من هم زایمان کردم😍😍😍😍😍

صب ساعت ۹ از خواب بیدار شدم رفتم دسشویی دستمال که کشیدم انگار ترشح خونی داشتم سریع زنگیدم شوهرم از سرکار بیاد رفتیم بیمارستان ماما معاینه م کرد دو سانت باز بودم ولی گفت چون هنوز ۳۶ هفته و ۵ روزی زوده زایمان کنی فقط تا عصر نگهت میداریم بدون مداخله.منم بدون هیچ دردز رو تخت دراز کشیده بودم که ساعت ۶ عصر دکتر اومد معاینم کرد و گفت همون دو سانتی ساعت هفت برو خونه منم گفتم باشه.۶ و ۴۵ دقیقه داشتم با تخت کناری صحبت میکردم که یهو یا دردی پیچید تو کمرم و دلم و انگار بچه فشار اورد رو به پایین یهو خیس شدم داد زدم😂😂سریع هرچی دکتر و پرستار و ماما بود ریختن رو سرم...دکتر معاینه م کرد گفت کیسه آبت پاره شده چهارسانتی لگنت عالیه و همکاری کنی سریع زایمان میکنی😍 من شوکه شده بودم چون اصلا قرار نبود طبیعی زایمان کنم و شنبه تاااازه دکتر میخواست نامه سزارین بهم بده واسه دو هفته دیگه😃😃همونجور تو شوک فقط هر مامایی میومد میگفتم چیکار کنم الان؟؟انقباضام شرو شده بود اکسیژن بهم وصل کرده بودن و میگفتن داد نزن ضربان قلب بچه میاد پایین فقط هروقت درد داشتی نفس عمیق بکش تا اونجایی که تونستم همین کارو کردم ولی بعضی وقتا کم میاوردم و داد میزدم.فاصله دردام کم شد و دو دقیقه ای شدن شیش سانت شده بودم حالت تهوع گرفتم هرچی خورده بودم بالا اوردم ماما اومد گفت پیشرفتت عالیه فقط نفس عمیییییق منم همکاری کردم که یهو گفت عااالیه زوووور بزن...هست سانت شده بودم گفت سرش معلومه هروقت درد داشتی زووور بزن فقط اصلا جیغ نزنی که اکسیژن به بچه نمیرسه.منم با تمام تواااانم زور میزدم که گفت بدو بیا اتاق زایمان فول شدی.رفتیم اونجا وای زورای آخر بود که میگفت اگه نتونی زور بزنی بچه میمیره میخواست بترسونتم که زور بزنم از ته وجودم.منم زووووووووور زدم که یهو دردم تموم شدددددد😍😍😍😍رها خانوم رو گذاشتن بغلم....منم از ذوق و درد و همه چی لرز کردم دندونام بشدت میزدن رو هم سرم وصل کردن برام و کمپوت دادن بهم. بچه رو بردن لباس بپوشونن منم جفتمو زایمان کردن و بخیه هامو زدن🥴
و اینگونه شد رها خانوم توی ۳۶ هفته و ۵روز در تاریخ ۸/۸/۹۹ ساعت ۹:۳۵ پا به جهان گشود❤