کسی بیداره راجع به پستونک وشیشه

سلام گل
اگه پسرت ۲ سالشه که شب تاصبح توخواب نباید شیر بهش بدی چون دندوناش خراب میشه و شیرشب باید حذف بشه

متاسفانه میخوره میگم نکنه حالاشیشه ام قبول نکنه فردا

اشکال نداره بزارهمون پستونکوبخوره شب شیرنخوره الان ک دیگ وقت شیرشب نیس ماشالادوسالشه

شیرطول روزاصلانمیخوره فقط موقعه خاب میخوره کلامیخام ازشیرم بکیرم بعدپستونک پدرجانش نمیزاره میگه نه ضعیف میشه

این شیرشبش نمیزاره راحت ۱ساعت بخابم بخدا

نه دیگه اگه روز باز کردی وفکر میکنی میتونی آمادگیشو داری کم کم از شیر شب هم بگیرش
فقط هردوباهم نه، یکی یکی اول از شیربگیر بعدبنظرم از پستونک

هردوباهم نکن فقط بچه عذاب نکشه

عزیزم شیشه هم که دیگه قبول نکنه بچت دو سالشه وقته اینه از شیر بگیریش نه اینکه ماجرای اینو داشته باشی که یوقت شیشه نگیره.

از شیر بگیرش هم خودت راحت میشی هم کیفیت خواب بچت خوب میشه

باید خیلی وقت میگرفی و شروع میکردی
الان خیلی دیره سخته
من دنیزو از یک سالو ۵ماهگی شروع کردم ب از شیر گرفتنش تا یک سالو نه ماهگی طول کشید ولی اصلا اذیت نشد الانم چن وقته از پستونک گرفتمش ک تقریبا ۲ ماه هم پستونکش طول کشید تا گرفتم
اما اصلا اصلا ن اون اذیت شد ن من خیلی راحت بود

بابا جانش نمیگه خودتم ضعیف و داغون میشی؟

ن بزار بخابه

سمانه جان شما چجوری از پستونک گرفتیش؟

ن شیرو هیچوقت قطع نکن شیرپاستوریزه رو تولیوان بده بخوره متاسفانه دخترمنم باشیشه میخوره بالیوان ی ذره میخوره دیگ نمیخوره ولی باشیشه انگارارامش داره میخوره میخوابه بایدیادشون بدیم بالیوان بخورن

من هم پستونک هم شیر
هر دوش تو شلوغی گرفم
شیرو رفم خونه مامانم روزا رو ازش گرفم هی بهش غذا دادیم هی داداشام میبردنش پارک باهاش بازی میکردن سرش گرم بود گرفه بود
شیر شبم خاستم همون موقع بگیرم ویروس گرف مریض شد
نشد دیگه کلاشبا فقط میخورد
دیگه هی شبا صبر زرد میزدم ی عالمه چسب میزدم قرمز میکردم ولی میخورد هی تلخ تلخ میکردم از دهنش میکشیدم ک تلخی تو دهنش باشه دیگه میدید تلخه نمیخورد
پستونکم داداشم اومد تهران هی باهاش بازی میکرد پستونکو قایم میکردم هی تا میخاس سرشو گرم میکردیم روزاشو کامل گرفم
دیگه خودش چن شب بدون پستونک از خستگی خابش برد شبشم ازش خود ب خود گرفه شد
خداروشکر خیلی راحت بود برام
خودش ک زیاد اذیت نشد منم همینطور
اما خیلی زمان طولانی ای طول کشید هر کدومش
شیر تقریبا ۴ ماه پستونک دو ماه

ولی بچه ای بود ک بی نهایت وابسته بود ینی پستونک از دهنش نمیفتاد
شیر هم همش میگف بده بخورم اصلا غذا نمیخورد شبا ی ساعت درست نمیزاشم بخابم

چه خوب
خداروشکر

خداروشکر اینکه کسیوداشتی من هیچکسوندارم کمک کنه شب بدون پستونکم خابیدولی نصفه شب غوغاکرد