Ooma
پرسش (1403/07/13):

با مادر شوهر بد جنس و حسود چگونه رفتار کنیم

مادر شوهری که خودش رو هم سطح عروس میبینه و در حال رقابته
رفتن بیرون یا خانه مادری برا خودش اگر هر روز باشه منع نیست ولی عروس بره میگه چه خبره هر روز می‌ره خونه مادرش

شما خیلی صبور بودین خدایی
اره تو دوره بدی افتادن ک حجابو سیاهو بپوشون بده و اینا
الان ک تکثرا همه آزادن نمیتونن تحمل کنن زمان میبره شاید کلاقبول نکنن
مثلا مادرشوهرمن توخونه مادرشوهرش کارنمیکنه اونوقت انتظار کزت بودن منو داره
صبور ک نبودم بیزبون بودم چون زیردست یه مادر ساکت ومظلوم بزرگ شدم پدرمم زیاداهل رفتوآمدنبود کسیونمیدیدیم ک بخایم بشنویمویادبگیریم ازشم عین سگ میترسیدیم
همشم توگوشمون میخوند ک دختربالباس سفیدمیره باسفید هم میاد والا خونش به گردنشه
هووووف منم سنم کم وگوشام پر....
یبارحتی خاستم خودکشی کنم شوهرم نذاشت
چیاکشیدم ک تااینجارسیدم حالا چ بماند ک بازم منو نمیپسندن اماشوهرم بدجور خانواده دوسته و نمیتونه بندازتشون اما منو له کردن بدجور
الان تازه دوسالیه خودمو جمعوجور کردم نه باهام حرف میزنن نه من میزنمو میرمومیام شایداونابیان امامن نه دیگه
مادر شوهر من ک مادرشوهرش زرتی مرده ولی این انقدر عقده ایه نمیدونم چرا
والا ما یه دونه عروس داریم
الانم یه داداش دیگه ام نامزد داره یعتی یک روز درمیون زنگ میزنم داداشم میگم حواست به زنت باشه کلی نصیحتش میکنم
که اتفاقا یه بار نامزدش تو ماشین باهاش بود به من نگفت
گوشی رو زد رو پخش زنداداشم همه حرفای منو شنیده بود
بعد رفته بود خونه به مامانش گفته بود آبجی زنگ زده به داداش و راهنماییش کرده چجور با خانما رفتار کنه
بعد مادر زنداداشم زنگ زده من تشکر کردن
منم بیخبر😄
در این ک عقل نداره شکی نیست
ولی ی بی عقل بازیایی جلو جمع جلو مردم میکرد باعث خجالت و تحقیر من میشد کات کردم راحتم
صبر و تحمل 🤒
چندساله بودی
19
منم ۱۸ سالم بود
همسرم ۲۰ سال
بچه گیر اورده دگ
البته مادر شوهرم خاله امه
ماهردو 19بودیم و اون دوراز خانوادش ....ک بعدا برادرکوچکش گف اون هیچی نمیدونه چون اصلا خونه نبوده از من بپرسین بگم مامانم چیه چی نیس
امروز خونه مادرشوهرم بودم اون یکی پسرش زنگ زد گفت با زنم رفتیم تهران نماز جمعه بعد این جیلیزبیلیز ک خطرناکه نرید حرص میخورد
بعد من گفتم نگران نباش منم گیر بچه هام وگرن میرفتم یهو گفت بچه هارو بذار پیش من برو😆😆
عقلش رشد نکرده دیگه
وا
راستی عزیزم خوبی
حالت بهتر شد همش به فکرتم
مادرشوهر من بد نیست ولی یجاهایی هم اینجوره یبار ما میخواستیم بریم شهر دگ بعد دور سر شوهرمو بچه هام صدقه گردوند دور سر من ن 🫢
قربونت شکرخدا خوبم دارو میخورم ممنون از لطفت
شما خوبی
والا آدم باید احترام عروس و داماد رو بیشتر بزاره
نه دختر وپسر که از خودشونه
خدا رو شکر که خوبی
فدات ما هم خوبیم
ی پاچه خواره داماده ک نگوووووووووو
منم ۱۹
شوهرمم ۱۹
ما هم کلاسی بودیم از اولش مخالف بود میگف این ب ما نمیخوره ییار شوهرم گف اره راس میگی به ما نمیخوره خیلی سر تر از ماس مادرشم گفتا بود اره دیگ ن میشه ازش کار کشید ن بهش تو گف انگار ملکه انگلیسه فک میکنه کیه🤣
شوهرمم گفنه بود ۱ دختره مث ملکه یاهاش رفتار کردن کلا این مدلی زندگی میکنه
نا گفته نمونه بایام و مامانم خیلیییی منو لوس بار آوردن الان ۲۴ سالمه بابام میبرتم ی خیابون بالاتر که حسابدارمون بیاد دنبالم ببرنم سر کار بد میشینیم تو ماشین اون بیاد من برم که سرپا تو خیابون نباشم زیادی لوسم کردن
پیاده ۷ دقیقه راهه تا اونجایی ک بیاد دنبالم ولی بازم میبره ۴ سال دانشگاهمو میبرد میاورد یا نمیتونست بیاد میگفت فقط با اسنپ بیا نری تاکسی و اتوبوس سوار شی پول برمیگرده.
بد گیر ی خانواده خسیسسسسس افتادم ک حاضرن دسشویی نرن ک نون نخورن
شکرخدا⚘️❤️
خدایی مادرشوهراتون چه عجیب غریبن ، هی میخونم هی نمیفهمم چشونه خب 😐
نمیدونم چرا اینجوره اونایی ک لارجن گیر ادمای گدا(خسیس ) میوفتن
چیزی نیست سادیسمه
کاش ی ۲۰ ۳۰ سال بیایم اوما ببینیم عروسای ما چی از ما میگن اینجا🤣🤣🤣
اره پسر دارا بیان
ما دختر داریم دامادامون به خط میکنیم
من مادرشوهرم خداروشکر خوبه ولی گاهی اوقات کفشی چیزی بخرم خوشش بیاد میگه کجا خریدی بریم برای منم بخریم منم اصلا برام مهم نیست که مثلا ناراحت بشم . ولی مادرشوهر سابقم خیلی اذیت میکرد شدید عقده ای بود یادمه جهازمو آوورده بودم همه وسیله برقیامو باز کرد زودپزم رو استفاده کرد با اینکه خودش داشت بعد عروسبمونم رفت یکی بهتر از مالمن خرید البته این یه نمونه از رفتارای معمولیش بود
اوتموقع میگفتن چون جوونه باهات حس رقابت داره ولی ربطی نداره به شخصیت طرف بستگی داره
اونوقت مادرشوهرم شانس ی دامادای خوبی هم داره ها
یه ماه پیش یه دختر واسه داداشم عقد کردیم
براش ۳۰۰ گرم طلا گرفتیم
مامانم زنگ میزنه به عروسمون میگه بدون طلاهات جایی نری
همشو بنداز لباس خوشگل بپوش
🤣🤣🤣
وای ایول خوشم اومد🤣🤣🤣🤣👏👏👏👏🤣🤣🤣
بسلامتی
دگ شانسیه
مال من خراب میکنه یا بر میداره با خورش میبره
مربای توت فرنگب درس کرده بودم همه خوششون اومد پدرشوهرم به به و چه چه مبکرد ی شیشه دادم برد بد تو شیشه من مایع ظرفشویی ریخته بود وقتی رفتن دیدم کف کرده تلخ شده ب فاصله ی ساعت ک سر سفره خوردیم تو بخچال بود ک خراب نمیشد دادم گفتم ی شیشه بریز ببر🤣
عزیزم داداش دیگه ندارین😜😜
والا من لوازم برقی یا هرچی بخرم مادر شوهرم میگه چه خوشگله باهام بیام از این بخرم
منم خیلی خوشحال میشم بدم نمیاد
یا هرروسری میخرم عکسشو از تومغازه میفرسم میگم اگه شما هم میخواین براتون بگیرم
پول میفرستن منم میگیرم براشون
کلا هم با خواهرشوهرام هم زنداداشام لباسام ست هستش خیلی هم خوشحالم
ما هم اینطوریم ، عروس رو از خودمون میدونیم ، میخوایم خوب بگرده بد بگرده طلا نداشته باشه حرص میخوریم
من میخوام رفتارای مادرشوهرمو بنویسم چاپش کنم با عنوان کتاب رفتارهای یک عفریته🤣
چرا یکی دیگه داریم
همه فامیلیا خودشون دختر بهمون میدن
عروس بزرگه دختر دایی
عروس دومی دختر عمو
😂😂😂
🤣🤣
برای تو که عتیقه است
منم بگیرین براسومی نگن همش فامیله ...خانوادتون بررگ شه😁😁
بخدا یکارایی میکنه
شوهرم میگ پشمای آدم میریزه
چشم
قدمت رو چشام
شوهر خودمم پسرخاله امه
شوهرمن میگه من باکسی مشکلی ندارم کینه ای هم نیستم نمیندازم نهایتا رفتوامدکم مبکنم ک اونم زود خر بشوهاست
تازه یه میلیارد جهیزیه هم باید براش بگیریم
قربونت برم خدابچه هاتوحفظ کنه
خالت این همه خوبه یعنی
حامله نبودم اسم انتخاب میکرد و جنسیت
حامله شدم گف چرا از من اجازه نگرفتی منو بزرگ حساب نکردین
برای ۳۰ نفر عذا پخت مامانم مهمونی داشتم قابلمه برنجو میداد ب من میگف بگیر پله بالا و پایین کن جای بچه سفت شه بدم ی کوفتی ب خورد من داد بدشم نصف شب اومد اتاقم دعا گذاشت و رفت من صبش افتادم ب خون ریزی
سقطم ک شد مامانم از شادی و خنده ی اون گریه اش گرفت بابامم گف طلاق بگیر راحتشو ولی بازم من دلم نیومد گناه یکب دیگرو پای شوهرم بنویسم
مگ عروساتون جهاز نمیارن
میگم سال اول حسابی پوستمو کند
ولی از امتحان سربلند بیرون اومدم
دیگه باهام خوب شد😁
أه
نه عزیزم همه چی با خودمون حالا عروس بزرگمون یه لباسشویی آورد
عروس کوچیکه هم میخواد تلویزیون ومیزش رو بیاره
دانشگاه میرفتم نمیزاشت هی ب شوهرم میگف تو عاشقش شدی یکی دیگم میشه میره با اون
سرکار میرفتم میگف رییس آزمایشگاه مجرده میره با اون
ی دنگ و فنگی داشتم من با این
وی چه شر راه بندازی بود
خدا بهت رحم کنه
حرفاش بوی خون میده
والا مادرشوهرمنم خالمه مثلا
چون ماسرتر بودیم ازاونا ...هرجورعقده ای چیزی کمی داشتن اونقدر له ام کردن ک چندسال فقط قرص اعصاب انداختم میگم تازه دوساله یکم خوب شدم اما دیگ منم احساس میکنم عقده ای شدم ازخودم این اخلاقم بدم میاد
والا من ۱۴ سال تو یه حیاط بودم باهاشون
الان ۴ساله اومدم مستاجری
موقع اثاث کشی بیهوش شد
تا یکسال اول زنگ میزد میگفت همه پنچشنبها بیا من هنوز عادت نکردم به رفتنتون
حالا ما ۵سال پیش ۷۰۰م جهیزیه دادن
کلی طلا
خونه دادن اومدن طبقه پایین بابامینا
عروسی گرفتم ۲۰۰م
لباس عروس خرید بابام گف دوس داری بخرش ک اشتباه کردم هی از این کمد ب اون کمد میکنمش
و در نهایت همه ب شوهرم میگن افتادی تو عسل خواهر خانم نداری
بد بامون اینجوری رفتار میکنن
عزیزم میگن کافرهمه رابه کیش خود پندارد
نکنه .....
شوهرم یکی دوبار گیر داد ب حرف مادرش گوش کرد
یهش گفتم بم سخت بگیری توهمی ک تو سر تو و مادرت هست رو به واقعیت تبدیل میکنم ن بتونی بام زندگی کنی ن بتونی طلاقم بدی ن روت بشه تو جایی سرتو بیاری بالا
اخلاق منو میدونه من واسه لجبازیم شده خودمو ازبیین ببرم ولی دهن طرف مقابلمو سرویس میکنم
دیگ دس برداشت از گوش دادن ب چرندیات مادرش
کلا بنظرم سعی کنین شخصیت وپرستیژ خودتون رو حفظ کنین
هر حرفی میزنن شما به خودتون نگیرین
فکر کنین اصلا با شما حرف نزدن
اینجور کمتر ناراحت میشین
من کلا اینجورم جوری رفتار میکنم که انگار با من نبودن
میدونید من تواین زندگی چی فهمیدم حالا بدون شوخی....
بااونیک میفتی یجا حالا دوست فامیل یاشوهر یاخانواده شوهر اگه ازشون سر باشی،یاسعی میکنن بهت برسن اگه نتونستن اونقدر تیشه به ریشت میزنن خوردت میکنن ک دیگ ذلیل شی بیفتی یه گوشه
درواقع غرورمونو میشکنن
منک اینجوری شدم
شما برای کدوم سمتین که جهیزیه رو داماد میده؟
ما کورد طرف کرمانشاهیم
منم اینجوررفتارمیکنم ک نفهمن ولی لعدش حرفاشون عین خوره میفته ب جون ادم
کلا اینجا رسمه طرف عروس هبچی خرج نمیکنن
کادو هرچی در توان داشتن میدن
دیگ اونو خدا عالمه
خودش بلیز شلوار میگرده
بد من مانتو میپوشیدم تا مچ پا زیرشم عبا میگفت رو اون باید چادر سر کنی آبرومونو نبری بد حالا کجا تو خونه مهمون کیه خواهراش😅😅
شوهرمو یاد داده بود منم چادرو در اوردم انداختم کنار
انقدر ب لباسای من گیر میداد
یکیشو انقدر گف زشته مناسب نیست از این جلیقه دامنای شهرزادی بود کلا ۱ بار پوشیدم چرا چون اون نمیخرید برای خودش
کلا ب لباس خیلی حسادت دارخ و خسیسه دلش نمیاد بخره
اونوقت پدر شوهرم رفته دم کارخونه بستنی میهن بود چی بود یادم نیست یدونه این ظرف گنده ها بستنی خریده ک تو بستنی فروشیا هست اسکوپ میزنن از توش نمیدونم ۱۰ کیلو بود گفت یا ۵ کیلو آورده تو ۱ هفته خوردتش پدر شوهرم امروزیه همشم میگ ب حرف مامان گوش نده اون دوستیش خاله خرسس بد یواشکی برا من پول میزنه میگ برو عشق کن
دقیقا مثل خانواده ی شوهر سابقم چون من تحصیلکرده بودم خیلی اذیتم میکردن خدای نکرده یکی از مهموناشون از من تعریف میکرد یا از رشته م میپرسید ننه ش انقدر از خیاطی دخترش تعریف میکرد همه ش میگفتن درس چیه ....فایده ش چیه .... تزین حرفا
جاری من دختر داییم هستش داماد داره عروس داره
اصلا با مادرشوهرم هم زندگی نکرده
ولی اصلا نه با مادر شوهر نه برادر شوهر نه خواهرشوهر نمیسازه از بس یکی به دو میکنه
آدم بعصی وقتا باید خودشو به نشنیدن بزنه تا کوتاه بیان
من خودمو بزنم ب اون راه صدام میکنه میگ با تو بودما
مال من آدم بشو نیست
مشاوره میگفت این رفتار مال مادر مادر مادر بزرگه مادره منه این چرا انقدر مامانبزرگیه حالم بد شد جلو شوهرم میگفت ببخشید ولی مادرتون مشکل روانی دارع
خب دیگ ولش کن پس ب هرچی گفت بده چندبار استفاده کن چشش دربیاد
هرچیم گف نکن تو بکن
چ پدرشوهرباحالی
دیگه حرفی ندارم
مادر شوهر شما خیلی
سمی هستن خدا بهتون رحم کنه
بابا هرچی برا خودم میخرم واسه اونم میخرم برا دخترشم میخرم
کلا آدم نیست منم رفت و امد نمیگنم راحتم
دقیقا یبار خواهرشوهرم بم گف احمق باسواد چون من دانشگارفتم واون دیپلمم نداره
منم گفتم احمق باسوادبودن بهتراز احمق بیسوادبودنه
شاید دیگه خیلی خیلی خوبی کردی دارن سواستفاده مبکنن
ب نشنیدن بزنه ب شزطی ک طرف مقابلتم بفهمه درک کنه ن اینک استفاده کنه
همین دیگ سواستفاده میکنن
سمی واسه ۲ دقیقه اوله
بد با بعضیام که ازش سر ترن اینجوریه
خواهر جاریش ماما هست تو بیمارستان به من میگف دروغ میگه جاریم خواهرش زید مردم لگن میگیره خونارو جمع میکنه خدمه بیمارستانه پدر شوهرم پاش شکست تو اون بیمارستان بستری بود خواهرجاریش اومد دیدم ن واقعا ماماس
یا من دانشگاه آزاد درس خوندم میگ منم میتونم پول میدی مدرک میگیری
یکیم ازم تعریف کنه دیگ بدبختم تا ثابت نکنه من ادم بیخودیم و اونا بهنر از منن ول کن نیست
فق شوهرم ی ذره خوش چهره اس همش میگ از تو خشکل تر و سر تره منم میگم اره خیلیم خوش سلیقه اس منو انتخاب کرده بیشتر میسوزه پا میشه میره🤣
درسته
والا جاری من پاچه میگیره من خودم
خیلی آروم وسوسکی از کنارش رد میشم نبینه بعد میبینه وگیرمیده
کلا همگی از دستش آرامش نداریم
بعد به من میگه به تو الان متلک انداختم خودت رو زدی به گیجی یعنی نفهمیدم
مادرشوهرم نگام میکنه میگه بخاطر من هیچز نگو
😂😂😂
چی بگم هوووووف
من فقط از خداخاستم هر خوبی بدی ک بم کردن خداسردخترش بیاره فقط حتی خوبیاشونو....
ک نیاد بقران باخدام قهرمیکنم
کلا چون از من خوشش نمیاد و من خیلی سر تر از اونام خیلی که همه فامیلاشون میگن چرا با این ازدواج کردی همه میگفتن ما میگفتیم یا دختره زشته یا ماه‌گرفتگی چیزی داره یا طلاق گرفنه یا بیوه اس ی مرگیش هس عروس اینا شده
یبار جدی جدی پسر عموش جلو همشون گف دقیقا چرا با این ازدواج کردی منم گفتم خشکل بود خر شدم🤣
گف همون عقلتو دادی دست چشمت .
بد من خواستگار خلبان داشتم بخاطر شوهرم ردش کردم😐
فامیلمونم هست هر سری تو ختمی عروسی چیزی میبینمش شوهرم میگ بیا حرص بخور چرا زنش نشدی😂 مسخرم میکنه
منم همیشه اینو میگم
شوهرمم میگ نفرین نکن میگم پس میدونی چقدر بده مادرت
واقعا زندگیت سخته عزیزم
تا میتونی رفت وآمدت رو محدود کن
چون نابود میشی اینجور
خوشگل بودخرشدم😂😂😂
منم جوون بودم خام شدم 😂😂😂
لعنتی شانس نداریم ک
نفرین اونه ک فقط بدبگی من خوبیاشم میگم
من حالت تهوع گرفتم خابم میاد دوستان بیخیال بشین شمام حالتون بدنشه
شبتون بخیر
وای خدای من
مشاورت حق داشت حرص بخوره از این رفتارای مادرشوهرت
بخدا مو به تنم سیخ شد
خدا ازش نگذره
آخی 😁
کجایی هستی؟
کرمانشاه
البته همه اینجور نیستن
دلم گرفت💔😔
نه والا مال من بد نیس حتی پیش هم زندگی میکنیم
بنظرم بستگی به شوهر آدم داره
آفرین
بنظرم زیادی نباید کسی رو جدی گرفت مخصوصا مادر شوهر
مشکل اینجاست که زیادی نزدیک میشین
چرا باید وقتی کفشتو نخریدی بگی ازش خوشت اومده
که بره بخره
زیاد نباید جزیی تعریف کنی
من تو طایفه شوهر خیلی کم حرفم خیلی هم عزیزم هم احترام میذارم هم احترام میبینم
شاید خوششون نیاد که زیاد قاطی نمیشم ولی تنها ایرادم اینه که میگن کم حرفه نه حرف بزنم از توش ده تا گِله کردن دربیاد
ما بختیاری ها وسیله ها بزرگ با داماد یعنی
وسایل برقی ها مثل تلویزیون . یخچال. لباسشویی و .....
مبل
سرویس خواب
میز نهارخوری
قالی
و......
عروسم وسایل آشپزخونه و چیزای کوچیک
درسته
نه واسه اینجور نیست طرف عروس هر جور داشته باشن کادو میدن
ولی واقعا عجب مادر شوهرای دارین 😑😑
مانتو میدادی
میگفتی شلوار دم دست ندارم
اینجا شوهرت باید جواب بده
خداییش تقصیر شوهراست اینا رودار میشن یبار بگه خونه مادرشه خونه رفیقاش که نیس دیگه جرات نمیکنن چیزی بگن
حالا بماند که مال من چجوری بود چقد سرکوفتم زدن واسه بچه و خون به دلم کردن واسه مسائل دیگه که برخورد شدید روبرو شد و الان جرات بالا پایین صحبت کردن نداره
ولی خدایی تا الان نگفته فلان وسیله رو نخر یا اگه از چیزی خوشم اومد مجبورم کرده بخرم هم خودش هم دخترش اگه پول کم داشته باشمم بهم قرض میدن
ولی نمیدونم چرا قلبمو شکوندن دلم باهاش صاف نمیشه
داستان از اونجایی شروع شد که من سه ماه بعد از ازدواجم باردار شدم و سقط شد دوباره ۲ ماه بعد سقط اولم باردار شدم و سقط شد دکتر گفت سفت و سخت جلوگیری کن رحمت شل نشه نتونه بچه نگهداره تصمیم گرفتم یه سالی نزارم باردار بشم تو اون مدت ما بنایی خونمون رو شروع کردیم خیلی بهشون فشار میومد کع ما داریم خونمون رو درست میکنیم
یه روز خونشون بودم
عموم که پدرشوهرم میشه گفت همه چی براتون جور شده فقط مونده بچه که بچدار بشین گفتم هرچی مصلحت خدا باشه
میگه میرم یه کلفت میگیرم واسع ..... که هم بچه بیاره برا ...... هم کلفتی تو رو بکنه
بعد مادرشوهرم میگه اگه بچه نیاری واسه پسرمون میزنیم در کونت میکنیمت بیرون 🥲 شکستن قلبمو اونجا شنیدم ۱۷ محرم بود اذان ظهر میگفت
چقد دلم شکست هنوز یادم میاد اشکم میریزه
از اون موقع دیگه آدم سابق نشدم باهاشون ۳۶۰ درجه تغییر کردم
منتظر روزیم که برسه و این حرفو به روشون بیارم

اینم بگم همون موقع که این حرفو زدن قبلش دکترا علت های سقطمو مشکل کیفیت اسپرم شوهرم تشخیص دادن و من به خاطر غرور شوهرم نگفتم پسرتون مشکل داره
س
سلام عزیزم
فک کردم اشتراک ندارم
انقد خودتوباحرف دیگران زجرنده دختر
یه گوشتو درکن یه گوش دروازه
بخداارزش ندارن بخاطرشون خودمونو عذاب بدیم
منکه دیگه خسته شدموبیخیال
هرکی هم حرف بزنه مثل خودش یابدترجوابشومیدم کونشومیسوزونم
من وقتی عواقبش سرم اومد دیگه یه گوشم در شده یه گوشم دروازه
منم مث تو۱۰ساله اقدامم
یه عروس جدید گرفتن براشون دوتاپسر زایید هروقت میرم میارنشون جلوم کلی پزشونو میدن
گرفتگی عروق مغزی که تا آخر عمرم نه قرص و نه آمپول جلوگیری نباید استفاده کنم چون باعث سکته مغزی میشه
و مشکل قلبی پیدا کردم
برا کی عروس گرفتن
جاریم میدونه بدترازونا میکنه همش فیس وپز وافاده
براپسرکوچیکشون
اره دیگه پیرشدیم
بچه شما ۱۳ سالشع؟
ولی فاطمه بایدزندگی کنیم
باید ذوپاخودمون واستیم نزاریم کسی تحقیرمون کنه
اره قضیه من مفصله
اره بخدا من که از درون ترکیدم
قلبم خیلی اذیتم میکنه کوچکترین استرس درد میگیره جوری که نفسم بالا نمیاد بدنم شل میشه میوفتم زمین
اصلا انقدحالم بدمیشه درمورد بچه واینا صحبت میکنم
دیگه تصمیم گرفتم حتی بین خودموخودم هم فکرشونکنم
اما الان که حرفاتودیدم خیلی دلم گرفت
اره عزیزم دقیقا من که خیلی رو خودم دارم کار میکنم
کسی هم درمورد بچه و اینا صحبت کنه بالبخند میگم توکل بخدا و تمام ادامه نمیدم خودمو از اون جمع دور میکنم
ولی خیلی خسته شدم
چون منم قبلا مثل توبودم
الان رسیدم به جایی که فکرشم ازسرم بیرون کردم چه برسه به حرف بقیه
بخداااااا روانی شده بودم
من فکرم بره سمت بچه میرم اسپیکر روشن میکنم صداشو زیاد میکنم 😂😂
آفرین خوب میکنی همینجوری ادامه بده
بروباشگاه به خودت برس اصلا بفکرش نباش فقط بفکر خودت وسلامتیت باش
ازیه طرفم درمانتو ول نکن ادامه بده
من دقیقا همینکارو دارم میکنم
من خیلی اذیت شدم خیلی
حتی مامانمم میخواست صحبت کنه ناراحت میشدم

یه مدت بود مادرشوهرم هرروز میومد میگفت دیشب خواب دیدم فلانی(شوهرم) دنبال یه بچه میدوه
هرررووووزززززز صبح

یه روز عصبی شدم گفتم وقتی ..... اومد بهش میگم ببینم این بچه کیه تو داری دنبال میدویی تو خواب مامانت از اون روز دیگه فک کنم خواب ندید چون دیگه نیومد از خوابش بشهد
بگه*
😂😂😂😂😂😂😂
الانم شوهرم کم تحرکی داره منم مثل تو به کسب نگفتم مشکل ازشوهرمه فقط دارم درمانش میکنم
اره باشگاه رو میرم خیلی دارم رو خودم کار میکنم
اتفاقا درمانمم دارم
دیروز جلسه دوم لنفوتراپی رفتیم
قرص چی بهش میدی تقویتی واینا؟
ولی به کسی نگفتم به جز مامانم
لنفوتراپی چیه؟
من ایمنی بدن خودمم بالا رفته
خودت چند سالته؟
اینقد واسه بچه غصه نخورین
ماهایی که بچه داریم چه افتخاری کسب کردیم
که شما بچه ندارین ازش جامونده باشین
تلاش کنین دنبالش برین ولی غصه نخورین
تو رو خدا
اسپریژن و کوآنزیم کیوتن
گلبول های سفید شوهرم رو به من تزریق میکنن
۲۹
خدابچه هاتوحفظ کنه گلم
منم ۳۱شدم
اها خوبه
فدات عزیزم
انشاالله خدا به همه اونایی که دلشون بچه میخواد بهترینش رو بده🤲🤲
منم آسپریژن وکوکیوتن وپنتافیل
خدا بچه هاتو حفظ کنه عزیزم والا دلمون میخواد اطرافیان نمیزارن یکی خواب میبینه یکی دنبال اینکه بهمون ترحم کنه یکی مچ میگیره ببینه بچه میبینیم چه ری‌اکشنی نشون میدیم
چی بگم خواهر گلم
قربونت عزیزم انشاا... خداازدهنت بشنوه
مهسا جان یه آزمایش آپکا بدین
ءسپریژنو دکترگفته دوبار
ولی بزورمیخوره چکارش کنم
آزمایش آپکا دادی
کلا روزی یه باربش میدم
نه ندادم
شایدم دادم چون دکترم آزمایشات کلی ازمون گرفت
چی بگم بخدا مردا فکر میکنن انگار این مسیر باید خانم تنهایی قدم برداره
نمیدونن باهم باید این مسیر رو طی کنن
مگه بچه نمیخواد
الان جوابشون پیشته؟
چرامیخاد ولی بقول خودت فقط ازمن میخاد
نوشته APKA ببین چتده
ممنون
اره از این رفتارا دیدم آدم دلش میشکنه
من دختر بزرگم اومد دنیا یکی از فامیلا که بچه دار نمیشدن اومدن واسه دیدنمون
خانمه دختر منو بعل کرد اینقد همه گفتن خدا دلت شاد کنه
خدا یکی اینجور بزاره تو دامنت
خانمه زد زیر گریه
من خودم اون لحظه خیلی ناراحت شدم خواستم همه رو بکشم
دروغم میگن از دلسوزی نیست دارن غیر مستقیم تیکه بندازن
اره دارمشون ولی قدیمی شدن دیگه
پایین باشه دنبال بقیه راه نرو برو سراغ آپکا
اوف دقیقا آدم نمیتونه راحت یه بچه ای که دوستش داره بهش ابراز علاقه کنه همه احساساتمون رو بتید تو نطفه خفه کنیم
شوهرم خیلی دلم براش میسوزه اون مرده میریزه تو خودش من حالا خلوتی گریع میکنم خودمو خالی میکنم
حالا اون خانمه بچه داره یا نه
اگه نوشته باشه تغییر خاصی نمیکنه ببین چنده
اگه ندادی این آزمایشو برو آزاد بده ولی حتما بری
از هردوتون باید خون بگیرن مشخص بشه تنهایی نیس
اره بعد ۱۷ سال
بار ششم
ای وی افش مثبت شد
دوقلو دختر داره یکسالشونه
وااااای خدای من خدایا شکرت 😍😍😍😍😍😍
چقد خوشحال شدم
دقیقا مثل من ،خودم به شدت لارجم ،و خانواده م به شدت لارجن ولی خانواده شوهرم خسیس ،رند هستن
اره خدا روشکر
همیشه به من زنگ میزد میگفت تو تنها کسی هستی که درکم کردی
هیچوقت هیچوقت ازش نمیپرسیدم
میری دکتر یا نه چکار کردی
یا مثلا حامله شدی یانه
ولی همه تا میدیدنش اینقدازش سوال میکردن
تا گریه نمیکرد ولش نمیکردن
تازه تو فامیلشون لارجشون گیر من اومده 🤣
خیلی ها نمیدونم واقعا درک ندارن
باید فرهنگ سازی بشه به نظرم
من کسی سوال کنه میگم نه فعلا استراحت میکنم خواستم بیارم خبرت میکنم😂😂😂😂😂😂😂
آفرین جوابت خوبه
نه آخه انگار نفهمن خو کسی بعد این همه سال وقتی حامله بشه خودش خبررسانی میکنه
لزومی نداره تا تو مهمونی عروسی بازار
عزا میبینیش هی بپرسی
شوهرم یه زن عمو داره اوایل هربار منو میدید میگفت بچه نداری
گفتم زن عمو هرموقع باردار شدم بخدا اولین نفر به خودت زنگ میزنم میگم 🤣🤣🤣🤣
همه فامیلا شوهرم بودن وقتی دیدن من اینحوری جواب دادم اونا دیگه جرات نکردن سوالی بکنن
بدیش اینه تو جم دست بزنن به شکمت بگن بچه نداری😑😑😑
یه بار عمه شوهرم بهم گفت بچه نمیاری
گفتم چه خبرتونه هرکی از راه میرسه به من میگه بچه نمیاری
تازه ازدواج کردم بزارین یه مدت بگذره
انقد شما عجولین من واسه بچه عجله ای ندارم 🤣🤣🤣🤣
ماستاشونو کیسه کردن
وا چه بیشخصیت
این فامیل ما جواب تستش مثبت شد
شوهرش اینستا استوری کرد
خودش هم شارژ رایگان گرفت
به کل طایفه خبر داد
گفت خیال همه رو راحت کنم
کمتر استرس منو بکشن🤣🤣🤣
ولی اوایل ازدواجم بود دوبار سقط کردم حال روحی اصلا خوبی نداشتم پاچه میگرفتم فقط
😂😂😂😂
خدای من خیلی باحال بود🤣🤣🤣🤣
خدایی من آدمیم که غریبه رو هم که اصلا نشناسم باهاش میگم و میخندم
اینا هم فهمیدن فاطمه میگه میخنده شوخی میکنه ولی خط قرمز داره کم و زیاد کنن حرف بی ربط بفهمم قاطی میکنم دیگه لبخندم محو میشه اخم میاد به جاش
کلا آدم خونگرمم
اینجور خاله زنکیا همه جا هست
بخدا الان دوقلو دختر داره میگن خدا رحم کنه ای کاش یکی بود خرجشون سختی
بعد میگن اینا خیلی خرج کردن کاش یکیش پسر بود
دهنشون اصلا بسته نمیشه
پس ماها خودمون باید یاد بگیریم بیخیال این جماعت به اصطلاح خودشون دلسوز شین
بعد رفته بود گلگی کرده بود پیش کل فامیل که فاطمه اینجوری گفته به من
منم گفتم که به گوشش برسه مادر خودمم اینجوری بدتر از این جوابشو میدم اصلا خوشم نمیاد کسی از این مدل سوالا بکنه
بعد جاهای دیگه دیدمش باهاش میگفتم میخندیدم انگار نه انگار که اتفاقی افتاده😂😂
من الان دوتا دختر دارم به هرکی میرسم میگن خو تنبل نباش دختر کوچیکت هم بزرگ شد
بچه بیار شاید خدایی کرد پسر شد
منم میگم شما که پسر دارین چی دارین
که من دختر دارم ندارم
آره بخدا حرف میزن لالم نمیشن نمیدونم چرا
جاریم دوتا دختر داره انقد خانواده شوهرم پسر پسر بستن به نافش البته قبل از اینکه دختر خودشون بچه دومش که اونم دختره به دنیا بیاره میگفتن
بیچاره درگیر دکتره
میگم تو چکار اینا داری خدا هرچی داد بگو شکرت تمام

بعضی از بختیاریا متاسفانه هنوز پسر و دختر میکنن
دوتا از مردا فامیل دور البته دختر دار بودن اینا از علم سرشون نمیشه فک میکنن خانم تعیین کننده جنسیت رفتن زن گرفت به هوای اینکه پسردار بشن بعد پسر دار نشدن هیچ ۲ تا و ۳ تا دختر دیگه دارن 😂😂😂🤭🤭🤭🤭
خانواده شوهرم فک نمیکنن ما واسه این دوره زمونه ایم از همه علمی خبر داریم اطلاعات عمومی
میان به جاریم و شوهرش میگن فلان مرد( اصلا نه اسمشو میارم نه نشونه ای ازش میده چون دروغ میگن میدونن میرن ته ماجرارو در میاره وقتی میگیم خب اسمش چیه میگه شما نمیشناسین🤣🤣🤣) زنش دختر داشت رفت زن گرف پسردار شده الان
منم میرم میزنم کاسه کوزشونو بهم میزنم
میگم اصلا زن تعیین نمیکنه جنسیت بچه چیه بعد مثال دوتا از مردا فامیل دور میزنم که بازم دختر دارشدن 😂😂


حالا دختر خودشون دوتا دختر داره دیگه پسر اَخ شده دختر فرشته روی زمین شده
متنفرم از اونایی که جنسیت بچه رو اینجوری زیر سوال میبرن
بخدا دختر ماه مهربونه همدم پدرومادر
چرا دنبال پسرن اینا
خانواده خودم دختر دوستیم
از بین بچه های خواهرم و برادرام دلم بیشتر پیش دختراشونن
وای😂 حتی تصورشم سخته .لعنتی چطور باچوب زد تو رو 😑
😂😂
ن اصلا ربطی نداره مادرشوهر من زن داییمه .مادرشوهر نداشته کلا فوت کرده بوده .شوهرشم بچه بوده آورده شهر خودشون پیش خانوادش .دوتا خواهر شوهر داره ک کلا نبودن ‌یکیش مادر من ک اصلا کاریش نداشته تا حالا .اما منو صاف کرده قشنگ .هیچ آدمی ندیدم انقد گدا گشنه و عقده ای و حسود .علنا بهم میگه من طبیعی زاییدم بیمارستان دولتی تو چرا رفتی خصوصی و سزارین .چرا شوهرت پولت میده .چرا آرایشگاه میری .حالا من انقد افسردم و ب خاطر اعتقاداتم اصلا اهل هیچ مدل کاشتی نیستم