Ooma
پرسش (1402/07/01):

ترسیدن کودک از صدا

سلام
دختر من چندوقت پیشا تو ماشین خواب بود بعد ما از کنار یه وانت رد شدیم ک ادد اون لحطه وانتیه تو بلندگوش داد زد ک میوه داریم وفلان...بعد ماهور از خواب پرید از اون روز وقت خواب از همه صدایی میترسه.دخترای من کنار من نمیخوابیدن اصلا الان شب میاد میچسبه بهم ماهکم میبینه ماهور اینجوری میکنه اونم پا میشه میاد کنارمون
وقتی میخوابن میبرم میذارمشون سر جاشون.
باید چیکار کنم ک ترسش بریزه??اصلا چجوری جداشون کنم . هرصدایی میاد ک میترسه میبرم نشونش میدم ک صدای چی بود چندبارم بردمش کنار وانتیا گفتم اینا بود ک ترسیدی ازش.امشب حتا از صدای لالایی خوندن منم میترسید سفت اومد بغلم کرد

یه مدت تو خونه آهنگ های شاد با صدای بلند بزار تشویقشون بکن دست بزنن و برقصن شاید دیگه اون صدای بلند یادشون بره
موقعی که تو اتاقشون خوابیدن یدونه آیت الکرسی بخون
فقط زمان به نظرم درستش میکنه بزار بیاد پیشت ارامش بگیره بعد بخابه خوب میشه خودش
براش توضیح بده بگوش ترس نداره من وقتی دخترم از یه چیزی میترسه مثلا صدا یه چیزی باشه منم صدارو تقلید میکنم بعد باهم میخندیم بارها براش تکرار میکنم با شوخی خنده تا فراموش کنه
ترسشو بریز
البته من دخترم یه مدت تو خاب الکی میترسید بیدار میشد به گریه ده تا سوره توحید و ده تا حمد میخوندم فوت میکردم بهش نمیدونم شاید بخاطر اینکه بهش ایمان داشتم ولی بچم خوب میشد
چطور؟
ائلشنم خیلی میترسید از صدا حدیث ترسشو ریخت درست شد
چیکار کرد
🤔🤔
شب قبلش ی قاشق نمک بریز تو فریز بزار زیر سرش صب بیدار شد با نصف لیوان ابو سوزن بهم بزن از اونور ماهتابه روی بزار داغ داغ بشه ابو بگردون سرش ماهور ب ماهتابه نگا کنه تو نکن بریز ابو دیگع ترسش میریزع
بعد اون دیگه نترسید
ما هر صبح ماهواره روشن میکنیم اهنگ میذاریم با صدای بلند
اخه دیگه انگار داره ب همه صداها واکنش نشون میده
اوه اوه چقد کار داره😁😁😁
😐واقعا این ترسو میریزع
من تنها چیزی که برا ترس دیده بودم انداختن یه تیکه طلا تو آب خوردنی بود 😂
ن راحته
ائلشنم همسن بچها بود اینطوری میکرد
حساس شده چون یهو از خاب پاشده
فقط وقتی از هرچیزی میترسه نشونش بده بگو منم که نگا مامانه ببوسش بغلش بگیر دوباره بخون یا نخون هیچی براش
منم نمیدونستم خواهرم از مادر شوهرش یادگرفته😆😆😆😆😆
ی پا خانم باجی شده
خواهر شوهر من به دعا خیلی اعتقاد داره 😑اونروز پسرش از صدای سگ ترسیده بود یک سال و نیمشه همش بی‌قراری و بیتابی میکرد رفت فوری دعا گرفت فرداش می‌گفت آراز خوب شد بهش میگفتم تلقین کردی به خودت ولی اصرار داشت که نه تاثیر دعاس
از اولش ب صدا حساس بودن ولی ن اینکه بترسن
دیگه امشب بدجور چسبید بهم اینا اصلا مامان نمیشناسن ک .گفتم بچم چقد ترسیده ک اینجوری اومد کنارم 😭😭😭
😂😂خدایی من برا اولین باره شنیدم جالب بود
حالا من از دعا بشدت میترسم.ب چشمم اعتقاد ندارم
دعا خیلی ترسناکه
از اتفاقات بعدش ادم میترسه
همین ک شکلش میوفته؟
نه اینا یه فامیل سید دارن خیلی بهش اعتقاد دارن من یبار مسخره کردم مادر شوهرم ناراحت شد 😑
سر بارداری دوم من گفت برم قفل بگیرم و نمیدونم چله ببرم من گفتم اصلا همچین کاری نکن من همچین چیزاییو خونم راه نمیدم بعد از سقطم هی می‌گفت نزاشتی بگیرم رو مخم بود
اره واقعا
اره واقعا
من اصلا این ملا اینا رو میبینم از دورم میترسم.چ برسه برم واسه دعا
آزاده بنظرم فرصت بده
اتفاقا منم دوتا سقط داشتم
مامانبزرگم هروز میومد میگف برو دعا بگیر
اصلا گوش نکردم
از این میترسم عادتشون شه بیان بچسبن بهم ک خوابشون ببره
خدا بگم باباشون چیکار نکنه ک از تختشون اوردشون بیرون
حیف چیزای پزشکی حالیش نیست وگرنه بهش توضیح میدادم که جنین مشکل دار بود و سقط شد
چه خوبه که جدا می‌خواین واقعا هم بچه باید اینطور باشه خیلیا بچه مدرسه ای رو پیش خودشون میخابونن
از همون اول رو تختشون میخوابیدن تا ۹ ماهگی اینا ک ۴دستو پا رفتن.ماهور نصف شب میخواست بیافته دیگه شوهرم نذاشت رو تخت بمونن
تختشون نوجوان
دیگه ما دم در میخوابیدیم اونا تو اتاق
الان میان بیرون اینام
باز چندروزه جمع کردیم رفتیم تو اتاق همگی
ازاده
رایانم اینجوری بود ازهرصدایی میترسید
بعد وقتی ترسش خیلی شدید بود شبش تو خواب یهو جیغ میزد یا صبحا یجور جیغ میزد باچشم بسته اشکش میومد من تو خواب سکته میزدم میگفتم حتما پاشده رفته از مبلی جایی افتادا ک اینجوره
بعدها فهمیدم ازترسه
بعده چن روز درست میشد
الان دیگه نمیترسه خیلی بهتر شده
درمورد نشناختن توام بگم ک اونم ب مرور درست میشه رایان دوسه هفتس دوس داره بغلم بمونه یا همش دنبالم راه میوفته صدام میزنه
منم بچه بودم یه روز یه گدا اومد در خونمون
چنان محکم در زد که من از خواب پریدم
پدرسگ ساعت ۶ صب اومد در خونه😂
منم ۵ سالم بود
هنوز که هنوزه از صدای بلند میترسم
اره
محدثه فک کنم ما ترکا این رسم برداشتن ترسو بلدیم فقط
خودت با دستای خودت جنو وارد زندگیت میکنی از اتفاقات بعدشم نگم براتون
آی جان😍🫶 خدا حفظشون بکنه
عه ائلشنم
منم ترکم ولی همچین چیزی نشنیده بودم شاید هست من ندیدم
اره احتمالا
منم بعد ۲۴ سال زندگی دیدم😆😆😆
آره شاید منم بچه دار شدم همچین چیزای قریب الوقوعی رو از سمت خانواده شوهر شاهد باشم 😆 چون خانواده خودم اصلا اهل این حرفا و دعا گرفتن و اینچیزا نیستن
ن این دیگه خوب میخوابع ولی وقت خوابش باید سکوت باشه
ن زهرا بخدا منو نبینن اصلا انگار ن انگار ولی باباشون دودیقه بره حموم خودشون میکشن
ترس چیز بدیه من خودم ترسوام رایانم انگار مثل منه
تاالانم بخاطر اینکه فک میکنم میترسه
جاشو جدا نکردم درحالیکه از ۶ ماهگی شبو ک خوابیده تا صبح اصلا بیدارنشده
ولی دلشو ندارم جاشو جدا کنم اصلا
🤣🤣🤣🤣🤣🤣شاطر نونوا بوده ۵صبح
🤣🤣🤣🤣ترسوندیم کثافت
😘😘😘😘قسمتت بزودی عزیزم
من فقط یبار دوران ابتدایی این بچه‌ای خرافی در مورد جن و اینچیزا حرف زدن خدا شاهده یکماه کامل من مریض شدم اصلا یادم نمیره نمیتونستم تنهایی بخابم تو اتاقم با اون هیکل یکماه کامل پیش مامانم خابیدم از بچه یکی دوساله چه انتظاری می‌ره 😂
اشکال نداره ترسیده درست میشه یکم صبر کن بعد جاشونو باز جدا کن
رایانم همینه پشت سر باباش شیون راه میندازه قاچاقی میره میاد
درمورد منم مث تو بود ولی میگم دوسه هفتس علاقه پیدا کرده بهم🥹
یادته ک من از اول جداشون کردم
چ فایده
😆😆😆
چرا چ فایده درست میشه حالا چند شب بد بگذرون😛
🤣🤣🤣🤣
ن من فقط از دزد میترسم
امروز ماهک دستشو از شیشه ماشین بیروم برد صدا موتور اومد داد زدم دستتو بیار تو (گفتم النگوشو نکه ببرن)🤣🤣شوهرم گف دزد کجا بود بچه رو ترسوندی
قربون نونوا
زنیکه انگار ارث باباشو طلب داشت با لگد میرفت تو در
بعد اون از هر صدای بلندی میترسم
لطفاً بگو این جوراباشونو از کجا خریدی؟؟؟
بچها این درسته ک بچه پسر نباید طلا بندازه کم خونی میاره🙄
🤣🤣🤣
نمیدونم
حضوری خریدم
ولی همه جا پره ازش
کلا طلا برا مرد میگن خوب نیس
مرسی. من اینترنتی دیده بودم
بنظرم خزعبلات بافته ذهن دانشمند نماهاست.
مردا گلبول سفیدشون بیشتر طلا بندارن تعدادشو بالاتر میره بعد گلبول قرمرا جاشون تنگ میشه
😂 خدایی من همیشه توهم اینکه بیرون رفتنی یه دزدی دستمو بگیره و خفتم کنه رو دارم حالا بیاد سمت بچه واقعا وحشتناکه
مثل اینکه دلیل علمی داره
🤣🤣چقد خندیدم به این پیامت
ولی برعکس برا زنا خصوصا گردنبند خیلی توصیه میشه جریان خون توی گردن به مغز و برعکس رو خوب می‌کنه
همیشه بخندی عزیزم😘
🤣🤣🤣
من چه کنم که بچم بعد سه سال هنو اینطور نی😭
رفته رفته یادش میره نگران نباش
🥺
دختر من از صداسشوار و جاروبرقی میترسه چیکارش کنم
هدجا میرم هرکی میخواد استفاده کنه باید بگم دخترم میترسه
دختر من از جارو میترسید یه مدت گذاشتمش وسط خونه گفتمش بازی کن باش روشنش میکردم دخترم بغل میکردم میگفتم توهم بگیرش یا مینشوندمش رو جارو خودم جارو میکشیدم اونم دور میدادم تو ساختمون یاهم درش میاوردم لپ دوتامون میزاشتم بکشه کم کم ترسش ریخت خداروشکر
آزاده جان . پسرام یه مدت اینجوری شدن . یهو تو خونه بودیم صدای موتور می اومد جیغ میزدن ، صدای بوق ماشین . حتی صدای در پارکینگ همسایه . باهم جیغ میزدن می اومدن بغلم . کلی باهاشون حرف زدم ، میبردم تو کوچه ،میگفتم این صدا بود . دیگه خوب شدن . چندماه پیش بود . درست میشه دخترت کوچیکه
اتفاقا ماهور یبار جارو خودش روشن کرد انقد ترسید بعد انقد دادم دستش بازی کرد خوب شد
اره منم
این جیغ نمیزنه فقط میاد بغلم
خداروشکر ک خوب شدن
خیلی خوبه که شب تا صبح یکسره میخوابن،جداشون کردین.
ما تخت گهواره ای کنار تخت مادر گرفتیم، فروشنده گفت تا ۱۸ ماهگی میتونه بخوابه ولی دخترم تا ۵،۶ ماهگی هم نخوابید، تا قلت میزد جاش تنگ بود بیدار میشد، ناچارا هر سه اومدیم رو زمین تو هال می خوابیم، بین خودم و دخترم بالش میزارم تقریبا۶۰ ۵۰ سانت فاصله هست ولی نگرانم برای بعد زایمانم. با شکم پاره نمیشه رو زمین خوابید، دخترم تازه میشه دو ساله، ممکنه بیدار بشه بیاد سر وقت بچه از رو کنجکاوی کاری کنه، رو تخت مون هم، بیشتر نزدیکم میشه برای خواب... موندم چه کنم
بیدار میشه شبا.؟؟
گاهی آره. دوباره پشتش آروم میزنم پیش پیش می کنم میخوابه.
بعضی وقتها هم تا صبح خوابه
بعد زایمان مگه شبا بذاری کنار شوهرت بخوابع
شوهرم دوازده روز اینجاست، ۱۴ روز عسلویه، ۴ روز هم تو راهه و میره شهرستان به مامانش سر بزنه، دائم خونه نیست عادتش بدم بره پیش باباش...
و این که با ابن که میگن دخترا بابایی ان، دخترم بشدت مامانیه، نمیزاره باباش کنارم بشینه حتی حرف میزنه صورت منو دو دستی میگیره میگه مامان حرف نه، مامان منه....😁😁😁😁 فقط رو پای من میخوابه و از دست من غذا میخوره
الهیییی
چقد سخت شرایطتت🥲🥲🥲من شوهرم دوروز شیفته انقد سختمه مث امشب .دیگه تا صبح خواب ندارم
اره برای خرید روزانه خونه، جونم در میاد تا با چرخ خرید و دخترم و این وضعیتم میریم و میایم...
مردایی که شبکاری دارن واقعا فشار رو خانوما چند برابره
یکم نمک بگذار بالاسرش فرداش تو اب بریز بره ، شاید اولش فکر کنی مسخره است ولی خیلی تاثیر داره ،نمک انرژی منفی رو میگیره
صد در صد تاثیر دعاست
هانا هم از صدای بلند خیلی میترسه حتی خودمون یکم ولوم صدامون بالا میره به هق هق میفته🥴
یاسینم یکی دو هفته است علاقمند شده بهم🥺😐
حقیقتا دلم میخواد اینجوری بمونه فعلا ازبس ازم فراری بوده🥲😂
🥺🥺🥺
سلام مامان جان
عزیزم نترسید و. نگران نباشید صبوری کنید اجازه دهید در آغوش شما آرامش بگیرد و با مهربانی برایش توضیح دهید که همیشه مراقب او هستید، او را در جای خود بخوابانید اما بگویید که من کنار تو و نزدیکت و مراقبت هستم مثلا می‌توانید نزدیک او باشید و دستش را بگیرید اما در جای خود بخوابد و بیشتر بیرون بروید تا سرگرم شود
اینطور که تو میگی از بچت و اخلاق خودت من حس میکردم پسرت بی اندازه وصله خودته😂😂
خوبه پس تنها نیستم میبینم بچه هست مث بچه من
بچه منم زیاد به من وابسته نیس یعنی یه تایمی وابسته بود ولی الان نه
از یه طرف مشاور میگه بچه وقتی محبت و عشق و از مادر دریافت میکنه حس میکنه همیشه هست کمتر چسب مادر میشه
از یه طرف میگم پس چرا مث بچه ها دیگه اویزونم نیس و اونقد دوسم نداره😂
ببین نگار من و یاسین خونه تنهاییم از اول تولدش مامانم فقط چهل روز بود این مدت که تنهاییم یاسین با منِ خب دستشویی هم نمیزاره برم ولی وقتی باباش میومد یا مامانم اینجا بود اونا رو به من ترجیح میداد یا بغل همه میرفت من واقعا ناراحت میشدم حس بدی بهم دست میداد ولی خب الان چند وقته من نباشم پیش کسی نمیمونه نمیدونم چجوری توضیح بدم😂
دقیقا بچه منم اینطوره سمیرا من چقد حسودی میکنم دلم میخاد دخترم منو بیشتر همه بخاد😂😂ولی بچه من پیش همه میره میمونه
به حس گندیه به خدا
بعد میدیدم دور و اطرافم بچه ها چجوری چسبیدن به مامانشون ولی بچه ی من باهام بای بای میکرد درم روم میبست🥲😐
دور و بریامم تو روم نگاه میکردن میگفتن این بچه شیر مادر نخورده حس نداره به مامانش🥺
الانم زیاد نمیچسبه ولی خب ترجیحش اینه بغل من بمونه تا بقیه
مرسی دکتر جان پ❤️
الهی بگرررردم سعی کن موقع ترسش حواسشو پرت کنی شعر بخونی دست بزنی و بهش نشون بدی چیزی واسه ترسیدن وجود نداره
میگم آزاده شبا از خودت جدا میخوابن نصف شب بیدار نمیشن؟
سمیرا خودش با پتوش میره تو اتاق بخوابه مثلا تو خواب بیدار یهو تقه ایی چیزی بیاد سریع پا میشه میاد بغل من
ن خداروشکر اصلا برا خواب اذیت نکردن تاحالا
خوشبحالت من ک پاره شدم از بیخوابی اینا دیگ خسسسستم خسته هنوز شبا واسه شیر بیدار میشن کشتن منو
الان جایی م بریم یهو پتوشون برمیدارن میرن تو اتاق طرف برا خواب🤣🤣🤣ولی خب خوابشون ب چوس بنده.نباید صدا بیاد
😂😂😂الهی
یا بچه هامون حس ندارن یا ما زیادی حساسیم😂😂

نه بابا ربطی به شیر مادر نداره مردم فقط دهن باز میکنن چرت بگن
انشالله بچه ماهم وابسته شن😂
خواهش میکنم مامان گل ❤️❤️❤️

سوالات مشابه