Ooma
پرسش (1403/12/23):

با بچه بیش از حد وابسته چیکار کنم

سلام مامانا خوبین پسرم خیلی دیگه وابسته به منه دیوانه شدم از دستش واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم همش باید پیشش باشم خودش تنها حتی تو اتاق هم نمیره شبها حتما باید دستم تو دستش باشه اگه بیرون بیارم فوری بلند میشه هرچه باهاش حرف میزنم فایده نداره حتی برم دستشویی میاد میشنه در دستشویی همش میگه دوستم داری میگم اره خیلی تو جمع اصلا نمیره پیش بچه ها یا اگه بزننش از خودش،دفاع نمیکنه امسال باید بره آمادگی چیکارش کنم

به خدا سرم داره میترکه از دستش خیلی باهاش حرف میزنم فایده نداره خیلی بچه آرومیه
میگم نزار بچه ها بزننت هیچ نمیگه فقط نگاهشان میکنه😭😭😭
تنها راهش اینه بفرستش مهد یا بزار خونه با شوهرت باشه تو برو چند ساعتی نباشی. یابزارش خونه مامانت یا خواهری کسی که چندساعتی جلو چششمش نباشی
امتحان کردم وقتی برگردم بیشتر می‌چسبه بهم
روزی هزار بار میپرسه دوستم داری
سلام عزیزم
این مشکل منم هس
خیلیی بهم وابسته اس ،میخواستم ببرمش کلاس ولی اصلا نمی‌نشست میگفت توهم پیشم بشین
کسی بهش بزنه هم از خودش دفاع نمیکنه حتی بچه دو ساله باشه
پسر من برعکس روزی چن بار بغلم میکنه میگه دوستت دارم😁
خیلی بده دقیقا پسر منم یه بچه دوساله هم بهش زور میگه
😂😂
امسال باید بره پیش دبستانی اصلا نمیدونم چیکارش کنم
قبل اینکه بپرسه دوسم داری ... خودت بهش بگو ... مشغول هرکاری بود و بچه هم سرش گرم بود بهش بگو یادت نره دوستت دارم
دوست خوبم بهتره با یه مشاوره کودک مشورت کنی که راهنمایی دقیق و درست و اصولی بهت بده هم خودت خیالت راحت میشه هم دیگه پسر نازت تو پیش دبستانی با هم کلاسیاش بهتر میتونه ارتباط بگیره و از حقوقش دفاع کنه
مهد، کلاس، خانه بازی
همچین جاهایی که با بچه ها در تعامل باشه میبری؟
به خدا روزی هزار بار بهش میگم خیلی دوست دارم
مهد که نبردمش ولی خانه بازی یا پارک زیاد میبرمش با بچه ها بازی میکنه دوست پیدا میکنه ولی منم باید کنارش باشم
خیلی راحت هم دوست پیدا میکنه
ولی حتما باید من باشم
از این میترسم بزارمش پیش دبستانی من نباشم چیکار کنه چون حرف زدم مربی گفت یه هفته میزاریم خودت باشی
با توجه ب وابستگی زیادی که داره بهتر بود امسال پیش 1 ثبت نامش میکردی که کم کم آمادگی پیدا کنه واسه جدا شدن

چون پیش 1 اختیاریه و بچه ها حتی چند روزم غایب بشن مشکلی نداره
اما برا پیش 2 ک اجباریه هم برا خودت سخته چون باید بری اونجا بمونی هم برا پسرت ک وابستته

اما خب هنوزم دیر نشده
این چند ماه باقی مونده بخصوص تابستون حتما مهد ثبت نامش کن که بچه اشنا بشه با همچین محیط هایی از اضطرابش کم بشه
من پسرمو که میبرم چند تا از بچه ها هستن که اینقدر وابستگی شون زیاده مامانا تا دوماه همش همونجا بودن
بعد از اونم خیلی پیش میومد که بهانه بگیرن و مامانشونو بخوان


دیگه تا هر زمانی که پسرت اونجا احساس امنیت کنه باید بمونی
چ یک هفته چ یکماه
چون نمیشه یکدفعه بچه رو جدا کرد
باید کم کم و مرحله ب مرحله ازش فاصله بگیری که دچار استرس نشه
ممنونم عزیزم
پسرمنم دقیقا اینجوریه از کنارش تکون بخورم با ترس از خواب بیدار میشه با مشاور هم صحبت کردم میگه اضطراب داره باهاش وقت بگذرون
خیلی سخته
چرامن دوست دارم دخترم بهم وابسته بشه؟دوست دارم بغل هیچکس نره بدون من جایی نره و جایی رفتیم فقط پیش خودم بشینه ولی اینجورنیس
با مشاور صحبت کن
راهنمایی کنه
کم کم وابستگیش کم بشه
به نظرم تا تجربه نکنی نمیدونی چقدر سخته حتی نتونی ۵دقیقه تنها باشی در طول روز ،موقع خواب ظهر وشب کلا کنارش بخوابی دستش بگیری کمرش بخارونی ،میخواد بازی کنه باید تو همون اتاق باشی . تکرارهرروزش به نظرم سخت و کلافه کنندست حتی وقتی مریضی وحالت بده بگی یه امشب پیش بابات بخواب جیغ وگریه که نمیرم‌.
👏
آره واقعا سخته.
اضطراب جدایی داره.
خونه مادر یا خواهر گذاشتیش تو ذهنش هست، میترسه ازینکه دوباره تنهاش بزاری
ولی من دخترم و یه مدت گذاشتم پیش صفر ۹۵ درصد تاثیر مثبت گذاشت
من بچم اینجوری بود تز مامانم کمک گرفتم
روز ی 2 ساعت میذاشتم خونه مامانم میرفتم بیرون کلاس.
عادت کرد. حالا به مامانم وابسته شده 🥴🥴
چه خوب
این اتفاقا بدترین کار برای بچه ی وابسته است.یک نوع شکنجه است براش و وابستگیشو بیشتر میکنه
سلام عزیزم.این بچه رو باید از لحاظ روح و روان درمانش کنی.این که دوستان میگن بزارش و برو تازه براش اضظراب و ترس از دست دادن هم اضافه میشه و بیشتر بهت وابسته میشه.این که هی ازت میپرسه دوسش داری یا نه هم نشونه ی همین ترسهاست.اگه تا الان که بچه است و سنش کمه درمانش نکنی بعدها خیلی اذیت میشه .مدرسه ام که بره اذیت میشه.بنظرم یه روانشناس کودک خوب پیدا کن و برو پیشش احتمالا بچه رو میفرسته بازی درمانی و اونا براش این موضوع رو حل میکنن و به خودتم راهکار میدن.ولی تا دیر نشده حتما ببرش‌.پسر من برعکس بود توی بازی با بچه ها ،همشونو میزد،چنگه میزد در حدی که صورت یا بدنشون خون میوفتاد و گاز میگرفت.هرکاری میکردم فایده ای نداشت و کارشو تکرار میکرد دیگه جوری بود که بچه ها ازش میترسیدن حتی بچه های بزرگتر از خودش.بردمش بازی درمانی الان رفتاراش عالی شده خداراشکر.دیگه اینکارهارو نمیکنه و راحتم از حق خودش دفاع میکنه.
ممنونم عزیزم از راهنماییت حتما پیگیری میکنم

سوالات مشابه