سلام عشقا ،،،میخوام توی این تایپینگ از خاطره های بامزه و خنده دار تون در دوران خاستگاری نامزدی عقد عروسی پاتختی بارداری زایمان خلاصه هر چی که دوست دارید بگید مثبت ۱۸ هم نداریم بحث اینجا آزاده هررر نوع بحثی لطفاً اگه جنبه ندارید وارد نشوید 😊😊😊😊هدف از گذاشتن این تایپینگ آوردن خنده روی لباتونه البته با این اوضاع مملکت خنده بعیده ....ولی خب ....راستی لطفاً هرکس میخواد خاطره بگه کامل بنویسه بعدش بفرسته تا مزه بده خواندنش اگه تکه تکه بفرستید مزه نمیده .....😂😂😂😂😂. خلاصه بفرماید گفت و گو آزاااااااد
- 0
- 1398/09/05
- 👼بردیا👼 sh.
😁😁😁
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
بای دستگاه چرجی بینی رو میسوزونه حالت نقطه نقطه ای
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
مرسی عزیزم 🥀🥀
- 0
- 1398/09/05
- 👼بردیا👼 sh.
خاله من انجام داده بود ببنیش خ بد شده بود
- 0
- 1398/09/05
- 👼بردیا👼 sh.
برا تو خوب شده
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
بینیم خودش خیلی خوبه از نیم رخ و تمام رخ فقط نکش ی خورده گوشتیه واس اون انجام دادم
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
دیروز عصر انجام دادم تا نتیجه یخورده زمان میبره
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
چسب هم زد
- 0
- 1398/09/05
- 👼بردیا👼 sh.
چقد شد هزینش
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
۴۰۰
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
چه خوب
- 0
- 1398/09/05
- 👼بردیا👼 sh.
از خاله من ۱۰۰گرفته بود فک کنم فرق داشت
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
پیش کی انجام دادی؟
- 0
- 1398/09/05
- 👼بردیا👼 sh.
🤣🤣
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
هستی بختیاری هستی؟
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
حتما پیش این آرایشگرا زده
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
کلینیک تخصصی کمیل
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
آره
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
کمیل هم خوبه
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
دکتر افراشته؟
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
شیر علی
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
هستی زود نیست واسه بچه؟
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
عاشق بچه ام یعنی شوهرمو دیونه کردم انقد میگم بچه میخوام 😀
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
خخخ
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
تازه من باشوهرم دعوا میکنم میگم دیر شد
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
شوهرت چند سالشه؟
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
۳۰
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
نه بابا چه خبر
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
وقت دارین حالا حالا
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
خانواده ات هم اهوازن؟
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
دوستندارم تفاوت سنی منو بچهام زیاد باشه
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
اره خیلی خوبع
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
ن
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
شوهرت هم شوشتریه؟
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
ن مال اهوازه
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
اخی
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
وا برعکس منی.
تفاوت سنی با بچه باید کم باشه ک باهم مثه دوتا دوست باشین
تفاوت سنی با بچه باید کم باشه ک باهم مثه دوتا دوست باشین
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
خب اینم میگه دوس دلرم کم باشه
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
منم گفتم دوستندارم زیاد باشه
- 2
- 1398/09/05
- nabat mp
فک کردم نوشتی دوستدارم
- 1
- 1398/09/05
- nabat mp
خواهرم با دقت بنویس😂😂😂
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
🤗🤗🤗🌺
- 1
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
خواهر با دقت بخون 🤣
- 1
- 1398/09/05
- nabat mp
آقا شوعرم گردنش درد موکونه نمیتونه شب بغلم کنه بخوابه☹
- 1
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
خودتو تو بغلش یجور جان کن من شوهرم هرجاش درد بکنه خودمو جامیکنم تو بغلش 🤣🤣
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
نهال خوابیدی 🤔
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
گناه داره
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
چندشب پیش عملیات داشتیم
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
بعد دگ همون لحظه خوابیدیم تا صبح
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
گردنش یخ کرد بیچاره😂😂😂😂
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
استخوناش خشک شده 😂
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
ن بابا اونجوری زودتر خوب میشه
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
با روغن ماساژبده
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
الان چرب کردم براش
- 1
- 1398/09/05
- nabat mp
باید بیضه گوسفند تجویز کنم
- 1
- 1398/09/05
- nabat mp
بسی مقوی است😂😂😂😂
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
🤣🤣
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
۱سال و نیم اقدام؟
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
چطور تا الان دق نکردی
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
من ۹ماه اقدامم دیگه کم آوردم
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
ی ماه اقدام میکنیم واس بچه میبینیم نمیشه بعد بیخیال میشم بعد چند ماه از دوباره ی ماه اقدام میکنیم اینجوری شده یکسال ونیم
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
جدی تا حالا اقدام نکردیم 😂
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
به به بچه ها اهوازی حالتون خوبه😍😍😍😍😍
- 0
- 1398/09/05
- nabat mp
آهان
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
مرسی عزیرم شما خوبین 🌺
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
قربونت عزیزم خداروشکر
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
😘🌷
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
منم اهوازی هستم😍
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
خوشبختم عزیزم 🤗🤗😘
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
از آشناییت 😘
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
همچنین گلم 🌹🌹
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
فدات عزیرم 🌷
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
در ضمن شوشتری هم هستم 😂😂
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
چند سالته
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
16 آذر میشم 33😌
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
واقعا شوشتر زندگی میکردی یا شوشتری هستین
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
عزیزم 🤗
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
نه اهواز هستیم اصالتن شوشتری
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
ب سلامتی عزیزم 😘😘😘
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
سلامت باشی عزیزم 💕
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
😘
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
😘😘❤
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
بچه اولته
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
نه بچه دومی یه دختر 3 سال وهشت ماهه دارم 👧
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
ب سلامتی عزیز م خدا نگهدارشون باشه 🤗🤗🤗
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
ممنون عزیزم روزی خودتون انشاالله 🙏🙏🙏🙏
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
مرسی عزیزم 😘
- 0
- 1398/09/05
- 💕مهرسا💕دُرسا 💕
🌹💕😘
- 0
- 1398/09/05
- 👼بردیا👼 sh.
کلمه ب سلامتی رو نموووووووودی هستی😂
- 0
- 1398/09/05
- nargesi 👨👩👧
سلاااام دلارام..بهتره از اون خاطرات گوز قشنگات ب دوستان بگی🤣🤣امپراطور بادها😂
- 0
- 1398/09/05
- 💕Fatema Ahmadi💕
😂😂😂😂
- 0
- 1398/09/05
- 💕Fatema Ahmadi💕
😂😂
- 0
- 1398/09/05
- خورشید 💞.
میخوام حاملش کنم 🤣😂
- 0
- 1398/09/05
- 👼بردیا👼 sh.
اول برو آز اسپرماتو قوی کن😂😂😂😂😂
- 0
- 1398/09/05
- جانان 🪴
کجاییییییین شماااااااا
- 0
- 1398/09/05
- جانان 🪴
چرا غیر فعال شدین
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
خسته شدن
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
رفتن دنبال کاراشون
- 1
- 1398/09/05
- جانان 🪴
فکردم از خنده پاره شدن رفتن دنبال خیاط😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
خخخخ
- 0
- 1398/09/05
- جانان 🪴
ولی الان یه سوتی دادم شوهرم یه برگه داد بهم گفت شمارشو بخون منم خوندم که زنگ بزنه پرسید فامیلش چیه من بجای کبیری گفتم آقای کیری😱😱😱
- 0
- 1398/09/05
- fatemeh ❤👧❤
😂😂😂😂
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
خخخخخ
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
واییی روانی شدم
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
این همسایمون داره خراب میکنه انگار داره خونه منو میکوبه
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
میلرزه
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
😭😭😭😭😭😭
- 2
- 1398/09/05
- جانان 🪴
یه بار مادر بزرگم مریض بود رفتیم عیادتش پدربزرگم تو سال خوابیده بود یه چادر انداخته بود روی خودش عصر چند تا از خانمهای همسایه اومدن واسه عیادت همه داشتن احوال پرسی میکردن یکیشون روبروی پدربزرگم نشسته بود گفت حاج خانم حالتون چطوره یهو پدر بزرگم تو خواب گفت زززززززرررررررررررتتتتتتتتتتتت اینقدر صداش بلند بود که خانمه از جاش پاشد دویید .....وااای که همه منفجر شدن از خنده ........پدربزرگمم از جاش اصلا پانشد خودشو از خجالت زده بود به خواب .......تا چند وقت هم دیگه تو کوچه نرفت بشینه اصلا آفتابی نشد😂😂😂😂😂😂😂😂
- 0
- 1398/09/05
- zohre .ay.
چقدر خاطره دارین شماها
- 0
- 1398/09/05
- zohre .ay.
هر چی فک میکنم چیزی یادم نمیاد
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
خخخخ یکم بیشتر فکر کن
- 0
- 1398/09/05
- zohre .ay.
تنها چیزی ک یادم اینه..هفته های اول ک عقد کرده بودیم تو جمع کنار هم نشسته بودم بزرگترها در مورد ی چیزی بحث میکردن ماها هم گوش میدادیم یهو پدر شوهرم گفت اینارو نیگا ب خودم ک نگا کردم دیدم ی دستم تو دست شوهرمه هی بوس میکنه باز از لباش فاصله میده دوباره همه نگا ب ما بود ممررررردیم از خجالت اصن حواسمون نبود انقد ک بحث داغ بود
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
خخخخخ الهی
- 0
- 1398/09/05
- zohre .ay.
دیگ هم یادم نمیاد
- 0
- 1398/09/05
- عرفانه جوون
وااای بچها به خاطره خودم وقتی یادم میاد میمیرم از خنده
یبار تو شهر ما بارون اومده بود سیل واینا بعد تاکسیا همشون گازین دیگه گاز هم قط بود هیچ تاکسی توخیابون پر نمیزد من ودوتا از دخترخالهام رفتیم بازار پشه هم پر نمیزد برگشتن وایسادیم برا تاکسی یه خانم مسن و پسر نابیناش هم کنارمون بودن یهو یه تاکسی اومد نصفه پربود وایساد ماهم گفتیم بزاریم اینا برن که گناهدارن شیشه تاکسیه هم خیلی دودی بود اقا خانمه در جلو واسه نابیناعه باز کرد یه پیر زن هم جلو نشسته بود پسره نابیناعه نشست تو کنار پیر زنه جلویی پیر زنه هم جییغ میزد ماهم مرررده بودیم از خندهههه
یبار تو شهر ما بارون اومده بود سیل واینا بعد تاکسیا همشون گازین دیگه گاز هم قط بود هیچ تاکسی توخیابون پر نمیزد من ودوتا از دخترخالهام رفتیم بازار پشه هم پر نمیزد برگشتن وایسادیم برا تاکسی یه خانم مسن و پسر نابیناش هم کنارمون بودن یهو یه تاکسی اومد نصفه پربود وایساد ماهم گفتیم بزاریم اینا برن که گناهدارن شیشه تاکسیه هم خیلی دودی بود اقا خانمه در جلو واسه نابیناعه باز کرد یه پیر زن هم جلو نشسته بود پسره نابیناعه نشست تو کنار پیر زنه جلویی پیر زنه هم جییغ میزد ماهم مرررده بودیم از خندهههه
- 1
- 1398/09/05
- فاطمه A
یادمه شب اول عقد که عروس و دوما میرن حموم،همسرم اومد بیرون من باید میرفتم حموم خونه مادرشوهر ،برادر خواهرش هم جمع بودن بچه ها خیلی ذوق داشتن تو ماشین عروس هم ما رو ول نکردن باهامون اومده بودن بهم می گفتن عروس ،بعد داخل حمام لباسام رو در آورده بودم که بچه کوچیکه خواهر شوهرم خواست بیاد داخل ببینه عروس داخل حمام هم چه شکلیه ،همه بیرون بودن که من راحت باشم حموم داخل حال بود بعد این در رو از اون طرف هول میداد بیاد داخل من هم که هیچی تنم نبود منم از این طرف هل میدادم نه میتونستم کسی رو صدا کنم نه اون ول کن بود هی میگفت عروس عروس میخواست بیاد تو ،تا این که دادش رفت هوا از بس صدا کرد یکی داشت از خنده پاره میشد اومد گرفتش،رفتم بیرون همه ریز ریز میخندیدن مرده بودم از خجالتی،تا دوسال بعد عقد هم به جای زندایی و زن عمو عروس بودم،خخخخ
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
خخخخخ عروس خاطره خوبی بود
- 0
- 1398/09/05
- جانان 🪴
یه بارم با مامانم داشتیم میرفتیم توکوچه روسریش خراب شد رفت توی شیشه دودی یه پرایدی که روسریش درست کنه ...مشغول که بود یهو یه خانمه شیشه داد پایین وای من که مرده بودم از خنده ماشین پر آدم بود
- 0
- 1398/09/05
- Elnaz s.t مامی دوقلوها👶👶
وای چرا خونه خودت حموم نکردی چه شرایط بدی آدم معذب میشه
- 0
- 1398/09/05
- فاطمه A
عزیزم عقد بود مجبور بودیم عروسی نکرده بودیم بریم خونه خودمون که :-)
- 0
- 1398/09/05
- Elnaz s.t مامی دوقلوها👶👶
خب خونه بابات میرفتی حموم منو بکشنم تو اون شرایط حموم نمیکنم😂😂
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
اگه میرفت خونه باباش که این خاطره بامزه درست نمیشد ما بخندیم
- 0
- 1398/09/05
- فاطمه A
خب ما رسم داریم بعد عقد عروس رو میبرن خونه داماد شب اول ،آب عقد هم مادرشوهرم اومد برام ریخت کلی خجالت کشیدم
- 0
- 1398/09/05
- فاطمه A
آره،خخخخ
- 0
- 1398/09/05
- فاطمه
اینجا هم میگن عروس خونه مادرشوهر بره حموم،ولی ن من رفتم ن زنداداشم
بعد ی سوال،مگ شب عقد خونه بابای دختر نمیمونن؟
بعد ی سوال،مگ شب عقد خونه بابای دختر نمیمونن؟
- 0
- 1398/09/05
- فاطمه
خیلی گناه داشتی اون لحظه
این رسما وربیفته جماعتی راحت شن
این رسما وربیفته جماعتی راحت شن
- 0
- 1398/09/05
- Elnaz s.t مامی دوقلوها👶👶
من اولین بارمه میشنوم همچین رسمی اصلا به گوشمم نخورده بود همچین رسمی هست
- 0
- 1398/09/05
- Elnaz s.t مامی دوقلوها👶👶
فک کنم این رسم واسه اینه عروسو بدون آرایش ببینن و اندامشو 😂😂
- 0
- 1398/09/05
- amene 💖mirzaiy💖
وقتی عقد کردن کار از کار گذشته
- 0
- 1398/09/05
- Sahar (سه سال اقدام) b
من کلا رسم و رسومهارو محترمانه کنار گذاشتم....
حتی خواستگاری هم چایی تعارف نکردم
یکماه بعد عقد هم جهازمو خریدیم خونه شوهرمم تو اون فاصله رنگ و تمیز شد و من وسایلمو بردم بدون هیچ مراسمی و فقط با مادر خواهرام و شوهرم،نشستم زندگیمو کردم،یکماه بعد عقد بدون عروسی زندگی مشترک شروع کردیم بعد با هم پول جمع کردیم جشنمونو خودمون گرفتیم
حتی خواستگاری هم چایی تعارف نکردم
یکماه بعد عقد هم جهازمو خریدیم خونه شوهرمم تو اون فاصله رنگ و تمیز شد و من وسایلمو بردم بدون هیچ مراسمی و فقط با مادر خواهرام و شوهرم،نشستم زندگیمو کردم،یکماه بعد عقد بدون عروسی زندگی مشترک شروع کردیم بعد با هم پول جمع کردیم جشنمونو خودمون گرفتیم
- 0
- 1398/09/05
- gandom tanha
چه خوب
- 0
- 1398/09/05
- Sahar (سه سال اقدام) b
خاطرهای که طنز باشه زیاده ولی الان از خستگی یادم نمیاد😅
اما فکو فامیل شوهرمو بعد از آوردن جهازم دعوتشون کردیم خونه شام،فکر میکردن اومدن دور همی ،بعد دیدن اوه کلا خونه زیرو رو شده،جهاز آوردم و چیدیم و خبر نداشتن،دستپختمم خوردن و تا آخر یکم هنگ بودن از کارمون
البته خانواده من مشکلی نداشتن،کلا اعتقاد داشتن و دارن که استقلال بچه هاشون و دورادور هواشونو داشته باشن بهتره تا اینکه بخوای پیش خودت نگهداری و وقتی رفت بگی به منچه
اما فکو فامیل شوهرمو بعد از آوردن جهازم دعوتشون کردیم خونه شام،فکر میکردن اومدن دور همی ،بعد دیدن اوه کلا خونه زیرو رو شده،جهاز آوردم و چیدیم و خبر نداشتن،دستپختمم خوردن و تا آخر یکم هنگ بودن از کارمون
البته خانواده من مشکلی نداشتن،کلا اعتقاد داشتن و دارن که استقلال بچه هاشون و دورادور هواشونو داشته باشن بهتره تا اینکه بخوای پیش خودت نگهداری و وقتی رفت بگی به منچه
- 0
- 1398/09/05
- Sahar (سه سال اقدام) b
روز حواستگاریم اینقدر استرس داشتم سرگیجه و تهوع بهم دست داده بود.
خانواده ما از نظر پوشش راحتن،شوهرمم همین،ولی خانواده شوهرم مومن.
بابام گفت میخوای یه شال نازک بذاری سرت یه وقت ناراحت نشن؟ مامانم گفت نه همینطوری ببیننش بدونن پوشش عروسشون اینه...خلاصه که با یه شومیز دخترونه و یه شلوار ۹۰ اومدم تو مراسم نشستم.
البته به زور،از بس خجالت میکشیدم و استرس داشتم مامانم اومد دنبالم که بیا باید توام بشینی زشته
خانواده ما از نظر پوشش راحتن،شوهرمم همین،ولی خانواده شوهرم مومن.
بابام گفت میخوای یه شال نازک بذاری سرت یه وقت ناراحت نشن؟ مامانم گفت نه همینطوری ببیننش بدونن پوشش عروسشون اینه...خلاصه که با یه شومیز دخترونه و یه شلوار ۹۰ اومدم تو مراسم نشستم.
البته به زور،از بس خجالت میکشیدم و استرس داشتم مامانم اومد دنبالم که بیا باید توام بشینی زشته
- 0
- 1398/09/05
- پرستو 😊😊
ببخشید آب عقد چیه؟ 🤔🤔
- 0
- 1398/09/05
- Sahar (سه سال اقدام) b
موقع پذیرایی شد رفتم آشپزخونه چایی ریختم و دامادمو صدا کردم گفتم زحمتشو بکش من اصلا این کارو دوست ندارم،اونم بنده خدا خندید و گفت باشه شما خواهرا کلا چایی خواستگاری دوست ندارین و برد،آخه خواهرم هم خواستگاری چایی نبرد،عمم برد😂😂😂
هرچقدر من استرس داشتم شوهرم ریلکس بود...میخندید و راحت حرف میزد انگار دهساله تو این خانوادست ...
اصلا ازین کارا که عروس و داماد برن با هم صحبت کنن هم نداشتیم،تو یکساعت حرفاشونو زدن و تموم شد و قرار عقد هم مشخص شد
هرچقدر من استرس داشتم شوهرم ریلکس بود...میخندید و راحت حرف میزد انگار دهساله تو این خانوادست ...
اصلا ازین کارا که عروس و داماد برن با هم صحبت کنن هم نداشتیم،تو یکساعت حرفاشونو زدن و تموم شد و قرار عقد هم مشخص شد
- 0
- 1398/09/06
- زیبا🎀 👧👶👩👯 👨
واای این معرکع بود😅😅😅
- 0
- 1398/09/06
- سوگل& ۰
دوستااان
- 0
- 1398/09/06
- سوگل& ۰
کسی اسم برنامه که چهره رو پیر میکنه کی میدونخ؟
- 0
- 1398/09/06
- mahsa🌙 🤱
- 0
- 1398/09/06
- سوگل& ۰
مرسی عزیزم دانلود کنم ببینم چموریه
- 0
- 1398/09/06
- فاطمه A
نه داماد عروس رو با خودش میبره
- 0
- 1398/09/06
- فاطمه A
آره خیلی خوب میشه من که مردم از خجالت
- 0
- 1398/09/06
- فاطمه A
آره بابا مگه عروس زیر لباس شاخ و دم داره که بخوان ببینن،من 4 تا داداش دارم هر چهار تا رو مامانم باهم فرستاد حموم که خجالت شون بریزه و آب عقد رو روی سر هم بریزن عروس ها هم باکمال میل قبول میکردن،ولی اونجا مادر شوهرم اومد برام ریخت و اصلا راحت نبودم ،حالا هرچی بود گذشت و خاطره شد
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
سلام دلی نمکی کجایی
- 1
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
اومدم براتون خاطره بگم. یه دوستی دارم اسم شوهرش سالم هست.من یادم نبود. تو واتس اپ داشتیم پیام میدادیم به هم گفتم ناهار چی داری گفت هیچی رفتیم گوجه و بادمجون و برنج و همه چی خریدیم بعدتو ماشین یادم رفته بردارم همشو سالم برده!!
من میگفتم خدایا ینی چی؟! همشو سالم برده؟! خب اگه کسی ببره سالم میبره دیگه نصفه که نمیبره!
هرچی میخوندم نمیفهمیدم چی گفته. یه دفه یادم اومد بلند گفتم هاااا این شوهرش سالمه!
بعد مامانم گفت چی شده کی شوهرش سالمه؟! مگه شوهرتو چشه؟! 😂😂
من میگفتم خدایا ینی چی؟! همشو سالم برده؟! خب اگه کسی ببره سالم میبره دیگه نصفه که نمیبره!
هرچی میخوندم نمیفهمیدم چی گفته. یه دفه یادم اومد بلند گفتم هاااا این شوهرش سالمه!
بعد مامانم گفت چی شده کی شوهرش سالمه؟! مگه شوهرتو چشه؟! 😂😂
- 0
- 1398/09/16
- مونا ۱۳۶۹
😂😂😂
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
لی لی چطوری
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
دیگه تایپیک ما نمیای
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
خبرز ازت نیست
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
سلام عشقی خوبم
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
تو چطوری
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
منم خوبم
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
نه دیگه تاپیک مستقل زدم😂😂😂
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
سرمیزنم همه جا
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
😃
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
اومدن براتون خاطره گفتم😂
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
تایپیک چی؟
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
بازم یه سر به ما بزن
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
خوندم باحال بود
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
عزیزی
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
اسم تایپیکت چیه
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
❤گروه مامانای جدید اوما👶🚼
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
فاطمه دوگل😍😍😍
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
حالا فهمیدم کی هستی😂
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
زحمت کشیدی
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
😂😂😂
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
نی نی داری؟
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
😂😂😂😂
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
اره
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
دخملم داره میاد
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
😍
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
دلم برات تنگ شده بودا.
اولا دوگل رو فارسی نوشته بودی عکس خودتم بود عوض کردی گمت کردم
اولا دوگل رو فارسی نوشته بودی عکس خودتم بود عوض کردی گمت کردم
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
بسلامتی عزیزم😜😍
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
دو گل که ننوشته بودم
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
همین بود
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
یه مدتم دو تا قلب آبی بود
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
چراااااا روزاولی که دیدمت دو گلت فارسی بود
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
سلامت باشی
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
پس حتما فاطی یلا بهت میگف دوگل یادمه
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
اشتباه دیدی من اصلا دو گل ننوشته بودم بچه ها میگفتن دلی با فاطیما
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
عزیزم چه خبرا
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
اره درسته
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
اره اونم میگفت
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
سلامتی
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
این ماه تازه فهمیدم باردارم کلی خوشحالم
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
😘
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
تاپیک منم بیا
اعضا بچه های خوبی هستن
اعضا بچه های خوبی هستن
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
چشم حتما میام
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
عزیزی
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
بسلامتی منم خوشحال شدم
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
فاطی یلا چطوره؟ نمیبینمش
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
فاطمه هم خوبه تو تایپیک هست
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
دوسه بار اومدم ندیدمش گفتم شاید دوباره پاک کرده
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
نه هست
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
Ok
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
عزیزی. مواظب خودتو نی نی باش😘👐
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
چشم حتما
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
تو هم مواظب نینیت باش
- 0
- 1398/09/16
- فاطمه 🌹🌹
😊
- 0
- 1398/09/16
- لی لی 🐣 💝
😘
سوالات مشابه
- بچه ها بیاین اینجا از خاطرات مادر شدن تون و انتظار مادر شدن بگین
- بالخره منم زایمان کردم
- میخوام درباره زایمان طبیعی بگم براتون
- خانوما،، مامانا،، سلام🖐️🖐️بیاین. سوتیها،،، خاطرات زایمانتون،، یا یه خاطره بیاد. موندنی که هیچ. وقت فراموش نمیکنید تعریف کنید برای سرگرم. شدنه موضوعو عوض نکنید و فقط خاطره رو تعریف کنید تو. یک پیام تیکه تیکه نگین. گم. میشه ممنون این حرفا برای راحتی
- ⚘⚘⚘کی خوابه😴 کی بیداره 😳
- یه خاطره خوب و یه خاطره بد تعریف کنین
- سلام منم بلاخره زایمان کردم عزیزای دلم اومدم از تجربم بگم براتون موقع زایمان برای همتون دعا کردم ❤
- خاطره زایمان سزارین من البته باتاخیر🙈
- دوستان تا حالا شده آرزوی مرگ بکنید؟
- چطوری با همسرتون آشنا شدید؟وچی شدکه به ازدواج ختم شد؟