یه خاطره خوب و یه خاطره بد تعریف کنین

خستم😑

عصبانیم ازجاریم

مرگ بر جاری👎

خاطره بد تا دلت بخواد فراوون

تو دیگه چرا😂

واقعا مرگ بر جاری

✊✊

مرگ بر زندگی

چرا مرگ بزا ببین بسوزن

😐😐😐😐😐

خسته شدیم از این دنیای کثیف

اوووف چه دنیایی

چتونه😂😂

خاطره خوب فعلا یادم نمیاد

خسته ام بی حوصلم

کرونای لعنتی هم نمیخواد ول کن خب بکش همه رو با خودت ببر یهو دیگه

دلم یه تفریح خوب میخاد

میخاد زجر کشمون کنه

چقد منفی 😕😕😕

منم عصبانیم از خواهرشوهر 😐

جلب توجه

خداروشکر ندارم

حسادت و دخالت وفضولی

خبرکشی

یعنی ما ایقد پشت سر جاری هامون حرف میزنیم اوناهم پشت سرما حرف میزنن؟😂😂😂

نه پس😂😂😂

من الان احتیاج به موج مثبت دارم میرم😂

غلط کردن

من خداروشکر جاری ندارم

ولی یه خواهرشوهر دارم اندازه جاری حسادت و فضولی میکنه

زندگی واقعا تلخه با اندکی شیرینی ک بخاطرش زنده ایم
خدا عاقبت هممون رو بخیر کنه

من دارم ۳تاش هم دارم ولی جاری هام خوبن یعنی بد نیستن

منم‌مرگ برجاری باشد

سلااام

دقت کردین دغدغه بعد ازدواج خواهرشوهر مادرشوهر جاریه؟

من پدرشوهرم امروزمریضه واسه اون ناراحتم..خودمم داروعفونت استفاده میکنم خیلی ترشحات دلرم..

🚶🏼‍♀️

خاطره خوبم 🤔🤔🤔🤔ندارم یادم نمیاد

خاله من با جاریش ایقد دوست و صمیمیه که با هیچ کس اینجوری نیست

👌

دقیقا مثل خاله من

ایشالا زودتر خوب بشی

من جاریم تامیرم خونه پدرشوهرم جیم میشه میره اتاقش انگارماجن هستیم..شوهرم‌میگه ماهم انقدنیریم بالاتاهی اون بره دوست ندارم ببینمش

من دلم شیرینی خامه ای میخواد
با بستنی

ممنون عشقم توچطوری

هرجا بخان میرن با هم خرید تفریح مسافرت

فک کنم توباردارباشی

منم

خخخ فک کزدم‌میگی همشون خوبن...

هه کرونا بی پولی بدبختی

خوابم میاااااد🥱🥱🥱🥱

کروناکه همه گیره فقط واسه منوتونیست مشکلات دیگه هست که فقط گریبانگیرش خودتی

😂😂چطوری غزل جان

بیبی چک لازمم

فک کنم خاننهای این تاپیک همه مشکل دارن همه ناله میکنن

بس چی دلمون پره پر

بزن یکی انشالله دوتاخط قرمزخشکل میبینی

سلام عشقم‌توخوبی

من چمه ...

یکی بهم بگه

نهه😔

فدای تو چطوری

یهویی شکمم سفت میشه وورم میکنه عجیبه...بعدلوله های تخمدانهام انگارتوشون بادهستش..ازوقتی سرم عفونت زدم اینجوری شدم باپماد

چراادیوونه باهم بزرگ‌میشن انقدکیف داده

انشالله من سه قلوباردارمیشم...

میسی شرح حالموکه گفتم شکممم

آمیننننننن

اونوقت نمیتونم به این شیر بدم عاخه
بدنمم ضعیفه
تو بیمارستان که بودیم بغل تخت محمدمهدی یه خانومی بچش بستری بود خیلی مشکل داشت می‌گفت بچه اولش چهارماهه بوده اینو حامله شده به خاطر اون بچه اینطوری شده

ان شاالله

بدنت چراضعیفه عشقم

بعد حاملگی الآنم شیر میدم حس میکنم ذخایر معدنیم کم شده😄

توروحت خودتوذخایرت

یکم حال و هوا عوض بشه

وااای نازی شکمووببین

قسمت خودت😘

واقعاعوص شدمن دلم بچه موخواددددد😢😢😢

میسی

موخواام😭😭😭

کو من ندیدم دوباره بفرس

سر زایمان برا همه منتظرا دعا میکنم

منم ندیدم

وویی 99% loading..

😍😍😍

😂😂😂😂

سلام خانما

کلا مرگ بر خود شوهر و خانوادشو دارو دستش😂😂

چ دلای پری🙄🙄🙄🙄🙄🙄

خخخخ

خانما من امروز یکم کمردرد دارم اصلا احساس میکنم عضلات کمرم دارن کش میان

چ کنم مردم دیگه😕

خاطره خوب روزی آز بتام مثبت شد بهترین روز زندگیم بود بدترینشم روزی که سنو گفت ایست قلبی کرده

الهی بمیرم

خدانکنه

حتما حکمت داشته

اخ دارم میمیرم 😢😢😢

چند هفتگی قلبش ایست کرد و دلیلش ؟؟البته شرمنده که میپرسم

ازدواج کردنم بدترین خاطرس

اخ که زدی به هدف خواهر ینی داغ دله منو تازه کردی 😢😢

😂 اصن زمین تااسمون بااونی ک فک میکردم قراربود بشع فرق داره غلط کردم پشیمونم😂😂😂😂

من ازدواج کردنم .بی پدر شدنم .مرگ برادرم .دخالت های خانواده شوهر و دو رو بودنشون و حرومزاده بودن شوهر و و و و

و خاطره ی خوبم مادر شدنم 😍

بیشتر از خانواده شوهرم متنفرم میخام سر ب تنشون نباشه

منکه مث سگ پشیمونم ولی حیف که مادرشدم باید بخاطر اون چشم پوشی کنم😢

ایشالا ازاین ب بعد همش خاطره خوب برات پیش بیاد

برن گمشن همشون

من مادرم نشم مجبورم تحمل کنم شوهرمو دوسدارم ولی خانوادش خدا لعنتشون کنه

منکه 14 سالگی ازدواج کردم تو چی

دوست داشتن شوهر بی فایدس مث این میمونه دستتو تا ارنج عسل کنی گاز میگیرن

چقد کوچیک بودی اخه چرا الان چن سالته. من 25 سالگی

الان 21

کی گازش میگیره شوهر یا خانوادش

بزور شوهرمون دادن بخدا .بعد 18 سالگی از شوهر اولم جدا شدم افتادم گیر یه کروگدیل دیگه

خوب کاری کردی تاالان نزاشتی باردار شی

همشون

آی نگو یعنی تو این سن کم دوبار ازدواج کردی

از اولی نزاشتم

اونکه اره من باهام خوبن ولی از رو دلسوزی

اره من از تو بدبخت ترم 😂

دلسوزی؟؟

دوازجونت دیگ طلاق گرفتی نمیشد بمونی پیش خانوادت
شوهرت اذیت میکنه

چون بهم بدی کردن منم شستمشون الان برااینکه من ببخشمشون باهام خوش رفتاری میکنن ولی من تازندم باهاشون خوب نمیشم و نمیبخشم

اولی رو بابام بزور نشوند سر عقد .
دومی ام بابام و خانوادش ایتقد زیر پای مادرم نشستن و اذیتش کردن تا منو راضی کنه زن این پسره شم .
از اینم نمیخواستم باردار بشم ولی وقتی ازمایش بتام مثبت شد انگار دنیا رو بم دادن😍

خدا لعنتشون کنه

شوهرت الان باهات خوبه

اره زندگیمو نابود کردن بااینکه شوهرم خوبیه ولی هروقت میخاد کاری برام بکنه بهشون میگه اونام پشیمونش میکنن

خب چرا به اونا بگه..تو باید کاری کنی ب اونا نگه

ن بابا همش اذیتم میکنه .تو این دوران بارداری بارها و بارها دلمو شکونره

نباید بگه ب اونا چه

خاطره بد ، دیشب خانوم داییم فوت کرد 😔😔

خدا بیامرزه

ممنون

حالم بهم میخوره از این انتظار😔

خوب اینکه تازه هماتوم جذب شد
بد
اینکه آنومالی بهم گف چندتا کیست تو سر جنینه

کِسل و بیحال

چی بگم زیاد بش گفتم ولی خب نمیتونه جلو زبونشو بگیره

چرا

عزیزم ببخشید نمیخام ناراحتت کنم ولی اگ تو سرش کیست هست باید سقطش کنی اجی منم اینجوری بود تو هفته تو بود ک سقطش کرد

خاطر خوبم ازدواج با شوهرم خاطره بدم من بدو نی تی بدو😢

۱۲ هفته بود
هماتوم داشتم بزرگ شده بود مشکل انعقادیم داشتم باعث شد ایست قلبی بکنه

چی گفتی بهش بالاخره؟؟؟

از خوردنی حرف نزنیددددد

آخ کاش من زودتر میومدم تو این تاپیک