Ooma
پرسش (1402/03/26):

هستین درد دل کنیم؟

زندگی ما از اون مدل زندگیاست که داخلش خودمونو میسوزونه بیرونش مردمو
شوهر من در ظاهر یه ادم موقر با ادب با شخصیت مهندس مهربون بافرهنگ
اما باطن زندگیمون این نیست
خیلی به خانواده اش وابسته است
وخیلی هم دربرابر من و پسرم بی مسوولیت
فقط وقتایی که بهش بگم احتیاج به دکتر هست خداییش مشکلی نداره
جای تلویزیونم رو جاب جا کردم یک سال تموم بود تلویزیون نداشتم آنتنش مشکل پیش اومده بود باید یا خودش سرویس میکرد یا یه کسی میاومد اما کاملا بی اهمیت اصلا براش مهم نبود
چهار ساله تو این خونه داریم زندگی میکنیم من تو این چهار سال رو هم رفته یه سال آب درست نداشتم
همیشه ظرفای سه وعده شبانه روز رو جمع کردم ساعت ۵ صبح که فشار اب به نسبت بهتر بوده شستم
از مهر ماه پارسال با فشار حدااکثری من یه پمپ خریده حالا از مهر ماهه بالای حموم خونمون داره خاک میخوره تر روز بهش میگم تروخدا کسی رو بردار بیار درستش کنه همش امروز و فردا میکنه
از وقتی پسرم بدنیا اومده همش بهش میگم بیا ببریمش آتلیه
آتلیه شهر دیگه است و اجازت نمیده من تنها برم انگار نه انگار چندین بار زنگ زدم وقت گرفتم حتی بیعانه هم دادم مجبور شدم کنسلش کنم
پسرم خیلی باباشو دوس داره حتی تو روز وقتی گریه میکنه دوست داره صدای باباشو بشنوه همش بابا میگه اما تر سری زنگ میزنم شوهرم میگه قطع کن کار دارم
صبح ساعت ۵ میره ساعت ۱۰ شب میاد شرایط شغلیش هم جوریه که خودش کار فرماست
همه چیز مال خودشه کارگر داره میتونه اما اینکه یه تایمی رو ازاد کنه حداقل یه ساعت با این بچه باشه نمیکنه انجام نمیده
میاد خونه
چای بیار
شام بیار
من رفتم بخوابم
میره و درم رو خودش میبنده بچه هر چقد گریه میکنه نهایت میگه بیاورش دارخسته ام میخوام بخوابم
تمام صحبت هایی که باهم داریم همینه
گاهی اوقات دوماه هم میشه که رابطه نداشتیم و اینکه بگم مطمئنم جای دیگه سرش گرم نیست
ولی برا خانواده اش وقت میذاره اگه دوساعتم بره باهاشون حرف بزنه مشکلی نیست
مامانش بگه بمیر هنوز از دهنش درنیومده این براش مرده
امشب تلویزیون مامانش خراب شده بود
اینم پریده بود عین بتمن درستش کرده بود
منم ناراحت شدم
کولرمون سرویس لازم داره تا راه بیافته خونمون هم به شدت گرمه امروز بچم چند بار عوق زد گرما زده شده بود.
بعد تا بهش میگم چرا وقت نمیذاری
میگه من دلم سیاهه از این زندگی تو خونه رو برام جهنم کردی
به پسرم میگه اخرم تو بچه طلاق میشی
خوب منم دلم میشکنه
مسافرت که هیچی
تفریح که هیچی
حداقل بیا بالا سر بچه ات بدونه باباش زنده است
تا حرف میزنم کارتمو پر پول میکنه که بهش هیچی نگم ازش هیچی نخوام
همش میگه من دوستت دارم اول و اخرم تویی اما با این رفتارای سردش من چطور حرفاشو باور کنم
خیلی دلم برای بچه ام میسوزه
خیلی پشیمونم
قبل از از بارداری هم دقیقا همین بود
گفتم بچه بیاد زندگی مون شیرین بشه
اما این بچه رم با خودم کشیدم تو این لجن زار
همه کار براش میکنم هر کی زندگی مونو دیده صد ها بار جلوی خودم بهش گفتن خوشبحالت زنت صبوره
یا خوشبحالت بازنت اوکی هستی
خوشبحالت زنت زن زندگیه
اما انگار این زندگی به دهن اونی که باید شیرین نمیاد

واقعا نمیدونم چی بگم به این حجم از غصه
شوهرمن برعکس همه چی جلو چشمشه منظورم هرچی ک خراب شه چ تلویزیون شیر اب و هر چی ک فک کنی بجز من💔
تجربه ای شما داری حدودا نصفشو منم دارم .ولی منم یاد گرفتم زبون دراز بشم مجبور کنمش کاری کنا هرچند ک دلش نمیخاد .من هم خیلی اشتباه کردم بچه آوردم که بخواد روزی شبیه باباش بشع
ما اشتباه اولمون صبوریع
و بهد اینکه فکر می‌کنیم بچه دار شدن تغییر میده ولی اصلاااااا بلکه بدتر هم میشه
خدا ب دلت صبر بده
اره واقعا تا از یه زندگی قطعی مطمئن نشدی نباید بچه رو درگیر مشکلات بکنی
خدا بهت صبر بده واقعا
حالا جالبش اینجاست همه حسرت زندگی مارو میخورن
از نظر همه سعیده خوشبخت ترین زن دنیاست😑
عزیزم تاچندوقتی بهش محل نده ولش کن خودتوناراحت نکن😞
عزیزم حتما چشم خوردین اگکارتت پول داری اگ میتونی اگ سراغی داری برو یه جای مطمین یه نگاهی بنداز
چقد سخته اینجوری ووقعا اعصاب میخواد
برای اون هیچ اهمیتی نداره
تا ابد هم که قهر کنم هیچ وقت نمیاد از دلم دربیاره
باز خودم مجبورم برگردم سر زندگی
اگ بامادرشینا رابطت خوبه برو تو جلداون ...بادهن اون حرف بزن
چرا میگه خونه رو برام جهنم کردی ؟ از چی ناراضی ه مگه
این راه هم امتحان کردم
بخدا قسم مادرش افعی
تو روم وایساد بهم گفت تو زیر خواب بودی
به دلم نیاوردم
تو روم جلو صد نفر فهش داد هیچی نگفتم بعد هفت سال مادرشو رام کردم
قلقشو دستم گرفتم
ولی بازم جواب نمیده
عزیزم بیشتر مردا همینن واسه هرکاری صدبار باید بهشون بگی تا انجامش بدن جدیدا فکر کنم آلزایمر گرفتن همه چی یادشون میره
عادت های غذایی خیلی خاصی داره
دو دیقه دیر بشه یا باب دلش نباشه
غذا رو پرت میکنه میره بیرون غذا میخوره
من خیلی سعی میکنم همه چیز باب دلش باشه
ولی خوب همش بهانه میگیره
گلم همیشه مرغ همسایه غازه....هیچ مرد ایرانی بعدازدواج زنشو دوست نداره زندگیش جهنمه ...علی الخصوص مادرشون نمونه کامل زن زندگی هستن و بعدگرفتن وبدبخت کردن دخترمردم برمیگردن پیش ننشون.....
ولی زن فلانی بهمانی هم ک نگو فرشتن
خونه باباش هم عادت بدغذایی داشت یا فقط این عادتارو سر شما درمیاره
من جایی رو نمشناسم اعتقادی هم به چشم زخم ندارم به تظرم با یه ون یکاد رفع میشه قطعا
ن برو...ولی خوبش مطمینش
نه خونه مادرش این عادت ها رو نداشت
اونا بهونن خودتو درگیرنکن ذهنتو
خب چون شما لی لی به لالاش میزاری توقعش رو زیاد گردی همچین میکنه شما یه چندوقت سرد بگیر ببین چجور میشه
میگم که
به نظرم این چیزا بایه وان یکاد و سه بار ماشاع االه لا حول لا قوت الا بالله العلی العظیم رفع میشه
اعتقادی به دعا نویس ندارم
بدتر میشه
همون یه وعده رو هم که کنار هم قراره باشیم نابودش میکنع
باهاش حرف بزن ببین چشه این همه سردی از کجا نشات مبگیره
این خیلی افتضاحه
هر روز باید بره به مادرش سر بزنه یکی دوساعتی پیشش بشینه بعد بیاد خونع
بعضی وقتا با خودم میگم برم پیش مادرشوهرم زندگی کنم
اما باز پشمون میشم
اون افعی زندگی مو به طلاق میکشه
به خداوندی خدا همسر من هرشب بدون استثنا پیش مامان جونشه منم میگم باشه مهم نیس
نه نه همچین حماقتی نکنی که روانی میشی
خب بکشه!
وقتی ارزشی برات فائل نیست ،دقیقا اسم چیرو میزاریم زندگی ؟!
شوهرمنم هرشب می‌ره خونه مامانش.
دستگیره کمد دیواری خراب شد بخدا ۳ ماه درست نکرد آخر خودم درست کردم.
گازم یک سال و نیم ی شعله ش روشن نمیشد ن زنگ زد نمایندگی ن خودش ی نگاه انداخت اونم خودم انقد ور رفتم درست شد
۴ ساله کاغذ دیواریا چسباش وا رفته نمیره ی نصاب بیاره درست کنه دوباره.
کلید فن توالت خراب شده همونو درست نمیکنه ک تو این گرما توالت هم تو خونه بوی بد راه درو نداره
و ............
فقط باز خوبه شوهرت سر پول دادن اذیتت نمیکنه.
من شوهرم نسبت ب پول و درامدی ک‌ داره جیب منو پر نمیکنه
یه سوال
چرا همراهش نمیری خونه مادرش؟
منم میرم
خیلی ام میرم
هفته ای سه چهار بار میرم
ولی اوو اصلا بهم خبر نمیده
زنگ میزنم میگم کجایی
میگه هیچی قله ام
بعدا میام
بچم چه گناهی داره
تصمیمیه که گرفته شده و بچه بدنیا اومده
نباید با تصمیمم اینده اش رو خراب کنم
بچه های طلاق از لحاظ عاطفی و زندگی خیلی شکنندت ان
شوهر من هفته ای یه بار میره خونه مامانش اونم اگه من نباشم نمیره . هیچ وقت نشده بدون من بره
یسوال میخام بپرسم خانما ،خارج از بحث (منظورم خلاصه تکلیف صاحب تاپیک نیست ،صلاح خویش خسروان دانند ،)همینجوری میگما،چرا ما زنا اینقدر صبوریم؟بنظر شماها چی باعث این همه تحمل کردناس؟من حتی خودمم خیلی مشکلات دارم ولی راستی راستی چی باعث میشه که اینهمه تحمل میکنم خودم نمیدونم،😐،؟
بنظر شماها چی ؟بچه هامون یا حرف مردم ؟یا ....
عزیزم.
برای اینکه خلقتمون همینه
اصلا دنیا محلیه که تو باید به هر طریقی رشد کنی
مثل ایمکه باشگاه که میری هفته اول بدنت درد میگیره هفته دوم عادت میکنی هفته سوم مربی یه لول ورزشت رو میبره بالاتر و تو در نهایت بهد از چند مات و چند سال بدنی داری رو فرم زیبا اماده که هیچ مشکلی نمیتونه از پا در بیارش❤️
یکی حریف تمرینی اش شوهره
یکی بچه است
یکی مادر پدر خودشه
یکی مادرپدر همسره
یکی همسایه است
یکی همکاره
خلاصه که باید رشد کنی
ریدم تواین زندگی😑
چقد خوب ک صبوری ولی
ک مثلا اسمش زندگیه
منم کمکت میکنم
حالا تصمیم خاصی داری؟
مشاوره نمخاین برید
سلام عزیزم بهت پیشنهاد میکنم کلاسای زندگی شاد و همسرداری و بری یه جای مطمئن منم مثل شما بودم همسرممم از نظر خودم و همه بی مسئولیت ترین بود درکت میکنم واقعاا خیلی سخته
ولی منم شرکت کردم چون همه کار کرده بودم یه دوستی گفت یکبار نه برای زندگیت برای حال دل خودت شرکت کن اخرین فرصت و بده ب خودت
ببین معجزه شد تو زندگیم و هنوزم خیلی کار داره ولی خیلی چیزامون حل شد الان جفتمون خوشحالیم حس رضایته خیلی مهمه
به نظر من همه مشکلات با صحبت حل میشه مگر اینکه عکسش ثابت بشه
نع
فقط دلم گرفته
الان خیلی بهتر شده قبلا حتی سوپر مارکت هم اجازه نداشتم برم و خیلی خیلی شرایط سخت تر بود
تا مجردیم فکر میکنیم ریختن بعد ازدواج اوووووف بااین همه درد زندگی کن خوشبخت شی نشی....بچه بیاری ب امید بهتر شدن ک بدترم میشی
اگه دیدمش چشم باهاش صحبت میکنم😂❤️
همسر من علاوه بر اجازه ندادن داشت بد دل عم میشد مدام شک داشت ب من
ولی ی چیزیم بگم
همش تقصیر خودمونه
شهر ماکوچیکه جای خاصی نداره
سه چهار بار مشاوره تلفنی داشتم مشاور ازم شماره اش رو میگرفت ولی خوب همکاری نمیکرد
دقیقا به همین دلیل اجازه نمیداد
بعد کم کم اعتماد کرد
اینقدر بهشون رو میدیم پررومیشن....پرانتظارمیشن چون از جونمون میگذریم....یبار بگی نه میگن زبون درازشده ....گفتن لال شو شدیم نروبیرون نرفتیم از همه چیمون گذشتیم 😔😔
مسیر طولانیه
باید قوی بشیم🤞
برو محل کارش بگو میخوام دعوتت کنم شام بیرون
دیک هرکی خودشو شانسش باید تاجایی ک امکان داره بسازیم
پس رو پیشنهادم فکر کن خیلی خوبه حداقلش اینه حال دل خودت خوب میشه جدی میگم
من الان همه جااااا میرم قبلا یا خودش با مامانم حتما باید میبود
الان من تمام شهر و خودم تنها میرم بهش زنگ میزنم من دارم میرم بیرون تنها کلمش اینه مواظب خودت باش
منم مثل تو فکر میکردم
تا اینکه با استاد شجاعی اشنا شدم
دوره هاش خیلی کمکم کرد
از من یه نسخه بهتری تحویل خودم داد
احساس میکنم توی وجودمون نهفته اس
یعنی جزئی از خلقتمونه
اخرشم یه خونه گرفتن یه لقمه نون میدن فکرمیکنن کاربزرگی میکنن بابا ماهمه اینارو خونه پدرمونم داشتیم فقط بخاطر دوس داشتن یخوردع محبت زیاد مثلا خسته شدن ودوتایی گشتن خودمونو اسیرکردیم رفت
کدوم پیشنهاد؟
کلاسای همسر داری خوشگل
اینجا گفتم
گروهی چیزی نداره
اها
اره
مال استاد سعید عزیزی
استاد حبشی رو داشتم
واقعا خوبن
البته من این دو استاد رو خیلی قبول دارم
اره داره خیلی از خانوما و آقایون تجربیاتشون وگفتن توش
بچه ها منم خیلی دلم میخواد از نظر روحی رفرش بشم 🙃 دوره ی آنلاین دارن؟
استاد عزیزی و استاد حبشی و استاد شجاعی دوره هاشون رایگانه
کانال دارن
داخل اون میزارن
اره عزیزم منم انلاین شرکت کردم
چه جوری دسترسی پیدا کنم؟
عزیزی بینظیره اینقدر شیرین حرف میزنه ادم لذت میبره
راهنمایی کن لطفا برای ثبت نام
اره خیلی خوبه
انرژی میگیری ازش❤️
عزیزم امیدوارم یه تغییر عالی و مثبت توی زندگیت به وجود بیاد به زودی
مرسی
سعیده جان اگه استاد عزیزی و داری من چند تا کلیپش و فقط دیدم
بفرست برام منم داشته باشم گروهش و
تو ایتا
کانال کرامت
تو گوگل سرچ کن کانال استاد سعید عزیزی
برات میاره
ممنونم گلم
❤️❤️❤️
چرا حس میکنم قبلا این تایپکو زدی همین چند روز پیش
شاید دژاوو شدی
چه سخت و وحشتناکه 😐😐😐
بله
بسیار
دلم گرفت نمیدونم چی بگم
چه میشه کرد درست بشو نیست
بنظرم سعی کن خیلی ذهنتو درگیر نکنی
مراقب خودت باش و کارایی که دوسداری انجام بده
پسرتو بیرون ببر پارک باشگاه ......
stk: |~|11|~|106_col
آره برای منم‌آشناس
چقد ناراحت کنندس تقریبا هر شب از این تاپیک ها هست چقدر خانما مظلوم واقع شدن😞
سلام واقعا خدا بهت صبربده چون غیرقابل تحمله همچین مردی . یجوری راضیش کن ببرش مشاوره . بگو مگه نمیگی من خونه رو برات جهنم کردم بیا یه ساعتی برم پیش مشاور بخاطر بچمون هم شده خودمون تغییربدیم . همه تقصیرها ننداز گردن او که بدتر لج کنه چون مرداخیلی لجبازن . اگه رفتید مشاوره ودرست نشد اونموقع فقط فکر خودت باش ‌.‌ پول که برات میزنه کارت برا خودت وپسرت حسابی خرج کن ویه مقداری پس انداز کن . چیزی خراب شد خودت زنگ بزن تعمیرکار که بیاد درست کنه شایدحس حسادت وغیرتش تحریک شد سرعقل اومد
اوایل نمیاومد میرفتم
ولی خوب سخته
بچم خیلی فعال و شیطونه
واقعا یه نفره نمیتونم ببرمش پارک اذیت میشم
خیلی شیطونی میکنه
منم یه تایمی رو بی خیال شدم
یه تایمی افتادم تو وسیله خونه
هر چی میدیدم خوشم میاومد میخریدم
یه شیش ماهی اینجوری بودم
بعد از اون زده شدم رفتم سراغ لباس
هر چیزی که میدیدم میگرفتم
گرون و ارزون اهمیتی نداشت
بعد باز خسته شدم
افتادم تو سر ووضع خودم
رفتم موهامو کراتین کردم لیزر کردم
هر دوهفته فشیال میرفتم
موهامو رنگ کردم
سعی کردم رژیم بگیرم
هزار تا کار کردم ولی خسته شدم
جای خالیش خیلی احساس میشه
الان دیگه هیچ چیزی خوشحالم نمیکنه دوست ندارم از خونه برم بیرون
دوست ندارم کسی رو ببینم
روند زندگیت خیلی سخته واقعا منکه مطمعنا تحمل اینچنین زندگی رو ندارم اما اگر جای تو توی اون زندگی بودم میزدم ب جمع کردن پول بعدم یروز ک شوهرم رفت سرکار بدون اینکه هیچ وسیله ای بردارم بچمو برمیداشتم و یجا قایم میشدم تا نگرانم بشه یه چند روزی کلا غیب میشدم البته گوشیمو روشن میزاشتم و جوابشم میدادم
البته قبلش ی دوربین توخونم کار میزاشتم ک اگر سر و گوشش میجنبه بفهمم😁
نه بابا میدونم اهل اینکارا نیست
سرو گوشش نمیجنبه
ادم صادق ومهربونیه
اما بی مسئولیته
گاهی اوقات حس میکنم بودن نبودن ما براش اهمیتی نداره گاهی اوقات هم انقدر حرفاش قشنگه باز خامش میشم
وقتایی که مریض میشیم اهل اینکه برامون سوپ بذاره و پرستاری کنه نیست حتی با زنگ زدن خونه رو کنترل میکنه اصلا خونه نمیاد اما خیلی نگران میشه همین حس نگرانیش برام جالب میاد
شاید باورت نشه خیلی موقع ها خودمو میزنم به مریضی تا ببینم هنوزم نگران میشه یا نه
پسر منم خیلی شیطونه تنهایی نمیتونم ببرم پارک
صبر میکنم از سرکار برگرده میریم پارک
اصلا بیرون نمیرم بیرون رفتن من شده پارک دیگه حالم از,پارک بهم میخوره
همش استرس ندارم خدای چیزی نشه اتفاقی نیفته
دوروز پیش رفتیم پارک که پسرم سرسره نرفت شروع کرد بهش چرت و پرت گفتن اره تو ترسویی خنگی احمقی
انتظار داره منم سکوت کنم
بهش گفتم چرا به بچه اینارو میگی سر همین حرفم کلی چرت و پرت به من گفته
الان دوروزه باهاش قهرم و حرف نمیزنم
انقد پروعه مهمون دعوت میکنه زنگ میزنه خواهراش همش اینجان میدونه منم نمیتونم با خواهراش بد رفتار کنم میخواد بیشتر اذیت کنه
همه چیز دست به دست هم میده صبرمون ازمایش بشه دیگه😑
سلام سعیده
مشکل خوندم ببین یه چیزی هست که همسرت خونه مادرش راحتره ولی خونه خودت نیست حالا محبت
احترام ارزش
وابستگی
اول ببین چه خبره اونور بعدم پسرا کلا مامانی هستند مخصوصا اگر نزدیک خونه مادرشون خونت باشه که هیچی
اگر امکان داره از اون شهر برو دور ی دوستی میاره وقتی دور میشی خود به خود شوهرت تو رو میبینه چون رسما دیگه خانواده نزدیکش نیست که نیازاشو برطرف کته
نمیخوام به دلت بد راه بدم ولی چرا دو ماه رابطه نداری نمیاد سراغت مگه میشه من باردارم ماهی یه بار رابطه داریم ببین نیاز جنسی‌ کجا تخلیه میشه چرا موقع خواب درو میبنده عقل یار خوشه ببین اگر خدایی نکرده موردی هست خودتو نسوزون برو مهریه ات بزار اجرا قبلش توقیف اموال بگیر بعد مهریه بزار اجرا شاید بترسه بیاد سر خونه زندگی متاسفانه این مردا فکر می‌کنند نا خانوما بهشون وابسته هستیم و از پس هیچی بر نمیایم ولی یک بار امتحان کن و متوجه کن اگر تو این زندگی نمیخوای منم نمیخوام بچه هر چی بزرگتر بشه وضیعت بدتره و جدا شدن سختر
در آخر خودتو نسوزون زندگی ارزش نداره که تو با صبوری کنار کسی باشی که برات خودت بچه تره خورد نمیکنه مثل خودش رفتار کن سرد بی روح خشک بودو نبودش برات مهم نباشه محبت برای بچه ات خرج کن
نه بابا میدونم اهل زن دیگه نیست
اینا کلاخانوادتن خر کارن
میگه پسر عموم فلان مدل شاسی گرفته من ندارم
فلانی ۱۰ ملیارد داده کجا زمین خریده من ندارم
واسه همین خرکاری میکنه
تا میگم محبت تفریح میگه مگه پول برات کم گذاشتم
با پول سعی میکنه محبت کنه
واسه همین مثل جنازه میافته
برا ما وقت نمیذاره
ولی چون متاسفانه محل کارش خیلی به خونه مادرش نزدیکه
همیشه اونجاست
صحبحانه نهار
میان وعده
مامانش براش چای بذاره
میوه بذاره
حتی نون رو خودش نمیخره
مامانش میره میخره میده شوهرم برمیداره میاره خونه
اخه مشکل اینجاست میگم که انقدر ظاهر موجه وخوبی داره
حتی پدر و مادر و خانواده خودم پشتم نیستن
میگن شوهرت خوبه تو باید درست برخورد کنی
اصلا هیچ چیز بهش کار نمیکنه
اصلا براش مهم نیست
فکر میکنی با مهریه میترسه ؟؟
خونه مون رو میگه من خریدم که مهریه تو باشه
بخوای بری بمونی این خونه مال توعه
خود دانی
نفقه هم که دادم بهت
چیزی نمیمونه😑😑😑
میفهمم چی میگی عزیزم انشالله درست بشه آدم از بعضی مردا نمیدونه چجور رفتارکنه انگار هیچی پاسخگوشون نیست
خب تا حالا شده ازش بپرسی چرا بهت میگه زندگیمو جهنم کردی همش از بدی های شوهرت گفتی ولی از بدی های خودت هیچی نگفتی
بنظرم با کس دیگه ای رابطه داره
کلا شوهر من مثل خان رفتار میکنه
نمیتونی بهش بگی بالا چشمت ابروه
بگی زندگی شو جهنم کردی
پس مشکل خودتی که نمیتونی باشوهرت حرف بزنی بعد اینهمه سال
من نمیگم که ادم خوبی ام
قطعا توی وجود هر کس کم و کاستی هایی وجود داره
من هم فقط خواستم یکم دردو دل کنم
وگرنه کمتر از شما هم اطلاعات ندارم توی این زمینه ها
راه ها بسیاره
قطعا من بعد از ۷سال زندگی خیلی مسیر ها رو امتحان کردم
وخیلی مسیر های طولانی تری دارم که باید طی کنم
ولی منم سرجام ننشستم
منم کم کاری نداشتم
منم صبوری داشتم
و حقم نیست این طوری قضاوت بشم🙏
سلام عزیزم من چی بگم ک همسرم از کارای فنی خونه هیچی سردر نمیاره یا خودم یا پدرم بابد دریت کنیم یاادمش بیاریم ب خودش باشه صدسال دوم میاره جلوهمه مظلوم نمایی میکنه ک همه فکر کن چ ادم ساکت و ارومی ولی ذر باطن مرموز موزمار بدجنس فوق العاده بی تربیت بی تو دهن همش حرفای زشت میزنه دیشب دعوامون شدجوابش ک میدم میگه اینقدر دری وری نکن زبون درازی نکن زر زر نکن ککه خوری نکن و هزار حرف دیگه اصلا حیا نداره اصلا ن احترامی چیزی ازهمه توقع وانتظار داره ک همه دستشوبگیرن کمکش کن یابراش دل بسوزونن چشم نداره ببینه برادرش خونه و ماشین داره حصرت همه میخوره حتی احترام مادرش نداره مادرش دلش ازش خونه خون منم چشم دیدنش ندارن ازش بدم میادانتظار داره همه بهش بگن چشم حتی اگه اشتباه باشه دلم میخاد هیچوقت تو زندگیم نباشه بزرگترین اشتباهم ازدواج کردن بودنمیدونم ب کی بدی کردم ک مجازاتم اینه😩😩😩💔💔💔
بسیارم عالییی مشکلو پیدا کردی آفرین بهت😏😏😏
ناراحت نشو ی سریا حرف زدناشونم ی مدل خاصه، انشالا که بتونی با شوهرت کنار بیای زندگی خوبی داشته باشین
خوبه لااقل یه روز طلاق گرفتین خونه رو داری . ولی قبل اینکه کار به جدایی بکشه و پسرت بچه طلاق بشه تمام راهها برا درست شدن زندگیت امتحان کن عزیزم
زهرا جان خودتی؟؟ فدات شم انشااا که زندگیت روبه راه شه
ن من زهرا نیستم اسمم مرجان
شما که پا بند بچه نیستی
چرا خودتو تو رنج تگهداشتی؟
نظر مردم برات مهم نباشه
حداقل دلخوش باش بدخواهات حسرتتو میخورن 😁😁
حالا که رفتارش باب دلت نیست و بخاطر آینده بچت هم نمیخای زندگیت از هم بپاشه
تا میتونی بدوشش و جیبتو پر کن
برا خودت پس انداز کن سرمایه گذاری کن
از صحبتهاتون متوجه شدم که حتما حرفه‌ای استاد رو گوش کردید مبحث های ایشون برای سبک زندگی شاد و تحمل سختی‌ها معرکه هست
کلا استاد حرف ندارن
الان وضعیت چطوره؟
دوره مهارت های زندگی رو برای شوهرت دانلود کن بذار گوش بده شاید به خرجش رفت
خیلی از اینکه از زندگیت دلسردی ناراحت شدم
امیدوارم همه زنهای سرزمینم همیشه دلشون شاد باشه

سوالات مشابه