Ooma
پرسش (1403/05/29):

ترس از اولین رابطه

سلام دوستان من اولین رابطمو میخوام با همسرم تجربه کنم خیلی استرس و ترس از درد و خونریزی دارم، نمیدونم چیکار کنم ، تجربه ای ندارم

خداروشکر. انشاالله ک خوشبخت باشین
برای همین زیاد با هم مرور نمی‌کنیم خاطرات خصوصا خاطرات دوستی یعنی یادم نمیاد اصلاً راجع بهش حرف زده باشیم
قربونتون برم انشالله همه جوونا با هم خوشبخت بشن
وقتی به گذشته برمی‌گردم حسرت‌های زیادی دارم ولی از تجربه‌اش مأیوس نیستم به این فکر می‌کنم که می‌تونست خیلی بدتر از این باشه
این تاپیک قرار بود کمک به من باشه شماهارو بردم تو گذشته و خاطراتتون😅😅 واسه خودمو یادم رفت
آخی آره واقعا دلمون سبک شد
منم رفتم به دوران عقد خودم و استرس هاش 😁
من برم جارو بکشم الان میام
😁😁
منم دخول کامل طول کشید چند ماهی الان یادم نمیاد چند ماه
یاخدا میگید واقعا میترسم😅
منم قبلش دکتر رفته بودم گفته بود ارتجاعی و نمیدونم چی
اگه من بودم طرف منو میکردو فرار میکرد میرفت🤣🤣🤣
برا منم ارتجاعی بود
ما چون تو عقد بودیم دیگه حتی بیخیال شده بودیم همون معاشقه اینا بود بعضی وقتا هم می‌خواستیم دخول واقعا نمیدونم چرا نمیشد 😑
اصن اون جلو انگار بتن بود 😆😆
😅😅
در نهایت چیکار کردین که تونستین😅
باید اول باانگشت میکرد ک راه باز میشد😅
ی روزی خیلی عادی بودیم معاشقه اصن اون روز تو فکر دخول نبودیم یهو شد 😄
به به😂😂
قبلا هم میخواست انجام بده نمیدونم واقعا مشکل از من بود یا چی نمیشد
🤣🤣
وای که من چه خاطراتی از دوران عقد دارم 😬
چند ماهی بعد اینکه دخول انجام شد ی تیکه از جلد کاندوم رو مامانم تو اتاق دیده بود 🫣 و تازه فهمیده بود که ما رابطه داشتیم فکر میکرد همینجوری شب ها پیش هم میخوابیم 😂تا چند روز باهام قهر بود 🥺
آخی عزیزم
ما عقد و عروسی یکیه، میخوایم بریم مسافرت باهم باشیم
🤣🤣🤣🤣🤣
منم ۴ سال و نیم بعد عقط رابطه کامل داشتم😂
😂😂😂
خب خداروشکر خیالم راحت شد. فک کردم فقط خودم بودم ک انقد طول کشیده😬
تا قبل از اون که زایمان داشته باشم هر وقت می‌خواستیم رابطه داشته باشیم انگار اولش یه چیزی اون تو گیر بود بعد وقتی که دخول انجام می‌شد انگار اون می‌رفت کنار یه همچین حالتی داشتم
ما عروسی مون اول خورد به مرگ فامیل نزدیک که جوون بود 😓بعدم به کرونا خوردیم آخر هم فقط لباس عروس و فیلمبرداری اینا با مهمون کم تو خونه مامان رفتیم خونه مون
بعد از اینکه زایمان کردم طبیعی بودم دیگه اون حسو نداشتم هیچ احساس گشادی و احساس تلق و تلوق داشتم
😂😂😂😂😂😂 حالا بزار زایمان داشته باشی همچین روت باز میشه تو ترس از تو می‌ترسه
نه بابا منم چون درس میخوندم و میدونستم تا درسم تموم نشه جشن نمیگیریم واسه همین صبر کردیم
خانوما یه سوال دوست دارین برگردین به کدوم مرحله از زندگیتون
من فعلا دوس دارم زودتر از این مرحله رد شم😂😂
شل کن فقط 😂😂😂😂😂
ولی از شوخی گذشته ترس خودش باعث میشه سخت بشه برات ولی بعد اولین رابطه تا چند روز رابطه نداشته باش حداقل ده روز من داشتم بعد چهار روز بازم خونریزی شدید داشتم دکتر گفت چون زخم بوده اینجوری شدی
عزیزم مبارک باشه. حتما ژل لوبریکانت استفاده کن و معاشقه زیاد داشته باشین
دوست ندارم برگردم
دوران عقدم خیلی بد بود
نمیدونم بقیه چطوری دوران عقد بهشون خوش میگذره🤕🤕🤕🤕
من ب خیلی دورانا دوس دارم برگردم.
دوران نوجوانی واسه اینکه یه سری از اشتباهامو دیگه تکرار نکنم.
دوران دوستی با همسرم اگه مث رمانا بود.
دوران عقدمون تا تصمیم اشتباهی ک گرفتیم و چند سال خودم و همسرم بخاطرش عذاب کشیدیم دیگه تکرار نشه.
دوران کرونا ک تو خونه قرنطینه بودیم .
اوایل عروسیمون ک از همون اول اقدام میکردم ب بارداری

این بود انشای من😅🙃
سلام، از ژل لوبریکنت استفاده کنید، معاشقه طولانی، قبلش داخل لگن آب گرم بشینید
از یکی دو هفته قبل حتما تمرین کگل رو انجام بدید، و اگر می‌ترسید و می‌خواهید کنترل دست خودتون باشه پوزیشن زن رو خیلی مناسبتره
وای عزیزم اصلا نگران نباش
اگر استرس نداشته باشید و خودتون رو منقبض نکنید خونریزی نخواهید داشت اگرم باشه خیلی خیلی کم
من از اول عقدمون شوهرم شانس نداشت 🤣🤣
از همون روز مراسم با این که قرص میخوردم که پریود نشم
پریود شدم اونم 10 روز
بعدش یه عالمه تدارک دیدم که بریم سفر و.... تو راه که میرفتیم پریود شدم 🤣🤣🤣
بعد همسرم دانشجو شهر دیگه بود 3 هفته 1 بار میومد
همون موقع من پریود میشدم 🤣🤣🤣🤣
ان الله مع صابرین
البته با همه این چیزا ما هم بندو تو عقد اب دادیم
البته ما کلا یه مراسم گرفتیم
عقد رو خیلی سنگین گرفتیم
لباس عروس و ماشین گل زده و
تالار و شام و همه ی چی
ولی 1 سال بعدش رفتیم خونه خودمون
سلام عزیزم مبارکت باشه اصلا نگران نباش اگه ژل بزنی اصلا اذیت نمیشی و وقتی معاشقه داری ناخودآگاه درد برات به لذت تبدیل میشه
با نگرانی یکی از قشنگ ترین شب و روزاتو خراب نکن
😍
من ماه های اول آشناییمون 😍
۷ سالگیم
مامانم هنوز زنده بود بچه بودم پاک بودم بیگناه... هرروز بابام موهامو شونه میزد و میبافت شباهم پیش بابام میخوابیدم دستشو تا صبح میگرفتم حس ارامش و امنیت کاش میشد به عقب برگشت و تو همون سن یه شب بعد اینکه بابام موهامو شونه زده بود و بافته بود و دستشو گرفته بودم بخوابم با صدای لالایی و قصه های مادرم خواب میرفتم و دیگه بیدار نمیشدم...۲۲ ساله حسرت میکشم فقط😔
الکی میگن به منم همینو گفته بودن ولی خیلی راحتتر از آنچه فکرمیکردم بود
واسه اولین بار زن نمیشه بیاد رو....
من اگه رو بودم عمرا میومدم پایین از ترس😅
نبابا
اولین بار بره زیر راحت تره😂😂
من خودم واژینیسموس بودم و وقتی بهم میگفتن از ترس منقبض میشدم و میگفتم اصلا نمیشه، ولی بعدا به این نتیجه رسیدم چون کنترل دست خود خانمه اتفاقا خیلی پوزیشن مطمئنی هست، هرجا احساس درد یا مشکلی باشه متوقف میکنی
😄اگر اطمینان نداشته باشه این پوزیشن خوبه چون کنترل دست خودشه
درد داره خیلی ....من ک عمرا بتونم...اما واسه بعدش ک کاملا همه چی اکی شد پیشنهاد خوبیه 😉
از ژل لوبریکانت بر پایه آب استفاده کن به من که خیلی کمک کرد و با اینکه می‌دونم ترسیدی اما فکر کنم لازمه اینو بگم چه شما الان رابطه داشتی باشی چه یک سال دیگه در نهایت مجبوری این راهو بری پس یکم درد و تحمل کن
ما صبحش داشتیم شب عروسی خیلی خسته بودیم
قبول دارم اصلا راه نداره من کنترل دست خودم نبود و خیلی مقاومت میکردم دست خودم بود که اصلا
منم خونریزی داشتم و تا سه هفته بعد موقع رابطه باز لک می‌دیدم
دیگه رفته براش دعا کنید😁😁
مهسا یبا ی خبری از خودت بهمون بده...ببینیم چی ی چیه
نه بابا نرفتم بیرون بودیم فداتون شم، هنوز وقتش نشده😅😅
گفتم از قبل ازتون مشاوره بگیرم که آروم باشم
آروم باش.چیزی نیس.
فقط دسته گل آب ندین
با بچه بیای بیرون😁😁
۱۲ شب به بعد بیاین تاپیکشو چک کنین😂😂
خونسرد باش😝😝
چرا درد فرق خاصی نداره
تمرین کگل خیلی مفیده
کنترل عضلات کف لگن افزایش پیدا میکنه و انقباض و سفت شدن ناخودآگاه از بین میره، با نفس عمیق و تمرین کگل همون لحظه میتونید کنترل عضلات رو داشته باشید و ریلکس باشید
زایمان ک نمیخاد کنه 😂😂
فقط خودتو شل کن رهاااا باش تو فکر نرو دردم نداره😂❤️
🤣🤣🤣👍🏻👍🏻
همینو به منم گفته بودن
تازه گفته بود کارت به دکتر و بیمارستان میرسه
ی قطره خون هم نیومد😂
تازه چقد استرس کشیدیم قبلش
رازش اینه کاملا اماده بشی و اروم پیش برید
واقعا😅
😂😂 چه دلت پر از خودت
عزیزم اسپند دود کن واسه دوقولوهات خیلی نمک دارن ماشاالله چشم بد دور ازشون
آره وقتی تجربش کردی میفهمی که یکی از بهترین شب های زندگیت میشه
من حاصرم ده سال از عمرمو بدم روز عروسی و شبش دوباره برام تکرار بشه اون حس های خوبی که داشتم اونموقع
مرسی فدات😋😘
وای چقدر دلم گرفت با این تاپیک
ان شالله خوشبخا بشین عزیزم
قدر این روزاتون بدون
😅 من که ی سال عقد بودم از اون ی سال چهارپنج ماه شهرستان بودم بعدشم که ی اخر هفته میرفتم خونه مادرشوهرم شام و ناهار میخوردم برمیگشتم
چقد ساده و بی ریا بودم من🫠🫠
بابا لامصب لااقل ی کاری بکن دلت خوش باشه
😂😂🤣🤣
سلام چقدر خاطرات جذاب و خوندنی بود
عروس خانم تبریک
فکر کنم الان دیگه تو فاز عملیات باشید خوش بگذره بهتون
😂
منم با این تاپیک رفتم ب گذشته

برای من مشهد رفتیم، یادم نمیره ایقد استرسشو داشتم، همسرم میخاس آرومم کنه رفت پفک و دوغ خرید گف بیا پفک بخوریم
از استرس هیچی از گلوم پایین نمیرفت😅
بین کار، الکی اشکام میومدن اونم اشک میریخت 😂
😂😂
برا ما عروسی تا ۳ صب کشید😐 رفتیم خونه خسته و داغون با اون موهای شنیون 🤣
نشد که بشه
موند برا بعد😑صبحم هر کی میدید میپرسید😬
دقیقا مثل من ،آخرش همش گریه.
خاطره خوبی نه برا من موند و نه شوهر م
😅😅🤣🤣😂😂🤭🤭🤭👏👏👏👏👏
الهی.
من تو خونه خودم شوهرم رو دق دادم
🤣🤣🤣🤣
😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣😅
کی گفته گناه داره ؟
اونی که تا دیروز نمیداد
دیدید داد
دیدید داد💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻
عزیزم حتما معاشقه طولانی داشته باش و حتما حتما ژل لوبریکانت استفاده کنید، من خودم نمیدونم پردم از چه نوعی بود دکترم رفتم برا گواهی بهم نگف ولی خودم چون استرس و ترس داشتم خودمو سفت میکردم لوبریکانتم استفاده نکردیم، رابطمون ک تموم شد همچین افتادم ب خونریزی و دلدرد شدید مگه دیگه تموم میشد، دو روز خونریزی شدید داشتم دیگه رفتم دکتر زنان یه قرص داد خوردم خونریزیم قط شد رفتم معاینه کرد گفت دیگه پرده باز شد😂😅
واااای چه تاپیک جالبی چقدر خندیدم و یاد خاطرات خودم افتادم
سال ۹۸ دی ماه آشناییمون بود فروردین ۹۹ نامزدی و یه صیغه محرمیت که مثلا برای آشنایی بیشتر بود ولی ما کلی خوش بودیم و چقدر یواشکی داشتیم بوس و بغل و...۳ خرداد اولین لب گرفتن تقریبا ۲ ساعت طول کشید اونم خونه مادرشوهر البته مادرشوهرم سرکار بود پدرشوهرم فوت شده برادرشوهرمم سرش توی بازی کامپیوتری خودش بود عقدمون مرداد۹۹ بود ۲ هفته بعدش اولین رابطه مون بود همسرم دوباره رفت تهران بعدش آمد مرخصی مامان و بابام صبح ها نبودن چون میرفتن اداره ماهم خیال راحت رابطه کامل داشتیم حتی خواب ظهر هم که خونه بودن ما رابطه کامل داشتیم گاهی شبها مامانم به بهانه گرما توی اتاق ما می‌خوابید ولی ما بازهم رابطه داشتیم زیر پتویی😉🤭😅کلا خیلی یواشکی ها خوش گذشت بهمون
جالب اینجاست که ما رسم خیلی سختی داریم که پارچه سفید هم مادرداماد میزاره داخل چمدون هم مادر عروس کلی همه نصیحتم میکردن شب عروسیم نمیدونستن که قبلا عروس شدم
فقط مامانم فهمید کلی دعوام کرد به خاله بزرگم گفت منم گفتم شرعا قانونا زنش بودم هیچ اشتباهی هم نکردم و... بعد مامانم دستگاه که قند خون میگیرن یواشکی داده بود بهم گفت امیر بگو دستش خونی کنه بزنه به دستمال سفید و... به شوهرم گفتم گفت هرکی هرچی بخواد خودم نمیدم به کسی هم ربطی نداره و خانوم خودمی و... شب عروسی هم تا صبح ۴ بار رابطه داشتیم با اینکه
خودم و همسرم مدام درحال گرم کردن مجلس بودیم و عروسی هم تا ۲ شب طول کشید بعدش مثلا شب حجله که بابای عروس اجازه میدن برن داخل اتاق همه که رفتن از همسرم خواستم موهام و لباسهام باز کنه رفتم یه دوش گرفتم لباس خواب مخصوص پوشیدم و یه رژلب و ریمل ساده که شد تا صبح ۴ بار رابطه
با اینکه قبلا هم رابطه داشتیم 😅😅
به به چه عالی‌‌
ما هم رفتیم به ۱۵ سال پیش و چه شبهایی که دل همسرم رو خون کردم...
ولی توروخدا راحت بگیرید و نمونه خاطره بد براتون
من تا دو سال هر دفعه چکاپ میرفتم میگفت هنوز کامل باز نشدی ،فقط فعلا چندتا سوراخ شده،معلوم نبود چی بود لامصب .
الانم بعد از پونزده سال هنوز بعد مدت تنگ میشم..الانم که دو ماه رابطه نداشتیم بخاطر بارداری و دو هفته هم از سقط م میگذره، خدا به دادم برسه،انگار باز شب اول زفاف میشه برام😂😂😂😅😅🤣🤣
چرا آخه؟
با اینکه الان دوتا بچه داریم ولی بازهم انگار هربار رابطه اولین رابطه است البته به گفته همسرم
ولی برای من واقعا اولین بار ها خیلی فرق میکرد با الان
برای همسرم باشه هرشب رابطه میخواد خودش میگه تقصیر خودته که انقدر جذابی برام و ناقلایی میکنی
یعنی گاهی جرات ندارم پشتم بهش باشه بخوابم میگه گل پشت و رو نداره جوووون تپه های ناقلایی خانومم و...
برای لبهام اسم گذاشته نقطه ضعف های امیر برای سینه هام اسم گذاشته بمب های انرژی امیر برای رون پاهام اسم گذاشته دشت‌های صاف و هموار امیر برای پشتمم اسم گذاشته تپه های ناقلایی امیر😅😅😅برای اونجام اسم نزاشته روش نشده گاهی میگه شکار گاه البته که خیلی رابطه باشه میگه خانوم دوباره شکارم کردی و...
بعد جالب اینجاست فقط هم من مقصرم و دلبری میکنم و... خودش هیچ کاری نمیکنه هیچ دستی نمیزنه که من ناقلایی نکنم یعنی از وقتی کنارش دراز میکشم شروع میکنه به دست زدنم تا به رابطه ختم بشه
گاهی شبها واقعا با دوتا بچه خسته ام الکی خودم میزنم به خواب ولی بازهم فایده نداره میگه جوووون تو بخواب من بازهم کارم میکنم😅😅🥴🥴
چقدر هم عااااالی خوبه که خوش بحال همسرجان😉😉😂😂😂
خیلی ناراحت شدم سقط داشتین انشاالله زود زود جاش براتون سبز بشه عزیزم
البته بهش حق میدم بخاطر شغلش از ۷ روز هفته ۴ شب سرکار ۳ شب خونه است😂
خب دیگه باید جبران مافات بکنه دیگه
امیرا کلا خطری ان🤣🤣
دوران بارداریت چطوری این امیرو مهارش کردی؟؟!😂😂
نمیدونم ولی اگر برگردم ب قبل دوست دارم همونجا تموم بشه ناشکر داشته های الانم نیستم ولی خب....
خوشبحالت پیر نمیشی تو با این امیر اقا😂😂😂❤️
سلام چیشد عروس نیومد
قربونت، الهی آمین
وااای شوهر منم همینه
یعنی میگ ب خودم باشه، هر ساعت هم کمه برام
بعضی شبا گولش میزنم میگم تا بچ بخابه، تا فلان بشه بعدش میرم میخابم
فرداش تلافی ایشو درمیاره😂
بچه ها دیشب نشد که بشه 🥺🥺
همسر منم امیرِ😅😅
بنده خدا همسرم گفت اشکال نداره هروقت خودت خواستی و فک کردی آماده ای آروم آروم انجامش میدیم
از ترس و استرس نذاشتم دیشب کاری کنه
وااااای نکن خواهشا.
هیچ ترسی نداره،نذار مثل ما خاطره بد براش بمونه.
ما پونزده سال پیش نه اینقدر اطلاعات داشتیم و نه اینهمه تکنولوژی در دسترس.
خواهشا زودتر تمومش کن با مدیریت و صبوری.
الهی که بهترین و شیرین ترین خاطره میشه براتون
چند سالته جسارتا؟
😭😭اعصابم خورد شده
چرا آخه؟بهترین اتفاق زندگیته سادات جان
البته این استرس‌ طبیعی هست و کاملا درکت میکنم ولی مدیریت کن
خب خوبه سنت و میتونی کنترل بر احساس داشته باشی راحت تر
چرا مهسا ها شوهرشون امیره؟
چرا واقعاااااا؟😅😅😅
قرارداد دارید😅
ماشینشونم ۲۰۶ هست😂😂😂😂
بخدا چیزی نیست
الکی سختش میکنی
سعی کن امروز تمومش کنی
هرچی بگذره برات سخت تر میشه فک میکنی چخبره
سادات چرا نزاشتی دخترررر ....
این همه مارو تو خماری گذاشتی ...امشب حتما بزا تموم بشه ...
بعد باید بیای ب تلافی این همه منتظر گذاشتمنمون مثل مهسا قشنگ تعریف کنی 😅😅😅😅
🤣🤣🤣👍🏻👍🏻
جالبه ک شوهر منم امیره...
کلا امیرا سیرمونی ندارن....همیشه خدا راستن
اما امیر من از وقتی باردارم ب طرز عجیبی جلو خودشو گرفته .... چونکه من از رابطه میترسم تو این مدت ...
تنها چیزی ک تونسته جلوشو بگیره بارداریمه وگرنه ب هیچ صراطی مستقیم نیست
والله از خواب تازه بیدار شدم ...نشستم تاپیک و باز کردم گفتم بینم مهسا چ کرد ....
دیدم هیچی ب هیچی
خدا رحمت کنه عزیزم.....
شوهر من ی اخلاق گندی ک داره اگه نزارم کارشو بکنه بیشور قهر میکنه...انقد بدم میاد از این اخلاقش
😂😂 بزار بچت بیاد اونموقع حال امیرتو میپرسم
از هرشب ی شب درمیون میشه ماهی دوسه بار تازه اگه زرنگ باشه😅
آخه مهساها هم خیلی شر و شیطونن
همون امیرا باید اینارو بگیره 😂😂😂
آره واقعا .... آدم خسته میشه ...مخصوصا ما ک بعد از چندین سال بچه دوم داره میاد
شماها اصلِ جنس هستین😁
بابا با پیشرفت زیاد تکنولوژی و سنت
دیگه ترسی نباید باشه،
بیشتر تشنه باشی باید 😂

اصلا بهش فکر نکن دختر،
شل کن بره😂
عین شوهر من🤨🤨🤨
عزیزم من که بهت گفتم چه الان انجام بدی چه یک سال دیگه بهر حال این راهی هست که باید رفت پس بهتره یه کوچولو تحمل کنی
ماشالله به شما
از ثانیه ب ثانیه اش فیض بردین ها😁
آره بخوان نگه دارن خوب از پسش برمیان😆
😂😂😂
سلام بده بره بابا من دوسال بعد عقدم دادم رفت اولش ترس داشتم ولی نه درد داشتم نه چیزی فقط شوهرم اولای عقدمون یواش یواش چیز میکرد یکم خون دیدم رو لباس زیرم بعد دیگه یروز گفت بیا کارو تموم کنم منم استرس داشتم اما وقتی کارمون کردیم نه دردی داشتم نه خونریزی اصلا تعجب کردم شل کنی بهتر میتونی کارتو بکنی
بقول گفتنی میگه شل کن لذت ببر😂
سلام عروس جان پیشاپیش خسته نباشید .
معجون و شیر موز فراموش نشود😊😉😁
من که رابطه داشتم یکس دوروز قبل پریودم بود. از بعد رابطه یه هفته خونریزی داشتم هیچ وقتم نفهمیدم واسه پرده بود یا پریود
مهسا جون فداتشم یاد خودمون افتادم.
اما با این تفاسیر فردای عروسی باید با ویلچر تردد میکردی چون کمر نمیمونه واسه ادم😂😂😂
من یه سری اینجور شدم چند ساعت بعدش بیرون بودم بابام سوار ماشین شد من پشت ماشین پام خود به خود پیچید افتادم .بابامم سوار شد تازه فهمید من نیستم😂😂😂
شماها که انقد فعاله شوهراتون،
ماشالا دوتا دوتا پسر دارین😁
میگن پسر تو اعماااااق میشه اخه🤣
اره دقیقا منم به همین فکر میکردم😂
🤣😅
مهساخانوم پیشاپیش مبارک
بهترین کار رفتن پیش مشاوره
شوهرتم خیلی آقابوده ک اصرار نکرده
پیش مشاور برو یا انلاین ی مشورت بگیر خیلی کمکت میکنه وگرنه همه میدونن ک باید شل کنی لذت ببری😶‍🌫️🤧
😂😂😂😂😂😂واقعا؟نمیدونستم
یا خدااااا 🤣🤣🤣😂😂😂
مهسا سادات کجاییییی؟
مو رو تو هوا گذاشت و رفت ....
🤣🤣🤣🤣
فک‌کنم دیگه به مرحله خوبش رسیده مارو فراموش کرد
هاااااا دیگه
سادات تا گزارش ندی ما این اعلانو خاموش نمیکنیم😁😁
وای این تاپیک هنوز فعاله چقدر پیرزن مجازی پشت حجله داشتیم 😂🤌
بقول مادر بزرگم دوماد شد برید خونه هاتون 😂
شد؟
🤣🤣
شما پشت پرده اش بودین از من می‌پرسین😂
دادی یا نه😐😬😂
ما هنوز پشت پرده ایم خبری نیس🤣🤣
🤣🤣🤣🤣
دیوونه شدیم از فکرو خیال😂
خوبه حالا همه ی دور رفتیما این مرحله رو...بازم انقدر مشتاقیم...
ولی خداییش این بحثا همیشه جالبه
خدانکشتتون 😅😅
😂😂😂تا دستمال قرمزو نبینیم ولکنت نیستیم
ظاهرا خودش اعلان رو خاموش کرده🤣🤣😂😂
دهنتون🤣🤣🤣
الان یکی باید خانم سادات رو از تو حجله بکشه بیرون
نه اول که میترسید نه الان که بزور هم نمیاد بیرون🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂😂😂. من فک میکنم رو کاره الان
😂😂😂😂
بتن هم بود تا الان پاشیده بود این که دیگه به پرده پوست پیازیه
سادات عزیزم تا برات تایپینگ نزدم و شرفت رو در خطر قرار ندادم بیا گزارش بده🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂
بنده خدا شاید کارداره
😅😅🤣🤣🤣😂😂😂
🤣🤣🤣🤣🤣
حالت خوبه
زندگی بر وفقه مراده؟
حالش خوبه که دیگه سرو سراغی ازش نیست.😅😅🤣🤣😂😂😂
ن این دوستمونو گفتم
دوست قدیمی اوماس
قربونت برم عزیز دلم شما خوبی بله یادمه از قدیمی‌های اوما بودیم
الهی شکر دیدگاهمونو که تغییر بدیم زندگیمونم زیر و رو میشه من دیگه خیلی وقته که به لطف خدای متعال روی روالم
شکرخدا خوبم
خب خداروشکر ان شاالله همیشه شاد باشی
😆😆😆وای دستت دردنکنه بی حال دراز کشیده بودم آنقدر خندیدم
قربونت برم عزیزم
فدای شوما
خب دیگه به علت غیبت چند روزه سادات عزیزم مجبورم تا فردا براش تایپینگ بزنم ،🥰🥰🥰🥰
فک کنم اوماشو پاک کرد دیگه 😅😁
شایدم هنوز رو کاره وقت نمیکنه بیاد 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
من ک خاموش میکنم میرم خدافس

سوالات مشابه