کیا بچه اولشون پسر بوده و بچه دومشون با فاصله ۳ ۴ سال به دنیا اومده؟

میخوام اصلا بذارم برم نمیتونم هم ب بچه اول برسم هم ب زندگی هم ب بچه دوم 😭

من هنوزم به خودم نیومدم
واقعا ی روزم نمیتونم بدون کمک دوتاشونو هندل کنم
واقعا سخته
تا دوماه ک به شدت افسرده شده بودم

مادرشوهرم بچه دوم هنیشه سخت تر بوده
چون بچه اولم هست باید بهش برسی
یه خورده تحمل کن
چند ماه دیگه حال و اوضاعت بهتر میشه
به روال میفتی

مادر شدن *

بعید میدونم دیگ سر جا خود بیام
و زندگیم درست بشه
اصلاااا هیچ جورییی اوضاع یخته روبراه نمیشه 😭

تازه خداروشکر که بچه مدرسه ایی نداری
وگرنه باید به درس و مشق اونم میرسیدی
واسه صبح بیدار میشدی و نهارت همیشه باید حاضر میبود که بچه اول میاد گشنشه

بازم اونطوری بچه عاقل بود اذیت نمیکرد
ولی پسر من یکسره داره لجبازی میکنه و اذیت میکنه

رو روال میفتی نگران نباش
من دوسه ماه اول که خودم نمیتونستم سرپا وایسم.دخترمم گریه میکرد رفلاکس و حساسیت داشت
یکسره تو ماشین زندگی میکردیم
فقط واسه خواب خونه میومدیم

علائم رفلاکس و حساسیتش چی بود؟
دختر من شبا تا صبح فقط غر میزنه

عزیزم، اولشه، هورمونات بهم ریختس و اعصابت ضعیفه

بعدشم سعی کن ب خودت سخت نگیری، خونه ی مرتب و غذای فلانو فعلا ول کن، الان فقط احوال خودت و بچه ها مهمه که اوکی باشه ن سرو وضع زندگیت

عزیزم فقط باید بیخیال باشی و به خودت سخت نگیری، قرار نیست همه چی رو عالی انجام بدی اگه یکم خونه به هم ریخته باشه یا غذا سر ساعت آماده نباشه یا... مهم نیست اولویتت حال خودت و بچه‌ها باشه، باید بدونی خونه‌ی همه‌ی آدمای بچه دار همینه اگرم کسی همیشه خونش مرتبه تو خودتو باهاش مقایسه نکن چون قطعا پشت اون ماجرا یا سخت گیری بیش از اندازه به اعضای خانواده‌س یا یه حال روحی داغون و اعصاب خراب

عوضش یکی دوسال که بگذره بچه‌ها حسابی با هم سرگرم میشن و بازی میکنن خیلی اوضاع بهتر میشه و روی روال میفته

و اینکه مکملا و قرصاتو حتما بخور که انرژی داشته باشی

مریم جان مامان عزیز
برای این حالتون قرص مصرف میکردین درسته؟

سلام گلم
به نظرم دلیل این حالت کمبود یه سری ویتامین هاست لطفا سوالت رو از پزشک اوما بپرس تا شرایطتت رو بررسی کنه

😬مریم اینطور گفتی عرق سرد کردم که

اگه قرصای ویتامینت قط کردی بدون از هموناس دیروز دکتر که رفتم بهم گفت بعد زایمان به هیچ عنوان قرصات قط نکن چون افسردگی و هزارتا مشکل پیدا میکنی حدقل تا شیش ماه بخور بعد ازمایش کامل بده اگه نیاز نداشت بدنت قط کن حتما مولتی و اهن و کلسیم بخور چون بعد بچه دوم بدن مادر واقعا افت میکنه

مریم جان تو تازه دو هفتس زایمان کردی طبیعیه که سر در گم باشی، مکمل هات روحتما بخور و اصلا نگران بهم ریختگی خونه و دیر غذا خوردن و این حرفا نباش

کم کم که خواب بچت درست بشه اوضاع خوب میشه

من سه تا بچه مدرسه ای و یه بچه دوساله و یه نوزاد دوماهه دارم، چی از این ترسناک تر😂

زن ها خیلی قوی تر از این حرفان ده تا کار رو میتونن هماهنگ انجام بدن، تو میتونی، از پسش بر میای

واقعاپنج تا بچه دارید؟

خداقوت فقط چجوری چجوووووری😑

یه مرد نمیتونه مثلا هم غذا بخوره هم حواسش به حرف زدنش باشه ولی ما میتونیم در حین انجام ده تا کار،، کلی هم حرف بزنیم🤣

اره عزیزم

فقط کافیه کوچکترین بچه یکم بخوابه، بقیش حله🥰

من یکی دارم توش موندم گفتم دیگه هم بچه نمیارم😂😂

😂😂

خودتون پنجتا بچه خاستید یا یهوی شد

دوتای آخر یهویی شدن😂

فکر نکنین پیرزنم هاااا،، 32سالمه همسن شماهام 😂

منم شهر دگ بودم دست تنها بچه هام کوچیک
واقعا سخت بود

چه خوب، خدا براتون نگه داره، منم دلم بچه زیاد میخواد مثلا همین چهار پنج تا ولی اینقد که ملت زورشون میاد و طعنه میزنن دارم پشیمون میشم، از دکتر و پرستار بگیر تا فامیل
انگار جای اونا تنگ میشه

خیلی عالیه خیلی

پسرتو نصف روز بزار مهد

بذار هی بگن تا اونجاشون پاره بشه🤣اتفاقا من پنج تا هم سزارین شدم، دکترم اینقدر خندید گفت بابا دیگه نیاری واقعا ششمی رو نمیتونم عملت کنم، حرف مردم هم باد هواست، نگاه به توانایی بدنی و روحی و مالی خودت بکن

تو مردی مررررررررد 🧿🤣🤣

چاکریم🤣

سلام عزیزم نگران نباش درست میشه من بچه اولمه اما اوایل خیلیییی سختم بود همش دلم میخواطت بخوابم یا فیلم ببینم یا برم بیرون اما بخاطر بچه نمیشد ب شدت سخت برام میگذشت اما الان اوضاع کمی سروسامان گرفته یکم‌ تحمل کن با وجود سختیش ولی تحت تاثیر هورموناتم هستی،اینم بدون فقط تو نیستی همه همینن

سلام عزیزم خدا بچه هاتو حفظ کنه،من واقعا با حرفای شما روحیه گرفتم ک بتونم تنهایی از پس بچم بر بیام
فقط یچیزی بچه های شما هم اذیت میکنن یا آرومن؟ تو دوران نوزادیشون منظورمه

عزیزم من بزرگه ۳سالو ۱۰ ماهشه کوچیک ۱۱ماهشه بزرگه بفرست مهد یکم اوضاع بهتر بشه

پسرم ۱۱نیم می ره تا ۵

بهترین تصمیمی که گرفتم همین بود از اول تایم کم گذاشتم عادت کرد بیشترش کردم دیگه شبام ۱۰ خاموشی منم روزا اول واقعا اذیت بودم گریه میکردم ولی الان اوضاع خیلی بهتر شده اونم فقط بخاطر مهد وگرنه اگه نره ی روانی میشم

سلام عزیزم ،اولشه ،منم دقیقا با اومدن بچه ی دوم زندگیم وارد بحران شد،خیلی سخت بود،وقتی بعد از ۱۰روز مامانم رفت نشستم گریه کردم،دخترمم لجباز و بداخلاق شده بود،با اینکه خیلی رعایت میکردم،فقط باید به خودت زمان بدی،من از همون اول به دخترم گفتم باهم دیگه باید مواظب نی نی باشیم ،بهش مسئولیت دادم ،اعتماد کردم ،کارهای نی نی رو‌باهم انجام می‌دادیم ،الان از اینکه با برادرش بازی میکنه کیف میکنم،اولش همش کارم گریه بود،دلم میخواست فقط بخابم ،به خودت و زن بودنت ایمان بیار،ما زن ها به طور همزمان از پس چندتا کار باهم برمیایم

دقیقااا منم همینطورم ب شدت خوابم میاد
دیگ امشب ب شوهرم گفتم باید ببریم تیمارستان بستریم کنین از بس اذیت شدم

اسنترا شبا میخورم

خانوما بچمو بخوام بذارم مهد اونوقت هی مریض میشه اونوقت میترسم بیاد ب ما و بچه کوچیکه هم بده
از بس مریضی ها و سزما خوردگی ها و ویروس ها زیاد شده میترسم

بدنشو تقویت کن بهش شربت بده
اینجا بچه هایی که مریض میشن و یه هفته ده روز میگن نفرستید تا خوب شن من دخترم سرماخورد یه هفته نفرستادم خوب که شد بعد فرستادم

😢

عزیزم، ببین این دوره بچه اروم وجود نداره بنظرم، همه به نوعی اذیت میکنن، ولی میگذره زودتر از اونکه فکرش رو بکنی.، بچه هام آروم هم نیستن ولا، شبا دوتا با هم بیدار میشن یکی بغلم یکی روی پام ولی خو میگذره و خاطره میشه

مریم جان منم شرایطم از نظر روحی مثل شماست
الان که قرص ها داره اثر میکنه داره یواش یواش شرایط برام بهتر میشه
قرص‌ها و مکملهاتونو حتما استفاده کنید

تا هورمون ها برگرده سرجاشو درست بشه زمان میبره عزیزم ولی اگه میتونید کمک بگیرین از بقیه خانوادتون

😄😄😄😄