ببخشید واس سوالم... مثبت ۱۸...دیگ واقعا موندم چ کنم😖

خونه ی چند نفر رفته که میدونه همه تو حاملگی هاشون میدن؟

اشناهاشون گفتن بهش ک میشه تو بارداری ما مییکردیم این کارو ...😕

مقعد خطرناک تره
ببرش مطب دکترت بگو باهاش صحبت کنه

خاک تو سر آشناهاتون مسائل خصوصیشونو جار نزنن
چقدر بدم اومد

دکترم دیگ ویزیتمو انلاین کرده
فک نکنم تادوماه دیگ بریم مطبش

بگو بچه خودم تنها رو حمل نمیکنم که یکم تحمل کنه چیزیش نمیشه
اصلا رابطه مقعدی توی غیر بارداری هم ضرر داره چه برسه تو بارداری هزارتا مریضی میگیری

سلام عزیزم من پساری ندارم اما بارداریم پر خطر هست دکتر رابطه رو چه واژینال و چه مقعدی کاملا منع کرده گفته تحریک و ارضا هم نشم ☹️
دستکاری هم اصلا

من توی بارداری اولم چون خونریزی داشتم تا اخر بارداری ممنوع بود نزدیکی برام . اونوقت یکی از دوستهای آشغال شوهرم میگفت من توی بارداری با زنم هستم و یه شب درمیون هستیم و خیلی کیف میده و از این چرت و پرت ها شوهرم هم هر شب با من بحث داشت به حدی که بهش میگفتم اگر ببینمش روی سرش اسید میریزم

اره واقعا وقتی بقیه میشینن اینطوری حرف میزنن حالا راست یا دروغ اینا باورشون میشه

ببین به همسرت توضیح بده بگو ببین بعضیا بارداری بدون مشکل دارن
ولی من دارم بچه تو رو حمل میکنم بگو من مشکلی با رابطه ندارم میخوای بیا داشته باشیم ولی اگه بلای سر بچه بیاد باید خودت مسئولیتشو قبول کنی
و از مقعدی اصلا قبول نکن چون داخل بارداری ادم یبوست میگیره همونش مشکله و اینکه اگه رابطه داشته باشی بیرون زدگی همورئید میگیری که عمل داره و خیلی بده و درد داره
باهاش اتمام حجت کن و بترسونش بگو همش سه ماه مونده اگه بلای سر بچه بیاد گردن توئه و گرنه من مشکلی ندارم

شاید فک میکنه همه بارداریا شبیه همن ،
الان دوست من کل بارداریشو راحت رابطه داشت و باشگاه میرفت ولی من تا الان اصلا رابطه نداشتم بخاطر اینکه همین الان دهانه رحمم بازه و احتمال زایمان زودرأس دارم

مریم اگر میخوای بچتو از دست بدی دور از جون رابطه داشته باش ..آخه تو هم طول سرویکست کمه هم پساری داری واقعا رابطه منعه واست . ببین به لاپایی راضی نمیشه؟؟وگرنه دخول چه عقب چه جلو منعه اونم با شرایط تو

راضی به دخول نشو .از ی طریق دیگه راضیش کن.عجب مرد زبون نفهمی

چرا بهش میگی برو یکی رو صیغه کن

ببخشیدا اما رابطه دهانی چطور ؟
اکثرا خوششون میاد.
البته سعی کن شرایط رمانتیک ، لباس سکسی و معاشقه طولانی داشته باشید .
اما مرحله دخول رو انجام ندید و با روشهای دیگه پروژه رو به اتمام برسونید.
اما به قول دوستان بگو درکت میکنم ، من بیشتر از تو میخوام ، اما باید بین بچه سالم و رابطه یکی رو انتخاب کنیم ، انتخاب با تو ، هرچی بگی من قبول میکنم و مسئولیتش با تو.

سه ماه دیگه بگو طاقت بیار
من بودم باهاش دعوا میکردم
منم بارداری پر خطری دارم
همسرم هم کاملا درک کرده این قضیه رو

مقعددی دردش غیرقابل تحمله
البته من شنیدم

چه سخت

من کل بارداری رابطه نداشتم بارداری پرخطر و خونریزی داشتم عین ۹ماه شو. همسرم خیلی مراعاتمو میکرد اصلا حرف رابطه نمیزد . شوهرت صحبت کن باهاش متقاعدش کن وبا خودت ببرش دکتر بذار دکتر باهاش صحبت کنه

اره فک میکنه فقط منم ک مشکل دارم و نمیتونیم رابطه داشته باشیم

بااینکه براش هم توضیح دادم شرایط رو

از بس هی میگه ودیگ واقعا مغزم نمیکشه دیگ از تکرار ی چیزی ک خودمم بهش نیاز دارم ولی ب زور دارم تحمل میکنم
سختی های بارداریم ی طرف
نیاز خودمم ی طرف
تازه اونم هی میره رو مغز من

اخه میگن رابطه دهانی هم توی بارداری خوب نیس
هزار تا میکروب میتونه وارد دهان بشه و ب بچه منتقل بشه
اگ ن خوودشم پیشنهاد رابطه دهانی رو داده بود
ولی من قبول نکردم 😕

ن بابا راحت باش

میکروب از دهن وارد میشه به بچه میرسه ولی از مقعد نمیرسه بهش؟؟؟

سلام عزیزم منم قبل بارداریم هرشب با همسرم رابطه داشتم الآنم سرکلاژم وضعیتم که خوب نبود سرکلاژ اورژانسی شدم همسرم عذاب وجدان گرفته من ناخواسته باردار شدم همسرم همش میگه تقصیر منه که تو اذیت شدی تو داری بچه همسرتون حمل می‌کنی واقعا خیلی بی درکه

مسائل بهداشتی رو رعایت کنین مشکلی پیش نمیاد حالا منی که اصلا مشکل نداشتم ‌ اصلا رابطه نداشتیم تو بارداری . بچه ی دوم انگار حساسیتها کمتر میشه

نه عزیزم مشکلی نداره اینو میتونی انجام بدی

نه اصلا از معقد نباشه که بعدا عزار دردو مشکل از طرف مقعد پیدا میکنی .
الان دکترت رابطه رو کلا غدقن کرده؟اگه نه آروم انجام بدین

من قبلا خونریزی ک داشتم بهم گفته بود رابطه و دخول اصلا نداشته باشین
دیگ هم ازش نپرسیدم

😕

بپرس شاید شرایطت فرق کرده باشه

گلم شما هفته ات بالا هم هست
خدا نکرده اتفاقی بیافته خود همسرت عذاب وجدان نمیگره ک شما درد سقط و از دست دادن بچ اتونو بکشید؟
ی ارضا شدن نمیارزه ب این اتفاق دور از جون نی نی نازت

شوهر شما باید ب این درک رسیده باشه ک منع رابطه ، ب نفع بچ تونه،
اخه خودت ک دلت نمیخاست اینجوری باشی
دیگ تحمل کنه تا بچ بدنیا بیاد

باید دوباره بپرسی
ممگنه اسیبی نرسه ب نی نی

من هفته۸ خونریزی کردم، دکتر گف دخول اروم و رابطه کم
همسرم خیلی همکاری گرد بنده خدا، تا۹ ماه
۳ ماه هم خونه مامانم اینا بودم
بعد ی سال راضی شد ب رابطه

بچ دونفرتونه، شرایط رو باید هر دو طرف درک کنه...درسته فشار ب آدم میاد ولی ن اوحدی ک ب بچ ات فشار بیاد!!!!
بنظرم شوهرتونو ببر مطب، دکتر صحبت کنه باهاشون

کاش این پیام های اوما هم نشون شوهرت میدادی که ببینه علاوه بر اونایی که هرشب تو بارداری میگن رابطه دارن کسایی هستن توی همین اوما کلا ۹ ماه ممنوع هستن برای رابطه همه حاملگی ها که مثل هم نیست

بعد چرا فقط باید با دست ارضاش کنی ، لاپایی هست رابطه دهانی هست ،داگی هست بدون دخول ، پاهاتو ضربدری کن موقع داگی خیلی تنگ میشه لذت داره ، حالا از دکترتم بپرس ببین شاید شرایطت بهتر شده باشه و اجازه بده آروم رابطه داشته باشین

ولی واقعا واسه دو سه ماه باقی مونده به ریسکش نمی ارزه

کاغذ بیار عواقبش بنویس امضا و اثر انگشت ازش بگیر ممنوعیات دکتر هم بنویس
بهش بگو عواقبش پای خودت
اینجور که بگی دیگه دست میکشه

حالا چی میشه کمتر بکنن؟؟
شرایط زن های باردار همه مثل هم نیست کاش این موضوع رو درک کنن

هر چند ممنوعم ولی من که اصلا میلی ندارم به رابطه

با مقعد خطرناکه ، تو بارداری خیلی خیلی خطرناک تره

بی خیال بابا اون کم ضررترینش ه الان برای تو

از کجا معلوم اونایی که ازشون پرسیده راست گفته باشن

من رابطه دکتر منع نکرده برام ولی چون قبلا سقط داشتم هم خودم هم همسرم خیلی میترسیم البته اینم بگم سرقبلی هاهم رابطه نداشتیم سقط باکورتاژ بود بااین حال همسرم خیلی میترسه منم بخوام اون قبول نمیکنه
کلا دوران بارداری بنظرم خیلی حساسه باید هردونفر مراعات کنن و رابطه نباشه بهتره

خیلیا هم تو دوران بارداری نمیتونن رابطه داشته باشن تعداد خیلی محدودی هستن ک رابطه دارن...

منم از روزی ک تستم مثبت شد رفتم پیش دکتر گفت رابطه نداشته باش تا ان تی بیای وضعیتتو چک کنیم بعد میگه ک داشته باشیم یا ن....اما کلا من ب قدری زده شدم از رابطه و بدم اومده ک خدا میدونه .... شوهرمم هر وقت میرم پیش دکتر میگه بپرس میشه ....بعد ک میگم گفته ن ...باز میگه عیبی نداره ...اما رابطه دهانی و پیشهاد داده بهم ...اما من ب شدت متنفرم ...باردار نبودم این کار ک نمیگردم چ برسه الان با این حالت تهوع....کلا از شوهرمم بدم اومده ی جورایی...بیچاره آنقدر میاد دورو برم ک صورتم و ببوسه نمیتونم نفسشو تحمل کنم...از بوی ریشاش بدم میاد...دیگه یا دستم و بوس میکنه یا پامو میره....
حالا ببینم چقد تحمل میکنه

همه بدن ها ک مثل هم نیست یکی شرایطشو داره یکیم ندارع
درمورد رابطه مقعد هیچی نمیدونم درموردش ولی خب یکی از دوستام تو دوران بارداریش ازمقعد رابطه داشت اونم همسرش خیلی گرم بود...

احتمالا ویارت به همسرته به مرور خوب میشی نگران نباش

شوهرتو بیار همین تاپیک و پیاماشو بخونه بدونی تو تنها زنی نیسی که منع رابطه شده

باورت میشه ب صدا خیلی حساس شدم...یکی بلند حرف بزنه عصبی میشم نمیتونم تحمل کنم...کلا همه رو کردم تو قوطی ..
دیروز داداشم داشت حرف می‌زد حرفش ی کم طول کشید گفتم تو رو خدا ادامه نده من حالم داره بد میشه ..
حوصله با گوشی حرف زدنم ندارم

منم آخرین رابطه ای که داشتم مال زمانی بود که فهمیدم باردارم بعدش هم یسری شرایط خیلی خطرناک و ریسکی پیش اومد کلا هیچ رابطه ای نداشتیم بکنار من رفتم خونه مادرم موندم دکترم گفت تا آخر نباید هیچ رابطه ای داشته باشی

همسرمن کلا چیزی نمیگه خودم یه چندباری گفتم بازم قبول نکرده بهمم گفت نگران من نباش من خیلی ادم حساسی هم هستم بهم گفت جوش نزن من بهت خیانت نمیکنم خیالت راحت😅

والا ماها هم هر شب هر شب رابطه داشتیم تازه بچه هم نبود آزاد هفت مملکت بودیم ولی این دلیل نمیشه که همسر آدم درک نکنه شرایط رو فردا پس فردا یچی میشه همین مردا صاحب در میان واسه بچه

منم همینجورم یکی بهم زنگ میزنه سریع خدافظی میکنم خیلی وقتا هم جواب نمیدم حال حرف زدن ندارم صداگوشی یاتلویزیون زیاد باشه سریع باید کمش کنن اعصابم میریزه بهم سردرد میشم کلا

مریم جون خوبی؟ انشالله حاملگیتو با شادی و سلامت به پایان برسونی و نینیت رو بغل بگیری.
من و همسرم خیلی رابطه داشتیم روزی دوبار یا هر روز میشد(قبل از بچه اولو میگم)تو حامی اولم هم تند تند رابطه داشتیم .اخرا زیر شکمم درد میکرد اذیت میشدم به دکترم گفتم گفت خب نککککننن.🤣🤣🤣
تاپیکو خوندم یادش افتادم
ولی فکر نمیکنم رابطه اورال مشکلی داشته باشه اگر بدت نمیاد انجام بده

خیلی بده ... امروزم رفتم آزمایش تست گلوکز ...۴ بار ازم خون گرفتن...ب قدری حالم بده ک خدا میدونه‌..هیچ جونی تو بدنم نیست ...نمیدونم چی خوبه بخورم ی کم جون بگیرم...بلند میشم دست و پام میلرزه...

طبیعیه من گوشیم زنگ میخوره ور نمی‌دارم خیلی وقتا حوصله ندارم فقط میگم بخابم و تو حال خودم باشم تازه ویارم خیلی بهتر شده ها ولی کلا از هر چیزی بدم میاد از توضیح اضافه بوی غذا دلسوزی بیش از حد کنجکاوی اطرافیان واسه جنسیت و...

برای چی تست گلوکز دادی؟
احتمالا فشارت افتاده چندتا دونه مغز بخور

من تو ازمایش اول مشکوک به دیابت بارداری بودم دکتر گفت مراعات کن کم بیش دارم مراعات میکنم ولی بعضی اوقات فشارم میوفته چشام سیاهی میره دیگ یه اب قند درست میکنم میخورم

خیلی حس بدیه...منم میام تو اتاق در و میبندم وقتی شوهر یا پسرم دارن آشپزی میکنن...اووووف بوی پیاز داغ ک نگم

آزمایش اولیه قند ناشتا ۹۸ بود دکتر گفت بعد دو هفته تکرار کنم....

مال من ۱۰۱ بود ولی چیزی نگفت تکرار کن منم دیگ نرفتم ازمایش

اصلا نمیتونم مغز بخورم ...از خیلی چیزا بدم اومده ...
میدونی چند روزه عجیب دلم دنبه کبابی و گوشت کبابی میخواد ...امروزم حالم بد بود خواستم ب شوهرم بگم بریم ببینیم جایی جگر و دنبه کبابی الان درست نمیکنه....آنا از خوردن جیگر میترسم...میگن نباید بخوری

البته یه چندباری بادستگاه گرفتم صدخورده ای بود بااینک مراعات هم میکنم ولی پایین نمیاد نمیدونم چرا

واسه من گفت تو بارداری باید زیر ۹۲ باشه ..و ۹۸ بالاس....منم تو این چند روز کشتم خودمو ...ب دلم موند ی بستنی بخورم حالا عصری جوابش میاد..خدا کنه پایین اومده باشه...من ک عمرا دیگه این تست و بدم.

چجوری مراعات میکنی...چیا رو نمیخوری

نه جیگر نخورمیگن خیلی خطرناکه بجاش چنجه بخور اونم ازجا مطمین ک بدونی قشنگ پخته شده چون باز اگ خام باشه خوب نیست

من برنج یکی دو روزی ی بار ۳ یا ۴ قاشق....ماکارانی و سیب زمینی حدف ..تمام شیرینی های مصنوعی حذف ...میوه روزی ۳ یا ۴ تا..
تنها خلافم صبونه حتما باید چایی شیرین بخورم اونم خیلی کم در حدی ک از تلخی در بیاد..و لیمو دو سه روزی ی دونه

بسم الله

ن نمی‌خورم میترسم...دنبه تو فریز دارم ب شوهرم بگم گوشت گوسفندی بخره باهاش چنجه درس کنم...چون گوشتام همش استخونی و خورشتی...ب درد نمیخوره

اوه نه من اصلا اینجوری نیستم همه چی میخورم خخخ اخه میدونی من قند خون ارثی از مامانم دارم هرکارم میکنم باز پایین نمیاد بخاطر همین منم خیلی سخت نمیگیرم
نیست کلا چیزی نخورم اگ مثلا امروز بستنی بخورم دیگ هیچی شیرین نمیخورم
قبلا کیک بیسکویت ابمیوه زیاد میخوردم اونارو دیگ نمیخورم بازم اگ حالم بد باشه سرکار باشم مجبورم یکم میخورم

اره خودت درست کن خیلی بهتره تاازبیرون بگیری

خب بگو اونا بارداریشون بدون مشکله اگه بچه یطوریش بشه خدانکرده تو عذاب وجدان نمی گیری؟

نمیدونم بخدا طبق نظر دکترت جلو برو ولی خب اونقدم بالا نبوده ک دیگ اینقد به خودت سخت بگیری بالاخره باید خودت هم جونی داشته باشی تازه دکتر من گفت برنج بخور طوری نیست فقط همی بیسکویت کیک میوه هایی میزن هندونه خربزه خیار عسل خرما اینجورچیزا نخور

یکم مراعات کن بنظرم‌‌‌...تو هفته های بالاتر قند میره بالاتر اونایی ک دارن

از ترسمه بخدا .... چنان ترسوندن منو ک هر جی میخوام بخورم اول میزنم گوگل

وای اره درست میگی من دیگ پاک بیخیالم البته اوایل خیلی مراعات میکردم...

ن انشالله ک چیزی نمیشه نگران نباش...اما رعایتتو کن

ن سعی کن استرس از خودت دور کنی استرس ترس از همه چی بدتره البته من خودم چون قبلا سقط داشتم خیلی استرس دارم ولی باز سعیمو میکنم بزنم به بیخیالی
مراعات بکن ولی خیلی هم به خودت سخت نگیر انشاا...ک این دوران بسلامتی بگذرونی و کوچولوتو صحیح سالم بغل بگیری...

به امید خدا

وای مرضیه بارداری؟؟ مبارک باشه دختر
چقدر خوشحال شدم برات انشالله صحیح و سالم بغلش کنی

انقدر اوما نبودم ندیدم بارداری بچه ها رو
فاطمه خیلی برات خوشحالم انشالله بارتو صحیح و سالم زمین بذاری

مریم جان چرا میگی یهویی باردار شدی گلم؟؟ تو که از هر دوتا تایپیک تو اوما یکی واسه اقدام تو و تاریخش بود عزیزدلم😐😐😐😐

اون شوهرتم تو غذاش کافور بریز تا روز دوماه بعد زایمان

خدا خودش تو دلیامونو نگه داره ...بخدا...من ۸ شهریور ان تی دارم دل تو دلم نیست...همش نوک سینه هامو دست میگیرم ببینم هنو حساسه یا ن

آره عزیزم‌‌‌‌...ب لطف خدا منم باردار شدم‌....قربون ذوقت عزیز دلم...انشالله ..ممنون...
خدا گل پسرتو حفظ کنه

امان ازین قاط زدن ها بخاطر بهم ریختن هورمونا.
بگو هر دو تا دخترن.
بعد که معلوم شد و فرق داشت بگو،اشتباه شده بود که دست از سرت بردارن.
امان ازشون

قید بارداریو زده بودم عزیزم...

فداتشم مهتاب جان با دعاهای شما 💚
خدا گل پسرتو برات حفظ کنه

حالا اون قسمت ماجرارو فلن نمی‌دونن 🤦احتمالا بعدش هم سوالات مربوط به اونو بپرسن کی چطور شد چیشد
نسبت به شناختی که دارم می‌دونم می‌خوان بگن رفته یکاری کرده یا قرص خورده یا دکتر دستکاریش کرده 😂

خداروشکر که الان بارداری دخترتم که توراهه یه پسر هم که داری بقول خانومای اوما جنست جور شده دیگه بچه نمیاری اونموقع شوهرتم حرفی برا گفتن نداره

یا خدااااا

اره
خدارو صد هزار مرتبه شکر.

عزیزم زن حامله حوصله خودشو نداده اونم تو هفته بالا شوهرش باید درکش کنه

اینطوری خودش اذیت میشه،تحریک شدن براش خطر داره

منم توی بارداری اصلا رابطه نداشتم ،شوهرم بنده خدا با اینکه آدم گرمی بود خیلی باهام همکاری کرد،بلاخره جون یه انسان وسطه ،انشاالله شوهر شما هم متقاعد بشه و باعث عذاب شما نشه ....

تشکر دوستان گلم

خداروشکر من شوهرم کسی پیشش از این تعریفا کنه خودش اسید میریزه روش. میکه ادم بی غیرت مساله خصوصیش رو میگه. چقد زشته یه مرد بگه من بازنم سکس دارم یاندارم. باز زنها میکن جون هزارو یه داستان سراغشون میاد باید بپرسن. زنا همیشه دکتر میرن ولی دیدی مردی برا مساله مردانش دائما دکتر بره و... مگه اینکه مشکل و عمل داشته باشه در حالا عادی کسی نمیره ولی خانما حتی برای پریوذ شدن و نشدن بارداری و... تا هزار و یک داستان ..... باید دائما برن.

بگو همینکه پیش یه مرد از رابطه خصوصیش میگه رد صلاحیت مردانگی رو داره.

باهاش صحبت کن متوجه نشد کافور بریز تو غذاش عزیزم. کاری که با سربازها میکنن مشکلی هم بوجود نمیاد.

من میگم دو هفته گذشته بیا فرار میکنه چون دکترم تو هفته هفتم گفته رابطه ممنوعه اینم بود و شنید .. مرد به خود بیاد نه هفته گذشته بازم میترسه.. با اینکه الان خداروشکر همه چی خوبه بشدت ترس داره.

عزیزم بگو که مردی که هرشب رابطه داره تو دوره بارداری زنش انقد تو کف نیست که بیاد تعریف کنه. پس داره زوزه میکشه و داره تو رویاهاش سیر میکنه.

و حالا خیلیا سالی یبارم الت مردانشون قد قامت نمیکنه تو توهمشون دارن هرشب سکس میکنن.

این مردا که میان تعریف میکنن نر هستن نه مرد

.
گوش شوهرتم بپیچون که با حرف مفت بقیه سر کار نره.
و هوای زن و بچش و بیشتر داشته باشه

خیلی هم سختشه بره با صابون گلنار به یاد دوران مجردیش

مریم جان یه چیزی رو خواهرانه بهت میگم من یه دوست صمیمی داشتم شوهرش ببخشید اینجوری میگم آدم نفهمی بود دوستم پریودی های نامنظم داشت و طولانی که دارو مصرف میکردم چند بار بحثشون شد اینم بخاطر اینکه زندگیش خراب نشه مجبور شد رابطه مقعدی رو قبول کنه . بعد از دوسال هم باردار شد انقد رابطه داشتن تو بارداری به خونریزی افتاد و دکتر منع کرد و چقدر درگیر عفونت شد دیگه شوهرش هم خوشش اومده بود از رابطه مقعدی دیگه رابطه جور دیگه براش لذتی نداشت اصلا . واسه همینم بیچاره خیلی اذیت شد اون حجم از درد واسترس برای رابطه مقعدی باعث شد چندین هفته زودتر زایمان کنه هر بار واسه رابطه مقعدی می‌گفت میترسید وتپش قلب می‌گرفت که این خودش چه اثراتی رو بچش گذاشت و سختی های که کشید بماند . آخرم بیچاره خسته شد گریه میکرد زن زائو رو میخاست که از پشت رابطه داشته باشه دیگه هر کاری کرد بعد از بارداریش شوهرش اصلا از جلو دخول نداشت . آخرم پسرش ۹ ماهه بود جدا شد افسردگی شدید گرفته بود حالش اصلا خوب نبود . اینارو نگفتم که خدایی نکرده فک کنی عاقبت همه این میشه ولی خیلی از مردها هستن که طبق تجربه خانوماشون اگر رابطه مقعدی داشته باشن ولذت ببرن دیگه هرگز نمیتونی ترکشون بدی . بخاطر آرامش خودت و بچه هات وسلامت خودت هیچوقت تن به همچین خاسته هایی نده گلم . انشالله به سلامتی فارغ بشی گلم وشوهرتم سر به راه بشه

واای این مریض بوده😧

حالا جالبه براتون بگم این کسی که برای شوهرم تعریف کرده خانوم بودن ن اقا 😅

چقدر بیشووور بوده اون خانمه ...معلومه داشته پا می‌داده ب شوهرت ...

چقد بدم میاد از این صحبت ها چ خانم چ اقا

چطور روشون میشه!

🫤 چه وقیح بودن نشستن جلو شوهر تو از رابطشون تو بارداری گفتن ، حالا حتی اگر خواهرشم باشه چطور روشون شده ؟ شوهرتو دور کن از ایت آدما کم کم اثرات منفیشو میزاره که داری میبینی خودت نمونشو

میشه بگی اون خانم چه نسبتی با همسرت داره؟

بهتره نگم 😅
بیشتر اعصابتون خورد میشه 😅

وا دیگه بدتر عجب زنای بی شرفی بودن واقعا چقد بی چارچوب هستن کسی که نتونه جلو دهنش رو تو مسایل خصوصی بگیره اختیار هیج جاشو نمیتونه نگه داره. من بودم غوغا به پا میکردم اصلا تو کتم نمیره یه زن بخواد انقد راحت پیش همسرم از دادنش حرف بزنه.

یا جاری ت ه یا خواهرش ؟؟؟
نگو مادرش بوده

مادرشم ک گفته بوده سر بچه اولم ...

فقط خدا باید ار همه لحاظ ب من صبر ایوب بده 😖

😐

تو که به اونا نگفتی رابطه نداریم
اونام که ۲۴ ساعت تو اتاق خوابِ شما نیستن ببینن رابطه دارید یا ندارید

پس اگر شوهرت بهشون گفته، از دست مامانش و خواهراش و هرکسی بهش گفته ناراحت نباش، از دست شوهر خودت ناراحت باش و باهاش منطقی بدون دعوا صحبت کن، اصلا صحبت هم نکن ببرش پیش دکترت. نه؟ یه دکتر آنلاین بگیر ازش بپرس و به شوهرت بگو بیا جوابشو ببین.

احتمالا شوهرت خودش رفته بهشون گفته هیچ کس نمیاد همینجوری بشینه بگه ما تو بارداری هرشب رابطه داشتیم حتما بحثو خودش پیش کشیده یا پرسیده