Ooma
پرسش (1403/09/14):

بچه ها من استراحت مطلق هستم دوستم زنگ زده که می‌خوام بیام پیشت

به نظرتون چی بگم که نیاد و باعث ایجاد ناراحتی نشه
اول بهم گفت ۵ شنبه خونه هستی گفتم آره عزیزم من که جایی نمیتونم برم بعد گفت بیا خونه ما بهش گفتم نمیتونم بیام خونتون اذیت هستم پله ها رو بالا پایین کنم دکتر استراحت داده ، گفت پس خودم ۵ شنبه میام
نمیدونم چقدر تایم ممکنه بیاد اما من ۲۰ مین که میشینم واقعا اذیت هست کمردرد و دل‌درد میشم
حتما هم با همسرش میاد
می‌دونم چون دوسم داره میخواد بیاد
حالا نمیدونم چیکار کنم

مسئله نظافت خونه هست
شام هست
پذیرایی هست
اینکه چند ساعت باید پیششون بشینم هم هست
حالا گفتم از یه شرکت خدماتی فردا یه نفر برا نظافت بیاد
وقتی میاد از جات بلند نشو اگ همسرت هست بگو کارا انجام بده یا ی نفر بیاد کمک شام هم از بیرون سفارش بده و حتما عذرخواهی کن بگو نمیتونم بشینم برام خطرناک تعارف بزار کنار
بگو استراحت مطلقم نمیتونم پذیرایی کنم از مهمون ببخشید انشالله نی نی بیاد جبران میکنم
بعضیا وقتی نمیفهمن مستقیم باید بگی بهشون
کاش حداقل تنهامیومد دیگ شوهرش کجامیاد😅
ای خدا
تو این شرایط سخته واقعا
همین نشستن اذیتت میکنه
اگه تنها میومد خوب بود رو مبل یکم دراز میکشیدی حداقل
خب بهش بگو من فعلا شرایط ندارم اگه ناراحت نمیشی بعدا دعوتت میکنم
آره با همسرشون خیلی راحت نیستم
بنده خدا مرد خوبی هستن اما بهر حال نمیتونم دراز بکشم
ناراحت میشه اینجوری کاش همون دیروز بهش گفته بودم 😭
آره واقعا کاش یه جوری بهش بگم از قبل شرایط و توضیح بده برا همسرش
آره واقعا ☹️ شوهرم میگه بهش توضیح بده اما من خب گفتم استراحتم اونم مثلا میخواد بیاد عیادت
اینجوری ناراحت نمیشه؟ میترسم بهش بر بخوره حتی می‌دونه بیمارستان بستری بودم 😭
فک می‌کنه مثلا داره میاد عیادتم
نهایتش با دوستت برید تو اتاق یکم دراز بکش ،همسراتونم باهم صحبت کنن
الهی چه معضلی شده این مهمونیا
وقتی اومد بهش بگو اصلا نمیتونم بشینم اینقدر درد دارم
باید همین کارو بکنم
دیگه چاره ای نیست واقعا
چرا باید بر بخوره ،وقتی بگی نمیتونم بشینم درد دارم و این شرایطمه متوجه میشه ، منکه خودم اینجوریم دوستانه انگار دردودل میکنم میگم شرایطمو
ریسک نکن هم نمیتونی بشینی هم استرس داری بهش بگو فکر کردم میتونم ولی وقتی فکر کردم دیدم سختمه میدونم درک میکنی و از این حرفا بذره هندونه زیر بغلش بذار که ناراحت نشه
چه می‌دونم از اینهایی هست که خیلی دل نازکه و فورا ناراحت میشه
ببینم چیکار میکنم هوف
بگو عزیزم تنها میای؟یا شوهرتم میاد
یا بگو عزیزم اگه میشه تنها بیا من استراحت مطلقم
تنها بیا خودتو ببینم دلتنگت شدن
آره گمونم اینجوری بگم بهتر باشه ؟ منطقی هم عست
هست
فردا صبح بهش زنگ بزن بگو فلانی من دیشب حالم بد شد تا صبح بیمارستان بودم الانم مامانم بزور بردم خونش خونه نیستم
پا نشه بره بیمارستان
بگو من که استراحت مطلقم خودت زودتر بیا اشم اینا حاضر کن تا مردا بیان
سلام الان وضعیت خودت مهمتره ،بگو انشاالله فارق شدم دعوتت میکنم
شام اینا
همون روشی ک بهناز جون گفت انجام بده الهه
فقط واسه سلام و احوالپرسی برو ..بعد برید تو اتاق شما و دوستت باهم آقاها م باهم...
ی ظرف میوه از قبل بزا تو اتاقت ی ظرفم بزا تو سالن جلو مردا..خودشون بر میدارن
اگه واقعا فهمیده باشن واسه شام نمیمونن
خودش گفت شامم میمونن؟
دقیقا بگو بیا دور هم ی شامم درست کنیم...اگه با هم راحتی ‌..ی ماکارانی چیزی
😂😂😂😂 تابلو نیست دارم دکش میکنم
عزیزم بهش بگو استراحت مطلقی وقتی هم اومد نیم ساعت بشین ودرلز بکش شرایط تو شوخی وتعارف نداره منم پارسال توهمین شرایط بودم دوستم اومد اصلا هم بلند نشدم خودش پاشدکار کرد
نه اونقدر باهاش راحت نیستم 😐
نه خوبه
😂😂😂😂 تابلو نیست دارم دکش میکنم
سلام عزیزم والا ی بگم من نگفتم بیا
خودش گفت می‌خوام بیام بهت سر بزنم
نه نگفته واقعیتش اما نمیشه هم هیچ برنامه ای براش نداشته باشم
با شوهرش که اصلا راحت نیستم
خودشم راحت نیستم بگم بیا کمک
آره زنگ میزنم میگم که برا همسرش توضیح بده باعث ناراحتی نشه بعدم میریم تو اتاق من
وای منم همین مشکلو با دوستام داشتم بااین تفاوت که میگفتم میخوام بیام پیشت خونت هزارتا سفسطه میچید که میخوای من بیام تو عاجز نشی؟😑 بعدم باید خونه مرتب میکردم پذيرايي هم میکردم دیدم نمیفهمن کلا سمتشون دیگه نرفتم
کلا یکم دل نازک هم هست از اینا که رفتم فلان جا بهم احترام نذاشتن و اینجور حرفا
میترسم ناراحت بشه
اصلا گیریم تابلو باشه عزیزم، چی مهمتر از بچه‌ی تو شکمته؟ خدای نکرده زبونم لال گاهی وقتا چنان حسرتی به دل آدم میمونه که میگیم کاش همه عالم و آدم از دستم ناراحت میشدن اما من کوتاهی نمیکردم، بهش بگو جالم بد بوده اومدم خونه مامانم خواستی بیایی بیا اینجا قدمت روی چشم
سلام عزیزم من تلخ ترین تجربه زندگیم رو بخاطر رودربایسی با دوستم تجربه کردم تواین دوران بارداری😔😭
اول گف میایم فقط شب بخوابیم ازراه دور اومده بود.. بعد شد دوروز اونقدر بهم فشار اومده بود ک خودش فهمیده بود من یچیم شده چون همزمان مهمون دیگ هم برام اومد واون درکمال پررویی مونده بود
می‌دونم سخته ولی شما شرایط سختی رو تاالان گذروندی بهتره ب فکر نی نی باشی
اگ میتونی خواهری کسی بیاد پیشت باشه خوبه
شما کلا استراحت باش اصلا بلند نشو تا متوجه وضعیتت بشن
وااای چرا عاجز بشی؟🤣🤣🤣🤣🤣
نه بابا وقتی میگی سابقه داشتم که بیمارستان بستری شدم شکم نمیکنه
نه بگه دیشب تا صبح بودم از صبحم مامانم به زور بردم خونش
آره واقعا بعضی چیزا تعارف نداره باید عزم و اراده و جمع کنم ببینم چجوری بهش بگم واقعا شرایطش و ندارم
چجوری بگم که محترمانه باشه
الهی
انشالله تن خودت و تو دلیت سالم باشه
فردا زنگ میزنم بهش یکم شرایط و توضیح میدم که بخوای بیای هم من نمیتونم از جام بلند بشم
خواهرم بنده خدا هست فردا ظهر قراره برام ناهار بیاره
اما اگه بگم مهمون میخواد بیاد دعوام می‌کنه
خیلی ممنونم
ان شالله شماهم این دوران ب سلامت بگذرونید
مامانم شهرستانه اونم می‌دونه جز یه خواهر کسی و اینجا ندارم
مرسی عزیزم انشالله برا هممون همینطوره باشه
منم مشکل تورودارم بااین تفاوت ک دخترداییام میخوان بیان ومن باردارم امااطلاع ندارن، گمونم مجبور شم بگم باردارم واستراحت اماشاید باین تفاسیرهم بیان ومن نمیدونم چیکار کنم😔
من از اول بارداری تا الان یه عالمه مهمون اومده چه اوایل که هماتوم داشتم و جفتم پایین بود چه بعدش که طول سرویکس کم شدو پساری گذاشتم چه الان که به خاطر نشتی کیسه آب استراحت هستم
اما این مهمونا دلشون برا آدم نمی سوزه فقط میان
من این همه عذاب کشیدم کسی پیشم بود؟
منم بعد ۱۰ سال با ای وی اف باردارشد باید مراقبت کنم

واقعا من اگ ببسنم شرایط حاده بهیچ وجه اجازه نمیدم کسی بیاد عذرخواهی میکنم میگم استراحتم بعد زاسمان درخدمتتونیم
حالا میخوان ناراحت بشن یان
بچه تودلم واجب تره کم سختی وحسرت وانتظار نکشیدم براین روزا
ببخشید غلط املاییم زیادشد
سلام الهه جان خیلی شرایطتت سخته واقعا . اما ای کاش توی یه پیام به دوستت توضیح بدی بگو یه موقعیتی پیش اومده امشب باید برم تا بیمارستان فردا تزریق دارو دارم حداقل اینجوری نیاد
آره واقعا تو مراقب خودت و تو دلیت باش الهی که با دل خوش و تن سلامت بغل بگیریش
سلام عزیزم حالا فردا همه انرژیمو جمع میکنم ببینم چی بهش بگم که باعث ناراحتی هم نشه
عزیزم شرایط تو و سلامتی خودت و توو دلیت تعارف برنمیداره
اگر کسی تو رو دوست داشته باشه ، راحتی و آرامش ات براش مهم تره
منم تجربه استراحت مطلقی رو داشتم توی بارداری و تعارفی با اطرافیان نکردم
به نظر من فردا اول وقت بهش پیام بده یا زنگ بزن بگو عزیزم خیلی دوست داشتم بیای پیشم و ببینمت ولی متاسفانه الان شرایطم طوریه که نمیتونم در خدمتت باشم
برام دعا کن این روزها به سلامتی بگذره ان شالله به زودی از خجالتت درمیام.
خیلی ممنونم که درک میکنی
اگر ناراحت شد و منجر به قطع ارتباطتون شد متوجه میشی که ایشون بیشتر به فکر خودش و مهمونی بوده تا دیدار شما
اگر هم درک کرد، که خوشحال باش یه دوست واقعی داری و حتما یادت باشه چند وقت دیگه این شمایی که باید بهش یه زنگ بزنی و جویای احوالش باشی
ان شالله به سلامتی این روزها رو پشت سر میزاری و تو دلی ات رو با خیال راحت در آغوش میگیری 💝
دوست منم بارداره و استراحت مطلقه من هفته ی پیش رفتم پیشش تا بچه هامون بازی کنن
کل کاراش کردم
ناهار بردم با خودم
شامش هم گذاشتم
جارو هم کشیدم براش
اونم رو مبل دراز بود با هم حرف میزدیم خیلی هم خوش گذشت تا شب هم خونشون بودم
چرت هم زد من با بچه ها بازی کردم
البته ما از اول دبستان دوستیم و اصلا تعارف نداریم با هم
شما هم اگه تعارف ندارید شاید خوش بگذره به هر دوتون
بهش بگید شاید بیاد خودش کار کنه غذا بپزه
دوستی واسه همین روزاس بنظرم

البته همسرامونم نبودن واسه ناهار و شام
چون واقعا بنظرم درست نیست مرد حضور داسته باشه این جور مواقع
شما هم اگه صمیمی هستین خیلی رک و راحت بگو بهش که اذیت میشی چون بنظرم هیچی واجب تر از سلامتی بچه و خودت نیست
الهه چرا انقد تعارفی باخودت🥴🥴🥴
بابا وا بده
من باشم میگم خودت باید از خودت پذیرایی کنی ادرس یخچالم بهش میدم میگم درست کن منم بخورم. و دراز میکشیدم

موافقم
دوستی تو این شرایط غیر از این باشه
ازار دهنده است برا یه خانم باردار
بگو مریض شدم سرما خوردم حالم خوب نبست خوب حق داری آدم استراحت مطلقی رو چه به مهمون داری بچت و خودت از همه مهم ترین
یعنی من تو خونه استراحت کنم اون بیاد دیدنم مبادا اتفاقی برام بیوفته😑 منم میخواستم از خونه برم بیرون روحیم عوض بشه... تازه خانم اومد شامم موند پذیرایی هم شد دخترامونم خونه رو به یغما بردن فکر عاجز بودن من بود یه قاشق تو آب میزد اونم نزد بعدش ن تنها باید خونه مرتب میکردم بلکه باید ظرفم میشستم😑 یه شبم با جاریش تشریف اورد. کاش میفهمیدن ما عاجز نمیشیم بیشتر عاجز خونه موندن و مهمون داری هستيم تو این ایام😂 یه شب دخترم بس کرد گفت میخوام باهات بیام دکتر رفتم دیدم دکتر دیر اومده مطب شلوغه حالا حالاها نوبتم نمیشه زنگ بهش زدم خونش نزدیک ساختمان پزشکان بود گفتم بیا محیا رو ببر اگه مشکلی برات نیست تا با دخترت بازی کنه دستشویی هم رفته خیالت راحت خلاصه اومد برد دستش درد نکنه حالا بعد دوساعت خسته و کوفته رفتم دنبال محیا ایفونشونو زدم برداشته میگه میخوای بیای بشینی؟😑 اخه این چه حرفیه بنده ی خدا یه زن حامله خسته و کوفته باید تعارفش بزنی بیا بالا استراحت کن بعد برو تازه میپرسی میخوای بشینی؟ حذف شد این سم خالص🤣
آره واقعا میفهمم که ناراحت میشه
اما منم با این همه جون کندن تا این هفته رسیدم
الهی که هر کس بارداره صحیح و بارش و زمین بذاره
ببینم چیکار میکنم
حتما به روی چشم
مرسی عزیزم خدا عزیزانت و برات نگه داره
خدا خیرتون بده
نه ما با هم راحت نیستیم تازه حتی خونم هم بهم ریخته است باید بگم یه نفر بیاد تمیز کنه
بنده خدا یه دوست دیگه دارم با اون راحتم بگه دم در هستم هم میگم بیا تو
اما برا این دوستمون باید خونه مرتب باشه پزیرایی درست باشه
با شوهرش هم خیلی زیاد تعارف داریم
اوف از اینجور آدمای بهانه گیر هست
که بهم احترام نذاشتن
خونشون نامرتب بود
با هم تعارف داریم
حالا همه انرژیمو جمع میکنم ببینم چجوری بهش بگم نیاد که باعث ناراحتی نشه
دلم نمیخواد ناراحت بشه چون میخواد بیاد عیادت
من به خاطر شرایطم خونه کسی هم نمیتونم برم
وگرنه اول گفت بیا خونمون یا بریم بیرون
خودم گفتم نمیتونم بیرون بیام
بله دقیقا
تو روزای سخت باید دوستی رو ثابت کرد وگرنه مهمونی رفتن و عین غریبه ها بودن که همه بلدن
اینجوری سخته
بنظرم خیلی رک و حساب شده بهش بگو که نه دوستت ناراحت بشه نه‌ خودت اذیت بشی
بگو شرایطم خوب نیست نه میتونم پذیرایی کنم نه راحت بشینم جلوی شوهرت
خونه و زندگیم هم به هم ریختس
بگو نمیخوام اینجوری منو ببینی دوست دارم سرپا باشم کنارتون بشینم لذت ببریم
الان باید فقط تو اتاق دراز بکشم چون همسرت هست
کاش یه موقع بهتر بیای
بنظرم تو این مایه ها بنویس براش و خودت خلاص کن
تازه الان خطرناک هم هست بخوای کمکی بگیری خونه رو تمیز کنن
به هر حال بارداری هم ویروس جدید اومده و هم اینکه شوینده و اینا اذیتت میکنه
من هم عروسم از شهرستان زنگ زد ک شاید بیان.
گفتم قدمتون رو چشم ( حالا کلا نمیومدن😑) من ک بیشتر دراز کشم ولی شوهرم هست کارو رو میکنه و اینا
دیگه منصرف شد من فقط واقعیتو گفتم
بزار بیاد بیچاره ی ساعت میانو میرن 😑
آره انگار صحبت شما خوب هست فک کنم بتونم اینجوری بهش بگم
شوهرم هم میگه خودم انجام میدم
اما نمیدونم می‌تونه یا نه 😅
کاش منم همون روز واقعیت رو گفته بودم
یک ساعت نشستن هم سختم هست
اما بازم اگه بدونم یک ساعته دندون رو جیگر میذارم
نوع مهمونی شما کلا متفاوت بوده. شما رفتی پیش دوستت سرکشی کنی و کمک حالش باشی. دستتم درد نکنه
مهمون الهه با شوهرش میخواد بیاد.فک میکنم یه مهمون رسمی هس
من جاش بودم میگفتم خیلی دردم گرفته یا باید برم بیمارستان و اینا.
میتونی بگی عزیزم من چون باهات تعارف ندارم و دوست خوبمی و باهات راحتم بهت میگم من شرایطم اینجوریه و فقط برا سرویس از جام بلند میشم نمیتونم بشینم یا کار کنم اگه تشریف آوردی و پانشدم بشینم یا بیام جلوت ناراحت نشو واقعا نمیتونم اگه میتونستم جات رو سرم بود ممنون میشم به همسرتم بگی که ناراحت نشه و از این حرفا اولش یکم هندونه زیر بغلش بذار بعد کم کم حرفاتو بگو.
من سر زایمانم دوستام میخواستن بیان دیدنم قصدشونم مزاحمت نبودا بالاخره تجربه نداشتن منم نمیتونستم زیاد بشینم هنوز بخیه داشتم و اینا خیلی عادی گفتم سمیرا من باهات راحتم با بقیه راحت نیستم اشکال نداره چند روز دیگه بیای تا زخمام کامل خوب بشه بتونم پیشتون بشینم اونم گفت باشه و بعد از چند روز پیام داد زخمات خوب شدن گفتم اره بیاین دیگه هروقت خواستین و اومدن
به نظرم شما اتاق بخواب دوستت بیاد اتاق پیشت همسرشم با همسرت بیرون
البته اگه بپیچونی که خیلی بهتره
اصلا نباید بشینی نشستن خوب نیست برات
دیگه وا ویلا
از همین طریق وارد شو
ببین به چی حساسه بگو همون شرایط و من الان دارم
مثلا خیلی منظمه بگو خونم بهم ریختست
یا انتظار داره تمام مدت بشینی کنارش
بگو من بیشتر از ده دقیقه نمیتونم بشینم دکترم گفته باید کامل به پهلو دراز بکشم
دوستی که درک نکنه از صدتا غریبه هم غریبه تره.
الان خودش باید درک کنه و نیاد
نه اینکه موذبت کنه با اومدنش.
من دوستم گفت بیام پیشت شامم درست میکنم با خودم میارم

گفتم اخلاق منو که میشناسی
گفت باشه تمام شد رفت.
همش باید بری دنبالش خرابکاری نکنه
شوهر منم میگم خودم انجام میدم
ولی باید تمام مدت برم سر بزنم اشپزخونه نره رو هوا
تازه مساله مهمونی هم نیست غذا دونفره است😂😂
همون یکساعت هم تدارکات میخواد
تمییز کردن خونه و پذیرایی و نشستن در کنارشون
الهه جان چیکار کردی ...
خدا رو شکر فعلا کنسل شد تا بعد هم خدا کریمه 😂😅
از این هفته که گذشت
بهتر بابا ...راحت شد
..
انشالله ک کسی نیاد شما هم اذیت نشی
آره واقعا یه نفس راحتی کشیدم
چی بگم والا به خدا من بد مهمون نیستم شرایطم خوب نبست
میدونم عزیزم.... من امشب پرستار اومد خونمون ک سرم و امپولمو بزنه...چقدر خونه بهم ریخته بود خدا خیر بده مامانم اومد همه جا رو تمیز کرد چای و وسایل پذیرایی هم آماده گذاشت وگرنه من ک نمیتونستم اصلا
کلا ت این شرایط مهمون بیاد واقعا آدم اذیت میشه از اینکه نتونه درست برسه ب مهمون
عزیزم اگه اینجوریه تخت بزن تو پذیرایی یا رو مبل دراز بکش هیچی مهم تر از سلامتی خودت و بچه ات نیست اونم قطعا درک میکنه
نمیشه شماره یا ایدی خواهرت بزاری🤭تا من لوت بدم با لین دوستات🤭
خدا خیرش بده سایه مادرتون همیشه بالا سرتون باشه
خدا رو شکر فعلا کنسل شد
پوستمو می‌کنه 😂😂😂
سلام من استراحت مطلق بودم سختمم بود کسی کارامو انجام بده
یه جا برای خودم تو سالن پهن کرده بودم
انواع خوراکی ها کنارم ، اب، شارژر وقتی یکی میومد عیادتم میدید خودش میفهنید حساب کار دستش میومد
کسی هم زنگ میزد حالمو میپرسید میگفتم استراحت مطلقم فقط برای دسشوی بلند میشم و غذا خوردن


گروه ۴ نفره هستیم یکیشون به من زیاد سر میزنه چون مجرده
تو گروهمون پیام گذاشت دور هم جمع بشیم
منم نوشتم بیاین خونه ما میتونم غدا درست کنم
ولی خودتون از خودتون پذیرایی کنین بیارید و ببرید و بشورید به منم بدید بخورم😂😂
از این دوستا خوبه🤭بیان درست کن بشورن برن ولی نه دیگ طرف با شوهرش پاشه بیاد🤐
دوستای اینجوری خوبه منو دوستم تعارف داریم با همسرش که دیگه نگم اصلا
قربونت عزیزم...همه پدر مادرا الهی سالم و سلامت باشن
بگو چون استراحت مطلق هستم قراره برم خونه مامانم یا هر فامیلی که نزدیکتونه تا ازت مراقبت کنه. بگو نیستم خونه
الهی آمین
خدا رو شکر کنسل شد 😅
چی از تو مهم تره
من دوست شوهرم میخواس بیاد شوهرم صراحتا گفت داداش خانومم شرایط پذیرایی نداره انشالله بعد بدنیا اومدن بچه تشدیف بیارین
حتی پیش اومد ک ۳ بار بهش گفت
مگه چی از تو و نینی مهم تره

سوالات مشابه