Ooma
پرسش (1403/12/30):

اوژانسیییی توروخدا زود جواب بدین قرص خوردم

سلام خانم دکتر..سرمشکلات خانوادگی کنترلمو ازدست ذادم ساعت۸شب بود قرص ناپروکسن۲۵۰هشت تاخوردم الان هیچ علائمی ندارم ولی میترسم چیکارکتم؟؟؟یه پسر۱۹ماهه دارم بهش شیر میدم روی اونم تاثیر میزاره؟؟

عزیزم به بچت شیر نده مایعات زیاد بخور نخوابی یه وقت تو خواب اثر کنه خدای نکرده دیدی حالت بد شد برو دکتر
سلام عزیزم حتما برو بیمارستان به بچه هم شیرنده
دست میکردی دهنت تا حالت تهوع بهت دست بده بالا بیاریش
انشااله مشکلی نباشه
ولی ب بچه شیر نده
نمیخوام قضاوتت کنم عزیزم اما یه وقتایی تو زندگیم بوده که توی فشار داشتم له میشدم و میمردم اما فقط خودمو بخاطر بچه هام سر پا نگه داشتم چون تنها پناه اونا ما هستیم توی دنیای لنتی الهی همیشه زندگیت پر از آرامش باشه دیگه این کار رو باخودت نکن عزیزدلم😔
حالتون خوبه؟
ادما بعضی وقتا انقد عصبی میشن تو حال خودشون نیستن دارن چیکار میکنن بعد تحمل هر ادم اندازه ای داره بعضیا تاب تحمل ندارن
شیر نده اصلا، یا بیار بالا یا بذارشون پیش یکی برو بیمارستان یا زنگ اورژانس بزن بیاد خونتون
شیر بخور
سلام خانومی خوبی؟
سلام خانومی خوبی؟
منم کم‌تحملم اما بعد از مادر شدن فرق میکنه قضیه الان اگر خدایی نکرده بلایی سر این خانوم میومد کی مادر میشد برای بچه اش؟
برو اورژانس
ممکنه اتفاقی برات بیفته.
الان حالت خوبه؟
خوبی خبری ازت نیس؟ بیایه خبربده از خودت
آب بخور زیااااد تا دفع بشه....ب بچه اصلا شیر نده
خدا کنه رفته باشه اورژانس .چیزیش نشده باشه
سلام
الان حالتون خوبه؟
به بچه فعلاشیرنده واینکه ماست بخور
ماست اثردارورو ازبین میبره
واینکه نمیخوام بترسونمت اگه بیمارستان رفتی گفتی داروخوردم براخودکشی برات پرونده تشکیل میدن وپای پلیس ایناوسط میکشن
یه چیزدیگه جورکن بگواگه نمیخوای بفهمن
سلام همین الان برو اورژانس ،معده ات شست و شو بدن تا اثر نکرده
هیچی نمیشی
آب زیاد بخور
فقط ب بچه آب بده
منم پارسال ی بسته ناپروکسن و ۴ تا کدیین خوردم فقط حالت تهوع گرفتم
جیش زیاد کن
زنگ بزن اورژانس بپرس چکار کنی
عزیزم ۱۱۵ پلاس رو بگیر بهت میگن چکار کنی
خوبی؟
خبری نیس ازت
سلام به روی ماهتون عزیزم
درموارد اورژانسی که خارج از ساعت کاری هستند باید باکه اورژانس مراجعه کنید چون من مانند هر فردی بعد ساعت کاری خواب هستم
الان حالتان چطور است
۱۶ ساعت از تاپیکت گذشته بیا از حالت مارو خبردار کن
بحق این شب اتفاقی نیفتاده باشه و سایه مادر سالیان سال بالا سر پسرت باشه
انشاالله که حالت خوب باشه
سلام خانماا ممنون ک بفکرم بودید فعلا حالم خوبه فقط معده درد خیلی دارم😭😭پسرمم دوروزه همش کلافس بی قراری میکنه حالش بهم خورد
رفتم اوژانس گفتن باید بستری شی گفتم نمیتونم دوتا بچه کوچیک دارم گفتن پس بامسئولیت خودت برو فقط مایعات بخور...خودم فعلا خوبم معده درد دارم خیلی ...پسرم یک هفتس مریضه دکتر برده بودم گفت ویروسه حالش داشت خوب میشد یکی دورروزه کلافس هم گریه میکنه تااینکه امشب حالش بهم خورد بردیم بیمارستان ..بیمارستان هاای الانم ک دکتر نیس به دختر دانشجو نشسته بود گفت احتمالا ادامه مریضیشه فاموتیدین داد.
پسرم اشتهاشم کم شده
امکان داره بخاطر دارویی ک من خوردم باشه
عزیزم الهی هر مشکلی تو زندگیت داری به ساده ترین راه ممکن حل بشه و به آرامش برسی
آدم یه وقتایی از ناراحتی جنون بهش دست میده و نمیدونه چیکار میکنه
خیلی حق داری کسی نمیتونه سرزنشت کنه همه ما هم زن هم مادریم و میفهمیم هیچ چیز به اندازه آرامش برای یک زن تو زندگی مهم نیست
ولی تو رو خدا از این منبعد هروقت ناراحت شدی این دوتا طفل یادت بیاد که جز تو پناهی ندارن اگر خدای نکرده تو نباشی عاقبتشون چ میشه کی بهشون محبت کنه کی اشکاشونو پاک کنه
انشالله که هیچ وقت هیچوقت دیگه ذره ای غم و ناراحتی به دلت راه پیدا نکنه😘😘😘
خدارو شکر بهتری سعی کن هی مایعات بخوری و بالا هم بیاری خوبه من یه داروی قوی میخوردم یادم نبود که خوردم اشتباها نیم ساعت بعدش دوباره خوردم تا سه روز مثل میت بودم معده ام اذیتم میکرد از جام نمیتونستم بلند شم حتی نمیتونستم برم دکتر بعد سه روز بالا اوردم حالم بهتر شد معده اتو تحریک کن بالا بیاری؟
مگه بخ پسرت شیرتو دادی؟ بچه ها که گفتن شیرتو نده
مگه بهش شیر دادی؟
دیگه هیچوقت ب این کارفکرم نکن اون دوتاطفل معصومت چه گناهی کردن ب اونافکرنکردی؟؟ اگ ازاسمون سنگم باریدتوپناه بچهات باش
عزیزم حتما مجددا به بیمارستان مراجعه کنید از نظر زخم گوارشی چک شوید چون از عوارض ناپروکسن خونریزی گوارشی است
بله ممکن است تابع شیر شما باشد اگر شیر می‌دهید
عزیزم گفتنی ها رو دوستان گفتن.خدا رو شکر ک اتفاقی نیوفتاد.
امیدوارم تمام مشکلاتتون حل بشه و زندگی خوب و آرومی داشته باشید.
اینو بدونید ک پایان دادن به زندگی خود به صورت عمدی اصلا سرانجام خوبی نداره و در اون دنیا تازه شروع بدبختی هست.
خانم دکتر الان حالم خوبه ..ازکجا بفهمم خونریزی گوارشی ذارم یانه؟؟علائمش چیه؟؟همسرم نمیبره دکتر میگه خوبی😔
اینطور مواقع
دستت و بنداز دهنت بالا بیار
بعد یه کاسه بزرگ ماست چپ کن توی شکمت
هیچی نمیشه با ۸ تا
من سال ۹۷ سیزدهم فروردین هشتاد تا قرص خورده بودم تقریبا چهل تاش پرپرانول بود همینکه برای تپس قلب میدن

حدودا چهل تاش هم قرص ماشین بود
دو سه روز بود هیچی نخورده بودم معدم خالیه خالی بود (الانم یادم میوفته چطوری قورت دادم حالم بهم میخوره عوقم میگیره)
تا خوردم دو دقیقه نشد سرم گیج رفت افتادم بعد قورت دادنم مادر پدر همسر همه پیشم بودن
سره پنج دقیقه ردن درمانگاه میزدن توی صورتم ک اسم قرص و بگو تعداد بگو
دستام و یادم میاد ک نگاه کردم دیدم مثله کهیر زدن شده لکه های بزرگ بزرگ

چند دقیقه بعدش توی بیمارستان رفتم کما و بهم دو سه مرتبه شوک دادن چند ساعت هوشیاری نداشتم توی اون چند ساعت چند مرتبه ایست قلبی کردم و بهم شوک دادن😑😑😑😑
سیزده فروردین اینطور شدم
هفده فروردین توی تالار عروسیم بود 🫤
الان خیلی پشیمون هستم ک چرا اونطور کردم
شما ولی دوتا بچه داری
من الان با یدونه بچه گاهی واقعا کم میارم میخوام بمیرم ولی بخاطر پسرم بازم شارژ میشم سعی میکنم همه چیز یادم بره و مغزم و آروم میکنم!
با مردن چیزی درست نمیشه
طرف سره چهلم آدم نرسیده میره زن میگیره نا مادری میاد بالا سر بچه آدم

به نظر من باید موند و دهن طرف و صاف کرد
البته با گذشت زمان
زمین‌گرده
زمان تو هم میرسه
شک نکن
فقط صبر داشته باش
و در اسرع وقت برو پیش دکتر عصاب و روان دارو بت بده اصلا شک نکن توی دکتر رفتنت

من فقط قرص خوردنم نبود
دستم و با تیغ خط خطی کردم وووووو کارای دیگه ک تیر خلاصی توی این قرصه بود
البته اینم بگم سریع منو رسوندن بیمارستان خصوصی بود بیمارستان قائم توی کرج
اگه بیمارستان دولتی بود صددرصد مرده بودم انقدر دست دست میکنن توی دولتی ها😑😑😑😑خصوصی مستقیم برد ای سی یو بود سی سی یو بود یادم نمیاد نگه نداشتن مستقیم بردن بعد پایین به همراه گفته بودن زیر پنجاه درصد احتمال نجات دادنش هست
برای همون نصف هزینه بیمارستان و اولش گرفته بودن
اونو شوهرم داد
من خودم از اون موقع هیچی یادم نمیاد فقط یادمه اولش بردن درمانگاه زدن توی صورتم ک تعداد قرصو بگم با اسم قرص و
بعد کبودی دستام یادمه
بعدش یه آن چشامو باز کردم دیدم توی آمبولانس هستم بازم رفتم
ولی اینطور ک فک و فامیل گفتن
بابام چندین بار با زانو خورد زمین
زنگ زده بود به داییم گفته بود توی شهرستان قبر خریدم برای خودم آماده کنین آماده باشین دارم میارمش اونجا😭😭😭که همون روزم دایی هام و بابا بزرگم با هواپیما اومده بودن کرج😭خیلی برای بابام دلم سوخت خیلی واقعا ارزشش و نداشت با اینکه همین پدر به من زور می‌کرد باید عروسی کنی ما طلاق توی خانواده نداریم! دقیقا بعد به هوش اومدنم فرداش توی بخش رضایت شخصی دادن مرخص کردن ک هفدهم ببرنم تالار😑
اینطور موقع به پدر و مادرت فکر کن
به بچه هات فکر کن
فکرت و مشغول چیز دیگه بکن
قرص هارو بریز دور هر چی توی خونه هست بریز دور
من از دو سه ماه قبل خریده بودم هی نگاه میکردم میگفتم پس کی وقتشه گی باید بخورم برم کی باید راحت بشم همش جلو چشم بود
هیچی توی خونت قرص نگه ندار کلا
من توی کما بودم چند سری حس کردم خاله بزرگم پیشم هست داره بغلم میکنه باهام حرف میزد
با اینکه خالم شهرستان بود😑نمیدونم توی کما بودم توهم زده بودم یا چی بود

ولی صدا هارو می‌شنیدم خودم حس میکردم بیدارم مثله زمانی ک آدم خواب بیدار هس خودشو به خواب میزنه صدای بقیه هم میشنوه
اون مدلی بودم صدای دکتر اینارو می‌شنیدم
بیرون در میدیدم بابام اینا پشت در صدای گریشون می اومد ولی نگو بهم شوک میدادن😑
تو هشتا خوردی
من هشتاد تا
تو قرص ناپروکسن خوردی
من قرص قلب خورده بودم مستقیم ایست قلبی کردم
من این راه هارو رفتم خیلی شدیدتر از برای تو بود راهم
ولی عین سگ پشیمونم
نکن ارزش نداره
بخاطر بچه هات زندگی کن نه هیچ احد و ناس دیگه ای😑
من الانم ک الانه اصلا توی ذهنم ده سالگی پسرم و خودم و پیشش نمیتونم تصور کنم
توی تصوراتمم خودم نیستم
میدونم مردم اون موقع حالا یا مرگ طبیعی یا هر چی
ولی ۹۹ و ۹ دهم درصد سمت این چیزا نمیرم اون یه درصد هم گذاشتم برا زمانای حاد
مثلا دور از جون پدرم بمیرم من یک ثانیه نمیمونم حتی بخاطر بچم!
ولی الان انقدری درد و مرض هام زیاده برا همون ده سال دیگه حس میکنم مردم نیستم
با اینکه بازم میدونم افسردگی باز گرفتم از اونه این فکر ها
برای همون بعد عید ایشالله قطعا میخوام برم پیش دکتر عصاب یا مشاوری چیزی
من سال ۹۷ بعد عروسیم توی خونه تک و تنها چراقا خاموش آنقدر زار میزدم گریه میکردم حالم خیلی بد بود خیلی
رفتم دکتر عصاب فک کن یه قرص جنون بم داده بود دوز خیلی ضعیف بود خیلی فک کن ۲۵ صدم از یه قرصه دوز پایین بودو میخوردم
ولی خیلی آرومم می‌کرد
که سال ۹۸ آخراش بود یا ۹۹ اولاش دقیق یادم نمیاد ک کلا گذاشتم کنار قرصو اونم تحت نظر دکتر
چون می‌خواستیم برای ای وی اف بریم نمیشد این دارو ها
من چون سابقه افسردگی دارم.بعد زایمانم این افسردگی برگشت ولی شدید تر خیلی بد بودم ولی دکتر نرفتم خودم خودمو خوب کردم شیش ماهگی پسرم بود زندگیم روی قلتک افتاد حالم بهتر شد
آره ماست خوبه
توی اینطور مواقع
باید یه دور دستش و بکنه توی حلقش بالا بیاره بعد یه کاسه بزرگ ماست چپ کنه تو

بسوزه پدره تجربه ک بلدم🤣🤣😭😭
من توی بیمارستان پلیس اینا ندیدم
ولی دو تا اقا با یه دکتر ازم دو سه بار پرسیدن همون توی کما بهوش ک اومدم همون ثانیه ازم پرسیدن چرا این کارو کردی
گفتم مشکلات
گفتن کی اذیتت کرده
گفتم شوهرم خانوادش پدرم خانوادم ک نمیزارن جدا بشم همه دنیا

بعد دکتره هم یکی زد توی گوشم گفت میدونی چه غلطی کردی اگه من نبودم شیفت نبودم رفته بودی😑😑😑
بهیار هم یبار یادمه
من لباسمو کثیف کردم چندش شد فشم داد

که پرستار و دکتر اونجا بودن
گفتن تو وظیفه هست بیار توی کما هست و...چشامو باز می‌کرد هرزگاهی یه چی میدیدم بازم نمیفهمیدم چیشد دیگه😑
خیلی حس تخمی ای بود خدا سره هیچکس نیاره
البته خدا نمیاره خوده بنده دور از جون اسکول میشه...تجربه ای تلخ برام بود و دیگه اینطور بمیرمم نمیکنم ک یه اسم روانی هم روم بزارن و فردا با همین پرونده بچه رو ازم بگیرن!!بمیرمم اینطور نمیکنم دیگه
چقد ناراحت شدم برات بحق همین روز از خدا میخام از شر شوهرت راحت شی آرامش برگرده به زندگیت حالا اخلاقش خوب بشه یا یه بلایی سرش بیاد انقد ک تورو عذاب میده
نه نگووو غیرازشوهرم کسیو ندارم😔دعاکن ازشرخانوادش راحت شم
شوهرم سرکاربود رفته بود شهرستان خواهرش اومد گفت هری بیرون ازخونه بابام....طبقه پایین مادرشوهرم میشینیم اخه...سراینکه ساعت ۱شب دخترم گفته مامیخواییم بخوابیم ذیگ دخترش خونه ما بود رفته بود گفته بود بیرونم کردن
ناراحت نشو ماجرای مامان محمد حسین رو خونده برای همین گفته
نه عزیزم با شما نبودم
عزیزم مدفوع تیره و بدبو به رنگ قیر درد و. سوزش معده یا هر نوع مشکل گوارشی دیگر
فقط دردمعده داشتم ک اونم شربت معده خوردم فعلا خوبم
خداروشکر بنابراین جای نگرانی نیست

سوالات مشابه