Ooma
پرسش (1402/08/17):

باقی مانده بعد زایمان

سلام مامانا شبتون بخیر امشب دلم میخواد این قدر گریه کنم که شاید بلکه آروم بشم منتها چون خونه مامانمم هستم خودداری میکنم بعد زایمان سخت بچه زردی آورد خیلی رعایت کرد همش سردی خوردم تا بچم زردیش بره به هفته نکشید تب لرز کردم رفتم دکتر گفت آبسه سینه داری قرص دارو خوردم یه هفته بهتر شد از دوباره مثل قبل شد و هنوزم هست خونریزمم قطع نشده رفتم سونو گفت بقا داری واقعا دیگه نمیکشم که بخوام از درد بقا دفع کنم چیکار کنم چرا این قدر بلا سرم میاد

زایمانه با دردسراش
بقایا مگه درنمیارن
من خودم یادمه ببخشید ولی اسهال داشتم تا س ماهگی
بعد اونم افتادن ناخونم
خیلی چیزای دیگه
سعی کن خودتو تقویت کنی
عزیزم الحمدلله ک بچت رفلاکس و کولیک نداره
من شبا تا صبح بیدارم و بچم گریه میکنه..
منم کلافه میشم گریم میگیره
ولی خب در کل حق داری
بعد زایمان ادم افسرده میشه تاحدی
چطوری هر روز یه مشکل دارم
رفلاکس و کولیک شدید داره خیلی مقاومت میکنم گریه نکنم اما امروز که بهم گفت بقا داری از در سونو همینجور اشک ریختم تا دم خونه
همه اینطورن حالاهرکسی ب ی نحوی
درسته
ولی وقتی زن باردار میشه بدنش خیلی تغییر می‌کنه مخصوصا بعده زایمان و شیردهی که خیلی باید تقویت کرد...
من فک میکردم جنس دندونام خوبه چون قبل بارداری ام مکمل مولتی ویتامین و کلسیم مصرف میکردم و تا ب الان دندون درد نگرفته بودم دندونامم آنچنان خراب و پوسیده نبود
دیشب نخ دندون کشیدم دندونم پودر شد اومد
از دیشب تا الان دارم دندون درد میکشم داغون شدم 😢
ولی تا جاییکه که می‌دونم سردی زیاد خوب نیست شما که تازه زایمان کردی بخوری...
کاچی و مغزیجات و این چیزایی که مقویه باید میخوردی عزیزم
بدنت نابود میشه خیلی باید ب خودت برسی
خوبی عزیزم نی نی جون چطوره؟
کسی نیست کمکت باشه ؟؟؟
منم تو زایمان اصلا دندون درد نداشتم.دندونام یکی دو تاش ی ذره خراب بودن اصلا بیشتر نکرد.تو شیردهی اونقدر ضعیف شدم دندونام یکی پشت سر یکی دیگ خراب شدن.ی دندون سالم برام نموند .شیردهی از بارداری هم سختره
اره می‌دونم شیردهی که خیلی سخت تره
بچه شیربدم هیچی ازم نمیمونه همینجوریشم خیلی کم جون و ضعیفم...😔💔
اوف بگردمت عزیزم همه بعدزایمان هزاردرد میگیرن خواستم بگم تنهانیستی بازدم خانوادت گرم که کنارت هستن من ک بادرد هام تنهابودم
غصه نخور گلم کاملاً درکت می کنم
بعد از زایمان تا مدت ها دردهای عجیب غریب سراغت میاد
خودتو تقویت کن و صبوری کن تا بگذره
من ی سمت کمرم،زیر سوتینم از شیردهی همچنان درد می کنه با وجود دو سال گذشتن
ام آر آی هم دادم گفت هیچی نیست
گاهی وقتا از درد زیاد گریه ام می گیره و بادکش می کنم تا بتونم بخوابم
تحمل باید کرد چاره ای نیست ⁦☹️⁩⁦☹️⁩⁦☹️⁩⁦☹️⁩⁦☹️⁩
بماند که از هجده هفتگی تا یک سالگی بچم درد کشاله ران داشتم
عزیزم حق داری انقدر هر روز مشکلات جدید اضافه میشه که آدم نمیتونه سرپا بمونه . ولی کسی نبوده که تو این مشکلات بمونه . دردای هممون زیاد بوده من یادمه بچم تا صبح گریه شدید جوری که من چند بار. رفتم زیر سرم از بیخوابی و حال بدی . سینه دردی که میگی کشیدم به روز بد جوری که نفس برام آرزو بود . منم مثل تو سردی زیاد خوردم بدنم جون نداشت اصلا حتی بچمو بغل کنم فقط بخاطر زردیش. من انقدر بهم فشار میومد که بعضی وقتا میزدم محکم تو سر خودم و گریه میکردم فقط .ولی گذشت الآنم یادم میاد خستگیش می مونه تو تنم.خواستم بگم تنها نیستی گلم . امیدت بخدا باشه . سعی کن الان که مادرت کمکت هست یکم خودتو تقویت کنی کم کم مشکلاتت کم میشه صبوری کن عزیزم
فشاری که به زن میاد چه تو حاملگی چه زایمان چه بد از تولد بچه آدم دلش میخواد یه استراحت طولانی مدت بره اصلا به هیچی فکر نکنه . ولی تو واقعیت نمیشه . هیچ کسی به اندازه خودت نمیتونه کمکت کنه و سرپا بشی . واسه همین میگم غصه خوردن فقط حال خودتو بدتر می‌کنه
عزیزم تمام کسایی که اینجاییم همه سختیهایی رو تحمل کردیم هممون باکلی مشکل اینجاییم فقط نوع مشکلاتمون باهم فرق می‌کنه .باید بخاطر کوچولوت مقاوم باشی.یک مادر قوی باشی نه اینکه زود جابزنی.الانم سپاسگزار داشته هات باش ویادت باشه تنها کسی که می‌تونه بتو کمک کنه فقط خودتی 😍
من بچم هم رفلاکس داره هم آلرژی .از اولش دست تنها بودم خودمم سزارینی بودم تا چهار ماه خونریزی داشتم بخیه هام عفونت کرد تا خوب شدم پنج ماه طول کشید به غیراز مشکلات بچم که هنوزم درگیرشم .شباتاصبح بیدارم چون بچم‌نمیخوابه واروم وقرارنداره.منم نه پا برام مونده نه کتف ونه کمر بعلاوه اعصاب خط خطی.اما دارم تحمل میکنم همیشه که اینجور نمی‌مونه عزیز دلم
سلام‌ مهسا زایمان طبیعی کردی یا سز؟
ببین من شرایطم از شما بهتر نبود که بدترم بود‌. کلی ناراحت بودم و به بهونه های مختلف گریه میکردم. اینم بدون روحیه آدم شکنندس بعد زایمان و واقعا تحت فشار روانی زیادی من خودم قرار گرفتم. بچه منم گفتن زردی داره چیز گرمی نخور، لب به هیچ گرمیجاتی حتی یه چای نباتم نخوردم از ترس اینکه زردیش بالا نره. بعد از دو سه روز چنان لرزی به جونم افتاد که تا حالا سابقه نداشت. همه میگفتن این لرز شیره چیزی نیست، تحمل کردم تا 8 روزم شد رفتم برای کشیدن بخیه هام. جای چسب روی بخیه آلرژی زده بود بعد با اون درد شکم پاره بچه شیرخوار با خودت ببری دکتر آزمایش بنویسه و کلی طفلی معطل بشه. کلی آمپول جنتامایسین و انتی بیوتیک. بعد مگه خوب میشدم! کمی بهتر بودم ولی باز تب و لرز میکردم. منی که هیچ گرمی نخوردم و هنوز با وجود اینکه 51 روزشه بچم هنوز خونریزیم قطع نشده! سر 40 روزگی قطع شد ولی بعد چند روز باز به لکه افتادم فکرکنم پریود شدم. فعلا که جسته گریخته هی میاد لعنتی! حالا اینشم به کنار اومدن دیدن بچم، مریض شد. بچه 15 روزه تا به چند روز پیش مریض بود و من با اون شرایطم 7 بار بچهرو دکتر بردم یه بار گفتن ببر بیماشرتان بخوابون چون دارو نداره بچه کوچیک دیگه بماند چه گریه ها و بدبختی کشیدم. شب نخوابی و اذیت و تنگی نفس و بی قراری هاش از طرفی بدن خودمم کشیده بود پایین بقول خواهرم مث کارتن خوابا بودم و هستم الانشم! مادری که شیر خودشو میده خیلی سخته بدنش ضعیف میشه اشتهاش کم.. کوچولوم هم کولیک داره هم ریفلاکس. تازه من تا 40 روز خونه مادرم اینا بودم و اونا کمکم میدادن اما خیلی سخت بود و سخت گذشت به من هم. خلاصه این داستان ادامه داره چون منتظر جواب آزمایش مدفوع دخترمم تا مجدد بریم پیش دکتر.
سرتو درد آوردم که بگم توتنها نیستی! ولی سعی کن قوی باشی 😊 گرچه من خودم از شما بدتر بودم. حالا میگی بقایا یکم توضیح میدی؟! نکنه منم اونجور باشم🤔🤔
آدم فکرنمیکنه بچه به دنیا اوردن این همه سختی داره البته نمیدونم برای بعضیا هم اینجور نیست..
آها یادم رفت بگم! منم سینم سفت شد مث شما دوباره بچه رو بنداز تو ماشین با خودت ببر برا دکتر گفتم چندجا از سینم سفت شده و درد میکنه برام قرص نوشت و گفت بعد هفته برو سونو.
منم خیلی چالش داشتم! دونه دونه یادم میفته
عزیزم همه بعد زایمان خیلی مشکلات براشون پیش میاد ، فقط برای تو پیش نیومده ، فقط الان حساس شدی و داره بهت سخت میگذره اگر دلت میخواد گریه کنی عیبی نداره گریه کن دلت سبک میشه ، ولی بعدش پاشو خودت رو تقویت کن که کلی چیزای عجیب و غریب دیگه تو راهن 🌸
از کجا فهمیدی بقایا داری؟ چیزی دفع کردی یا درد داری؟
انشاالله حل میشه
نگران نباش
خوبیم فداتشم ولی رفلاکس و کولیک داره و واقعا دیگه کلافه شدم
ی ساعت پشت هم، نمیخابه بدون نق نق و درد و گریه
آره میدونم منتها چون بچم زردی داشت میدونستم اگه رعایت نکنم میره بالا بخاطر همین نخوردم
انشالله سالم باشن
من که داشتم تحمل میکردم این بقا کوفتی دیگه نفسمو برید
الان دارم گرمی میخورم که شاید خدا کرد کنده بشه
حالتو درک میکنم فقط من درد طبیعی کشیدم تو سزارین
منم لک بینی داشتم یه روز کم یه روز زیاد تا رفتم دکتر گفت سونو داخلی انجام بده همون دیقه تو سونو گفت بقا داری برو دکتر منم امروز رفتم دکتر گفت زمان زیادی ازش گذشته برو بیمارستان منم هنوز نرفتم
نوبت سینم شنبه هست
معمولا قرص ها چرک خشکن میدن که خوب نیس شیرت کم میشه حتما برو سونو نذار مثل من خدای نکرده سرت بیاد
خدا خودش کمک هممون کنه
عزیزا مرسی خیلی حرفاتون آرومم کرد
عزیزم اینجا سوال پرسیدم میشه جواب بدی؟ چون منم نگرانم حس میکنم بقایا دارم
نگران نباش گلم گرمی بخوری کاچی بخور کنده میشه
عزیزم بعد ۵۰ روز دیدم هرچی صبر میکنم پاک نمیشم رفتم یه دکتر دیگه برام سونو نوشت تو سونو مشخص شد
خداکنه برام خیلی دعا کنین
اها ممنون
عزیزم زردی نوزاد خیلی و صددرصد مرتبط با تغذیه مادر نیست ک شما سردی بخوری و بیماربشی.سعی کن فاصله تغذیه اش رو کم کنی تا بیشتر پوشک خیس کنه.و اینکه خیلی گرمش نکنی.زن زائو تغذیه اش خیلی مهمه.باور کن آنقدر سردی خوردی لخته های خون مونده تو بدنت.از عطاری ادویه کاچی بگیر با زعفرون دم کن بخور.بزار بدنت پاک بشه.
حتماً عزیزم اگه قابل باشم