Ooma
پرسش (1402/12/21):

سلام بیاین بگین شما تو این سینی چیزی میبینید؟

پسر من چندماهه لکنت زبان گرفته
(یک ماهه گفتار درمانی میبرمش)
به شدت ترسیده ولی نمیدونم از چی
حتی شبا هم از ترس نمیتونه خوب بخوابه
مدام چشمش به در و پنجره هستش.حتی میترسه تنها بره دستشویی یا از پذیرایی بره تو اتاق
امروز خوندم که اب و نمک دور سرش بچرخونم بریزم تو سینی که از قبل داغ شده عکس چیزی که ازش ترسیده توش میفته
من این کارو کردم
عکس و ببینید

سلام بیاین بگین شما تو این سینی چیزی میبینید؟
خیلی نمک ریختی هیچی معلوم نیست
نمیدونم چقد باید بریزم
فقط نوشته بود نسبت نمک به اب زیادتر باشه
اصلا چیزی معلوم نیس
خب بعد که فهمیدی از چی ترسیده چیکار میکنی؟؟
مادرشوهرم انجام میده یذره نمک میزنه ب قدری که فقط لکه ی آب میمونه رو ظرف
میگن ترس طرف اینجوری میریزه
عه پس دوباره انجام بدم همینجا عکس میدم
مثلا با این کار ترس ریخته میشه😅
بنظرت واقعیه؟
مادرشوهرت انجام میده تاثیر داره؟
فقط تمیز کردن گاز موند برام🤣
خیلی از قدیمی ها بااین روش ترس رو برمیدارن
خانواده شوهرم اعتقاد دارن
براش تخم مرغ بشکون .شاید نظر داره
سلام عزیزم قطعا از چیزی ترسیده پیگیر باش تا راه حلی پیدا کنی
الهی عزیزم همسن پسر منه باهاش صحبت کن تا بفهمی از چی ترسیده
چه جالبه بچه هامون همسنن🥰🥰🥰🥰
اره منم شنیدم بنظرم باید یکی که قشنگ بلده انجام بده
من سر در نمیارم
چجوری
اره خیلی هم ترسیده
اخه چیکار میتونم بکنم
حرف هاپو زیاد میزنه
یعنی از صداش وحشت میکنه
اره😀😀😀
اعتقاد دارین به این چیزا؟بشین باهاش صحبت کن ببین از چی ترسیده
نه🤭 ولی خودش خیلی اعتقاد داره
جایی نرفته که از سگ بترسه یا فیلمی دیده باشه؟شاید چیزی شبیه سگ دیده😢😢باید بهش حس امنیت بدی بگو من پیشتم هیچی نیس فقط با ملایمت باهاش رفتار کن
بچه ها واقعا موجودات وجود دارن قدیما الکی چیزی نمیگفتن قطعا هر راهیم که میگن با تجربه دارن میگن
سلام گلم ما هم تو شهرموندیه رسمی داریم اسمش تووه گرمکه (تابه) تو کوچه تابه بزرگ گرم میکنن نمیدونم چی روش میریزن کل همسایه ها هم هستن بعد بچه رو از روش چند مرتبه رد میکنن دیگه ترسه از بین میره .عزیزم انشالله بچتون زودی ترسش بریزه .منم چیزی ندیدم تو سینیتون
اره اعتقاد دارم
خیلی باهاش صحبت میکنم چیز خاصی نمیگه
چرا سگ دیده
خیلی باهاش صحبت میکنم همه جوره
اصلا فایده نداره
شب بهش میگم حالا بخوابیم
میگه نه نخوابیم من میترسم
بیدار بمونیم
همش چشمش دور خونه میچرخه
یچیز میبینم شبیه اسپرمه 😐
اصلا اعتقادی به این چیزا ندارم ❤️
الهی عزیزم چقدر ترسیده موقعت خواب واسش کارتن بزار چشماش خسته میشه می‌خوابه باید تحمل کنی تا. حل بشه دیگه
من نیمرخ صورت ی زن میبینم
نگاه نمیکنه کارتون
کجا
سحر هلما بچه بود ترسیده بود
نه ماهش بود
من خودم اعتقاد ندارم خالم هی اصرار بیا بانمک ترسشو برداریم
منم گفتم بزا دلش خوش باشه😶‍🌫️😂
گفت باید دم غروب آفتاب باشه
بچه هم نگاه تابه کنه
واسه هلما واضح عکس ماهی افتاد
من خندیدم یهو دیدم شوهرم شوک نگاه میکنه
گویا شوهرم عصرمیبره بیرون هر روز از دم مرغ فروشی ردش میکرده ماهیای زنده رو نشونش میداده
هلماهم ترسش ریخت از اون شب ب بعد
ولی من نمیتونم اعتقاد داشته باشم هنوزم😐😂
سلام بیاین بگین شما تو این سینی چیزی میبینید؟
چه جالب
تو نی نی سایتم خیلی گفتن انجام دادن ترس بچشون ریخته
والا من انقد اشفته و نگران و خستم
الان به هر دری میزنم فقط خوب بشه
حس میکنم لکنتشم بخاطر ترسیدنه
سلام بیاین بگین شما تو این سینی چیزی میبینید؟
متوجه نمیشم کجاشه اصن
وسط هم بینی ببین شبیه کیه
نشون دادم بهت حالت نیمرخ
😑😑
😂😂دقیق بشی خودتم میبینی
سلام سحر‌
وقتی خودش میگه هاپو،حتما از همین ترسیده دیگه
😅😂😂😂
تواین سینی هم یک کیلو نمک ریختی،چیزی دیده نمیشه🧐
اره ینظر منم نمکش زیاد
خیلی کم بریز نمکو
از وقتی رفتین تو اون خونه اینجور شده؟
خونتونو عوض کنین،شاید از اون خونه میترسه
سلام نمیدونم والا خودمم موندم
بلد نبودم
اره لکنتشم از همینجا شروع شد
سحر میخوای من از خالم بپرسم؟
خیلی لطف میکنی اگه این کارو برام انجام بدی
ی آیدی بده همونجا با ویس بگم
دوستم بچش همینطور شد،از خونشون میترسید
می‌گفت همش در و دیوار نگا می‌کنه و از اتاقا میترسه،لکنت گرفته بود اونم.
خونشو عوض کرد
روبیکا داری؟
Sahar_es09
تل یا ایتا نداری؟
نه
واتساپ و اینستا دارم 😀
parisahasanzade1
اینستامه
الان درخواست میدم
من همچین چیزی رو فقط تو اوما دیدم و شنیدم
ولی الان توش ی نیم رخ پیدا کردم 😂
من همچین چیزی رو فقط تو اوما دیدم و شنیدم ولی الان توش ی نیم رخ پیدا کردم 😂
سلاام.من سگ میبینم
منم همینو دیدم😂
چ قیافه زشتیم داره
سلام بیاین بگین شما تو این سینی چیزی میبینید؟
خیلی تلاش کردم اینو دیدم
خیلی تلاش کردم اینو دیدم
این بغلش یدونه دیگه گوش داره شبیه خرگوشه
😑
خرگوشه یا اردک ؟
کلاغ یا خرگوش😂
سلام 
من الان تایپینگو دیدم 
خیلی اعتقادی ندارم 
ولی این قسمت که خط کشیدم شبیه نیم رخ یه خانمه چشماشو بسته
سلام من الان تایپینگو دیدم خیلی اعتقادی ندارم ولی این قسمت که خط کشیدم شبیه نیم رخ یه خانمه چشماشو بسته
الان یعنی پسر من از همه اینا ترسیده؟😃
چیکارشون کنم
سلام عزیزم 🌱 بنظرم از درمانگر کودک کمک بگیر.
عزیزم میگن بچه تا ۲ سال جن و پری و ارواح رو میتونه ببینه. ببین توی خونه قرآن با صدای بلند بخون یا صدای قرآن بزار . که اگر چیزی میبینه بره . من خودم تا ۴_۵ سالگی یک سایه سیاه میدیدم که با شدت داخل خونمون حرکت میکرد
😢😢😢😢🥰
اره باید با یه روانشناس کودک صحبت کنم
چی بگم والا
همین کارو میکنم
اینو با روش خاله پریسا انجام دادم
باز چیز واضحی نبود😀
اینو با روش خاله پریسا انجام دادم باز چیز واضحی نبود😀
عزیزم هم نظر اونو گرفته هم عکس گربه افتاده تو هم اونجاهایی که آبی خط کشیدم
عزیزم هم نظر اونو گرفته هم عکس گربه افتاده تو هم اونجاهایی که آبی خط کشیدم
سحر من از زلزله به شدت ترسیده بودم اصلا آروم قرار نداشتم گفتن یه خانومی ترسو برمیداره زنگ زدم گفت یه شب نمک بزار زیر سرت فرداش نمکچ با خودت بیار رفتم نشوندم زیر طاق در چادر انداخت رو سرم بعد ماهیتابه رو داغ داغ کرده بود نمکو با اب قاطی کرد بالا سرم ریخت رو ماهیتابه باهمون ترسم ریخت بعد میگن شکل چیزی که میوفته با موم واضح تره
دخترم شبا یهو تو‌خواب گریه میکرد اونم گقتن ترسیده بردم گفت یه جاده دراز افتاده از اون ترسیده ولی بیشتر چشم نظر داره ، یه هفته قبلش یه مسافرت یه روزه رفته بودیم بعد او‌ن خیلی آروم شد خداروشکر
اصل نمک ریختن همین زیر سر گذاشتنه
عزیزم یه کار دیگه هم میتونی بکنی ما تو شهرمون انجام میدیم و تاثیر داره پیار بیار یه کوچولو بمال به الت تناسلی بعد دست و پاهاش پیشونیش و جلوی بینیش فقط یه کوچولو زیاد نه بعد بذار زیر سرش به هیچ عنوان بوسش نکنید تا ادرار یا مدفوع میکنه ولی وم غروب این کارو بکن حالا وقتشه مثلا
من هاپو دیدم😂
توکه به این چیزا اعتقاد داری خب لااقل بچه رو ببر پیش یه دعانویس
آره بعد روز خاصی هم داره یادم نیس فک کنم شنبه وچهارشنبه بود گفت یکی از این روزا بیا
دخترمم یهو تو خواب گریه میکرد اونم بردم گفت یه جاده دراز افتاده ولی بیشتر چشم نظر داره یه هفته قبلش مسافرت زفته بودیم بعد اونم خداروشکر خوب شد
سلام سحر خوبی
من دخترم کوچیک بود خیلی گریه میکرد وحشتناک یعنی شبا از خاب پا میشد جیغ گریه گفتن چشم خورده یه خورده خاک کربلا و یه دعا قرانی داد گذاشتیم زیر سر دخترم خوب خوب شد همون شب بخدا گفتن چشمی که چشمش زده خیلی سنگین بوده بعد از اون دخترم خوب شد

من دخترمم وقتی میبینم از یه چیزی ترسیده همیشه یه ظرف دارم توش کندر و اسپند و برگ بود زاج هست دور سر دخترم میگردونم میندازم تو اتیش اروم میشه

نمیدونم این چیزا چقد حقیقت داره ولی بعضی وقتا جوابع
این سه گربس که پشتش به ماس سرشو به سمت ما گرفته حالا شایدم سگه که بچه میگه هاپو
نمیدونم بعد اینکه انجام دادم باز میترسه
الان میخواست بره تو اتاق اسباب بازی برداره
گفت تو برو من نمیرم تو اتاق هاپو هست
پرس ک جو کردم یه خانومی اطرافمون هست
قراره ببرمش پیشش گفت یا شنبه برم یا چهارشنبه
دیر دیدم
حالا اینم فردا امتحان میکنم
خاک کربلا از کجا بیارم
اصن خیلی داغونما
نمیدونم چیکار کنم براش
اره یکم شبیه
سحر اصن دکتر بردیش بخاطر این قضیه؟
من به عقاید و نظرات همه ادما احترام میذارم...اما سحر جون ما داریم میریم سال ۱۴۰۳....فک نمیکنی نمک و این چیزا واقعا برای ترس بچه چکار میتونه بکنه؟
با گفتار درمانگرش صحبت کردم گفت طبیعیه و بچه ها تو این سن خیال پردازی میکنن
مگه میشه اخه
دیگه از قدیم بوده
من واقعا الان تو شرایطی ام که اگه لازم باشه انجام میدم این چیزارو
ضرری که نداره
حداقلش اینه امتحانش کردم
حالا فردا با یه روانشناسم صحبت میکنم ببینم چی میگه
سحر جان پسر خواهر شوهر منم همین پسر شما که بود خیلی یهویی ترسو شد به قول شما داخل اتاق نمی‌رفت می‌گفت میترسم آقا اونجاس.خونشون که عوض کردن خوب شد
مشکل من لکنتش هم هست
از وقتی اومدیم تو این خونه لکنت گرفت
تازه اومدیم اینجا
نمیشه از اینجا بریم
به دیوار سفید نگاه میکنه میپرسه اون چیه اونجاست؟
به سقف شاره میکنه میگه ببین هاپو اونجاس
ما دو سال تو ی خونه بودیم اولش خوب بودولی بعد ۳ ۴ ماه اینقد میترسیدم حتی تو اتاق خودم تنها نمیرفتم شبا با صدا بلند گریه میکردم شوهرم مسخرم میکرد تا فهمیدم خواهر شوهرمم میگ حس میکنم شبا یکی میاد پیشم همه مسخرمون میکردن ولی وضعم واقعا داغون بود فقط هم تو همون اتاق خودمون میترسیدم برم
رفتیم مشهد زیارت یکم اروم شدم ولی کامل ن تا اینکه خونمون عوض کردیم خوب شدم
قبل حاملگیم بود یعنی با وحشت میپریدم از خواب ب شوهرم میگفتم تو بیدار بمون چراغ روشن کن
اشکال نداره میتونی حال‌حالام امتحان کنی
من عکس گربه دیدم همون خالیه سمت چپ مثل کله گربه اس
ببین قشنگ گوش و چشم و دماغ داره
ببین قشنگ گوش و چشم و دماغ داره
عکس چیزی مثل سگ افتاده
به نظر من بچه ات خیلی مهمتره یه بهانه درست کن جابه جا شو خواهر شوهر منم ۱ماه بود خونه جدید اومده بود بچه اش اذیت میشد
تازه یه شب می‌گفت یه چیزی رفته به خوابش می‌خواسته پسرشو از بالا پرت کنه پایین خواهر شوهرم گریه که عماد کوچیکه نکن اونم گفته بهش باید از اینجا بری اینو من واقعا شاهدش بودم متاسفانه من خودم مثل چی از این چیزا وحشت دارم
خب بچه از ترس لکنت گرفته الهی بمیرم
یا خدا
مو ب تنم سیخ شد
بگردم حتما یه ربطی به خونتون داره 😑
سارا قلبم ریخت یهو شبیه فیلم ترسناکا شد
اره واقعا ترسناکه من خودم بعد اون جریان دیگه می ترسیدم خونشون برم نرفتم تا جابه جا شدن
منم اینجا اینجوری میشم
یبارم خواب از ما بهترون دیدم
انقد که اذیتم کردن وقتی بیدار شدم همه ی بدنم درد میکرد تا دو روز
شوهرم تازه از خونه رفته بود بیرون که بره جاده
بهش گفتم برگشت اوم خونه
اره نازنین واقعا آدم تا برا اطرافیان یا خودش پیش نیاد باور نمیکنه .
خیلی میترسم اینجوری میگی
امشب تنهام هستم
خب دختر خوب معطل چه هستی جمع کن فرار کن خونه براتون مناسب نیست
ببخشید 😢😢😢ندونستم خودم تا صبح اینجا باهات چت میکنم نترس تو مادری باید قوی باشی
برگام ریخته. از این چیزا تعریف نکنین توروخدا🥴
شوهرم قبول نمیکنه
از اسباب کشی متنفره
من که از خداما
ه
من خودم یادآوری شد واسم ترسیدم چسبیدم به ۲تا پسرام🤣🤣🤣🤣منتظرم همسرم بیاد خونه 😁😁😁
بگو بنده خدا باید خدای نکرده اتفاق بدی بیوفته ۲روزه جمع میشه می‌ره ولی خیالت دیگه راحته
اره میدونم😔
😀😀😀
حالا سعیمو میکنم ببینم چی میشه
بگرد اول خونه پیدا کن بعد ۴نفر کمکی بگیر جابه جا شو واقعا شوخی نیست اصلا😢
شوهرم قبول کنه من از خدامه
ولی میدونم قبول نمیکنه
به این چیزا اعتقاد نداره
آقا من یه مدت شوهرمو سرکار گذاشته بودم. بدبخت باورش شده بود خونمون یچیزی داره
مثلا کارت پولشو گم می کرد ده بار شلوارشو میگشت. بعد من زیر مبل که پیدا میکردم میبردم میزاشتم تو جیب همون شلواره.
بنده خدا وقتی دست میکرد تو جیبش کارت در میاورد رنگش میشد عین گچ‌
خلاصه هرجا می نشست میگفت خونمون جن داره
دیگه نمی دونست جن اون خونه منم
خونتون عوض کنین خیلی بهتره
🤣🤣🤣
عزیزم خواهر منم این طوری بود
شبا جیغ میزداا
و سمت دیوار میگفت تقصیر ایناست
این دستش کثیفه
و گریه هااا
وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِیفاً(نساء28)

الآنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنکُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمْ ضَعْفاً(انفال66)

لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ ط فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ

اللّهُ لاَإِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ(توبه 128)

أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ لا. مِن دُونِهِ فَکِیدُونِی جَمیعاً ثُمَّ لاَ تُنْظِرُونِ طإِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُم مَا

مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذُ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى‏ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ط فَإِن تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُم مَا أُرْسِلْتُ بِهِإِلَیْکُمْ وَیَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیْرَکُمْ وَلاَ تَضُرُّونَهُ شَیْئاً إِنَّ رَبِّی عَلَى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَفِیظٌ(هود57)
وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِیفاً(نساء28)

الآنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنکُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمْ ضَعْفاً(انفال66)

لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ ط فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ

اللّهُ لاَإِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ(توبه 128)

أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّی بَرِی‏ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ لا. مِن دُونِهِ فَکِیدُونِی جَمیعاً ثُمَّ لاَ تُنْظِرُونِ طإِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُم مَا

مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذُ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى‏ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ط فَإِن تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُم مَا أُرْسِلْتُ بِهِإِلَیْکُمْ وَیَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیْرَکُمْ وَلاَ تَضُرُّونَهُ شَیْئاً إِنَّ رَبِّی عَلَى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَفِیظٌ(هود57)
خواهر من تو پارک یه دعوای وحشتناک دیده بود
بعدش اینطوری شده بود

این دعایی ک فرستادم رو بابام پرینت گرفت انداختیم گردنش
درست شد

چیز بدی ام نیست قرانه
عزیزم کاری ندارم به این چیزا و اعتقادات بقیه
ولی با این چیزا خودتو گول نزن
وقتی بچه ایی لکنت میگیره دیگه بدون چقد اون ترس بهش اسیب زده و باید ببریش پیش روان درمانگر کودک
که با بازی درمانی و یه سری تکنیک که دارن درمان بشه
وگرنه این چیزا فایده نداره خود دانی
سحر اونم باباشه ،مطمعنم اونم غصه میخوره میبینه هیراد اینجور شده،بهش بگو از وقتی اومدیم اینجا اینجوری شده و فکر می‌کنی بخاطر این خونس
یکم رو مخش کار کن،یکم گریه هم قاطی حرفات کن
خودش بفکر جابجایی میفته
دوستمون کاملا درست میگه
نمیدونستم لکنت هم داره بچتون
لکنت رو نه دعا خوب میکنه ن نمک
فکر کردم فقط ترسیده

دعای قرانی کلا خوبه دور بچه باشه ک چیزی نیاد دورش
شما درمانگر هم باید بری
سلام عزیزم به نظر من عکس یه سگ هست
من موش دیدم.
من موش دیدم.
یعنی اینکار ردخور نداره ماهرموقع خودمون با بچه ها میترسن همینکارو انجام میدیم یعنی ایمان داریم واقعا درسته
دختر خواهرم یک ماه بود چهار سالشه یعنی اب ب دستش میخورد یعنی جیغ میزدا حموم اصلا نمیرفت یعنی غز ترس اینکه بره دسشویی جیش کنه مامانش بشوره جیش میکرد شلوارش یعنی اینطوری بگم تو یکماه یبارم حموم نرقت حموم ک هیجی توشلوغرش جیش میکرد با خواهرم اب و نمک درست کردیم یعنی شاید باور نکنید بهدا همون شبش خواهرم برد حموم یعنی هیجی نگفت اصلا ن گریه ای ن چیزی با رضایت خودشم خواهرم برد
دوباره ی خواهرزاده دیگ هم دارم اونم ی مدت لکنت زیان گرفت یعنی ی کلمه رو اولشو ده بار میگفت بعد کامل میگفت ماهم نمیدونستیم همسایمون اومد گفت این بجه ترسیده اینطوری حرف میزنه جرا کاری نمیکنید بعد خودش اومد اینو درست کرد دیگ ماهم ازاون یاد گرفتیم بخدا لکنت بچه همونجا موند

سوالات مشابه