چجوری سحر و طلسم رو حذف کنیم؟؟

سلام دوستان لطفا قضاوتم نکنید . من ۱۳ سال پیش وقتی تازه بله برونم بود یکی از فامیل های شوهرم زیر یکی از مبل هامون یک کیسه سکه های یک قرونی ، ۲ قرونی و یک کاغذ که توش یک چیزهایی نوشته بود قایم کرد . بعد از یک هفته منو شوهرم سر یک چیز خیلی ساده دعوامون شد و من انگشتر رو پس دادم . ولی خب خواهر شوهرم اومد و کلی حرف زد و من رو راضی کرد تا اینکه مامان داشت خونه رو چیدمانش رو تغییر میداد اون کیسه از زیر مبل افتاد و بردیم به امام جماعت مسجد نشون دادیم گفت سحر و جادو هست و پولش رو بریزید صندوق صدقات وکیسه رو آتیش بزنید و اون کاغذ هم بندازید تو آب بعد من با شوهرم خوب شدم . بعد دیگه پیگیر این قضیه نبودم تا دیشب . تو یک برنامه ای یکی داشت در مورد بارداری حرف میزد یکی گفته بود یه سیدی سرکتاب باز میکنه و کارش خیلی خوبه . پدر بزرگ من عاقد بود وقتی زنده بود یک کتاب داشت طالع رو میخوند ولی خیلی باید اجبارش میکردی که برامون بخونه ولی تهش این بود که حرز ببند شونه سرت رو به دیگران نده و...
من هم فکر کردم این سیده مثل پدربزرگمه ولی آخر فهمیدم یک خانومه .. ولی وقتی بهش گفتم برام سر کتاب باز کن گفت یکی تو خانواده شوهرت برات طلسم بدی نوشته که توش نازایی ، مرگ جدایی و مریضی هست . میگفت اگر این طلسم باشه تا ۱۰ سال هم هر کاری کنی نه بچه دار میشی اگر هم بشی سقط میشه .. یهو یاد سقط پارسالم افتادم . چند تا کار مثل ریختن نمک و سوره حمد و... گفت انجام بده که من انجام دادم برای اینکه سحر از بین بره ولی برای اینکه طرف دهنش بسته بشه و دیگه سحر و جادومون نکنه گفت به شربت درست کن و ۲ قطره از ادرار خودت رو بریز داخلش بده به شوهرت 😖. ولی من این کار رو نکردم به جاش بهش آب زم زم و گلاب و تربت کربلا و ۳ تا سوره حمد خوندم دادم بهش . آخه ۳ سالی هست شوهرم مریضه. یهو مریض شده. دیشب از کارم خیلی پشیمون شدم کلی استغفار کردم و گریه ولی از یک طرف ترسیدم میگم نکنه دوباره سحرم کنه شما دعایی یا راهکاری سراغ ندارید دیگه سحرم نکنه؟.....