Ooma
پرسش های کاربر jila ftthzdدر تب سوالات جدید نمایش داده شده است.

آزمایش تیرویید و ویتامین دی

سلام،من هفته ۲۸ هستم،تا ب اینجا دوبار آزمایش تیروئید دادم ک tsh ۲ تا ۲/۵ بود،پزشکم گفت نیاز ب دارو نیست،آیا باید مجدد تکرار کنم؟و اینکه آزمایش ویتامین دی ضروریه؟

2 پاسخ 101 بازدید


یلدای امسال کجایین ... بیاین حرف بزنیم

سلام خوبین
امسال کجایین .. خونه مادر یا مادرشوهر ؟ یا بقیه ؟؟
لباس چی میخواین بپوشین
خوراکی اینا چی درست میکنید
برای بچهاتون پیرهن قرمز و سبز یلدایی خریدین یا نه 😂❤️

648 پاسخ 3,010 بازدید


بگین من چکار کنم

سلام خانوما پسرم وقتی میریم خونه دختر خالم خیلی خوب با بچه هاش بازی میکنه ولی عصری نوه خالم گریه کرد 10سالشه گفت می‌خوام بیام خونتون اتفاقا به مامانش گفتم من نمیبرمش بچه مسئولیت داره ولی بازم مامانش گفت آماده شو برو باهاش و مجبور شدم بیارمش
حالا پسرم مدام گریه و قهر شدید و پرت کردن وسایل و...داره جوری که باناخن بازوهام با ناخن تمام زخم کرده یا میزنه توی صورت باباش
چون این دختره اینجا هست همش واکنش منفی نشون میده مثلاپیشونی خودشو محکم‌کوبید کف سرامیک آشپزخونه که گفتم الان میپوکه پیشونی
جوری که دارم روانی میشم نمی‌دونم باید چکار کنم
دختره هم قرار بود آخر شب بیان ببرنش نیومدن زنگشون هم زدم جواب ندادن
من متنفرم بچه کسی خونه ام باشه برای خواب چون اصلا درست نمیدونم‌ و از مسئولیت بشدت میترسم..
پسرمم دیگه این رفتارا داره میترسم یه چیزی پرت کنه توی صورت این دختر طفلی آدم شرمنده بشه
لطفا راهنمایی کنید

607 پاسخ 1,286 بازدید


مامانهای که هم تجربه سزارین داشتین هم زایمان طبیعی بگین کدوم بهتر بود

و اینکه لازم باشه دوباره انتخاب کنین کدوم و انتخاب میکنین
من خودم تصمیم به سزارین اختیاری دارم چون داروی پروژسترونی زیاد استفاده کردم و بدنم هم آماده نیست چون بیشتر بارداری و استراحت بودم و فعلا هم باید استراحت کنم
از یه طرف هر کسی میاد پیشم میگه اشتباه نکن طبیعی خیلی خوبه و پشیمون میشی هم شیر نداری بعدش هم نمیتونی بلند شی به خودت و بچه رسیدگی کنی
حالا شما فکر میکنین برا من کدوم بهتره
در ضمن دکترم گفته من اگه بخوام سزارین کنم از هفته ۳۲ به بعد هست و اگه خدایی نکرده شرایطی پیش بیاد که من زودتر بخوام زایمان کنم منو میفرستن یه بیمارستان دولتی که ان ای سی یو پیشرفته تری داره

397 پاسخ 628 بازدید


خدایا من دیگه توان نفس کشیدنم ندارم. التماست میکنم

بچه ها برا دعا کنین خدا به خودم و پسر کوچولوم رحم کنه. بخدا اون طفل معصوم گناه داره
خدایا گناه های منو به پای اون ننویس

277 پاسخ 1,242 بازدید


سلام و صد سلام به خوشگلای اومایی

حالتون احوالتون..منم یه زیرآبی به اسم بانو که خیلیاتونو میشناسم 🥰🥰اول از همه ساراجونم..رقیه Romo.پریسا مامان بهاره و دنیز که به حرمت قولی که دادم اشتراک گرفتم..مرضیه ملکه ی لباس.نگاری هم استانی عزیزم.مهسا مامان پناه.پریسا مامان هامین وحلما.رقیه طراح.ارمیاست عزیز..فهیمه مامان هانا..مامان مهنا ومهدی..فازی..فاطمه امید به خدا..زینب مامان کارن چال گونه..رقیه مامان فرهاد..مامان فارا..شبنم عزیزم که همیشه قلبم به درد براش..مامان کیانمهر ورادمهر..ندا مامان هیلدا..مرجان مامان دوقلو پسر..منا هم استانی عزیزم مامان ماهان وماهورا ..زهرا مامان رایان..ماریا فرزین..صادقی ..سمانه مامان دنیز..و الی آخر خیلی هستین ماشالله طول میکشه بنویسم
امیدوارم که منو پذیرا باشید 😅😍

270 پاسخ 1,093 بازدید


رابطه نداشتن ب مدت طولانی

سلام بچه ها چطورین خوبین
نمیدونم چطور شد و چجوری شد هفته ای ی بار یا دو هفته ی بار رابطه داشتیم بعد دخترم
ولی الان نزدیک ۳ ماهه ک رابطه نداشتیم
دو سه باری پیشقدم شدم گفت خسته ام دیگ ب غرورم برخورد
حالم داره از خودم بهم میخوره سر این قضیه خیلی فکرم درگیره تمرکز ندارم رو هیچ کاری

248 پاسخ 1,437 بازدید


سلام بچه ها لطفا بیاین بگین چیکار کنم

ببخشید واقعا دلم گرفته بود جز اینجام کسیو ندارم 🥺
بچه ها من چند هفته پیش با شوهرم دعوا کردیم منم رفتم خونه مامانم مهریمم اجرا گذاشتم چون میدونستم طلاق نمیده فقط میخواستم بعدا بهش بگم می‌بخشم ولی طلاق بده و اینکه بخاطر این بود هر دفعه که دعوامون میشد همه چیزو به اسم داداش و مامانش میزد منم خواستم جوابشو بدم خلاصه اومد و گفت همه اشتباهامو قبول دارم معذرت خواهی کرد منم برگشتم شب یلدا که بود شوهرم دخترمو برد و رفت خونش عصر برای یکی دو ساعت اصلا به من نمیگه بیا چه خودش چه خانوادش فقط بچه رو می‌خوان وقتی برگشت آجیل و ۲۰۰ تومنم پول مادر شوهرم داده بود به دخترم منم روز مادر که شد خودم رفتم بازار یه لباس براش خریدم گفتم هم اونو جبران کنم هم اینکه مادره چشم انتظاره هر سالم خریدم امسالم با وجود مشکلا حتما ناراحت نیست که به دخترم پول داده خلاصه آماده شدم به شوهرم گفتم زنگ بزن اگه مامانت خونست برم کادوشو بدم خیلی خوشحال شد زنگ زد بهش مامانش نمیدونم دقیق چی گفت ولی شوهرم با ناراحتی گفت باشه و قطع کرد بعدم به من گفت وایسا چندروز دیگه باهم میریم منم ناراحت شدم خیلی ولی بروز ندادم ازشون نپرسیدم که چی گفته حالا امروز بهم گفت بیا بریم کادوشو ببریم فعلا جواب ندادم ولی بچه ها الان دوست دارم بهش بگم من نمیام خودتو بچه برین کادورم ببرین می‌دونم دوست ندارم من بیام منم غرورمو نمیشکنم
از طرفی میگم دوباره بحث دعوا پیش میاد همه دعواهای ما بخاطر خانواده عوضیشه بخدا خستم دیگه اینم بگم خودش اصلا به مامانم تبریک نگفته حتی نگفته چیزی هم بخریم شما بودین چیکار میکردین

241 پاسخ 1,273 بازدید


نیازمندم بچمو‌میخوام ببرم دکتر😔

سلام خانمااا.ایشاا...تن بچه هاتون سالم باشه همیشه پسرم چندشبع نمیخوابه گریه میکنه نمیتونم ببرمش دکتر‌دستم خالیه ..برای عزیزاتون رفتگانتون برای حل مشکلتون قران‌میخونم دعامکنم چله‌میگیرم شماهم کمک کتید پسرمو دکتر ببرم...ایشاا...هیچوقت مریضی درخونتون نیاد همیشه شاد باشید وبچه هاتون کنارتون سالم ...ایشاا...خدااونقدی بهتون پول بده همیشه دست نیازمندارو بگیرید پولتونو برای مریضی خرج نکنید..هیچ مادری نمیاد دروغ بگه بچم مریضه😔شوهردارم ازش خواستم ببریم گفت دستمون خالیه صبرکن .گفتم منک کاری جز قران خوندن چ دعا بلد نیستم اینجا خواهش کنم براتون بخونم بلکه مشکلم حل شه ..اول خدا بعدم لطف شما🙏

233 پاسخ 1,743 بازدید


کیا شکم کوچیک داشتن وزن بچشون نرمال بوده!؟

دوستان من یکشنبه رفتم دکتر، دکتر خودم نبود رفتم ویزیت شدم و نوبت سونو گرفتم خیلی شلوغ بود. بعد چندنفر ماههای همو میپرسیدن بغل دستی منم گفت هفته چندمی گفتم33گفت وای خوشبحالت شکم نداری اندامت خوب مونده فکر کردم پنج ماهته
وای با این حرفش انقد بهم شوک و استرس وارد شد که حالت تهوع گرفتم و افت فشار نتونستم بمونم مامانم گفت چت شد گفتم یهو حالم بد شده اصلا نمیتونم بمونم بریم خونه طوری رنگم پرید مامانم ترسیده بود گفت توکه خوب بودی دو دقیقه تنهات گذاشتم چت شد. وقتی نگاه کردم دیدم همه هم هفته های من شکم های بزرگی داشتن من در برابرشون خیلی شکم کوچیکی داشتم. از اونروز خیلی دچار استرس و اضطراب شدید شدم فردا دکتر خودم میاد و نوبت گرفتم که سونو هم برم. همش میگم دورازجون نکنه بچه من وزنش کم باشه دارم خل میشم انقد این فکرو خیال و میکنم. حالا مامانم میگه سر پسراش اصلا شکم نداشته و وزن بچه هاهم خوب بوده میگه شکم تو دربرابر شکم من بزرگ به حساب میاد. شوهرمم میگه ریز باشه میاد دنیا شیر میخوره بزرگ میشه. ولی واقعا قانع نمیشم با حرفاشون.
خیلی اعصابم از اونروز ریخته بهم اضطراب شدید گرفتم طوری که تهوع و سر درد شدید میگیرم انی دچار افت فشار میشم.
نمیدونم چکار کنم تا فردا اروم باشم برم دکتر

216 پاسخ 570 بازدید


بچها میشه ی همفکری بهم بدید

خانوما من یه نفروپیداکردم تواردبیل ک میگه برات دعامینویسم حالاب نظرشماچیکارکنم اعتمادکنم یانه اگ اثرنکنه چی
من دعای بدی نمیخوام بگیرم ک ازاخروعاقبتش بترسم فقط میخوام مطمئن شم ک اثرمیکنه

212 پاسخ 872 بازدید


بچه هااا یه خبر خوب 😍😍😍💃💃💃

سلام بچه ها یه خبر خوب دارمم واتساپ ،اینستا فیلترینگشون برداشته شد 🥺😍😍😍💃
گفتم بهتون بگم شما هم خوشحال بشید

207 پاسخ 1,000 بازدید


تشنج پسر 4ساله ام دفعه دوم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

سلام پسرم برای دفعه دوم تشنج کرد چکار کنم داروهاشم سرموقع دادم تب و علائم سرما خوردگی نداشت یهویی خیره شد افتاد بیهوش شد 😭😭😭😭😭الانم بیمارستان بسترش کردم براش دعا کنید اگه راهکاری هم میدونین بگین؟؟؟؟؟

202 پاسخ 975 بازدید


درباره بچه داری زایمان ی توضیحی میدین

با سلام
مامانای با تجربه من 19سالمه و سی هفته هستم ولی از بچه داری و زایمان هیچی نمیدونم اگ بشه میخام سزارین کنم از طبیعی میترسم میخام از سزارین بهم بگین باید چیکار کنم .کی برم بیمارستان .چی بخورم همین ده هفته دیگرو .واینکه هنوز هیچی نخریدم. البته یکمشو مامانم یکمشو خودمون می‌خریم...برا بیمارستان چیا بردارم هم برا خودم هم نی نی . و اینک از بچه داری هم بگین. مثلا وقتی مریض شد وقتی تب کرد چجوری بفهمم تب کرده یا رفلاکس چیه کولیک چیه اگ خیلی گریه کنه چیکار کنم .واییییییییییی خیلی سخته بچه داری

198 پاسخ 787 بازدید


الهی نگاهی😭خدایا خودت نگهدارمون باش.بچها اگه توانتونه آیت الکرسی بخونید😭🤲

سلام خانما امیدوارم حال دلتون خوب باشه❤️💔الان ۷ساله درگیر بیماری کولیت روده م و چندساله منتظر بچه.انقدر سختی کشیدم برا بارداری که بانوشتن هم تموم نمیشه😭از وقتی باردار شدم دوباره التهاب روده فعال شده و خیلی درد دارم دکتر یه سری آزمایش نوشت تا شنبه قطعی جوابمو میده الان از آزمایشگاه اومدم..دکتر گفت احتمال زیاد بستریت کنم چون تو این سه ماه اول نباید دارو بگیرم..ازاونورم با شوهرم مینوریم ۱۱هفته باید آزمایش بتگند ناف بدم درد پشت درد😭فقط امیدم به خداست و بعد دعاهای شما😭💔 تورو خدا اگه درتوانتونه اگه براتون مقدوره برام آیت الکرسی بخونید نی نی سالم باشه🤲❤️

184 پاسخ 487 بازدید


بچها هستید یه چی بپرسم

سلام دختراحالتون خوبه پیروتایپیک قبلیم ب طرف گفتم ی سرکتاب برام بازکن ببینیدچی نوشته چی کارکنم باورکنم یا نه

156 پاسخ 864 بازدید


خوردن ترشی در سه ماهه اول بارداری

بچها خوردن ترشی در اوایل بارداری مشکلی ایجاد میکنه
اخه یکی از دوستام ۲۵ هفته‌است دکتر بهش گفته نخور دلیلیش هم نپرسیده

139 پاسخ 427 بازدید


فرانک جان میشه بیای تو تاپیکم ازتون سوالی داشتم .

فرانک جان سلام عزیزم باهاتون کارداشتم.

137 پاسخ 396 بازدید


امروز تولدمه بهترین روزی که هم خوشحالم هم ناراحت...

امروز ۲۸ آذر ساعت ۹:۳۷
سونوگرافی دکتر اعظمی جاریم عکس از رحم داشت اومدم همراهش باشم
تاپیک بمونه یادگاری
فاطمه قشنگم چطوری
نمیدونم الان کجایی که اینو میخونی
چند سال گذشته
بچه داری
چندتا بچه داری
چند سالشونه
خواستم بهت بگم به مسیرت ادامه بده خدا همیشه کنارته هواتو داره حواسش بهت هست مواظبته
پس نگران مسیر نباش ادامه بده
تولدت مبارکت باشه همیشه

135 پاسخ 1,108 بازدید


خانوما کسی بیدار هست،تایپیکم راجع به مادرشوهر و خواهرشوم هست

خانوما من خواهرشوهرم خیلی تو زندگیم دخالت می‌کنه،همش کار داره ما کجا میریم کجا میایم،به همه چی کار داره کلا.
بعد ما چندشب پیش دورهم جمع بودیم خونه ی پدربزرگ شوهرم,بعد مادر و خواهر شوهرم دوس ندارن ما اونجا بریم هی از اون شب گیر دادن که چرا میرین اونجا نرین،بعد امشب که خونه ی مادرشوهرم بودیم،خواهرشوهرم و مادرشوهرم دوتایی دور شوهرمو گرفتن و گوششو پر کردن که چرا میری خونه ی بابابزرگ نرو،کلی حرف زدن.
بعد من ناراحت شدم واقعا،چون هیچ بی احترامی تا حالا از سمت پدربزرگ و خاله های شوهرم ندیدم.
بعد به شوهرم میگم که آخه یه بار یه کلمه به خواهرت بگو ب تو ربطی نداره ما کجا میریم و با کی میریم،به من میگه تو همش میخوای داستان درست کنی.
بدم میاد اونجوری دورش مبکنن گوششو پر میکنن


حالا بگید من چیکار کنم واقعا خسته شدم از این همه دخالت.

135 پاسخ 936 بازدید


خانومهایی که با موضوع ناباروری مواجه هستید، شما در چنین مواقعی چه میکنید؟

سلام
دیروز متوجه شدم همسایه مون ک 6 ماهه ازدواج کرده بارداره
از دیروز همش تصویرش میاد چلوی چشمم و همش به این فکر میکنم که اگر من هم انتقالم مثبت شده بود الان 5 ماهه بودم
نزدیک پریودم هم هست و ب لحاظ روحی هم ب هم ریخته هستم
کلا وقتی میبینم کسایی ک بعد ما ازدواج کردن حامله شدن و بچه هاشون هم دنیا اومده ب هم میریزم
میدونم ک اینطوری شوهرم هم ب هم میریزه وقتی حال منو میبینه...
الحمدلله نسبت ب قبل خیلی بهتر شدم ولی باز هم با این چیزا درگیرم....
همش میخوام ذهنمو اروم کنم ک بلکه شاید وضعیتم بهتر بشه برا چند ماه بعد ک انشاءالله دوباره میخوام برم سراغ ای وی اف ولی باز چنین چیزهایی ک پیش میاد تا چند روز با خودم درگیرم...

117 پاسخ 831 بازدید