Ooma
پرسش (1404/06/11):

میخام دردودل کنم میشه بیاید؟

مادرشوهرم به شوهرم گفته منو ببر مشهد
انگار به اون یکی برادرشوهرم گفته ببر اهمیت نداده .
بعد شوهرم اومده میگه تومیتونی مهر یه ۱۰روز بعد زایمانت مثلا بیای بریم مشهد
با ماشین
گفتم واه این چ سوالیه میپرسی معلومه که
اخه با نوزاد و بخیه و... چجور بیام مشهد؟
گف خب اینارو ببرم مامان وبابام واجیم
سری بعد تورو ببرم؟
گفتم نهه اخه پس من چی
مامانت دقیقا الان که من دارم میزام میگه بیابریم مشهد؟
۲ساله صبرکرده یه کمم روش
بزار عید میریم
بزار تابستون بعدی .
گف هتل رزرو کنم از طرف کار ۳روز
ولی من خیییییلی غصم شد
شماجای من بودید چیکار میکردید؟
یهو تو ذهنم اومد
خدای نکرده مامانش چیزیش بشه بعد نیاد یقه منو بگیره بگه تو نزاشتی به آرزوش برسونم

ولی منکه خیلی زورم اومد
چی بگم والا
دل انگیز مگه مادرشوهرت عمل نداشت؟
براچی اون برادرشوهرم نمیبرع
میگه خرج داره مشهد
خانواده همسرمم دستشون خالیه
خرج همه چی پاشوهرمه
باز من کاری به اینا ندارم
آفرین
حالا که دارم میزام هم میخاد عمل کنه هم میخاد مشهد بره
یاد همه چی افتاده
عجببببب
خب این مثلا این فکرو کرده اول بره مشهد وبیاد میشه۵روز
بازم روز هس برای عمل
من حرفم اینه چرا الان؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بزار برن تو با شوهرت خوب باش هنوز تا زایمان‌تو مونده
خب الان نمیخان برن که
کی میخوان برن
مهر شوهرم میاد
۳هفته مرخصی داره .
دقیقا وقتی که ممکنه من دردم بگیره .
یا مثلا زایمان کنم وبعدش برن
کی باید زایمان ‌کنی
من طبیعی ام
مشخص نیس اخه .
ان تی گفته ۱۶مهر
حالا بین ۱۰تا۱۶مهر
اخه چطور دلشون میاد برن؟
من خودم شخصا نمیتونم و دلم نمیاد
به شوهرت خوب درست بفهمون بگو تو باید باشی
مگه میشه بدون شوهر زایمان‌کرد
بگو برا تشکیل پرونده نیاز هست بهت
یه هتل رزرو کرده کار سختی که نیست زنگ‌بزنه کنسل کنه
اخه سر دخترم توراه بود که به دنیا اومد
شوهرم نیاز نبود باشه
واقعا عجیبه من بهت حق میدم ناراحت شی
خودشون باید بفهمن شرایطت رو
بعد به مادرشوهرت هم بگو بزارین من یکم جون بگیرم زایمان کردم بعد برین
عزیزم بچه دوم کلا با اول فرق میکنه واقعا نیاز به کمک بیشتری داری
دقیقا
هوووف
خیلی دلم گرفته
بچه ات بهونه میگیره الان نگاه نکن ارومه بدنیا که میاد بچه دوم بچه اول کلا اخلاقش عوض میشه
واقعا حق داری ناراحت شی
بگو بزار عمل شه حالش خوب شه منم روبه راه شم نی نی یکم جون بگیره همه باهم بریم
بگو بزار عید ۴ تایی میریم شرایطم الان سخته
بگو عملشو داریم مسافرتم پیش اومد خوب پس منه بیچاره الان چیکار کنم؟
ازاین میسوزم
مادرشوهرم مثلا نمیگه
برای عید؟
اگه شوهرت نتونست خودت به مادرشوهرت بگو
الان که زنت داره میزاد
بگو من مهر باید زایمان کنم باید شوهرم باشه که بچه اول تو بگیره به کمک شما نیاز دارم
به شوهرت درست بگو اگه توجه کرد که هیچی نکرد به مادرشوهرت بگو
خانواده شوهرت مثل منه عزیزم هیچ درکی ندارن
اگر می‌بینی نمیتونی حالیشون کنی بزار برن چوب خدا صدا نداره پس فردا از عمل زنده نمیاد اونوقت میگه آرزو به دل موند
من نمی دونم رابطه آن با مادر شوهرت چطوره ولی دوستانه بهش بگو منم دوست دارم باهاتون مشهد بیام و الان هم در شرایطی هستم به کمکتون نیاز دارم
ولی خوب حق داره دلگیر بشی ولی با شوهرت حرف بزن و احساسات رو بگو و این که احساسات اونم درد می کنی بگو وقتی همسرت ببینه درک می سه تو رو مقابل خودش نمی بیمه کنار خودش می‌بیند
بعدم مرداد معمولا بین مادر و همسر در چنین شرایطی گیر می کنند
از من مشنوی بزار برن تو بعدا سر فرصت مناسب با شوهرت و بچه ات برو
من دوسال پیش مادر شوهرم و جاریم باهام بودن خدا شاهده از وقتی سوار ماشین شدم تا وقتی برگشتم فقط گریه کارم بود اینقدر اذیتم کرد اصلا نه زیارت رفتم نه دریا

ولی وقتی اونا باهات نباش راحت تری

منم خرجی خانواده شوهرم گردن شوهرمه کاری به اینا ندارم ولی خواهشا از من میشنوی خواستی سفری و بیرونی جایی بری بدون خانواده همسرت برو
وای بگو یه درصد درک
شوهرت باید بمونه ب تو و بچه برسه ن ک راه بگیره واسه مشهد
چقدر بی فکره
همسرت باید خودش بفهمه که زن زائو با نوزاد و بچه کوچیک ول نکنه بره مسافرت
مادرشوهرت هم خیلی ....وگرنه خودش زایمان اینا داشته باید درک کنه
اصلا وقتی گف برم و سری بعد تورو میبرم
جا خوردم
خیلی بدم اومده خیلی.
بنظرم قاطع بگو که نمیتونی تنها باشی
کی میاد بمونه پیشت بعد زایمان؟
من بودم خوشحال میشدم.
حالا بعدا باهم دوتایی هم یه بار دیگه میرفتیم. البته میدونم که اگر بگه میبرم میبره.
مامانم
خونه مامانمم
یعنی من تو عقل یه عده از آقایون موندم که واقعا عقل دارن یا نه😐😐😐😐😐
جلوش کوتاه نیا بگو بمون دست تنها نمیتونم
چون همون بعد زایمانم بچه رو باید غربالگری ببری خودت تنها ک نمیتونی
بانو یه بغضی توگلومه
بحث سر اینکه دل انگیز اون زمان زایمانشه و شوهر بی فکر میخاد بره سفر با مامان جون
این میدونه مادرم وخواهرم کنارمن
خوششه
بله دقیقا
زمان زایمان
بنظرم ضعیف نباش بزن به غربتی بازی نزار بره مگه زایمان کردن با یه بچه کوچیک الکیه
اینا دیگه کین
حقیقتا باید جرواجرش کنی
بچه اونم هست
ببین وقتی خواستن برن خودتو بزن به درد 😂
بخدا ردز زایمانم شوهرم شبکاری بود
روز قبلش نخابید شبم شبکار بود روز زایمان صبح رفت روستا مادرشو آورد ساعت ۳ رفتم بیمارستان ساعت ۹شب عمل شدم شوهرم همونجا نشسته بود تا ساعت ۲شب از سردرد و بی خوابی رفت خونه ساعت ۸صبح باز اومد

واقعا یه عده از آقایون خیلی بی مصرفن
شوهرم تاریخی که گف جوری بود که من دیگه زاییدم
مثلا بچه یک هفته یا ۱۰روزشه
هرچی باشه مگه ۱۰روز زیاده
حداقل باید بچه ۶ ماهه بشه بعد
پس قضیه فرق کرد
بگوش که مامانم مریضه قراره بعد زایمان برم خونه مامانت بمونم.
هر روز یه برنامه داره ماشالله برا زایمان عروسش. عمل میره مشهد دلش خواسته
اره😄😄😄بابا کجای کاری فعلا خودش بیماره
مادرشوهرت چقدر ویارش بیشتره😑😮‍💨
چه خبره هی چپ و راست اینو میخوام اونو میخوام شوهر نداره مگه
بنظر من بزار برن چون بخاطر اونا مسافرت زهرت میشه میبینی توقعی میشه بحثی‌میشه تو راه و...
بزار برن بیان بعد تو زبونت بلنده برو یجای بهتر مثلا کیش
اینجوری میسوزن
نیس که دیگه ظرفیت تکمیله😑
یعنی چی
شغل همسرشون
سلام عزیزم
چرا حتما باید همسرت باهاشون بره مسافرت خودشون برن حالا با هزینه همسرتون ،پدرشون و آبجیشون هستن که چه نیازیه
همیشه نیست که ببرتش و الان مسئله زمانشه
دقیقا اواخر بارداری و زایمانشه
خب بگو بلیط و اینا بگیره مادر پدرش رو بفرسته
با کاروان.نیاز تیست حتما خودش باشه ک
به نام خدا من اگه بودم یه خرج کلفتی مینداختم جلوشوهرم نتونه بره مثلا میگفتم میخوام سزارین بشمیه ۳۵تومنی خرجش میشددیگه مشهدیادش میرفت
یعنی چی من زاییدم اینا یاد مشهدکردن قربون امام رضابرم فرارنمیکنه که توروبادوتابچه کوچیک تنهامیزارن
افرین اگه خیلی دوست داره حتمااا پدرو مادرشو الان ببره مشهد با کاروان بفرسته خودش کجا میخواد بره نمیگه شما با یه بچه و نوزاد خودتم که با بخیه نیاز دارید کنارتون باشه
سلام مهرانگیز جون چقدر این اواخر بارداری بهت استرس وارد می‌کنه
بگو پولشو بده داداشش ببره
بگو همین موقعی که مثلا برای من مرخصی گرفتی پیشم باشی برای مامانت مرخصی گرفتی انگار
مامانش چه عملی داره
سزارین ۵۰ تومنه دیگه الان 😄
خب با ماشینش میخاد ببردش
کمتر درمیاد
هتل از طرف سرکارش میخاد رزروکنه بازم کمتر درمیاد
واسه همین میخاد خودش ببردش
تو خودتم مثل اینکه میدونی میخوان برن دیگه
بذار برن اعصاب خودتو خورد نکن بعد بگو باید برا من طلا بخری 😃
مامانم میگه بهش بگو برید
زودم برگردید .
ارج و قربت رو ببر بالا .
سری بعد خودتون برید .

برام طلا رو خرید جلوجلو
برای کادو زایمان
یه ۵۰تومن دراومد
به نظرم این حق طبیعی ات هست عزیزم که روزهای اول زایمان کنارت باشه همسرت
نباید به کسی اجازه بدی که شوهرت اون روزها کنارت نباشه.
اینکه بگه بهت پدر و مادرش رو می بره بعد تو رو خیلی ناراحت کننده هست توی این شرایط.
اگر می خواهی خاطره ی بدی از به دنیا اومدن بچه ات نداشته باشی باید کاری کنه که منصرف بشه وگرنه همیشه توی دلت می مونه که چطور تونست توی این روزهای سخت تنهات بذاره
بهش بگو تو همسرمی و باید کنارم باشی هرچقدر هم مادر و خواهرم کنارم باشن تو پدر بچه هامی من به قوت قلب تو نیاز دارم.
به شوهرم گفتم
به مامانت نگفتی اخه موقع زایمان زنمه
گف بیخیال نمیرم
بایه حالتی
منم دراومدم گفتم میخای بری برو
هرطور خودت میدونی
فقط قبل اینکه زایمان کنم برید وزود برگردید
دراولین فرصت مناسب بعدش منم ببری
مدیریت مالی هم فراموش نکنی
دیگه خودت میدونی
بهش گفتم میخای بری برو
ولی قبل اینکه زایمان کنم برید وبرگردید
اگر اینجوری بشه که خیلی خوب میشه
ولی من بودم نمیزاشتم بره ، تا هم خودش هم مادرش بفهمه الان دیگه اولویت پسرش زن و بچه اش هستن

امام رضا رفتنی که بخوای دل یه زن باردار و ناراحت کنی و بری واقعا چه ارزشی داره حداقل ادم جای زیارتی میره جوری بشه پشت سرش دلخوری نباشه
من پسرم ۲۰ روزش بود رفتم سفر واقعا میتونن بمونید باهم برین ، الان برن باز نمی‌دونم تولد بچه میشه مادر شوهرت هوس کربلا می‌کنه

نمی‌دونم فلان تایم میشه مادر شوهرت هوس مکه می‌کنه این قضیه رو اگه فکر می‌کنی ممکنه عادت کنن همین الان درستش کن

یبار برن ببینن تهش تو با یکمی سردی حالا نمیرم کوتاه میای دیگه نمیتونی کنترل کنی
جاااان شهرمامناسبتره ۱۸تومنه
شما کجایی ؟
تازه۳۵قیمت پایینشه
آذربایجان غربی
بیمارستان دولتی دکترمن خیلی خوبه کارش ۱۸ تومنه
دل انگیز اگه واقعا میخان برن و تو نمیخای چیزی بگی عزیزم اوقات خودتو این اخرای بارداری خراب نکن تو برا رضای خدا و برا دل شوهرت این کارو انجام بده اگه میدونی که مجبوری بپذیری انشالله که نی نی کوچولوت موقعی دنیا میاد که همسرت کنارت باشه
قلق شوهرای مختلف متفاوته.
مال من اینجور بهتر جواب میده
دعوا نکنی. بحث نکنی. با تحکم بهش نگی.
مثلا اینکه یواش یواش بگی درد دارم و خودت بزنی مریضی
بگی وای تو بری من چیکار کنم.ازش رو بگیری. گریه کنی.
نمیدونم یه جوری به فکر این باش نتیجه ی دلخواهت رو ببینی
در صمن من فک میکنم بچه که دنیا بیاد این اتفاق نمیفته
مگه میشه بچه ده روزه رو ول کرد رفت مشهد
بچه دکتر میخواد مراقبت میخواد
گلم من نمیدونم چی بگم ولی خودش باید درک داشته باشه. همسر تازه زایمان کرده یک بچه ۳ ساله یک نوزاد رو بزاره با مامانش بره مشهد؟ من باشم پاره ش میکنم😅 اگه میتونید خرجش از شما باشه ۳ روزه برادر شوهرتون مادر و پدرش رو ببره مشهد اگه نه که بزارید یکم حال شما بهتر بشه مادرش هم عمل کنه بعد همگی باهم برید
مامانمم حرف شمارو میزنه
میگه اوقاتت تلخ نکن بزار برن
اماته دلم یه غمی هس عصر تاحالا
عادیه غم ته دلت مادرش باید شعور داشته باشه بگه پسرم زنت پا به ماهه بمون کنارش که متاشفانه نداره
از چشم همسرتم نبین وقتی مادرش اومده با دلسوزی گفته و ازش خاسته و گفته کههههه به برادرت گفتم و محل نزاشته انگار ادم تو رودروایسی میمونه هم یه طرف تو یه طرف بچتون یه طرف مادرش
و شما کاملا حق داری ناراحت باشی
عزیزم همسرت باکاروان بفرستشون
همسرش کرم داره خودش میخاد دهقان فداکار باشه
سلام چطوری بانوجان خوبی ارکیده جونی چطوره
تاپیک خرید برام بازنمیشه پرتم میده
نگارتوچطوری دایان جان بهترشده؟
بااین حرفش موافقم اگه واقعا نمیخوای برن که یه جوری بهونه بیار که نره ولی اگه ته دلت راضی هستی بیخیال شو بره اونم باید خودش درک داشته باشه
قوانین عوض شده
منم سر دخترم شوهرم نبود
ایندفعه دهنم سرویس کردن فقط شوهر میخواستن.
از اول م رفتم تا لحظه آخر
شوهرم سفر کاری بود. تا فرداش ک میخواستم مرخص بشم. خودشو رسوند اومد
سلام عزیزم خوبی معصومه بچه ها خوبن
شکر دایانم بهتره
سلام عزیزم خوبی
فدای تو شکر خدا خوبه❤️😍
اتفاقا بچها گفتن مصومه نیستش
وای خدایا😠😠😠یعنی چی اصلا درک نداره مادرشوهرت
تو تازه زایمان میکنی کای خرج باید بکنه شوهرت باید باشه پیش شما مراقبتون باشه این وسط مشهد رفتنشون چیه
کلی*
سلام عزیزم من اگه جای شما بودم میگفتم همسرم براشون هتل و بلیط بگیره خودشون برن چون گفتی شرایط مالیشون اوکی نیست. اصلا نگو نرن و بذارن بعدا اگه مقدوره بدون همسرت راهیشون کنید.
چون پا به ماهی نباید تنهات بذاره

سوالات مشابه