Ooma
پرسش (1404/08/25):

یه چیزی ذهنم رو خیلی درگیر کرده

سلام به همه دوستان
راستش یه مدتیه سئوال تو ذهنم ایجاد شده که چطور میشه که یکی اصلا نه رژیم غذایی سالم داره نه اهل ویتامین و رعایت کردنه حتی تو سن ۳۶ سالگی حامله میشه بی برنامه ، کسی که همش تو رعایت و استایل سالم ، زندگی میکنه قطعا با بدن سالم و ورزیده بدون دلیل باردار نمیشه بنظرم انگار خالق فقط خداست و خیلی هم ربط به موارد پزشکی و اینجور چیزا نداره انگار بخواد بشه ، میشه نخواد بشه هم ، نمیشه

یه کسایی رو میبینم خیلی بی برنامه و یهویی حامله میشن بعضی ها اسیرن بس که دکتر و درمان میکنن ، نمیشن
اخه یعنی چی واقعا
قربون خدا برم 😩
ذهنتو ازاد کن
دنبال چیزی هی بری انگار اون ازت فرار میکنه کافیه رها کنی اون چیزی ک دنبالش هستی میوفته دنبال تو
من معتقدم خالق فقط خداست و بس
فقط اون باید بخواد
بسپار به خودش و ذهنتو رها کن
اخه چه جوری
هرمام موقع پریود شدن همش منتظرم که خبری بشه اما نمیشه اون وقت همکارم در عین ناباوری تو این اقدام حامله میشه
منم از این دکتر و اون دکتر خسته شدم هی دارو ، هی انتظار
باید ببینی علت چیه باردار نمیشی هم خودت هم شوهرت
من بچه اولمو با یه بار اقدام باردار شدم نزدیک پریود بعدی اقدام کردم ولی برای دومی بعد ۵سال اومدم اقدام کنم هرماه نمیشد که تقریبا بعد یکسال رفتم دکتر متوجه شدم تیرویید همسرم کم کار اونم رو ۱۰۰بود یه چیز افتضاح
هرچیزی یه علتی داره بعد اگه مشکلیم ندارید ivfکنید دوست من تازه انجام داد با ۶۰میلیون الان باردار
عزیزم ذهنت رو دور کن ازش بهش فکر نکن بهت میده
من دوسال ناباروری داشتم بدون علت
دوباره iui کردم یبار هم ivf کردم که همش منفی میشد
انواع و اقسام مکمل‌ها رو خودم و شوهرم استفاده کردیم
چقدر خودم رعایت میکردم و به قول معروف سالم خوری میکردم
فست فود نمیخوردم
نوشابه و تنقلات نمیخوردم
خلاصه کلی خودم اذیت کردم
بعد اینکه ivf منفی شد
دنیا رو سرم خراب شد
از همه چیز و همه کس بریدم و رفتم تو لاک خودم

خلاصه دیگه اینکه گفتم دیگه بچه نمیخوام از بس که غصه خوردم
همون ماهی که قید بچه زدم و کلا رژیم کنار زدم
همه چیز خوردم
خونه تکونی کلی کردم
انقد کار سنگین انجام دادم
حتی یادمه اومدم برم داخل حیاط با سر خوردم به دیوار

بدون نظم هم معذرت میخوام سکس داشتم با همسرم بعدش سریع میرفتم حمام دیگه مثل قبل صبر نمیکردم که چندساعت بگذره


دیگه یکماهی که اینجوری ادامه دادم موعد پریودیم رسید دوروزی عقب انداختم ولی یک درصد هم احتمال نمی‌دادم باردار باشم

هرماه کلی بی بی چ میزدم ولی منفی میشد
یدونه بی بی داشتم خونه با خودم گفتم بزار بزنم ببینم چی میشه

در کمال ناباوری زدم درجا خط t قرمز شد اصلا باورم نمیشد شوکه شدم

یادمه دستپاچه شدم از سرویس اومدم بیرون و با اون حالم فقط سجده شکر بجا اوردم
هنوزم باورم نمیشد رفتم آزمایش دادم با چه تیتری مثبت بود

به این نتیجه رسیدم تا خدا نخواد هیچ اتفاق نا ممکنی، ممکن نمیشه
ببخشید طولانی شد
شما تنها نیستی تو این مسیر
خیلی‌ها هستن
سلام خوبی عزیزم ببخشید یک سوال دارم
چرا بعد از رابطه سریع میرفتی حمام
همینجوری
دوسال تمام هرچی رابطه داشتیم معذرت میخوام برای اینکه اسپرم زمان بیشتری اون داخل بمونه نمی‌رفتم حمام و یکساعتی همینجوری خوابیده بودم و پاهامو میدادم بالا
دقیقا
چیزی که ذهن منو درگیر کرده اینه که بنظرم این مسیر بیشتر بار روانی داره تا بار علمی
هر دکتری میرم میگه ناباروری بی دلیل
ولی اون ماه چون حالم بد بود گفتم دیگه بچه نمیخوام و قید زدم
انگار با خودم قهر کرده باشم
انگار چون بحث خلقت وسطه ، خیلی به خواست خدا بستگی داره تا پروسه پزشکی
من و شوهرم همه ازمایشامون سالم بود
اینکه بارداری بدون مشکل بود ظاهرا بیشتر بار روانی داشت
همکارم با پرولاکتین بالا
وزن ۸۰ کیلو
هرروز قلیون و فست فود ، سن ۳۶ حامله شد
صدرصد همینه
ما حرکت خودمون رو در حد توان میکنیم
دیگه برکت دست خداست
سلام عزیزم خوبی من کاملا درکت میکنم خیلی انتظار سخته چاره ای نیست هزینه ها بالایین ولی همه میگن بیخیال باش من کلا ادم استرسی ام اما تو مثل من نباش چله بردار هر روز مخصوص یه امام براش صلوات بفرست اگه اونا از خدا بخان حتما میشه
یادمه یسری به یکی از دکترام میگفتن توروخدا یه رژیم به من بدید که من انجام بدم
برگشت بهم گفت پس اونایی که تو افریقا و جاهای دور از دسترس هستن باردار نمیشن
این شد تلنگر برام
که سخت نگرفتم
همون دیگه
میبی طرف تمام ویتامیناش پایین و ضعیف ولی خدا بخواد به همون بدن میده
منم همون ماهی که باردار شدم
روزانه صلوات می‌فرستادم و تقدیم میکردم به خانم ام البنین مادر حضرت عباس و ذکر یا جوادالائمه ادرکنی میگفتم
بی اثر نبود
همش تو این چند ماه پیش خودم میگم بابا ول کن این قرصارو ، به زندگی عادیت برگرد
بخواد بشه میشه
نخواد بده هم نمیده
عزیزم منم مثل شما دارم دارو میخورم برای بارداری دوم اما هنوز بهم نداده طب اسلامی سنتی نذر خیلی کارها کردم همون حرف خودتونه تا خدا نخاد نمیشه
اره حتما همونا جواب دادن
ولی از بس بهش فکر میکنید یکی از دلیل نشدنشه
میدونم نمیشه سخته اما چاره ای نیست
شماهم خودتونو مخصوصا نزدیک پریودی سرگرم کنید که زیاد به فکر بارداری نباشین
من این بارداریمو با یکبار جلوگیری نکردن شد
خیلی الکی الکی واقعا خودمم موندم
برای بچه اولم ۱۱ ماه هرشب هرشب اقدام بودیم‌پوستمون کنده شد اینو یبار رابطه الکی اینجور شد
ب شدت موافقم ....

تو ابن دنیا ب هر چی بچسبی اون از دستت فرار میکنه ‌...

رها کن. تا آرامش داشته باشی گلم ...

ب سرم اومده ک میگم ...

تمام موفقیت تو تو رها کردنه ...
ن تو بارداری ...بلکه همه چیز

موفق باشی گلم😘😘
عزیزم من خودم نمونه زنده حرفای شمام
رفتم پیش یه دکتری بهم گفت وزنتو بیار پایین (۷۳ کیلو بودم) نوشابه شکلات شیرینی قند مصنوعی کامل حذف کردم رفتم باشگاه علاوه بر اون هر روز پیاده روی داشتم
از ۷۳ کیلو توی شش ماه شدم ۵۸ کیلو
نزدیک دوسال وزنم ثابت بود متاسفانه رباط دستم پاره شد تو باشگاه افتادم تو خونه وزنم برگشت باشگاه تعطیل پیاده روی همینطور نزدیک سه سال درگیر دستم بود همش دکتر دارو امپول
فیزیوتراپی لیزر درمانی تا دستم بهتر شد
ولی خب وزن امد بالا شدم ۶۸
کم و بیش پیاده روی رو شروع کردم هر از گاهی فست میگرفتم رژیم داشتم ولی نه مثل قبل
تو شش ماه اخیر پریودام افتضاح شده بود یکی دو روز خونریزی سبک داشتم فقط و بعدش هم لک و تمام
فکر کردم دارم یائسه میشم میخواستم برم دکتر ازمایش هرمونی بدم که دیگه به دکتر هم نرسیدم و خدا رو شکر باردار شدم
من دیگه از حامله شدن قطع امید کرده بودم و مطمئن بودم با این شرایط اصلا نمیشه و اصلا بهش فکر هم نمیکردم که تو ناباوری حامله شدم
واقعا باید رها کنی باید خودتو بسپاری به دست خدااا
من همیشه میگفتم خدایااااا اگه قسمت من هست بلاخره یه روزی بهم میده ولی اگه خواستی بدی یه خوبشو بده بی دردسر بی فکر بی استرس
و شد این که میبینی
چیزی که قسمت تو باشه مال تو باشه بلاخره بهت میرسه ولی نه وقتی تو بخوای وقتی اون بالایی بخواد
من توکلم خیلی زیاده همینطور صبرم فقط خودمو میسپارم دست خودش و میدونم که اون بهترین چیزا رو برام رقم میزنه لحظه ای بهش شک ندارم حتی تو بدترین لحظه هااااا
عزیزم تا زمانی که ذهنت به فکر چیزی باشه اون چیز اتفاق نمیوفته من خودم به شخصه ایقدر فکر بچه بودم نمیشد که نمیشد کلی دکترم رفتم کلی ازمایش بازم نمیشد اخر ول کردم همه چیزو رفتم باشگاه گفتم من دیگه بچه نمیخوام همین باعث شد ذهنم اروم شه و گفتم اگر تو سرنوشتم بچه باشه خدا خودش میده بعد از دوازده سال من بچه دار شدم
جاری من ۱۰ سال دکتری کرد باردار نشد، دیگه قید دکتر رفتن رو زد بعد چند ماه باردار شد، اگه خدا بخواد میشه
عزيزم من قبلی ک دومی باردار بشم تو چکاب متوجه شدم کیست شکلاتی دارم فیبروم هم دارم...
دکتر گفت اگه بچه بخوای خیلی باید دارو مصرف کنی من گفتم فعلا بچه نمیخوام
بعد با یبار بی احتیاطی باردار شدم اصلا خودمون شوک بودیم
قطعا خواست خدا باید باشه
منکه ابدا به پزشکی و هیچ چیزی اعتقاد ندارم دیگه فقط فقط خدا بخاد

سوالات مشابه