Ooma
پرسش (1399/02/23):

خانمهای شاغل میشه لطفا راهنماییم کنین؟

من از ساعت ۶ صبح بیدار میشم ۷ باید سر کار باشم ساعت ۵ میرسم خونه
الان که بعد یکسال و نیم با هزار تا بدبختی باردار شدم دلم یه جوریه
مسگم چجوری باید بچه رو روبه راه کنم؟
شیر بدم یا بهش برسم
همسرمم سر کاره
حالا من چیکار کنم؟ 😭😭😭
شما چیکار میکردین؟

من میدادم به مادرم واقعا سخت بود خیلی سخت یه مدتم میاوردم پیش خودم همش با استرس و خستگی بود خداروشکر الان شوهرم کارش جوری شده صبحا خونس و میتونه بچه رو نگه داره با خیال راحت میام سرکارو میرم خونه بعد شوهرم میره
میدونی هیچ کس بهتر از پدر یا مادر بچه نیس پیش مادرم که بود همونطور که همه میدونن دو تربیته داشت میشد و خیلی ناراحت بودم چون استرسم داشت بچه وقتی میومدم خونه تا خود شب بهم میچسبید سینم تو دهنش بود وای چه روزایی بود الانم چون از شغل شوهرم خیالم راحته میگم بچه بیارم دوباره
منن از دو تربیته میترسم ...
ممنون از راهنماییتون❤
اگه خصوصی هستی و مشکل مالی نداری
چند ماه آخر دیگه نرو سر کار
اگه دولتی هستی که مجبوری پرستار بگیری
یه نفر ثابت که بچه مشکلی براش پیش نیاد
من یه هفته دخترمو پیش مادر شوهرم میذاشتم
یه هفته پیش خواهرم
صد تربیتی شده بود
سه سالگی گذاشتمش مهد خیلی بهتر شد
اگر اگر اگر میتونید بمونید خونه و تمام وقتتون رو بزارید برای فرزندتون
ان شاالله یکم ک بزرگتر شد میره مهدشمام مجدد برید سرکار بچه ها گناه دارن بچه ها آغوش و امنیت مادر رو میخوان کسی ک نه ماه باهاش اخت شدن بچه ها مظلومم گناه دارن
اونم شما ک بعد یکم و نیم سال به گفته خودتون با سختی باردار شدین مسئولیت بیشتری دارید
بچه فقط این نیست ک بگیم بیاریم چون نداریم روح بچه خیلی مهمه
وااای من هنوزم به اون روزا فکر میکنم حالم بد میشه..میرفتم سرکار پسر دوسالمو میزاشتم مهد..مهدم هییج بچه ای هم سن بچه من نبود..وقتی میزاشتمش مهد بچم چنان گریه میکرد که دلم نمیخاست ازم جداش کنم..همش عذاب وجدان داشتم..منو شوهرم کارمون یکجا بود و همکار بودیم..و وقتی باهم میرفتیم سرکار بچمو یه باز میزاشتم خونه مادرم یه بار خونه خواهرشوهر..از صبح تا ساعت 12 مهد بود بعدش میرفت خونه مامانم یا عمش..پسرم همش ترسیده شده بود..همش فکر میکرد قراره تنهاش بزارم..وقتی از سرکار میومدم تا فردا صبح که برم سرکار ازم جدا نمیشد..طفلک همون چند وقت انقدررر لاغر شد بچم..هنوزم عذاب وجدان دارم میگم من چجوری راضی شدم بچه کوچیکمو از خودم جداش کنم و انقدررر عذابش بدم؟؟تااینکه پسرم مریض شد و من مجبور شدم کارو تعطیل کنم..اون روزا پسزم انقدررر شاد بود..سریع مریضیش خوب شد چون خودم پرستاریشو کردم و هیچکس برای بچه مثل مادر نمیشه ..و دیگه عهد بستم اصلا دیگه سرکار نرم..بچه نیاز به تربیت و توجه داره..که این دو نود درصدش رو دوش مادره..پس تا میتونین بچه هاتونو بزرگ کنین و سرکار نرین بچه ها واقعا عذاب میکشن
برای بچه نه پرستار نه مادر بزرگ نه عمه خاله هیییچ کدوم مادر نمیشه..تورو خدا به بچه ها ظلم نکنین..من توی همون مدت فهمیدم چقدرررر بچه به مادر نیاز داره..از نظر روحی و جسمی..
اگه از همون اول یه پرستار خوب ودلسوزپیدا کنید وخونتون هم مدار بسته بزارید
وگر هیچ کس مادر نمیشه
وگرنه
سلام منم همین مشکل و دارم از الان غصه دار شدم
من که از یکی دو ماهگی باید تنهاش بزارم دلم براش کبابه
واقعا چه کاری از بچه تون جگرگوشتون مهمتر..وااای من از دوسالگی مجبور شدم یه ماه بچمو تنها بزارم الان بعد یه سال هنوز عذاب وجدان دارم.شما چجوری دلتون میاد بچه رو از دوماهی جدا کنید از خودتون...
گلم شرایط زندگی و شرایط کاری با هم فرق می کنه شاید شما کارتون دولتی نبوده که راحت کنار گذاشتینش
وای شماها دارین و میزارینش اینور اونور و میرین سرکار
بعد ی بدبخته تنهایی مثل من ، ارزوشه ک خدا بهش ی بچه بده، ک شب تاصبح تنهاییاشو با اون بچه پرکنه و بهش برسه و باهاش بازی کنه😔😔😔
بیخیال بابا
بشینید خونه، مثل ی خانوم، زنونگی کنید و کیف کنید
با بچتون عشق وصفاکنید
کار فقط واسه مرداس
عزیزم ما هم مجبوریم وگرنه کی دلش می خواد جگر گوششو ول کنه
اخه چرا مجبور
وظیفه مرده دیگه، حالا کم یا زیاد ، مرد باید بیاره حتی شده اززیر سنگ
البته خدایی نکرده قضاوت نمیکنم من جای شماها نیستم
وقتی سالها قبل از وجود بچه سر کار رفته باشی اونجا قضیش فرق می کنه
منم موندم بخدا
من اینجایم که زندگی میکنم هیشکیو ندارم
میخوام کلا کارو ببوسم بذارم کنار
تا اون موقع ببینیم خدا چی میخواد
من خودم از ۶ ماهگی مهدکودک بودم ، بچه ها خیلی انعطاف پذیرن و اینطور که شما از عذاب وجدان صحبت میکنید واقعا اینطور نیست ، وقتی خانومی درس میخونه و به جایی میرسه اتفاقا برای رشد شخصیتی و آینده بچه نباید دست از تلاش و کارش برداره زندگی های الان هم واقعا سخت شده یه خانوم کارمند در کنار کارش میتونه با بچه اش هم مفید وقت بگذرونه فقط اگر خودش بخواد 😊
عزیزم من شوهرم ورشکسته شد
وضع مالیمون بد شد
کلی وام و بدهکاری داریم
ماشین طلا موبایل لب تاپ همه رو فروختیم
اگه من نبودم اون می مرد
افسردگی گرفته بود
هر روز طلبکار هر روز زنگ بانک
هر روز جاریم زنگ میزد شوهرش ضامن بانکمون شده بود نداشتیم بدیم
خدایا من اگه سرکار نرم نمیشه
تو جای من نیستی عزیزم
شوغل همسرم یه جوریه به زور ماهی ۲ تومن در میاره من اگه نزم سر کار تو این گرونی نون هم نمیتونیم بخریم چه برسه به اینکه بدهکاریامونو بدیم
کارت یارانه ی جاریم دست خودشه حساب شوهرشو بستن یارانه نگرفت دوماه داشت منو جر میداد نمیدونی چقدرآبرومونو پیش فامیلا برد
همه جا داد زد گفت
رفت به رئیس بانک فحش داد گفت به من چه حسابمو باز کن
بخاطر ۹۰ تومن یارانه🤤😭😭
حالا تو میگی نرم سر کار
من سر کار نرم بیچاره ام
از طرفی چون داره ۳۰ سالم میشه سنم بالا میره نمیتونم بچه دار نشم ‌.... نمیشه بخدا
اون موقعی که همسرم پولدار بود پول میریخت به پای همه ی خانوادش و من و ... الان باید جبران کنم
همین جاریه آشغالم میدونی چقدر پول تیغ زد از منو شوهرم؟
تازه اون موشقع همسرم میخواست براشون ماشین بخره 😭😭😭 اینا رو یادشون رفته
گردنبند طلای شوهرمو دزدید هنوز بعد ۵ سال به هیچکی نگفتم😭😭😭😭
حالا فرض کن نه میتونم بچه دار نشم نه میتونم سر کار نرم
ممنون از امیدت عزیزم
عزیزم من درکش می کنم چون همسر من هم درامدش خیلی کمه باید دو نفری کار کنیم تازه بچه هم داره میاد خرج اونم هست
من برای رفع نیاز های بچمم که شده باید سر کار برم
مرسی فداتشم... مطمئنم بعد یه بارون تو شب سرد و تاریک همیشه یه صبح میاد که آفتابش قشنگ تر میتابه
حتی خدا هم تو قرآن میگه : بعد از هر سختی آسانی هست
و دوباره میگه: و قطعا بعد از هر سختی آسانی هست
😭😭😭😭
عزیزم مطمئنم خدا کمکمون می کنه که هم.مادر خوبی برای بچمون باشیم هم بتونیم ب کارمون برسیم
معمولا کاردولتی تایک سال مرخصی میدن گذشته ازحقوقش من خودم 14ساله سابقه کاردولتی دارم اگه یک روزنرم توخونه دیونه میشم
باید شغلهای خصوصی مرحصی یک یادوماه بدن
اینهمه مادر شاغل دارن کارمیکنن وبچهای خوبی تربیت کردن اصل اونه که مادر وظایف مادریش یادش باشه وانجام بدش
منم شاغلم ولی واقعا دلنگران ابن موضوع نیستم همینکه سالم بیان تو بغلم راضیم خدا بقیه اش رو درست میکنه
سلما جونم کارفرما چه دولتی باشه چه خصوصی همیشه زبونشون درازه
دیر بیای زود بیای بازم بهونه داره
ینی منتظرن که یه خانم بگه باردارم ... هزار رو یک جور کج و کوله میشن
مامانم معلم بود میگه مدیرمون تا فهمید سر تو باردارم بیشتر بهم کار میداد که مبادا برم یه گوشیه یواشکی استراحت کنم بارم سنگینه...😢😢
موقع مرگشم بهش گفت حلالم میکنی ؟ اونم گفت آره
ولی آیا خدا حلال میکنه؟؟ این مهمه!
درسته حق باشماست
انشالله مشکلتون حل شه
اخرش گفتم ک، گفتم جای شماها نیستم نمیتونم قضاوت کنم
اگه سوتعبیر شد، من معذرت میخام
من الان دارم از مرخصی هام استفاده می کنم چون دکتر بهم استراحت داده بعدش دیگه نمی تونم بهم نمیدن
اینو قبول دارم خدایی من چندساله مدیری خوبی دارم وجام ازهمون مدرسه تغییرنمیدم هروقت مرخصی خاستم بنده خداخودش میره سرکلاس به جام باید طرف مقابل کارفرماخوب باشه
راستی عزیزان من خوندم جایی مادرای شاغل بچه ها شجاع و کاری به دنیا میارن
مادرانی که شاغلن بچه هاشون در اینده به راحتی شاعل میشن و کار بدست میارن چون درک محیط کار از دوران جنینی تا بعدش باهاشون هست ... مسئولیت پذیر میشن و تحمل سختی شون بیشتر میشه
نه عزیزم فقط یاد بدبختیام افتادم فدای سرت
😍😍😍😍😍 خدا حفظش کنه
عزیزم غصه نخور
خدا نعمتشو بهتون داده
برکتشم باهاش میاد شک نکن❤️
به قول خواهر شوهرم زندگی چرخ و فلکه
یه روزی اون بالایی و همه چی زیر پاته
روزگار بر وفق مراده
اما چرخ و فلک میچرخه و یه روزی میای پایین... واسه همه همینه
زندگی مشترک همینه اریانا حان که تو سختی ها یار هم باشبم، تو خوشی که رهگذر خیابون هم باهات خوشه
عزیزم تو یه مادر امروزی برای یه بچه امروزی هستی، من واقعا قبول ندارم با به دنیا اومدن بچه باید تارک دنیا شی و بچه داری کنی
بچه جای خود زندگی هم جای خود
اگه همه چی رو بذاری کنار و فقط بچه داری کتی یه روزی به خودت میای میفهمی هیجی از زندگیت نفهمیدی
من از ۵ ساله پیش بدون بیمه و فقط با ۱ میلیون حقوق اومدم توی نیروگاه که همه آقا هستن فقط من خانمم کار کردم
با همه ی سختیاش با همه ی بی پولیاش با همه ی نگاه های مردونش
ولی الان خودم یه مرد شدم زرنگ شدم
به همکارام چپ نگاه کنم فرار میکنن
فرض کن ۵ ماه حقوقت مستقیم بره برای قسط بانک تمام خستگی اون ماه دو برابر میشه برات
الان بعد از ۵ سال پیشرفت و بدبختی کشیدن بیمه شدم و بیمه تکمیلی دارم حقوقم خیلی بالا رفته ناهار و صبحانه میدن و کلی مزایا داره
و از همه مهمتر رئیس این قسمتی که هستم واقعا انسانه خوبیه
نمیخوام کارمو از دست بدم من نباشم سر هوا کارمو میزنن
از طرفی قسطامونم اخراشه که تموم بشه
بعدش روزای خوب میاد نمسخوام تو اون روزا حقوق نگیرم و یه خورده خستگی در نکنم
آرزوم شدخ یه بار حقوقمو کامل بگیرم و برم فقط لباس بخرم واسه خودم 😭😭😭😭
😍😍😍😍
به خدا اگه اینجوری نگاه کنی نه تو خوشی های زندگی غرق میشیم نه سختی از پا درمون میاره هردوشون میگذرن
منم هنوز تصمیم نگرفتم تا کی بیام سرکار. گذاشتم بببنم شرایطم تو ماههای اینده چطوری میشه چون قابل پیش بینی نیس
الهی عزیزم
نه چرا کارتو از دست بدی میشه هم کار کنی و هم یه مادر نمونه باشی
مگه کم داریم از این زنای شاغل که فرزند های بسیار تاثیر گذاری تربیت کردن
ما شیر زنیم یکتا جون
شیر زنا تو جامعه ارج و قرب دارن
من که اینقدر اعتماد به نفس دارم رفتم قسطی یه عالمه وسایل خونه ی نیمه کارمو گرفتم کارگر ریختم توش خودم پولشونو دادم تموم شد عین یه مرد 😁😁😁
دیگه وقت زن گرفتنمه
ای جانم عزیزم من تشویقت میکنم اول از همه به عنوان یه انسان و بعد به عنوان یه خانم همین راه رو ادامه بده که به امید خدا پر از پیشرفت و موفقیته برات
مطمئنم الان همسرت و درابنده کوچولوت بهت افتخار میکنن
مرسی خانم مهربون ❤❤❤
دمت گرم من میگم تو خیلی جیزها داری که دراینده ایشالا نینیت ازت یاد خواهد گرفت اول از همه معذفت و وفاداری
من مادرم شاغل اداره دولتی بود و با برادرم که فاصله سنی کم داریم هر دو مهد بودیم هر دو کاملا مستقل هستیم و خیلی زودتر از بچه های دیگه مستقل شدیم و درک کردیم ، ظلم این نیست که بچتو مهدکودک بذاری ظلم اینه که بچت حسرت به دل بمونه و همش دست اینو اونو نگاه کنه و نداشته بتشی براش محیا کنی ، عذاب وجدان اینه ، بچه ها چه مهد باشن چه خونه اکثرا الگوشون پدر و مادر خواهد بود پس اگر والدهای خوبی باشیم مطمئنا فرزندان خوبی را تربیت خواهیم کرد
من پیش مامانم میذاشتم وخیلی راضی بودم .رفت وآمد واسه خودم سخت بود بیشتر.تربیت بچه م با خودته ربطی نداره به چند ساعتی که پیش کسی میذاری.وگرنه کسی که بچه شو مهد میذاره باید تربیت مربی مهد وبگیره واسه ۸ ساعت در روزش .
با حرفت کاملا موافقم به علاوه اینکه ظلم اینه از همه چیز بگذری فراموش کنی تو هم یک انسانی و خواسته هایی داری
من ادم قصی القلبی نیستم به امید خدا اگر لیاقتش داشته باشم از جونم برای بچه هام خواهم گذاشت اما از نظر من وظیفم ورای تو خونه موندن و تر و خشک کردن بچه است تازه این بچه 7سالش که بشه میره مدرسه و من میمونم با در و دیوارای خونه
آفرین چقدر خوب گفتی عزیزم
مامانم پول بازنشستگیش کمه زیاد پول نداشت واسه خواهرم سیسمونی بخره ولی من کلی بهشون کمک کردم لباس خریدم کفش گهواره پتو کلی اسباب بازی تا خواهرم پیش شوهرش و مادرم شرمنده نشن
حالا میخوام واسه بچه ی خودم بگیرم
بخدا بعضی بچه هارو میبینم تو بازار گریه میکنن واسه یه بستنی ولی مامانشون دستشونو میکشه میگه نه
میمیرم
مطمئنم پول نداره بخره که میگه نه
دوست ندارم به بچم بگم نه
برای همین اینقدر کار میکنم تلاش میکنم تا بچم بهترینارو داشته باشه
بهترین للاس بهترین مدرسه
دوچرخه و حتی در آینده ماشین
اره دقیقا
واقعا درسته .مامان من خونه دار بود همیشه میگفت بهم شما باید شاغل باشین تا بچه هاتون در رفاه کامل باشن.به اینا فکر نکن به آینده بچه ت فکر کن.بعد ۶ سالگی همه بچه ها باید برن مدرسه ۸ ساعت در روز مدرسه که تربیت نمیده قانون یاد میگیرن.تربیت از شماست
البته عزیزم به نظرم خیلیم پولدار باشی نباید هرچی بشه خواست براش تهیه کنی پررو و قدر نشناس میشه🤣
میخوام بازنشستگیگمم بگیرم که تو دوران پیری حقوق بگیرم و اون موقع بتونم واسه بچه هام جهیزیه بگیرم یا هر چی که دلشون میخواد همیشه پول داشته باشم مثل مامانم همیشه حقوق میگیره مسزاره زیر قالی هر وقت کم‌میاریم میاریم منو خواهرم میریم میگیریم بعد جایگزین میکنیم😂
جهیزیه ی منو خواهرمو با همین حقوق بازنشستگی و یه خورده کام بابام گرفتن
میخوام مثل مامانم نمونه باشم واسه بچه هام
باید بعد ازظهری که خونه ای نهار فردات وشام شبت وکارای بچه رو ردیف کنی.سخته .اما شدنیه.نگران نباش .
سخته اما لذت بخشه
به نظرم این یعنی زندگی
تو متن زندگی بودن
عزیزم ایشالا نینیت اننننقدر خوش قدم و قدمش با برکته که پول پارو میکنین
واااای چقدر حرفاتون قشنگه من خیلی امیدوار شدم
دقیقا
واسه همه ی اون روزا بزنامه ریزی کردم چون خیلی به آینده فکر میکنم کلا اینده برام مهمتره تا گذشته و حال
چون آینده اگه خوب باشه زمان حالی رو که تو اون آینده زندگی میکنی خوبه
😍😍😍
ای جانم
نامیدی چرا
به قول تاگور شاعر هندی
هر بچه ای که به دنیا میاد یعنی هنوز خدا به این بشر امید داره
ما که این خدا رو داریم چرا بهش امید نداشته باشیم❤️
وقتی مادر میشی انگار چند تا جون اضافی بهت اضافه میشه ، زرنگ تر میشی به همه کارات هم میرسی ، طوری که بعدهاا به خودت میگی که این من بودم انقدر فعال بودم ، اصلا نگران نباش ، هر خانومی با توجه به شرایطش بهترین مادری و برای فرزندش میکنه و مطمئننا شما هم همین کارو خواهید کرد 😊
بله کاملا درسته
😍🌹😍
فقط یادت باشه با پولی که زحمتش و میکشی اول باید وسایل رفاهی خودت وبچه هاتو فراهم کنی .به خودت برس خیلی به پوستت به روحیه ت .کنار کار شاداب باش.خودتو خسته نکن.
انشالله شما هم پولدار و سلامت باشین...
تو این دور و زمونه هیچی مثل پول خوب نیست
پولدار بودن از نظر منی که بی پولی رو تجربه کردم ینی اینا:

احترام دیدن از همه حتی از طلبکارات
زندگی خوب و آرامش
عصبی نبودن و سردرد نداشتن واسه بدهکاریات
جواب دادن همه ی تلفنات با خیال راحت حتی اگه طلبکارت زنگ بزنه
شرمنده نشدن شوهر جلو همه مخصوصا زنت
ماشینت خوب باشه و گرون پس امنیت جانی داری
خشک نشدن پوست دستات چون طرف نمیشوری
نگران باک بنزینت نیستی که پول نداری بزنی و باید پیاده بری
غذای خوب خوردن و چاق و چله شدن نه لاغر شدن و زیر چش گود رفتن
گریه نکردن بچت تو خیابون که نمیتونی یه بستی ۲ تومنی بخری
اینقدر براش میخری تا بخوره تا دست بچه ی همسایه پفک دید نره ازش بگیره فرار کنه
ینی کفش خوب تا پاهات تاول نزنه
ینی موی سالم تا از حرص و جوش زیاد و افسردگی ریزش پیدا نکنه
ینی با شوهرت هر روز بحث نکنی که چرا زندگی اینجوریه
ینی یخچال پر
کمد پر از لباس
ینی قرض نگرفتن لباس از دوستات برای عروسی
ینی دل خوش
ینی عشق
پولدار کی گفته بده
بخدا قشم بخدا قسم فحشا از فقر میاد
دعوا از فقر میاد
بی دینی از فقر میاد
بی خدایی از فقر میاد
کلا پول خوبه
کوچیک که بودم میگفتن علم بهتر است یا ثروت ؟ اشتباه کردیم‌گفتیم علم
پول از همه بهتره
آرزو میکنم همه ی شما دوستای خوبم پولدار باشین😍😍😍
ممنونم از راهنماییت عزیزم
قربون دهنت ❤❤
عزیزم درکت میکنم با اینکه شاغل نیستم ولی میدونم شرایط جامعه جوریه که خیلی از زنا باید پا به پای مرداشون کار کنن تا چرخ زندگی بچرخه شمام امیدت به خدا باشه خیلی از زنا تو کل دنیا هستن که هم مادرن هم شاغل پس شمام از پس برمیای ایشالا به نظرم تا دو سه سالگی اگه مادرت نزدیکته بزار پیشش بعدشم بزار مهد کوچولوتو
همه ی آدمای دنیا میرن کار میکنن که پول بدست بیارن
تا زندگیه خوبی داشته باشن تا هر چیزی رو میخوان بدستش بیارن
🤗🤗🤗ممنونم از راهنمایین عزیزدلم
اون موقع هایی که پولدار بودیم و با ماشین عالی میرفتیم ساعت ۲ صبح متل قو بستنی میخوردیم بعد میرفتیم برج عظیم زاده پشت ویترینا😭😭😭
تا میگفتم وای چقدر اون کفش قشنگه میدیدم شوهرم نیست
رفته تو که همونو برام بخره
بعد میگفت اینو گفتی دیگه؟؟؟ 😢😢😢
من... تمام تلاشمو میکنم تا دوباره شوهرم برگرده مثل قبل
هیچ وقت اون روزا یادم نمیزه
تمام بیخوابیام
تمام زور گفتنای همکارام
تمام خستگیام واسه اونه که جبران کنم
بخدا قسم همه کار میکنم که زندگیم دوباره خوب بشه
تو رو خدا دعام کنین
خیلی بده که شوهر ادم شرمنده ی زنش باشه
وقتی میبینم شوهرم پول نداره من از شرمندگی اون خودم شرمنده میشم😭😭😭😭
بلخشید اه و نالم زیاد بود
تا حالا درد و دلمو به هیچ کسی نگفته بودم
دلم پر بود
آدم حرف نزنه پر میشه میترکه
خدایا پس تو چجوری حرف نمیزنی
بدیا رو میبینی و دم نمیزنی؟
عزیز دلی آریانا جان
خدا رو شکر که خودت سر کاری الان می تونی از عهده زندگیتون بر بیای
ان شاءالله مشکلات مالی شوهرتم رفع میشه
مهم اینه از پس روزهای سخت براومدین شرمنده بقیه نشدین
مهم اینه الان در کنار هم خوشبختین
زندگی بالا و.پایین داره مهم اینه وقتی زمین خوردیم از دوباره رو پامون وایستیم
اینو قبول دارم
منم ارزو میکنم سلامت و خوشبخت باشید و به همه ارزوهاتون برسین
امشب خیلی برای هم دعا کنیم برای من و نینهامم خیلی دعا کنین بچه ها 😍
خدا بهت برکت بده عزیزم ...
حتما عزیزم چشم
اوووو چقد بزرگش کردی عزیزم...
بعضیها مجبورا برن سرکار...یا مالی یا از لحاظ روحی...
اتفاقا بچه که بزرگ شد به مادرش افتخار میکنه...
من مادرم شاغل نبود ولی همیشه دوس داشتم مامانم شاغل باشه...
دوستان
میشه ی راهنمایی ازتون بخوام
آریانا جون ببخشید تو تاپیک تو میپرسم
می‌خوام شاغل بشم
بنظرتون برم خیاطی یاد بگیرم بهتره؟
یا درسمو ادامه بدم و با مدرک تحصیلی شغل پیدا کنم؟
والا من بعد هشت سال تا آخر بارداری سر کار بودم ولی بعددنیا اومدن ۶ ماه که مرخصی زایمان بود بعدشم با صابکارم صحبت کردم توافقی بیمه بیکاری گرفتم دو سال البته اونم اینطوری که وقفه داره ها هر دوره دو ماه تا سه ماه بعد واریز میکنن ، در کل بچه دیگه از آب گل در اومد
خیاطی هم خوبه دوران دانشجویی واسه خودم ماتوهای خوشکل و اپدیت میدوختم دوستام میگفتن وای از کجا خریدی تا میگفتم خودم دوختم کلی مشتری جذب میکردم با پولش کتاب میخردیم و هزینه تزم دانشگاهمو دادم 😁😁😁
ولی ارایشگری پول پارو میکنی
وسواس دارم یکم نمیتونم آرایشگر بشم
بجز شوهرمو خانوادم کسی پوستش بهم بخوره آلرژی میگیرم و کلا جوش میزنم

شوهرمم میگه برو خیاطی
لااقل خودت رییس خودتی
عالیه حرفشو گوش کن
سلام خانم های شاغل
به نظر من خدا خودش کمک میکنه من دکتری دارم و ۳ ساله مشغول بکار هستم حقوق شوهرمم به حدی هست که نخوام برم سر کار ولی اون همه زحمت و درس خوندن پس چی مبشه
اگر تو خونه بشینم دیونه میشم سال های خوب زندگیمو پی درس و پروژه و پایان نامه بودم حالا که زحمت هام داره به نتیجه میرسه ولش کنم ?
دو سال عقد بودم و یکسال عروسی کردم همش بخاطر کار فکر بچه دیونم میکرد میگفتم باردار بشم دیگه نمیتونم برم سر کار شانس بدم ویار بدی داستم و تا ۴ ماهگی با سرم زنده بودم اما مدیرم خیلی باهام راه امد بهم مرخصی داد
الانم از ۱۱ اسفند بخاطر کرونا و بارداری چون جز گروه پرخطر هستم بهم مرخصی با حقوق دادن
به خدا توکل کردم تاحالا بهم کمک کرده از این به بعد هم ایمان دارم کمکم میکنه
نباید بخاطر بچه ترک دنیا کرد
خدا به همه مون کمک میکنه
من پرستارم از وقتی فهمیدم حامله ام بخاطر کرونا نرفتم گفتن بخشنامه اس حامله ها نیان الان بعد دو ماه کمیسیون قبول نمیکنه البته دو ماه نشستم خونه دیونه شدم خودم میخوام برم ولی از کرونام میترسم با بچه سرکار رفتن خیلی سخته یا باید بزاری پیش مادر شوهر یا مامانت یا کول کنی با خودت ببری مهد حیوونی بچه هم اذیت میشه ولی چیکار میشه کرد
منم حقوق شوهرم کافیه.کارمند رسمیم هستم .۹ ماه مرخصی زایمان دارم.اما دوست دارم از زحمتی که کشیدم ودرس خوندم دانشگاه دولتی استفاده کنم.بچه هام تو رفاه کامل باشن در آینده.این چند ۵ سال اول بچه م میگذره بعد چه خونه دار چه شاغل بچه ت باید بره مدرسه.به نظرم مدیریت یه مادر خیلی میتونه نقش داشته باشه.من پسرم وهر وقت خواستم برم سرکار تا ۵ سالگی باهمون حال خواب باباش بغلش کرد برد گذاشت ماشین وبردیم تحویل مامانم.خوابش م کامل بود از ۶ م که مدرسه میره.
به نظرم به آینده بچه باید فکر کرد نه همین چند سال بچه گی ش
منم شاغلم خداروشکر زندگیمونم میچرخه ولی نمیتونم دست ازکاربکشم چون حس میکنم بچم دراینده به اینکه مادرش ادم تاثیرگزاری بوده توجامعه ومستقل بوده افتخارمیکنه نه ماه که مرخصی زایمان میدن بعدشم اگه لازم شد یک سال مرخصی بدون حقوق میگیرم ولی اینکه کارمو که تدریسه بذارم کنار اصلا تصورشم نمیتونم بکنم مادرخودمم معلم بودن ماهم بزرگ شدیم تازه اونموقع مرخصی سه ماه بوده هم خوب تربیت کرد بچه هاشو هم همه تحصیل کرده وسرخونه زندگیشونن دلیل نمیشه که مادری که سرکار میره بگیم به بچش نمیرسه اتفاقا خانمای شاغل خیلی بیشترتوزندگی برنامه ریزی دارن وزحمت وفشار بیشتری برای اداره زندگی وتربیت بچه متحمل میشن
عزیزم من تا 8ماه و 2 هفته می رفتم سرکار، کلی هم لذت می بردم از بودن با همکارام و مراودات اجتماعی. کار من دولتیه. الانم تا وقتی بچه 8ماه و نیمش بشه مرخصی هستم. اون دوره که زنا خونه نشین بودن گذشته، واقعا حیف نیست اون سبک رو دنبال کنیم. وقتی قراره الگوی بچه هامون باشیم و انسان های مفیدی تربیت کنیم، اونا اول به خودمون نگاه می کنن. من تا الان برنامه هامو طوری تنظیم کردم که به همه چی برسم، به شوهرم، زندگیم، کارم، خودم.... واقعا باید خودمون بخوایم که بشه وگرنه 24ساعت زمان کمی نیست. فقط ماییم که هدرش می دیم، می شه با همسرت باشی، با بچه ت باشی، آشپزی کنی، ورزش کنی، زبان بخونی و یه تایمی هم خواب و اینترنت... باور کن آخر روز عجییییب احساس مفید بودن می کنی و آرامش داری، چون خلأ تو زندگیت نذاشتی و از زمانت بهره بردی.
منم از بچه دار شدن به خاطر این قضایا می ترسیدم، ولی یکی از همکارام که بازنشسته شده بود و سنش بالا بود، باهاش صحبت که می کردم گفت خدا بی نهایت و معجزه وار بهت کمک می کنه طوری که متعجب می گی من تونستم و از پسش براومدم، می گفت من و باقی همکاراتو ببین چه بچه های موفقی داریم و سربلندیم، تلاش و تاب آوری این بچه ها خیلی بیشتره. و اینکه تونستیم زندگی کاملی براشون بسازیم.
و واقعا هم درست می گفت👌😉🌺
به قول مادرشوهرم می گه ما که جوونی نکردیم، همه ش بچه داری و... الانم بنده خدا همه ش تو خونه س. انتظارشم از بچه هاش بالاس چون عمرشو پاشون گذاشته. ولی یکی مثل مامان خودم وقت خالی نداره، ادامه تحصیل و کار و رسیدگی به مادرش و خانواده و... و من که راه دورم خیالم راحته مامانم تنها و افسرده نیست. انتظارم نداره بچه هاش زندگی شونو ول کنن و همه ش دورش باشن. تازه برعکس خیلی وقتا که می رم خونه شون اصلا خونه نیستن، چه برسه بخوان منو به عنوان فرزند اسیر خودشون کنن😂 با این فکر که جوونیشونو پام گذاشتن. من الان بخوام مهاجرتم کنم خیالم از مامان و بابام راحته.
خدا رو شکر عزیزم
سایشون مستدام و سلامت باشه
❤❤❤
سلام عزیز این بخش نامه تا چه تاریخی است
یعنی تا کی نباید بریم سر کار?اگر اطلاع دارید ممنون میشم خبر بدید
عزیزم سلام من امشب اتفاقی پیغامتو خوندم
منم سه ماه دیگه باید برم سرکار و الان دخترم تقریبا ۳ ماهشه تو این مدت فقط دارم خودمو میخورم که با ۱۲ سال سابقه کاری برم سزکار یا استعفا بدم
هم کارمو خیلی دوست دادم و پیشرفت کردم کلی توش و هم نمیتونم از بچم دل بکنم و تنهاش بزارم برم سرکار
شوهرم قبول نکرد میگه برو سر کار هر جور شده خودمم فکر کردم بعدا پشیمون میشم به نظرم باید یه جوری بالانس کرد واقعا سخته دو روز میدم به مادر شوهرم یه روز مامانم یه روز شوهرم مرخصی میگیره یه روزم خودم در هفته میخوام نرم مرخصی بگیرم سخته ولی امیدوارم بگذره تا بچه از آب و گل دراد
بنظره منم شمام کارتو اصلا از دست نده مطمئن باش پشیمون میشی
امیوارم روزای خوبی در انتظارت باشه عزیزم خواستم بگم منم این مشکلتو دارم👍🏼😊

سوالات مشابه