Ooma
پرسش (1402/06/19):

علت ترسیدن زیاد بچه

سلام
پسرم خیلی زیاد میترسه، هیچکدوم جرات بلند صحبت کزردن نداریم، خیلی اروم حرف میزنیم، اگه مثلا بخوام داداششو صدا بزنم بیاد، ازجاش میپره از ترس، یا دیشب بابام خواست باهاش بازی کنه تا از دور صدا دراورد این ترسید، هنوز بچه اینقد ترسو ندیده بودم، کسی تجربه داره که چکار کنم براش اینجور نباشه دیگه

حتما و مطمئنن ی باز از چیز ترسیده و ترس تو دلش مونده
دختر منم همینطوره. ، یکی یدفعه حرف بزنه یا عطسه کنه، یا یکی یدفعه ای از در بیاد داخل این از جا میپره
وای خدا چقد شیرین🥺🥺🥺
من انقد خپشم میاد وقتی ی نوزاد یواش صداش کنی یهو کمی بترسه دلم میخواد بخورمشون😂😍
تازه شناخت محیط و ادما رو داره یاد میگیره طبیعیه . ی مدت ک همینجوری ببینه عادی میشه براش
الهییی
حتما از یه چیزی ترسیده
سعی کن محیط آروم براش فراهم کنی بعد سعی کنی توی روز براش شعر و قصه بگی و بازی کنی اول با تناژ صدای پایین هی کم کم وسطش ببری بالا صبوری می‌طلبه و زمان لازمه ولی کمک کننده است
ولی از یهویی صدا زدن حتما دوری کنید که برنگرده
سلام
والا ما اینجا یه چیزی داریم ک میگن ترس بچه رو میریزن
تخم مرغ میشکونن و اسپند دود میکنن و...
نمیدونم واقعا درسته یا نه
ولی چن بار ک برا اطرافیان دیدم بچه کمی ارومتر میشه
سلام عزیزم، نوزاد من هم از عطسه می‌ترسید و ما هروقت خودش یا خودمون عطسه می‌زدیم، می‌خندیدیم و می‌گفتیم عافیت باشه که بدونه عطسه‌ی ما هم همون عطسه‌ی خودشه.
خیلی باهاش دالی بازی می‌کنیم و کلاً خیلی اوضاع خوب بود تا اینکه یک ماه پیش، از عطسه‌ی من در حدّ سکته ترسید و قبلش هم از دالی بازی باباش! انقدر گریه کرد و حالش بد شد که منم پا به پاش گریه می‌کردم.

بعد از یه روز فکر کردن و تحقیق کردن، متوجّه شدیم بچّه‌ی یکی از آشناها که چند روز پشت سرهم، پسر مارو جایی دیده بودش، هی می‌پریده جلوش و می‌ترسونده اینو!!! یا یهو صدای حیوون‌هارو براش درمیاورده و به قول خانم قناد، ترس تو دلش مونده. درسته تو این سنّ ترسیدن کمی طبیعیه ولی نه اینطوری!

به اون‌ها تذکّر غیرمستقیم دادیم و دیگه اونجا نبردیمش چند روز و هی بهش آرامش دادیم و باهاش بازی کردیم تا بعد از سه روز خوب شد.
ما خیلی با پسرمون دالی بازی می‌کنیم، براش با عروسک‌های انگشتیِ حیوانات، نمایش اجرا می‌کنیم و صدای حیوون‌هارو درمیاریم. حتّی صدای شیر! و باعث شده بود کلاً از چیزی خیلی شوکه نمیشد. ولی ترسوندن عمدی خیلی فرق داره و باید مراقب باشی.
کاملاً صحیحه⚘️
خیلی زیاد بغلش کن، براش آواز بخون، مرتب بوسش کن و زیاد باهاش صحبت کن❤️
ترس، درد، حسّ عدم امنیت اصلاً برای نوزادان خوب نیست. پیشنهاد می‌کنم قبل از زایمان، سخنرانی‌های دکتر هلاکویی در مورد "تولد تا پایان سه سالگی" رو حتماً گوش بدین. حدود ۱۲ ساعت هستش. به صورت پادکست، داخل اپلیکیشن castbox به صورت رایگان موجوده.
خیلی خیلی خیلی نکات مهمّی داره که به نظرم واقعاً لازمه همه بدونن❤️
منم پسرم می‌ترسه نمی‌دونم چکار کنم
دیشب داشتم برنج آسیاب میکردم وقتی آسیاب روشن می‌کردم بچه خیلی میترسید
ممنونم از مهربونی همه تون که تجربه هاتونو میگین🙏😘😘
هیچ بچه ای ترسو نیس چون هنو ترسو بلد نیس پسرتون تازه شنواییش داره کامل میشه و صدا ها براش غیر اشنا و جدید هستن بخاطر همین جا میخوره یا میترسه .پسر منم این مدلی بود .
ولی اگه شک داری ترسیده باشه شب موقعه خواب زیر سرش نمک بزار توی کاغذ بپیچ دو شب بمونه زیر بالشش بعدا بریز تو اب روان یا هم ببر یکی که بلده با همون نمک ترسشو بردارن
پسر من تا شش ماهگی هی گریه میکرد اصلا شب و روز نداشتم زیر سرش نمک گذاشتم بردم مامانم ترسشو برداشت با همون نمک شکل یه زنه چادری افتاده بود .
یکی بغلش کرده بود این از اون ترسیده بود الان شکرخدا از اون روز خوب شده گریه نمیکنه
چجوریه، میشه بگید
نمک رو با اب قاطی میکنن
ی بیلم رو گاز داغ میکنن
دم غروب بچه رو زیر ناودون زیر یه چادر میزارن
بیل رو میگیرن بالا سرش یه سری چیزا میگن
نمک رو میریزن رو بیل داغ
شکل ترسش در میاد رو بیل
ما یه ظرف رو داغ داغ میکنیم سر گاز تو حیاط بعد که داغ شد میزاریم بین دو پای بچه بعد آب و نمک. رو یهو میریزیم تو ظرف
البته پسر من باز هم ترسش کامل از بین نرفته
یه همسایه داشتیم که اقاهه بچه نداشت هر وقت پسرم و می‌بردم تو پارک محله میومد با ماشین، جلوی ما می‌ایستاد و یه بوق خیلی بلند میزد یا گاهی یه ترمز وحشتناک جلوی من و پسرم می‌گرفت پسرم خیلی وحشت زده میشد خودمم از کارش وحشت زده میشدم
چند بار هم شوهرم بهش تذکر میداد ولی فایده نداشت
آقاهه هم رنگ پوستش تیره تیره بود
واسه پسرم کابوس شده بود
گاهی اوقات که میدیدش بعد چندین مدت جلدی چشماش و می‌گرفت یا سرش و مینداخت پایین تا اون آقاهه رو نبینه
ولی چه فایده ترس بزرگ انداخت به جون پسرم
خدا به راه راست هدایتش کنه یه عقلی هم بزاره تو سرش