم اینطوری بود ولی خیلی بده اینطوری
دیگه هیچی😊😂
جزو محالاته
جوری نباشه شوهرت بگه خب خانواده ش هستن من کاری نمیکنم

من پیش مامانم بودم مامانم گفت پیش مادر شوهرت هم برو من اون موقع ها آشتی بودم رفتم ۱۰ روز هم خونش چتر شدم فکر نکنه فقط نوه برای مامان منه
حالا من حساسم فکر کنم اصلا نزارم کسی به بچه رسیدگی کنه بجز خودم😊😊
خواهرزاده شوهرم ۲ قلوهاش ۱ سالشونه و ۹ ماه بارداری کلا خونه خواهرشوهرم مونده. میگه خونه خودمون بچه ها دوس ندارن.
چرا بابا مگه ادم چنبار میخاد بزاد
چی میشه مگه.
من الان له له میزنم یکی تو فامیل بزاد برم یکی دوروز بهش برسم نوزاد نگردارم🤤
نه بابا آدم خسته میشه دستشویی‌ میخواد بره حموم میخواد بره غذا بخوره یه نفر نمیشه
دهنت سرویس😂😂😂
😐😐😐خب بگو خونه رو ندیدن بیچاره ها که دوس ندارن😂😂
🥳🥳🥳🥳🥳
حالا شوهرم فاز برداشته بود گرونیه همش اینجاییم بریم خونه خودمون من میگفتم نه 🤣🤣🤣🤣
😂😂😂😂
والا بخدا
بچه ها من امشب پیش پسرم نخوابیدم تاثیر داره که بوی منو نمی‌فهمه شیر نخواد ؟؟؟
امیدوارم کم نیارم فقط
شیر شبشو قطع نکردی؟
خودتو تقویت کن همه چی بخور داروهای بارداری رو هم تا ۳ ماه بعداز زایمان بخور
نشد هرکار کردم همش شیر میخواد
چرا ۱ شب موندن اونم وقتی ۲ ماهشون بود و صبش به این نتیجه رسید خونه خودشون احساس غربت میکنن😀😀..
خیلی فانن. فک کن با شوهر و بچه هات کلا با خانوادت تو خونه آپارتمانی زندگی کنی
اگه بچت خیلی وابستس اصلا نمیتونی جاشو جدا کنی
من تا عروسی کنم بین مامان بابام میخوابیدم😐
پیش ما می‌خوابه ولی امشب من ازش دور شدم کلا ببینم تاثیر داره یا نه
اول تو اتاق خودم گوشی بازی میکردم تا نصفه شب بعد میرفتم اتاق بابام اینا میخوابیدم😂😂😂
از سر عادته که پامیشن میخورن. از گشنگیم نیس. منکه بدنم خشک میشد از بس شبا میخورد
منم تا ابتدایی نزدیک راهنمایی بودم باید مامانم پیشم می بود
نوک سینم یعنی می سوزه اینقدر درد می‌کنه نابودم نابود
من تا عروسی کنم😂
خیلی سم بود
دیگه میدونستن میرم اتاقشون در اتاقو نمیبستن😂😂😂
آخه یه جوری وصل میشه یه سینه انگار نوزاد یه روزه س
🤣🤣🤣🤣🤣
😐😐خب نده بهش
چند روز گریه میکنه بعد اروم میشه
شبا چشمام باز نمیشه شیر میدم بخوره بخوابه منم شهید بشم
ای بابا
خب نمیشا با شیشه بدی بهش شیر پاستوریزه؟
اینروزام میگذره. الان بعضی وقتا دلم برا اونروزا تنگ میشه. از شیر گرفتم میره با باباش میخوابه. یاد اون دوران نیفتم که خودش میچسبکند به من😪
کلا شیشه نگرفت بدش میاد
چه پرروئه بچت😂
کلا از شیر بگیرش😊😊😊
من دل تنگ دورانی ام که روی پام می‌خوابید الان نمی‌خوابه رو پا باید پیش پیش کنی خودش بخوابه

آره می‌دونم دل تنگ شیر خوردنش هم میشم
حالا من خواهرزادم بیدار میشد مینشست با لیوان شیر میخورد بعد میخوابید😂
اره باور کن یعنی دنیایی غذا بدی باز وصل ممه اس
چه باکلاس 🤣🤣🤣
اره بابا لاکچری شیر میخورد😂😊
از شیر گرفته بودم شبا پامیشد همه چی میخواست. یعنی یه چی میخواست براش میاوردم میگف نه این نمیخام و دباره درخواست دیگه داشت. بدتر از دوران شیر دادنم کرد😀
بخدا اینا می‌دونن دارن چیکار میکنن ما دست کم میگیریم اینارو
امشب امتحان کنم ببینم چجوری میشه
اره امتحانش ضرر نداره
انشالله که جواب بده
بچه هاا😭
من خوابم برده بود الان ک بیدار شدم هیچ دردی ندارم هرکاری میکنم دردم نمیگیره یعنی امروزم زایمانم نمیکنم😭😭
ایشالا زایمان میکنی به سلامتی
حس خوبیه اونم بعدا پسرات ی نی نی جدید ببینن
انشالا که امروز بسلامتی وراحتی وباکمترین درد زایمان کنی وچشممونو به جمال دخترخوشگلت روشن کنی😍😍
برای زایمان راحتت سوره ی انشقاق میخونم عزیزم
حالا ناراحت نباش
ان شالله دردت یهویی میگیره
نمیگیره که اینقدر خسته ام که نگو از ساعت ۵ همش دارم راه میرم دوش میگیرم
یه ساعت دیگه میرم بیمارستان حداقل با سرم و امپول زود زایمان کنم
انشالله زایمان راحتی داشته باشی
گل دخترت صحیح و سالم بیاد بغلت😍
سلام..من هیچ نمیکنم جز دارم سکته میکنم از نگرانی..الان انومالی دادم گفتن جفت تک شریان و اینو نمیدونم یعنی خطرناک یا نه..😔
ایشالله صحیح و سالم بغلش میکنی نگران نباش
باشه پس ان شالله زایمان خوبی داشته باشی
دعا میکنم برات
خیلی ممنونم ازتون بچه ها
عزیزم نگران نباش فکز کنم خونرسانی ب جفت کم میشه با دکتر آسپرین یا آمپول تجویز کنه من دوتا از دوستام همینطوری بودن خداروشکر بچشون سالم بدنیا اومد فقط وزن گیری بچه هم کمی ضعیف تر میشه گمونم ،بازم تاپیک بزن از دکتر اوما بپرس انشالا ک خیره
فاطمه جان انشااا ب سلامتی زایمان کنی
منم اینجوری بودم . به خودت برس
دکتر. داروهای لازم و مراقبت های لازم رو میگه نگران نباش
زایمان کردی فاطمع؟
اره عزیزم
مبارکه فاطی چشم و دلتون روشن🥰🥰🥰🥰قدمش پرازخیروبرکت باشه براتون😘😘😘😘
ممنونم زهرا جان
مبااااااارکه ❤️❤️❤️❤️🌷وای چقدر خوب
مبارک باشه عزیزم به سلامتی
اسمش و چی گذاشتی
خانما این تاپیکشون جدید تره
خانما این تاپیکشون جدید تره

سوالات مشابه