سلام
دیروز عکس رنگی رحم رو انجام دادم،
باورم نمیشه که بخیر گذشت و تموم شد،
از هفته قبل که نوبت گرفتم هر روز و شبم عین هزار سال گذشت، داشتم دیوونه میشدم، خیلی حالم بد بود، میدونستم که میرم انجام میدم، اما از دردش خیلی میترسیدم، یعنی واقعا برای خودم خیلی بزرگش کرده بودم، بنده خدا شوهرمم خیلی اذیت شد اینقدر که تو خونه گریه کردم، اصلا دست خودم نبود، همش فکرای بد میومد تو سرم.
امممممماااااااا
واقعا سخت نبود انجامش،
خداروشکر یه خانومی دستیار پزشک بودن که خیلی بهم دلگرمی داد و حالمو بهتر کرد، تو مطب هم وقتی منتظر بودم خیلی حالم بد بود و آخرا دیگه گریه میکردم، اون بنده خدا اومد و منو برد یه اتاق دیگه و همه وسایلی که در حین انجام عکس رنگی ازشون استفاده میشد رو بهم نشون داد و گفت هر کدوم برای چی استفاده میشه و چه مرحله ای از کاره،
خدا خیرش بده تا عمر دارم دعاش میکنم،
بعدم که نوبتم شد و رفتم که آماده شم کلی باهام حرف زد و گفت اگه درد داشتی بگو که کار رو متوقف کنیم، گفت اصلا نیازی نیست بترسی، چون دکتر اگه ببینه لوله ها بسته ان ازت میپرسه که تمایل داری مایع بیشتری وارد کنه که سعی کنه باز کنه لوله ها رو یا نه. هر وقتم بگی تمومش کنن تموم میکنه.
اینا رو که گفت خیالم راحت تر شد.
بعد هم لباسای پایین تنه رو درآوردم و رو تخت مخصوصش آماده شدم، بعد چند دقیقه دکتر اومد و بدنم رو ضدعفونی کرد و یه وسیله ای که رحم رو کمی باهاش باز میکنن گذاشت داخل بدنم، خیلی کم حس فشار میکردم تو دهانه رحمم، این مرحله که انجام شد همون دستیار پزشک کلی ازم تعریف کرد و گفت خیلی خوب وایسادی و خیلی خوبی، بعد وقتی که داشتن مایع رو تزریق میکردن بهم گفت الان داریم مایع تزریق میکنیم ممکنه یه فشاری رو احساس کنی که طبیعیه، بعد همینطور هم شد وقتی تزریق کردن یه درد سه چهار ثانیه ای که خیلی خفیف تر از پریودی بود داشتم و بعد تموم میشد، این مرحله تزریق رو سه بار انجام دادن و هر بار در حد سه چهار ثانیه درد خفیف و کاملا قابل تحمل داشتم، بعد تزریق هر مرحله دکتر و دستیارش میرفتن تو یه اتاقکی تا عکس گرفته بشه از شکمم، و بعد میومدن و دوباره تزریق مرحله بعد،
کل این روند از اول که دکتر اومد تا لحظه آخر که پا شدم پنج یا ده دقیقه شد.
واقعا باورم نمیشد که تموم شده.
البته اولین عکس رو که گرفتن همون دستیار بهم گفت لوله هات بازه بازن، اول فکر کردم شاید داره دلداری میده که بقیه مراحل رو تحمل کنم، ولی دیدم بقیه مراحل هم همینطوری راحت بود، من فقط چون استرس زیادی داشتم پاهام ناخودآگاه میلرزید که اونم گفتن اصلا اشکالی نداره، اما بدنم رو کاملا شل کرده بودم و نفس عمیق و راحت میکشیدم.
آخر سر که کار تموم شد باز از همون خانوم دستیار پرسیدم که حالا واقعا لوله هام باز بودن، گفت اون چیزی که ما دیدیم بعد اولین تزریق این بود که مایع سریع فضای رحم و لوله ها رو پر کرد، حالا شایدم یه چسبندگی های ریز و جزئی بوده باشه که با همون تزریق اول سریع باز شده یا شایدم نبوده باشه، خلاصه اینکه لوله ها بنظر میاد باز بوده باشن الان هم بازه بازن خداروشکر.
من فکر میکنم صحبت ها و وقتی که اون خانوم دستیار برام گذاشت واقعا بهم کمک کرد،
اگه نگران هستین قبل انجام عکس، بهتره جایی رو انتخاب کنین که دستیارای پزشکش مهربون و خودمونی باشن. این خانوم که قشنگ باهام دوست شده بود. تا حدی که این رفتارش باعث شد من که از در آوردن لباس و قرارگیری تو وضعیت معاینه شرم و احساس بدی داشتم تا حد زیادی آروم شدم.
راستی یک ساعت قبل از عکس یه قرص ایبوبروفن و مفنامیک اسید خوردم و یه شیاف دیکلوفناک هم گذاشتم. اما آرامبخش و اینا نخوردم، چون تا حالا استفاده نکردم میترسیدم فشارمو بندازه، چون من معمولا فشار پایینم، ترسیدم بخورم گیجم کنه بدتر بشه اوضاعم موقع عکس. فقط همون مسکنا رو خوردم.
امیدوارم توضیحاتی که دادم به کار خانوم های دیگه بیاد.
واقعا نترسین، فقط جایی برین که پرسنل خوبی داشته باشه، حتی میتونین چند روز یا چند ساعت قبل انجام عکس برین مطب و نگرانیتونو با دستیاری که در حیطه هیسترو به پزشک کمکه میکنه مطرح کنین تا واقعیت قضیه و سادگیش رو براتون توضیح بده.
قلبا آرزو میکنم سلامت باشین و به زودی باردار بشین.
پرسش (1399/02/30):
بچه ها دیروز عکس رنگی رحم رو انجام دادم. توضیحاتش رو اینجا براتون میزارم.
642
22
1399/02/30
ثمین کریمی
0
1399/02/30
پریا ❤❤❤
عزیزم خیلی خوب توضیح دادی.. ممنون ازت🌹🌹🌹🌹
0
1399/02/30
💗 مامان ۱۴۰۰
عزیزم خداروشکر ولی من لولم بسته بود خیلی درد کشیدم حالم بد شد.
0
1399/02/30
فاطمه قاسمی
خدا خبرت بده ک توضیح دادی گلم. منم فکر میکنم دیگه باید برم انجام بدم. خیلی هم می ترسیدم. میخواستم یه تاپیک بزنم خانما از تجربه هاشون بگن. ولی واقعا اگ کسی بگه درد کشیده من دیگه نمیتونم برم. پس خانمهایی ک اذیت شدین واسه عکس رنگی تروخدا هیچی نگید تا اونایی ک مجبورن برن انجام بدن الکی الکی دست و دلشون نلرزه
0
1399/02/30
mommy +2
چَشم😀
1
1399/02/30
❤FAEZEH❤ 💛pS💛
دوستان عزیزم خواهرای گلم لطفا برام دعا کنید الان آمپول اچ سی جی زدم برا آزاد سازی
0
1399/02/30
سلما 💞💞
مگه دکترت اقابود؟
0
1399/02/30
ثمین کریمی
خواهش میکنم عزیزم
0
1399/02/30
ثمین کریمی
عزیزمممممم، امیدوارم زود زود باردار بشی و خوشحالی بارداریت رو ببینیم.
0
1399/02/30
ثمین کریمی
عزیزم منم قبلش خیلی زیاد میترسیدم، خیلی هم تو اینترنت میخوندم و ترسم بیشتر میشد، البته تو اوما خیلی از خانوما هم تعاریف خوب داشتن و دلگرمی میدادن.
اما هیچ چیز به اندازه پرسنل مطبی که انجام میدی نمیتونه کمک کننده باشه.
اما هیچ چیز به اندازه پرسنل مطبی که انجام میدی نمیتونه کمک کننده باشه.
0
1399/02/30
ثمین کریمی
عزیزدلم خیر باشه ان شاءالله، با خبرای خوب و خوش بیای ان شاءالله
0
1399/02/30
ثمین کریمی
نه خانوم بود، دستیار هم دارن موقع انجام عکس.
آقا اگه بود که هرگز نمیرفتم.
آقا اگه بود که هرگز نمیرفتم.
0
1399/02/30
❤mahur❤ ❤mahak❤
مرسی از توضیحاتت عزیزم❤❤
0
1399/02/30
ثمین کریمی
خواهش میکنم ماهور جان
0
1399/02/30
❤zsiahha❤ z
داستان منم دقیقا عین مال شما بود
کپی بود دقیقا خخخ
منم خداروشکر انجام دادم اواخردی ماه که اسفند با عنایت خدا باردارشدم
😍😍😍😍
ان شاءالله قسمت و روزی همه مادرای چشم انتظار بحق این روزای عزیز🌹
کپی بود دقیقا خخخ
منم خداروشکر انجام دادم اواخردی ماه که اسفند با عنایت خدا باردارشدم
😍😍😍😍
ان شاءالله قسمت و روزی همه مادرای چشم انتظار بحق این روزای عزیز🌹
0
1399/02/30
ثمین کریمی
خداروشکر، بسلامتی بگذرونین این دوران رو ان شاءالله و بسلامتی و براحتی نی نی تون بدنیا بیاد.
شما هم لوله هاتون باز بودن؟ و ماه بعدش باردار شدین؟
یعنی من که لوله هام باز بودن ممکنه همین عکس باعث بشه بارداری زودتر اتفاق بیفته ان شاءالله؟
شما هم لوله هاتون باز بودن؟ و ماه بعدش باردار شدین؟
یعنی من که لوله هام باز بودن ممکنه همین عکس باعث بشه بارداری زودتر اتفاق بیفته ان شاءالله؟
0
1399/02/30
yeganeh *m.o*
ثمین جون ممنون از توضیح خوبت منتظر بودم بیاید و برامون بگیی ماه دیگه باید برام برای عکس .
فقط اینکه قرصها رو خونه مصرف کردید؟
شیاف رو هم باید خونه استفاده کنیم؟؟؟؟
و اینکه نیاز هستش نوار بهداشتی همراه مون باشه؟؟
فقط اینکه قرصها رو خونه مصرف کردید؟
شیاف رو هم باید خونه استفاده کنیم؟؟؟؟
و اینکه نیاز هستش نوار بهداشتی همراه مون باشه؟؟
0
1399/02/31
ثمین کریمی
خواهش میکنم عزیزم، ان شاءالله به خوبی و خیلی راحت انجام بشه برات،
من شیاف رو خونه گذاشتم و ایبوبروفن رو خونه خوردم، فقط مفنامیک اسید رو تو مطب خوردم. از وقتی که شیاف گذاشتم قبل رفتن تا وقتی که زمان عکسم شد حدود دو ساعت شد، یعنی من پنج شیاف گذاشتم حدود 7 نوبت عکسم شد.
نوار هم آره من برده بودم، یعنی روزی که رفتم نوبت بگیرم همون خانوم دستیار پزشک بهم یه لیست داد که از داروخونه تهیه کنم که نوار هم توش بود.
البته خونریزی زیاد نیست، در حد لکه بینیه. من دیروز انجام دادم عکسم رو، هنوزم لکه بینی دارم، که دستیار پزشک بهم گفته بود که طبیعیه تا چند روز هم ممکنه لک ببینی. من پارسال پاپ اسمیر هم که انجام داده بودم تا سه چهار روز بعدش لکه بینی داشتم.
و مورد دیگه اینکه بعد از اینکه کار عکس گرفتن تموم میشه دیگه هیییییچ دردی آدم نداره، مثل قبل عکس،
من حتی همسرم که ماشین رو جایی دورتر از مطب تو پارکینگ گذاشته بود، همش فکر میکردم که بعد عکس اینقد حالم بد باشه که نتونم راه برم تا پارکینگ، اما اصلا اینطور نبود، یعنی از خوشحالی ولم میکردن میدوییدم تا ماشین.
من شیاف رو خونه گذاشتم و ایبوبروفن رو خونه خوردم، فقط مفنامیک اسید رو تو مطب خوردم. از وقتی که شیاف گذاشتم قبل رفتن تا وقتی که زمان عکسم شد حدود دو ساعت شد، یعنی من پنج شیاف گذاشتم حدود 7 نوبت عکسم شد.
نوار هم آره من برده بودم، یعنی روزی که رفتم نوبت بگیرم همون خانوم دستیار پزشک بهم یه لیست داد که از داروخونه تهیه کنم که نوار هم توش بود.
البته خونریزی زیاد نیست، در حد لکه بینیه. من دیروز انجام دادم عکسم رو، هنوزم لکه بینی دارم، که دستیار پزشک بهم گفته بود که طبیعیه تا چند روز هم ممکنه لک ببینی. من پارسال پاپ اسمیر هم که انجام داده بودم تا سه چهار روز بعدش لکه بینی داشتم.
و مورد دیگه اینکه بعد از اینکه کار عکس گرفتن تموم میشه دیگه هیییییچ دردی آدم نداره، مثل قبل عکس،
من حتی همسرم که ماشین رو جایی دورتر از مطب تو پارکینگ گذاشته بود، همش فکر میکردم که بعد عکس اینقد حالم بد باشه که نتونم راه برم تا پارکینگ، اما اصلا اینطور نبود، یعنی از خوشحالی ولم میکردن میدوییدم تا ماشین.
0
1399/03/01
yeganeh *m.o*
ممنونم از توضیح قشنگ
انشالله منم مث شما همچین اتفاقی تجربه کنم 😌
انشالله منم مث شما همچین اتفاقی تجربه کنم 😌
0
1399/03/01
ثمین کریمی
عزیزم ان شاءالله