Ooma
پرسش (1402/11/21):

من ساکشن کردم اما خونریزی ندارم

سلام من امروز صبح سقط هشت هفته داشتم به روش ساکشن دستی
کل کار پنج دقیقه هم طول نکشید و گفت تمومه
الان من حتی لک بینی هم ندارم ممکنه سقط نشده باشه؟
گفت ممکنه الان خونریزی کنی یا لک بینی داشته باشی اما خونریزی پریودی چهارپنج روز دیگه س
من زیر دلم دردپریودی دارم ولی هیچ لکی ندیدم و احساس فشار زیر شکم رو دارم این طبیعیه؟
ممکنه به روش ساکشن بازم جنین زنده بمونه؟
چندروز دیگه من سونو بدم؟خودش گفت ۲۰ روز دیگه ولی من خیلی نگرانم دیر نشه عفونت کنم

داروهم ۶ تا آمپول جنتامایسین داده هر ۱۲ ساعت یکی
سفالکسین و مترونیدازول
برای دردهم ژلوفن
خب به دکترت بگو برو سونو بده
اقا چی شد ک تونسی سقط کنی؟ قانونی بود؟ یادمه دکترت گفته بود میتونی بارداریتو ادامه بدی
خب در اولین فرصت برو سونو بده من فردای سقطم سونو دادم
برو ببین در چ وضعیتی
گفتن بارداریت خطرناکه ولی نامه سقط قانونی براش نمیدن
غیرقانونی انجام دادم
سقط طبیعی یا با قرص و...
دکتر گفت ۲۰ روز دیگه نمیدونم چرااینقد دیر
ساکشن اصن طولی نمیکشه منم ساکشن کردم پنج دقیقه هم نشد وقتیم تموم دیگه نه دردی نه خونریزی هیچی نداشتم
یه هفته بعدشم پریود شدم و تمام
ساکشن دیگه کلا رحم و پاکسازی میکنه دیگه جنین و همه چیزارو در میاره دیگه بعدش چیزی نیس که خونریزی داشته باشی
بهترین روش سقط همین ساکشنه، هیچی بقایا هم نمیمونه
دکتر انجام داد؟ چقد شد؟
سقط با قرص
ماماتومطب البته مامای باسابقه
۴وپونصد گرفت
پس طبیعیه اخه حتی لک هم نداشتم اولش یکم دردزیر دل داشتم اونم قطع شد
شما هم زنده بود؟یا خودش قلبش ایست کرده بود؟بعدش حس پوچی و بغض نداشتی؟من حال روحیم خیلی بده نمیدونم چیکار کنم دلم میخواد بمیرم
اره عزیزم طبیعیه بعدش خوب با یه موادی رحم و تمیز میشورن دیگه خونی نمیمونه
نه قلب نداشت ولی دفع نمیشد پنج هفته بود
چرا حالم خیلی بد بود هنوزم وقتی یادش میوفتم ناراحت میشم حق دارید هرچی باشه تو وجودتون بوده
سلام نازنینم
بهتر است دوشنبه سونوگرافی بدهید اطلاعات دقیق تری نسبت به شرایط شما داشته باشیم بدون سونوگرافی نمیتوان نظری داد
چشم دکترجان من میرم حتما ممکنه اصلا جنین رو بیرون نیاورده باشه؟آخه خیلی کوتاه بود با سرنگ بزرگ تخلیه میکرد و لوله باریک متصل
کاش منم قلب نداشت از این میسوزم زنده بود دلم مرگ میخواد فقط
من نمیخواستم برم صبح پشیمون شدم همسرم اونقد گفت و اعصاب خوردی کرد رفتم الانم اصلا دوست ندارم نگاش کنم حال روحیم خیلی داغونه
کاریه که کردی و تموم شده بهش فکر نکن تا سخت تر برات نگزره
عزیزم غصه خوردن و فکر بهش فقط مغزتو مختوش میکنه و اذیت روحی و روانی میشی سعی کن فکر کنی.چنین اتفاقی نیوفتاده بهش فکر نکن چه میشه کرد این اتفاق الان افتاده و سرزنش کردن و خودتو شوهرت هیچی که درست نمیگه بدترم میکنه
خیلی حالم بده یهو گریم میگیره دیشب وسط شب پاشدم از خواب زار زار گریه کردم مث دیوونه ها دست خودم نیست افسردگی گرفتم فکر میکنم بچمو زنده زنده کشتم داره روانیم میکنه همش میگم چرا جلوی شوهرم واینسادم چرا دعوا نکردم چرا کوتاه اومدم
بخدا گفتم زندگیمون میشه دعوا و... به خاطر دوتابچه هام کوتاه اومدم اینا نیفتن توی دعوا و غم و غصه
اما الان بدترشده فقط گریه میکنم لبخندم نمیتونم بزنم کلا انگار روحم مرده
حالتو درک میکنم ولی سعی کن کنارش بزاری
خیلی سخته اما به این فکر کن اگه بزرگ میشد و هفت ماهه و رحمت توان نگهداریش و نداشت و بچه اون موقعه سقط میشد و خودتم یه مشکلی برات پیش میومد چی؟
یکم بگزره بهتر میشی انشاللع
انشااله فقط خداکمکم کنه
چشم هاتون بی بلا جانم بعید است ولی سونوگرافی باید حتما انجام دهید
عزیزم حق‌ داری
هورمونات الان تو پایینترین حالت ممکنه
تو برا سلامتی خودت و رسیدگی بهتر ب دوتا بچه ای ک داری اینکارو کردی
اگه احساس میکنی خیلی حالت بده یه روانشناس یا مشاور برو حتما.
الانم وقت خوبی برا سرزنش کردن خودت یا شوهرت نیس
اتفاقی بوده ک افتاده، هردوتونم توش شریک بودین، هیشکی مقصر نیس
حالت چطوره عزیزم؟خوبی؟بهتری؟
حال و روز بدنی خداروشکر درد و... ندارم هنوزم نه لک دارم نه خونریزی
اما روحی داغونم همش گریه میکنم دق میکنم آخرش بخدا
نمیتونم بخوابم همینکه چشمام روهم میره فکربیدارم میکنه همینجوری هق هق گریه میکنم
خدا کمکم کنه هیچ جوره خودمو نمیبخشم حتی اگه خداببخشه خیلی دلم پره خیلی پشیمونم

کاریه که کردین عزیزم دیگه بهش فکرنکن تو این کارو بخاطر دخترات کردی که خدای نکرده اذیت نشن با مشکلات و دردای بیشتر تو توی شیش هفت ماهگی
الانم ب همونا فکرکن...مادر همینه گاهی باید از پاره ی تن دیگه ت بگذری بخاطر اون دسته گلایی که تو خونه داری توهم همینکارو کردی.
از روی دلخوشی و بی دلیل که نکردی الان پشیمونی
سعی کن روزتو ی جوری پرکنی تا ب این چیزا فکرنکنی
اگه قرار باشه با گریه دق کنی که همون میذاشتی ب مشکل بخوری و دردبکشی که بهترت بود.
خدا کمکت کنه عزیزم💜
ممنونم عزیزم از دلداریت خودم میخوام همینجوری فکر کنم به خودم همینو هزاربار میگم اما میگم کدوم مادره بچه خودشو زنده زنده ازبین ببره الهی بمیرم براش خیلی بد کردم باید ازجونم براش میزاشتم باید یکم دردو سختی تحمل میکردم باید شانسمو امتحان میکردم شاید به جای بد نمیکشید
نمیدونم هزارجور فکر میاد به سرم هیچ جوره نمیتونم برای انجامش خودمو قانع کنم
همش میگم بچمو نتونستم ببینم چه شکلی بود چطوری بود وای خداکنه هیشکی اینجوری حالی براش پیش نیاد خیلی برای کارم پشیمونم اما پشیمونی فایده نداره
ب این فک کن که نمیتونستی بخاطر بچه هات رو سلامتیت ریسک کنی
باقیشم از خدابخواه بهت ارامش بده

سوالات مشابه