Ooma
پرسش (1404/09/01):

vida جان میشه بیای اینجا؟

سلام عزیزم من تو دو سه تا تاپیکم با صحبت های شما خیلی آروم شدم
میخواستم بازم بیای با هم صحبت کنیم
میشه از پروسه ای ک برا بچه دار شدن طی کردین بهم بگین؟ چون تو یکی از تاپیکا متوجه شدم شرایط شما هم تقریبا مشابه شرایط ما بوده....

می‌دونی من با اینکه الان شاغلم و کمتر فرصت میکنم بشینم فکر کنم ب مشکل بچه دار نشدن مون اما اینجوری هم نیست ک بتونم فراموش کنم خصوصا وقتایی ک خبر بارداری اقوام خودم یا همسرم رو می‌شنوم همش دلم می‌شکنه همش با خودم درگیر میشم...
همش ب خودم میگم چی‌ میشد ما هم ی زندگی معمولی می‌داشتیم مثه این همه آدم دیگه زندگی مونو میکردیم ...
نمی‌خوام ناشکری کنم همینقدر ک خدا برای ما دریچه های امید رو باز گذاشته خیلی ممنونشم... ولی نمیدونم این انتظار تا کی قراره طول بکشه
اصلا ی روز تموم میشه؟ یا من آرزوی دیدن بچه مونو ب گور میبرم با خودم؟...

نگران نباش برات دعا میکنم انشالله به حق فاطمه زهرا طعم مادرشدنو بچشی
یه روزی بالاخره بچتو بغل میکنی بوش میکنی حتی یه وقتا ازش خسته هم میشی میگی کاشکی یکی یه ساعت نگهش داره
فقط از رحمت خدا نا امید نشو به تلاشت ادامه بده
زن عموی من بعد از ۲۰ سال طبیعی باردار شد بدون حتی یکبار ای وی اف
ایشالله که به حق فاطمه زهرا هرچه زودتر بیای خبر بارداری تو بمون بدی
انتظار خیلیی سخته قشنگ میفهمم چی میگی بچه اولمو تواوج ناامیدی بعد هزاران هزار دکتر و دوا و درمون باردار شدم
انقد مشکل هورمونی داشتم که تو خوابم نمیدیدم ی روزی بچه دار شم اما خدا تو اوج ناامیدی بچه هامو بم داد
مطمئن باش به زودی مامان میشی فقط باید یکم حوصله کنی و درمان تو ول نکنی
فقط میدونم خیلی ارتباطب به دکتر و درمان نداره
یکی با هزار و یک مشکل بدون اینکه بفهمه باردار میشه یکی بدون هیچ مشکلی باردار نمیشه

فقط دست خداست
امیدوارم خدا گره گشای کارت باشه 💚

سوالات مشابه