Ooma
انتخاب نام دختر و پسر
اسم دختر با ح همراه با معنی
نام معنی مشاهده
حاتمه(عربی) (مؤنث حاتم)، حاتم. 1-توضیحات بیشتر
حانیه(عربی) مهربان، دلسوز.توضیحات بیشتر
حبه(عربی) 1- دانهی بعضی از میوه‌ها و گیاهان؛ 2- (به مجاز) پول بسیار اندک.توضیحات بیشتر
حبیبه(عربی) (مؤنث حبیب)، دوست، یار، معشوقه.توضیحات بیشتر
حدیث(عربی) 1- سخنی که از پیامبر اسلام(ص) یا بزرگان دین نقل کنند، روایت، سخ...توضیحات بیشتر
حدیثه(عربی) (در قدیم) امروزی، جدید، نوتوضیحات بیشتر
حدیقه(عربی) (در قدیم) باغ.توضیحات بیشتر
حرمت(عربی) 1- احترام؛ 2- (در قدیم) اطاعت و فروتنی در برابر اوامر الهی، دور...توضیحات بیشتر
حریر(عربی) 1- ابریشم؛ 2- نوعی پارچه  ی ابریشمیِ نازک؛ 3- پیله  ی ابریشم که...توضیحات بیشتر
حُریه(عربی) (=حُره)، حُره.توضیحات بیشتر
حسانه(عربی) 1- زن بسیار نیکو؛ 2- (اَعلام) از صحابیات و از دوستان نزدیک حضرت...توضیحات بیشتر
حَسْنا(عربی) 1- (= حَسناء)، زیبا، زن زیبا؛ 2- (در اعلام) نام شاعره برمکی.توضیحات بیشتر
حسنا (حسنی)(عربی) (در قدیم) نیک، پسندیده.توضیحات بیشتر
حسنه(عربی) خوب، نیک، پسندیده، عمل نیک و پسندیده؛ عمل پسندیده به ویژه عمل م...توضیحات بیشتر
حسنیه(عربی) نیکوتر، کار نیک، عاقبت نیکو.توضیحات بیشتر
حَسِیبا(عربی ـ فارسی) (حَسِیب = پاک نژاد، پاکزاد، اصیل + ا (پسوند نسبت))، دار...توضیحات بیشتر
حسیبه(عربی) دارندهی نام و شرف و بزرگی، زنِ شریف در اصل و نسب.توضیحات بیشتر
حشمت(عربی) 1- بزرگی و احترام ناشی از داشتن قدرت و ثروت بسیار؛ 2- (در قدیم)...توضیحات بیشتر
حفصه(عربی) 1- اسد، شیر؛ 2- (اَعلام) دختر عمر بن خطاب و همسر پیامبر اسلام(ص...توضیحات بیشتر
حفیظه(عربی) 1- موکّل به چیزی؛ 2- حافظ و محفوظ.توضیحات بیشتر
حکیمه(عربی) (مؤنث حکیم)، زن حکیم و دانشمند.توضیحات بیشتر
حُلما(عربی) (جمع حَلیم) بردباران، صبوران.توضیحات بیشتر
حَلیا(عربی) زیور و آرایش.توضیحات بیشتر
حلیمه(عربی) (مؤنث حلیم) زن خویشتن دار، صبور و با تحمل، دختر بردبار.توضیحات بیشتر
حِلیه(عربی) 1- (در قدیم) زینت، پیرایه، زیور؛ 2- (به مجاز) مشخصات صورت و اند...توضیحات بیشتر
حماسه(عربی) 1- کاری افتخار آفرین؛ 2- نوعی شعر؛ 3- دلیری، شجاعت، بیباکی.توضیحات بیشتر
حمده(عربی) سپاس و شکرگزاری.توضیحات بیشتر
حمیده(عربی) 1- (مؤنث حمید) ستوده، پسندیده؛ 2- (اَعلام) مادر امام موسی کاظم(...توضیحات بیشتر
حمیرا(عربی) 1- (مصغّر حمرا)، زن سرخ و سپید، زن سرخ؛ 2- (اَعلام) لقبی که پیا...توضیحات بیشتر
حنا(عربی) گیاهی درختی که گل‌های سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی ...توضیحات بیشتر
حنّانه(عربی) 1- بسیار نوحه کننده، ناله کننده؛ 2- ستونی که قبل از ساختن منبر ...توضیحات بیشتر
حنیسه(عربی) زن شجاع.توضیحات بیشتر
حنیفه(عربی) (مؤنث حنیف) دختر درست و پاک، دختر راستین، زن ثابت قدم در دین.توضیحات بیشتر
حوا(عربی)1- نخستین انسان ماده در مذاهب سامی؛ 2- (در نجوم) (= ماراَفسای) ص...توضیحات بیشتر
حورا(عربی) 1- (در قدیم) (در ادیان) حور، زن زیبای بهشتی؛ 2- زنِ سفید پوستِ ...توضیحات بیشتر
حورالعین(عربی) (در قدیم) زن یا زنان سفیدپوست درشت چشم.توضیحات بیشتر
حوروش(عربی ـ فارسی) (حور+ وش (پسوند شباهت)) دختری چون زن (زنان) زیبای بهشتی...توضیحات بیشتر
حوری(عربی ـ فارسی) 1- (در ادیان) حور؛ 2- (به مجاز)، زن زیبا.توضیحات بیشتر
حوریا(عربی ـ فارسی) [حور = زن زیبای بهشتی، زنان زیبای بهشتی+ ی (پسوند نسبت)...توضیحات بیشتر
حوریه(عربی) زن سفید پوست و زیباروی.توضیحات بیشتر
حیات(عربی) زندگی، زیست.توضیحات بیشتر
اسامی دختر با ریشه های

نام های دخترانه و پسرانه شروع شده با