سونو ان تی و آمینیو سنتز😭

سلام بچها
امیدوارم‌ حال دلتون خوب باشه❤️غمی توی دلمه که فقط خدا میدونه😭۳ماهه اشکم خشک نشد.حال دلم خرابه.دردجسمی یه طرف😭درد و عذاب این سونو و آزمایش خودش شده یه عذاب که ۳ماهه شیره ی جونمو کشیده😭💔هرکس امیدی داره امید من فقط خداس..نمیدونم چیکار کنم چطور ازش بخام...میترسم خیلی میترسم😭بیماریم این ترسو تشدید میکنه شبا تو خواب هراس دارم..تورو خدا تو رو به خدا فقط دعا کنید خواسته ی دلم و صلاح خدا یکی باشه😭💔فردا میرم ان تی ..۴شنبه میرم آمینو سنتز ..هیچ نمیدونم تکلیفم چ میشه وقتی ازم میپرسن ضربان قلبم میره بالا😭💔فقط خدا میدونه و دید من چه سختیایی کشیدم خصوصا این ۴سال اخیر جوری که دکترا از ترحم بغلم میکردن و دلداریم میدادن😭

بچه ها بنظرتون این هاله کاذبه؟

سلام خوبین
بچه ها میدونم خیلی زود زدم
جمعه باید پریود بشم
ولی یه دونه بی بی داشتم طاقت نداشتم تاجمعه گفتم اول صبحی بزنم .
مارک وندفو
اما اولش ظاهر نشد .
سر۵دقیقه اینجور شد .

دوستان عزیز اگر براتون مقدور هست برای سلامتی بچم دعا کنید 🙏🏻

دلم شکسته اما امیدم بخداست
دکتر میگه خون رسانی به مغز بچه کم شده ، تو ۳۶ هفته هستم
در حد توانتون هرجوری بلد هستید دعام کنید بچم سالم باشه و مشکلی پیش نیاد براش🙏🏻
هرچی از خدا میخواید بهتون بخوشی بده

بچه ها بیاید نظرتون راجب اسم ها بگید

اگر جز این پیشنهاد اسم دختر که اولش مَه داشته باشه دارید بگید

سلام خانمها کسی آرایشگاه شادی عقیلی تو ولنجک رفته؟

من برای هایلایت وقت گرفتم موهام یه مقدار از سرشونه پایین تره تازه میخوام بگم کوتاه تر کنه بعد هایلایت دودی زیتونی بیاره پایه موهای من رنگ قهوه ای مسی هست که اونم دو هفته پیش اینجوری کردم البته رنگ زیتونی زدم این رنگ شد برعکس روزهای قبل دقیق همون رنگی که میخواستم میشد خلاصه هیچی گفتم وقت بگیرم گفت عکس بزار تو واتساپ اینا بعد گفت هفده میلیون تا بیست میلیون میشه. منم الان سرگردون موندم چیکار کنم کنسل کنم کجا وقت بگیرم کارش خوب باشه کسی تابحال رفته پیش شادی عقیلی راضی بوده کیفیت کارش چطور از چه خدماتی دیگه از این آرایشگاه استفاده کردید؟

انتخاب اسم برای دوقلوهام

سلام قشنگا عیدتون مبارک
چند تا اسم خوشگل برای دوقلوهای من پیشنهاد میدید دوتا دختر هستن 😍
ایرانی باشه تلفظش راحت باشه

❤️تولدت مبارک ارباب جان❤️

امشب برای فاطمه گوهر رسیده است⚘️

شادی به قلب و جان پیمبر رسیده است⚘️

حیدر نظاره کن که دلبر رسیده است⚘️

مژده بده حسن برادر رسیده است⚘️

ولادت امام حسین (ع) گرامی باد⚘️

سحرم خانوما میشه بادل پاکتون درحقم دعاکنید😭🙏

اومدم بگم الان ۱۵روزه دارم با یه مشکل بزرگ دسته وپنجه نرم میکنم هرروز منتظر یه دلخوشی ام اما نمیشه
میشه درحقم دعاکنید؟خیلی حال دلم بده نمیدونم چرایهو همه غمای دنیا و مشکلات سرباز میکنه به روی من🥀
فقط بگم که خیلی درمونده شدم با دل شکستم اومدم بگم اگه میشه شما واسطه دعای خیرم بشید🥺🙏

مادرایی که بچه هاتون به پروتئین گاوی حساسیت دارن میاین لطفا

سلام به مادرای عزیز . از یه ماهگی متوجه شدم بچم حساسیت داره پروتئین گاوی رو کلا حذف کردم ولی تخم مرغ و گوشت گوسفندی و...اینا رو حذف نکردم چون نمیدونستم دیگه چی بخورم .الان ۴ ماهشه مدفوعش خیلی مخاطیه و آبکی. هر از گاهی که کمتر رعایت میکنم خون هم میبینم. حالا دوباره بردمش دکتر گفت کلا همه چیو حذف کن (گوشت قرمز. ماهی .میگو .کنجد .ارده. آجیل .تخم مرغ و...) حتی روغن هم فقط زیتون میتونی بخوری . میخواستم بپرسم کسایی که شرایط منو دارین چی میخورین؟ مثلا صبحانه ؟شام؟ میان وعده؟

دعا کنید برای بچم اگر میشه

سلام مامان های عزیز من دیروز زایمان کردم بدون اینکه بچم را بغل کنم بوش کنم بچم داخل دستگاه هست میشه براش دعا کنید😭😭😭امروز هم بستری میشه تروخدا دعا کنید

بچه ها صادقیمممم یه لحظه بیایید

میشه لطف کنید نفری یه صلوات بفرستید خیلی محتاجم به دعا هاتون

خانما میشه یه لحظه بیایند

سلام امروز خیلی دلم گرفته اومدم تا باهاتون درد و دل کنم وقتی به عقب نگاه می کنم میبینم از وقتی ازدواج کردم هیچ وقت برای خودم زندگی نکردم همیشه بهم میگفتند هوای شوهرت رو داشته باش توقعت کم باشه همین که اخلاق داره و با ایمانه برات کافیه شوهرم مرد بدی نیست فقط خیلی زود گول می خوره وقتی با من مشورت می کنه و من بهش میگم این کارت به صلاح نیست بهم میگه تو همیشه منفی فکر می کنی در حالی که بعد ها وقتی به شکست رو به رو میشه می فهمه من درست گفتم ولی زیر بار نمیره دختر اولم یک سالش بود که شوهرم می خواست مغازه بزنه می گفت دوستام میگند تا کی می خوای شاگردی کنی برو برا خودت مغازه بزن من بهش می گفتم این کار رو نکن ما سرمایه نداریم ولی باز به حرفم گوش نکرد و مغازه زد و طی یک سال ورشکست شد از دار دنیا یه خونه داشتیم که بابت بدهی هاش رفت البته من از قبل از ازدواج با همسرم یک جا کار می کردم هرچی حقوق می گرفتم طلا می خریدم و پس انداز می کردم وقتی شوهرم بدهی بالا آورد همه رو بهش دادم که بابت بدهی هاش بده مثل یک مرد وایسادم پای بدهی هایش و‌همه رو دادیم و باز شوهرم برگشت پیش صاحب کار قبلیش و باز شاگردی کرد و حقوقش بالای بدهی ها می‌رفت باز از اول شروع کردیم خیلی خسته بودم ولی هم چنان پایه پای شوهرم کار می کردم هیچ کس نگفت دستت درد نکنه مادر شوهرم همیشه میگه پسرم اگه بدهی آورد خداروشکر یه هزاری از کسی نگرفت ولی من چی که تو این مدت سوختم و هیچی نگفتم خیلی حرف رو دلم گذاشتند از هم خون گرفته تا غریبه ولی من همچنان خاموش بودم و هیچی نگفتم بدهی ها داده شد و باز پول هامون رو پس انداز می کردیم شوهرم وام می گرفت تا باز بتونیم خونه بخریم بخشی اومد گفت می خوام پولاک رو از بانک بردارم و بزارم پیش به طلا فروشی و سودش رو‌ماه به ماه بگیرم تا شش ماه نگذاشتم این کار رو بکنه تا اینکه باز گول دوستاش رو خورد و پول رو برد گذاشت پیش طلا فروشه این دفعه فرزند دوم رو باردار بودم که خبر دارشدیم طلا فروشه کم آوردو بازداشته و پول ما هم بعد از این همه سختی به باد رفت دوران بارداری سختی رو گذروندم هرچی داشتیم باز رفت جالب این جاست که برا شوهرم درس عبرت نمیشه هنوز خستگی هفده سال کار کردن رو دوشمه خیلی خستم بریدم الان تو یک خونه 45متری با دوتا فرزند مستاجرم ولی همیشه خدا رو شاکرم که بهم دوتا فرزند سالم داده و من بخاطر فرزندانم هنوز سرپا وایسادم همیشه از این میترسم که باز شوهرم چه بدهی برامون بالا میاره تو رو خدا امروز روز اباالفضله با دلایل پاکستون برام دعا کنید خدا گره های زندگی منو باز کنه

انتقال هپاتیت از چ طریقه هایی

سلام خانوم دکتر من پدرشوهرم همسر دومش ظاهرا هپاتیت دارن نمیدونم از چ نوعی ولی شنیدم موقع زایمان برای اینکه بچه درگیر نشه براش امپول زدن
الان ما هیچ ارتباطی باهاشون نداریم ولی با پدرشوهرم چرا
مشکلم اینه پدرشوهرم خیلی دخترم ک ۷ ماهشه بغل میکنه دائم دست دخترم تو سرو صورتشه موهاشو میکشه یا ب چشم و بینی و لبش شاید بخوره من حواسم بود و بعدش دستشو میشستم
نمیدونم پدرشوهرم درگیر هستن یا نه ولی مادرشوهرم میگفتن قبلا ازمایش داده بود نداشت
این سری پدروشوهرم گفتن فصل سرما تموم شه همه ی لب و دماغ دخترم و میبوسن و بوس صورت مجاز میشه ک من گفتم نه و اینکار تجاوز ب حساب میادو عمرا بزارم خلاصه بگم راه های انتقالش از چ طریقه ایا دخترم ب لبش دست بزنه و بعد ببره سمت دهان خودش خطر داره ؟!خسته شدم انقد ب این قضیه فکر کردم و دوست ندارم اصلا برم اونجا از ترس این موضوع
واقعا نمیدونم چ برخوردی کنم از این حجم نادونی و بی عقلی ی ادم

مامانای مهر ۴۰۴

سلام مامانا بیاین دور هم باشیم

شبانه مینویسم برایش تا ملامتم نکنند🤍

کاش میشد عمرم را به تو بدهم
تقدیرت را برای خودم بنویسم
چشمانم را ببندم و خیالم را رها کنم
ثانیه ها را جور دیگری بچینم
تو را که هر گوشه ی خانه ی کوچکمان تصور کرده ام،
به آغوش کشم
جان مادر من دلم میگیرد از اینکه
تصور کنم خدا مرا با تو امتحان کرده است
نه علتش حتما چیز دیگری ست
خدا را اینگونه تصور کردن کفر است
مادر جان من به همه چیز فکر کرده بودم
برای بودن تو...
نه برای نبودنت...
ذهنم پر از چگونه بود
نه پر از چراها؟
نه پر از سوالهای بی جواب...

مادر جان این روزها
قطره های اشکم سنگین شده اند
و بغض گلویم به سینه رسیده
نه به فریاد..
مردم مرا نمیپسندد
دور میشوم
نزدیک میشوم به تو...
به تصورم از
بوی کودکانه ات که در خانه پیچیده
به شب بیداری هام و گلایه های احمقانه ام
برای نعمتی بس عظیم
به لب هایی که میمکند و چشمانی که خواب میروند
به شستن لباس های کثیفت و خشک شدن دستهایم
به دغدغه های سخت اما عادی زندگی

تو تمام آروزهایم نه... تمام امیدم بودی
آدمها بدون امید ترک میخورند پودر میشوند

قلبم را چه کنم مادر؟ مگر میشود؟
مگر میشود خاکش کنم و زنده بمانم؟

مادر جان نه تاب گفتن دارم نه تاب شنیدن
باز هم قلم به دادم رسیده است
مردم از من گلایه و من از مردم فراری...
به کجا روم؟ منزلم کجاست نمیدانم؟

بگذار تمام کنم این قصه ی ناتمام را
بگذار مشتهای خالیم را رها کنم
چشمهایم را ببندم و ببندم و ببندم
تو را ببینم و ببینم و ببینم

نظرسنجی.لطفا نظرتونو بگین درباره خونه

شما باشین خونه ۱۲۰متری جنوبی که دیدش ب سمت کوچه هست انتخاب میکنین یا ۱۱۰متری شمالی بسمت خیابون و فضای دلباز و افتابگیر ؟

روند کند تیتر بتا

سلام من تاریخ آخرین پریودم۲۲اذربود و سیکلم ۲۸روزه هست .۷دی نزدیکی داشتم و ۲۰دی باید پریود میشدم که نشد و ۲۶دی تیتر بتا ۲۲۸بود.۲بهمن تیتر بتا شد۱۰۱۵و ۷بهمن شد۱۵۲۷ اینجا دکتر چون تو سونو چیزی ندید گفت حتما خارج رحمی و امپول داد و تزریق کردم.۱۰بهمن ازمایش دادم تیتر شده بود۲۱۵۲ رفتم سونو ساک حاملگی تو رحم دیده شد .ینی دکتر زود امپول mtx داده تورو خدا اگر کسی تجربه ای داره بگه من از دیروز خیلی داغونم

تجربه من از زایمان طبیعی برا کسایی که مامان اولی هستن

امیدوارم همگی زایمان راحتی داشته باشید. من یه مامان اولی بودم که فوبیا اتاق عمل رو داشتم و از اونطرفم تجربه ای درمورد زایمان طبیعی نداشتم هر انچه بود گفته ها و شنیده ها بودن. بچه من سفالیک بود ولی از اونجایی که جا نداشت تو شکمم حالت عرضی داشت یعنی کامل نچرخیده بود تو۳۸هفته و ۳روز ختم بارداری دادن بخاطر وزن کم بچه.ساعت یک شب رفتیم بیمارستان که تکونهای بچه کم شده بود تا ساعت ۴صبح اورژانس بودم که بعد گفتن باید ختم بارداری بشم. ساعت ۴رفتم بلوک زایمان یکساعت زیر ان اس تی بودم بعد یه قرص دادن یکساعت بعد یه قرص دیگه قرصهای کوچولو و ریز بعد دیدم ابی ازم خارج شد متوجه شدم کیسه ابم پاره شده با قرصها. ساعت ۷صبح بود باز قرص دادن و سرم وصل کردن و هرچی بود رو تو سرم ریختن. تا ساعت ۱۱ظهر دردهایی داشتم که میگرفت و ول میکرد و میتونستم تحمل کنم. از ساعت ۱۱رفته رفته این دردها زیاد شدن و تایمشون کمتر و تحمل منم کم و کمتر میشد. یکساعت اخر که بچه وارد کانال شده بود و نزدیک زایمان دردش برای من قابل وصف نیست و نمیتونم بگم چقد فشار روم بود.(من بشدت ادم کم تحملی هستم توی درد و حتی یه سوزن زدن معمولی هم برام درد اوره.) اون یکساعت حس میکردم این بدن مال من نیست انقد اون درد زیاد بود و غیر قابل تحمل که هیچ جوره نمیتونستم تسکین و تسلایی بدم به خودم.موقع زور زدن رسید این قسمت راحت ترین قسمت ماحرا بود چون میدونستی زور بزنی اون درد تموم میشه و یه قدرت عجیبی میگیری برای زور زدن و همینکه زور میزنی و سر بچه رو درمیارن دردات تموم میشه و باورت نمیشه که تو، تونستی، البته این و بکم من میکن معجزه خدا بود برام، داشتن زایمان طبیعی، هم بچم کامل نچرخیده بود هم خودم مساله دیگه ای داشتم، ولی ورزش و پیدا روی رو داشتم. بنظرم برای من هر دو زایمان ها سخته و اذیت کننده چون آستانه تحمل دردم بشدت پایین هستش. بچه دار شدن و زایمان سختی داره برا من و الان فقط خداروشکر میکنم که بچم کنارمه. و دلم نمیخواد دوباره برام تکرار بشه اون دردها.. خدا محافظ بچم باشه همین و برام نگهداره شکر گزارشم. اون هورمون درون من ترشح نشده مادر یادش میره اون درد موقع زایمان رو، شاید چند ساله اینده ترشح بشه😄😄.
نوشتم که بدونید فقط بدن خودتونه و استانه دردتونه که مشخص میکنه. کسی رو ملاک قرار ندید و خودتون رو با کسی مقایسه نکنید فقط از خدا بخوایید که هر نوع زایمانی که دارید کمکتون کنه براتون راحت بگذره. با اینکه همه دکترها به من میگفتن زایمان راحتی داشتی ولی من نظرم این بود برای من سخت بود و غیر قابل باور چطور تونستم این روند و درد و تحمل کنم و بگذرونم.

میشه نفری یه صلوات برام بفرستید جواب ازمایشم مثبت باشه

رفتم بالاخره ازمایش تیتر بتادادم تازه برگشتم خونه .
محتاج دعاتونم.

خانوما برای مادرم دعا کنید

من دوماهه بچم مریضه مادرم اومد کمکم وقتی دیدش اعصابش بهم ریخت .چند شب هم نتونست بخوابه یهو فشارش رفت بالا .قبلاً عمل قلب کرده بود الان بردنش سی سی یو .دوروزه اونجاست من حتی نمیتونم برم دیدنش ‌.خیلی ناراحتم .خودمو نمیتونم ببخشم .تورو خدا دعا کنید گفتن شاید باید دوباره عمل شه خودشم خیلی میترسه .امروز مبعثه براش دعا کنید