اثلا نمیخنده مثل سابق نیست
گلم شاید بخاطرمشکلات کمی فکرش درگیر
خانمهاصبورترن.حق باشماهست.اماشما محبت کن.باهاش حرف بزن
خودت باید اخلاق شوهرتو بشناسی.ببین چی دوست داره چی خوشحالش میکنه مث قبل از اومدن بچه
همونکارا رو بکن
اون ممکنه الان فکر کنه با اومدن بچه دیگه هیچی مث سابق نمیشه
خیلی از مردها عوض میشن تو این مدقعیت
هر کدوم به ی شکلی
تو تنها زنی نیستی که تو این شرایط قرار گرفته
میدونم سخته
خودت الانبه نوازش و توجه نیاز داری
ولی خب برای دریافت این توجه و نوازش باید دست به کار بشی
با داشتن نوزاد سخته
ولی مطمعنا میتونی راهشو پیدا کنی
اگه شوهرتو خوب بشناسی سخت نیست
همه ازخانواده شوهرمیکشن من هندز دوماهه نیوندن بچمم ببینن سه سال دیگم نرم نمیان🙄
به خودت سخت نگیر اصلا اینام میگذره
مطممنن مادرمهربون.همسرخوبی هستی.قدرالان زندگیتوبدون.مدیریت کن.تاارامش و عشق دوباره برگردب زندگیت...ان شالله روزای خوبی کنارهمسروپسرت داشته باشی گلم
واسه ترخیص همسر باید گل و شیرینی بخره.😢نمی‌دونستم
منم پیش خودم بودهمسرم باهم رفتیم وباهم برگشتیم گلم نگرفت شیرینیم نزدیک خونه خودم گفتم نگهداربخر
عزیزم شاید بخاطر همین تصادف و دست تنگی و اینکه نتوانسته چیزی برات بگیره دلگیره
درکش کن و بهش مهلت بده
نی نی هم اومده فکر مسئولیت و هزینه هاش هم هس
واقعا که
بعد دوماه هنوز نیومدن نوشون هم ببینن😑
نه نیامدن ازاول اخلاقشون همین بود ۴ ساله خیلی غصه خوردم وقت مراسما مناسبتا ورسم ورسوما فایده نداشت که نداشت
واقعا ادم بعد زایمان خودش حالش بد هست ناراحتی و درد داره دیگه اینکارای شوهر و اطرافیانشو کجای دلش بزاره بجای اینکه بیان دورش بگیرن کمک کنن
مهیا خانوم اصلا از دیگران انتظار نداشته باش چون فقط خودت اذیت میشی
به زندگی مشترک تون برس و خودت به خونه انرژی و آرامش بده
دو نفره یه جشن کوچیک بگیر به مناسبت پدر و مادرشدنتون
اینام کلا همینجورین بی تفاوتن
انشالله که همه چی درست میشه نگران نباش
حالا خانواده شوهر من بر عکسن. تا یه چی میشه همه ایی جم میشن
جاریم تابستون سقط داشت همه ایی رفتن ملاقاتش. اون برادرشوهر با بچه هاش از یه شهر دیگه اومد
برعکس شما من اینجوری دوس ندارم. هرچی نیان راحت ترم حوصله داریا. ولشون کن😂
شوهرتم شاید فکر میکنه الان تو دلت نمیخواد پیشش بری
مردا باید یه چیزی رو مستقیم بهشون بگی. خودشون متوجه نمیشن
خانواده شوهر من به هر مناسبتی کیک وشیرینی میخرن مادرشوهرم بچه هاشو عادت داده. درنتیجه شوهرمم یادگرفته
وگرنه خود مردا خیلی متوجه این چیزا نیستن
عزیزم شوهر منم خیلی تو این چیزا نیست
اما خودم همه جی یادش میدم
پدر شوهر منم قبل بارداری من هی میگفت قبل مردنم میخوام نوه مو ببینم الان اصلا به روی خودش نیاورده حتی تبریک هم نگفت. مادر شوهرمم یه رژ لب داد و یه دستمال آشپزخونه ازین ابری ها. کلا عتیقه ن. فقط هدف من اینه بعد زایمان به زور بذارم یه بار ببیننش. منم مطمئنم که یک شاخه گل هم نمیگیرن بیارن. فقط یک کلمه گور پدرشون. سر به تنشون نباشه. برای شوهرت هم شاید دچار شوک شده. بهش مهلت بده ببین چطور میشه. مردا وقتی مشکل مالی براشون پیش میاد خیلی سرد میشن. شوهر منم همینطوره
ای گل گفتی اینام مث مادرشون سردوسرن ازهیجی سردرنمیارن سربه مریض زدن م اسم ختم رفتن زایمان پاگشا و.... خیلی غصه خوردم وباشوهرم دعواوردم همونن که همونن
سلام عزیزم، فقط بخودت فکر کن و کوچولوت که الان سلامت تو آغوشته.. فکر کن چقدر خواستنیه و چه آینده شیرینی با این کوچولو خواهی داشت چ روزای قشنگی منتظرت از چهار دست و پا رفتناش تا شیرین بازی‌اش، کم کم همسرتون به شرایط عادت میکنه مردا یکم حسودا و دقیقا مث بچه هان، بهشون محبت کنین از سیاست های زنونتون استفاده کنین، خانواده شما شامل شما کوچولوتون و همسرتون میشه.. خانوادتون رو شاد نگهدارید، به برخورد و رفتار بقیه فکر نکنین، اکثر خانواده شوهر همینطورین، بیخیال باشید... خدا خیلی بزرگه فقط مهربونی از آدماست که میمونه شما مهربون باشید رفتار بقیه رو ندید بگیرید و ببخشید بزارید پای اقتصاد خراب خانوارها..
یه جشن ده روزگی بگیر در حد شربت و شیرینی مجبور شن کادو بیارن...😂😂😂
ولی در کل سعی کن توقع نداشته باشی اعصابت آرومتره....واقعا مردم وضعشون خیلی بده اما خوب بود حداقل یه لباس واسه کوچولوت میاوردن
عزیزم تولد نی نی عزیزت مبارک باشه ایشالا به سلامتی، در مورد شوهرتون دست خالی بودن بزرگترین عذاب برای یه مرده و خیلی از مردا اصلا تو فاز گل و شیرینی و فلان نیستن خیلی سخت نگیر ،ولی در مورد خانواده شوهرتون من نمیدونم چه اصراری دارین که با شما خوب باشن ،خیلیا مثل اونا هستن باید بیخیالشون بشید اصلا بل خودتون حساب کتاب کنید ببینید اونا اولویت چندم زندگیتون هستند بعد بابت رفتارشون ناراحت بشید
من دو ساله با خانواده شوهرم قطع ارتباط هستم و تازه الان حسرت می خورم که چرا روزهایم رو باهاشون حروم کردم ،الان واقعا تو زندگیم آرامش کامل دارم
مهم فقط بچه و شوهر و خودتی ،حتی از خواهر برادر خود ت هم زیاد انتظار نداشته باش اگر از دستت برمیاد بهشون خوبی کن در حد معمول
سلام از لحظه زندگیت لذت ببر،، بخند از ته دل،، عشق بورز،، دوست داشته باش،، فقط به خاطر خودت
همه ماها توی زندگی هامون سختی و بدی دیدم ولی برا خودت زندگی کن خودت را دوست داشته باش
من فقط از این ناراحت میشم که فرق میذارن،چطور واسه اونکی نوه شون که بچه دخترشونه بلد بودن بدو بدو برن کادو بگیرن و طلا بگیرن و واسه سیسمونی جدا چیزی بگیرن واسه چشم روشنی دنیا اومدنش جدا واسه اولین بار که خونشون میره جدا واسه اولین بار که میرن خونه دختر و دامادش بعد دنیا اومدن نوه ش جدا چیز میز بخرن
واسه بچه من که بچه پسرشونه و اولین نوه پسریه
بلد نیستن دستشون خالیه نمیتونن و یادشون نبوده .... والله ،وگرنه طلا بیاره واسه نوه ش اورده دست پسر خودش میمونه،پولم بیاره دست پسرش میمونه ،لباس بیاره تن نوه ش میره،کلا بمن نمیرسه چیزی این وسط که.
نباید فرق بذاره آدم،ما بچه داداشم دنیا میخواست بیاد ،مامانم یه سیسمونی داد تقریبا ،تشک و بالش و پتو دم دستی،کیف بچگونه،کوسن واسه تختش ،بالش عروسکی،لباس چندین دست،بافت ٣،٤ دست،شلوار و بلوز واسه دو سالگی و یه سالگیش، دستکش و شال و کلاه،کاپشن،ماشین چنننند تا،همه رو مامانم خرید،من میگفتم مامان واسه بچه من باید بگیری نه بچه داداش میگفت چه فرقی داره اونم نوه مه،دنیا اومد دستبند طلا واسش گرفت ،اومد خونمون یه تریلی کنترلی واسش گرفت،رفتیم دیدنش ،گل و شیرینی و میوه و لباس گرفت.پس واسه ما فقط خارداره
والله ،هرکی بمن میرسه نامرد از آب درمیاد،برو درد طبیعی بکش درد سزارینم بکش ،نوه پسر بده بهشون،تازه کلی پسر دوست دارن ،برادرشوهرم میگفت خداکنه پسر باشه فقط،خب کو ،الان نمیتونستن میان خونمون یه جعبه شیرینی بیارن،نمیتونستن یه دست لباس بگیرن مگه چنده؟
دیگه آدم هرچقدرم دستش خالی باشه تو ٩ ماه بارداری من نمیتونستن ماهی 10 تومن بذارن کنار بشه 90 تومن بیاره؟
ببین مادر شوهر من واسه جاریم هر وقت تولد بچه هاش باشه واسه جاریم کادو یه تیکه طلا می‌بره میگه عروسم زحمت کشیده تولد بچه باید کادو به مادر بچه داد بعدش باورت میشه بچه من دنیا اومد یه شاخه گل هم به من ندادن
مگه بچه یهو یه ساعته دنیا اومده که دستشون الان خالیه.بخدا من اصلا برام مهم نیست و نبوده پول و کادو و اینا،فقط از اینکه واسه من فرق میذارن بدم میاد.
چون جاریم زبون داره همش تیکه میندازه بهشون ولی من آرومم و کاری به کار کسی ندارم
بهضیا رو باید به 30 روش سامورایی کشت
منم بچه م ۸ماه داره تا حالا ۸مرتبه ندیدنش
منم بروشون نمیارم،جاری فعلا ندارم ولی بیاد قشنگ واسه مام همین میشه.
چون برادر شوهرم خیلی زبون داره و میزنه تو روی مادرش
برادر شوهر منم همینطوره ولی شوهر من مراعات میکنه هیچی نمیگه
قربونی کشتیم چطور بلد بود زرتی بشینه پاش واسه فک و فامیلش که اصلا نیومدن تا حالا واسه هیچیمون،جدا کنه قربونی.
من دیدم این کار کردن دیگه محلشون نمیزارم
جیگرشم برداشت برد که هر وقت ما رفتیم خونشون بپزن باهم بخوریم.مثلا من زن زائوئم باید میپخت میداد من میخوردم خونی که از دست دادم مثلا جبران شه.هیییییییچ عین خیالشون نیست نه شوهرم نه مامانش.
یه دفعه هم رفتیم اونجا پدر شوهرم میخواست پول بده بچه م گفتم خداروشکر محتاج این ۱۰۰تومن ۲۰۰تومن ها نیستیم
اصلا شعور ندارن بخدا.مادربزرگه مثلا.
به مادر شوهرمم گفتم یه شاخه گل هیچ کدومتون به من ندادین
ولشون کن فقط مادر شوهر تو اینجور نیست
بعد وایساده زندایی شوهرم اول اورده چشم روشنی داده بما.
الان اون پولی که زندایی شوهرم اورده بخدا اصلا من ندیدم کجاست ،شوهرم برش داشت گفت میریزم تویه حساب واسه خود بچه.
ولی من بعضی وقت ها حرصم میگیره به مامانم میگم چرا واسه اون جاریم اینجور واسه من اینجوری میگه ولش کن بهتر دیگه توقع هیچ کاری نمیتونن ازت بکنن
من اصلا نگفتم که کووش این پاکت.ندیده نیستم که.من از 19 سالگی کار کردم درس خوندم هم سوادم ازهمشون بیشتره هم به اندازه موهای سرشون پول خرج کردم ،پول اصلا ارزش نداره واسم .... فقط از این حرکاتشون میسوزم.
جلو شوهرت بد حرفیشون نکن بزار شوهرت بفهمه چه طوری هستن
آخه توقعات خودشون تمومی نداره که.
دقیقا میفهمم چی میگی آدم کشته مرده یه کادو نیست با این کارشون انگاری میخوان آدم بی ارزش نشون بدن بگن تو هیچی نیستی آدم میسوزه
منتظرم زن بگیره داداشش،واسش هیچ کار نمیکنم میگمم که شما هر کار کردین منم همونو میکنم.واسه بچه ما چی اوردن همونو واسشون میبرم.والله.
بیشعورن کلا دیگه.وگرنه آدم باید فکر اینو کنه که نوه منه ،نه بچه عروسم.اینا میگن عروس زاییده دیگه.
من به شوهرم گفتم نگاه هیچ کاری واسه بچه ما نکردن گفتم توقع هیچی از من نداشته باش بی احترامی بهشون نمیکنم ولی وظیفه ای هم در قبالشون ندارم
بقول مادرشوهر خالم ،میگفت بچه دخترم خودمون زائه،بچه پسرم ،عروس زا
یعنی بچه دختر از خئدمونه نه بچه ای که عروس زاییده
نمیدونم والله ،شایدم من حساس شدم.یه کلمه بگم بدرک هر کار میکنن ،بیخیال شم، از یه طرف زورم میاد ،از یه طرف شوهرمم هیچی نمیگه انگار که همه چی اوکی و رواله
الان ۶روزه که زایمان کردی صبر کن شاید بعدا بیان
من پارسال جاریم زایمان بعد ۲۰روز رفتم پیشش کادو دادم گفتم روزای اول سختشه پیش مهمان بشینه ممکنه معذب باشه
اگر کلا نیاد طرف آره،مادر شوهرمن همین امروز اینجا بود،پریروز اینجا بود،بعدم واسه بچه دخترش میتونست قبل دنیا اومدن بچش بره طلا بگیره که دنیا اومد سریع بندازه تو دست و گردن بچه.واسه منم دی دنیا اومد،دختر خواهرشوهرمم دی ماهیه.
قبول طلا گرون شده ولی میتونست تو این ٩ ماه بفکر باشه که.
ای بابا ، بنظرم تقصیر خودمونه و شوهرامون که هیچی نمیگن و مراعات میکنیم .
عروسیمون ٤ میلیون داشت ،داد طلا خرید که تو عروسیمون بندازه ،به ما کمک نکرد.الانم یه هفته قبل دنیا اومدن بچه من 2 میلیون داشت داده یخچال خریده باقیشم قسط بده.
منتظرم ببینم واسه عروسی اونیکی پسره چیکار میکنه.
آخه اون پسره خیلی بزبون میاره ،همشم میگه طلاهاتوبفروش بده من
10 تومن داره داده پسرش بذاره بانک سود بگیره،بهش سودشو نمیده پسرش.
آخر عروسیشو این میگیره واسشون.تازه ام رفتن خاستگاری.
حالا معلوم میشه دیگه.اونموقع میگم بهشون.
بنظرم همه عروسا این شرایط رو‌تجربه میکنن
منم مادرشوهرم بین عروسا فرق میذاره
ولی من همیشه طوری رفتار میکنم نشون میدم که اصلا محتاج ش نیستم شوهرم برام کافیه اونم میبینه
مثلا برای اسباب کشی اصلا نه خودش و نه دختر مجردش نیومدن کمکمون
من و شوهرم تنها اسباب کشی کردیم و مرتب کردیم
وقتی اومد ایمقدر خونه رو‌مرتب کردم که ببیننه محتاجش نیستم
بهتر از اینکه بعد منت بذارن
اصلا از هیچ کس هیچ انتظاری نداشته باش
رابطه ت رو با شوهرت قوی کن
حیف نیست این روزای قشنگت رو با فکر کردن به آدمایی که تو زندگیت که هیچ تاثیری ندارن از دست بدی
این روزا دیگه برنمیگردن
روزای اول مادر شدن
از زندگیت لذت ببر و این حس رو نصیب شوهرت هم بکن
تو تمام عمرت رو با شوهرت و بچه ت میگذرونی نه با خانواده ش
پس برای شوهر و‌بچه ت تلاش کن
دوستمون درست میگه،، الان باید با عشق به بچه ات شیر بدی ذوق کنی بخندی وبغلش کنی،، تو در حق بچه ات بدی نکن گناه نداره تو اینقدر حرص میخوری بعد شیر میدی که سرشار از انرژی منفی هست
نبین نشنو بی خیال از زندگی لذت ببر سخته ولی تو میتونی
همه این تجربیات تو را منم یا بقیه به نوعی دارن،، ولی خدا اینقدر دوستت داره که معجزه اشو بهت داده یه پسرگل،، خداراشکر کن باز هم میگم بخند به قول دوستم به شکاف دیوار هم شده بخند تا روحیه ات عوض بشه
دقیقا درست میگه من همش حرص خوردم به بچه م شیر دادم دخترم ۸ماه ست باورت میشه تا الان گریه کرد جیغ زد تا به زور تونستم خوابش کنم
اگه میدونستم قراره این قدر اذیت شم همش گریه کنه حرص هیچی رو نمی‌خوردم هرکی هر کار میکرد میگفتم به درک
تو هم هنوز ۶روزه تصمیم بگیر فکرش نکنی بخدا خیلی سخته خیلی سخته مثل من بشی من یک ساعت باهاش بازی میکنم لذت میبرم به جاش ۲ساعت جیغ میزنه کلافه میشم هر روزی هم به کارهای بقیه فکر کردم بدتر شد امشب هم یاد کاراشون افتادم که چقدر بی ارزشم کردن بچه م تا الان جیغ زد بببین جیییغ زد ها یعنی کشت منو امشب
هنوز بی خوابی و نفخ و کولیک بچه شروع نشده حرصم بهش اضافه نکن بچه ظریفه،، خودتم درگیر میشی دیگه اون موقع اعصابت نمیکشه خدای نکرده روی بچه خالی میکنی اول به خودت و دوم به بچه ات رحم و محبت کن
وای مرسی بچه ها کلی سبک شدم.
دیگه برام مهم نیست هر کار نکنن یا بکنن.
والله منم به ودمو بچم میرسم.
عزیزم من بنا به دلایلی و مشکلاتی با خانواده شوهرم دوماهه که قطع رابطه ام . ولی ترس از اینو دارم که روزی شوهرم نخواد بزاره خونه ی بابام برم البته اصلا و ابدا از این اخلاقا نداره ها که نزاره و این حرفا ولی دوتا خواهرداره دقیقااااا مثل کفتار همش بش زنگ میزنن منم حس میکنم پرش میکنن ولی شوهرم چیزی به رو نمیاره . شوهر شما چطوره رابطش با خانواده ی شما و خودش؟
مهیا جان بیای زندگینامه ی منو با خانواده ی شوهرم ببینیو بشنوی میری به حال خودت شکر میکنی هیچچچکس مثل من از مادرشوهر نکشیده ایشالا خیر نبینه عذابم داده تا دلت بخواد
با خانوادش سرد و رابطه ی خودمون بسیار خوبه خدارو شکر
نسترن جان تو به هیچکی بدی نکن بذار خودشون خودشون رو پیش شوهرت خراب کنن اونموقع مطمئن باش شوهرت طرف تو هست
با هر دو خوبه ،ولی معمولا با مادرش رابطش بهتره.
واقعا چی از جون عروس میخوان.بعضی وقتام عروسا بدن ولی معمولا این خونواده شوهره که باعث اختلاف میشه.
سلام بابا زن میزاد مرد افسردگی میگیره😂😂😂
عزیزم غصه نخور این چیزا رو بذار پی حسابشون فردا پس فردا هم خودت تلافی کن
یعنی هم پدر آدم درآد واسه زاییدن و دردای بعدش،هم شیر بدی و شب بیداری بکشی، هم ناز شوهر بکشی از افسردگی دربیاد؟
و اینکه هیچکس برات مهم نباشه جز نینی نازت
بنظرمن خیلی بروش نیار الان هرچی دور برشوهرتو بگیری بدتر میشه
آره دیگه همین کارو فقط میتونم بکنم.چون بگمم فایده نداره که.
نه که من بگم انجام بدن که.
مادرشوهرو اقوامو بذار کنار کی از بعله شوهر خوبی دیده والا جز متلک پروندن و این چیزا کاری ازشون برنمیاد
جوری رفتار کن با شوهرت که خودش بیاد طرفت
حالا دیشب یه کم بهتر شده.
داداشمو ابجیم گل به گل کردن
والله انقد تو خودشه و بی حاله و نمیگه نمیخنده مثل قبل،مامانم میگه ما بریم مامانش بیاد پیشت شاید بخاطر اینکه ما اینجاییم ناراحته
یعنی داداشم رفته ابجی دومادمون گرفته
بعد مامان من وقتی زن داداشم حامله بود خیلی دورشو گرفت بیمارستان رفت پیشش
ولی اونا ابجیم بچشو تازه ازدست داده بود میگفتن مقصر خودشه حتی بخدا دیدنش نرفتن
الان یه دختر داره اما برای عروسای دیگش گوسفند میکشت برا بچه ابجیم هیچی نکشتن
حتی خونه درست کردن بابای من برای ابجیم سینک ظرف شویی برد چون نخریده بودن اما مادرشوهر ابجیم یه قندون که تو خونشون بودو استفاده هم کرده بود برد
ولی این موقعها ادم همو میشناسه
آره دیگه.مردم چرا اینجورین
گلم تو فقط به فکر خودتو شوهرت باش نذار اونا و فکرشون ازیتت کنه
هرچی خودتو بالاتر بگیری با ارزش تر میشی
خداروشکد عزیزم شوهر منم با من رابطش خوبه اما با خانوادش نه . این چیزیه که من تو ظاهر میبینم
عزیزدلم هیچی بهتر از این نیست که بری خودشون بگی که فرق میزارین...اینا همه جاییه منکه خودم تا یچی میبینم فرقی بین منو جاریم بزارن میرم رک بهشون میگم.تو باید یه عمر بااین خانواده زندگی کنی ایجوری فقط تو اذیت میشی..با شوهرت هم حرف بزن دلیل کارش رو بپرس ازش.سعی کنید از زندگی و داشته هاتون لذت ببرین
آسی بخدا قسم انقدر سعی کردم خوب باشم اما واقعا نخواستن من بمیرنم حلالشون نمیکنم پارسال داشتم بینیمو عمل میکردم ببیییییین یه آشوبی کردن بیا و ببیییین میگفتن داره خودشو واسه کی خوشگل میکنه چرا پول پسر مارو هدر میده منم اصلا و ابدا بهشون گوش ندادم شوهرم گفت کاره خودتو بکن عمل کن خلاصه منم عمل کردم . یه هفته بود عمل کرده بودم زنیکه اومد بالکن وایساد درو باز گذاشت زنگ زد به دادمادش تااااا میتونست منو خانوادمو به فش کشید رو اسپیکر بود دامادش میگفت زشته نگو اینجوری خودتو خراب نکن اینم میگفت ببخشیدا به ک و ن م که خراب شم یعنی از هرزه و .... بگیر تا سگ و فلان به خانوادمو بابام و اینا منم بینیم تو گچ تا تونستم گریه کردم شوهرمم اومد کلی لحث کردن . اصلا یروزایی داشتم نگو 😑😑😭😭😭😭😔😔😔😔
این مادراشون بگم چی نشن که هرچی میاد از زیر سر اونا در میاد
بخدا ما بد نیستیم ما هرچی تا الان اختلاف داشتیم کلا بخاطره مادرش بوده اینو حتی فامیلای خوده شوهرمم فهمیدن بخدا مادرشوهرم همش دنبال آتو از منه . منم عمرا بهش باج نمیدم این بیشتر میسوزونتش
هر چه بیشتر به حرفاشون اهمیت بدید بیشتر اذیت میشید. باور کنید واسه همه هست فقط شدت و میزانش ممکنه متفاوت باشه.
باور کنین همه مون داریم این قضیه رو
فقط باید رو خودمون کار کنیم که هر چه بیشتر بخان اذیت کنن بیشتر به شوهرمون نزدیک بشیم
مادرشوهر من خونمون بود. دو تا بچه9 8 ماهه رو دستم بدوبدو کار خونه و آشپزی و ... هم انجام میدادم
اصلا ی تعارف نزد تو یکی از کارها کمک کنم
بعد که رفته برگشته به شوهرم گفته زنت خییییلی لوس شده
خودش همه کارهاشو انجام میده اصلا از کسی کمک نمیخاد😂😂😂
خود شوهرم خندش گرفته بود از این حرف
یعنی هر چی گشته چیزی ندیده بخاد چغلی کنه واسه شوهرم
گفته چرا من خودم کارامو میکنم ازش کمک نخاستم😂😂😂
بعدم از شوهرم خواسته چون خییییییلی لوس شدم گربه رو دم حجله بکشه ازم زهر چشم بگیره تا ادب بشم 😂
آره دقیقا درست میگی من که دیگه واقعا خودمو زدم به بیخیالی فقط سعی میکنم شوهرمو سمته خودم نگه دارم
ای وای عجب مادرشوهرییییی😂😂😂اینجوریشو دیگه ندیده بودیم که از زرنگیه عروسش بخواد گله کنم . گلم دوتا بچه ی شیره به شیر داری؟
عزیزم اگه بدونی سر چه چیزهایی به من گیر دادن هنگ میکنی این آخرین موردش بود😂
نه گلم دوقلو هستن
تازه شاغل هم هستم خودش میبینه وقت استراحت و نفس کشیدنم ندارم
خخخخ بیخیال باش نسبت بهش . ای جانم دوقلو خیلی خوبه یدفعه باهم بزرگ میشن
خب خیلی هم سخته
ولی خداروشکر میکنم بابت هدیه هاش
خیلی زیاد
ولی شاغل بودنو ترجیح میدم
اشکال نداره صبوری کن وقتی بزرگ شن لذت میبری ازشون جنسیتاشون چیه نینیا
عزیزمممم خدا نگه دارشون باشه تنشون سالم
پرستار دارن
البته غریبه نیست
دخترخالمه بچه هاش بزرگن
بیکاره مولی هم که میدم میرسه به اون چرا ی غریبه
ممنون عزیزم
همچنین نی نی گلت
خب پس چه عالی هم مطمئنی از جای بچه ها هم از بزرگ شدنشون دیگه ترسی نداری . ایشالا که بدون مشکل عزیزممم
آره خیالم خیلی راحته
انشالله عزیزم
مررررسی😍
قربونت عزیزدلم من یه دختر دو ساله دارم اینم یدفعه بار دار شدم🙈🙈🙈
ای جان
خدا حفظشون کنه
انشالله قدمش مبارکه
حالا نمیدونم این چیه خیلی ام کنجکاوم
یسری از رو عکس سونوش میگن دختره یسری میگن پسره موندم تا آنومالی . کلییی مونده
انشالله سالم خوش قدم باشه
پسر هم باشه پششتون باشه
هر چند فرقی نداره واقعا
انشالله باعث سربلندی باشه هر چی که باشه فرق نداره
ممنونم مرجان جون هرچی باشه سالم و سلامت باشه پسرم باشه خیلی خوبه دخترم که باشه قدمش رو چشمام جا داره تا خدا چی بخواد
انشالله بهترینها ازش ببینی🤗
چ جوری ۸و ۹ماهه؟؟؟؟؟؟؟؟مگ دوقلو نیسن؟
منظورم از 8 9 ماهه این بود که بین 8 و 9 ماهه
8 ماه و بیست روزه هستن 😂😂😂😂😂😂😂
آخه زبون دارن یه چی جور میکنن جواب میدن.از اونورم به شوهرم گفتم.گفت نمیدونم خودمم چمه،قضیه دسته گل نگرفتن و شیرینی نگرفتنشو اومدن به بیمارستانشو گفتم،میگه مگه من باید مبگرفتم،هیچکس نگرفته بود اونجا.منم گفتم عیب نداره من گذاشتم به پای بلد نبودنتو نداشتن پول چون خیلی خالی شدیم.
بعضیا مشکل روانی دارن اصلا
شیطونو درس میده
چیزی پیدا نمیکنه بهونه دستش بیاد به این چیزا گیر میده
آخه اوایل تولد بچه ها به بهونه کمک به من با دخترش اومدن موندن تمام خونه زندگیمو دست میبردن سردربیارن
فقطم غذا میپختن و میخوردن
تو بچه داری هم هیچ کمکی نمیکردن بهم 😑
الان دیده خودم کارامو میکنم اینو بهونه کرده
سخت نگیرعزیزم شاید ازاین ب بعد میخوان بدن
من خاله های شوهرم ی ماهش بود کادوشونودادن
میومدن وکمک میکردن ها
درجه یک ک باشن دیرتربدن هم ایرادی نداره
جوش نزن شیرت بچتو اذیت میکنه
اصلا چراب این چیزافک میکنی
شوهرتم لابد الان خیلی تحویلش نمیگیری حسودشده
والاشوهرمنم گل نیاورد
قبل زایمانمم خودم گفتم بریم برام طلا بخر
شیرینی اورد واسه کل بخشای بیمارستان چون همکاربودن
بالاخره اینا تجربه ای ک ندارن اصلا نمیدونن ک باید گل هم بخرن باید بهشون بگی مردا این کارارومیکنن ک بدونن
مادرشوهر من میاد پیشم ،حتی بیمارستانم اومد موند پیشم ولی فایده نداره بودنش،هیچی بلد نیست یا خودشو میزنه به نابلدی.میگفت من بچه دخترمو نتونستم حموم ببرم،دادم زنداداشم که بچش ٢ سالش بود برد.پوشک نمیتونست عوض کنه واسه بچم به بهونه سرد بودن اتاق.پرستارو صدا کرد
لباس نمیتونه بپوشونه میگه میترسم.
پس اومدن و موندنش به چه دردی میخوره.
اتفاقا همه چیو بلدن ،خودشونو میزنن به کوچه علی چپ.واسه خواهرشوهرم چطور ببد بودن طلا بخرن.
تازه من به شوهرم گفتم داداشم واسه زنش تک پوش طلا خرید پسرش دنیا اومد.،ما اونموقع عقد بودیم.این مورد مهم نیست برام ،
چون میدونم نداره.وگرنه میگرفت.
ولی فرق گذاشتن خونوادشو دوس ندارم.آدم ناراحت میشه.
اگه تونستی حریف زبونشون بشوووووو
انقده از خودشون تعریف میکنن سردرد میگیری
البته که مادرشوهر عزیزم نه به من کادوی نامزدی داد نه عقد نه عروسی نه به بچه هام چیزی داده
ولی برا اون یکی عروسشون همه جوره
که صد البته برا من مهم نیستن به هیچ وجه
اگه کل زندگیشونم بدن به اونا
به صدکیلومتری زندگی ما نمی رسن
تو هم به هیچ جات نگیرشون
واسه حرص دراریشونم جلوشون خودتو لوس کن واسه شوهرتو دور و بر شوهر و بچتو بگیر
چرا همه مادر شوهرها اینجوری هستن
من یه دفعه بهش کادو دادم اون اوایل یه گردنبند بود بعدش شوهرم یه دفعه گفت زن من بهت گردنبند داده چرا هیچ وقت بهش کادو نمیدی اونم گفت بزار زنت حامله بشه زایمان کنه همون گردنبند میندازم گردنش ولی یه شاخه گل هم زحمت نکشید بخره ولی به جاش شوهرم پشتمه بهش هم گفتم هیچ توقعی از من نباید داشته باشن چون خوبی نکردن بچه م هم تا حالا اگه ۶مرتبه دیده باشن یعنی ماهی یه دفعه هم نمیرم اونجا
آدم محتاجشون نیست ولی وقتی جاریم خواهرشوهرم من هممون دختر داریم واسه بچه ها اونا النگو میخره واسه بچه من میگه گفتم شما شاید پسندتون نشه نگرفتم آدم دلش میخواد ببندشون به موشک بفرستیم برن از کره زمین برن بیرون
خدا خیر نده به اینایی که اذیت میکنن بقیرو
بچه ها مادر شوهرم واسه بچم یه ماشین خرید اومد ،گفت خیلی وقته خریدما یادم میرفت بسارم.منم گفتم دستت درد نکنه زحمت کشیدی.
ولی خداییش خیلی کم اورد واسه بچه من.واسه بچه دخترش طلا برده بود.ناراحت شدم ولی گفتم بیخیال دیگه چیکار کنم خودش باید بفهمه نباید فرق بذاره.ولی برادر شوهرم پول اورد.من اصلا دست نزدم و نشمردم.نگاهم نکردم.گفتم فک نکنن منتظر بودم یا پولرو میخوام بردارم واسه خودم...
به روی شوهرمم نیوردم،گفتم الکی واسه خونه خودم اوقات تلخی درست نکنم.
اینکه یه کم خودمو لوس کنم گفته بودین ،واسه شوهرم،خوب بود.یه کم هی صداش کردم گفتم بیا پیش من بخواب،دور میخوابی دلم تنگ میشه و بوسش کردم و اینا یه کم بهتر شده،احساس میکنم کمبود محبت گرفته بوده.نه که من پیش بچه میخوابم و شوهرم رو تختمون تو اتاق انگار دوری اذیتش میکرد،خداروشکر گوش شیطون کر بهتر شده.
مرسی دوستام که هستین و با حرفاو تجربه هاتون آرومم کردین و مشکلمو حل کردین.
خداروشکر
بچه ت نیاز به کادو ومحبت دیگران نداره
توجه و محبت پدر و مادرش براش کافیه
إن شاء الله چتر آرامش همیشه بالاسرتون باشه👐
مرسی عزیزم.آره والله آرامش از همه چی بهتره الان که شوهرم بهتر شده خیلی آرومتر شدم.خدایی
6710
1398/11/01
