Ooma
پرسش (1403/08/30):

بچه ها خیلی دلم گرفتهه ناراحتم 😥😥😥

سلام بچه ها خیلی دلم گرفته ،از انتخابم از زندگیم که نسبت بهش دلم روشن نیست ،از دوریم از خانواده م ،نمیدونم کجای زندگیم اشتباه کردم که سرنوشتم اینطوری رقم خورده ،اصلا زندگیم اون چیزی که دوست داشتم ،رویا پردازی میکردم پیش نرفت
خیلی دلسرد شدم نسبت به زندگیم
الآنم تو اتوبوسم دارم از شهرم دور میشم میرم جایی که همیشه سرزمین رویاهام بود ،شهری که دوستش داشتم انتخابش کردم ولی الان دلم بابتش گرفته ☹️☹️
عصری هم سر قبر بابام رفتم کلی گریه کردم ازش خواستم برام دعا کن 😔
😭
ببخشید بچه هاا تاپیک زدم خیلی دلم گرفته بود در حدی که دوست دارم بشینم یه عالمه گریه کنم

عزیزم زندگی همیشه اونطوری که ما میخاییم پیش نمیره
زندگی پر از مشکله اینو حل میکنی یکی دیگه سراغت میاد هیچوقت نمیتونی خوش مطلق باشی تو مغز همه یه زندگی رویایی بود ولی وقتی میری تو زندگی میفهمی خبری از اون چیزی که تو فکر میکردی نیس
واسه من اصلا پیش نرفت نگار جون
من بخاطر این زندگی خیلی سختی کشیدم و الآنم دارم میکشم ،جلوی همه وایسادم ،راه دور انتخاب کردم ولی نشد اصلااا اون چیزی که میخواستم نشد
فقط تنها چیزی که بهم قوت قلب میده اینکه هر کسی تو زندگیش مشکل داره من تنها نیستم همین
نه که خوشحال بشم از ناراحتی بقیه برا اینکه مشکلاتم بولد نکنم برا خودم
مامان فارا یعنی هیچی تو زندگیت نیس که ازش راضی باشی
عزیزم چون داری برمیگردی برا همین اینجوری شدی
کی برا زندگیش سختی نکشیده همه میکشن دیگه درست کردن یه زندگی سخته بالاخره تو مادر اون خونه ای نقش اصلی رو تو ایفا میکنی
همیشه موقع برگشت دل آدم میگیره دوری سخته
دخترم تنها دستاورد خوب زندگیم ،نمیگم شوهرم بد شاید خیلی اخلاقای خوب داشته باشه که بقیه نداشته باشند ولی نه به اندازه ای که من براش مایه گذاشتم دوستم داره نه آدم قدرشناسی همیشه طلبکار من خانواده م محبتاشون نمیبینه و میگه همه ش بخاطر تو ،
کینه ای تا مدت ها از کسی ناراحتی ببینه دلش باهاش صاف نمیشه
خوب تا زمانی که همه چیز باب دلش باشه اگه نباشه بدتر از خودش نیست تخریب می‌کنه ،سرکوفت میزنه ،کم محل می‌کنه الکی قهر می‌کنه اصلا روح روان من براش مهم نیست بعضی وقتا فک میکنم اصلا دوستم نداره
فقط رفیق باز نیست دست بزن نداره ،فحاش نیست ،بددل نیست خوش مشرب تا وقتی که همه چی براش اوکی باشه ،پرستیژ بیرونیشم خوبه هر کی ببینه تاییدش می‌کنه ولی چه فایده ....
شاید خیلی دلم گرفته
بعضی وقتا آدم خسته میشهه
مامان فارای عزیزم
امیدوارم زودی حال دلت خوب بشه
خیلی ناراحت شدم از صحبت هات
🥺
چقد فاصله داری با خونه مامانت اینا؟
مرسی عزیزم
۷۵۰ کیلومتر
عزیزم شاید چون داری دور میشی و بخای دوباره برگردی برات سخت باشه، دلت گرفته
همیشه موقع رفتن ازخونه پدر مادر آدم دلش میگیره اززندگی سیر میشه من این حسو هروقت ازخونه خواهرم برمیگردیم خونه تجربه میکنم تو راه انقد دلم پر میشه که به طلاق فکرمی‌کنم😂😂😂انقد وخیم میشه اوضاع بعد چند روز اوکی میشم میگم من بودم اون فکرارو میکردم
من میرفتم دانشگاه تا ترم ۸ گریه میکردم فقط
۸ ساعت هم فاصله داشتم

تا مینشستم تو اتوبوس ۳۶۰ درجه عوض میشدم
یعنی دردم فقط این بود ک بشینم روی صندلی ک بدونم دیگ رفتم😂
حالا من ک گریه میکردم شوهرمو میدیم اروم میشدم
چون خودم خاسم، خانواده هامون مخالف ازدواجمون بودن
باز مخالف رفتن من به محل کار همسرم بود میگفتن بمون همینجا، شوهرت هفته ای بره و بیاد
خودم خاسم ک بیام
دلمم ک بگیره اشک میریزم ی کم، باز میگم ارزششو داشت

ولی از صحبتای مامان فارا متوجه شدم، ک بعضی وقتا همسرشون، این خلا و نبود خانوادشو ک ی روزی بخاطر همین انتخابش، گذاشت کنار
به اون حد قدردانش نیس
سلام عزیزم واقعا بعضی وقتا تصمیماتی که با دلمون میگیریم باعث میشه یه عمر عذابشو بکشیم .بیشتر افرادی که از دلشون تصمیم گرفتن کم و بیش همین مشکلات رو دارن . خیلی هم سخته وقتی صد خودتو می‌زاری واسه طرفت و اندازه ای که براش ارزش گذاشتی برات نزاره و خودکفایی ها و گذشت هات به چشمش نیاد وتهش بشه وظیفه باعث سردی زندگی میشه . و وای به حال روزی که آدم دلش میمیره . خیلی بده یه زن خسته بشه و بشکنه واقعا دیگه نمیشه ترمیمش کرد . امیدوارم هیچوقت آدم به تهش نرسه چون خیلی سخته دیگه نمیشه جبرانش کرد
نمیدونم ولی هیچوقت مثل این دفعه نبودم
واقعا همینطوره ،کلا شوهرم اخلاقای عجیب غریب زیاد داره که بیشتر مواقع خسته م می‌کنه ،خیلی بد آدم یه طوری رفتار کنه که کسی که عاشقش بود نسبت بهش سردتر بشه
سلام عزیزم ،من واقعا سرد شدن نسبت بهش قبلنا وقتی دعوام‌ون میشد بعدش با رابطه چیزی از دلم درمیومد الان ناراحتم می‌کنه از دلم درنمیاد بدتر ریشه میدوونه
عزیز دل،تو با هنر کیک پزی ت خیلی میتونی قابل باشی فقط برا خودت ،چرا کم میاری؟
همه یه جور ناراحتی داریم،برا خودمم پیش میاد که با اینهمه تحصیلات چرا من و چرا اینهمه تلاش و هزار تا چرا های دیگه...
پس تو میتونی قوی باش و از هنرت بهترین استفاده رو بکن
مرسی عزیزم ،نظر لطفته ، فعلا کیک پزی گذاشتم کنار دارم درس میخونم مثلاً چون به مستقل بودن وحشتناک نیاز دارم بعضی وقتا آدم دلش میگیره
ناراحت نباش این چیزا توی زندگی هممون هست ،حالا یکی کمی بیشتر و یکی کمی کمتر ،اگه بخوای اینطور فکر کنی داغون میشی ، همیشه سعی کن نیمه پر لیوان رو ببینی ،اکثر مردا وقتی همه چیز باب میلشون هست خوبن ،وای از روزی که چیزی باب میلشون نباشه ........
ای خواااهر
منم همین حس رو دارم
اصلا زندگیم شبیه تصوراتم نیست .
چند سال اول امید به بهبود داشتم و از طرفی رابطمون گرم بود ولی الان بعد ۶ سال هنوز اهدافمون اونجوری که میخواستم تاچ نشدن
هر روزم که یه داستان برای رسیدن به اهداف
واقعا خسته ام
همسرمم همش سرکاره
دوستم داره ،احترام خودم و خانوادمو داره ولی اصلا زبونش دل به کار نمیده 🥴قدر دانی زبانی،محبت کلامی و ... همش با غر غر یادش میندازم که اینا نیارمه
۶ ماهه مرخصی زایمانم و از دوست و همکارام دور بدتر به چشمم میاد این شرایط
کلاا مردا موجودات ترسناکی هستن اگه واقعا همشون همینن ،مگه ما زنا چی میخوایم جز کمی محبت توجه احترام ،ناز خریدن
کار من شوهرم برعکس بجای اینکه اون ناز بکشه من باید ناز اونو بکشم
فک میکنم از اول راه اشتباه کردم پیمونه رو چرخوندم الان هم فایده ندارد چون عادت کرده به این رویه
همین که احترامت نگه میداره خیلی خوبه
شوهر منم نگه میداره ولی نه همیشه تندمزاج کمی
شوهر من زبونش خیلی تیز مثل مار نیش میزنه
فرقم براش نمیکنه تو تنهایی ،جلو مامانش یا مامان من عصبانی بشه هم تخریب میکنه هم نیش زبون میزنه دل میشکونه
اینقدر دل من شکسته با زبون تندش همیشه م میگه من از همه مردای فامیلت بهترم
هم وقت برام میذاره هم دلمو می‌شکنه
هم زهر هم پادزهر
هر کسی ی مشکلی داره بلاخره کسی بی مشکل نیست ...
مثلا خود من...دوس دارم برم بیام...مهمون بیاد بره .... دورم شلوغ باشه اما شوهر من خلوتی و بیشتر دوس داره...میگه فقط خودم باشم و خودت و پسرمون...
مثلا خانواده خودشم بخوان بیان اعصابش میریزه بهم ...حوصله مهمونی ک چند روز بمونه رو نداره....
بینهایت دست و دلبازه چ تو خونه چ واسه مهمونم.‌‌.
از بیرون ی مرد بد اخلاق و اخمو ب نظر میاد بس ک اخموئه ....
ولی تو خونه ب شدت مهربون و ولخرج ...روزی صد بار قربون صدقم میره ...هر جی بخوایم تا جایی ک بتونه فراهم میکنه‌....اما چ فایده من دوس دارم با روی باز از مهمونم استقبال کنه ..‌همش باید قبل اینکه مهمون بیاد بهش حالی کنم گرم بگیره باهاشون ..سرش تو گوشی نباشه .... گاهی اوقات خوبه گاهی اوقاتم ن زود خسته میشه ‌..
کلا میگه خودمون باشیم فقط ....آخه منم آدمم دلم میخواد بیان برم ..
با هیچ کس رودربایسی نداره ... کاری نخواد انجام بده مستقیم ب طرف میگه ن ...
واسه تنها کسی ک وقت میزاره من و پسرمیم ...
ن اونجوری ن اینجوری ...
منم از رفتارش ناراحت میشم میگم ما هم آدمیم بلاخره کاری از دستت بر میاد برو انجام بده میگه جون نمیمونه واسم همش سرکار سرپام..
البته اینم بگم تو کارای خونه بینهایت تنبله ...فقط زبون چرب و نرمی واسع ما داره ...
الان خانوادش گفتن عید دست جمعی میایم از الان ریخته بهم ک میخوان بیان چیکار....
چند ساله خانوادش عید ب عید میان کل عیدو می‌مونن دوستاشون و هم میارن ..شوهرم میگه چرا من هر چی دارم باید خرج اونا بکنم بعد اونا با پولشون بیان مسافرت و بدن طلا واسه زن ک بچش ...از این زورش میاد‌....علناً ب مامانش زنگ زده گفته نیاین...خواستی بیای خودت تنها با بابا بیا
من شمارو با تاپیکات میشناسم
از خیلی وقت پیش
با چیزایی ک خودت گفتی کمو بیش از مشکلاتت و اخلاق همسرت باخبرم
شرایط سختیه واقعا


انشالله زندگی روی خوش بهت نشون بده، همه چی طبق خواسته ات پیش بره و دلت شاد بشه
بنظر من اینایی ک شما گفتی بیشتر خوبی بود ..
از نظر من خیلی خوبه ک اخلاقش اینطوریه فقط شما رو الویت قرار داده
درسته.... اما ب نظر من آدم باید دايره ارتباط با دیگرانو بزرگتر کنه..
مثلا بگم بریم بیرون میگه بریم امان از روزی ک بگم کسی هم میخواد باهامون بیاد
میخوایم بریم بازار خرید میگه بریم خواهرم زنگ بزنه بگه دنبال ما هم بیاید بدش میاد...کلا دیگه همه اخلاقشو میدونن‌..و باعث میشه من کم بیارم جلو بقیه
حرفی در مورد خانوادم بزنه من نباید طرف خانوادم باشم باید طرف خودشو بگیرم...طرف خانوادم بگیرم میگه نگاه ب خاطر خانوادت داری با من بد حرف میزنی...من ب خاطر تو اینجوری ام بعد تو طرفداری خانوادت و میکنی....
در صورتی ک حق با خانوادمه....
دقیقا شبیه همسر خواهر من
به شدت درون گراس
خیلی مهربون و دس دلبازه ولی تنهایی رو بیشتر دوس داره
آره دقیقا

سوالات مشابه