Ooma
پرسش (1403/10/19):

غذا دادن به کوک

سلام مامان های گل که غذا میدین به بچه هاتون چند ساعت سیر نگه میدارد بعد دوباره شیر میدین من بچه هام نهایت نیم ساعت بعدم وعده شیرشون کامل میخورن!؟
و اینکه چند وغده میدین؟!

سلام عزیزم
ببخشید سوالم بی ربطه
منم شرایطم مث شماس
یه پسر 5 ساله دارم و یه دوقلو دوماهه
میخاستم ببینم شما چجوری هر سه رو باهم نگه می‌دارین؟
پرستار گرفتین؟
من دخترم هرچهار ساعت شیر میخوره بعد من دوساعت بعد شیر غذاشو میدم دقیقا راس ساعت شیرش نق نق می‌کنه وشیرشو می‌خواد اینجوری نیست که سیر بشه و دیگه شیرنخواد
سلام گلم نه هزینه ها به این زیادی پرستار کجا بود
من نه مامان نه مادرشوهر پیشم تازه شوهرم سه شب بیرون یه شب خونه خودم تنها تنها
ولی ناگفته نماند آرسام بچه بزرگم خیلی آروم کمک حال و بعضی اوقات از رو حسادت بچه ها کوچک میگه غذام بده یا لباسام بپوش
من الان مثلا بچه هام هشت نیم غذا خوردن بعد الان که خواستن بخوان باز 70 شیر خشک خورد
خیلی سخته من به هیچ کاری نمیرسم
یعنی یکم بزرگتر بشه راحت‌تر میشه مدیریت کرد؟
دست تنها اید
تا کوچیک تر راحتر خیلی بهتر بزرگتر غذا دادن شست شور هاش بیشتر خوابشون کمتر شیر بیشتر میخوان
بچه هاتون شیر خشکی اند
الان هر دو با هم شیر میخان
من نمیتونم تنهایی چجوری هر دو رو نگه دارم
مجبورم یکی رو میذارم رو پام تا اون یکی شیرشو بخوره
آروم اند؟!
اره شیرخشک میخورن
فعلا خونه مامانمم یه هفته رفتم خونه دیوونه شدم به هیچ کاری نرسیدم
الان خسته شدم میخام برم خونه
من تا یک هفته پیش شیر خودم کمکی می‌خورد دیگه سیر نشدن منم ندادم
آره همزمان شیر دوتا باهم بگیرم
الان دیگه فقط تو گهواره میخواین
یکی خوابید در میارم اون یکی میزارم
دیگه باس موقع خواب کارتون بکنین رو برنامه نزاری انباشته بشه یا بهم بریزه خونه
بچه بزرگ چیکار میکنه
بچه ی همراهیه اذیتم نمیکنه
ولي بازم بچه س دیگ یوقت هایی یه کارایی میکنه
همین کارو میکنم ولی خیلی خسته میشم
خسته هم ک میشم عصبی میشم
پس بزرگ تر بشن سخت تره؟
بچه های من رفلاکس هم دارن این آروغ گرفتن از همه چی سخت تره برام
دست و کمر برام نمونده
آره واقعا گناه داره خیلی اوقات منم خستگی ممکن سر آرسام خالی کنم
عزیز امید به خدا من کاملا درکت میکنم ولی مامانت نزدیک ات شوهرت هست شکر کن اولش عادت میکنی
من الان بیشتر اذیت چون غذاشون هست آب بدی تنوع غذایی زودتر غذا درست کنی کلی ظرف و.... احتیاج به بازی دارن میفتن رو سینه
بنظرم آره
ای بابا من هنوز آروغ میگیرم
مامانم نزدیکم نیست یه شهر دیگس
شوهرمم خونه بخاطر کارش
بخاطر همین میخام برگردم خونه
ولی سخته
من فقط برا واکسن ها رفتم خونه مامانم حوصله ام نمی‌کشه
خونه خودمون راحت ترم
بنظرم طبیعیه چون قرار نیست غذا جای شیرو بگیره فقط هدف آشنایی با طعم هاست
شما تواین بچه من چند وعده میدادین
سلام عزیزم
بچه های منم همینجوری بودن، نیم ساعت بعد از غذاشون بهشون میدادم میخوردن
دقیق یادم نیست چند وعده میدادم، ولی تا 6 ماهگی زیاد نبود، در حد همون یکی دو وعده
بیشتر برای آشنایی بود
تا اواسط 6 ماهگی زیاد خودت رو اذیت نکن، در حد همون یکی دو وعده هرموقع حال داشتی بهشون بده
چون تنوع غذایی تو این سن ندارن آدم واقعا میمونه چی بده
ولی بعد از 7 8 ماهگی خود بچه ها هم بیشتر طالب غذا میشن، تنوع غذایی شون هم میره بالا راحت تر میشه بهشون داد
خصوصا که دوقلو هستن یه قابلمه برای جفتشون میزاری دو روز میخورن😁
آره عزیزم خیلی راحت تر میشه
خیلییی
شاید کاراشون بیشتر بشه ولی خیلی راحت تر میشه
خصوصا اینکه دو تا هستن، دوقلویی سخت هست ولی واقعا بچه ها باهم همبازی میشن
شما که یه پسر دیگه هم داری، اونم میتونه اونارو بازی بده
فقط تا یک سالگی شون صبر کن
تو میتونبیییی😁😍
منم هیچ کمکی نداشتم
فقط خودم و شوهرم
کمکی من پستونک بود
واقعااا کمک بود
غذا دادن به کوک
غذا دادن به کوک
غذا دادن به کوک
غذا دادن به کوک
غذا دادن به کوک
بیا عزیزم اینا شاید به دردت بخوره
الان میتونی یه وعده سوپ بدی، یه وعده میوه
سیب و موز و هلو میتونن تو سن بچه های شما بخورن
من سیب و موز خیلی بهشون میدادم، دوست هم داشتن
سیر هم نگهشون میداشت
بچه های من وقتی هم سن بچه های شما بودن تو این سن میزاشتمشون تو کریر به جفتشون شیر میدادم
یا میزاشتمشون زمین سرشون رو کج میکردم یه بالشت هم میزاشتم کنارشون، شیشون رو تکیه میدادم به اون راحت شیر میخوردن
بعد از 4 5 ماهگی هم
یکی رو میزاشتم رو پام، یکی رو میزاشتم سمت چپم رو زمین
اونی که رو پام بود با دست راست بهش شیر میدادم
اونی که رو زمین بود هم با دست چپ بهش میدادم
اکثر مواقع هم سعی می‌کردم تا خوابن یکی یکی بهشون شیر بدم که دیگه بیدار شدن بهونه نگیرن
هرچی هم بزرگ تر میشن سرعت شیر خوردنشون هم بیشتر میشه نگران نباش
مگر اینکه مثل یکی از دخترای من بعد از واکسن 4 ماهگی رفلاکس بگیره و پدرمون رو در بیاره
کلا ما بعد از هر واکسن با یکیشون درگیر بودیم
ببخشید پر حرفی کردم، فقط میخواستم تجربه هام رو بهتون بگم
اگر سوالی داشتین بازم درخدمتم
دوقلویی سخته ولی شیرینه
شما هنوز به شیرینی‌هاش نرسیدین😁
پر قدرت ادامه بدین ان شاءالله روزای خوششم میرسه
خیلی ممنونم عزیزم لطف کردی تشکر
ولی بنظر من سخت تر میشه
سوپ صبح میدادی میوه شب که هضم بشه
سیب موز هردو میکس میکردی
نه عزیزم خوشحالم که وقت گذاشتی برام و پاسخگو بودی ممنونم
آره واقعا شیرین اما من خیلی خیلی دست تنها و خیلی دلم میسوزه واسه بچه بزرگ اصلا وقت نمیکنم باهاش و موقع بیکاری ام خیلی خسته ام جون ندارم
ممنون عزیزدلم خیلی لطف کردی
برای دوران شما هنوز سخته، بعد از 7 8 ماهگی خیلی بهتر میشه
سختی که قطعا هست، ولی چون ‌شیرینی هاشون بیشتر میشه اون سختیه زیاده چشم نمیاد و مثل یه روتین زندگی میشه
نه والا زیاد به این چیزا دقت نمیکردم، هرموقع آماده بود بهشون میدادم
سیب اولا میپختم له میکردم بهشون میدادم، موز هم همینجوری له میکردم
بعد از یک ماه هم سیب رو با قاشق میتراشیدم بهشون میدادم
بله کار شما قطعا سخت تره، چون یه بچه دیگه هم دارین، من تجربه همین دوتا رو فقط دارم
ولی به پسرت مسئولیت بده و ازش خیلی تشکر کن، همین حس میتونه خیلی بهونه گیریاش رو کم کنه و کمک حالت هم بشه
تا چند ماه دیگه هم که بچه ها یکم همدیگرو بشناسن و چهار دست و پا برن واقعا هم بازی میشن
من بعضی وقتا به خودم میگم کاش یه بچه دیگه داشتم بهش میگفتم مثلا پوشک بیار، بچه رو بیار، دو دقیقه سرگرمش کن من یه کاری رو انجام بدم و...
حالا نمیدونم در واقعا درست هست یا نه😂
خواهش میکنم عزیزم
بله عادت میکنی کنارمیایی
آهان سیب منظورتون سیب گلاب
ایشاا.... بشه همین که میگید
نه خیلی خوب من دقیقا اینکارا برام میکنی واقعا بچه خوب مودب مسئولیت پذیر.ولی من خودم خیلی توقع دارم ازش و بارها خستگی مون سر اون داد زدم یه کار اشتباه که کرد و خیلی ناراحت میشم عذاب آور برام

سوالات مشابه