Ooma
پرسش (1403/06/23):

خانومایی ک بچه دار نمیشین چجوری با زخم زبون

چجوری با زخم زبونا و نیش و کنایه ها کنار میاین من گاهی میگمم ب تخ...اما گاهی واقعا تا چند وقت ذهنمو درگیر میکنه و نمیتونم بهش فک نکنم

همون عزیزم بگو به تخ.... من ۶سال سابقه داشته م الان که فامیلا همسرم فهمیدن باردارم هیچ کدوم بهم زنگ هم نزدن ولی قبلا تا منو میدیدن صد تا حرف بارم میکردن اصلا برات مهم نباشه من که تا اونا حرف بچه رو پیش می‌کشیدن میگفتم من اصلا بچه نمیخوام میشه یکی مثل اینا دیگه بچه ها خودشون رو میگفتم مخصوصا وقتی با پدر مادرشو یه جوری حرف میزدن دقیقا از موقعیت استفاده میکردم😂
خیلی سخته منم اصلا گردن نمیگیرفتم ک بچه میخام الان سه سال بیشتره اما اون ی سقط کارمو خراب کرد الان حس میکنم میدونن بچه میخامو نمیشه
شما چیکار کردی عزیزم باردار شدی؟
باید بگی اونم ناخاسته بود اتفاقا همین‌ک یه بار باردار شدی دهنشونو باید ببندن چون تو باردار میشی
میتونی بگی همون یه بار بسم بود دیگه هیچ وقت تا زمانی ک واقعا آمادگی نداشته باشم به بچه فکر نمیکنم خودم مهمم یا بچه پس فردا پیرم بشم منو ببره بزاره سالمندان به بچه‌مردم محبت میکنما ولی حسی خاصی به بچه‌ندارم🤗
خیلی سخته ان شاالله هرچه زودتر خدادلتون شاد کنه انتظار سخته هرکی هرچی میگه ادم دلش میشکنه😢😢
انشالله خدا به هرکی که چشم انتظار بچس یه اولاد سالم بده به راه راستم هدایت کنه کسی رو که زخم زبون میزنه و دل یکی رو خون میکنه
نمیتونم بگم برات مهم نباشه چون مهمه فقط سعی کن تمرکزتو بزاری رو چیزی که میخای و تا به دشتش نیوردی بیخیال نشی تلاش کن ممکن نیس تو حرکت کنی و خدا برکتشو بهت ندع
من اصن جایی نمیرفتم همش با همسرم درگیر مسافرت شدم
چقد خوبه شماها اینارو بلدید😁من هیچی نمیتونم اون لحظه بگم مغزم قفل میکنه
خیلی بهتر بود،چون هر چقدم بگی ب خودت بهش فکر نکن ولی باز نمیشه،بازم خودخوری و حرصای خودشو داره
بهترین چیز دوری از همچین آدماس،برای دلت خودت و ارامش زندگیت
کاش زودتر خدا یکی بده هم من راحت شم از دوا و دکتر هم ملت از فضولی
تا حد امکان دوری میکنم اما بعضی از مراسما مجبوری میبینمشون ☹️
واقعا چقد زشته ک برو بیاری این مسائلو,مثلا چیا میگن بهت؟
انشالله میده عزیزم غصه نخور دنیا و علم انقد پیشرفت کرده که هیچ کاری نشد نداره
من ۴بار انتقال منفی شد اخرین بار دیگه جنین داشتم قسم خوردم فقط بخاطر جنین هام برم برا آخرین بار هم انتقال بدم و رفتم دکتر برام تقویتی نوشت گفت ماه دیگه پریود شدی بیا دیگه خواست خدا بود و اینکه چون اصلا به بچه فکر نکردم و سه چهار بار بیشتر رابطه نداشتیم چون کلی کار سنگین کردم ۲۰ کیلو سبزی پاک‌کردم گفتم میرم انتقال کارام رو انجام بدم پریود نشدم و هیچ علائمی هم نداشتم کلی هم چپس و پفک خوردم و زعفرون و زرشک تا دلت بخواد خورد و گفتم‌میرم امپول بزنم پریود شم شوهرم گفت یه بی بی بزن منم بخاطر اون روز جمعه زدم و دو خط شد تا فرداش که ازمایش دادم اصلا باورم نمیشد به حق این ماه بزرگ که تولد حضرت محمد هستش شما و همه منتظرا هم این اتفاق براشون بیفته از ته دلم برات آرزو میکنم چون خودم خیلی کشیدم
ولی یه چیزی بگم من تو دلم نارحت بودم ها ولی خیلی اعتماد به نفس داشتم اتفاقا بیشتر تو جمعشون بودم همش هم میگفتن خدا یه یه بچه شبیه این بده میگفتم خدا نکنه آه آه حوصله داری از همشون شیک پوش تر و آرایش کرده انگار کل دنیا برا منه اونا جا موندن من الانم مامان خودم میگه تو زیادم برات بچه دار شدن مهم نبود میگم آره این شوهرم میخواست وگرنه بچه دردسره حالا ببین تا چه حد ضد بچه بودم و چه شبا که با گریه نخوابیدم عزیزم البته الانم برام ریسک سندروم زدن هنوز منم موفق نشدم ولی شکر هرچی خدا نخواد نمیشه
فقط و فقط یچیز میگم بهت .
اونم اینکه هیچکدوم از این تیکه و طعنه ها توی تمام مراحل زندگی تمومی نداره ....
الان زخم زبون بچه دار نشدن. فردا پسره یا دختره. فرداش یکی دیگه بیار .
دوباره چرا جنست جور نیست .....
بگیر برو تا آخر .
یکبار برای همیشه جواب تند بده و خلاص
هیچ خودتو ناراحت نکن
حالا مثلا اونایی که بچه دار شدن مدال گردنشون اویزونه؟!
خودم بچه دارم ، هرکی بهت گفت بچه ، مطمئن باش میخواد هرچی زودتر بیوفتی توی سختیای بچه داری و دردسر پشت دردسر
من بعد از ۴ سال باهمسرم ب توافق رسیدیم بچه دارشیم.
توی تموم این ۴ سال کار ب جایی رسیده بود که مستقیم دکتر معرفی میکردن اقوام.
الان که بچه داریم به دردسر میخوریم خبری از هیچکدومشون نیست .
فقط بیار بیاره اولش هستن و تمام .
پس چرا ذهنتو درگیر چنین حرفایی کنی
ریسکت چند بود؟
تک تکه حرفات درسته👌 زایمان و بچه داری بنظرم سختترین قسمته زندگیه
انقد برا زایمان درد کشیدم ک هنوز حسه مادر شدن ندارم
سلام
هر آدمی مسیر رشد و زندگی خودش داره ، با خودت ب صلح برسی
و تکلیفت با زندگی و خودت مشخص باشه
خیلی راحتتر میگذره.نمیگم ناراحت نمیشی
چون ناراحتی ی احساس و ممکنه بهت دست بده اما تو دلت ادامه اش نمیدی و بهش دامن نمی‌زنی
مثلا
من خیلی ناراحت میشدم دکتر معرفی میکردن و نذری میاوردن و....خیلی حرفهای که اذیت کننده
من ناراحت میشدم از ی جا ب بعد گفتم اوکی تو چرا بچه نداری؟ ب فلان دلیل و ...فلان دلیل که تو زندگی من موثره نه اونها
از اون ب بعد برا خودم زندگی کردم و ناراحتی ها راحتتر گذشت
من ی بیماری دارم ک تحت درمانم تو این اوضاع باردار میشدم فقط خودم و بچه اذیت می‌شدیم بقیه چ خبر دارن ! تازه خبر دارم شن کارکردی ندارن و کاری ازشون نمیاد
عزیزم تبریک میگم قشنگم💕🌸
خوش نام باشه
بچه دار شدن و نشدن یه زوج چه ربطی به بقیه داره😐😐

وقتی انقد شعور ندارن و تو شخصی ترین کار سرک میکشن
باید جوری باهاشون برخورد کنی که سایتو دیدن فرار کنن .
اخه من نمیتونم هضم کنم قراره تاج و تخت و امپراطوری به فرزند شما هدیه کنن قراره چکار کنن براش!؟ که انقد سرک میکشن.
نهایتا دوتا لباس بخره اگه اونم بخره و بیاره مابقیش مسئولیت گردن پدر و مادره. اصلا شاید یکی از لحاظ درونی و ذهنی به این امادگی نرسیده بچه بیاره به بقیه چه مربوط.

یادمه چن سال پیش روستا عروسی دعوت شدیم رفتیم تو خونه بود آخر مراسم همه نشسته. بودیم یه مادرشوهرشه پیر هم بود عروسشم کنارش بود بلند گفت این عروسم نازا هر کار میکنه بچه دار نمیشه عروسه رنگش پرید خیلی خجالت کشید ولی بی سروزبون بود هیچی نگفت بنظرم جواب آدمای بیشعورو باید داد یه جوری که جرات نکنن چیزی راجع بهت بگن یا نظری بدن
مستقیم نمیگن ک مثلا یکیش هست تا منو میبینه قربون صدقه بچش میره میگه اخه کی ی همچین بچه ای داره تک بچم و فلان بچم الکیا فقط میخاد منو بسوزونه
خدا رو شکر ک شما ب ارزوت رسیدی عزیزم
بله درسته هیچوقت حرف مردم تمومی نداره
ن بابا چ لباسی بخرن😂اینا منو نخورن لباس پیشکش
شما ۹ماه اقدامی‌ما چی بگیم
با تمام اطرافیان کات کردم
چقد عقده ای هستن، خاکبرسرشون با این طرز فکر احمقانه شون، انشالله خدا جای دیگه دلشونو میسوزه ک دلتو میشکنن
چند ساله ازدواج کردی؟ جاریم و برادر شوهرم ۵‌ساله ازدواج کردن،انقد جاریم زبون درازه هیچکس جرئت نداره ب روشون بیاره چرا بچه نمیارید,ی دفه ندیدم مادرسوهرم بهشون حرفی‌بزنه
خودت بهشون رو نده اصلا
الهی بگردم،واقعا خیلی این رفتارا زشته،دو طرف خودشون کم فکر دارن بابت این موضوع،اطرافیانم بخوان با نیش کنایه حرف مفت بزنن ک خیلی سخت تره،انشالله ب زودی خدا ی فرزند سالم نصیبتون بکنه
۳ساله اقدامم جانم ی سقط داشام ی سال پیش بعد اون دوباره نه ماهه اقدامم
سه ساله اقدامم برا من فقط جاریم اینا رو مخمن بقیه خیلی خوبن
من ۹ سال دارن دعا میکنن میگم توکل بر خدا هرچی خدا بخواد خودش باید بده نمیتونم مجبورش کن 😂
ببخشید ۹ سال ۶ ماه هست😅👋
من خیلی حرفا شنیدم از تیکه انداختن خانواده شوهر تا پیشنهاد زن به شوهرم و پیشنهاد دادن انواع اقسام دکتر ها
ولی من گفتم خدا باید بخواد بنده خرکیه
شب و روز ناراحتی و بحث با شوهرم که خانوادت اینحوری بهم میگن
ولی برخورد شدیدی باهاشون کردم حتی انقدر استرس بهم وارد شده بود عواقبش شد قلب درد و گرفتگی عروق مغزیم
ولی هیچکدوم الان به دادم نمیرسن وقتی قلبم درد میگیره یا رگ های سرم میگیرن
به این چیزا فکر نکن
خودتو درگیر این حرفا نکن اینا سرشون تو زندگی مردم
جوابشونو با احترام بده
من وقتی کسی حرفی میزد میگفتم اگه همین حرفو مادر خودم یا خواهر خودم میزد برخورد خیلی بدی باهاشون داشتم بعدشم خدا باید بده بنده خرکیه که بخواد حرف مفت بزنه
چقد سخته من واقعا فک نکنم این همه بتونم تحمل کنم
انشالا خدا خیلی زود جواب صبرتو بده عزیزم 😘

سوالات مشابه