Ooma
پرسش (1404/07/17):

بچه ها بیاین کمک دارم بدجنس و عقده ای میشم

بچه ها سلام با خانواده شوهرم زندگی میکنم
و القصه که یه اخلاق بسیار بدی دارم با هرکی مثل خودش رفتار میکنم یعنی طرف بگه بخنده میگم میخندم
شوخی کنه منم شوخی میکنم کلا شاد و آروم رفتار میکنم و اهل دعوا نیستم اصلا ولی خیلی نازک نارنجی ام و زود رفتار و حرکات بهم برمیخوره و یکی مغرور باشه منم مثل خودش میشم هر جا ک باشه انگار گزینه کپی پیست روم فعاله همیشه
خلاصه با این خواهرشوهرم ک تو یه خونه هستیم پیش هم زندگی می‌کنیم یه رفتارای بشدت عجیبی با همه داره حتی خواهرای خودش و شوهرش و خانواده شوهرش هم ک اصلا رفت‌وآمد نمیکنه بچشم نمیذاره ببینن
و کلا اهل حرف و حدیث و پر کردن بقیه خواهرا و همه نسبت ب منه نه تنها من
بلکه هرکی میاد میخواد اینجا (خونه ورثه هست) زندگی کنه این باهاش لج میکنه و بدرفتاری میکنه تا بره شگردش اینه
خلاصه اصلا باهام حرف نزد از وقتی اومدم منم اولش حرف نزدم خجالت میکشیدم بعد باهاش حرف زدم گرم گرفتم دیدم اصلا دلش نمیخواد قاطی بشه یه روز خوبه یه روز خود بخود قهره
منم بجز سلام اول صب هیچی نگفتم و هر مدلی رفتار کنه همون مدلی رفتار میکنم ک بعضیاشون بدن خوب نیستن کارای آدمای عقده ایه
مثلا با بچه هام خوب نیس حالشونو میگیره منم با بچش اصلا حرف نمیزنم
یا جلوی بچه من ب بچش خوراکی میده منم عین خودش میشم
خب میدونم خیلی کار زشتیه ها ولی خب نمیتونم خودمو راضی کنم من تکرار نکنم
کرم درونم نمیذاره میگه هر کاری کرد تلافی کن
لطفا کمکم کنید چجوری عقده ای بازی درنیارم؟ یا بدجنس نباشم؟
امروزم دم راه نشسته بود پاشو له کردم بهش میگم ببخشید ندیدم پاتو له کردم داد و بیداد کرد ک تو آدم ب این گندگی ندیدی تو از قصد له کردی عصبانی شدم گفتم میخواستی دم راه نشینی
خلاصه بنظرتون با این چیکار کنم؟ با خودم چیکار کنم؟

سلام عزیزم ینی الان خونه آپارتمانی هستش دو واحده ؟ یا نه یه خونه بزرگه که همه با هم تو اون خونه زندگی میکنیدو اتاق جداگانه دارین مثلا ؟
من حقیقتا هر مشکلی با هر کسی داشته باشم نمیتونم اصلا بچه شو دخالت بدم یه مدت مثلا با جاریم سنگین بودم اما هر سری دخترشو دیدم کلی باهاش بازی کردم حرف زدم بهش خوراکی اگر داشتم می‌دادم . البته اینو اضافه کنم خب من اون موقع بچه ای نداشتم شاید اگر بچه داشتم و این رفتار ها با بچه من میشد منم دقیقا عکس العمل شمارو انجام میدادم . نمیدونم چون تو این شرایط قرار نگرفتم نمیتونم راجبش صحبتی کنم . اما در هر صورت اینو می‌دونم که دوست ندارم بچه ها رو دخالت بدم چون بچه ها واقعا بی گناه هستن و پاکن و از اینکه بخام دل بچه ای رو بشکنم به شدت میترسم . اینکه مثلا خوراکی بدم دست بچم و به بچه های دیگه ندم چون باهاشون مشکل دارم نمیدونم شاید اینکارو نکنم شاید هم انجام بدم باید ت شرایطش قرار بگیرم
اما اینکه با هر کسی مثه خودش رفتار میکنی رفتار طبیعی هستش بیشتر ما آدما همین هستیم . من خودمم وقتی ببینم یکی تمایل نداره باهام رفت آمد کنه یا حرف بزنم سعی میکنم دوری کنم اگر هم کسی باهام خوب باشه منم خوبم اگر کسی بدی کنه خیلی دوسدارم منم بدی کنم ولی متاسفانه بیشتر مواقع گذشت میکنم و جوابی نمی‌دم و همین شده یه نقطه ضعف بزرگ برام که تصمیم گرفتم با هر کسی دیگه شبیه خودش باشم . قبلا هم خیلی سعی میکردم در قبال بدی منم بدی کنم شاید یه بدجنسی کوچیک هم میکردم اما ادامه نمی‌دادم و بدی هارو زودکذشت میکردم . اما از زمانی که مادر شدم تغییر کردم و یه آدم دیگه شدم به هیچ وجه تحمل ندارم کسی با بچم بخاد کاری داشته باشه و تو زندگیم تازگی برای اولین بار جواب بی ادبی عایی که به بچم شده بود رو دادم حتی به قیمت خراب شدن زندگیم . آدم وقتی مادر میشه دیگه هر چی به خودش میشه گذشت می‌کنه و طاقت نداره کسی به بچش کاری داشته باشه . راجب این جور چیزا حرف زدن خیلی سخته . میگم من خودم قبلا خیلی زود گذشت میکردم فراموش میکردم هنوزم شاید اگر حرفی به خودم کسی بزنه یا کار بدی در حق خودم بکنه گذشت میکنم فراموش میکنم ولی به هیچ وجه راجب دخترم گذشت ندارم
نه آپارتمانی نیس ،خونس
هر کی تو یه اتاق
هال و آشپزخانه مشترکه
خیلی بده وسخته تو یه خونه زندگی کردن چاره ای جز صبوری نداری هر چی بیشتر سخت بگیری خودت بیشتر اذیت میشی . بگذر فراموش کن و فاصله بگیر بهترین کار همینه
من متوجه نشدم مگه خواهر شوهرت ازدواج نکرده چطور با شما زندگی میکنه
منم متوجه نشدم
انگار یه خونه بزرگ هست هر کدوم از خواهر یا برادر ها با خانوادشون زندگی میکنن
چون میگه این خواهر شوهره هر کی میاد رو میخواد فراری بده
به نظر من هر بی احترامی کرد یه مدت کوتاه بیا شاید اخلاقش‌ درست شد اگه نشد همون یه بد رفتاری کرد دوتا بکن‌
ولی به بچه ها کاری نداشته باش بخوای به بچه خودت خوراکی بدی بچه اون ندی بمونه خوب نیست گناه اون بچه چیه نفسش‌ میمونه ‌مدیون میشی به نفس‌ بچه
ولی چون میگی آشپز خونه اینا مشترک هست دیگه باید کوتاه بیاید خواهرشوهرتم‌ بچه نیست که بشین باهاش حرف بزن که لج و لجبازی رو بزاره کنار
به نظر من هرچه سریعتر خونه ی ورثه ای رو بفروشید و سهمتون رو بگیرید و هرکی خونه جدا بگیره
چقدر سخت😥
آره شوهرشم اینجاست دیگه
آره دقیقا
پدرشوهرم و خواهرشوهرم و برادرشوهرم و ما اینجاییم
اصلا جوابشو نمیدم باهاش حرف نمیزنم مگر مث ایندفعه ک گفتم خودش اوج بگیره
حرف ک اصلا مخش انگار سنگه ورودی نداره فقط خروجی داره میگه من خوبم نرمالم تو بدی
من مشکلی با کسی ندارم
اینا دلشون نمیاد خونه مادرشونو بفروشن
میخوان تا ابد همین مدلی توش زندگی کنن
آره خیلی
خب سهمارو تقسیم کنن هرکی میخواد سهمش بفروشه یکی دیگ سهم رو بخره ک بتونید از اونجا برید
😵‍💫😵‍💫😵‍💫
حالا امشب دعوا شد انشالله که میخوان سهم مارو بخرن
دوری و دوستی شعارمه شعارم افتخارمه🫠🫠🤣🤣