Ooma
پرسش (1403/04/15):

بچه ها به راهنماییتون نیاز دارم واقعا سردرگمم

سلام....بچه ها میدونین ک مامستاجریم از محلمون ک خانوادم هستن دورم...
بعد الان مادرشوهرم اینا همون محل جایی پیدا کردن که برن بشینن چون خودشون هم مستاجرن...خونه هه دو طبقس...
مادرشوهرم اینا میخوان طبقه پایین بشینن
ب ماهم میگن بیاین طبقه بالا رو اجاره کنین بشینین ک نزدیک خودمون باشین ‌...
الان من واقعا دو دلم موندم کار درستیه یا نه....و اینکه در رفت و امدمون هم اونطوری مشترکه ....
من اینو واقعا بهش واقفم ک دوری و دوستی
و هر چه ادم دور تر باشه بهتره..
واس همین دو دلم.....میشه بگین چیکار کنم
یعنی قبول نکنم ک بریم؟

و اینم هست که پسرم خیلی به مادرشوهرم اینا وابستس ... میترسم اگ بریم پسرم بخواد هی بهونه بگیره بخواد بره پایین خونه اوناا
یا اونا هی بخوان دخالت کنن و بیان بالا تا بچم صداش میاد و اینااااا.
نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یانه
دوری و دوستی
نرو
هرچی دورتر باشی احترامت بیشتره
دور باش دوست باش
بنظرم نری بهتره.
من کنارشونم خیلی هم کمک میکنن
غذا میفرسته
دخترمو نگه میداره
اما همش باید مرتب باشم هم خودم هم خونه چون هر آن ممکنه سر زده بیاد.
اشتباهه محضه
اگه بری
اصلا اصلا اصلا اصلا
اگه ب خودت احترام میزاری اصلا نرو
تربیت بچت ب مشکل میخوری
منم با این مساله ک بچت دو تربیتی میشه موافقم، ممکنه اونا لوسش کنن و تا تو بخوای مثلا ی تنبیه برای بچت بذاری ک کار بدشو تکرار نکته میدوه میره پایین پیش مامان بزرگش
تازه ب مسائل خصوصیتون هم راه پیدا میکنن اگر خدا نکرده با شوهرت بحثت سه پامیشع میره پایین میذاره دست مامانش
اگر نمی‌ذارن و اصرار کردن بگو دوس ندارم طبقه بالا باشم یا اون محله رو دوس نداری
من بامادر شوهرم همسایه روبه رو هستیم .میاد دخترمو میگیره همه کارامو میکنم حموم میرم حتی میرم خرید همه ایناخوبه .اما از طرفی آسایش ندارم همش جاش خونمونه.ده دقیقه تنهانمیشم
بعد زایمان روزهای سختی هست ، یه نفر کمک پیشت باشه خوبه ، اگه اخلاقشون هست کمک حالت باشن برو سال دیگه باز میتونی جابجا بشی
مطمئن باش هرچقدرم خوب باشن واقعا ارامش زندگیت مختل میشه اگه قبول کنی بری
اگه میخوای هرروز یه داستان داشته باشی حتما برو😑
حالا امشب بهم گفتن
در هامون جداس
کاری ب کار هم نداریم
و تاحالا ک دخالتی نداشتیم تو زندگیتونو از این حرفت
بستگی داره چطوره آدمی باشن ، خودت بهتر میشناسیشون که کمک حالت میشن یا مایه عذابت میشن. چون مطمئنن بچه دوم بیاد خیلی به کمک احتیاج پیدا میکنی
اصلا کار درستی نیست نرو
به نظر من برو بزار بعداز زایمون کمک حالت باشن ، نهایت تو که مستاجری سال آینده پاشو ، اونجارو که نمیخواین بخری.
اشتباه نکن
ب هیچ عنوان نرو
زندگی برای خودت جهنم میکنی.
ممکنه زن و شوهر یه کلمه حرفشون بشه
دخالت بزرگترا خیلی بده
زندگی نابود میکنه
بچش انقد کوچک نیس ک اذیت کنه. اذیت شدن بچه داری هم یه ده روز اول تا در ات خوب بشه بعد خودت ب کارت میرسی.
احساسی برخورد نکن عقلانی برخورد کن
سلام عزیزم منم با خانواده همسرم فوق العاده راحتم ولی هیچ وقت قبول نکردم برم طبقه بالاشون
هرچقدم خوب باشن گاهی وقتا میخای تو حاله خودت باشی ،یهو سرزده میان،یا دلت میخاد بری بیرون کسی متوجه نشه وکلا افسار زندگیت میفته دستشون، وحتی ممکنه تو تربیت بچه اتم تاثیر بزارن...
اگ بابت زایمانت سختته همون ده روز اول برو پیششون بعد برو خونه ی خودت ...
حتی اگ کاری ب کارتون نداشته باشن
باز بچه ات همش میره پایین یا اونا میان پیش بچت زندگی تو یه ساختمون یعنی رفت وامد زیاد ،هرروز حداقل چندبار پیش هم هستین،
اگ مشکلی نداری با این قضیه برو
میدونین چی تو فکرم بود ک گفتم دو دلم برم یا نه😂
من چون کلا ادم اینده نگری ام ،
دوست دارم حالا ک به قصد اجاره نشینیه برا یکسال هم ک شده برم امتحانی باهاشون تو ی ساختمون باشم
....من ک ندیدم کسی بگه من راضی بودم از اینکه با خانواده همسر تو یه ساختمون بودن....هیچ کس رضایت نداشته .....
ولی چون میگن ما دخالت نمیکنیم و ما کاری نداریم و ما فلانیم و بیساریم و از این حرفااا.... واس همین میخوام پروندشو اینطوری واس همیشه ببندم.
یه جورایی گربه دم حجله کشته بشه....
ک اگ ی روزی خونه خریدن و خواستن دو طبقه بگیرن و همه بخوان هی طعنه و کنایه بزنن ک چرا شما نرفتین باشون یه جا باشین ....
بعد بخواد اوضاع گل و بلبل باشه و بگن ببینین چ اشتباهی کردین شما نیمدینااااا
حرف برا گفتن داشته باشم ....
و دیگ هیچ حرفی نمونه ...
بتونیم با دلیل و مدرک قشنگ علت یکجا نرفتن رو ثابت کنیم....
ولی خب به نظرتون فکرم درسته یا نه بازم فایده نداره?
کلا از فکرش بیام بیرون

چون در اینده قراره همچین اتفاقی بیفته ک بخوان خونه بخرن دو طبقه
بخاطر حرف مردم زندگی نکن،فقط وفقط آرامش خودت مهمه
ببین خودت چطوری راحتی
نروو چون خودم هستم اینجوری
عزیزم تو خانواده شوهرتو بهتر از بقیه می‌شناسی
بقیه حالا از سر تجربه های بدی که داشتن با خانواده شوهر دارن میگن نه
همه که قرار نیست بد باشن
به این فکر کن که اگه خانواده خودتم بودن نمی‌رفتی؟؟
بعدشم اگه قرار بر دخالت باشه شما و شوهرت نباید اجازه بدین وقتی همون اول حد مرز رعایت کنین دیگه مشکلی نمی‌مونه
اگه اون موقع هم نخواستی بری به خودت و همسرت مربوطه ، ولی اگه اینکارو میکنی بخاطر همسرت که ازت نخواد بعدا خونه دو طبقه خریدن برین اونجا مطمئن باش وقتی خریدن حتما میخواد بره اونجا که اجاره نده
بازم به نظر من اگه اهل کمک هستن برو ، دو ماه اول بعد بچه دوم خیلی سخت میگذره کمک لازمت میشه
من می‌شینم با مادر شوهرم
اصلا خوب نیس
در تلاشم در بیام .هنوز که موفق نشدم
نرو عزیزم
من بیشتر جنبه دخالت تو تربیت تو ذهنم میاد. چونکه بچه تم میگی‌بهشون وابستس. البته اگه خوب باشه سبک تربیتشون خوبه. ولی در مجموع نری بهتره. من دخترخاله م رو دیدم که با وجود اینکه خونواده شوهرش عااااالی بودن ولی یه جاها بر به مشکل میخوردن. مسخواست تنها باشه واسه مادرشوهرش مهمون میومد مجبور میشد بره بالا چونکه توقع داشتن.
آخه ممکنه از نظر شما کاری دخالت باشه از نظر اونا نباشه اینجوری رو رابطه ت با خودشون و با همسرت هم اثر بد می‌ذاره هم تو روحیه و اعصاب خودت
از نظر همه روانشناس ها که من شنیدم ازشون این کار اشتباهه
من نشستم با دوتا طبقه این کارو نکن که بیچاره میشی
بعد مجبور شدم فرار کنم به یه شهر دیگ کلا
بعد مجبور شدم فرار کنم به یه شهر دیگ کلا
من باشم با سر میرم😁من مادرشوهرم خیلی خوبه خیلی خوب بچه هارو نگه میداره، الانم هفته ایی سه روز میاد پیشم میمونه کمکم میکنه، همش میگم کاش خونشون نزدیکم بود، البته من شاغلم

سوالات مشابه