Ooma
پرسش (1402/06/21):

بارداری نا خواسته با وجود بچه کوچک

سلام اومایی های عزیز متاسفانه باوجود اینکه خیلی مواظب بودم ولی باردار شدم میخواستم سقط کنم ولی دلم نمیاد ازطرفی هم احساسی بهش ندارم نمیدونم چیکار کنم همچنین اسید فولیک نخوردم تا الان
شرایط روحی وجسمی ومالی مناسبی هم ندارم سردوراهی موندم نمیدونم چرا اصلا احساسی هم بهش ندارم 😔موندم این وسط
کسی بوده مثل من باشه وهیچ احساسی نداشته باشه 😔😭

نترس خواهر شوهر منم دقیقااااا شرایطش مث تو بود اونا از نظر مالی خونه جدا نداشتن پیش ملدرشوهرش بود ولی این بچه دومش ک ب دنیا اوند عاشقش شد الان دختره با اینکه کوچیکه ولی شدل همدم خواهر شوهرم پسرش خیلی شلدغه ولی دخترش ارومه
ب خدا توکل کن ناشکری نکن گلم واقعا میدونم شرایطتت سخته ولی ی باردصدا قلبشو بشنوی وابسطش میشی
اشکال نداره خدا بزرگه حتما حکمتی توشه مراقب تو دلیتم باش 🩷🥰
عزیزم اول راهی کم کم حس و حالش میاد این حسای الانت هم واسه بارداریه
منم خیلی دوستدارم ناخواسته باردارشم یه ساله ب شوهرم میگم اقدام کنیم قبول نمیکنه
مامان منم خواهر کوچیکم ناخواسته بود و انققفد ناراحت بود دختره که نگو
الان از همه بیشتر دوسش داره و خیلی براش عزیزه
من خودم سال اول ازدواجم ک اصلا ب بچه فکر نمیکردم عقب انداختم و از شانسم ازمایشمم مثبت شد انقد ناشکری کردم دنبال دارو برا سقط بودم پیدا کردم ولی نگرفتم رفتم دوبار ازمایش و بارداریم پوچ در اومدم و الان در ب در دنبال بچم
وای بچه منم خیلی شیطونه درضمن بارداری قبلیم خیلی بد بود همه مریضی گرفتم
اونم بهش حسی نداشت؟
تو که یه پسر داری بزار بیاد هم بازی باشن باهم بزرگ شن😍
استرس خیلی دارم میگم نکنه اون بارداری قبلی تکرار بشه نکنه اون بچه کوچیکم اذیت بشه دست تنها هم هستم خیلی نگرانم
گلم منم پسرم ۵ماهش بود ناخواسته با جلوگیری باردار شدم...فقط تو فکر سقط کردنش بودم اما شوهرم جلومو گرفت ...ببین الان عاشقشم...نمیگم راحته...نه خیلی سخته بچه ام همش بغلمه کارای خونم هست یه سری گرفتاری های خاص خونوادگی هم دارم...ولی واقعا دوسش دارم خیلی زیاد...حرکاتش که شروع شد دلم براش رفت
اونم بارداری اولش استراحت مطلق بود پسر اولش پیش فعاله بگم در این حد شلوغ ولی الان دوتاشم بزرگ شدن یکیش ۵ سالش یکیش ۶ میگ لولهامو مبیندم ی بار یختی کشید تموم شد از لین ب بعد دیگ کل تایمش برا خودش هی استرس وای باید بچه دوم بیارم باز دردسر نداره
من بارداری درستی نداشتم همش تهوع مشکل تیرویید مشکل بالا بودن فشار وهزارتا درد
کاش کمی بهش حس پیدا کنم
نگران نباش سخته ولی میتونی خواهر شوهر منم ی مادرشوهر داشت نگم برات از دوتا بچه بیشتر اذیتش میکرد با اون یجا زندگی میکرد تازه خونشون جدا کردن
انشالله برااین یکی همه چی خوبه
انشالله شماهم بزودی خبر بارداریت را بدی ولی کاش خدا ب کسایی ک بچه میخوان میداد
اونم اولش مامانش قهر کرده بود باهاش ک چرا حامله ای و خودشم خیلی ناراحت و ذهنش درگیر بود هیچ حسی بهش نداشت چون پسرش بعد ب دنیا اومدن رفلاکس شدید داشت کلا شبا گریه لای پتو تکونش میدادن بخوابه ولی الان راحته
اگه باهم نسازن چی دیوونه میشم😔
متاسفانه من بهش علاقه ندارم
اره بخدا. قدر بدون من بخاطر بچه امروز رفتم عکس رنگی نابود شدم ته دلم میگفتم چرا خدایا من چرا مث بقیه منم راحت باردار نشدم چرا بایداین همه درد بکشم سختی بکشم
نترس هم بازی هم میشن فقط اول باید جوری رفتار کنی ک بچه اول حسادت نکنه اینو حل کنب دیگ مشکلی نیس
بچه منم کولیک داشت شیرخشکی شد زردی گرف اصلا تنم میلرزه
ماشالله پسرت که ۲ سال و خورده ای هستش
خدا هردوتاشونم برات حفظ کنه
ممنون عزیزم کوچیک تر بود بهتر بود الان شیطون شده وای اگه حسادت کنه 😔آسیب نبینه
چقدر برا از پوشک گرفتنش نابودم کرد😔دوباره همه اینا قراره تکرار بشه😭😭😭
خودت باید جوری رفتار کنه ک حسادت نکنه مثلا زن عمو من وقت بچه سومش ب دنیا اومد هی پیش دومی میگف معین مبین خیلی دوست معین انقد حرف گوش کن شده پسرس خوبی شده الان چیزی ب اسم حسادت نیس بینشون
نگران نباش همه چی به مرور میگذره منم همه این حس و حال و داشتم تا روز زایمان هیچ حسی به کاران نداشتم الان شده تموم دنیام
منم میگفتم وای حسادت میکنه جنگ و دعوا میشه الان بیا ببین اینقد باهم بازی میکنن که خسته میوفتن
خداحفظشون کنه❤️
کارون کوچولو تو چ نازه خداحفظش کنم عزیزم 😍
عرضه اینم ندارم😕😑
منم نداشتم الانم بعضی وقتها فکر میکنم اگه پسرم حسودی کنه چی؟اگه اذیت شه چی...ولی خدایی خودم میدونم هیچی سخت تر از تنها موندن نیست حداقل خیالم راحته همدیگرو دارن...الان تازگیا دوسش دارم...به خودت زمان بده عاشقش میشی
سلام اولا آقا اراد شما ۲ سالو ۷ ماهشه کوچیک نیست ک ی نگاه ب سن بارداری و سن بچه های امثال ما بکن دوما حق داری من ک ی ماه خودمو زندانی کرده بودم تو اتاق حالمم تا سه ماه خیلی بد بود ولی خب ب سقط فکر نکردم با اینکه به خاطر اتفاقات یک سال اخیر بدترین حالات روحی رو گذروندم ...احساسو وقتی ک صدای قلبشو بشنوی پیدا میکنی دوست عزیز و وقتی تو وجودت وول بخوره که واویلا میشه ...حالا ک خدا هدیه داده بهت و خدا خواسته توکل کن بهش خودش کمکت میکنه ...البته ک راه سختیه شاید خیلی وقتا عصبی بشی بیحال بشی حوصله نداشته باشی ولی میتونی قوی باشی در کنار خانوادت ....الهی بهترین روزهارو بگذرونی
انشالله همینی بشه ک میگی❤️
ممنون عزیزم
عزیزم حس که به وجود میاد نگرانش نباش مالی واقعاا توکل کن خودش درست میشه .
به دید خوب بهش نگاه کن
بهش نگو ناخواسته...بگو خدا خواسته
امیدوارم
خدا خواسته ولی کاش احساسش هم توقلبم میذاشت
خواهر دوس منم بچه دومش نمیخواست و به شدت تلاش میکرد سقطش کنه میگفت من فقط امیرعلی و دوس دارم و همه دنیام ولی پسر دومش که دنیا اومد اگه بیشتر از پسر اولش دوس نداشته باشه کمتر نداره
چرا بابا چند تا کتاب مطالعه کنی حله
اوووه بچت که بزرگ شده اتفاقا خیلی خوب موقعی اومده
ناشکری نکن عزیزم. من استارت از پوشک گرفتن پسرم زده بودم که متوجه شدم باردارم. خیلی ناراحت بودم و غصه پسرم میخوردم. از طرفیم همش دسشویی بودم به خاطر دسشوییش و حالت روحیم بدجور داغون بود. شبا با گریه خوابم میبرد و وقتی باهاش انس گرفتم که با لکه بینی رفتم سونو و متاسفانه از دستش دادم‌. آخ اگه میموند ماه و حتی روز تولدشم با مهرادم یکی میشد😔😔
شاید اینطوری صلاح بوده انشالله اگه بچه میخوای زودی جاش سبز بشه برات
الانم همش استرس این دارم اگه بازم تکرار بشه چی. چه مشکلی داریم که همچین شد و...
ببین رونالدو هم مامانش نمیخواستش و داشت سقطش میکرد
الان همش ور دل همون ته تقاریش 😁
مبارک باشه
بذار بیاد همچین عاشقش بشی که باورت نشه
انشالله همینطور بشه
سلام
خواهرشوهر من دوتا بچه کوچیک داشت سومی ناخواسته بود
داشت سقطش میکرد گفت نمیخوامش بهش حسی ندارم دیگه خواهراش نذاشتن سقط کنه الان اون بچه رو بیشتردوست داره
سلام نمیدونم خیلی استرس دارم
خدا کمکم کن
ان شاالله بسلامتی بگذرونی
الهی از این ناخواسته ها برا من 😋😐
دیگه کاریه که شده پسرت هم باز زیاد کوچیک نیست اینجا من دیدم با بچه چند ماهه حامله شدن انشالله که خیره
ممنون از همگی
شما ک۲سال خورذه پسر من ۱سالش بوذ ک من باردارشدم دومی رو الان همبازی همن عشق میکنن براهم
ناخاسته ها عزیزترم میشن
هنوز زوده که بخای حسی بهش داشته باشی
تو شوکی هنوز حق داری
ولی به سقط فکر نکن چون اگر این کارو بکنی تاوانشو میدی
فدای دلت بشم😍
شماچندوقت پیشم یکی سقط کردید درسته؟عزیزم این طفلی نگه دارو خواهشا روش جلوگیریتوسفت وسخت کن
حالاکه شده دیگه حس میاد کم کم دیگه گناهه بخای بندازیش توکارخدا دخالت کنی حتما خدامیخواسته ایشلابدنیا اومد دیگه جلوگیریتو محکم کن
برو لذتشو ببر ما ها رو ببین چقدر در انتظاریم...
سلام عزیزم پسر من حدود سال و ۳ماهش بود باردار شدم منی که بعد حدود ۱۰سال به خواست خودمون دومی رو اوردیم و هرگز به سومی فکر نکرده بودم گفتیم به هیچ وجه نمیخوایمش حتی دارو برا سقط و کلی چیرای دیگه مثل زعفرون استفاده کردم و وقتی رفتم ببینم پاک شدم یا نه دیدم بچه سرجاشه تصمیم به نگه داری گرفتیم وااای خدا الان جونمونه همش میگم خدایا از سر تقصیرم بکذر این چه غلطی بود که نخواستمش خیلی شیرینه در ضمن با داداشش باهم بزرگ میشن کلی تاثیر خوب و هم خواهند داشت درضمن تا روز زایمان حسی نداشتم فقط تو سونو ها بهش فکر میکردم
والان میگم خدایا هزارااان مرتبه شکرت که این نفسو بهمون دادی
نگهش دار و مطمئن باش بعدها خدارو شاکر میشی
عشقی🥰🫶
اوووه ۲ و سال ۷ ماهه اس پسرت خب کوچیک نیس ک عزیزم .
اسیدفولیکتو حتمااااااااا از همین الان بخور زووود
بعدم بقیه چیزا ب مرور درست میشه .
سلام ظهرت به خیر عزیزم.اره منم پسرم دو سالش شد فهمیدم حامله ام.خیلی ناراحت بودم در حدی که خبرشو با گریه به شوهرم دادم .سال ۹۸ نامزد شدم ۹۹ بهار یه بار حامله شدم سقط کردم تابستون به پسرم حامله شدم و پاییز عروسیم بود.شوهرم از همون پاییز کارشو از دست داد و تا الانم همونجوریم دو سال شیردهی با سختی فراوون و بی پولی بعدشم دو باره حاملگی و این چرخه ادامه دارد😂دردم از گریه گذشته است به آن میخندم🤣🤣🤣😂😂 ولی رفته رفته حست به وجود میاد به بچه ی جدیدتم. اوایل که لگد میزد هیچ حسی نداشتم ولی الان خیلی منتظرم ببینمش.
موفق باشی عزیزم برای منم دعا کن
قربونت چشم

سوالات مشابه