Ooma
پرسش (1401/07/10):

درد دل از دست شوهر (طولانیه حوصله داشتین بیاین)

سلام‌ مامانا از اول ازدواجم تعریف میکنم بهم بگید چیکار کنم!
من ۴ سال پیش ب خواست خودم ن ب اجبار خانوادم ازدواج کردم ازدواج ک چ عرض کنم با پسرخاله مامانم فرار کردم. چون خانوادم با ازدواجم مخالف بودن و ن اینکه خاستگار نداشته باشم، اتفاقا مدیر گمرک بود و خیلی خانواده سطح بالایی داشت و راستش اون بمن نمیخورد و ازم خیلی بالاتر بود و داشت کارای مهاجرتشو میکرد برای اینکه بره از ایران و و و. برای همین با پسرخاله مامانم ک ۱۵۰۰ کیلومتر دورتر از ما زندگی میکردن رفتم خب شرایط مالیش طبق چیزی ک دیدم مثل ما سطح پایین بودن و خب ما فقط سالی یا دو سالی یکبار عید ها میرفتیم شهرشون و اونجا دیده بودمش.
همین.
شناخت و هیچی نداشتم ازش.
اما موقعی ک دوست شدیم و بهم ابراز علاقه کرد گفت میخواد مهاجرت کنیم ترکیه بعد ازدواج و منم گفتم اوکی باز اونجا نزدیکتره.
میگف معدن اجاره کرده و درآمدش خوبه
خلاصه با زور خانوادمو مجبور کردم و ازدواج کردیم و با ی عقد خیلی خیلی خیلی ساده عین بیوه ها ازدواج کردم و مستقیم بعد عقد موندم پیش همسرم.
گفت فعلا بمونیم پیش مادرم ی ماه تا ی خونه پیدا کنیم و وسایل بخریم و...
منم انقد دوسش داشتم قبول کردم و اون روزا میرفت دنبال کار و اینجا بود فهمیدم معدنی در کار نیست البته هنوزم گردن نمیگیره میگه سنگای من مونده زیر انفجار های بقیه و ی روز پول دستم بیاد میدم بیل مکانیکی درمیارم سنگامو.
خلاصه ۸ میلیون طلب داشت و گرفت من خسته شده بودم از خونه مادرش خب اینا ۶ یا ۷ تا خانواده تو ی خونه زندگی میکنن و برای من قابل تحمل نبود
ی سالن قارچ متروکه داشت تو ی روستا گفتم بریم اونجارو بسازیم زندگی کنیم من نمیتونم اینجوری زندگی کنم. رفتیم شروع کردیم ب ساخت و پول کم اومد
رفتیم شهر من و وام ازدواجمو گرفتم یکم بدهیامونو دادیم و من گفتم بیا شهر خودم بمونیم دوسم داشت گف باشه
۶ ماه موندیم بماند ک مامانش دو هفته ی بار میکشوندمون اونجا و عین احمقا تو راها بودیم همش. خلاصه مریض شد و زنگ زدن دکتر ۶ ماه مهلتش داده بیا پیشش باش منم دو ترمم مونده بود و دانشجو بودم نتونستم برم خودش رفت.
اونجا هوایی شد و گف باید بریم اونجا زندگی کنیم گفتم خب باشه بهمن بیا این ترمم تموم شه دیگه.
اومد دنبال من. مامانش رفت تو کما و ما زود وسایلو بار زدیم حرکت کردیم با وانت بابام و زنجان بودیم ک گفتن فوت کرده. خلاصه وسایلامو تو اتاق نگهبانی سال قارچه خالی کردم و رفتیم مراسم. اینم حالش تا ۵ ماه وحشتناک بود اصن نمیشد باهاش حرف زد انقد مامانی بود.
خلاصه منم تنها تو ده میترسیدم و تا شب زهره ترک میشدم اینم با وانت بابام رف وانت بار کار کرد.
شهر خودم آشنا زیاد بود ولی اونجا فهمیدم سربازی نرفته و نتونستیم جایی بچپونیمش و تحصیلاتشم ک دیپلم زوری بود هیچکاری ازش برنمیومد.
فقط ادعا و پز خالی بود
کم کم کار میکرد و داشت خونه میساخت حلزونی ک من حین احمقا گفتم بیا بچه دار شیم من میترسم تنهام تا شب. خب بگو دختر عاقل برو سرکار میترسی چرا بچه آخه؟
خلاصه بچه دار شدم ک ی تکونی بخودش بده زودتر بسازه خونه رو.
۸ ماهم بود خونه سرپا شد و تونستم برم داخلش. خیلی خوشحال بودم
بعد بدمیا اومدن بچه عذاب شروع شد خب روستای خراب شده شون گاز نداره هر روز دعوا میکردم ک بچم یخ کرد بخاری برقیا ب برق فشار میاورد و چن بار آتیش گرفت خونه مبل سوخت و... با برق آتیش میگرفتا
خلاصه سال بعدش گفتم ب جهنم ک از بوی نفت متنفرم بخاری نفتی گرفتیم و زندگی نکبت بارمو پذیرفتم. وام گرفتم براش کمکش کردم مغازه بزنه اما خانوادشو آورد مغازه و خوردن و بدهی بالا آورد ۲۰۰ میلیون ک هنوزم بدهکاریم سرش و ورشکست شد و جمع کرد
وامارم ک نداد ضامن بدبختم خودش میده جیکشم درنمیاد.
شوهرم ی آدم عجیبیه ک سر هیچ کاری واینمیسته از هر گوه ی قاشق میل میکنه و ثابت ی قبرستونی واینمیسته دلم خوش باشه.
قبل اینکه بفهمم باردارم گفتم برو سربازی الانم میگم اما کار میکنه مثلا اما عرضه اینکه پولشو بگیره نداره طرف بده داده نده نمیره دنالش انگار میلیاردر ها.
از بخت بد الان باردارم و دلم میخواد هم خودم هم بچه بمیریم حتی دخترم. خیلی خسته شدم با نفت زندگی میکنم ک تو خوابم نمیدیدم همچین خفتی. بعد هنوز اتاق خوابمون پنجره نداره زمستونا پلاستیک میزنم تابستونا تور ک هوا بیاد.
حموم و سرویس بهداشتی در نداره تو ساختمونم هستن. در هال چفت نمیشه روهم و ی مدت با رطیل و هزارپا درگیر بودم الانم دو هفتس عقرب میاد داخل تو حموم قایم میشه زیر فرش و...
بخاطر دخترم موندم ب قرآن و گرنه از طلاق نمیترسم از کار کردن نمیترسم مجرد بودم ی شیفت سرکار میرفتم ی شیفت دانشگاه
ولی الان دخترم هنوز دوسالش نشده طفلکیو کجا بذارم البته ک شوهرم میگه طلاق بخوای بدون بچه میری و اینم بچه منو میبره تو اون گله دونی ۶ تا خانواده ای و پسر بزرگتر ازین هست توشون و براش خوب نیست بخصوص تربیتش خراب میشه و و و.
۶ ماه اخیر دعوامون زیاد میشه و خسته شدم‌میگم میخوام برم جدا شم یا برو سر یکار دائمی وایسا یا برو سربازی ک ۴ ماهه میگه پول جمع کنم یکم بذارم‌پیشت خیالم راحت باشه بعد برم
دروغ میگه برو نیست تنبله و بیخیال
خودم فروش آنلاین همکاری ساعت بدلیجات دارم و لباس بچه هم آوردم میفروشم قرعه خونگی گذاشتم
تمام خریدای خودم و دخترم با خودمه. شوهرم فقط واس شکم بلده خرج کنه اونم ن در حد عالیا. بخور نمیر
بعد الان عقرب ها اعصابمو ریخته بهم
راستی مامانم ۹ ماهه اومده ی شهری ی ساعتی همینجا و میتونم برم خونش
بنظرتون برم تهدید کنم تا حیاط رو سیمان نکنی ک عقرب نیاد داخل و در و پنجره و کمبودای خونتو جبران نکردی برنمیگردم؟؟
بخدا از زندگی خسته شدم هر شب دارم فک میکنم پاشم خودمو دار بزنم تمومش کنم بعد میگم دخترمو چیکار کنم بعد من بدبخت تر میشه
گهگاهیم فک میکنم هردومونو دار بزنم الان فقط میخوام بمیرم با این شوهری ک انتخاب کردم
خودشم تمام خانواده پدریم و دوست و دشمن فک میکنن خیلی خوشبختم چون خوب میگردم و ب بچم میرسم
اما از درون هر لحظه میخوام ی بلایی سر خودمون بیارم تمومش کنم
هر روز و شبم آرزو میکنم شوهرم بمیره
هنوز یدونه بیمه ساده نتونسته بکنه مارو. سلامت روستایی ک هیجا قبولشم ندارن حتی بیمارستانای دولتی
من واقعا نمیدونم چرا این انتخابو کردم چرا باید الان حامله باشم
چرا چرا چرا
عین احمقا فقط قراره ی بچه دیگرو بدبخت کنم؟ بندازمش اصن!
نمیدونم واقعا نمیدونم
خودم دیگه نمیدونم چی درسته چی غلط. چیکار بکنم ب صلاح بچمه
شوهرم آدم بدی نیست تو بچه داری کمکم میکنه مهربون و کمک دستمه تو آشپزی ظرف شستن همه چی کدبانوئه فقط عرضه پول درآوردن نداره ۷ ماه نمیره سرکار ۴ ماه میره و ...
اما بی عرضگیاش از چشمم انداختتش
بهمن ۴ سال میشه ک ازدواج کردیم
اون ۳۱ سالشه من ۲۷

پ.ن: ماشین بابامو پس دادیم و خودمون ی روآ خریدیم ۹ ماهه

همه جا دارنش؟؟بگم بگیره همسری
20تومن
منم ندیدم
منم اما اینو نشنیده بودم
ارزون تر از دوسیبه ک
پاشم لباس بپوشم برم تا بعد ظهر نمتونم صب کنم
اره جدید اومده من اولین مغازه ک رفتم داشت
از همه طعما اررونتره
🥺🥺سمیرا زودتر خریدی بگو چطوریه طعمش
کحای هستی
وای توروخدا ببخشید
من دیگه کلا حواسم رفت ب داراییام با رقیه جون
انشالا جبران میشه براتون ب بهترین شکل عزیزم
اره
باشه میگیرم تا بعد ظهر وای من شیرین دوس ندارم ولی میگیرم ببینم چطوره
😂😂😂😂😂الان مگه بازن
سمیر
خوزستان گلم
گلدونم شکست 
🙄😳
رقیه جون کارگرم با جتت بفرست 
اینا رفتن ...
گلدونم شکست 🙄😳 رقیه جون کارگرم با جتت بفرست اینا رفتن ...
ااا منم خوزستانیم
نمیدونم برم دوری بزنم مشهد بازن اما منطقه دیگ
جانم
خوشبختم گلم😍
بحث ب کجا رسید
کجاشی؟
خنده نکنن مارو بگیم طعم لاو بده
مشهد ک مغازهاش بازن الان
نه سمیر شما نه😀😀
خرمشهر شماچی
اره بگیر خبربده
اره بازن اما این منطقه باز نیست باید برم جای دیگ
باشه عزیز
چشم
هستی؟
😂😂😂😂الان میخای بری
یک ساعت دیگ ساعت چهار
بفرست من هستم مخام ببینم
ها خوبه اونموقع
جان
نگا بگم لاو بده
اره بخدا😂
اصلا پاکت رو نشونش بده
نخندن دیگ
ن بابا برو خاطر جم
هیچ تیره شدم دوباره
اگه خندیدن عکس رو نشونشون بده😅
مرض داشتی بهت میومد که
باشه
کشیدی بیا بگو چطور بود خوشت اومد یا ن
میگم تو‌کروه آشپزی اگ اینجا نبودین
خا درست میشه ها ولی اون بدون رنگساژ بود
تو خودت می‌کشی دوس داری
باز چه خبر شده 🤣🤣
کدوم تاپیکو میگید
کدوم گروه عکسش بفرس ندارم
همین
ایجارو فعال بزار میگم
من ‌‌ک ی شب لیمو نعناع آدامس نعناع ی شب لاو
فرزانه جان بالاخره پیدات کردم ی سوال دارم هستی بپرسم؟
اوکی فعاله
خب ماهم همینطوریم ولی من فقط و فقط یک فیلم مخصوص آدامس یخ دارم نمیزارم چیزی دیگه توش بزارن
نه اول سوال خودمو جواب بدین😂
عزیز جان گفتم دیگ همین تاپیک بود
همین تاپیک بود 😂😂
من دوتا قلیون دارم شوهرم واسه خودش یدونه داره من آدامس نعناع و لاو اون لیمونعناع کلا باهم میکشیم سه تاشو دوس دارم😅
خوبه من هر کار کردم نتونستم ترک قیلون کنم
من وشوهرم فیلم بازیم هرشب با فیلم بایدقلیون باشه
منم از مجردی میکشم
سمیرا مشهدی هستی شما؟
چالیدره پارسال رفتیم چقد قلیوناش گرون بود اصلا همه چیش گرون بود
پیام‌های قبلیم برام نمیا ☹️
چون تاپیکو فعال نداشتی نمیاد عیب نداره چیز مهمی رو از دست ندادی 🥴
سوالمو بپرسم؟
واااای قلیون رو میگید 🤦‍♀️🤦‍♀️
من فکر کردم اینا که میگی طعم کاندومه 🤣🤣🤣🤣
🤣🤣🤣🤣
آره عزیزم بپرس
😁😁😁
باید عکس ببینم الان نمیتونم نظر بدم😂
بچه ها واقعا فازش چی بود اسم گاواشو آورد؟؟من ب افق خیره شدم
خدایی لاو بیشتر بهش میخوره کاندوم باشه تا قلیون
چ شلوغه😶😶
منم ندارم پیامای قبلی رو نمیان؟؟
عاشقال😂
دقیقا منی
مال و اموال خوده مرده و ارثی که از پدرش میبرده، به مادرش و دخترش و زنش میرسه
مادرش یک ششم، زنش یک هشتم، بقیه به دخترش میرسه
اره عزیزم اونجا کرون میده چون جای تفریحی و‌دپر از شهره
برین طرقبه شاندیز هم عالیه وهم قیمت مناسب
چقد گرفت مگ
چون بچه داره نه
فقط مادر و زن و دختر
مرسی عزیزم 😘😘😘
اگه مادرش فوت شده باشه فقط ب زنش و دختراش میرسه درسته؟
دقیقا نرم بگم لاو بگه برو داروخونه بگیر
اره
مال ماهم ارثمون همینجور قاطی پاتی بود
ولی ب کسی نرسید فقط مامانم مادربزرگم و ما تمام
پول نداشتن ی درده داشتنش ی درد دیگه
بخدا سر ارث همدیگه رو میخان جر بدن
چقدرم خوب
🤣🤣🤣😂😂استغفرالله
خیلی کیف میده شده تفریحمون
دقیق یادم نیس هفتاد هفتادوپنج
بله عزیزم
دقیقا
اوه خواهر خوب گرفته با مخلفات
وای😂😂😂
نسترن چطوری تو دختر خوبی بهتری
چقد حرف زدین ..آخرش چیشد ؟
فقط قلیون اینقده
مخلفات جدا حساب شدن
منم همیشه دیر میرسم. اصلا عنوان تاپیک با چتا نمیخونه
چرا موضوع تاپیک با چت های شما نمی‌خونه ؟
دیر رسیدی چتا رفته
آها
خدا کمکش کنه انشالله
آها زیاد گرفته قیلون ۲۰تومنه
ممنونم گلم
چ خبر شد چند ساعت نبودم
ممنون عزیزم
بچه ها من صبح غیب شدم چون دخترم بیدار شد بخاطر عقربه میترسیدم تنهاش بذارم رفتم صبونه و ناهار بهش دادم.
بعدشم
فعلا وسایلای خودمو دخترمو جمع کردم گفتم بابام اومد دنبالم الان تو راهیم. میرم خونه مامانمینا
دوسه هفته بمونم
یه لیست نوشتم با ماژیک از کم و کسریای خونه چسبوندم رو یخچال ک اومد بدونه باید چیکارا بکنه البته اگه بکنه
بهشم زنگ زدم گفتم میرم
گفت باشه منم سمپاشی میکنم و اوضاعو روبراه میکنم
الان اعتصاب کردم تا عکس کارایی ک گفتم انجام بده رو نفرسته برنمیگردم
الان اعتصاب کردم تا عکس کارایی ک گفتم انجام بده رو نفرسته برنمیگردم
ن نمیخواستم واقعا دلداریم بدن فقط میخواستم بدونم چیکار کنم
چون چن تا عقل بهتر از ی عقل کار میکنه.
زخم زبون رو خانواده خودم بابا و داداشم میزنن و ب انتخابم میخندن و اینجور چیزا
البته امروز ک بابام و داداشم اومدن داداشم‌گف میخوای ادبش کنم
گفتم ن نباشیم ادب میشه نشد تو ادبش کن
آره واقعا اگه اون چیز شرط ی خونه یا مغازه باشه بهتره
مهریه سکه ک مفتم نمیرزه
الان مهریم ۹۰۱ سکه ست
کوووو؟
تو بگو یدونه
ولی خونه و ماشین و مغازه باشه ک همونجا بزنه ب اسمت اون موندگاره
وای آفرین
خودش باید شعورش برسه
مرسی رقیه جون
ممنون قربونت برم
ممنون قربونت برم
گرفتم دیگه کوتاه نمیام
بخدا من مشکلی ندارم هر روز میگم برو میگه باشه میرم بذا پول جم کنم ی ده تومن بذارم پیش تو بعد برم دوماه نیستم.
من پول خراب نمیکنم خودمم کم و بیش دارم و کارمم بدک نیس.
تازه اون بره ذهنم باز میشه میشینم برنامه نویسی یا فتوشاپم یاد میگیرم اونم میشه کمک خرجم
برو خونتون
انشالا همسرم همه چیزو سروسامان بده
دوباره کنارهم جمع بشین
و اوضاع ب مراد دلت باشه
بخدا من مشکلی ندارم هر روز میگم برو میگه باشه میرم بذا پول جم کنم ی ده تومن بذارم پیش تو بعد برم دوماه نیستم.
من پول خراب نمیکنم خودمم کم و بیش دارم و کارمم بدک نیس.
تازه اون بره ذهنم باز میشه میشینم برنامه نویسی یا فتوشاپم یاد میگیرم اونم میشه کمک خرجم
ولی هی امروز فردا میکنه
بخدا جمعا یکسال باید بره خدمت
۱۷ ماهه
چن ماهش بخاطر تاهل چن ماهش بخاطر بچه کم میشه
چیش موند!
کاش سمیرا جون کاش برمیگشتم عقب و بی اجتیاطی نمیکردم
بگو هر کاری بخوای بکنی
کارت پایان خدمت میخوای
راضیش کن بره
وای خدا چقد چیز آوردم بسته بندی کردم گفتم بفروش
نکرد.
اگه شمار کارایی ک انجام دادم میگفتم ی طومار ۱۰۰ صفحه ای میشد
بخدا عقل نداره از اولم نداشته
همون سالی ک طرح سه برادری بوده این مشمولش بوده انقد دست دست کرده و نرفته دنبالش ک طرحه برداشته شد
بخدا عقل نداره از اولم نداشته
همون سالی ک طرح سه برادری بوده این مشمولش بوده انقد دست دست کرده و نرفته دنبالش ک طرحه برداشته شد
شیراز
همشون ک اینجوری نیستن.
ولی تو اطرافیان و خانواده اینا هرچی دیدم سربازی نمیرن و فراری ان.
دانشگاه ک شاید تو ی خانواده ۱۰۰ نفره ۵ نفر رفته باشن اونم خانوماشون
بعد زن نباید سرکار بره و گرنه جلوی داماداشون خجالت میکشن ک یعنی عرضه چرخوندن زندگی نداشتن ک زنش رفته سرکار
اعتیاد و ناس زدن و هرز پریدنم ک رو شاخشونه
طلاقم ک نگم
خواهر شوهرام اکثرشون شوهر دوم و سومشونه
برادرشوهرامم ک بشدت هوسباز و زن بگیرن و دوسه تام اونا طلاق دادن
وسطم کلی بچه بجا مونده ها
آره عزیزم از حق نگذرم شکموئه و میرسه
فقط گوشت رو دیر ب دیر میخره بجز اون میوه و سبزی و هر لیستی از سوپری بفرستم سریع میخره.
میدونی باباش خیلی ب شکم زن و بچش میرسیده اینا یاد گرفتن
برعکسه شکم چون رفتگر بالاشهر بوده(توهین نشه ب بقیه خاندان اینا با کل دنیا فرق دارن) هرچی پلاستیک لباس میذاشتن دم درمیاورده خونشون و اینا ی اتاق پر از لباس های انبار شده رو هم داشتن همیشه
هرکی میرفت تو با کلی لباس برمیگشت بیرون
برای همین عادت نکرده ب خرید لباس و چیزای دیگه
پولاشون فقط در راه شکم و سوپر مارکت میرفته و میره
عصب کشی کردی؟؟
بدعادتش ک کردم
حالا طول میکشه از عادت دربیاد
خودمم مامانم شاغل بوده و متکی ب مرد نبوده خودمم یاد گرفتم مرد بودن و مستقل بودنو.
من برم‌بیرون خرید کلا تو کارتم پول نباشه نمیتونم ب مرد تکیه کنم چ بابام چ شوهرم
چون بی بخار بودن
خودم داشته باشم میتونم بخرم نداشته باشم هی باید بپرسم داری؟ پول پیشت هست اندازه خرید این!!
و...
ممنونم عزیزم
آره تلاشمو میکنم بهتر بشه اوضاع یکمم حرفای بچه ها بهم قدرت داد ک بازم تحمل کنم و تغییرش بدم
آره اینو ک مطمئنم برای همینم بیشتر عصبی میشم
الانم یکی دوماه فرصت میدم بهش ی ماه خونه رو اوکی کنه
ی ماهم تصمیمشو قطعی کنه و بره سربازی
نکرد ولش میکنم مگه چقد زنده ام ک انقد حرص و جوش بخورم
خوشبختم هموطن عزیزم.
توصیه من ب همه اینه تو شهر خودتون با ی آدم هم فرهنگ خودتون ازدواج کنین.
خواستیدم اصن ازدواج نکنید چیزیو از دست نمیدین
نه هنوووو منم تو موقعیت شما بودم بدتر
سلام
الهی نمیدونم این مردا واقعا کی میخوان درست بشن
اگه یکی بهشون رو بده اگه بهشون محبت کنه و ساده باشه یا کمک حالشون باشه فکر میکنن وظیفه ای ندارن از بس چیزی ازش نخواستی
فاطیما تویی ؟؟
اونم قیدش به هیچی نیس
سلام حبیبه جونم
نه عممه خخخ
خوبی گلم
آخ چقدر دلم بهت تنگ بود
وای باورت میشه یکی از اونایی ک بخاطرش اوما رو دوباره نصب کردم تووووویی؟؟
منم گلم چن روزیه هی میام چتارو میخونم اسمتو یهو دیدم ولی پیدات نکردم
قربونت برم
من تنها بودم من نمی‌دونم چی بهتون بگم اگ اخلافش خوبه بمون زندگیتو بساز ب طلاق فک نکن
الهی دورت بگردم لطف داری گلم
منم ای میگذره شکر فعلا درگیر دندونمم‌
خدا نکنه فدات شم چ خبرا؟؟چند دفعه از مهشید سراغت گرفتم
دندون درد بدی دارم دندون نهفته تو فکمه خیلی ازیتم میکنه باید عمل کنم
ای وای عزیزم ان شاالله زودی خوب میشه
فعلا هم دستمون خالی شده هیچی دیگه فعلا منتظرم پول دستمون بیاد برم ببینم چی میشه
عزیزم ان شاالله خیلی زود مشکلت حل میشه
پناه برخدا الان نزدیک سه ماهه
من سه ساعت نبودم خبردار نشدم تلخی خورشت درست شد؟!!! 😄😄😄
آخ آخ چقدر سخت
۳ ماهه با عذاب دندون درد سر میکنم هرشب باید حتما مسکن بخورم تا خوابم ببره لامصب فقط هم شبا دردداره
دوقلوها چطورن
هر چی درده شبا میاد سراغ ادم
خوبن خداروشکر
فاطیما عمت چطوره😄😄
الهی شکر عزیزم
عمم سلام داره هرروز جون سفتر از دیروز خخخ
قربونت شکر خدا
وای🤣🤣🤣
خداحفظشون کنه برات
فاطیما تونستی ی تایپیک بزن بیام اونجا دو سه تا از بچه های قدیمم اتفاقی دیدم
قربونت برم قسمت خودت الهی
والا بخدا هر روز یه تیکه ای بهم میندازه
منم به پشمام گرفتمش
هنوز آدم نشده
خوب میکنی
شوهرت چطوره خوبه ان شاالله
حتما گلم ولی من از خیلیاشون خبر ندارم فقط یه چن تاشون یه اتفاقایی افتاد که دیگه همه از هم جداشدیم
شوهرمم ایی گاهی خوب گاهی بد رگیه
ع ای بابا
رفت واسه درمان؟
یکی دوبار خواستم برم جداشم خلاص کنم خودمو ولی نذاشت
نه
ای بابا
من فعلا فکرش نیستم اونم فعلا بیخیال
خودش بخواد میره من که مشکلی ندارم همچیم اوکیه
فقط باید بفکر دندونام باشم دندونام‌خیلی مهمتر از بچس😁
بچه بوقتش میاد خدا بخواد بده میده درسته😊
اره عزیزم حتماااا همینطوره
ان شاالله بهترین ها سهم قلب مهربونت
ممنون فداتشم همچنین گلم🥰🥰😘😘
تایپک‌میزنم حبیبه بیا اونجا چت کنیم هروقت خواستی
اره عزیزم حتماااا بزن
چقد دلم گرفت از ماجراهایی که داشتی😪😪😪
اره😒آخرش کشیدی لاو رو

سوالات مشابه