Ooma
پرسش (1399/09/23):

سردمزاجی همسر😐 چیکار کنم به نظرتون واقعا موندم روز به روز هم بدتر از قبل میشه

بچه ها من خیلی ناراحتم، برای ازدواج خیلی برام مهم بود که مردی انتخاب کنم کاملا گرم مزاج مثل خودم.
توو این ۶ ماه اخیر که منم باردار شدم حجم کار شوهرم زیاد شد، روابطمون کم شد میدیدم چقدر خسته و درگیره برام قابل توجیه بود.۲۵ روز پیش کرونا گرفت به خاطر مریضیش گفتم حق داره، به خاطر کرونا مشکلات روحی پیدا کرده بود بیشتر
الان ۱۰ روزه خوبه سالمه شاده شنگوله خوراکش خوبه خوابش خوبه حتی بیکار توو خونه بود ولی اصلا منو نمیبینه ،
شبا رو دو تا کاناپه روبرو هم میخوابیم حاضر نیست توو جا بخوابیم، توو اینستا و گروهها عکس سکسی میبینه واکنش نشون میده معلومه میل جنسی داره ، ولی اصلا طرف من نمیاد
خیلی حس بدی دارم، حس میکنم دیگه براش جذاب نیستم، از عاقبت زن و شوهرایی که جدا میخوابن و ماهی سالی سکس داشتن متنفر بودم این بلا سرم اومده
بیست و چند روز کنارم بود بهم محبت میکنه ولی چه باشه چه نباشه وضع من همینه، وقتی هم خونه باشه اینستا گردی میکنه ، غذاشو بدم بخوابه صبح بره سرکار
خودش چند شب پیش به خنده به من گفت آبجی 😐
من که جرات نمیکنم این مسئله رو به روش بیارم منم گفتم چطوری برادر.بعد به شوخی هم میگه اینو برام بیار من بکنم، میگم من خودم هستم کمبود دارم یکی دیگه بیارم!!!با این حرفاش میفهمم میل داره
ولی بهش گفتم همه جات از کار افتاده انگار با مریضیت دیگه، گفت نگو تحقیرم نکن حالم بد میشه باز ! مجبورم سکوت کنم
۱۰ روزه که روزا شاده میخنده شبا هم خوب میخوابه چون دکتر قرص ضد استرس بهش داد برگشته به حالت عادی خیلی از قبل هم بهتر و شادتره ولی نمیدونم چرا هیچ میلی به من نداره .
حتی اول صبح دیدم نعوذ داشت ولی هیچی. راحت رفت دستشویی و رفت سر کار
شبا خواب میبینم داره بهم خیانت میکنه ، گاهی فکر میکنم باید بپذیرم زندگیم و شوهرم تبدیل شده به همونی که نمیخواستم.گاهی از بارداریم متنفر میشم که زندگیمو تبدیل کرده به این روال.نمیدونم چه رفتاری باهاش بکنم ، انگار داره عادت میکنه به ماهانه سکس کردن
از روز اول بهم گفت رابطه جنسی و محبت برام اصله زنم باید درک کنه کم نذاره ، ولی الان هیچ براش مهم نیست
استارتش از ۶ ماه پیش خورد رابطه روزانه تبدیل شد به یه روز در میون و سه روز در میون اون موقع دلیل داشت برام هم مهم نبود الان چرا باید بشه یک ماه یکبار .اونم شاید. چون بهم گفت ممکنه مدتها حسی نداشته باشم فعلا مریضم. میگم چرا مریضی رو به خودت القا میکنی تو که سالمی شادی خدا رو شکر
اون موقع که کرونا گرفته بود برای اینکه نترسه و اینکه علائم کرونا نداشت من میگفتم نگران نباش کرونا نداری، حالا بهم‌میگه اون موقع دروغ بهم گفتی کرونا نداری الانم دروغ میگی سکس برا بچه مشکل نداره ، الکی بهونه بچه میکنه گاهی
بیشتر از اینکه رابطه جنسی نداریم از این ناراحتم چرا تبدیل شدم به وسیله که هر وقت دلش میخواد خودش بیاد و هر وقت نخواست بیخیال باشه و منو نادیده بگیره انگار نه انگار منم حس دارم، بعد هم وقتی میاد اول بهم میگه با دست ارضام کن اعتراض کنم میگه این همه کردمت مگه کم گذاشتم یه بار هم با دست ارضام کن ، من میگم یه هفته یه بار میای دو هفته یه بار بهم نگو با دست ، ناراحتم میکنی.بعد هم مثلا میخواد به قول خودش شر نشه ۵ دقیقه ای فوقش تموم میشه وقت نمیذاره من تحریک بشم.
دارم ازش سرد میشم جرات هم نمیکنم اگه اومد پسش بزنم چون ساز و دوهول دست میگیره همه جا میگه، ولی اونی که همیشه سکوت میکنه و منتظرم خودش چه جوری میخواد رفتار کنه منم😔
به خدا بچه نداشتم شبونه فرار میکردم ندونه کجام . خونمون هم نمیرفتم پیدام کنه ،میرفتم یه جا که ردمم پیدا نکنه اصلا من شوهر نمیخوام 😕دارم افسردگی میگیرم
دو ساله ازدواج کردیم امسال سال سوممونه. یه سال قبلش هم نامزد بودیم

خسته ان میفهمی
اسگلن
الهی بیدارخوابی هات یک ماه مونده بعد درست میشه
دقیقا منم توو عقد بیشتر بود
توو ماشین توو چادر مسافرتی، توو غار ، توو بیابون ،.....
میخوابیدم همش
هرچی میخواستم برام میخرید
نازمو هم میکشید🤣🤣🤣
تازه هی دعا میکردم زود بگذره دنیا بیاد الان پشیمونم😃😃
ببین ما بعد عروسی یبار ۴ماه رابطه نداشتیم
یبار ۳ماه
یبار یماه
دقیقا من انقددعامیکنم زودی بیاد
نه ما عقدمون اوایلش فقط انقد زیاد بود کمرش فنا رفت دیسکش زد بیرون 😁 بعد از اون انقدر کم شد ک من واقعا زجر میکشیدم
بعد شد دو هفته یبار
🤣🤣🤣🤣🤣
البته زمان زودتربگذر
به خدا انقدرررر دعوا کردم سر این موضوع منم ۶ماهه سرد شدم دلم نمیخواد
بهشم فکر نمیکنم
خخخ ماهم روزی سه بارفک کنم کوپن هام همونجاتموم شد خخخ
نبابا بالاخره میاد
کیف کن تا میتونی بخواب😃
من اسکول کادو هم ازش نمیگیرم دلم به چی خوش باشه
نه روز زن دارم نه تولد نه ولنتاین
یه بار منو نبرده کافی شاپ
اه هر چی مراعات حالش کردم این شد نتیجه اش
حتما انشالله سلامت بیاد
از یه جایی غرورت واقعا میشکنه والا زنی گفتن مردی گفتن عوض اینکه اونا ناز بکشن ما ناز کنیم بر عکس شده
تو عقد ک همه عُقده دارن
روزی سه چهار بار برنامه میرن🤣🤣
من له شدمممم
غرورم نابود شده
یه مدت اصلا دلم شوهرمو نمیخواست
فکر کنم فهمید یکمی خودشو جمع کرد
جرق بزن خواهر سنگین تری😂😂😂😂😂😂
یبار بهش گفتم
گفتم خودارضای شرف داره به التماس کردن و نازتو کشیدن
دقیقا منم به همین جا رسیدم
فقط منتظرم یه شب نیشش باز بشه بگه بیا بغلم بکنمت (با حالت منت هم میگه یعنی بیا به آرزوت برسونمت)
میخوام چنان ریدنی کنم فقط میگم نمیخوام میل ندارم
کاری که تا حالا باهاش نکردم مثل شاسگولا و بچه ها که دنبال آبنباتشونن دویدم بغلش
منم بهش میگم اگه قرار به ۴۰ روز یه بار باشه خود ارضایی میکنم زحمت به شما نمیدم ، لجش بگیره
بچه ها اصل میدین خیلی همدردیم میخوام بشناسمتون:")
چون میدونم خیلی بدش میاد میگم به موقعش
اره از خود ارضایی و کلمش بدشون میاد شدیدا بهشون بر میخوره تاثیر داره
من زهرا ۳۱ سال تهران ۵سال ازدواج کردم
من حانیه ۲۰ مشهد دو ساله ازدواج کردم
من ۳۵ سالمه اصفهان ۲.۵ ساله ازدواج کردم .۱ سال هم نامزدی
دوران مجردی پادشاهی میکردم خر شدم عاشق شدم
بیا با دختر ۲۰ ساله هم سرد رفتار میشه
خوشبختم از آشنایی جفتتون داغ دیده های من😂🚬
میبینیییی هعی چه میشه کرد
اون وقت من میگم دختر داییم ۲۰ تا ۲۵ سالگی اون بلا سرش رفت بچه ها میگن نه همه زندگیا یه جور نیست
مگه چی شده دختر داییت
خودت چی
منم گفتم که حانیه ۲۰ مشهد دو ساله ازدواج کردم
عه نخوندم
بیدار شده میگه با کی چت میکنی
بعد میام
خواهر جان
راحت باش عزیزم من خودمم کلم زیر پتو گوشی برداشتم
حالا چون دیده امشب اینجورم از خواب که میپره میگه مگه نگفتم بیا کنارم بخواب
منم میگم خودت گفتی جام تنگ میشه حس خفگی بهم میده
میگه چرا آرامشمونو به هم میزنی گفتم نه والا به فگر آرامش توام دیگه راحت بخوابی
خوابش برد باز
دختر داییم ۲۰ سالش بود خوشگل خوش اندام
ازدواج کرد با پسر ۲۸ ساله که پسره عاشقش بود
توو عقد میگفت هفته ای ده روزی یبار میومد دیدنم
بعد عروسی رابطشون هفته ای یکبار بوده😳بعد شده دو هفته سه هفته یکبار ،
دختر داییم میگفت لخت خوابیده بودم رو تخت کنارم زیر پتو خود ارضایی میکرد فکر میکرد من خوابم که روم نمیشد بهش بگم تا نامه نوشتم بهش گفتم
زبونی روش نمیشده بهش بگه
بعد پسره توو حموم جق میزده چون حموماش ۵ دقیقه ای بوده طولانی میشه شک میکنه درو باز میکنه میبینه آقا کیر به دست سیخ کرده در حال مالیدنه
بعد رابطشون میرسه به یکسال یه بار و میفهمه با زنا دیگه اس میاد بیرون طلاق میگیره
عزیزم وظیفه هر مردیه که برای زنش خرج کنه. اگه برای تو خرج نکنه جای دیگه خرج میکنه. من همیشه میگم ما باید بهشون یاد بدیم و تا میتونیم پول و سرمایه برای خودمون کنار بزار چون هیچ معلوم نیست اینده چی پیش میاد
خودش سرمایه ای نداره
برجی ۷ تومنه که خرج خوراک و بنزین و حواشی میشه
چیزی نمیمونه بخواد طلا بخره برام
نظر من اینه تو نباید جلوش ناراحت و افسرده باشی که بگه زنم مریضه .شاد و سرحال باش اما برای خودت .اگه میخوای برای اون سرد باش که متوجه شه تو فقط برای اون بیحوصله هستی نه اینکه کلا افسرده شدی چون مردها نه میفهمن که دلیل اینکارا چیه نه حاظرن کمکی برای بهتر شدن کنن.
اگه شاد باشم و به اون محل ندم که سقف خونه رو میاره رو سرم
کولی بازی در میاره
نه فدات شم حالا من این شرطو گذاشتم و نتیجه گرفتم نه اینکه تو هم اینکارو کنی و حتما نتیجه بده .تو هم بسته به شرایطتت یه برنامه ای بریز
مجبورم جلوش افسرده باشم یعنی کلا حال ندارم
اگه پول داشت راه حل خوبی بود
ولی پول نداره مجبورم روحی تحت تاثیرش بذارم
😕 چقد همه چیزمون با هم فرق میکنه من که همیشه زبونم جلوش درازه😅
خوبه خدا رو شکر
تو هم کم کم دستت میاد چجوری حریفش شی.زمان میبره🙏😉
رابطه زوری نمیخوام
میخوام خودش میلش بکشه
وگرنه دور باشیم از هم بهتره
زنانگیمون چی میشه
گاهی نیازه زور بالا سرشون باشه کم کم مهار میشن و بهش عادت میکنن..
شاید
الان میخوام تا خوابه بالشت و پتومو بردارم از رو کاناپه برم توو اتاق بخوابم
وای یعنی بیدار بشه دعوا مبشه!!؟!
نمیدونم قاعدتا نه اما تو اخلاق شوهرتو بهتر میدونی🙄
چون وقتی خواب بو میفهمید من نیستم حتی برای دستشویی مدام صدام میزد
دعوا میشه میدونم🙈
چون میدونه از عمد رقتم امشب چون باهاش اینجور برخورد کردم امشب
پس دیگه زیادی بهش رو دادی🤪چه معنی داره سر هرچیزی غر بزنه باید به اخلاق و خواسته و روحیه تو احترام بزاره😁
حتما مسعله ای ناراحتت کرده که این برخوردرو کردی
نه بابا من وسیله آرامش اونم فقط
هر چی اون بخواد
اما من بهت بگم مردا هییییچوقت نمیفهمن فقط پ فقط باید بری سر اصل مطلب و علت ناراحتی .اصلاااا دلیل اینکارای خانومهارو متوجه نمیشن و حتی حق به جانب میشن
همین سردیا و بی خیالیاش دیگه
ادعا هم بهترین شوهر دنیاست
چرا سر شام مستقیم خودش گفت به خاطر رابطه جنسی و اینکه بغلم نمیخوابی
حالا من گفتم نه ولی خودش میدونه
چون من همیشه نیشم بازه مونگولم
با کوجکترین ناراحتی میفهمه که دیگه تحملم بریده ولی پررو تشریف داره
خوبه جای امیدواری داره که اصلاح بشه
من فکر میکنم دوستاش گفتن ما ماه به ماه محل زنمون نمیدیم و
تو زیاد میکنی بدنت تحلیل میره از این چیزا که فاصله گرفته ازم
با توجه به اون مکالمه که شنیدم از دوستش که چندین ماهه از زن و بچه ام دورم و خیلی راحتم و خیلی راضی ام و ..

اره مردها خیلی دهن بینن .سعی کن از دوستش دورش کنی بیشتر بخودت نزدیکش کنی
چون همیشه بهم میگه مردا نمیکنن این کارا رو برا زنشون
رابطشو با این دوستش قطع میکنم که دیگه جرات نکنه بهش بزنگه
شوهر منم میگفت منم زنم برام شده مثل فلانی (یه کارگر بنا رو میگفت )
یعنی میگفت حسی بهش ندارم
حالا من بعد زایمانم تغییر کردم
چطور شدی
دگ جون ندارم به ارگاسم برسم
رابطه اون قدر زمان میبره که ارضا بشی؟
آخه اگه عین خروس بکنن برن که آدم نمیفهمه چه برسه ارگاسم
چرا هستن مردایی که به خانومش خیلی توجه دارن.البته مطمعنان توی همه زندگیها سختی و ناراحتی هم پیش میاد.شوهر من هم روزی چندیییین بار صبح،ظهر،شب بغلم میکنه میبوستم و ابراز عشق میکنه .برعکس من . بهش بگو وقتی اینکارو کنه این عشق به خودشون هم برمیگرده و فضای خونه رو گرمتر و ارومتر میکنه ..
عشق یه طرفه میخوان نکبتا
ماه پیش کرد من اصلا نفهمیدم ۱۲۳ تموم
دگ خودمو میرسوندم
😂😂ما هم اول زندگی کلی سر و کله هم زدیم ..طبیعیه . فقط خودتی که میتونی درستش کنی. به امید خبرهای خوب ازت🌹🙏🙏
ای وای
ما زنا کم کم گرم‌میشیم ولی اونا زود ب اوج میرسن
زنم تا ب ارگاسم نرسه نمیشه بدتر کمر دردو سردرد میگیره
تمام صحبتاروازغروب تاحالا خوندم
با سلام خدمت دوستان
سلام علیکم🤣
شما مشکلتون سردی شوهره. ..من مشکلم گرمی بیش از حد شوهره
گرمیشو بده این ور
هلاکم کرده بااین رابطه جنسی
نمیشه جلوش راه برم اصلا
بزار همینطور گرم بمونه
لوکیشن بدم گرماشو بفرستی این ور شاید رو این بنده خدای چلاق اثر کرد
الان ک فهمید باردارم ودکترگفت ممنوعه داره دیونه میشه پناه اورده ب پشت ک من بدم میاد
تو ببین چه کارب از دستت برمیاد
کاش میشد
پشت و اصلا نزار
کافیه سه روز رابطه نباشه بیضه هاش ورم میکنه
شهوت زیاد داره
تا این حد
بهش میگم برو دکتر
بعضیا اینطورین
میگه به این ورم میگن شق درد
همیشه راست کرده
تا هفته ۱۲ صبر کن سونو ان تی و طول سرویکس بده اگه مشکلی نبود لکه هم نداشتی بده طوری نیست
هرروز میگه دستت بزار رو اونجام بازی کن خوابم ببره
اره دکترم گفت
😂😐
با دست ارضاش کن
ولی بارداری اولم هم میترسید نزدیکم بشه
چ هاته😐
میگه تا گوشت ب گوشت نخوره. لذت نداره
پس شق دررو تحمل کنه
ب خداقسم
حرفی جز سکس نداریم
چند سالشه
سکس زیاااذ و سکس کم ادم رو خسته میکنه
هر چیزی تعادلش خوبه
من همیشه تشنه گذاشتمش
تعادل ندارن این مردا
سیرش نمیکنم
دوست دارم تشنگیش رو
مثلا چند وقت یه بار؟
کلا شوهر شما هات هس
وگرنه یکسری مردها هم تشنه بزاری واسشون فرقی نداره
اون ک هرروز روزی دوبارو میخاد اما من یکروز درمیون
خب مرد بخواد که زوری میکنه تشنه چه جوری میذاری
ب خاطر هات بودنشه ک هی میخاد
نه بابا زوری چرا بکنه
مثلا دهانی انجام میدم نمیزارم ارضا بشه
ب بهونه ای خلاص میکنم شب دوباره تکرار
گاهی خودش وارضا نمیکنه ک شب دوباره دیونه بشه
البته من بگم ک تپل وهیکلی ام
شوهر من باشه که جلو خودم میزنه تا آبش بیاد
باسنم بزرگ و قلمبه س
اون از زن لاغربدش میاد
خب ما مگه نیستیم🤣🤣🤣
نه حالا بهش میگم بزار ارضات کنم میگه دلم نمیاد تو ارضا نشی
ن نمیگم نیستی ولی کلا گفتم
خلاصه بکم بعضی ها از سردی بعضی ها از گرمی مینالن
کلا شوهرشمااحتمالا از زن حامله خوشش نیاد
من بارداری اول تادوماه بعد زایمانم ک سزبود میترسید
کلا سکساش وحشیانه س میگفت میترسم شکمت پاره بشه
شدید موافقم
سریع میرفت با یکی دیگه یا میرفت دادگاه
سلام عزیزم. با حرف دوستمون موافقم شاید شوهرت از زن حامله خوشش نمیاد. آخه من 1 سال سکس نداشتم.. از وقتی حامله شدم تا 2 ماه بعد زایمان
میگفت با زن حامله نمیتونم
اما بگم از نظر روحی داغون شدنت
شدما
شدید
واقعا به دوستش راجب شما اینو گفت؟
سلام فاطمه جون خوبی مشکل حل شد؟؟؟؟؟
سلام اره خداروشکر فعلا حل شده 😊
سلام بروید دکتر طب اسلامی مزاج ها رو اوکی کنید .
مشاوره و روانشناسم میتوانن کمک کنن
خب خداروشکر
سلام بچه ها فعلا حل شده
تا ببینم دوباره به ۳۰-۴۰ روز یکبار میکشه یا اصلاح شده
ینی کلا اوکی شده حرف زدی باهاش؟؟
چه خوب خدا کنه دیگه بر نگرده
یه قهر کوچیک کردم دو باری سکس کرد اون دو روز
ولی فعلا باز خبری نیست 😁 منتظرم ببینم خودش چکاره است باز میخواد روال قبلی ماهانه و ۴۰ روزه ادامه بده یا برمیگرده به حالت نرمال
بهش گفتم از یه بغل ساده من محرومم
درست صبح تا عصر سرکاری ولی منم اینجا همیشه تنهام محتاج یه بغل و یه نوازش ساده ام که تو حالشو نداری
دیشب خواب بود امشب هم خوابه
عصر میاد میخوابه تا صبح
نمیدونم خدا کنه اصلاح بشه خودش به فکر باشه
چون چیزی نیست که مدام بخوای به زبون بیاری
سلام فاطمه بیا ببینم الان درچه حالی
والا از نظر جنسی هفته ای یه بار فعالیت داره
مثل اولش نشده ولی حداقل هفته ای یکبار هست
ولی قبلا بدون من نمی تونست بخوابه ، منو میچسبوند کنار خودش و می خوابید
ولی از وقتی قرصای ضد اضطراب میخوره راحت شبا جدا از من میخوابه
وقتی اومدیم این خونه تخت نیوردیم چون بزرگ بود ولی رو دشک میخوابیدیم، حاضر نیست رو دشک با هم بخوابیم
میره رو کاناپه میخوابه منم رو کاناپه دیگه روبروش اون طرف سالن
هر چقدر میگم بیا کاناپه ها رو به هم بچسبون کنار هم بخوابیم ، من دوست دارم کنار هم بخوابیم گوش نمیده ،خودمم که نمیتونم زور بزنم

رو یه کاناپه هم نمیشه تا صبح دو نفری خوابید ، زجر آوره
خسته شدم از بس بهش گفتم کاناپه ها رو بچسبون به هم ، میگه نما دکور خونه خراب میشه میگم چه اشکال داره ما که رفت و آمد نداریم من صبح تا شب تنهام دوست دارم شبا کنارت باشم بی تفاوته
امشب هم رفتم کنارش چند دقیقه ای دراز کشیدم
کار خوبی کردی که کنارش دراز کشیدی هرازگاهی از این کارا بکن انشالله درست تر میشه
هی سر به سرم گذاشت که نباید بغلت کنم
گفتم ولم کن تا برم سر جام 😕
حرف مفت میزنه میره رو اعصابم
ترجیح میدم دور بخوابم ازش ولی ناراحتم چرا اینجور شد ما اینجور نبودیم
ساعت کاریش هم کم شده تا ۳ خونه است ولی همش میگه خسته ام
انشالله درست میشه شاید اونم افسردگی بارداری گرفته اخه مردا هم افسرده میشن
والا فکر نکنم
توی یک هفته ۵ بار خواب دیده با دخترای مختلف خوابیده
برامم تعریف میکنه
امشب بهش گفتم از بس توو بیداری توو فکر خیانتی شبا این جور خوابا رو میبینی
میگه حساس نشو خوابه من باهات صادقم تعریف میکنم
دخترا ناشناسن توو خواب
امروز که خواب دیشبشو تعریف کرد چندشم شد
گفتم دور از من می خوابی که این خوابا رو ببینی😐
تصمیم گرفتم دیگه شبا اصرار نکنم بیا کنار هم بخوابیم
ولش کن بابا خسته شدم
هرطور که فکر میکنی صلاحه همونو انجام بده نمیدونم چرا مردا تو دوران بارداری اخلاقشون اینطور گند میشه
عزیزم به نظرم بهتره مشکلتو با ی مشاور حتما در میون بزاری
سیما چطوری نی نی خوبه؟
۳۰ هفته شدیا
سلام شقایق جون قربونت باز یکم نگران تکون بچم یسره تو مشکلم بخدا الان میخواستم باز تاپیک بزنم تو خودت خوبی نینی خوبه
فعلا شبا جدا میخوابیم
دو بار دم صبح اومد چسبید بهم برای سکس بهش گفتم من با مردی که راحت بدون من میخوابه سکس نمیکنم!
گفت باشه اصرار هم نکرد خودمم دلم نمیخواست.باهاش سر و سنگین شدم فایده نداشت. باید یه جا کم بذارم نذارم سکس کنه تا شاید به فکر بیفته کاناپه ها رو بهم بچسبونه و هی نگه دکور خونه بهم می ریزه!
چون من نمیتونم وسیله سنگین هول بدم. خودش واقعا باید بخواد
البته امروز بهش گفتم یا کاناپه ها رو میچسبونی به هم یا جور دیگه ای باهات برخورد میکنم😁
گفت اول صبحی تهدید نکن
خلاصه که سر هیچ و پوچ باید من فکرم درگیر باشه
مردا شعور ندارن
ناراحتی نکنی بهتره بزار کوچولوت ارامش داشته باشه

سوالات مشابه