Ooma
پرسش (1403/12/15):

فردا دخترم و از شیر میگیرم...

سلام خانمهای عزیز طاعات و عباداتتون قبول باشه...
دارم دق میکنم...
فردا میخوام دخترم و از شیر بگیرم
چون غذا نمیخوره فقط و‌فقط شیر میخوره
وزنش خوبه ولی ب واسطه شیر...
خودمم مریضم قرص باید بخورم
الان دارم سکته میکنم ینی واقعا دستام داره میلرزه
تروخدا قوت قلب بدین شما بچه هاتون گریه کردن بی قراری کردن چیکار کردین؟ من طاقت اشک بچم و ندارم...
شما چطور باهاش کنار اومدین با برای بچه چیکار کردین ب منم بگین لطفا

خودم تک فرزند بودم و اولین بچم هست
ینی ن خودم ن مامانم تجربه خاصی نداریم صفر صفر
عزیزم انشالله براحتی بگذره براتون
حواسشو پرت کن
بگو زخم شده خودش چندشش میشه پس میزنه
سلام، اصلا خودتو اذیت نکن خیلی ها بخاطر بارداری مجبور شدن شش هفت ماهگی بچه هاشون رو از شیر بگیرن، خود من یک سال و پنج ماهگی از شیر گرفتم بچمو
تلخک از داروخانه بگیر بزن، رنگ هم به سینت بزن، من خودم محلول دوژانسین که بنفش هست زدم، بگو اوف شده دیگه نزدیکش نمیاد
دوشب بهش نمیدی، شب سوم توی خواب عمیق سینت رو میذاری دهنش میخوره و تمام
خدا هم به بچه هم مادر صبر میده عزیزم‌نگران نباش
قران بخون آرامش بگیرید سوره بروج مخصوص ازشیر گرفتنه به خودت و دخترت فوت کن
میتونی به سینت چسب برق بزنی اومد سراغت بگی اوف شده من چن بار پسرم اومد ب همین نحو انجام دادم دیگه خودش میگفت نه اوف شده نمیخوام.من دلم‌نیومد تلخک بزنم و باهمین چسب پسرم قانع شد
ان شاءالله برای شما و دخترتم به راحتی بگذره عزیزم
من دیگه قطع کردم ب هیچ وجه ندادم حتی شب سوم
خوراکی هایی که دوس داره براش بگیر اسباب بازی های مورد علاقشو دم دستش بذار
یکی دو شب خودتو همسرت باهاش مدارا کنید تموم میشه
سلام عزیزم این حست کاملا طبیعی هست
من تجربه خودم میذارم شاید کمکت کرد
قبلش رفتم خونه مامانم شهرستان
ومنم‌۱۸ ماهگی گرفتم چون شدیدن وابسته بود و خودمم دیگه توان نداشتم چون عین پستونک تا صبح مک میزد منو
بعدش صبر زرد از عطاری خریدم زدم سر سینه و دیگه لب نزد
روز ها هیچ مشکل وایرادی نداشت و حتی میگفتم بیا شیر دیگه بچه ام نمیخورد
ولی سختی اش ۳ شب بود
۳ شب رو شیر میخواست که شب دوم توی خواب خیلی عمیق بهش دادم((اصولاً شب سوم میگن بدیم))
بعدش آب و شیر هویج و اینا کنارم بود وقتی تقاضای شیر میکرد و می دید نیست مجبور میشد بخوره
این سه شب بغل میکردم و توی حیاط راه میرفتم و شعر می‌خوندم یا روی پیام تکونش میدادم تا خوابش میبرد
و دیگه شب سوم به بعد آروم بود و دیگه اصلا ایراد نگرفت و تموم شد بخوشی
نگران نباش بابا منم خیلی میترسیدم
اما دوسه شب بیشتر طول نکشید و کلا یاااادش رفت انقدر حافظشون ضعیفه
کم کم بگیر
اول وسط روز بگیر بعد شب
یه دفعه بگیری خب معلومه شک وارد میشه
وای نه توروخدا از این روش ها استفاده نکنید
دیگه دوره این کارا گذشته و منسوخ شده ، بچه آسیب میبینه ،
به مرور از شیر بگیرش ، روزی یه وعدشو کم کن تا وابستگیش کم بشه و بعد دیگه قطعش کن
درسته یادشون میره ولی باعث تثبیت در دوره دهانی میشه
اگر بتونی به مرور بگیری خیلی بهتره متاسفانه پسر من اصلا همکاری نکرد
بنظرم اینکه بخای بچه ارو از شیر پستونک پوشک هرجیزییی
اول اول اول باید مادر امادگیشو داشته باشه که انگار نداری
اول رو خودت کار کن تو این مواقع باید مادر دلسوز ولی قاطعی باشی
اگر طاقت گریه اشو نداری ی دفعه کوتاه میای و بهش میدی
بچه ها زود حواسشون پرت میشه ب جاش چیزایی ک دوست داره بده
شیر خواست پاستوریزه بریز لیوان با نی بخوره سختیش دو سه روز ک ن
بنظر من ک بچم شدیییییداااا وابسته بود
فقط دو شب اوله
سلام دوستم
منم هفته پیش بچمو ار شیر گرفتم
منم مثل تو خیلی استرس و دلهره داشتم فکر میکردم خیلی سخت باشه همیشه میگفتم نمیتونم از شیر بگیرمش از بس که وابسته بود،ولی خداروشکر خیلی راحت تر از اون چیزی بود که فکر میکردم
من ماسک زغال زدم روز اول چند باری که اومد گفتم لولو دیگه نخواست
از ظهر دیگه بهش نداده بودم و تا شب هم اصلا نزاشتم بخوابه،قشنگ خستش کردم و شبم با یکم چرخوندن، روی پا خواب رفت تا صبحم دوبار بیدار شد که هر بار یه کم اب بهش دادم بازم روی پام خوابوندمش
شب دوم هم فقط یکبار بیدار شد
شب سوم که دیگه تو خواب بهش شیر دادم تا صبح راحت خوابید
یعنی بعد دوسال و اندی راااااحت خوابیدم



عزیزان واقعا دستتون درد نکنه
نمیدونید چقدر با حرفهاتون آروم شدم
بخدا ثواب کردین ک قلب ی مادر و آروم کردین
واقعا سپاسگذارم از وقتی ک گذاشتین و کمکم کردین
سلام عزیزم منم مثل شما خیلی استرس داشتم
فکر میکردم خیلی سخته و بی قراری میکنه
ولی خداروشکر اصلا اینطور نبود
منم چسب زخم زدم گفتم اوف شده دیگه خودش می‌ترسید نزدیکش بیاد
شب اول و دوم هم بی قراری میکرد شوهرم تو اتاق میگردوندش
از شب سوم به بعد کلا یادش رفت راحت می‌خوابید
بعدشم من شیر پاستوریزه بهش میدادم
سلام عزیزم روز یکشنبه از شیر بگیرش تا سه شب،شب سوم تو خواب بهش شیر بده دیگه بهونه نمیگیره،منم پسرمو یکسالگی بخاطر بارداری از شیر گرفتم ولی خب شیر پاستوریزه بهش دادم ،یک ماه قبلش هم مرتب بهش شیر پاستوریز میدادم که وقتی از شیر گرفتمش بهون هی شیر خودمو نکنه
الانم شیر خشک بهش میدم ولی فقط شب قبل خواب اونم یه بار
اینم مادربزرگم بهم گفت که روز یکشنبه از شبر بگیرش چون راحت تر از شیر گرفته میشه
سلام گلم سخته حق داری ولی توی این مدت بیشتر ببرش بیرون ،پارک ،مهمونی ،بازار ..... چیزای مورد علاقه اش رو بخر .... کمی طول میکشه تا بچه ها عادت کنند ،من بعد از 3 ماه هنوز لباسم رو میبره بالا سرش رو میزاره روی سینه هام ..... ولی مانعش نمیشم میگم طبیعیه به مرور فراموش میکنه
فقط سعی کن تدریجی از شیر بگیریش برای شما طولانی میشه ولی ارزشش رو داره
مرسی مامانای عزیز😍😍😍
4 روز تا ظهر نده ،4 روز دیگه از صبح تا عصر نده ،4 روز از صبح تا شب نده ،4 روز هم از صبح تا صبح روز بعد ،من اینطور گرفتم

سوالات مشابه