Ooma
پرسش (1403/08/20):

خانم هایی که دختر بزرگ یا خواهر کوچیک دارن میشه یه لحظه بیاید

سلام اول اینکه یه توضیح کلی میدم اگه میشه یه راهنمایی کنید ممنون میشم
برادر شوهر من حدود پنج سال پیش همسرش رو طلاق داد و دوتا بچه یه دختر یه پسر داره دختره حدود ۱۴ سالشه این دوتا بچه ها پیش مادرشوهر زندگی میکنن و منم خیلی هواشون رو دارم اکثرن تو درس اینا کمکشون میکنه
ولی مشکل من اینه من یه شهره دیگه کوچ کردم دورم و چند ماه یکبار اینارو میبینم


این دختر از وقتی که گوشی ها آنلاین شد با پسر اینا دوست شده بود چند بار من نصیحتش‌ کردم چند بار مادرشوهرم دعوا اینا کرده بودتش‌ یه دوره میگه اشتباه کردم بعد دوباره همون اش وهمون کاسه

از منم خیلی حساب میبره منم پشت گوشی تو پیام اینا خیلی بهش میگم ولی رو درو شدنی نمیتونم چیزی بگم میگم شاید زیاد گفتنم‌ باعث بشه زده بشه از من
ولی متاسفانه اصلا به خودش نمیاد دوست پسر داشتنش رو داره واقعا نمیدونم چیکار کنم چه رفتاری باهاش داشته باشم
خیلی میترسم دختره زرنگی نیست میترسم گولش بزنن یه بلایی سرش بیاد بعدا پشیمونی به بار بیاد
کسی نمیتونه یه راهنمایی کنه
اون کمبود محبتی ک داره میخواد از طرف دوست پسر جبران بشه
باید رابطه پدرش باهاش خیلی خوب بشه تا اون خلا براش پر بشه
باباش از دشمنم بهش بدتره
پدرشوهرم خوده شوهرم خیلی بهش محبت میکنن ولی اینم اصلا به خودش نمیاد
اخی طفلک حیفه این بچها بدون پدرو مادربزرگ شن خیلی دین گردن پدرمادرهس ک بهش بی توجهن دختره طفل معصوم دنبال محبته
مادرش بهشون سرنمیزنه یاارتباط نداره؟؟
پدرشون چی
نه اصلا
پدرش رو بعضی موقع میبینن ولی پدری نکرده بهشون خیلی زده هستن از پدرشون
خیلی گناه دارن بهش بگو اگ عمو یااقاجون بفهمن خیلی بدمیشه اینجوربگوببین تغیرمیکنه البته ب شوهرت نگوفقط ب دختره اینجوربگو
درسش خوبه؟؟
برادرش چندسالشه؟؟
پدرمادرش ازدواج کردن؟؟
اره
۱۰ سالشه
همون دیگه نمیخوان اونا بفهمن یه بار شوهرم فهمید به زور جمع کردم
نمیخوام
دختراتوجامعه ماخیلی اسیب پذیرن کاش ادامه نده اینجور روابطو😞
خیلی میترسم کل روح روانم بهم ریخته
سعی کن اول باهاش دوست باشی تا چیزیو ازت مخفی نکنه، پنهانکاری بدترین چیزه، اگرم زیاد نصیحتش کنی بهش بکن نکن کنی ممکنه باهات بد شه
خدا کمکت کنه بتونی به راه درست راهنماییش کنی
با دخترهای خواهر شوهرام خیلی راحتم با این اصلا نمیتونم میترسم راحت باشم باهاش بعد اون دوباره یه جور دیگه شروع کنه
سلام تنها کسی که میتونه کمکش کنه همسر شماهست چون پدر بزرگشم خب اختلاف سنی زیاده تو این سن به محبت جنس مخالف احتیاج دارن ک پدر باید ب روش درست پر کنه ک نیست
بهتره یا همسرت صحبت کنی و در جریان مسائل مهمش بزاری و اهمیت حضورش
حضورش رو در کنار دختر داداشش بایدبیشتر کنه نمیتونه مثلا تلفنی صحبت کنه و همیشه تاکید کنه هرکار داری ب من بگو خونشون رفتید بغلش کنه ببوستش ببرتش بیرون بدون مناسبت و یهویی دونفره برن ابمیوه بخورن برن رستوران دونفری
بدون مناسبت براش کادو بخره البته خیلیم زیاد تکرار نکنه ک پر توقع بشه
این بچه از ۱۱ سالگیش باید محبت ی مرد تو زندگیش پررنگ میشد ک نشده
خدا خیر همسرم بده بابای بچه هام ک محبتی نداره اون خیلی ب دخترم محبت کرد یوقتایی با موتور میرفت دم مدرسه اش میبردش دونفری بستنی میخوردن یا الکی ب دور میزدن حالا فاصله رو تا حدودی حفظ میکرد چون دخترم معتقده ولی بازم دخترم ی موفقیتی کسب میکرد توجه میکرد و پیشونیشو میبوسید خدا روشکر اینقدر حضورش پررنگ بود ک حتی فکرشم سمت فرد دیگه ای نرفت
ممنون
خدا خیرت بده که دلسوز هستی، الان قشر نوجوان خیلی آسیب پذیرن، اگر تونستی مشاوره بگیر،
مشخصه بچه ها دنبال توجه هستن.
من اگه جای شما بودم بهش نمیگفتم نکن فقط سعی میکردم حداقل از خطر اگاهش کنم ک مثلا دوستت پسر خوبی هست یا ن خانواده پسره اینکه بلد باشه از بدن خودش محافظت کنه ک خدایی نکرده باردار نشه این حرفا و علاقه مندش میکردم ب درس یا ی هنری

سوالات مشابه