Ooma
انتخاب نام دختر و پسر
اسم دختر پهلوی همراه با معنی
نام معنی مشاهده
آترینا(آتَرین+ا (پسوند نسبت))،منسوب به آترین (؟) ( آترین. 1- و 2-توضیحات بیشتر
آتین  (در زند و پازند) 1- موجود شده، پیدا گردیده؛ 2- به هم رسیده.توضیحات بیشتر
آذر(پهلوی) 1- (در قدیم) آتش، نار؛ 2- ماه نهم از سال شمسی؛ 3- (در قدیم) (گ...توضیحات بیشتر
آراسته(پهلوی، ārāstak) (صفت مفعولی از آراستن)1- آرایش شده و زینت و زیور داده...توضیحات بیشتر
آرزو(پهلوی، ārzok) 1- خواهش، کام، مراد، چشمداشت، امید، توقع و انتظار؛ 2- م...توضیحات بیشتر
آسناارفع، بلندتر، عالیتر.توضیحات بیشتر
آسو1- (در کردی) به معنی افق طلایی؛ 2- (در پهلوی) صورت پهلوی واژهی «آهو»؛ ...توضیحات بیشتر
آلا(پهلوی) سرخ، سرخکم‌رنگ.توضیحات بیشتر
ابریشم(پهلوی) 1- رشته‌ای که از تارهای پیله برای دوختن و بافتن سازند، حریر؛ 2...توضیحات بیشتر
باختر1- مغرب؛ 2- (در پهلوی) به معنی ستاره است.توضیحات بیشتر
پوران(پهلوی) 1- (= بوران) سرخ، گلگون؛ 2- (اَعلام) 1) نام یکی از دختران خسرو...توضیحات بیشتر
توران(در پهلوی، turān )، (تور = پسر فریدون + ان (پسوند نسبت)) (اَعلام) 1) س...توضیحات بیشتر
رَسپینا(پهلوی، pātec) فصل پاییز، پاییز.توضیحات بیشتر
رودابه(پهلوی) (اَعلام) (در شاهنامه) دختر مهراب پادشاه کابل، همسر زال و مادر ...توضیحات بیشتر
سودابه(= سوداوه) 1- (در پهلوی) به معنی دارنده  ی آب روشنی بخش؛ 2- (اَعلام) (...توضیحات بیشتر
سیرانوش[سیر (در پهلوی) راضی و خشنود + انوش= جاویدان]، خوشنودی و رضایت‌مندی جا...توضیحات بیشتر
شمیسا(= شمسا)، ( شمسا.توضیحات بیشتر
مانا(صفت از ماندن) 1- ماندنی، پایدار؛ 2- (در پهلوی) مانند و مانند بودن.توضیحات بیشتر
مانیا1- (در پارسی باستان) خانه، سرای؛ 2- (در پهلوی) برابر با واژهی مان به م...توضیحات بیشتر
مینو1- (در ادیان) بهشت، فردوس؛ 2- (در پهلوی) این واژه مینوک و صورت اوستایی...توضیحات بیشتر
ویدا1- پیدا، هویدا، ظاهر، آشکار؛ 2- (در پهلوی) یابنده، جوینده.توضیحات بیشتر
هما1- (در پهلوی)، فرخنده؛ 2- پرنده‌ای با جثه‌ای نسبتاً درشت از خانوادهی ل...توضیحات بیشتر
هونیا(هو = خوب + نیا) 1- دارای نیای خوب، نیکوتبار، نیک نژاد؛ 2- (در پهلوی) ...توضیحات بیشتر
اسامی دختر با ریشه های

نام های دخترانه و پسرانه شروع شده با