221
حدود 7 ساعت قبل
سلام دوستای گلم. به مشورت و راهنمایی هاتون نیاز دارم.
من همسرم مغازه لباس داره.
چند روز پیش یکی میاد لباسی که سه هفته قبل خریده رو تعویض کنه. همسر منم چند دقیقه وخت میزاره و توضیح میده این لباسی که شما آوردید نمیشه بعد سه هفته تعویض کرد.
اونم عصبی میشه یکم تند حرف میزنه. بعد برادر من وارد عمل میشه و میگه اقا نمیشه اینو تعویض کرد. تعدیض 24ساعت هست نه سه هفته بعد. با برادرم بحثشون میشه داد هوار میکشه دستاشو تکون میده. شوهر منم عصبی میشه میره از گردن و گوش اون میگیره میبره اون طرف مغازه.
اینم از دست شوهر من فرار میکنه میره بیرون بعد دو دقیقه با چوپ میاد. چنتا با چوپ میزنه به شوهر من. و به شیشه مغازه. شوهرم میگف میخواد چوبو بکوبه رو سر من که زود چوب رو از دستش گرفتم. شوهر من چوب رو میگیره اهالی محله به شوهر من میگن که چوبو بزن سرطرف. ولی شوهر من زود به خودش میاد و چوبو میندازه زمین. همون لحظه مرده از زیر شلوارش چاقو بزرگی درمیاره و شوهر منو تهدید میکنه با چاقو.
زود زنگ میزنن پلیس میاد. پیش پلیس انکار میکنه که من چاقو ندارم فلان.
دست شوهر منم یکم اسیب دیده. رفت پزشک قانونی. پزشک قانونی گفته یکی دو درصد دیه بهت تلعق میگیره.
اما اصل ماجرا..
من فیلمو دیدم به شوهرم گفتم چون اول تو حمله کردی اون طرفو بزنی دیه نگیر ازش. شاید میگم اگه تو نمیزدی اونم نمیومد تورو بزنه. دعوا لفظی تموم میشد. تو زدی اونم رفته جاقو اورده. میگم دیه بیخیال بشیم. من نمتونم پول اونجوری بخورم. یه جوری میشم. میگم درسته مقصره ولی اول شوهر من زده. شوهرمم میگه من با دست زدم نه جاقو و چوب. و جز اینا اون باید چون چاقو داشته مجازات بشه.
من شوهرمو مجاب کردم دیه نگیره تموم بشه بره. ولی این اقا امروز اومده مغازه که بببخشید فلان اشتباه کردم شکایت نکن. شوهرم بخاطر من گقته دیه نمیخوام ولی تو حق نداشتی ابروی منو جلو اصناف ببری و منو تهدید کنی با چاقو. اونم گفته برا من شابقه درست نکن من ضرر زیان حساب کنیم 50میلیون بهت بدم تموم شه بره.
میخوام ببینم این پول حروم نباشه یه م قعه؟
خود مرده هم میخواسته تا 200میلیون بده شوهر من گفته من نمیخوام این جور پول من دیه نمیخوام فلان. بحث دیه تموم شده. اون پولو داده که شکایتی نشه. چون اگه شوهرم شکایت میکرد بخاطر حمل جاقو اون مرده 6ماه زندان داشت.
من الان یجوری ام. پول حرامه حلاله؟
این اولین ماجرا.
ماجرای دوم برمیگرده به این موضوع. بردار شوهر من زندانه. قسط هاش عقب افتاده که شوهر من ضامن بوده. بچه های برادر شوهرم افتادن رو سر پدر شوهر من که
پدرشوهرم توان نیازهای مالی اونارو نداره.
شوهرم گف کلا بدیم به اون.
از یه طرفم من واقعا نیاز دارم به اون پول میخوام خودم خرج کنم
قلبم چند ماهه افتضاح درد داره.
عصب سه قلو فکم گرفته نمیدونم چمه. پول دکتر ندارم برم. چنتا وسیله نیاز دارم که این ماه چون شوهرم به دندوناش رسید پول کم اوردیم که خرج ماهانه خودمون بکنیم.
میگم خودمون برداریم عوضش 5میلیون قسط عقب افتاده برادرشوهرمم بدیم. 5میلیون هم بدیم به پدرشوهرم.
در کل نمیدونم چیکار کنم. میگم خودم بردارم اونا بمونن گناهه. تصمیم میگیرم خودم بردارم میگم حلال نیس فلان.
