Ooma
پرسش (1404/04/19):

چالش های ۳ تا ۴ سالگی بچها🤕

سلام خوبید مامانا شبتون بخیر
چالش هاتون تو ۳ سالگی چیه و چه راه حلی براش پیدا کردین؟
موقع عصبانیت واکنشتون چیه و چطور خودتون آروم میکنید؟

به نام خدا
دخترم سه سالودوماهشه
ول کن شیشه نیس
خیلی اب میخوره و ازاین بابت مدام تودستشویی هستیم
شبام چندباربیدارمیشه و اب میخوره و میخوابه
جایی میریم غذانمیخوره
این چالشای منه و هرروزکلی حرص میخورم بابتش
دختر من از وقتی غذا خور شد کسی خونمون باشه یا جایی باشیم اصلا غذا نمیخوره ولی خودمون باشیم اوکیه
چالش های منم اینه نمیدونم چرا عصبی و پر تنش شده حدود یک هفته ست میدونمم بخاطر اومدن خواهرش نیست چون بااون خیلی اوکیه ماام اصلا رفتارمون باهاش عوض نشده بلکه بهترم شده اما واقعا برام سوال شده چرا عصبی هستش
مثلا مهربون و بااحترام باهاش صحبت میکنیم اون با لحن عصبی و پرخاشگرانه جوابمونو میده😑
من که کاملا دیوونه شدم😑😑
نمیدونم سرمو کجا بکوبم از این حجم از فشاری که رومه
فقط میدونم وقتی عصبیم نباید بیاد دور و برم تا ۳ ثانیه عصبانیتم میخوابه بیاد نزدیکم احتمال اینکه دستم روش بلندبشه هست
اره دخترمنم خیلی لج بازشده هرچی بهش میگیم برعکس جوابمونومیده عصبانی میشه دوست ندارم حرص بخوره مثلامیگم تودخترمنی میگه نه من دختربابام یامادربزرگش بهش میگه من دوستت دارم میگه نه تومنودوست نداری بامن حرف نزن اصلاهرچی میگیم برعکس جواب میده مخصوصااطرافیان باز ازمن یکم حرف شنوی داره و منوقبول داره ولی بادیگران خیلی بالجبازی حرف میزنه منم میگم تروخداسربه سرش نزاریدبچم حرص نخوره
خداقوت بده بهت صبوری کن این روزام بگذره واقعا بچه داری سخته سخترین کاردنیاس هم روحی هم جسمی ادم داغون میشه تایه بچه خوب تربیت کنه
سلام خوبین
پسر منم یه مدته خیلییی لجباز شده
مثلا اگه یه چیزی بخواد بهش ندیم سریع گریه میکنه ،دیگه گریش هم بند نمیاد یه ساعت جیغ میزنه
جایی بریم دیگه نمیخواد برگرده خونه
از خونه بیزاره مثلا خونه مامانم باشم میگه من شب اینجا میخوابم
همین گریه کردنه خیلی رو مخمه
میگم الان ۴سالشه دیگه نباید اینقدر گریه کنه ولی روز به روز بدتر میشه
هرکیو میبینم تو فامیل ک همسن پسر منه اینقدر گریه و لجبازی نمیکنه
یکم منطق داره یه چیزی تموم شده میفهمه
ولی پسر من نمیفهمه هرچی بهش میگیم تموم شده گریه ک من میخوام
دختر منم سه سال و دوماهه و هنوز موفق ب ترک پستونک نشدم🥲
وای خیلی لجباز میشن این سن
پسر منم هنو میخوره
میگ قد بابام ک شدم دیگ نمیخورم
هر چی براش قصه میگم راجبش باز میره میخوره..
گفتم بدش اقای فروشنده تا بهت اسکیت بده حاضر نشد .. با اینک انقد اسکیت دوس داره
پسر منم همینه
مثلا چنان گریه میکنه ک هر کی رد شه میگن بچه رو دارن سلاخی میکنن... بعد حالا چشه؟ باطری اسباب بازیش ضعیف شده من میخام براش عوضش کنم...!!
اگر جای مناسبی پیدا کردی منم خبر کن😂
اینکه دقیقا چی درسته رو نمیدونم فقط میدونم ما مادرا خیلی گناه داریم زیر بار این همه مسئولیت و فشار پوره داریم میشیم
دختر منم اینجوره هرچقدر میگم باهاش یکی به دو نکنید گوش نمیدن همش عصبیش میکنن باعث میشه یکسره جیغ بزنه
حتما😁
دختر من مشکل شیرپوستونک و دسشویی رفتن نداره
اما جدیدا سر هر چی جیغای بدی میکشه
چیزی میخاد باید بخری انجام بدی و اصلا صبر نداره
یکمم لوسه چون هر چی خاسه انجام دادیم
از حق خودش میتونه کم و بیش دفاع کنه
رابطه ش با بقیه و غریبه ها بد نیس میتونه ب تنهایی تعامل کنع باهاشون
اما همش دنبال اینه ارایش کنه هر چی لوازم ارایشمو ازش فایم میکنم بازم برمیداره بازم از ی جا پیدا میکنه دائم رژ میزنه کرم میزنه
هر چی میگم همینجوری خوشگلی نکن فلان اصلاااااااا
نمیدونم چکار کنم با اینکارش
خودشم اصلا تنهایی بازی نمیکنه میگه تو هم باهام بازی کن اگه بازی نکنم باهاش دست ب اسباب بازیاش ماه ب ماه نمیزنه
بعدازظهرا میبریمش بیرون برا بازی از ۵ ۶ غروب تا ۱۱ ۱۲ شب بازم وقی میاریمش کمشه میگه بازم میخام بازی کنم انقدر گریه میکنه میخابه
خابش همون ۱۱ ۱۲ شب تا ۱۰ صبحه خاب ظهر نداره
حرف زدنش همه کلماتو میگه اما شاید ی سریاشو ی عده متوجه نشن اما یکی دوروز ک با یک ادم جدید حرف بزنه کاملا متوجه حرفاش میشن
غذا اگه چیپس و این چیزا نخوره غذاش خوبه اما هر چیزی نمیخوره بد غذاس یکم
توغذا خوردن و لباس پوشدن مستقل نشده و باید کمکش کنم
مشکلم حموم رفتنشه اصلا حموم نمیاد اصلا وقتی هم میاد دائم گریه میکنه
بر عکس پسر من. عاشق حمام و آب بازیه
دختر من همه ی کاره رو میگه خودم بکنم ووای به روزی که عجله داشته باشم و بخوام مثلا خودم کفش پاش کنم تا ساعت ها اشک میریزه و اینکه خیلی عصبی حرف میزنه و دستور میده
کارها
من همش غصه میخوردم فکر میکردم من مامان بدی هستم که دخترم این کارهارو میکنه😢😢😢
یعنی همه بچه ها مثل همن
دختر من شیشه رو ول نمیکنه میگه حتما باید تو اون آب بخورم هرکی هم مبببنه بهم میگه دیگه بهش نده
خیلی پرتحرک و پرجنب ک جوشه
اگه یروز شوهرم نباشه بیرون نبریم انقد نق نق میکنه بهم دیوونم میکنه
هنوز شیطنت داره دایم داره ی خرابکاری میکنه ی کاری ک تاکیید میکنی نکن بد تر میکنه
من که دیگه کم مونده سربه بیابون بزنم
دخترم خیلی باصدای بلندوعصبانیت حرف میزنه جیغ میزنه
وقتی هم یه چیزی میگم میگه هیچی نگو ولم کن
غذاخوردنش که کلافه کننده هس بایدغذایی باشه که خودش دوس داره
خیلی عصبیم میکنه تازگیایادگرفته اصلاحرف گوش نمیکنه 😐😐
پسرتوهم مردادی هس؟؟
من دلم میخواددوروز برم بیمارستان بستری شم فقط بخورم و بخوابم هیچکاری نکنم ازخونه و بچه داری دورباشم خونه روبه چشم یه کارخونه میبینم که مدام بایدکارانجام بدم البته من وسواس دارم اینم بی دلیل نیس همش بچم مقصرنیس خودمم مقصرم توخستگیم😅
نمیخوره، نمیخوابه، فقط نه میگه، یسره در حال دویدنه، اگر جایی رفتیم دیگه برا برگشتش مصیبت داریم، تازه دوباره یادش افتاده بغلی بشه 😄 مجدد یادش افتاده نقاشی بکشه رو دیوار، لباس نمیپوشه، موهاشو نمیذاره درست شونه کنم، هیچ شارژری از دستش در امان نیست، شارژر خرابم بش دادم باز میره سالما رو پیدا میکنه. نمیذاره برم سر کار، یه کاری رو که دوست داره یا شعر یا داستانی رو ۵۰۰ بار میگه تکرار کن، ینی ۵۰۰ بار نباشه که اغراق نکرده باشم، ۴۰۰ بار دیگه واقعیه 😂
ولی سنشو خیلی دوست دارم با تمام سختی و لجبازیاش، چون هر روز یا هر هفته داره حرفای جدیدی میزنه و کارای جدیدی میکنه و متفاوت تر از کوچیکیاشه، هرچقد که دهنمو سرویس کرده ولی به نظرم اوج بامزگی بچه ها همین سنه 😍
دختر منم
کسی میاد کلا هیچی نمی‌خوره
تا یه کلمه بگی گریه میکنه.
برای همین غذا قبل سفره يا بعد سفره میبرمش تو اتاق شکمش سیر میکنم.
هر دیقه میخواد بره پارک
از پارک میاری خونه. دوباره میخواد بره.
هر کی میاد خونه کفشاش میپوشه جلو در وایستاده ک بریم.
همه جای خونه و مبل ها خیس آب بازی میکنه.
ولی ب قول فهیمه خانم بامزه
من زیاد حرص نمیخورم
میگم بدرک بزار خرابکاری کنه.
من دوباره هانا بدنیا نمیارم ک.
اونم دوباره دوساله نمیشه
با این وضع وزنم رفته بالا يسره میگه بغلم کن. کلا کمر دردم
همه رژ لبام ب دیوار مالیده
خونه تازه رنگ کردم
دوباره نقاشی کرده بود.
همه وسایلش تو خونه میریزه.
جمع کنم گریه میکنه.
یه سره تو کابینت هاس.
نه عزیزم تیرماهی
۲۸ تیر
۴روزازپسرمن بزرگتره
دقیقا منم مقصر خودمم هزار بار شوهرم گفته امروز کار نکن استراحت کن باز انقدر خرم بلند میشم بیشتر از روزای دیگه کار میکنم😂
دورازجون😅
اره این راهکار خوبیه
دقیقا منم هردقیقه باید آب بدم دستش و همش بره دستشویی🫠
درسته باهاش خوبین ولی شاید حس میکنه محبت کمتری بهش دارین یا اینکه چون بچتون کوچیک طبیعتا وقت بیشتری برای رسیدگی لازم داره بدش میاد
منم دقیقا وقتی عصبیم ب دخترم و شوهرم میگم سمت من نیایید🤐 ولی زود اوکی نمیسم
ش
دختر منم عصبانی میشه کلا حرف حرف خودش باید باشه با باباش خیلی کلنجار میره ولی من بهتر میتونم قانعش کنم
مثلا از خواب بیدار میشه کل لامپهای خونه رو باید روشن کنه و کسی اجازه نداره خاموش کنه😁
فکر کنم چالش هممون مثل هم باشه🥹 دختر منم دوس داره خونه بقیه بمونه ولی خب بچه‌ای بقیه خیلی اذیت میکنن و رفتارهای بدی نشون میدن دوس ندارم زیاد جایی بمونه
من تو لحظه عصبی میشم و سریع آروم میشم مگه اینکه عمق فاجعه شدید باشه😂😂
حالا پسرم آرومتر بود دخترمو میبینه شیطونی هاشو داره یاد میگیره هرکاری اون میکنه اینم پشت سرش
من یسری کارهایی ک بخوام انجام نده یا رفتارهای خوبی رو ک میخوام انجام بده بهش میگم تولد ۳سالگیت رو گرفتی دیگ بزرگتر شدی باید اینکارو کنی و فلان تا حدودی خوبه حداقلش در لحظه جواب میده
فکر کنم میگن تا ۳ سال مشکل نیست ولی کم کم سوراخش کن ک خراب بشه از سوراخ کوچیک شروع کن
و اصلا جایگزین بهش ندی
تو اون جمع ها نرو تا چند وقت
من جاهایی ک دخترم اذیت میشه نمیرم یا مگه دوسه هفته ای یبار برم ک اون عامل اذیت هم باشه و زیاد نمیمونم
درمورد لوازم آرایشی جایی بزار تو کمد قفل داشته باشه یا دستش نرسه چون از الان عشق ب لوازم آرایش شروع میشه و دیگ تمامی نداره و سعی کن جلوش آرایش نکن
تا شاید عادی بشه
و من ب دخترم میگم اینا مناسب سن تو نیستن و نهایتش پد پنکک ک تمیز باشه بزنم تو صورتش
یه چند ماه دیگ بازی کردن تنهایی رو یاد میگیره الان دختر من بازی میکنه تنهایی اگ کاری بش نداشته باشیم ساعتها برا خودش میشینه
ببین اگ مهدکودک خوبی سمتتون هست بفرستش من سعی میکنم از مهر بفرستمش
۳سال ک تمام کنن مستقل تر میشن
من بعد تولدش گفتم ک دیگ بزرگتر شدی الان دیگ میتونی خودت لباس بپوشی و کارات انجام بدی
اسم دخترعموش آوردم براش ک اونم وقتی ۳سالش شد دیگ خودش لباس می‌پوشید و ...
دختر من چه تو کارای خوب چه بد تلقین خیلی بالایی داره و زود یاد میگیره😁 برا مثبتا خوبه ولی کارهای بد رو اعصابم ک زود یاد میگیره
شماهم باهاش صحبت کن ک قراره چند روز دیگ تولدت باشه بزرگتر میشی و از این حرفا براش کیک بگیر و باش حرف بزن
این همون استقلالی هست ک بچها تو این سن بش میرسن
خودمم وقتی عجله دارم این مشکل رو دارم سعی میکنم زودتر اماده بشم ک کمتر عجله کنم بهش
هممون مثل همیم یکی کمتر یکی بیشتر
خانوما یه سوال
مهد نفرستادن خیلی بده؟یعنی بچه از اونایی که میرن خیلی عقب میمونن
شیشه رو از دکترسوال کن اگ اشکالی نداره حساسیت نشون نده و به جاش چند تا لیوان نی دار خوشکل براش بگیر ب انتخاب خودش شاید جایگزین خوبی بشه براش
ماهم از بس هرشب بیرون میریم دیگ عادت شده اگ ی شب نره کلافست
داد و جیغ ویژگی اصلا این سن هست متاسفانه
فهیمه جان یسری از اخلاق هاشون برمیگرده ب دور بودن از مادر
خواهر تودم بچه‌اش اینجور بودن خیلی اذیت میکردن و مدام ازش باج میگرفتن ک بزارن مامانشون بره سرکار
یسری اخلاق ها ک واقعا مختص سنشون هست و باید یاد بگیریم چطور برخورد کنیم
دختر منم عشق شارژر 🤥🥲 و داستان تکراری هم ک یکی دیگ از ویژگی هاش🤣🤣 چقد شبیه همن بچها
یکیش داداشمه یکیشم پسرعموش
تو یه ساختمونیم با مامانمینا😢
خیلی خوبه ک زود آروم بشی من کلا علاوه براینک دخترم وابسته بود جایی هم اعتماد نداشتم دخترم بفرستم یکم بمونه تا استراحت کنم دیگ خداروشکر با شوهرم بهتر شده و تنهایی باهاش میره دیگ این مواقع یه دو ساعت تنها باشم رفرش میشم
نه ربطی نداره یکی هست اصلا نمیره مهد ولی تو خونه پدر و مادر کلی باهاش تمرین میکنن
دختر من کلا یه هفته رفت مهد ک اونم همراهش بودم ولی خب از قبل کلی شعر بلد بود رنگها رو بلده اعداد تا حدودی بلده و یسری چیزا دیگ
چون خودم و شوهرم باهاش کار می‌کنیم و از خیلی از بچه‌ای مهد جلوتر
منمهد رو برا اینک بازی کنه و مستقل بشه دوس دارم
خیلیی بده😐
داداشت چند سالش؟
هرچقدر بخوای مشغولش کنی بازم نمیشه جلوشون گرفت
اخه تهران مهدای دو زبانه و خوب خیلیییییی قیمتش بالاست ومن بخاطر نفرستادن عذاب وجدان داشتم
۱۴ سالشه ولی از دختر من بچه تره
من مهد هم میفرستم اصلا تاثیر نداره به نظرم شیطون تر هم شده
هرچی که بلد نیست اونجا از بقیه یاد میگیره
چی بگم والا بچه ها خیلی پیچیده هستن
عذاب وجدان نداشته باش خودت باهاش بازی کن کاردستی یادش بده تو اینستا پیج زیاد هست
ی پیجی هست کتاب هوش میفرسته اونو بگیر باهاش کار کن
هروقت از لحاظ هزینه تونستی بعد بفرستش
آخخ ک چقد بچه‌ای بزرگ رو اعصابن ک مثل بچه رفتار میکنن
منم دوتا خواهرزاده دارم دبستانی هستن ولی از بچه دوساله هم بچه ترن
محیط مهد خیلی مهمه
موافقم
اگه دوره ای آنلاین خریدین ک آموزشش خیلی خوب بوده معرفی کنین لطفا
باورمیکنی شاید چهل پنجاه مدل قمقمه لیوان نی دار گرفتیم
اصلا با اونا نمیخوره میگه الا بلا شیشه
بخاطر بچه ی جدیده. پسر منم همینطور شده بود با اینکه کل حواسمون به اون بود ولی خیلی حساس و عصبی شده بود
چقدر عجیبن بچه ها
عاشق خواهرشه همش قربون صدقه اش میره و نگرانشه ولی از طرفی میتونه پرخاشگریش بخاطر وجود خواهرش باشه
چه جالب فاصله سنی بچه هات عین بچه های منه
سلام تو این سن بشدت لجبازن بشدتتتت
خداروشکر پسرم اون دوران گذر کرد
پس روش اصولی باید ب کار ببری براش🫥 تا حالا شده شکسته باشه؟ واکنشش چیه؟
خداروشکر

سوالات مشابه