Ooma
پرسش (1402/02/11):

الان‌۵روزه اومدم خونه پدرم نکبت ازم خبری نگرفته

بچه هابیایید حتی یه پبامک نداده این کصکش ..به نظرتون چی توفکرومغزشههه

والا هیچکی دیگه اندازه من بدبخت نیست منت یه پیرمرد ۴۰ ساله رو باید بکشم
من ک دوس دارم شوهرم ازم بزرگتر باشه مثلا دوس داشم شوهرم الان ۳۶ ۳۸ داش ولی ۳۰ سالشه
اصلا مردا داشته باشن هم بعید میدونم مهریه بدن
مرد جا افتاده دوست😅
ببین به نظرم بچتو سفت بچسب سعی کن زندگیتو از فضای تشنج دور کنی، میدونم توهین شنیدن سخته ولی یکبار دیگه به خانوادت توهین کردن ریلکس کن و بگو دریا به دهن سگ نجس نمیشه... هرچی واکنش بیشتری ازت ببینن بدتر میکنن
الان بچت پیشت نیس؟
خوبه ولی در صورتی که قدرتو بدونه یا پخته باشه نه یه خر به تمام معنا نه یه پیرمرد که اختیارش هنوز دست مامانشع
اون ک اره حق داری درست میگی
دقیقا شخصیت به سن و سال نیست
چرا یکی از فامیلامونو فرستادم رفت اوردش برام چون گفتم ازتون شکایت میکنم دادنش
اتفاقا هرچی بزرگتر از آدم باشن وحشی تر میشن مال من ۴۱ سالشه
خداروشکر
خودت چن سالته؟
بعد الانم برگشتم سر خونم خاک تو سرم کلی التماس کرد گفت تغییر میکنم دوباره شروع کرده
۳۰
ما زنا خیلی بیچاره ایم با چهارتا حرف خر میشیم
اصلا منو شوهرمم هر کی میبینه میگن چجوری شوهر کردی به این
خب خوبه ک
خیلی سنش بیشتره ینی؟
بخدا انگار دهنمو بستن نمیدونم چم شد
برا چی؟ سواری دادن؟ 😀
ن منظورم اینه ۱۱ سال زیاد نیس
بعدشم که دو ماه بعد عروسیمون همش میگفت من سنم زیاده بخاطر من بچه بیار منه احمقم اوردم
الان اگه پای این بچه وسط نبود بخدا همون یک ماه بعد عروسی طلاق میگرفتم مهریمم میبخشیذم بهش فقط گم شه بره
هاااا نه ۱۰ ساله. ببخشید سن خودمو کم گفتم حواسم نیست اصلا عمرم چطور گذشت ۳۱ سالمه
ببین الان که ازدواج کردی ؛موقعی که باید انتخاب میکردی ؛چشمتو بستی و انتخابش کردی ؛الان هم برو بشین قشنگ زندگیتو بکن ؛به حرفهای مردم هم توجه نکن
۱۵ سال بزرگتره ازم زیر دیپلم قیافشم اصلا به من نمیخوره نمیگم من خیلی خوشگلم ولی از شوهرم بهترم
من هم معلم بودم اون رانندس
هممون همینو میگیم
اخه از اول نمیدونستم انقد خره بعد عروسی مالشو بخشید به داداش خرش الان خیلی عذاب میکشم همیشم حق و به خانوادش میده یکبار طرف من نبود
یعنی به خاطر مالش زنش شدی؟
الان سر کارمم نمیزاره برم خرجی هم نمیده
یاسی جان این دوست مون راست میگه ، میدونی وقتی شوهرت بهت گفته دوست دارم و نمیخوام طلاقت بدم معلومه واقعا هنوز دوست داره، شوهر من یادم نمیاد کی گفته دوسم داره ولی من توی زندگی مصلحتی می‌بینم که توی طلاق نمیبینم منتهی کسانی مثل منو تو باید روی نقطه ضعفامون کار کنیم که افسار زندگی مون رو دست مون بگیریم
بخدا موندم طلاق بگیرم یا بمون
عزیزم با یه مشاور خوب صحبت نمیکنی بهرحال بحث یه عمر زندگیه پای بچه ت هم وسطه
بحث مالش نیست منم خودم میگم سر کار بودم اوضاع مالی خانوادمم خوب بوده
ولی تو خودت اگه شوهرت دو ماه بعد از عروسیت ماشین و خونه و همه چیو انتقال بده دلت باهاش صاف میشه ؟
بعد خودت سر کار باشی بهت بگه نرو
نمیدونم چرا همه همینو میگن بهم
من بودم تحمل نمیکردم حتما خانواده م رو در جریان میذاشتم
خب وقتی همه مالشو میده من به چیش دل خوش کنم
عزیزم اگه تو عقدنامه شغلت نوشته شده معلم نمیتونه مانع کارکردنت بشه چون میدونسته معلمی
بعد من که نگفتم بزنشون به نام من
من میگم مال خودشه بزنه به نام خودش دوباره
برادرش مجرده؟
از این میسوزم خیلی زنا هستن شوهراشون همه چیشونو به نامشون میزنه بعد این عوضی میزنه به اسم داداشش
من نمیدونم چرا اصلا نمیتونم درکت کنم؛خب وقتی دلت باهاش نبود فهمیدی این ماجرا رو چرا پای یه طفل معصوم و به زندگیت باز کردی وقتی خودت هنوز از بودن و نبودنت تو زندگی مردی که هستی مطمئن نبودی گناه این بچه چیه که الان باید تو این تنش ها باشه
چون الان خیلی داری حرص این خساستش رو میزنی اینطور به نظر میاد ولی من درکت میکنم. منم غرق نعمت بودم ولی الان میبینم باید به زور و قطره چکونی ازش پول بگیرم حس بدی پیدا میکنم
اره نوشته
پس قانونا نمیتونه مانع کارکردنت بشه
از این ناراحتی که انگار از همون اول یه حس بی اعتمادی بینتون بوجود اومده
اینکه همه چیو بزنه به نام کسی انگار منتظره هرلحظه جدا بشید
عزیزم چون قصدم زندگی بود ازم خواست گفت من سنم بیشتره بچه بیار زود منم اوردم دید به خرفش گوش دادم بعدش رفت چیزاشو انتقال داد و اخلاقش زیر و رو شد
بعد من خودم اولشم گفتم خیلی احمقم که اینکارو کردم
الانم بخاطر بچم دارم تخمل میکنم دیگه
اره
اگه دوماه بعد عقد همه جیو زده به نام داداشش کاش یخورده زرنگی میکردی بچه دار نمیشدی صبر میکردی ببینی رفتارش چیه یا در موردش باهم صحبت میکردین همه چی روشن شه
فکرنکنم به اینکه شغل معلم قید شده باشه یا نه ربط داشته باشه، بلکه شوهرش باید توی شرایط ضمن عقد تعهد داده باشه که مانع ادامه اشتغالش نمیشه
اره خب همین
تو تی وی دیدم یه وکیل اینطوری گفته
نه تا فهمید حاملم اخلاقای گندش شروع شد
مال من از روزی که زاییدم کم کم شروع کرد 😀
مثلا الان برنج میخره میبره میزاره خونه مامانش من باید برم از مامانش بگیرم
شما اینو درک میکنی ؟یا مثلا خودت بودی یه حس بد بهت دست نمیداد
پس زن بگیره احیانا دوباره برگردونه من یکیو میشناسم با زنش مشکل دلشته همه چیو زده به نام داداشش بعد با زنش خوب میشه ولی داداششه دبه درآورد اموال رو برنمیگردوند دیگه با بدبختی بعد چندوقت و وساطت دیگران کوتاه اومد
درست نکن اعتراض کرد بگو من برنج ندارم
خدا کنه داداش جون مرگ شه بمونه به دلش
خدانکنه دعا کن عاقل شه
خب من بحثم رو همین اعصاب خوردیاس میگم چرا واقعا باید اینکارو کنه
چرا باهاش صحبت نمیکنی مگه اسیری اوردتت یا با مامانش ازدواج کردی ؛یه بار سفت و سخت بگیر تا کی میخوای اینطور ادامه بدی
هیچوقت مرگ کسی رو نخواه
دفعه بعد بهش بگو مامانت برنج ها رو خوب تمیز نمیکنه بیار همینجا 😀 جدی میگم اینطوری هم میزنی توی سر مال هم وانمود میکنی که انگار مامانش داره بهتون خدمت میکنه
چون زندگیمو خراب کردن داداشش دم و دیقه بهم میگه تو کجا خانواده ما کجا طلاق بگیر
من برای همین نفرینش میکنم
بهش بگو عن آقا اونوقت باید تورو گدا کنه که مهریه منو بده... والا من جات بودم یه بیلاخ نشونش میدادم و میگفتم طلاق نمیگیرم و مهریه مو ازش میگیرم
کاش تعهد محضری میگرفتی ازش
بخدا خودمم موندم دیکهال
البته راضیش کنم از مهر میرم سر کار منت این خرم نمیکشم
همه چی به اسمشه شاخ شده ببخشیدا شوهرت خیلی عوضیه که همه جوره دست و پاتو بسته
اگه راضی بشه بع طلاق توافقی بدون دردسرم طلاق میگیریم
چون من بهش گفتم مهریمو میبخشم ولی بچمو میخوام
اما خب میگه طلاقت نمیدم میخوای بری شوهر کنی 😂
نمیتونی درستش کنی؟
فکر نمیکنم درست بشه منم کلا ادم بی سیاسیتیم
حالا شاید اگه اهل چرب زبونی بودم میتونستم بکشمش سمت خودم
بگو آره با یکیکه مرد باشه اختیارش دست خوذش باشه نه ننه و داداشش... حالا اینو بهش نگیا بخاد بهت تهمت بزنه من از حرصم گفتم
ولی متاسفانه با خوشبختانه ظاهر و باطنم یکیه اصلا نمیتونم زبون بازی کنم
چرا این حرفو میذارین توی دهن شوهر توروخدا؟
به نظرت مامانش اینا نمیگن که تو سنت زیاده و اون ولت میکنه یا به خاطر پول زنت شده
واسه همین اینکارارو میکنه
چون من فقط میخوام از شرش راحت شم
اصلا مهریه حق زنه چشمش کور دندش نرم مهریه رو باید بده چه حرفی از طلاق باشه چه نباشه
این خودش جلو جلو زدشون به نام داداش خرش الان من اصلا شکایتم کنم برای مهرم هیچی نداره
اینجوری میگی اگه یه روزی قصدت جدا شدن باشه بچه میشه نقطه ضعفت اذیتت میکنه
چرا همش کار مامانشه
میگم مامانش اون روز میگفت اصلا چرا به تو خرجی بده من پسر بزرگ کردم باید به من بده تو کجا بودی
این دیگه مشکل خودشه
خیال دارن نه به من خرجی بده نه چیزی از خودش داشته باشه مدام بددهنی هم کنه منم بمونم باهاش
نمیتونی با مشاور صحبت کنی کمکت کنه؟
به نظرم این موضوع کم کم قابل حله
اخه خودمم چندسالی درگیرش بودم تا درست شد
اره خب
اصلا چرا حرف مهریه یا طلاق رو میزنی؟ تو که هنوز خرت میره، هنوز میگه دوست داره، چرا نمیبریش پیش یه مشاور؟
خب نمیاد مشاوره هزار بار بهش گفتم
تو که میتونی بری قهر، یکبار برو قهر خیلی هم جدی برو وقتی اومد دنبالت بهش بگو میام به شرطی که وقت بگیری بریم مشاور
ببین قلقش چیه
یکی بهش محبت کنی و حرف عاشقانه بزنی خر میشه
یکی با غذاهای خوب و کادو
یکی با رابطه جنسی
یکی با تعریف و تمجید حتی اگه الکی باشه همشون
نمیدونم مگه این راهم امتخان کنم
باورت میشه من همه این راهها رو رفتم و درست نشده
اره قلقش محبت کردنه
ولی از چشم افتاده دیگه
وقتی بهم میگه تو جنده بودی من گرفتمت
اگه بهش قبولوندن که زنت ولت میکنه میره
قهر خیلی خیلی بدتر میکنه رابطه رو
فکرمیکنه هرچی مامانش اینا گفتن درسته
چجوری بهش محبت کنم
یا اینکه یاد فحشایی که به بابام دادن میوفتم چجوری برم پیشش
توام شوهرت وابسته به خانوادشه؟
من میرم تو فکر سردمیشم باز بحثامون شروع میشه
شوهر من به هیچ حزب و گروهی وابسته نیست شخصا انتحاری میزنه یک جونوریه که تابحال مثلش رو ندیدم 😀
هعی چی بگم دور از جون شما ها ولی یه زنی مگه احمق باشه که شوهر کنه
😂😂
اگه با محبت درست میشه به خاطر خودت نه به خاطر بچت سعی کن زندگیو شیرین کنی واسه سه تاتون
وقتی محبت کنید علاقه هم بوجود میاد
حتی اوایل بهم میگفتن ببین حرف گوش کن کیه بگو باهاش حرف بزنه سرراه بیارش، هرررچی گشتم هیچ کس توی دنیا وجود نداشت که این بشر قبولش داشته باشه... موجود ناشناخته ایه از دوره پرکامبرین!
این شخصیت و شعور خانوادگیشو نشون داده
شغلش چیه ؟
مالیه
اگه تلاشی نکنی و جدا بشی شاید چندسال بعد باخودت بگی اگه یه شانس داده بودم شاید درست میشد
سعی کن خرش کنی
کاری کنی به خاطر تموم حرفای زشتی که زده روزی هزاربار عذرخواهی کنه
میدونم چی میگی
یاسی من حس میکنم زندگی تو درست میشه تو هنوز خیلی راهها رو امتحان نکردی، گاهی وقتا لازمه چندتا راهو باهم بری، مثلا از طرفی به شوهرت محبت کنی، از طرفی خودتو شدیدا وابسته بچه نشون بدی که کسی جرات نکنه ازت دورش کنه، از طرفی با پوزخند و نیش کنایه جواب قوم شوهرتو بدی، از طرفی برادرشو سگ محل کنی و و و ... اصصصصلا نباید حتی درمورد اینکه مادر و خواهر و برادرش چی گفتن جلوش حرف بزنی
تو کارت خیلی مشکله پس
من وقتی میدیدم همش دنبال سر مامانشه
میگفتم اگه درست نشد صبر میکنم تا مامانش بمیره دیگه
تو نمیتونی به همینم امید داشته باشی
اره اینو قبول دارم از وقتی ازش بدی دیدم خیلی کم یعنی اصلا هیچ محبتی بهش نکردم چون خودش بخدا دلسردم کرده
بعد اینکه من همش هی تکرار میکنم خانوادت چی گفتم بهم اونم اصلا حتی یک درصدم قبول ندارع
من پوست کلفت ترین زنی هستم که تابحال دیدم... چون واقعا نه شوهرم نقطه ضعف فاحشی داره که بخوام جدا بشم و نه آدم نرمالی هست که بشه باهاش زندگی کرد ... احساس میکنم هر نفسی که میکشم ضعف و بیماری به روحم وارد میشه! شاید بگی همین دلیل کافی به آدم میده برای جداشدن ولی وقتی به تبعاتش و اینکه طلاق توی خانواده ما مسبوق به سابقه نیست فکر میکنم حس درماندگی شدیدی بهم غلبه میکنه...
یه راهکار عالیشم اینه که با زبون بازی و محبت خرش کنه بره یه شهر دیگه زندگی کنه
اینجوری کل مشکلت حل میشه
خودش اتفاقا چند وقت پیش گفت بریم که دور باشیم از اینا منظورش خانوادش بود بعد به مامانش گفته بود مثله اینکه اجازه نداد
خدا هست عزیزم انشالله که خودش جواب دل شکستتو بده بهش
خب نگو هی
اگه هم ناراحتی اول یخورده ماچو موچ بعد یهو برو توفکر و بزن به گریه واینا بگو یادم افتاد این حرفو زدن خیلی ناراحتم بعد بغلش کن گریه کن
الان‌۵روزه اومدم خونه پدرم نکبت ازم خبری نگرفته
اون مادرشو به من ترجیح میده هاااا یعنی اینطوره که جلوی خانوادش منو تحقیر میکنه و بی حرمت کرده ولی اینم نیست که به حرف مادرش درمورد زندگی اهمیت بده، اصلا چه بسا که اگه مادرش حرفی زد باهاش کات کنه! هرچند مادرش ازش میترسه و عمرا رابطشو با پسرش بخاطر من خراب نمیکنه که بخواد نصیحتی بکنه
ببین اینا چتای وقتی بود که قهر کرده بودم
خودش قبول داشت الان که برگشتم باز شروع کرده
تو به نظرم روحیتو حفظ کن برو باشگاه و خریدو خوشگذرونی
اوونم بگیر به تخمت
آره دیگه همین کارارو میکنم که آرامش دارم و سکته نکردم
خب خودش میخواد درست کنه همه چیو میدونه مشکل کجاس
دختر تو باید یه کم هلش بدی
جوری حرف بزن که این حسو بهش بده خودش داره تصمیمای مهم زنگیشو میگیره و این مردونگیه و ازاین چرتوپرتا
واسه منم همین بود اما از روز اول چنان جلوش در اومدم با جنگ و دعوا با گریه با زبون خوش با لوس بازی حتی با رابطه تونستم درستش کنم
این درست میشه بخدا
اصنم اسم طلاقو نیار که یه کم همت کنی زندگیت خیلی عالی میشه
اصنم حرص نخور خداروچه دیدی شاید یه سنگی خورد تو سرش یا عاقل شد یا افتاد مرد حداقل پوستت چروک نشه بتونی یه مرد جذاب پیدا کنی
بهترین دلیل برای قهر کردن همین که منو برگردوندی که زندگی رو سروسامون بدی نه اینکه دوباره روز از نو بشه
ولی بازم عجله نکن، الان آخرشبه هی فکر و خیال کردی اعصابت خورد شده، صبرکن بلاخره یه دلیل محکم بهت میده برای قهر دوباره ولی وقتی رفتی شرط برگشتتو بذار دور شدن از اون شغال ها 😀
حالم از هرچی مرده بهم میخوره... اینقدر سرد شدم از همه چی فقط دلم میخواد ارامش خودمو حفظ کنم تا این چندصباحم بگذره
شوهر من یخچال قطبیه حتی از رابطه هم فراریه
کاش این مردایی که باعث میشن زنشون تو جوونی این حسو داشته با‌شن تو همین دنیا تقاص کاراشونو میدیدن
اتفاقا به خودشم گفتم تو اون دنیا کجا میخوای بسوزی که برابری کنه با این حجم از ظلم
اخلاق خوب نداره
رابطه هم که نمیخواد
چرا زن گرفته خب
یکی میگه نیاز جنسی داشتم
یکی میگه میخواستم همدم داشته باشم
من حس میکنم خواسته در دهن مردم رو ببنده ک ثابت کنه که من تونستم خب دیرم ازدواج کرد ۳۶ سالش بود. از طرفی هم الان بچه داریم، شاید فکرمیکنه به هدف غایی زندگی رسیده و دیگه همه چیزش تکمیله
باهاش حرف زدی بگی زن محبت و اینا میخواد؟
خدا خیر بده به غزل این تاپیکو زد ما دل مون رو خالی کردیم 😀
من برم بخوابم شب تون بخیر البته اگه کسی هست 😗
شبت بخیر
چرا زدم ولی اصولا رفته رفته نسبت به من و حرفام بی اهمیت شده
وای خدا خندم گرفت از کصکش گفتنت. کصکش منم پیام نداده. بیخیال خواهر
ربطی نداره، دکتری داره برای خودش داره به شما و شوهرتون چه
😂😂😂😂😂😂
اینا خانواده دس به یکی نکردن تو طلاق بگیری؟
برادر و خواهر و مادرش همه متحد دارن انگار جلو میرن
اشتباه نکن. مهریه و حق و حقوقتو بگیر بچه تا جایی که قانون بهت اجازه میده نگه دار. احساسی تصمیم نگیر عزیزدلم
بگو اگه یه مرد پیدا بشه آره چرا که نه.
دقیقا همین رو بهش بگو. بگو من زندگیم رو دوست دارم بچه م و تو رو. و می‌خوام بهت محبت کنم ولی وقتی یاد کارها و حرفات میفتم نمیتونم. خورده تو ذوقم. اگه واقعا میخوای بمونم پای زندگیم، تو هم یه قدم بردار.
کالاتوفداکاری من ننه سگش یاخواهر انترش بخوادبه خانوادم فش بده میفرستمسون توگونی کثافتهااااااا...
واقعا... اصلا دو نفر، زن و شوهر نمیتونن با هم زندگی کنند، دلیل نمیشه خانواده همو مورد عنایت قرار بدن. خانواده آدم هر کی باشن و هر عادت بدی هم داشته باشند تا جایی که به زندگی ما ربط و دخالتی نداره به ما چه.
نگا کن دوست عزیز اولا نباید بچه دار میشدی الان که دیگه شدی خودتو سرزنش نکن توام فک میکردی که درست میشه من به هیشکی نمیگم طلاق ولی بنظرم جدا شو حداقل بچت تو محیط متشنج بزرگ نشه چه فایده بخاطر بچت بمونی ولی بچه با عذاب بزرگ شه هزار تا مشکل روحی میگیره هم بچت هم خودت این آقا وقتی تو این سن پختگی بجای محبت به زن و بچش انقد رفتارهای خام داره دیگه درست بشو نیست به فکر چاره باش خودتو اسیر نکن
چی شده مگه
تجربه میگه فقد طلاق
اگ بچه نداریم ک صد درصد طلاق
اگ داریم که برا اونم باور کن بهتره
سلام غزل جانم خوبی قوربونت بشم
تو ک ۵ روز رفتی خونه بابات
منو بگو ک تقریبا ۳ ماهه اومدم خونه بابام دریغ از ی پیام و ی زنگ ن خودش و ن خانوادش
من مریضم حتی عمل ک کردم ی ماه تو رختخواب بودم بازم خبری نشد ازشون
این جور مردا باید برن ب گور 🥲🥲
چرا خب
مگه به قهر اومدی؟
مریضی که تقصیر خودت نبوده که
چطور میتونن؟
اااااا چرا پیامای قبل برام بالا نمیاد 😢😢😢
ن عزیزم اومدم دارم کارای طلاقم رو میکنم مهریمو گذاشتم اجرا
شوهرم شیشه میکشه توهم میزنه خسته شدم از دستش
جالب اینجاس پدرشوهرم عمومه
مادرشوهرم دختر خالمه 😊
انشالله هر چی بشه به صلاحت باشه
خوشبخت باشی عزیزم
خوب کردی مردی که شیشه میکشه فقط باید ولش کرد و خودتو نجات بدی
😒😒
بعضی فامیل از صد پشت غریبه بدترن
ایشاللههههههه زودتر برن به گور🙄🙏
قوربونت بشم گلم
من ۱۲ سال با شیشه کشیدنش سوختم و ساختم هر کار کردم زندگیمو حفظ کنم ولی نشد تلاش ی طرفه جواب نمیده
فداتشم
انشاالله
همشون با هم گور به گور بشن الهی
بلکه هممون یه نفس راحت بکشیم
عزیزم ی روزی ی جایی جواب صبر و بزرگواریتو میگیری
خدا گل پسرتو حفظ کنه کنار هم شاد و خوشبخت باشید
با ی زندگی جدید و ی مرد واقعی که قدرتو بدونه
تو هم دلت پره ها 😁😁
شلام بچه ها. وقتی انقدر اذیتتون میکنن یه بار که مهریه اتون بذارین اجرا حساب کار دستشون میاد
هاا منم خونه ننم هستم😅😅
🤣شلام چی بود دیگه مثل معتادا شدم.
😁😁😁😁😁
پاشو برو خونتون
علیک شلام
توپ‌توپی؟؟ 🤣🤣🤣
ای خواهر خوبم.
عزیزم نزدیک خانواده ی شوهر زندگی میکنی؟
پسرتون چقدر خوشگله😍دخترکُشه ها رسما
خداروشکر
چشاتو درویش کن خانوم
داماد آینده خودمه😬💎💎💎
ببخشید علایم شیشه چیه؟
مرسی عزیزدلم
🥰🥰🥰
قوربونت بشم لطف داری🥰
من من من جاموندم
عکساتون ندیدم
جا موندم😅
😅😅😅رزرو کردی پری
تصویب شد پس
انشاالله زودتر عروسم بیاد تو بغلت 🥰
عکس چی؟
اوووو علائم تا دلت بخواد داره
همه هم مث هم نیستن ک توهمشون روی ی چیز باشه
بزن توی اینترنت بخون
من شوهرم توهم اینو داره ک چند نفر توی خونه هستن و باهاش حرف میزنن میخوان بکشنش
یا اینکه تو ماشین یا توی خونه ردیاب و دوربین کار گذاشتن
یا اینکه میگه میخوان منو بکشن مال و اموالم رو بکشن بالا
مثلا با ساطور و قمه و تبر توی خونه راه میره
شبا اصلا نمیخوابه همش با همونایی ک توی ذهنش هستن حرف میزنه و ......
نسیم و شوهرش
ناز مهر خوبی چکار گردی با شوهرت
فدای تو شکر
تو خوبی
والا هنو اندر خم ی کوچم طلاق و مهریه ب این آسونیا نیست چندین ماه باید علاف باشم برمو بیام
پسرمم محسن با خودش برده ۴ روزه ندیدمش
روانم ریخته بهم
اخ اخ
اره خیلی سخته طلاق گرفتن اراده قوی میخواد..نگران پسرت نباش چیزیش نمیشه.خدا حافظشه.. منم چهار ساله بچهام رفتن ولی خدا رو شکر زندگی خوبی دارن
برای طلاق اگه جدی هستی جدی ادامه بده ...نزار بدونه پسرت نقطه ضعفته وگرنه خیلی اذیتت میکنه
ممنون از توضیحاتت ان شاء الله که بهترین تصمیم رو بگیری و اتفاقات خوب در انتظارت باشه
الهی عظم بلا😂😂
چه صبری دادی به ما خانم ها خداجون
فکر میکردم خودم مشکلات دارم
😂🤷🏻‍♀️🤷🏻‍♀️
طلاق گرفتین یا هنوز شوهرته😕
ن ببین نازی جان اشتباه نکن اول پسرم میاد بقلم بعد بچه بعدیم عروسه توه ک تو باید ی فکری کنی بخاطر اختلاف سنیشون رادمهرمو باید فریز کنی همینجور بمونه تا دخترم بیاد اگه دادیش ب کسی دیگه شیرمو حلالت نمیکنم دیوث😬🤣🤣🤣🤣🤣