Ooma
پرسش (1402/07/15):

دلم داره آتیش میگیره از غصه دخترم 😔

ریحانم ک ۳۴ هفته زایمان کردم. دخترم هنوز تو دستگاهه و حتی نذاشتن ی بار لمسش کنم ی بار بغلش کنم😭
دیروز صبح رفتم دیدنش دستگاه رو از دماغش بیرون آورده بودن هیچی بهش وصل نبود کلی تکون میخورد و سرحال بود. شب رفتم دوباره ببینمش بخاطر زردی زیر نور بود و یه شلنگ بالاسرش بود که نمی‌دونم چی بود حس کردم نکنه این شلنگه ب سرش وصله اصلا نفهمیدم ب کجاش وصله دلم آتیش گرفت ازدیشب تاحالا کارم شده گریه حتی دل اینو ندارم ک برم بپرسم دوباره حالشو از ترس اینکه نگن بد شده یا بهتر نشده 😭😭
سینه هام پر از شیره لباسم همش از شیر خیس میشه ولی دخترم نیس ک بخوره😭😭😭😭

انشاالله بزودی میاد پیشت 🥺شیرتو بدوش بزار توی فریزر
اون شلنگ اکسیژنِ
اکسیژن از راه دور میگیره
به سرش وصله چیه عزیزم
یعنی بهش وصل نیس؟
دخترت به ی مادر قوی احتیاج داره
میدونی دیگه؟؟؟؟؟
همین کارو میکنم همش میگم الان کاش بود خودش میخورد 😔😔
خیلی خودمو نگه داشتم دیشب ک دیدمش اصلا خودمو باختم
نه
گذاشتن بالاسرش کم نیاره
امروز فردا همونم برمیدارن
بود و نبودشم زیاد مهم نیست البته
وای دلم آروم شد. هرچی تو اینترنت سرچ میکردم هیچی نمیاورد
خل شدی
البته بهت حق میدم
مادربودن خیلی سخته
سلام عزیزم انشالله هرچی زودتر دختر گلت مرخص میشه نگران نباش اونجا جاش خوبه بهش رسیدگی میکنن الکی فکرای بیخود نکن
منم بچه اولم زود دنیا اومدیم هفته بود ۲۰ روز دستگاه بود منم نمیذاشتن بغلش کنم همونجا زردی گرفت خودشون گذاشتن دستگاه همونجا نافش افتاد آخرش شسته رفته تروتمیز تحویلم دادن
انشالله واسه شما هم مرخص میشه بغلش میکنی
۳۵ هفته منظورم بود تایپ نشد
این احساسات بعد زایمان طبیعیه.
سلام عزیزم نگران نباش اون اکسیژنه برای همه میزارن چیزی نیست ان شاءالله
انقد خودمو خوب نشون دادم که همه بهم میگن یکمم بریز بیرون حالتو. دیگه کشش ندارم😔
انشاالله دعا کن حداقل زودتر بره بخش نوزادان😢😢
انشاالله 😢😢
انشالله زنگ میزنن بیا دخترت مرخص شده ببرش خیلی اینجا شلوغ میکنه☺️
انشاالله خدا از دهنت بشنوه
چرا زود زایمان کردی؟
شب قبل زایمانم ی مقدار خونابه دیدم یکم هم درد پریودی داشتم. رفتم بیمارستان انقباض داشتم ۳ سانت هم باز شده بودم. دیگه بستری شدم و به سرعت رسیدم به ۶ سانت و بعدشم زایمان کردم
نگران نباش عزیزم
همونجوری که سمیرا جون گفت اون لوله اکسیژن داخل دستگاه هست
ماهم این روزا رو تجربه کردیم
واقعا تلخ و عذاب اوره که خودت مرخص بشی و بچت بمونه بیمارستان
منم ۳۳ هفته زایمان کردم و دقیقا حال و روز شما رو داشتم
خودت و بریز بیرون و تخلیه احساسی کن که رو دلت نمونه و بعدا افسردگی بگیری
آهان
خداروشکر بخیر گذشت
کدوم شهری؟
دخترتم زردیش اوکی بشه مرخص میشه
نگران نباش
بچه منم همونجا زردی گرفت گذاشتن دستگاه ،نافشم همونجا افتاد
یه بچه تر و تمیز تحویل گرفتم
خیلی خوبه اینجوری 😅
اره بابا
شایدشلنگ اکسیژن به دستگاه وصله افتاده یه قسمتیش رو سرش تو که میگی دقیق ندیدم و نمیدونم خب چرا نپرسیدی
عزیزم خیلی حال سختیه انشالله زودتر بغل میگیری میبریش خونه 🌼
ریحانه جون ایشالله هرچه زودتر با گل دخترت میری خونه نگران نباش و قوی باش به این فکر کن که داره روز به روز بهتر میشه حالش
عزیز دلم این روزا هم میگذره مطمئنم حال دتر قشنگت خوبه خوبه انقدر استرس و ناراحتی نداشته باش . تو باید قویی باشی میدونم سخته ولی باید باشی . هیچ چیزشم نیس علکی نگرانی صددرصد حالش از تو هزابر بهتر حسابی هم بهش میرسن . انشالله به همین زودی به سلامتی تو بغلت میگیریش میبری خونه 😍
آخه عزیزم چراشلنگ به سروصل باشه حالا دوباره بروببین خیال خودت راحت کن اون اکسیژنه خیلی هم خوبه
چند روز دستگاه بود بچت؟
کاشان عزیزم
اره هرچی سرچ کردم چیزی نبود درموردش
انشاالله
یه ۱۵ روزی بستری بود
ولی تو انکوباتور فک کنم دو روز بود از روز سوم بخاطر حجم خونگیریا و کبودیای روی بدنش زردی گرفت
وزنش چقدره؟
انشاالله که زود خوب میشه میاد پیشت،قوی باش عزیزم
بچه ی منم سه روز دستگاه بود اون شلنگ بهش وصل نیست اکسیژن میده نزدیکشه ...
اگر هم وصل باشه به سرش نیست به بینیشه راحت تنفس کنه ...
خیلی خوب حستو میفهمم
من با اینکه دخترم بخاطر زردی تو دستگاه بود خودم خواسم تو بیمارستان باشه ک رسیدگی بهش بهتر باشه خودمم تو اتاق مادران بودم داشتم از غصه میمردم خیلی روزای بدی بود منم سینه هام سفت شده بود و بچم زیر نور بود

سوالات مشابه