Ooma
پرسش (1401/09/23):

سلام خانما میشه راهنماییم کنید این اخلاق شوهرمو درسش کنم

سلام خوبید؟ نمیدونم این اخلاق شوهرم خوبه یا بد ولی من باهاش مشکل دارم شایدم مشکل از منه. من اینطوریم که اگه یچیزی برای خونه میخریم یا یسری کارای خاص رو دوست ندارم کسی بفمه بیشتر منظورم خانواده شوهره مثلا یچی که میخریم به شوهرم میگم به کسی نگو اینو خریدیم یا به کسی نگو اینکار رو کردیم منظورم خانوادشه ولی اون میگه چطور مبشه خب خریدیم که خریدم یا اینکارو کردیم که کردیم به خودمون مربوطه بعدشم خانواده من که ناراحت نمیشن ما چیزی میخریم نمیگن چرا ولی من فک میکنم اگه اونا بفهمن پیش خودشون میگن مگه واجب بوده این چیزو بخرن یا این کار رو بکنن‌. البته بگم خودم هر کاری بکنیم یا هر چی بخریم به خانواده ام میگم😑😑حالا بنظر شما چجوری قانعش کنم؟

وقتی چیزی میخری به شوهرت نگو
مثلا اینجا رسمه سیسمونی رو خانواده من باید بخرن ولی من برای اینکه فشار به مامان و بابام نیاد یا مثلا خودم یچی چشممو میگیره میخوام یچیزایی بخرم شوهرمم اصلا حرفی نداره ولی خودم از ترسی اینکه به خانواده اش بگه فلان چیزو خریدیم و اونا یوقت بگن وظیفه پدر و مادرزنت بوده چیزی نمیخرم
چه ربطی به پدر و مادرش داره مگه اونا قراره پول بدن
بهش اینو بگو
.
.
هر زندگی مشترکی ی سری چارچوبا و خط قرمزا داره،
من دوس ندارم کسی وارد حریم خصوصی خونم بشه ک چ اتفاقی امروز افتاد دیروز چی خوردیم پری روز کجا رفتیم
باور کن واجب نیس گفتن اینا اگر کمبود مساعل داری برای حرف زدن میتونی کتابای علمی بخونی و در موردشون بحث کنی ولی من اجازه نمیدم کسی رو وارد حریم شخصی زندگیم بکنی
تو وقتی بگی اینطور شد فلان کرد فلانی اومد و...
داری اجازه دخالت و تصمیم گیری در مورد زندگیتو میدی پس این عادت بد رو کنار بزار
و هیییچ کس واقعا مشتاق نیس مساعل روزمره زندگیتو بدونه
مگه میشه من و شوهرم خداروشکر خیلی باهم خوبیم نمیخام بخاطر پنهون کاری بینمون خراب شه. بعدم یسری چیزا رو اون میخیره بیشتر منظورم چیزای ضروری خونه اس مثل مرغ و گوشت و...
بگو بچه ی منه خودمم میخوام براش سیسمونی بخرم
سلام عزیزدلم وقتی که ما یه کاری رو خودمون میکنیم نباید انتظار داشته باشیم طرف مقابلمون نکنه،مثلا هر کاری میکنیم به خانواده خودمون بگیم و به طرفمون اجازه ندیم به خانوادش بگه، خب اونم حق داره،و اینکه اگر بخواین سیسمونی بگیرین میتونین بگین ما دوس داشتیم خودمون به سلیقه ی خودمون به پول خودمون بخریم
عزیزم اصل شوهرت هست که براش مهم نیست
سلام الهه جون خوبی
فدات عشقم
برا چی میخای پنهان کنی اتفاقا بزار عادت کنن تا اینکه هر از گاهی بفهمن و دخالت کنن
ما هم همین رسمو داریم اتفاقا بعد اینکه فهمیدم جنسیتشو هر چی به چشمم بیاد و به دلم بشینه میخرم پدر مادر آدم قرار نیست که جور بچرو هم بکشن آخه
به نظرم پنهون نکن اتفاقا بیار وسایل نی نی رو نشون هم بده یکی دوبار میگن بار سوم خسته میشن اصلا توجه نکن
بعضی از مردا همینطورین،شوهرمم همینطور بود خیلی بهش میگفتم نگو گوش نمیکرد دیگه توجه نکردم خودشم بیخیال شده😂😂
منم شوهرم کل چیزای بچمونو خرید از تخت و کل وسایل ،من حتی جهازم نبردم چون شرایطشو نداشتم ،همسرم زحمتشو کشید،به هیچ کسم ارتباطی نداره چون به میل خودش خریده برا خونه زندگی و بچش
منم شوهرم همین جور میگه خودم پولش دادم به کسی ربطی نداره حتا خانوادم یکی دوبار مادرش گفت از این ولخرجی ها نکنین من شوهرم گفتیم قرار نیست با این پول ها شاه بشیم که تا جون هستیم می‌خریم تا حسرت به دل نباشیم دیگه هرچی می‌خریم هچی نمیگن ها سکوت میکنن
منم همینو میگم که واجب نیس همه بدونن ما چی میخوریم چیکار میکنیم البته اینجورم نیس که همه چی رو بگه ولی خب بعضی چیزا رو میگه
امروز احتمالا برم پیش دکتر میای؟؟
دقیقا چون خودم هرکار میکنم به خانواده ام میگم یخورده زبونم کوتاهه جلوش😑😑
دقیقا شوهر منم همینا رو میگه
به نظرم وقتی خودت به خانواده ات میگی، نباید توقع داشته باشی همسرت به خانواده اش نگه. راستش منم با همسرت موافقم. به کسی چه ربطی داره، هرکاری کردین کردین. حساس نباش. مساله خاصی نیست. اعتماد به نفستو ببر بالا.
و اینو بهت بگم گلم،
همچین ادمایی ک نمیتونن حرف نگه دارن با یسال و دوسال و ده سال عوض نمیشن
اینا عادت کردن ب این قضیه جز تربیت خونگیشون بوده و اصلا از بزن نمیره
مثل ادم فاسد ک هر جا بره چشم چرونه هررجقد زنش خوشکل باشه
مثل ادم خسیس ک اگه پولای دنیا رو داشته باشه ولی بازم دلش نمیاد رند مبلغ رو ور داره و ....
منم همسرم اصلا راز دار نیس اوایل خیلی باش بحث میکردم تا ی چیزی میخواستم بگم س روز قسم قران و پیامبر داشتیم تو خونه
ولی کم کم ب این نتیجه رسیدم ک باید خودمو اصلاح کنم
نباید چیزایی ک خیلی مهمن رو بهش بگم
برا چی اعصاب خودمو خورد کنم
عزیزم بزار بگه اگه خانوادش چیزی گفتن با احترام جواب بده شاید پنهان کاری بدتر بهشون بر بخور تا بگین
نمیدونم شاید به قول شما اینجوری بهتر باشه
ولی به نظرم کار درستی نیست وقتی همه چی رو به خانواده خودت میگی از همسرت بخوای نگه اونام خانواده اونن خب
گلم من اومدم خونه مامانم،
شهرستانم تا اخر هفته😥
اشکال نداره برو تو ایشالله ی وقت دیگ
عع عزیزم خوش بگذره،باشه هرجور راحتی گلم😘
مثلا چند وقت پیش یخچالمون خراب شد چیز خاصیش نبود ولی من دوس نداشتم خانواده شوهرم بفمنن که یخچالم خراب شده بگن هنوز یه سال نشده یخچالش خراب شده اما شوهرم بهشون گف بعد بهش گفتم من هنوز میخواستم بگم به کسی نگی گفت بگم خب چطور میشه وسیله برقیه خراب میشه مگه مال بقیه خراب نمیشه
قربونت،
ولی واقعا تا جایی ک میتونی این عادت رو از سرش بنداز،
من درکت میکنم چون خودم کاملا درگیرشم
عزیزم اولا ک وقتی خودت هر کاری میکنی هر چی میخری ب خانوادت میگی پس نباید انتظار داشته باشی ک شوهرت ب خانوادش نگه

چون توقع بی موردیه بنظرمن

ادم باید انتظار چیزی رو از کسی داشته باشه ک خودشم انجام میده
پس شما هر وقت خودت تصمیم گرفتی ک برا هر کاری ک میکنی و هر چیزی ک میخری خانوادتو در جریان نزاری و بهش عمل کردی اونموقع میتونی از همسرت هم همچین انتظاری داشته باشی
چون الان اگه اعتراض کنی شوهرت میگه خب اگه کار بدیه چرا خودت همه چیو میزاری کف دستت خانوادت؟!
واگه کار خوبیه چرا منو منع میکنی!!!



دوم اینکه بر اساس فکرو عقیده خودت راجب بقیه برا خودت ذهنیت نساز
خانواده همسرت تا حالا گفتن چرا اینو خریدین یا چرا همچین کاری کردین ک راجب بهشون اینطور فک میکنی؟

مهم طرز فکر و نظر همسرته
وقتی میگه ب کسی ربطی نداره ک ما چیکار میکنیم و چی میخریم یعنی اینکه ک اگه کسی حرفی بزنه جوابشو میده نمیزاره دخالت کنن
اره واقعا به تربیت خانواده شون برمیگرده همشون همینجورین
لایک به وجودت
منم همین مشکلو دارم ولی دیدم حریف اون نمیشم حریف خودم که میشم
چیزایی ک نخام کسی بفهمه رو بش نمیگم
یا اگه مجبورم بش بگم یجوری خودمو آروم میکنم ک دیگه چاره ای نیس
عزیزم یه چیزایی که مربوط به خانواده خودته رو به همسرت نگو.
ولی بقیه موار خونه خودت رو چرا نباید کسی بدونه؟ مگه برا مردم یا خانواده شوهرت زندگی میکنی؟ آخر که میفهمن یا اگرم بفهمن چی میشه ؟ چی میگن؟ از الان خودت و خانواده‌ت رو تو این استرس نگو نگو ننداز.
خیلیا میگن نگیم حرف میزنن ، نگیم چشم میخوریم. ولی به جز مسائل خصوصی لازم نیست پنهانکاری کنید
خوشبحالت
بعضی وقتا بش میگم دهن سفت تراز من تو عمرت ندیدی و نمیبینی
من مثلا از خواهرشوهرم متنفرم ولی حرفایی ک بم میزنه رو حتی اگه نگه رازه به کسی نگو باز نمیگم
بله جوابتون واقعن درست بود
واقعا همچین خصلت هایی از بین نمیرن،
درسته حرفه یکم تو قلب سنگینی میکنه ولی ب نظرم بهتر از استرس بعد گفتنشه،
چیزای مهم رو نگید،
چیزی رو هم ک میدونید خودش میدونه زیاد پاپیون نکنید روش حساس بشه بزار فراموش کنه، مردا خیلی زود فراموش میکنن
من جز اون افرادم کاری کنم نه بزرگنمایی میکنم که چشم کسی دربیاد و نه نگم یا کم بگم که مردم پشتم چیزی نگن. هرچیزی باشه رو راست و درست میگم، میخوان خوششون بیاد میخوان خوششون نیاد.
اره من باید اول خودم بتونم اینکارو نکنم بعد به اون گیر بدم اخه من فکر میکنم ما هرکارم بکنیم خانواده من چیزی نمیگن ولی خانواده اون فک میکنم بگن چون دیدم پشت سر جاریام میگن
خودت میگی شوهرت میگه اینکه ما فلان کار کردیم به خودمون مربوطه پس زیاد سحت نگیر . تو دوست داری اون به خانوادش چیزی نگه ولی خودت داری عکس اونو انجام میدی.
اخه با این گفتنا اگر خانواده شوهر ادمای درستی نباشن اجازه دخالت داده میشه این میشه ی چراغ سبز برای دخالت واسه این وقت شب نرید بیرون، بچه رو اینطور لباس نپوشونید، این چ غذایه امروز درست کردین و .....
دقیقا از همینشم میترسم
اینا از اول با این جو، و با این تربیت بزرگ شدن واقعا تغییر نمیکنن کمتر و بیشتر میشه فقط دوزشون اونم ب وسیله ما
شوهرم خب وقتی یچی میخره یکاری میکنه مثل بچه ها خوشحال میشه میخاد به همه بگه
بنظرم حق داری نباید بگه
مرد اصلا نباید خیلی حرف بزنه
من خودم همه چیو ب مامانم میگه
اما شوهرم گفتم چیزی نگو نمیگه هم
چون خودشم دیده وقتی میگه بالاخره ی سری مسائل هس
خوانواده شوهر بهرحال به هرخوبی بازم بی حرف نمیذارن
نفهمن هم خیلی به نفعته
تفکرت درسته
میخوام یجوری بهشون بفهمونم که اینکارت اجازه دخالت رو به اونا میده ولی نمیدونم چجوری بهش بگم که قانع شه چون این شوهرمه که همش منو قانع میکنه تا من اصلا برای هر حرفم یه جوابی داره من همش کم میارم
صد درصد ب این مراحل میرسید
من همه اینارو تجربه کردن
دیگه رسیدیم ب ی حدی ک حتی ی روز مادر شوهرم سر زده اومد خونمون پلو ماهی درست کرده بودم،
من تو حیاط بودم وقتی برگشتم دیدم با ماهی خورشت درست کرده گفت پسرم دوس داره، منم هییییچی بش نگفتم،
اینقدررررر هم بد مزه شد ک حد نداره بعد شوهرم عاشق دستپخت منه از وقتی با من ازدواج کرد ۲۰ کیلو اضاف کرد،
تا خورد گفت چیه این
بش گفتم خواستم سرخ کنم مامانت گفت تو اینطور دوست داری
با عصبانیت گفت ب خودش چ ربطی داره من تو خونم چی میخوام بخورم
فقط با ی لبخند ملیح بش گفتم نتیجه کارای خودته،
خب اگه همسرتم همچین فکری راجب خانواده شما داشته باشه چ جوابی داری بهش بدی؟؟؟

اگه بگه چرا همه چیو ب خانوادت میگی من دوست ندارم بدونن چی؟

هممون همینیم فک میکنیم خانواده خودمون مخزن اصرار و سنگ صبورمونن باید همه چیو بدونن

اما در مقابل خانواده شوهر گارد میگیریم


مشکل شماهم اینه ک کاری رو برا همسرت بد میدونی و منعش میکنی ک خودت انجامش میدی
کار یکیه اما ذهنیتت اینه برا شما درسته انجامش
اما برا همسرت اشتباهه


پس اگه میخوای جواب اول باید رو خودت کار کنی
دقیقااااا🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
بسپار ب زمان چند بار ک خودش ازشون حرکت دید بدی ازشون دید خودش پا پس میکشه من ب مرحله ای رسیدم ک الان شوهرم ۶ ماهه از خانوادش حتی سراغی نگرفته میگه الان زندگیم ارومه،
همش نتیجه کارای خودشه ک الان قهریم
ولی ب اینکه خودش یکم بفهمه می ارزه
و اینکه زیاد جلوش حساس نباش
ولی اینکه میگی دوس داره زود بره بگه کاملا درکت میکنم، اصلا قابل کنترول نیستن این مردا
من کلا مامانم اینجوریه همش یسری چیزا رو پنهون میکنه شوهرم به اونم گیر میده میگه واسه چی از بقیه میترسی پنهون میکنی و فک میکنه منم مثل مامان میشم
خب اشتباهه ک اون میدونه مادرت پنهون میکنه
همیشه شخصیت خانوادت باید براش گنگ بمونه
همیشه حداقل باید از یک نفر از اعضای خانوادت حساب ببره
اصلااا این بچه ها میمونن هنوز بچه ها رو میشه کنترل کرد
ما چون پنج سال عقد بودیم و تو این مدت شوهرم همش خونه ما بود خونه خودشون یسر میرفت نرفته برمیگشت همه جیکو پوک مارو میدونه
فاطمه شمارتو بزار برام بعد پاک کن
خییلی بده🤦‍♀️
پاک کن
اره دیگه داماد اولی هم بود عین پسر بزرگ خونه
بیا روبیک ی دقیقه
باشه
سلام
من فک کردم فقط خودمم که این مشکل رو دارم
خب بخر بذار خونه مامانت اینا
به جای پاک کردن صورت مسئله باید فکر راه حل بود.
وقتی مودبانه ازشون بخواید دخالت نکنن یا بدون توجه کار خودتون رو بکنید و اهمیت ندید اونا هم حساب کار دستشون میاد.
طرف الان عروس و داماد داره هنوزم باید استرس بکشه نکنه خانواده شوهر اینو بفهمن اونو بفهمن. بچه ها بزرگ بشن باید دهن چند نفر از اعضا خانواده رو بست.
عزیزم یه سوال؟ اونا تمام رسم و رسومات که وظیفه خانواده پسر هست رو از خواستگاری تا الان انجام دادن؟
برای خیلیا جواب نه هست، چطور دختر اینجور مواقع باید قناعت کنه و هدفش زندگی باشه و زیاده خواهی نکنه. اما خانواده دختر باید جهیزیه و سیسمونی کامل بدن.
والله به نظر من رسم سیسمونی که وظیفه خانواده دختره باید از بین بره. وظیفه پدرومادر نوزاده. اونا تصمیم گرفتن یه نفر رو به دنیا بیارن و مسئولیتهاش با خودشونه.
طرف کمرش زیر جهیزیه صاف نشده باید سیسمونی بده
عزیزم بنظرم وقتی خودت هرچی میخری هرکاری میکنی ب خانواده ات میگی اونم بزار جای خودت حتما دوست داره اونا هم خوشحال بشن ذوق کنن یا میبینه تو ب خانواده ات میگی اونم ب خانواده خودش میگه یا از اینکه تو خانواده اونو غریبه میدونی بهش میگی ک نگه اونم ناراحت میشه از لج میره میگه
یکی از دوستام درجواب مادرشوهرش که خیلی دخالت میکرد گفت یکی دیگه کاشته، فامیلی یکی دیگه میره تو شناسنامه‌ش چرا باید همه هزینه هارو خانواده من بدن. دهنش بسته شد.
اون مادرشوهر اگه عاقل باشه ، به فکر خوشبختی و آرامش بچه‌ش باشه نه تنها دخالت نمیکنه بلکه کمک هم میکنه .پس رعایت حالشون رو نکنید
اگه دوست نداری پای دخالت و قضاوته خانواده شوهرت تو زندگیت باز بشه حتما شوهرتم دوست نداره پای خانواده تو تو زندگیش باز بشه شاید اونم دوست نداره خانواده تو زیاد از زندگیش بدونن بنظرم هر چیزی رو باید از دید دونفر نگاه کرد
من خانواده شوهرمو خانواده خودم میدونم ب مادرشوهرم ب چشم مادر خودم نگاه میکنم ب پدر شوهرمم ب چشم بابای خودم نگاه میکنم اونام همینطور خداروشکر تا الان مشکلی هم بینمون پیش نیومده حرفی بهم میزنن فکر میکنم ببینم اگه بابای خودم این حرف و میزد ناراحت میشدم میدیدم نه اتفاقا حرف اونا ب صلاحه خودمه وگرنه بخوای ب خانواده شوهر ب چشم دشمنت نگاه کنی اونا حس میکنن واقعا دشمنت میشم
بخدا بعضی وقتا یه جمله ای مادرشوهر ب بعضی ها میزنه کلی ناراحت جنگ جدال با شوهر راه میندازن سلیطه بازی در میارن چون ب مادرشوهرشون ب چشم دشمنشون نگاه میکنن درحالی ک همون حرف و اگه مادر خودشون بهشون میزنه قبول میکنن قربون صدقه مامانشونم میرن ملدر شوهر هم یه مادره مثل مادر خودتون....
وای چقد شبیهمی.دقیقا مث تو فک میکردم
شوهر منم همینطور بود..الان قبل از هر چیزی باید بهش بگم ک ب مامانت اینا نگو
وگرنه بازم میگه
اره واقعا حق با شماس وقتی عقد بودیم مادرشوهرم سختش میشد شوهرم یچیزی برای من بخره چون هنوز تو خونه اون نرفته بودم ولی الان دختر خودش عقده همه خرجاش گردن نامزدشه و مادرشوهرم میگه وظیفشه
منم مثل تو فکر میکردم یه حرکتی از مادرشوهرم دیدم فهمیدم مادرشوهر هیچوقت مادر نمیشه البته من بعضی مسایل که برام مهمه به مادر خودمم نمیگم وسایلی هم که میخریم دیگه بالاخره میفهمن . خداروشکر شوهرمن اصلا اهل دردودل کردن با مادرش نیست
عزیزم شوهر منم همینطوره همه چیزو به خانوادش می گه هر جایی بریم حتی اگه بریم خرید خونه
منم اوایل خیلی بهم فشار میومد ولی الان زدم به بیخیالی
جالبه که من خودم هیچی به خانوادم نمی گم
تو چقد منی دختر
ب رحمت خدا نا امید نباش
من هر بلایییی سرم اوردن هر اشکی ک از چشمم انداختن
هر بار ک دلمو شکوندن
ب بدترین نحوش الان سر دخترشون داره میاد
خوشحال نیستم بابتش ولی واقعا دنیا دارمکافاته،
برا من لباس عروس جیز بود برا دخترشون لباس پرنسسی باید خریداری بشه ن کرایه حتی
من حد و فاصله رو رعایت میکنم عزیزم نمیام زندگی خصوصی مو ب کسی بدم یا چیزی فکر کنم منظورمو نمیتونم درست بیان کنم🥲😅
البته من رو خانواده شوهرم زیاد حساس نیستم ولی چون خودم نمی گم و دوست داشتم از اول حریم خصوصی داشته باشیم اوایل خیلی ناراحت می شدم الان اما برام مهم نیست هر چقدرم که بگه
میگم خانومی ی سوال هی یادم میره بپرسم
دقیقا خدا جای حق نشسته خواهر شوهر من دوستمه خیلیم دوسش دارم حاضر نیستم سختی بکشه ولی هر سختی من کشیدم الان دقیقا همونا داره برای خواهرشوهرم اتفاق میفته
بنظرم اشتباه میکنی هرچی میخری ب خانواده شوهرتم بگو مگه اونا پولشو میدن بزار حرص بخورن
من به این نتیجه رسیدم که هر چقدرم خودمو بکشم اون عوض نمی شه اخلاقش
اون دیگه اخلاقشه روششه
پس چرا زندگی رو برا خودم تلخ کنم
می زنم به بیخبال
چخبر اونروز رفتین بیرون خوش گذشت😅
منم دوساله مثل توعم از ترس اونا چیزی نخریدم ولی از این ب بعد میخرم فعلا ک قهرم هروقتم اشتی بکنم دوبرابر قیمتی ک خریدم بهشون میگم مگه از جیب اونا میره
میترسم حرفاشون کم کم رو شوهرم تاثیر بذاره
باز خوبه حرف گوشت میکنه
اگه مثل مادر خودم بودم بین من و دخترش فرق نمیذاشت در ظاهر همش قربون صدقه ما عروس ها میره جوری که دختراش حسودیشون میشه به ما ولی به پای عمل که میرسه فرق میکنه داماد ها هر خرجی برای دختراش بکنن وظیفشونه اشکال نداره ولی پسراش نه گناه دارن دسشون خالیه بهشون فشار میاد
خدایی مادرشوهر من مهربونه و اصلا اهل دخالت نیست. پدرشوهرمم خدا بیامرزش خیلی مهربون و دلسوز بود.
ولی اگر کسی بد میکنه باید باهاش برخورد مودبانه بشه.
میبینم اطرافیان رو که خانواده شوهر خون به دلشون میکنن دلم میسوزه.
عزیزم هروقت هرکسی گفت وظیفه پدر مادرته با پشت دست بزن توو دهنش

بگو توو قانون ایران هم جهیزیه‌ با پسر بود چرا ندادین ، پدر من گناه نکرده دختر بده جهیزیه بده سیسمونی بده

یکی دیگه عشق و حالشو برده کاشته چرا پدر من باید خرج کنه ؟ مگه پسرت بچه میخواست از پدر من اجازه گرفت همینجوری جواب بده

این کلمه وظیفه رو از دهن خانواده شوهرت بنداز و گرنه شوهرتم یاد میگیره میگه
خیلی هم دیدی دری وری میگن بگو باشه خرج با پدر من ولی شناسنامه رو هم به فامیل پدرم میگیرم

من اینارو گفتم دهنشون رو بستم سر همین وظیفه وظیفه جوری دعوا کردم جرات نداشتن چیزی بگن
شوهر منم کوفت می‌خورم به مادرش میگه هرچیزی میخرم میگه خودشم نگه اونا سوال پیچش میکنن میگه
جانم عزیزدلم
بعضی وقتا واقعا دخالت میکنن دیگه آدم قرق بین محبت و دشمنی رو متوجه میشه
اخرم نرفتیم با خانواده شوهر رفتیم مشهد😂
عزیزم بستگی به خانواده همسرت داره اگه آدمهایی هستن که حرف میزنن حق داری ولی اگه کاری ندارن حساس نباش چطور تو به خانواده خودت میگی خب اونم به خانواده اش میگه
میخواستم تو تاپینک بگم بخندین یادم رفت ولی تاپینگ زدم ک مشهدم یه تاپینکم زدم ک یه خوابی تو حرم دیدم اونم تعبیر کنن
من هیچوقت به شوهرم نمیگم که این رو به خونوادت نگو یا اینکه سر این جور مسایل حساسش کنم اتفاقا چیزایی که مربوط به من باشه رو ندیدم تا حالا بگه مثلن چیزی بخریم یا نخریم شاید اگه بحث اون باشه بگه که اره ماهم فلانی رو خریدیم ولی اکثرا اگه خودم ببینم لازمه میگم اون هم میزاره من خودم بگم ،،،و من هم به خودم اجازه نمیدم به خانوادم بگم با دو طرف یه جور رفتار میکنم
نگا عزیزم اگه انتظار داری شوهرت چیزی نگه توهم نباید بگی من که وقتی چیزی میخرم اگه مهم نباشه کلا به شوهرم نمیگم هرچند چیزا کوچیک نمیگه ولی یه کار بخام بکنم یه ابروم میبرم بالا بش میگم بفهمم حرفی زدی شهیدی🤣🤣دعوامون میشه ولی خوب میدونم دیگه به هیچ عنوان نمیگه چیزی رو بعضی وقتاهم از زبونش در میره که یه جوری حالش میگیرم دیگه دفعه بعدی نمیکنه چنین کاری رو😐
منم برا بچم خیلی چیزا خریدم از هزینه خودم و شوهرم مثلا مامانم تخت گرفت من تشک مامانم کریر من تشک گاردار و کلی لباسو چیز میز تزئینی و اینا ولی اصن به شوهرم اجازه ندادم خودش اعتراضی کنه چه برسه کسی ازشون بفهمه چون اینا پولا منو شوهرمه همسرم کار میکنه تا من و بچش تو رفاع باشیم بقیه چه کارن؟
من از دعوا و قهر با شوهرم میترسم از اینکه باهام قهر کنه میترسم شهامت اینو ندارم که بدون ترس حرفامو بزنم شوهرم بددهن و بداخلاق نیس ولی من میترسم حرفامو رک بزنم میترسم حرمت بینمون شکسته شه
الان بعد از چند سال باید بتونی رک بهش حرفت رو بزنی ، عزیزم آقایون حرف رک و پوست کنده رو بهتر متوجه میشن اتفاقا خواسته هات رو مستقیم مطرح کن بیشتر نتیجه میگیری
به نظرم که برای بچه ات هم خرید کن بزار به خانواده اش بگه یا حرفی نمیزنن که میفهمی که آدمهای دخالت گری نیستن یا حرف میزنن که اونوقت میتونی به شوهرت بگی چرا گفتی !!
بسلامتی قشنگم یادت ک نرفت برامون دعا کنی پیش امام رضا؟
من بعضی وقتا انتقادی چیزی داشته باشم خیلی اروم بهش میگم البته بعدش از گفتم پشیمون میشم اخه یجوری جواب برا همه چی داره که اخرش دیگه خسته میشم میگم باشه هر چی تو میگی و دوست دارم اونم ازم انتقاد کنه اگه ازم ناراحته بهم بگه ولی اون هیچ وقت هیچی نمیگه هروقتم میپرسم انتقادی چیزی از من نداری میگه نه همه چی خوبه
نه عزیزم بخدا برای همه اقدامی های اوما دعا کردن انشاالله امام رضا ضامن هممون بشه این ماه تا ۹ماه پریود نشیم🥺ولی خیلی حال دلم عوض شد از همون شب ک رسیدم امام رضا تا همین الان خوابای خوب دارم میبینم انشاالله تعبیرشونم خوب باشه دیشب خواب دیدم از اسمون یه دست از لای ابرا امد بیرون یه سیب قرمز بهم داد حس کردم خدا بهم یه سیب قرمز داد انقدر خوشحال شدم ک از خواب بیدار شدم نصف شب بود انقدر گریه کردم دلم یه جوری بود برای همه دعا کردم من بخدا تعبیر سیب قرمز و نمیدونستم ولی فقط خداروشکر میکردم ک بهم فرزند داده گریه میکردم صبح هم پاشدم اول زدم تعبیر خواب واقعا تعبیرش همین بود ای کاش واقعیت پیدا کنه🥲😭😭
برای همه چشم انتظارا
ببین از همین حرف مادرشوهرت بگیر برو بالا، وظیفشه!!!! پس شما هم هرچی بخری هرچی بخوری هرچی بگردی وظیفه شوهرته و اتفاقا باید بدونن. چرا نفهمن؟ اگه نفهمن فکر می کنن شما خرجی نداری . یا برای بچه ات هم جا بنداز براشون که وظیفه شوهرته خرج کنه.
دقیقا شبیه مادر شوهر من
همش میگه پسرم دستش تنگه
منم دوس ندارم شوهرم بگه
ما هر چی بخریم مادرشوهرم میگه منم میخوام
منم از ترس میگم چیزی نگو
خیلییییی پررووو تشریف داره
هرچی خونه من ببینه
میگه چند خریدی، کجا خریدی، کی خریدی، برای منم بخر
منم هیچوقت نمیگم باشه و هیچوقت نمی‌خورم براش
اول اینکه حرمت نباید شکسته شه اینکه بخای بد حرف بزنی ولی خوب زندگی مشترک هست زنو مرد یه اندازه تو زندگی سهم دارن دیگه باید تو به حرفاش عمل کنی اونم همینطور
قیمت ی وسیله رو هزااار بار میپرسه، حتی اگه کهنه و قدیمی شده باشه
منم میگم یادم نیست
حالش و میگیرم
از اول قیمت نده بحثو عوض کن🤣🤣
آره قیمت نمیدم
اگه ی چیزی جدید هم خریده باشم میگم خیلی وقته خریدم
من مثلا چیزا بزرگ میگم ولی چیزا کوچیک خوب این چیزا زنونن ربطی به مردا ندارن به نظرم
مثلا من یه قابلمه بخرم چرا باید داد بزنم به شوهرم بگم😂😂
خداروشکر من شوهرم قیمت و این چیزا یادش نمیمونه
ازش بپرسن هم یادش نیست
منم میگم نمیدونم
چ چیز کوچیک چ بزرگ
خودش میره خیابون از مال من پیدا میکنه
🤣
سلام گلم اگ خودت پولی داری بفرس برا مامانت بگو بخر برام ک فشار بهش نیاد لازم هم نیست کسی بفهمه
من خودم پول ک شوهرم بهم میده کم خرج میکنم اصلا هم نمیپرسه کو پول میگه مال خودت من کاریت ندارم منم میزارم تا یچیزی بشه خودم میخرم یا مثلا منم میخوام برا سیسمونی ب مامانم کمک کنم خودم پول دارم ک شوهرم بهم داده بود و فک میکنه من ندارمشون میگه خرج کن همچی بخر بخور بپوش میگم باش درحالی ک پولم نگه میدارم یکم کمتر خرج میکنم پولو نگه میدارم
شوهر منم هرکاری میکنه زود به مامانش خبر میده، هرروزم بهش زنگ میزنه گزارش کارامونو میده 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

سوالات مشابه