Ooma
پرسش (1404/01/24):

دخالت در روش تربیتی از طرف خانواده همسر

دوستان عزیز سلام وقتتون بخیر
ممنون میشم منو راهنمایی کنید
دوستان من دارم جابه جا میشم از خونه ایی که الان هستیم
و بنا به شرایطی
خونه نزدیک خانواده همسرم گرفتیم
از زمانی که من اومدم به این شهر
حدودا ۷ سال پیش تا الان
دور بودیم فاصله خیلی زیاد بود
الان با توجه به اخلاق مادر همسرم
که میدونم اهل دخالت هست
و اخلاق همسرم که زیاد نمیتونه نه بگه
من چیکار کنم
خودمم زیاد نمیتونم راحت به کسی نه بگم
و از دعوا و بحث فراری هستم

مثلا برای عید دیدنی که رفته بودیم خونه اقوام
من خیلی مراقب دخترم بودم چیزی نشکنه
یا کثیف نشه
مادر همسرم ناراحت میشد
میگفت نوه منو اذیت نکن
تو فرهنگ ما خیلی رو ادب و تربیت بچه ها حساسن
اینجا اصلا براشون مهم نیست
دوست ندارم دخترم وقتی میره شهر خودمون بهش بگن بی ادب بزرگ‌شده‌
سلام گل، سمت همسر منم میگن بذارید بچه هرکار خواست بکنه حکم پادشاهی داره ولی منو همسرم اگه پسرم کار اشتباهی بخواد بکنه تذکر میدیم یا نمیذاریم هر خرابکاری کنه حتی جلوی خوانواده ی همسرم،بچه عزیز هست ولی گاهیم اشتباه کرد باید تذکر داد یا اخم کرد، هیچی ام نگفتن ب نظرم بچه رو بد بار میاره گاهی لازمه جدی بود!
ما ک کار خودمونو میکنیم، شمام روش خودتونو پیش ببرید با گفتن اونا کاری نداشته باشین
از همین الان با همسرت اتمام حجت کن بگو خیلی چیزا رو خودش رعایت کنه به بقیه هم اجازه نده دخالت کنن
عزیزم منم از وقتی دخترم ب دنیا اومده مادرشوهرم هرازگاهی مثل میگن بچه اینجوریه بچه اونجوریه این لباس گرمشه این سردش .نمیدونم هزار ی جور ...من فقط کار خودمو میکنم مثل میگ این لباس گرمش من هیچی نمیگم ولی نمیام عوض نمیکنم دوباره با همون لباس میبرم خونشون ...اصلا اهمیت نده فقط فقط کار خودتو بکن ..من بعدش میام ب خنده خنده ب شوهرم میگم ولی اصلا غر نمیزنم ک بگم ها مامانت اینجوری کرد ..مثل میگم امروز مامان دستشو زد تو دوغا داد ب ارتمیس بعدش میخندم ...توهم هرچی مادرشوهرت یا هرکی هرچی گفت انگار نشنیدی فقط کار خودتو بکن
سلام امیدوارم که هیچ وقت بینتون دلخوری پیش نیاد
اولین کاری که میتونین انجام بدین اینه که با همسرتون هماهنگ باشین
اگه مهمونی میرید همسرتون به بچه تذکر بده
اگه به شما چیزی گفتن سکوت کنین
تا ۵ سال میگن که نباید به بچه چیزی گفت چون نمیفهمه و تربیت تو این سن نیست شما بچتون ۲ سالشه فقط باعث ترس و عصبانیتش میشید.ببخشید ولی مادرشوهرتون تو این مورد درست میگه.بعد هر چیزی که دیگران میگنو چرا فک میکنیم دخالته شاید ما اشتباه کنیم و کمک باشه.
عزیزم تا ۳سال بچه خوب و بد نمیدونه بعدش متوجه میشه
درسته بچه تا۷سال پادشاه خونه ازنظر سختگیری بی مورد نباید اذیت بشه اما قانون های خودشو داره
تا۳سال هرکارمیخادبکنه بشرطی ک ب خودش و بقیه آسیب نزنه قانونش اینه هرچیزی ک این قانون نقض کنه باید جلوشو گرفت
نباید واکنش شدید نشون داد اما همونقدرم نباید بیخیال بود
ازپایان ۳سال کم کم باید چیزای خوب و بد بهشون توضیح بدیم درحدبچگانه تامتوجه بشن
حالا خیلیم سخت نگیرید چیزای ک میدونید نمیشکنه فقط بهم میریزه رو خیلی تذکرندین خونه مادر خودتون و همسرتون بزارید یخورده راحتترباشه تا۳سالگی
کنجکاوون کشف میکنن البته منظورم این نیست هرچیزی بشکنه
درسته
الان بنظرشما ی بچه ۲سال همش راه برع کنجکاووی کنه بزنه وسایلا بشکنه نباید بهش تذکر داد؟؟
بااینکارش داره ب خودش و صاحب خونه آسیب میزنه منظور دوستمون این موارده
voice:|~|638801674681033720|~|2025-04|~|0:3
دختر من خونه خودمون همه چیز ُ آزاده دست میزنه
تمام میزها خونه انقد بازی کرده خراب شدن
ولی واقعا دوست ندارم به وسایل شخص دیگه ایی تو این گرونی دختر من آسیب بزنه
اونم مثلا دایی همسر
یا خاله اش
و خودم میبینم هر کسی از همون اول به بچه اش نه میگه کارش خیلی راحتتره
الان دختر من اصلا پذیرش نه نداره
من هنوز به این سن وسال بچه م نرسیدم و خودمم درگیر دخالتهای خانواده ی همسرم هستم چه بچه چه زندگی شخصیمون و خیلی نگرانم رو بچه تاثیر بذارن
به نظرم سمت اونا وقتی میبینی مادرشوهرت اینطوری میگه تو هم فقط یه تذکر کوچیک بده زیاد دنبال بچه ندو اگه چیزی هم شد گناهو بنداز گردن مادرشوهرت اونا میبینن دیگه ولی وقتی مادرشوهرت نیست بیشتر حواست باشه
کار خوبی میکنی درسته بچه ست ولی خیلی چیزارو متوجه هست و کلا نمیشه بچه رو ول کرد که
من خودم وقتی زایمان کردم بچه خواهرم دو سالش بود خیلی اذیت شدم بچه نمیفهمه مادر بچه که میفهمه
بعدش که خودم اومدم بهش تذکر دادم زیاد بحث و دعوا پیش میومد بالاخره نوزاد تازه دنیا اومده خودم از اعصاب و جسم و روح داغون شده بودم دیگه خب اگه مادر بچه شو مراقبت کنه این مشکلا پیش نمیاد
ولی درعوض شوهرخواهرم که به دخترش تذکر میداد زود متوجه میشد رعایت میکرد بالاخره باید گفت تا بفهمه
والا گاهی میگم ولش کنم خودم راحت بشینم میوه شیرینی بخورم
ولی بعدش میگم مسئولیت این بچه با منه
نه شخص دیگه ایی
دختر منم‌شیطونه
خیلی
تو هم سرشو با چیزای دیگه گرم کن زود تر که کار به خراب کردن وسایل بقیه نرسه
متاسفانه وقتی میریم تو جاهای شلوغ اصلا جرف منو قبول نمیکنه
اصلا
حتی منو دعوا میکنه نیم وجبی😅
باهاش بازی کن سرش گرم شه یا بسپار به باباش ولی زیادم بهش نگو نکن نرو دست نزن چون ممکنه به مرور بقیه هم اینکارو با بچه ت بکنن
من تا حالا با اینکه خودم‌تنها بودم
اصلا کمکی نداشتم
یک بار هم دعواش نکردم
میگم نکنه اشتباه کردم🥺
😂😂😂
اخه مثلا تسبیح خاله همسر منو برداشته بود که میخوام بندازم سطل آشغال
من واقعا چیکار باید بکنم 😑
یا میخواست آب بخوره
ترسیدیم لیوان بشکنه
به نظرم کاش اطرافیان انقد به مادر فشار نیارن
اینطوری افرادی مثل من که زیاد احساس قدرت و اینا ندارن با آرامش بیشتری برخورد میکنم
نه آخه دعوا کردن نه وقتی میشه یه جوری سرشو گرم کرد چرا ادم دعوا کنه دعوا رو نمیفهمه که
ولی من دیگه تازه زایمان کرده بودم بچه خودم یه طرف بچه خواهرم یه طرف خواهم ولش کرده هی میگفت بچه ست نمیفهمه واقعا اعصابم نمیکشید بهشو میگفتم برو پیش مامانت پیش من نیا چه دلخوریا که با خواهرم پیش نیومد خب باید اون بچه حداقل میکشید کنارش سرشو گرم میکرد من که نمیخواستم دعواش کنه یا کتکش بزنه
یه چیز دیگه بردار بده بهش فورا اونو از دستش بگیر کلا بگو لامپو نگا کن بغلش کن یه چیزی بده بخوره
میدونم سخته بچه ها گوش نمیدن تو این سن اصلاااااا
منم اینطوریم همش احساس میکنم مادر قوی نیستم مثل مادرای دیگه ابهت ندارم 🤣🤣
این تا چند وقت پیش جواب میداد
الان نه
لج میکنه🙄
منم
عزیزم شما هر جور و هر کاری بکنید خانوادهها حرف های خودشون میزنن .پس مطابق نظر خودت پیش برو
کلا برای مهمونی من سعی میکنم اسباب بازی ببرم با اونا سرگرمش کنم تا جایی که برای کسی اسیبی نداشته باشه ازادش میذارم ولی خوب لیوان و اینجور چیزا جمع میکنم😂😂مثلا یه جا بودیم خود صاحب خونه چابی نصفه خورد دخترم رفت سر وقت لیوانش منم جمع کردم بهش گفتم نمیخوری ببرم😂تسبیح اینا کاملا حق داری مامانم داشته نماز میخونده بچه برادرم ۳ سالشه پرید تسبیحشو برداشت مامانم میگفت نفهمیدم کی این اومد تسبیح برداشت پاره کرد 😂😂بعدم یه دونه شو کرده بود تو دماعش😂😂😂مامانم میگفت اینقدر خودموو زدم تا تونستم درش بیارم اون طفلک این شده خاطره میگفت مادر جون هی خودشو میزد😂
بسته به طرفت داره و گیری که میده.
وای من مادر شوهرم همش گیر میدا بچه به زور میخوابونید.اینقدر بدم میومد از این حرفش بعد خونه شون شلوغه دختر من اصلا نمیتونست بخوابه هی نق و گریه بعد مادر شوهرم نگااا به زور میخوابونید هی میگفتیم نق خوابه باز این حرفشو تکرار میکرد برای بچه دوماهه توقع داشت بیدار باشه پا به پاشون یه دفعه سر دندون درد داشت بعد خوابش برد بچه خواهر شوهرم جیغ زد بد پرید فقط گریه کرد ما کلافه شده بودیم هیچ جوره اروم نمیشد.این وسط مادر شوهرم اومد به زور نخوابونید خوب😂😂😂
همسرم قاطی کرد مامان این چه حرفی میزنی تووو بچه کلافه خوابه داره.....😂😂 برگشتیم خونه
خلاصه من گفتم دیگه نمیگن😂😂دوباره سری بعد گفت .منم دیگه تایمی میرفتم که بچه ام بیدار بود
عزیزم تا ۵ سال نه تا ۲۰ سال تو خونه خودت هیچی نباید بهش بگی و آزادش بذاری
نه اینکه بری خونه بقیه بچت همه کاری بکنه زندگی بقیه رو به خاک و خون بکشی هیچی نگی چون ممکن باعث ترس و عصبانیت میشه...
بچه خیلی خیلی عزیزه اما تربیتش صد بار از خودش عزیز تره
چطور ممکن تا ۵ سالگی به بچه چیزی نگی در صورتی که کاملا از ۲ سال به بعد متوجه همه چیز میشه
من دخترم ۳ سالشه پسرم ۲ سال
جفتشونم کاملا متوجه همه چیز میشن
شما الان بچه ت کوچیکه تجربه نداری یکم بزرگ تر بشه متوجه میشی که چقدر حرفت اشتباهه
به نظر من تعادل خوبه نه اینکه کلا هیجی به بچه نگی نه مثل بعضیا که همش به بچه امر و نهی میکنن و بچه لجباز میشه. و اینکه خیلی مهمه پدرمادر حرفشون یکی باشه و دوجور حرف نزنن چون همون بچه دو سه ساله متوجه میشه و سو استفاده میکنه
جان دل بچه از پدر ومادر تقلید میکنه، هرچی باشی همون میشه.
شک نکن.
براش کتاب زیاد بخون و راه و روش زندگی رو براش بگو.
با خیال راحت به زندگیت برس، استرس هم نداشته باش.