سلام. بچه ها یجوری دلم گرفته ها. چرا روزگار هیچ وخت بر وفق مراد پیش نمیره. چرا همیشه یه جای کار میلنگه. چرا وقتی یه چیزی برویق مرادته یه مشکل دبگه هست.
18 سالم بود یکی پیدا شد عاشق شدم من. اونم عاشقم شد به گفته خودش.
اومد خواستگاریم چون سربازی نداشت بابام قبول نکرد. گف برو سربازی بیا یک درصد احتمال داره دخترمو بهت بدم..اگه بری سربازی.
عشقم رفت سربازی من دوسال تمام نشستم به پاش. هرخواستگار پروپاقرصی که داشتم. پولدار. سرگرد..مهندس. فامیل. پسرعمه. پسردایی. همسایه. همشو بخاطرش رد کردم.
پدر من کارمند بانک. دوطبقه داشتیم ماشبن داشتیم یه اپارتمان اضافه داشتیم برادرم توش زندگی میکرد. جمعا سه تا بچه بودیم. داداشم. من. خواهرم.
عشقم هیچی نداشت. بیکار بود. پول نداشت. من لیسانس روان شناسی میخوندم. اون دیپلم بود. من پدرم کارمند بود. اون پدرش فرش میبافت. ما سه تا خونه داشتیم اون پدرش یدونه خونه 80 متری داشت.. من سه تا بچه بودیم اونا 8تا بچه بودن.
من مامانم جوون بود اون مادرش پیر بود. من پدرم زندگی خوبی داشتیم اون پدرش هرچی فرش میبافت خرج جهاز 6 تا دختراش کزده بود. من بابام پشت برادرم بود اون پدرش هیچی نداشت به پسراش کمک کنه.
با همه اینا من قبول کزدم. گفتم دوسش دارم دوسم دارم میسازیم همه چیو باهم.
من کار میکنم شوهرم کار میکنه. همه چی که پول نیس. باهم میسازیم
از سریازی برگشت یا هزارتا زور و مکافات و دعوا حرف و حدیث مشاور رفتن بلاخره پدرم موافقت کرد.. بابام گف دخترم تو لوسی. تو حساسی. تو شکننده ایی. من تورو لای لحاف بزرگ کردم تو صبر مشکلات نداری. گفتم بابا دوسش دارم.
کتک خوردم از بابام. حرف شنیدم. دلم شکست از پدرم. ولی از پا درنیومدم. اخرش راضی شد. عقد کردیم قرار شد یک سال نامزد بمونیم. 98 عقد کردیم.
خانواده خوبی بودن مادرشوهرم خوب بود. ادام های ساده ایی بودن. با یکی از خواهرشوهرمام مشکل داشتم. طلا میخریدم زهرمار میکرد.خنچه میاوردن دعوا راه مینداخت. اما یکبار تو روشون واینستادم. همیشه لبخند زدم بزرگواری مردم فراموش کردم. یبار که بوجوری دعوا راه انداخت بازم من چیزی نگفتم. پدر شوهرم نگا کرد به من دید هیچی نمیگم. نگا کرد به دخترش دید دهنشو باز کزده همه چی بار من میکنه. منم تو دلم داشتم خون گریه میکردم. ولی به روم نمیاوردم. پدر شوهرم دید من هیچی نمیگم. دست دخترشو گرفت بیرونش کرد. گف برد خونه شوهرت یکبار دیگه به عروس من هیچی نگو.
دیگه این شد هیچ کس به خودش اجاره نداد به من بی احترامی کنه.
هرماه حقوق شوهرمو ففط میدادم طلا. میدیدم که آینده من سخته. باید جمع کنم.
نامزدی ما تونستیم یه دست سرویس یزرگ. 8 تا النگو. 4 تا انگشتر و یکم سکه جمع کنم. به جای لباس و خرت پرت فقط دادم طلا.
پدر شوهرم بفکر خونه بود برای من. قرار بود اگه نتسویم جایی اجاره کنیم خودش بره اجاره خونه خودشو بده ما بشینیم. خب منم نمتونسم اونو اجاره نشین کنم. مثل پدر خودم بود. چون من از اونا بالاتر بودم همیشه احترام منو داشت. منم کم نمیزاشتم براش. دستش پول اومد. خواست یدونه دو طبقه بخره. از پول خونه 10 میلیون کم داشت. هیچ کدوم از دامادش ندادن. پشر بزرگشم نداد. شوهر منم نداشت. بهش یواشکی گفتم بابا من میدم. دستنبد سرویسمو فروختم دادم بهش. گف روسفید بشی بابا.
بعد دو ماه بجای اون دستبند پول گرم طلامو دادم یکمم شوهرم گزاشت روش یه تکپوش بزرگ خریدم باز.
4 فروردین 99 تالار گرفتیم. بهمن 98 کرونا اومد.
تالار من لفو شد. منی که دختر لوس لوسی. حساس. شکننده. ارزوی لباس عروس اتلیه. برا اون روز کلی رقص با شوهرم. پدرم. مادرم پدرشوهرم تمرین که برقصم. کلی ایده. لغو شد تالار.
پدر من حساس تر از من.کلی ترس از کرونا. هی گف دخترم ماسک بزن. نامزدی بازی نکن. بیرون نرو مریض میشید
بیایید یه خونه باشید. یا اینجا یا خونه پدرشوهرت باشین کنار هم باشین ولی بیرون نرید. گفتم بابا چشم نگران نباش.با اینکه بابام با این وصلت راضی نبود اما بعد نامزدی یبار نگف نامزدت فلانه. بهمانه. همیشه احترامشو داشت. کمکش میکرد. پول میداد. ماشینشو میداد میرفتیم بیرون. مثل یچه خودش شوهر منم دوست داشت. خلاصه شد فروردین. بابام گف بیا فعلا بریم خونتو اماده کنیم بچینیم بعد ببینیم چی میشه. قرار شو خونمو بچینیم شاید تصمیم گرفتیم بدون عروسی برم خونم. بابام هی میگف من مردم تو میمینونی. بیا برو خونت بزار خیالم راحت شه. میگفتم ن بابا من عروسی میخوام. من بدون عروسی نمیرم. صبر میکنم کرونا تموم شه.
12 فروردین شد. پدرم زنگ زد به پدرشوهرم
گف 13 بیایین خونه ما. بابام رفت گوشت خرید مرغ خرید.هویج خرید 9 کیلیو. ابشو بگیره. بستنی خرید. گف پدرشوهرم دخترم دعوت کردم باید ابردداری کنم. صبح خونه ما بودیم. شب قرار بود بریم منو نامزدم خونه نامزدم. به من گف دخترم نرو. من یه جوریم. دلم یجوری هست. دلم گرفته امروز نرید. گفتم بابا بیا باهم یدونه فیلم. نگا کنیم دوساعت دیگه میرم زود میام شب اینجا.
بعد فیلم پاشدم رفتم. شب بعد شام برگشتم. دیدم بابام نیس. مامانمم ناراحته. گفتم چیشده
گف معدش سرنماز گرفت. داداش برده دکتر. بردن دکتر دیدن قلبش گرفته. با پای خودش رفت دکتر بیمارستان. ولی دیگه برنگشت. تا نوار قلب بگیرن دکترا بفهمنن قلبشه نه معدش بابام تو سن 49 سالگی تموم میکنه.
داداش میاد خونه خام تو سر من میشه. میبینم بابام نیس.
تنها کسی که با خنده هاش میخندیم نیس دیگه. مگه باورم میشد. مگه میتونستم هضم کنم. یه روز گریه میکردم. یه روز میخندیم. یه روز از. غضه دق میکردم یه روز عین خیالم نبود. در کل حال خودم نبودم
همه بابامو میشناختن. معروف بود به بزرگترین خیر محله. دست هر کس آشنا نا آشنا پیر جوون دست همه رو گرفته بود. یعنی جوری با همه میگفت میخندید ختده به لب میاورد هیچ کس باورش نمیشد بایام مرده چه برسه به ما.
خلاصه بعدش مادرم گیر داد برید خونتون باز یه اتفاقی می افته یکی میمیره شما میونید. گفتم مامان ول کن. سال بابا هنوز تموم نشده. 3 ماه بابا رفته من چجوری برم خونم. چجوری جهازمو باز کنم.گفتم بزار سال تموم شه عروسی بگیرم. گفتن نه که نه.
اونقدری اذیت شدم اخرش قبول کزدم.
چون خواهر 9 سال کوچکیتر از خودم داشتم و مادرم تنها شد برادرم گف بیایین طبقه پایین مامان زندگی کنید. ماهم. قبول کردیم. اومدم پیش مادرم.بدون عروسی. لباس عروس پوشیدم رفتم اتلیه با 6 تا خواهرشوهرام جمع شدیم یه ساعت رقصیدن. مامانم یهدطرف نشسته با غم و غضه با بغض. انگار واجب بود تو این شرایط. چقور گفتم صبر کنیم.
خلاصه انگار عروسی زن 90 ساله بود. رفتم خونم.
شوهرم شرکت کار میکرد. یکم پول حدود 27 میلیون رسید بهم از بابام با فروش ماشینش.
من سه تا النگو خریدم باز. یکم ازطلاهامو فروختم ماشین خریدیم. حدودا 10 میلیون من از بابام باز پول رسید گزاشتم. 90از پول طلاهام. یدونه تیبا خریدیم. شوهرم کرد به نام من.
بغد چند ماه. شوهرم گف من نمتونم شرکت کار کنم میخوام مغازه باز کنم.
گفتم چشم. سرمایه نداشت که.
تموم طلاهامو هرچی که داشتم فروختم حتی ماشینم. همشو. حتی طلاهای که بابام داده بود کادو. از همشون گذشتم. با گریه با دلشستگی. با تموم خاطراتی که داشتم. فروختم دادم بهش. حامله هم بودم. یه 300 مسلیونی شد. یه مغازه سیسمونی باز کردیم.
حامله بودم. شوهرم خجالتی بود برعکس من که رو داشتم زیاد. همه کاراشو من کردم. از سفارش بگیر تا با تولیدی ها حرف زدن.
عاشق شوهرم بودم.
تمام این مدت دعواها هم داشتیم. زیادم داشتیم.. همیشه اولویت اخر من بودم. همیشه کسی که اصرار میکرد با خونمون من بودم. همیشه کسی که احترام نگه میداشت من بودم.
همیشه تموم این مدت گریه هاکه کردم من. قلبی که همیشه هزار تیکخ شد. رفتیم بیرون خواهرشم بود. مادذشم بود. با خواهرش دست یه دست راه میرفت من میموندم عقب. میگف دوستت دارم اما من چرا پس همیشه گریه میکردم. میگف عاشقتم اما من چرا همیشه انگار یه چیزی کم دارم.
نمیدونم چی به چیه. زندگی چیه. خوشی چیه. گریه همیشه باهام هست
سیسمونی رو رفته رفته رونق دادیم شد یه سیسمونی بزرگ. اسشمو بگم شاید بشناسید تو انستا پیج داریم.
اما الان که دیگه طلا ندارم پول ندارم ماشین ندارم. شدم ادم بده داستان من. سه دختر سه ساله دارم.
شوهرم خوبه. چشم دل پاکه. همیشه کنارمه. اما چجوری همیشه من باید بگم که فلان چیزو بخر. فلان کارو بکن. فلان جا باید بریم. به فلان کس باید زنگ بزنی.
فروشمون اونقدر خوب بود که برادررم اومد با شوهرم شریک شد مغازه رو ارتقا دادیم به فروشگاه سیسمونی.
مشهد رفتم مادرشم بردم هرکجا رفتم اونارو هم بردم گفتم پیرن گناه دارن.
اما یبار شوهرم نفهمید بابا بخاطر تو دارم همچین کارایی میکنم.
الان بدون اجاره دادن باز خونه مادرم میشینم. دیگه هیچ طلایی ندارم. درسم لیسانس گرفتم دیگه شوهرم گف فعلا صبر کن نخون دستم خالیه.
گفتم برم سرکار اجازه نداد.
شوهرم تنها خوبی که داره دست دل بازه. هرجی حقوق برمیداره مثال 25 میلیون همشو جیرینگی میزنه کارت من. من مدیریت میکنم. میگه مدیریت تو بهتر از منه.
خوش خنده هست. چشم دل پاکه. مادرم یجوری ازش راضیه انگار منم عروسم نامزدم پسر مامانم.
ولی من چی کم دارم پس. چرا اشکم دم مشقمه.
چرا فک. میکنم اولویت اول. اول خانواه خودشه بعد من.
دیگه از گفتن خسته شدم. از گریه خسته شدم. از زندگی خستم.
در مورد خانوده خودم. مامامم پسر دوست شدید عروس دوست شدید. دخترم ماله غریبه. دختر کیلیویی چنده. از حقوق بابام فقط خرج عروس پسر میشه. به منم رسیدنی میگه اینجا نشستید دیگه.
ببخشید دلم گرفته بود
پرسش (1404/04/07):
سلام بچه ها بیایید حرف بزنیم دلم گرفته
997
162
1 روز قبل
نفس .
0
1 روز قبل
نفس .
رمان شد برا خودش. چقدر نوشتم ببین 🤣
3
1 روز قبل
⚘️⚘باخدا غیر ممکن،ممکن میشود⚘⚘️ ...
یاخدا چقدر نوشتی دهنم کف کرد😆
0
1 روز قبل
نفس .
🤣🤣خودم پاشدم سرم گیج رفت
13
1 روز قبل
⚘️⚘باخدا غیر ممکن،ممکن میشود⚘⚘️ ...
ب نظرم مشکل خاصی نداری
خودت حساسی
بیخیال باش زندگیتو کگبکن
خودت حساسی
بیخیال باش زندگیتو کگبکن
0
1 روز قبل
نفس .
الان شوهرم باز بچه میخواد. اما من دیگه جا ندارم. وقتی همه چیو باید بکنم من باید بگم. بچه دیگه میخوام چیکار
0
1 روز قبل
نفس .
🤣🤣🤣مرسی
0
1 روز قبل
⚘️⚘باخدا غیر ممکن،ممکن میشود⚘⚘️ ...
ی بچه داری یا ۳تا
0
1 روز قبل
نفس .
یدونه گلم چخبره سه تا
1
1 روز قبل
⚘️⚘باخدا غیر ممکن،ممکن میشود⚘⚘️ ...
اخه نوشتی سه بالا فک کردم ۳قلو داری
0
1 روز قبل
نفس .
ن. اونقدر نوشتم که نمیدونم کجا اشتباهه. یدونه بچه دارم
مشکل اصلیم اینه فک میکنم شوهرم بفکزم نیس. دوسم نداره. مامانمم فقط به برادرم میرسه.
شوهرم وقتی خانوادشو میبینه کلا تغیر میکنه. منو میگیره به مسخره.
مشکل اصلیم اینه فک میکنم شوهرم بفکزم نیس. دوسم نداره. مامانمم فقط به برادرم میرسه.
شوهرم وقتی خانوادشو میبینه کلا تغیر میکنه. منو میگیره به مسخره.
1
1 روز قبل
سحر مامان سلین
مشکلی نداری زندگیتو کنبابا فقط یکم زودرنج و حساس شدی....
انقدر ازین بدتر هست ک دارن با شوهراشون میسازن.
معتاد هیز دست ب زن.
مثل داماد ما خوبه از همون اوایل نامزدی خواهرمو کتک میزد تا همین الان ک پسرشون ۱۸ سالشه...تمام بدنش کبوده
والا بشین زندگیتو کن
انقدر ازین بدتر هست ک دارن با شوهراشون میسازن.
معتاد هیز دست ب زن.
مثل داماد ما خوبه از همون اوایل نامزدی خواهرمو کتک میزد تا همین الان ک پسرشون ۱۸ سالشه...تمام بدنش کبوده
والا بشین زندگیتو کن
0
1 روز قبل
نفس .
نشتستم بخدا 🤣نمخوام طلاق بگیرم. جونم به جونش بسته هست.
ولی وختی دعوا میکنیم هرحرفی بهم میزنه منم فش میدم خب.
ولی بعدش وجودم نابود میشه. کینه ایم اصلا هیچی یادم نمیره
ولی وختی دعوا میکنیم هرحرفی بهم میزنه منم فش میدم خب.
ولی بعدش وجودم نابود میشه. کینه ایم اصلا هیچی یادم نمیره
0
1 روز قبل
فاطمه ا
سلام والا زندگیت به این خوبی
0
1 روز قبل
فاطمه ا
بشین زندگیت بکن بخدا این گاه گاه دعواها تو خونه خیلیا هست
0
1 روز قبل
مامان آراد کوچولو 🐻
تا حالا از مشاور کمک نگرفتی؟
1
حدود 23 ساعت قبل
مامان آراد کوچولو 🐻
مشکلت اونقدر جدی نیست با مشاور حل میشه انشالله
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
نه. گریه هام وختمو گرفت. بجز گریه کاری ندارم.
بعد بابام انگار دیگه خودم نشدم
بعد بابام انگار دیگه خودم نشدم
8
حدود 23 ساعت قبل
لیلی ash
منم احساس کردم بعد بابات افسردگی داری به نظرم پیش یه مشاوره برو و الکی به جیزی گیر نده که بعدا نشه درستش کرد عزیزم
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
اره. چون اون موقعه نتوستم درست حسابی سوگواری کنم. خندم میگرفت از شوک زیاد.
الان یادم میفته. جنازش. قبر گزاشتنش. اندامش زیر کفن. همش جلو چشممه
الان یادم میفته. جنازش. قبر گزاشتنش. اندامش زیر کفن. همش جلو چشممه
0
حدود 23 ساعت قبل
کوثر 💜
نفس جان اول اينكه توخيلي خوبي دختر😘😘
2
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
میدونی اونقدر خوبی کردم خوبی ندیدم شکستم. با خودم میگم من که جنگیدم چرا کسی برا من نجنگید. چرا شوهرم اینارو یادش رف. چرا همش سرش تو گوشیه. چرا وختی دارم ناز میکنم نمتونه نازمو بکشه.. حتی دیگه به کوچکترین مشکلم جا ندارم. با هر چیز عادی میشکنم
2
حدود 23 ساعت قبل
کوثر 💜
دومش اينه واقعيت يچيزي روت تاثيرگذشته واحساس ميكنم بشدت احساساتي هستي وفقط وفقط بايد اگرهمسرت نميتونه بسته به شرايط حتما بايك مشاور درمورد خودت غمت حست خووووب حرف بزني حيفي حيف شخصيتته كه باچند مورد غم وغصه وچند تادعواي زن وشوهري خودت وبشكني
0
حدود 23 ساعت قبل
کوثر 💜
من بعد چهارسال اول زندگي ي همچين احساساتي داشتم باخودم درگيربودم شديد ويك دوست خوب كمكم كرد اينقدرگفتم وراهنماييم كرد كه خالي ازهرچي شدم شرايطم باتوفرق ميكرد خيلي توسختي بيشتركشيدي اماازپس حس هام برنميومدم الان خيلي خوبم خيلي خداروشكر وشايد باورت نشه دعواهم كه نه حالا ولي بحث بشه باهمسرم خيلي راحت درخودم حل ميكنم تغييروحس كردم اونم حالش خوبه
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
اره.
دیروز سرما خوروگی داشتم زیر سرم بودم. یه لحظه یاد بابام افتادم که چقور نازمو میکشید منو ببره دکتر و من نمیرفتم. به شوهرم گفتم الان دوست دارم من دختر16 ساله باشم و تو پدرم ناز منو بکشی.
اینجوری گفتم ناراحت شد دیدم بغض کرد.
ولی بعد دیگه یادش رفت.
🤣
دوست دارم همیشه محبتمون به هم زیاد باشه. دوست دارم همیشه هوامو داشته باشه.
میدونی نای ادامه دادن ندارم. همخ میان میگن هیچیت نیس.
ولی چرا پس من اینهمه بغض دارم همیشه. گریه هم شد دیسک گردن. شد میگرن. شد خوابای هرشب
دیروز سرما خوروگی داشتم زیر سرم بودم. یه لحظه یاد بابام افتادم که چقور نازمو میکشید منو ببره دکتر و من نمیرفتم. به شوهرم گفتم الان دوست دارم من دختر16 ساله باشم و تو پدرم ناز منو بکشی.
اینجوری گفتم ناراحت شد دیدم بغض کرد.
ولی بعد دیگه یادش رفت.
🤣
دوست دارم همیشه محبتمون به هم زیاد باشه. دوست دارم همیشه هوامو داشته باشه.
میدونی نای ادامه دادن ندارم. همخ میان میگن هیچیت نیس.
ولی چرا پس من اینهمه بغض دارم همیشه. گریه هم شد دیسک گردن. شد میگرن. شد خوابای هرشب
2
حدود 23 ساعت قبل
کوثر 💜
ميگم حل شدنيه تويك دخترعاطفي كوچولوي نازنازي درونت داري كه نياز به يك ارامش داره حالا بايد جايگزين غمي كه برات يهو بغض ميشه فكرميشه روپيداكني وقابل حله فقط ازمن همين ويادت باشه خودت وبالابدون اعتمادبه نفس داشته باش غرور زنانه ات واگركم كردي حفظ كن ونشون بده قوي هستي اصلا كم نيار اصلا به خودت ارزش بده ايناحالت وخوب ميكنه
1
حدود 23 ساعت قبل
کوثر 💜
ي مامان قوي خيلي قشنگ تراز زن قوي به تنهايي ميتونه باشه تومادري نياز به هيچي نداري به فرزندت محبت كن كه اونم دراينده بهت نشون ميده كه چقدر بهت افتخارميكنه بنظرم اين فكراارومت كنه
2
حدود 23 ساعت قبل
کوثر 💜
ودراخر بنظرم هروقت حس كردي قوي شدي به ني ني فكركن وگرنه اصلا سمتش نرو
2
حدود 23 ساعت قبل
کوثر 💜
بارداري دوباره توشرايط احساسي ننامتعادل اصلادرست نيس تويي كه اذيت ميشي
0
حدود 23 ساعت قبل
کوثر 💜
اميدوارم خوب وخوب ترباشي دوست من💪😘😘😘
1
حدود 23 ساعت قبل
پردیس ش
عزیزم تو خیلی قوی بودی و خیلی چیزا رو پشت سر گذاشتی و تجربه کردی فقط مشکلت اینه که همه کارا روی دوش تو افتاده ولی به خودت افتخار کن هرکسی توانایی های تو رو نداره ولی تو هم حق داری دوست داری به مردت تکیه کنی پناهت باشه ولی نیست و این اذیتت می کنه . داشته های داری که قدرشون رو میدونی ولی نیاز داری به خودت هم رسیدگی کنی تو همه حواست به بقیه هست وقتشه که به خودت فکر کنی حتما مشاوره بگیر و روان درمانی رو شروع کن تو وجودت خیلی ارزشمنده و انسان توانمند و با اراده ای هستی فقط نیاز به کمک داری و یه مشاور خوب می تونه کمتر کنه
2
حدود 23 ساعت قبل
Momi 🍼🧸👼🏻
خدا رحمت کنه پدرت رو روحش شاد چقد دلم گرفت اون ی تیکه ❤️🩹🥹🥹🥺🥺🥺
چ رفتاری میکنه ک حس میکنی بفکرت نیست
نریز تو خودت با حرف زدم و آروم بهش بگو از رفتاری ک جلوی خانواده اش میکنه ناراحت میشی
برادراتون کوچیک تره ازدواج کرده؟ اکثرا مادرها پسر دوست ترن ن ک فرق بذارن اما کمی محبت بیشترهست اگ اونقدری زیاد نیست اهمیت نده فکرت بهم نریز
فعلا هم بچه نیار 😂بزار ببینیم تکلیف جنگ چ میشه 😢
ولی در کل رابطتتون خوبه با حرف زدن بهترم میشه َانلاین تراپی شو خیلی کمکت میکنه یا چت جی پی تی خیلی خوبه از هزارتا تراپی بهتر ازش مشاوره بگیر
چ رفتاری میکنه ک حس میکنی بفکرت نیست
نریز تو خودت با حرف زدم و آروم بهش بگو از رفتاری ک جلوی خانواده اش میکنه ناراحت میشی
برادراتون کوچیک تره ازدواج کرده؟ اکثرا مادرها پسر دوست ترن ن ک فرق بذارن اما کمی محبت بیشترهست اگ اونقدری زیاد نیست اهمیت نده فکرت بهم نریز
فعلا هم بچه نیار 😂بزار ببینیم تکلیف جنگ چ میشه 😢
ولی در کل رابطتتون خوبه با حرف زدن بهترم میشه َانلاین تراپی شو خیلی کمکت میکنه یا چت جی پی تی خیلی خوبه از هزارتا تراپی بهتر ازش مشاوره بگیر
0
حدود 23 ساعت قبل
لیلی ash
منم پارسال پدرمو از دست دادم وبخاطر دخترم اجازه ندادن گریه کنم هی گفتن گناه داره و بنده یک عدد افسرده ی در خدمت همه هستم
2
حدود 23 ساعت قبل
پردیس ش
تو از سوگ هوایی که برای هر کدوم از شرایطت باید می کردی گذر کردی و به وقتش سوگواری نکردی دلیل بغض هات همینه می دونی روان درمان گر من می گه مشکل اینه که ما غم رو نادیده می گیریم اونم یه احساسه که باید به اندازه خودش بهش میدون بدیم سوگواری کنیم و بپذیریمش تا بتونیم ازش گذر کنیم
0
حدود 23 ساعت قبل
لیلی ash
چقدر درسته حرفته
0
حدود 23 ساعت قبل
پردیس ش
قرار نیست درد ها و غم هامون رو فراموش کنیم چون اصلا شدنی نیست اونها بخشی از وجودمان هستند که شخصیت الان مون رو شکل دادن مثل خود تو و همه ما درد ها آدم جدیدی از ما ساختن
1
حدود 23 ساعت قبل
پردیس ش
یادش نرفته فهمیده دلتنگ پدرت هستی و حس کرده نمی تونن جای اون رو برات پر کنه
1
حدود 23 ساعت قبل
Momi 🍼🧸👼🏻
درست بهترین پدر بوده برات در همه نظر روحش شاد ❤️
اما هیچوقت شوهرت مخصوصا جلوش ک بخای ب زبون بیاری با هیچ مردی مقایسه نکن مردا عزت نفسشون از دست میدن احساس کمبود میکنن اوناهم همونطور ک ما دوست نداریم همسرمون بههیچ زنی مقایسمون کنه
اما هیچوقت شوهرت مخصوصا جلوش ک بخای ب زبون بیاری با هیچ مردی مقایسه نکن مردا عزت نفسشون از دست میدن احساس کمبود میکنن اوناهم همونطور ک ما دوست نداریم همسرمون بههیچ زنی مقایسمون کنه
0
حدود 23 ساعت قبل
fahim m
روح پدرت شاد عزیزم، بجز فوت پدرت مشکلی نبود ک همش خوبی و احترام بوده
اینک مادرت از حقوقش ب برادرت کمک میکنه خب تبعیضی قائل نشده شما هم بدون اجاره میشینید گلم
پس انتظاری جز این نداشته باشه
و اینک الان طلا و ماشین نداری بجاش سرمایت تو محله کارتونه از اونور جبران میشه ده برابر براتون
اینک مادرت از حقوقش ب برادرت کمک میکنه خب تبعیضی قائل نشده شما هم بدون اجاره میشینید گلم
پس انتظاری جز این نداشته باشه
و اینک الان طلا و ماشین نداری بجاش سرمایت تو محله کارتونه از اونور جبران میشه ده برابر براتون
0
حدود 23 ساعت قبل
fahim m
کدوم سیسمونی هستین؟
0
حدود 23 ساعت قبل
مامان آراد کوچولو 🐻
لابد آقابزرگ
1
حدود 23 ساعت قبل
بانو m .
چقد قشنگ نوشتی
خیلی احساساتی بود نزدیک بود گریه کنم
خیلی احساساتی بود نزدیک بود گریه کنم
3
حدود 23 ساعت قبل
بانو m .
ولی خدایی خسته نباشی وسطاش یادم رف کجا هسم انگار داشتم رمان میخوندم
1
حدود 23 ساعت قبل
بانو m .
انگار دوس دارم دوباره بخونمش😂
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
نه وقتی حس میکنم از نظر احساسی محبت کم دارم هیچ وخت بچه دار نمیشم.
حتی منی که عاشق رابطه بودم الان دلزده شدم. دیگه نمتونم برم سمتش. شوهرمم میاد سمتم وقتی میبینه نمیزارم قهر میکنه میره
حتی منی که عاشق رابطه بودم الان دلزده شدم. دیگه نمتونم برم سمتش. شوهرمم میاد سمتم وقتی میبینه نمیزارم قهر میکنه میره
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
منم چون یکم خجالتی یکمم بخاطر خواهرم رعایت کزدم. یکمم شوک. نتوستم سوگوراری کنم. الان افتضاح پرم
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
تو خلوت گریه کزدم. اما نتوسم تو مراسم سر قیرش خودمو خالی کنم
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
ببخشید نمتونم بگم. نمیخوام کسی آشنایی اگه باشه بفهمه
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
نه 🤣
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
🤣🤣🤣
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
خدا نکشتت دختر.
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
یه اخلاق بدی دارم که دوست دارم تمام توجه تمرکز شوهرم فقط برا من باشه نه خانوادش. شاید چون بابام وختی فوت کزد که اصلا انتظارش رو نداشتم دوست داشتم شوهرم بشه پدرم. اونم سنش کم. دو سال از من بزرگتر.
0
حدود 23 ساعت قبل
نفس .
اینو گفتی یه چیری یادم افتاد.
هرموفعه با شوهرم میشینم حرف بزنم.
اونقدری اینجوری میشینم از اول همه چیو میگم که اخرش میشه دعوا میگه عصابم نمیکشه. میگه رفتی گذشته.
من خب من از گذشته هیچی برام حل نشده. همش تلنبار شده رو هم
هرموفعه با شوهرم میشینم حرف بزنم.
اونقدری اینجوری میشینم از اول همه چیو میگم که اخرش میشه دعوا میگه عصابم نمیکشه. میگه رفتی گذشته.
من خب من از گذشته هیچی برام حل نشده. همش تلنبار شده رو هم
1
حدود 23 ساعت قبل
mahi ♤
زندگی خوبی داری
پر از موفقیت و تلاش
مرد چشم و دل پاک کم شده
زندگیتو سفت بچسب و محبت کردن رو به همسرت یاد بده
قدر دان خانواده خودت و همسرت باش
هیچ کس که زحمت هاتو نبینه خدا که میبینه
پر از موفقیت و تلاش
مرد چشم و دل پاک کم شده
زندگیتو سفت بچسب و محبت کردن رو به همسرت یاد بده
قدر دان خانواده خودت و همسرت باش
هیچ کس که زحمت هاتو نبینه خدا که میبینه
1
حدود 22 ساعت قبل
دلی ❤️
گلم با توضیحاتی که دادی مشکلت عمیق نیست، فقط حس میکنی سنگینی زندگی رو دوشته چون تو داری جای شوهرتم فکر میکنی و این اذیتت میکنه.
برو مشاوره حالت خوب میشه
برو مشاوره حالت خوب میشه
2
حدود 22 ساعت قبل
دلی ❤️
شوهرت راست میگه بحث گذشته رو نیار وسط دیگه، در مورد آینده حرف بزنید، مردا حوصله حرفایی گذشته رو ندارن عصبی میشن
0
حدود 22 ساعت قبل
نفس .
نمیدونم شاید هم تقصیر منه. من درسته حساسم. زود رنجم. خستم. ولی شاید از بس ندیده گرفته شدم. شاید از بس محبت ندیدم. شاید از بس تنهایی کشیدم. شاید تنها کسی که همه حوره هوامو داشت بابام بود الان دیگه نیس اذیتم.
فرشمو نگا میکنم گریه میکنم. جهازمو نگا میکنم یاد یه خاطره از بابام میفتم.
بعدش یاد عروسیم میوفتم میگم ای خدا تموم ارزوی دختر که یدونه عروسیشه اونم ازم گرفتی.
بچم بدنیا اومد بازم یه غم دیگه. داداشم کرونا گرفت نتوست بیاد بیمارستان
تا دهم هم نتوست بیاد کنارم.
مامانم یادمه به من گف برو خونت میام اونجا بهت میرسم. شاید داداشت اینا بیان خونمون. من اونجا بازم شکستم. گفتم باشه.
وختی داداشم اومد روز اول دید خونه خودمم ناراخت شد به مامانم گف این کارا چیه ببر خونه خودت
دوست داشتم پول داشتم میرفنم جایی که کسی نباشه
فرشمو نگا میکنم گریه میکنم. جهازمو نگا میکنم یاد یه خاطره از بابام میفتم.
بعدش یاد عروسیم میوفتم میگم ای خدا تموم ارزوی دختر که یدونه عروسیشه اونم ازم گرفتی.
بچم بدنیا اومد بازم یه غم دیگه. داداشم کرونا گرفت نتوست بیاد بیمارستان
تا دهم هم نتوست بیاد کنارم.
مامانم یادمه به من گف برو خونت میام اونجا بهت میرسم. شاید داداشت اینا بیان خونمون. من اونجا بازم شکستم. گفتم باشه.
وختی داداشم اومد روز اول دید خونه خودمم ناراخت شد به مامانم گف این کارا چیه ببر خونه خودت
دوست داشتم پول داشتم میرفنم جایی که کسی نباشه
1
حدود 22 ساعت قبل
leila 💜
من نفهمیدم مشکل چیه؟ اگ از کردنا ناراحتی ک خیلیا مث شما بودن چاره چیه ؟
تقصیر کسی نیس
خیلیا موقع کردنا آسیب دیدن یکیش پدر خودم.
پزشکیار بود ماموریت بودن خواب نداشت تصادف کرد بدجور و بقیه داستان...
کاش منم نمیتونستم عروسی بگیرم ولی پدرم تصادف نمیکرد
درباره شوهرت هم بخوام بگم
منم تقریبا باید همه چیو ب شوهرم بگم عین بچه ها میمونه باید بهش فرمان بدم بره جلو
همیشه هم بد نیست بنظرم خب میشه کنترلش کرد
شما هم خسته شدی منم گاهی این حسو دارم
باز خوبه شما خودت فعالی من ک هیچی..
پس ادامه بده
تقصیر کسی نیس
خیلیا موقع کردنا آسیب دیدن یکیش پدر خودم.
پزشکیار بود ماموریت بودن خواب نداشت تصادف کرد بدجور و بقیه داستان...
کاش منم نمیتونستم عروسی بگیرم ولی پدرم تصادف نمیکرد
درباره شوهرت هم بخوام بگم
منم تقریبا باید همه چیو ب شوهرم بگم عین بچه ها میمونه باید بهش فرمان بدم بره جلو
همیشه هم بد نیست بنظرم خب میشه کنترلش کرد
شما هم خسته شدی منم گاهی این حسو دارم
باز خوبه شما خودت فعالی من ک هیچی..
پس ادامه بده
1
حدود 22 ساعت قبل
مامان بهار خانم
سلام عزیزم واقعا خسته نباشید از این همه نوشتن🤧 و اینکه دمت گرم که اینقد با وجود بودی تو این داستان فک کنم یه کم محبت کلامی از شوهرت بگیری حل میشه با هم یه روانشناس برین همه چی درست میشه خدا رحمت کنه پدر مهربونتو روحش در ارامش
1
حدود 22 ساعت قبل
مامان بهار خانم
راجع به اینکه باید همه چی رو بهش بگی بنظرم خیلی هم بد نیست کلا چون از اول مقتدر بودی عاقل بودی کلا چشش افتاد به دهنت هر چه تو بگی انحام میده
1
حدود 22 ساعت قبل
نفس .
اره هرچی بگم میکنه. ولی منم اینجوری خوشم نمیاد. دوس دارم خودش بفهمه همه چیو
0
حدود 22 ساعت قبل
نفس .
این ادامه دادنه خیلی سخته
0
حدود 22 ساعت قبل
مامان بهار خانم
میدونم بعضی موقع ادم از قوی بودن خسته میشه حتما. یه روانشناس با هم برین گلم
1
حدود 22 ساعت قبل
samane shad
فک کنم نیاز داری چند جلسه مشاوره بری حرف بزنی گریه کنی تخلیه بشی وبه شوهرت هم بگی واسه هم وقت بزارین خداروشکر با کمک تو و تلاش همسرت الان موفقین
0
حدود 21 ساعت قبل
پردیس ش
عزیزم تو دردت اندازه ای که حسش می کنی بزرگه. نمی گم فاجعه است نه. فقط خودت رو سرزنش نکن و به خودت حق بده. تو خیلی ارزشمندی
1
حدود 21 ساعت قبل
s jh
عزیزم مکان پدرتون بهشت ابدی باشه🌹🌹روحشون شاد
ببین قشنگم بعضی از مردا کلا محبت کلامی رو تو رفتارشون میارن،یعنی بجای گفتن دوستت دارم عزیزم،میان یه شاخه گل برات میخرن
یا به قول شما کل درامدشو میزنه به حساب شما و کاری نداره که چکارش میکنید
امااااا متاسفانه این مدل مردا متوجه نیستن که زن نیاز به شنیدن داره نه دائم کنکاش کنه ببینه کدوم رفتار نشونه محبت بوده کدوم نبوده
شوهر منم همینه ها،،مثلا بهش میگم تو منو دوست داری؟ در جوابم نمیگه اره یا نه، میگه مگه امروز با دسته گل نیومدم خونه،برا کی خریدم پس؟
میگم کلامی هم بگو ،میگه خودت از رفتارام باید متوجه بشی
من باهاش کنار اومدم
ببین قشنگم بعضی از مردا کلا محبت کلامی رو تو رفتارشون میارن،یعنی بجای گفتن دوستت دارم عزیزم،میان یه شاخه گل برات میخرن
یا به قول شما کل درامدشو میزنه به حساب شما و کاری نداره که چکارش میکنید
امااااا متاسفانه این مدل مردا متوجه نیستن که زن نیاز به شنیدن داره نه دائم کنکاش کنه ببینه کدوم رفتار نشونه محبت بوده کدوم نبوده
شوهر منم همینه ها،،مثلا بهش میگم تو منو دوست داری؟ در جوابم نمیگه اره یا نه، میگه مگه امروز با دسته گل نیومدم خونه،برا کی خریدم پس؟
میگم کلامی هم بگو ،میگه خودت از رفتارام باید متوجه بشی
من باهاش کنار اومدم
1
حدود 21 ساعت قبل
s jh
و اینکه گفته بودین جایی میرین دست خواهرشو میگیره
دقیقا اخلاق و رفتار شوهر منو داره
مثلا مسافرت میریم،از ماشین پیاده که میشیم اون دست مادرشو میگیره و جلو میره من و دخترم پشت سرشونیم
مدام برمیگرده پشت سرشو ببینه من هستم یا نه ،ولی خوب کیه که نخواد همسرش کنارش باشه نا جلوش
اما باخودم حرف میزنم میگم مادرشه اشکالی نداره
اتفاقا مردی که حواسش به خانوادش هست به زن و بچشم بیشتر هست
دقیقا اخلاق و رفتار شوهر منو داره
مثلا مسافرت میریم،از ماشین پیاده که میشیم اون دست مادرشو میگیره و جلو میره من و دخترم پشت سرشونیم
مدام برمیگرده پشت سرشو ببینه من هستم یا نه ،ولی خوب کیه که نخواد همسرش کنارش باشه نا جلوش
اما باخودم حرف میزنم میگم مادرشه اشکالی نداره
اتفاقا مردی که حواسش به خانوادش هست به زن و بچشم بیشتر هست
1
حدود 21 ساعت قبل
s jh
و دیگه اینکه از نظر من شما چون نتونستی برا پدرت اونجور که باید و شاید سوگواری کنی ،ذهنت نپذیرفته نبودن پدرتو و اینجوری به صورت حساس و زودرنج بودن خودشو نشون میده
1
حدود 21 ساعت قبل
s jh
و بازم رفتارای همسرتون برمیگرده به مدل رفتار کردن پدرشوهرتون با مادرشوهرتون
اگر پددشوهرتون محبت کلامی به همسرش نداشته باشه ،خوب طبیعی که پسرشونم نداره و بالعکس
اگر پددشوهرتون محبت کلامی به همسرش نداشته باشه ،خوب طبیعی که پسرشونم نداره و بالعکس
1
حدود 21 ساعت قبل
بهاره 😊
و همچنین من ک ب خاطر دخترم همش تو خودم ریختم😭
نتیجش شده ک حتی ی خبر بد بخوام بدم حتی ربطی ب من نداشته باشه بغض کنم و باید وسط حرفام نفس عمیق بکشم ک کسی متوجه نشه
نتیجش شده ک حتی ی خبر بد بخوام بدم حتی ربطی ب من نداشته باشه بغض کنم و باید وسط حرفام نفس عمیق بکشم ک کسی متوجه نشه
1
حدود 21 ساعت قبل
بهاره 😊
عزیزم حتما برو پیش مشاور و حل کن همه چیز رو
خداروشکر زندگی خوبی داری فقط ب خاطر مرگ پدرت افسردگی داری
خداروشکر زندگی خوبی داری فقط ب خاطر مرگ پدرت افسردگی داری
0
حدود 21 ساعت قبل
بهاره 😊
من بارها و بارها صحنه ورود پدرم رو به شهرمون آوردن و ما منتظر بودیم رو مرور میکنم و آروم آروم بی صدا اشک میریزم
همش سراسر بغضم خیلی خوب درکت میکنم
همش سراسر بغضم خیلی خوب درکت میکنم
0
حدود 21 ساعت قبل
بهاره 😊
من فعلا شرایط مشاور رفتن ندارم ولی تو حتما برو😘
0
حدود 20 ساعت قبل
مامان فارا 🍒❤
عزیزم
واسه قسمتی که گفتی پدرم راضی نبوده ،با کسی ازدواج کردم که از خودم پایین تر بوده
یاد خودم افتادم انگار اون روزا جلو صورتم ورق میخوره
و خیلی ناراحت شدمم از اینکه پدرتون فوت شده
روحشون شاد واقعا پدر واسه دختر پشتوانه ست
من خودم از وقتی بابام فوت شد هر وقت با شوهرم بحثم میشه یا ناراحت میشمم یاد حرفای بابام میوفتممم 😥
یاد اشکایی که میریخت تا این وصلت جور نشه .....
خداروشکر شوهرت پسر خوبیه ،دست دلباز بودن و چشم پاک بودن تو این دوره زمونه کم پیدا میشه
احساس میکنم تو زمینه خانواده ش الکی حساس شدی که اونم با مشاوره بر طرف میشه
ایشالا عزیززم خوشبخت باشی ♥️
واسه قسمتی که گفتی پدرم راضی نبوده ،با کسی ازدواج کردم که از خودم پایین تر بوده
یاد خودم افتادم انگار اون روزا جلو صورتم ورق میخوره
و خیلی ناراحت شدمم از اینکه پدرتون فوت شده
روحشون شاد واقعا پدر واسه دختر پشتوانه ست
من خودم از وقتی بابام فوت شد هر وقت با شوهرم بحثم میشه یا ناراحت میشمم یاد حرفای بابام میوفتممم 😥
یاد اشکایی که میریخت تا این وصلت جور نشه .....
خداروشکر شوهرت پسر خوبیه ،دست دلباز بودن و چشم پاک بودن تو این دوره زمونه کم پیدا میشه
احساس میکنم تو زمینه خانواده ش الکی حساس شدی که اونم با مشاوره بر طرف میشه
ایشالا عزیززم خوشبخت باشی ♥️
0
حدود 20 ساعت قبل
نفس .
اره. شاید یکمم بخاطر همونه که بابام راضی نبود حساس شدم. چون بابام که رفت. هرموقعه با همسرم بحث پیش میاد. زل میزنم به بابام میگم میگم کاش بودی😭
0
حدود 20 ساعت قبل
نفس .
خیلی سخته 😕😕😕
0
حدود 19 ساعت قبل
مامان فارا 🍒❤
الهییی 😭
چقدر ما که بابا نداریم نبودش تو زندگیمون حس میکنم
بابام که رفته انگار دلخوشی هم از زندگیم رفته
سالی دو سه بار میومد بهم سر میزد
همیشه منتظرم که برم خونشون همه ش میگفت کی میای زودتر بیا
بجز مامانم هیچ خواهر برادری منتظر اومدن من نیست
چقدر ما که بابا نداریم نبودش تو زندگیمون حس میکنم
بابام که رفته انگار دلخوشی هم از زندگیم رفته
سالی دو سه بار میومد بهم سر میزد
همیشه منتظرم که برم خونشون همه ش میگفت کی میای زودتر بیا
بجز مامانم هیچ خواهر برادری منتظر اومدن من نیست
0
حدود 19 ساعت قبل
دلی ❤️
شوهر منم هر کاری بخواد بکنه باید من نظر بدم حتما همه چیزم باید توضیح بدم، اتفاقا خیلی هم خوبه یعنی نظرت واسش مهمه، و تو کارت خوبه که ازت میپرسه.
خداروشکر کن شوهرت اهل خیانت و موادو این چیزا نیست که مشکل خیلیاست.
با مشاور مشکلتون حل میشه
خداروشکر کن شوهرت اهل خیانت و موادو این چیزا نیست که مشکل خیلیاست.
با مشاور مشکلتون حل میشه
0
حدود 19 ساعت قبل
لیلی ash
درکت میکنم با تمام وجود
1
حدود 12 ساعت قبل
بهاره 😊
خیلی
0
حدود 12 ساعت قبل
بهاره 😊
خدارحمت کنه پدرتون رو روحش شاد
0
حدود 12 ساعت قبل
بهاره 😊
🥲
0
حدود 10 ساعت قبل
نفس .
اره خیلی. باز تو بابات تورو بدرقه کرد. خونت اومد. اما من هنیشه حسرت اینو دارم که یبار فقط بیاذ خونم. اون غذایی که دوس داشت بزارم جلوش.
اما....
اما....
0
حدود 10 ساعت قبل
نفس .
باز تو مامانت منتظرته. من چون کنار مادرمم وختایی هم که میخوام شام برم خونش. میگه هروز همو میبینیم خب. بشین خونت😕
1
حدود 10 ساعت قبل
eli zzz
خیلی زیاد بود ولی من دقیق خوندم 😆
ببین من تا حدودی درکت میکنم ، اول از خانواده ها بگم ، لطفا لطفا لطفا تو زندگیت از هیچکس هیچ توقعی نداشته باش ، هیچ توقعی ، وقتی توقع نداری خیلی راحت تر زندگی میکنی، دوم اینکه هر کسی مسئول زندگی خودشه ، هرطور دوست داشته باشه با دیگران برخورد میکنه (مادرتون منظورمه ) ما نمیتونیم عوضشون کنیم . خیلی از مشکلات ما با همسرامون از نگفتنه ، از ابراز نکردنه، نمیگیم میمونه میشه یه غده زیر گلو، بیشتر با همحرف بزنید ، بیشتر وقت بزارید برای هم ، بعدم ، شما الان سه تا بچه دارید درسته؟ اولویت شما همسر و زندگیته ، تلاش کن بهتر کنی ، مشکلات زیاده ولی قابل حله اگر بخای ، حتما پیش مشاور برو ، حتما دلتو صاف کن، هر چیزی دوست داری میتونی بهش برسی کافیه که بخای . نزار مسائل حل نشده بمونه برات. طلا و ماشین و..... به دست میاد دوباره غمشو نخور ، عمرتهکه دیگه برنمیگرده
ببین من تا حدودی درکت میکنم ، اول از خانواده ها بگم ، لطفا لطفا لطفا تو زندگیت از هیچکس هیچ توقعی نداشته باش ، هیچ توقعی ، وقتی توقع نداری خیلی راحت تر زندگی میکنی، دوم اینکه هر کسی مسئول زندگی خودشه ، هرطور دوست داشته باشه با دیگران برخورد میکنه (مادرتون منظورمه ) ما نمیتونیم عوضشون کنیم . خیلی از مشکلات ما با همسرامون از نگفتنه ، از ابراز نکردنه، نمیگیم میمونه میشه یه غده زیر گلو، بیشتر با همحرف بزنید ، بیشتر وقت بزارید برای هم ، بعدم ، شما الان سه تا بچه دارید درسته؟ اولویت شما همسر و زندگیته ، تلاش کن بهتر کنی ، مشکلات زیاده ولی قابل حله اگر بخای ، حتما پیش مشاور برو ، حتما دلتو صاف کن، هر چیزی دوست داری میتونی بهش برسی کافیه که بخای . نزار مسائل حل نشده بمونه برات. طلا و ماشین و..... به دست میاد دوباره غمشو نخور ، عمرتهکه دیگه برنمیگرده
0
حدود 8 ساعت قبل
نفس .
اره یکم وقتی میبینم مادرم زیاد به برادرم میرسه منم ناراحت میشم.
ن یدونه بچه دارم. انگار اشتباه تایپی بوده نوشتم سه تا
ن یدونه بچه دارم. انگار اشتباه تایپی بوده نوشتم سه تا
0
حدود 5 ساعت قبل
نفس .
همیشه میگم اگه بابام بود همع چی جوره دیگه بود.
نه برادرم بزرگتر از منه. اون 72من 77 هسم.
کلا مامانم عاشقه اونه..
کلا دوس دارم شوهرم همیشه نازمو بکشه. میدونی از بس دیگه فکر همه چیو من کردم خسته شدم.
میگم کاش از همون اول به هیچی اهمیت نمیدادم خودمو میزدم به گیجی همه بدونن که هیچی از دست من برنمیاد اینجوری بهتر بود
نه برادرم بزرگتر از منه. اون 72من 77 هسم.
کلا مامانم عاشقه اونه..
کلا دوس دارم شوهرم همیشه نازمو بکشه. میدونی از بس دیگه فکر همه چیو من کردم خسته شدم.
میگم کاش از همون اول به هیچی اهمیت نمیدادم خودمو میزدم به گیجی همه بدونن که هیچی از دست من برنمیاد اینجوری بهتر بود
1
حدود 4 ساعت قبل
سلما 💞💞
خدا پدرت رحمت کنه خیلی حساس شدی زندگیت بکن دنیایی که آدم از فرداش خبر نداره
0
حدود 4 ساعت قبل
نفس .
خیلی ممنون دوستان که وقت گزاشتید این همه رو خوندید❤️❤️
سوالات مشابه
- دلم براتون تنگ شده
- وقتی دلتنگین و حالتون خوب نیس خودتونو چه جوری آروم میکنیین؟
- اقدامیاااا شیطوناااا کجایید😛😛حوصلمون سررفته
- فاطمهههههه مرادیییییییی کجایی دختر
- دلتنگی زیاد و دوری😢😔
- دلتنگ اومایی های دوست داشتتنی
- بچها بیاین کمکم حالم بده دلم گرفته
- دلم برای روزهای بارداری تنگ شده
- بیایین حرف بزنیم
- سعیده بانو کجایی ؟؟؟