Ooma
پرسش (1404/05/09):

طلاق با دو بچه

بچه ها من دارم از همسرم جدا میشم
خیلی تلاش کردم صدمو تو این زندگی گذاشتم ولی همسرم حتی یکشم نذاشت
اون حتی حالی از بچه هاش نمیپرسه
قید بچه هاشم زده
وقتی میبینم بچه های اطرافیانم همش دور پدرشونن یا پدرشون به بچه هاشون اهمیت میدن دلم واسه بچه هام که با حسرت نگاه میکنن آتیش میگیره
چه جور با این موضوع کنار بیام
آخه خیلی تلاش کردم که مشکلات حل بشه ولی نشد که نشد
و الان بین جون بچه هام و احساساتشون موندم
بمونم و با توهمات اعتیاد کنار بیام یا جدا بشم
از یه طرف جون بچه ها تو خطره از یه طرفم با حسرت نگاه کردن بچه هام به بچه های اطرافیانم که پدرشون اینقدر بهشون اهمیت میده عذابم میده

عزیزم خیلی سخته ولی بنظرم پدری که اعتیاد داره نمیتونه درست و به اندازه محبت کنه به بچه هات و مهم تر از همه امنیت جانی ندارن پیش پدرشون
سلام عزیزم حق داری این حسرت بچه ها که گفتی واقعا عذاب آوره 😭😭امیدوارم خدا در خیر به روی شما و بچه ها باز کنه
عزیزم دختر دایی من دوتا بچه داشت شوهرش اعتیاد داشت دست بزن داشت .جدا شد بچهاشم دست خود دختر داییم ...امروز میخان ببرن حرم عقدش کنن ..
میدونم سخته ‌ولی پشت هر سختی ی اسونی هست ..
من از شوهر اولم جدا شدم ..بددل رد دهن بود ..خواب باز ازدواج کردم ..الانم ی دختر دارم ...نمیگم این زندگیم هم خوبه ..خوب بد باهمه ..
ولی راحت باشن .بچهات بهتر تا اینک خدایی نکرده جونشون در خطر باشه ...
حسرت بهتراز زجریه که شما میگید فردا پس فردا همین بچها بزرگ شن میگن توکه دیدی پدرمون بی عرضه بود چرا جدا نشدی باعث پیشرفت بچه هات میشه
میخام نباشن همچین پدرایی اگه دست بزن داره خرجتو نمیده زاتش خرابه بد دهنه اصلا پشیمون نباش کارتو انجام بده اگه جووونی مطمعا باش یکی میاد که خودتو دوس داره بچه هاتم نگر میداره البته انتخاب خودته
مثل پدر من که هیچ کاری کع برامون نکرد هیچ نزاشت درسمونم بخونیم که حداقل به یجایی برسیم من الان ازدواج کردم درسمم میخونم باردارم هستم
لاقل لاقل هیچی که نباشه باید خرجتو بده همایتت کنه اینده داشته باشی که اگر دوتا سه تا مشکل هم داره تحمل کنی غیر این صورت ارزش تحمل نداره
تحمل کنی ک چی بشهه
کاش فقط اعتیاد بود ی حسن خوب نداره که دلم به اون خوش باشه
ممنون گلم
خدا حفظ کنه کوچولوت رو عزیزم
اره ولی میگم نکنه دوسال دیگه بچه ها بخاطر تصمیم الان من دچار مشکلات بشن
تحمل=تلف کردن عمر خودت بچه هات
اره می‌دونم ولی همش میگم نکنه بچه ها بزرگ که شدن منو مقصر بدونن که تو بخاطر ما تحمل میکردی
بخدا یه حسن خوب نداره که دل خوش باشم
حروقت تورو مقصر دونستن بگو برین پیش پدرتون
ببینم خودشون میتونن تحمل کنن
بخدا هزار تومان تا الان به من نداده
حتی نفقه بچه هاشم نمیده من به درک
پولم بابت اعتیادش از شما میگیره
اصلن سرکار میره
اگه پدر مادرت همایتگرن پناه ببر بهشون
اصلا خونه از خوش داره که اجاره نشین نباشین؟
حداقل حداقلشو میگم
تا زمانی که بچه هام نبودن همه چی رو تحمل کرد شکاکی توهمات بد دهنی کتک بی پولی بی اعتمادی تهمت و... ولی چند سری توهم زد ک میخواست برای بچه چهار ماهه مشکل ساز بشه،از اون روز تا الان فقط از جون بچه هام میترسم
اره بخدا تمام خرجش با خودم بود
هنوزم دنبال اینی ک درست شه؟
نه بابا اگه سرکار می‌رفت که حداقل دلم بهش خوش بود
خب بدرد چی میخوره
چندسال از خودمو و بچه هام که بگذره اونم حمایت میکردن ولی حیف از ذات کثیفش
همون موقع نباید تحمل میکردی که الان بادوتا بچه پشیمون باشی
نه یه خونه داره واسه پدرش که هرزمان بحثمون میشد همسرم رو تهدید می‌کرد که اگه بری طرف زنت من خونه و ماشین رو ازت میگیرم چند سال بحث داریم یه بار نشد که خودش بیاد طرفم بگه معذرت می‌خوام بابت فلان رفتارم
چون تحت نظارت خانوادش بود
خودش به زبون خودش می‌گفت مهسا خانوادم نمیذارن تو زمان قهرمون بیام طرفت
من عقد بودم همین چیزارو دیدم دمم گذاشتم رو کولم رفتم هرچی گفتن ابرو پدر مادرت هرچی گفتن درست میشه هرچی گفتن اینجور اونجور کار خودمو کردم
اگه از اولش تاحالا اینجوریه معطل نکن ک درست بشو نیست
نه اصلا به درست شدنش فکرم نمیکنم چون خودم خیلی تلاش کردم براش
از پنج ماه بارداری تا ماه آخر چهارطبق پله رو هر روز بالا پایین میرفتم تا اون رو از این مواد لعنتی دور کنم ولی حیف از اون همه تلاش و وقتی که گذاشتم براش
فکر میکردم همه چی درست میشه
اعتیادش مثبتی هست؟
چقدر عاقلانه
مشکل منم ترس از ابرو بود
هیچکس هیچکس رو نمیتونه تعغیر بده خاهر من ده ساله فکر میکنه میتونه شوهرشو تعغیر بده ولی عمرشو داره تلف میکنه
خدا شاهده تو زمان نامزدی هم ازش کتک میخوردم ولی بخاطر ابرو خانواده نمیتونسم کنار بکشم حتی نمی‌خواستم خانوادمم ناراحت کنم برای همین ی کلام در مورد مشکلاتم بهشون نمیگفتم تا الان بعد از دوتا بچه
میگم کاش همون اولش این کارو میکردم
مال من یدونه پسر بود به حرف خانوادش میگفتن بشین میگفت چشم میگفتن پاشو میگفتن پاشو میگف چشم خرج خوردنشونم یه حقوق جانبازی پدرش داشته سه نفری خودشو مادر پدرش مینشستن پاش میخوردن
اره به متادون حشیش شیشه هروئین ماری
ناس و سیگارم که کار دایمش بود
اره واقعا همینجوره
من باخودم فکر کردم گفتم فردا پس فردا من خودم اضاف میشم یه بچه دیگه اضاف میشه خب ما با هزار دل امید میایم تو زندگیش
از همون اول میگفتم برو سرکار میگفت به عشق تو نمیتونم برم همش گریه میکرد بدون تو نمیتونم فیلمش بودا
🤦‍♀️
با متادون ماری میشه کنار اومد شیشه حشیش نع
وای چقدر حرفش شبیه همسر منه
ولی اون شکاک بود توهم میزد که نکنه اون بره بیرون از خونه من با کسی برم بیرون
با وجود یه بچه و بارداری دوم
دقیقا همینطور بود من میرفتم دسشویی میومد از شکاکیش بود میگف دلم برات تنگ میشه
خیلی توهم میزد نابود شدم این مدت
یبار به حد مرگ منو زد
سر همین شکاکی
خدا لعنتشون کنه
خداروشکر که همون اولش اقدام کردی واسه جدایی
توعم هنوز پیر نشدی هنوز دیر نیست
من تو بارداری اینقدر کتک خوردم از دستش که حد نداشت
خب خوبه خودتم میگی اگه دست رو بچه هات بلند کنه چکار میکنی خودتو نمیکشی؟
بمیرم خواهر چی کشیدی..
همش به من میگف عروسی کنیم مطمعا شم همیشه پیشمی اونوقت میرم سرکار گفتم میخام نری
بخدا لیاقتش این نیست خانوما احساساتی هستن
من فقط نگران بچه هامم ‌.میگم کاش سرنوشتشون اینجور نمیشد
نگاه با حسرت شون رو میبینم وقتی که بچه های اطرافیانم با پدرشون میرن بیرون،میگن می‌خندن
بغل میشن و...
ته چقدر سخته برام دیدن این لحظات
خب مگه الان به بچه ها محبت میکنه
؟!
باید حمایتگری باشه اخه
خدا شاهده برای اینکه منو عذاب بده بچه چهار ماهه رو اذیت میکرد فشار میداد حرص و عقده هاش خالی میکرد سر اون بی زبون
اره همینطوره
خدا نکنه قشنگم.اووووف اینا یک صدم مشکلاتمم نیس بخدا
وای چقدر حرفاش شبیه همسر منع ولی ازدواج کردیم بدتر شد
مهسا جان فایده نداره
تا وقتی ک‌ معتاده هیچی حالیش نمیشه
بمونی و هر روز دعوا و کتک کاری ببینن ک بدتره براشون
چرا درنگ میکنی میخای بمونی چه گلی بزنه به سرت تو یه مادر عاقلی میخام نباشه محبت به بچهاش مگ ما که مادرمون موندو پدرمون محبتمون نکرد چه گلی تو سرمون خورد
چند سالته
ماکه محبت ندیدیدم مُردیم؟
دیشب منو همسرم یکم صدامون بالا رفت
دخترم داشت میلرزید
نه بابا‌.تو بارداری دومم قهر کردیم تا الان
حتی بچه دومم ندیده
واقعا بچشو ندیده تاحالا؟
بزار بره بمیره برا همچین مردای بی زاتی نباید بچه بیاری تا نصلشون منقرض شه
اره خیلی سخته خودمم بخاطر همین کنار کشیدم
چون میدونم بچه هام خیلی تو این زندگی نکبتی داغون میشن
بمیرم
سی سال
محبت اونه که نزاره اب تودل خودتو بچه هات تکون بخوره تا یه چیز خاستین کم نزاره محبت کلامی اونم واسه پسر چ فایده داره
دور از جونت خواهری.از خدا می‌خوام هیچوقت تو زندگیت رنگ غم رو نبینی و همیشه شاد و خوشحال باشی
ن خاکبرسر بی لیاقتش کنن
سرکار میری؟
واقعا
اره واقعا همینطوره که میگی
ممنونم انشالاه که مشکلت درست بشو که نیست همینطور که خدا برامن یه سر نوشت خوب باز کرد برای تو بچه هاتم باز کنه
نه من پدرم خیلی حمایتم می‌کنه نیازی به کار ندارم فعلا تا بچه هام کوچیکن.یکم بزرگتر بشن بعدش بهش فکر میکنم چون الان واقعا نمیشه
قربونت برم
وقتی خدا همچین پدری بهت داده چرا موندی تو این زندگی بدرد نخور
😘😘😘😘
ادم منت پدرشو بکشه بهتراز اینه که منت یه همچین ادمای رو بکشه
خدا حفظش کنه
من شاید17/18سالم بیشتر نیست ولی یه چیزای کشیدم یه روزایی گزروندم از ازدواج اجبار بگیر تااااااا هرچیزی یه روزای یه خاستگار دیگه داشتم که بدرد نخور تراز این حرفا مامان بابام میزدن میگفتن باید زنش شی با چشم خونی میومدم پیش خاهرم خاهرم میگفت بری بدبخت تره الان میشی میگفتم خاهر بابام گفته پاتو خورد میکنم میگف پات خورد شه بهتراز اینه جونیتو بزاری پای ادم بی عرضه مف بزار پات خورد شه خوب میشه ولی اگه قلبت شکست هیچوقت خوب نمیشه
همه میگن بهم
واقعنم راست میگف تو که الهی شکر پدر مادرت مث ما نبوده
واقعا همینطوره
ممنون گلم
موقع میخاستم نامزد بودم جدا شم مامانم لج کرد تاحد مرگ زدم انگشتم مو برد ولی کار خودمو کرد
آخی عزیزم چقدر سخت
نه من پدر و مادرم برام کم نذاشتن
همیشه میرفتم دادگاه باچشم گریون نه کرایه میدادن برم دادگاه نه میزاشتن برم خودم میرفتم کارگری میدادم
بمیرم
بهترین کارو کردی
بمیرم برات چقدر اذیت شدی تو
الانم به اون زندگی که میخاستم رسیدم
حالا میبینی ادماییم بودن که بیشتراز شما سختی کشیدن بازم کم نیاوردن پس توعم میتونی
خداروشکر گلم انشاالله هیچوقت رنگ غم رو تو زندگیت نبینی و بهترینها برسی
قربونت برم ❤️
همچنین عزیزم 🧡🧡😘😘😘😘
نری بمونی که حیفی
عزیزم
برات خوب نیس تعریف کنم
ولی چند وقت پیش یکی از آشناهای بابام تعریف می‌کرد
طرف اعتیاد ‌شدید داشته. توهم زده بود
زن و بچه یک و نیم سالش خفه کرده بود.
و یه بچه 5 ساله میمونه اونم بهزیستی میبره.
مرده فرار کرده بوده همون لحظه
فرداش ک حالش خوب بوده برگشته فهمیده چ گندی زده
پلیس اونو گرفته.
میخوام بگم
حیف زندگی خودت و بچه هات
فقط جونت بگیر برو
بنظرم من بس گفتم محسا دردای خودشو یادش رفت😂😂😂😂😂😂😂😂
چ روزگاری داشتی
الان خوندم
خداروشکر راحت شدی
درمون شد
😂😂😂
خیلی وقتا خدا بعضی سختیارو به ادم میده که قدر داشته هاشو بدونه
وناراحتم نیستم چون خدا برام جبران کرد و یه تجربه هایی الان دارم که شاید اگه نداشتم زندگی برام سخت بود
یه نون میخورم یه نون میدم راه رضای خدا ک الان اینجام هروزم خداروشاکرم بابت همسرم بابت پدر شوهر مادر شوهرم بابت دخترم بابت خاهرم بابت زندگیم بابت همه چی
الان خونه ی پدرتی؟ با این اوضاع چرا تا حالا اقدام ب جدایی نکردی؟
عزیزم تو رو خدا تحمل کن و یه شغلی جور کن که بتونی حداقل یه خونه رهن کنی بعد طلاق بگیر بچه هاتم ببر
اینجوری ۲،۳سال باید صبر کنه اخه😪رهن خونه کمه کم ۲۰۰ میخواد
چقدر تحمل کنه ‌..بعدشم میگن ک خونه پدرشونن ...پس چه فرقی میکنه تحمل کنه .پول جمع کنه بره خونه بگیره .بعد طلاق بگیره
.
یا الان طلاق بگیره بعد دنبال کار باشه .
خدارو شکر ک خوشبختی عزیزم
اگه آدم معتاد در اون حد ک توهم داره بلایی سر بچه هاش و خودش بیاره چیکار کنه ؟
تحمل میشه کرد؟
دوست من مثه اینکه از اول ازدواج مشکل داشتن . شوهره دست بزن داره ، شکاک و بدبین و تهمت های ناروا . میخواد طلاق بگیره شوهرش میگه باید مهریه رو ببخشی . حالا هم بچه رو چندماهه برده پیش خودش ومادر در حسرت دیدن بچشه. من موندم چرا دادگاه حق طلاق نمیده وقتی یه زن آنقدر اذیته
جون ننه ش
مطمئن که میشد دیگه ۲۴ساعته تو حلقت. بود که بی اجازه سرویسم نری
اسپرم همین کثافطا قوی تره
مهساجون اگر میخای خدای ناکرده پسرات از پدرشون درس نگیرن تا بچه ان نجاتشون بده
خدارو شکر بعداز اون سختیا یه زندگی خوب قسمتت شده
بیخیال تورو خدا
چیو تحمل کنه طرف میگه بچه ۱سالشو هنوز ندیده

سوالات مشابه